آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

استواری قرآن در دیدگاه معصومین (ع)

محمد بیرجندی

ـ رهیافت تغییر و تحریف در كتابهای آسمانی پیش از قرآن، چونان تورات و انجیل،

ـ تدوین و گردآوری آیات در مجموعه‌ای واحد، پس از سپری شدن عصر نزول و رحلت رسول اكرم (ص) آن هم پس از گذشت زمانی چند!

ـ تلاش مذاهب گوناگون اسلامی، برای مستند ساختن مرام و مسلك فكری و عملی خود به دلیلهای شرعی و ثابت كردن ناسازگار نبودن مذهب ایشان با آیات قرآن و ...

از جمله عواملی است كه شبهه تحریف قرآن را در نای برخی دمیده و بر قلب بعضی جاری ساخته است!

هر یك از این عوامل شبهه‌انگیز، پاسخ خاصی برای خود می‌طلبد كه پرداختن به همه آنها در یك مقاله، میسّر نیست؛ چه این كه تمایز قرآن از تورات و انجیل و تفاوتهای زمان و پیامی و ارزشی آن، خود میدانی گسترده، در پیش روی تحقیق می‌گشاید.

با منكرانی كه اصل شریعت آسمانی را منكرند و یا تنها شریعت محمّدی (ص) را نپذیرفته‌اند به گونه‌ای دیگر باید سخن گفت.

نزول تدریجی و گردآوری قرآن را پس از فاصلة زمانی، با ملاكها و مدارك ویژه تاریخی و فرهنگی باید مورد مطالعه قرار داد.

با مذاهبی كه به منظور توجیه برداشتها و باورهای خود، دامان قرآن را به غبار اتّهام تحریف، آغشته‌اند! سخنی دیگر باید داشت، ولی این را می‌توان اعتراف داشت كه تمامی مؤمنان و معتقدان به حق بودن قرآن و نزول آن از جانب خداوند، باوجود تصریح آیاتی چند به مصون بودن قرآن از دستبرد خائنان و تحریف‌گران، نمی‌بایست شبهه تحریف را، مجال دهند و مطرح سازند، جز برای پاسخ‌گویی و تبیین حق.

چه سخنی روشن‌تر از این كلام الهی است:

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» حجر / ۹

ما خود قرآن را نازل كرده‌ایم و خود آن را حافظ و پاسداریم.

«... إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِیزٌ ، لا یأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ (فصلت ۴۱ ـ ۴۲)

و به راستی، قرآن كتاب خدشه‌ناپذیر و توانمند است كه باطل از پیش رو و پشت سر بدان ره نمی‌یابد، [چه این كه قرآن] نازل شده از سوی خدای حكیم حمید است.

روشن است كه پیامبر (ص) به عنوان امانتدار وحی، می‌بایست نگران آینده معجزه جاوید خود باشد و به چگونگی گردآوری آن بیندیشد و خداوند به او اطمینان و آرامش دهد:

«... ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الآخِرِینَ» قیامه / ۱۷

... همانا بر ماست كه قرآن را گردآوریم و [بر تو] بخوانیم.

این آیات و آیات دیگری از این دست، می‌نمایاند كه قرآن در قلمرو حفاظت ویژه الهی قرار دارد و از سوی خداوند، سلامت آن تضمین شده است.

افزون بر روایات، دلیلهای عقلی و نقلی و شواهد تاریخی و نشانه‌های علمی و فرهنگی نیز بر این واقعیت گواهی می‌دهند.

از آن میان، به دلیل زاویه نگاهی كه در این تحقیق برگزیده‌ایم، تنها به بررسی دیدگاه اهل بیت (ع) در تحریف‌ناپذیری قرآن، می‌پردازیم؛ چه این كه آنان مفسر كلام وحی، عدل قرآن و بیانگر حقایق آن هستند و سخن و روش آنان، خود میزان است.

احادیثی كه از پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در اختیار است و در جای جای كتابهای حدیث ثبت شده است، بیانهای مختلفی دارند كه در چند گروه قرار می‌گیرند:

۱. روایات ارجاع‌دهنده احادیث به قرآن و تعیین‌كننده قرآن به عنوان معیار شناخت درستی و نادرستی دلیلهای نقلی و روایی.

۲. روایات ارجاع‌دهنده مردم به قرآن، در فتنه‌ها و بحرانهای فكری و ابهامهای معرفتی.

۳. روایاتی كه قرآن و اهل بیت را ثقلین دانسته و تمسّك به آن دو را شرط نجات از گمراهی شمرده‌اند.

۴. روایاتی كه نكوهش‌گر دورماندگان از قرآن هستند.

۵. روایات فراوانی كه در آنها اهل بیت به آیات قرآن تمسّك كرده و اعتبار سخن خود را با استناد به كلام وحی نمایانده‌اند.

۶. روایاتی كه شیعه را در قراءت قرآن به همگونی با سایر مسلمانان فراخوانده است. اكنون پیش از پرداختن به مطالب دیگر، نمونه‌ای از این دسته روایات را مورد توجه قرار می‌دهیم.

قرآن، معیار درستی و نادرستی روایات

* «انّ علی كلّ حق حقیقه و علی كلّ صواب نوراً فما وافق كتاب الله فخذوه و ما خالف كتاب الله فدعوه.» ۱

هر حقی را حقیقتی گواه است و هر درستی را نوری مؤید است، پس آنچه از احادیث و سخنان كه موافق كتاب خداست، دریافت كنید و آنچه مخالف كتاب خداست رها سازید و مورد عمل و ملاك معرفت قرار ندهید.

عمربن حنظله، روایتی را از امام صادق (ع) نقل كرده است كه مشایخ سه گانه امامیه؛ یعنی شیخ طوسی و كلینی و صدوق در كتابهای خود بدان اشارت داشته‌اند و با این كه از نظر سند مرسله است، علما آن را پذیرفته‌اند:

* «قال: قلت فان كان الخبران عنكم مشهورین قد رواهما الثقات عنكم.

قال: ینظر ما وافق حكمه حكم الكتاب و السّنّه و خالف العامّه فیؤخذ به و یترك ما خالف الكتاب و السّنّه و وافق العامّه.»۲

به امام صادق (ع) گفتم: هرگاه دو روایت ناهمگون به ما برسد كه هر دو مشهور و راویان موثق آن را نقل كرده باشند، وظیفه چیست و كدام یك را باید برگزید؟

امام صادق (ع) فرمود: بیان و حكم هر روایت كه با حكم قرآن و سنّت پیامبر (ص) موافق است و با مكتب دورماندگان از اهل بیت، ناهمگون است، گزیده می‌شود و آن دیگری كه مخالف قرآن و سنّت و هماهنگ با عامّه است، وانهاده می‌شود.

* امام رضا (ع) فرمود:

«فما ورد علیكم من حدیثین مختلفین فاعرضوهما علی كتاب الله فما كان فی كتاب الله موجوداً حلالاً أو حراماً فاتبعوا ماوافق الكتاب و مالكم یكن فی الكتاب فاعرضوهما علی سنن رسول الله صلّی الله علیه و آله.» ۳

هرگاه با دو روایت ناهمگون روبه‌رو شدید، نخست آن دو را بر كتاب خدا عرضه كنید و با آن بسنجید، اگر مفادش در كتاب خدا موجود است (حلال یا حرام) از آن كه موافق قرآن است پیروی كنید و چنانچه در اثبات یا نفی آن حكم سخنی در قرآن نیافتید، آن دو حدیث را به سنت پیامبر عرضه كنید و با آن بسنجید.

* امام صادق (ع) فرمود:

«اذا ورد علیكم حدیثان مختلفان فاعرضوها علی كتاب الله، فما وافق كتاب الله فخذوه و ماخالف كتاب الله فذروه.» ۴

هرگاه دو حدیث ناهمساز به شما رسید، آن دو را با كتاب خدا بسنجید، موافق قرآن را مورد عمل قرار دهید و مخالف را دور افكنید.

جز این روایات، روایات بسیاری در كتابهی روایتی شیعه و اهل سنت وجود دارد كه بر محوربودن قرآن و ملاك بودن آن در برابر احادیث تصریح شده است. ۵

بازگشت به قرآن در بحرانهای فكری و عملی

عن الصادق (ع): قال رسول الله (ص): «... فاذا التبست علیكم الفتن كقطع الیل المظلم فعلیكم بالقرآن، فانه شافع مشفّع ...»

هرگاه فتنه‌ها مانند شب تاریك به شما هجوم آورد، به قرآن پناه برید، زیرا قرآن شفاعت‌گری توانا و كارآمد است [و متمسكان به خود را نجات می‌دهد.]

همانند این بیان از امام علی (ع) نیز نقل شده است.

این بیان مشترك از امام علی و امام صادق (ع) می‌نمایاند كه قرآن از نظر اهل بیت در فاصله زمانی عصر دو امام، هرگز جایگاه والا و هدایت‌گری بی‌چون و چرای خود را از دست نداده و از اعتبار مطلق برخوردار بوده است.

قال علی (ع) سمعت رسول الله (ص) یقول: أتانی جبرئیل فقال یا محمّد ستكون فی امتك فتنه. قلت فما المخرج منها؟

قال: كتاب الله فیه بیان ماقبلكم من خبر و خبر ما بعدكم ...» ۶

علی (ع) فرمود از رسول خدا شنیدم كه می‌فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمّد! به زودی در امت تو فتنه و بحران بزرگی رخ می‌نماید.

به او گفتم راه گریز از آن فتنه چیست؟

جبرئیل گفت: مراجعه به كتاب خدا راه گریز و ایمنی است؛ زیرا در قرآن هرگونه آگاهی ضروری نسبت به گذشته و آینده وجود دارد.

تمسّك به قرآن و اهل بیت

۱. رسول خدا (ص) فرمود:

«انّی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی أبداً.» ۷

دو چیز ارجمند در میان شما برجای می‌گذارم، كتاب خدا و عترتم، اهل بیتم، اگر به این دو تمسّك جویید، پس از من گمراه نشوید.

روایات در این زمینه و با این بیان در حد تواتر وجود دارد، به گونه‌ای كه نمی‌توان در صدور آن از رسول خدا تردید كرد. ۸

امام باقر (ع) فرمود:

«و كان من نبذهم الكتاب أن أقاموا حروفه و حرّفوا حدوده.» ۹

كنار نهادن و فراافكندن آنان قرآن را چنین بود كه ظاهرش را ارج نهادند و قراءت كردند، ولی حدود و محتوایش را تحریف كردند.

استشهاد به آیات در بیان احكام

علی (ع) در حدیث مناشده به بسیاری از آیات قرآن استشهاد كرده است۱۰ و این آیات برابرند با آنچه در قرآن موجود بوده است.

حضرت زهراء (س) نیز در آن خطبه گرانسنگ خویش و نیز در احتجاج خود با مخالفان۱۱ و سلمان نیز در مناشدة خود به آیات قرآن تمسك كرده است. ۱۲

به عنوان نمونه، علی (ع) در مناشده با ابوبكر، برای احقاق حق خویش فرموده است:

«نشدتكم بالله هل فیكم أحد نزلت فیه هذه الآیه: «إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» (مائده / ۵۵) غیری؟ قالوا لا.» ۱۳

شما را به خدا سوگند! آیا جز من كسی هست كه این آیه درباره او نازل شده باشد؟ همانا ولی شما خدا و رسول خدا و آنانند كه ایمان آورده‌اند، آنان كه نماز را برپا می‌دارند و در حال ركوع زكات می‌پردازند.

گفتند: نه.

پس از آن فرمود:

«قال نشدتكم بالله هل فیكم أحد أنزل الله فیه: « أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیكُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (١٣) (مجادله / ۱۳) غیری؟ قالوا لا.» ۱۴

شما را به خدا سوگند! آیا جز من كسی هست كه این آیه درباره وی نازل شده باشد؟ آیا سقایت حاجیان و ساختن مسجدالحرام را همانند آن كسی می‌دانید كه به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است، اینها نزد خدا یكسان نیستند.

گفتند: نه.

دعوت مردم به قراءت همگون آیات

امام صادق (ع) فرمود:

«واقرأ كما یقرأ النّاس.» ۱۵

مقتضای روایت، این است كه امام صادق (ع) قرآن موجود را همان كتاب نازل شده از سوی خداوند دانسته است.

تحلیلی بر روایات یادشده: آنچه از روایات كه تا بدین جا یاد كردیم، تنها نمونه و اشاره‌ای به روایات بسیار در این زمینه است و ما در این نوشته، تنها درصدد پی‌ریزی شالوده این نگرشیم و نه كاوش همه روایاتی كه ذیل هر یك از عنوانهای یادشده می‌گنجد.

اما این كه روایات یادشده چگونه بر مقصود دلالت دارند و چطور می‌توان از این دسته احادیث، نتیجه گرفت كه امامان (ع) قرآن موجود در میان مسلمانان را قرآن كامل و به دور از فزونی و كاستی می‌شمرده‌اند، نیاز به تحلیل و بیانی به اشارت دارد.

سخن این است كه اگر به راستی قرآن به عنوان مجموعه‌ای مشخص و تدوین یافته در عصر ائمه، استواری و مصون ماندن كامل نداشت و احتمال افزایش یا كاستی در آن می‌رفت، هرگز این مجال باقی نمی‌ماند كه امامان، اصحاب خویش را به قرآن ارجاع دهند و قرآن را ملاك شناخت درستی و نادرستی احادیث معرفی كنند؛ چه این كه احتمال تحریف، مایه بی‌اعتباری و تضعیف است و متن بی‌اعتبار و ضعیف نمی‌تواند ملاك و معیار و داور قرار گیرد.

اگر به راستی قرآن در گذرگاه تحریف و در معرض دستبرد رهزنان و دسیسه‌گران قرار داشت و شرایط تاریخی و تدبیرهای الهی آن را مصونیت نبخشیده بود، معنا نداشت كه امامان، مردمان را در بحرانهای فكری و عقیدتی و سردگرمیهای عملی به پناه قرآن فراخوانند؛ چه این كه در آن صورت، قرآن نیز نمی‌توانست پناهگاه امن و سقفی مستحكم باشد.

اگر به راستی اهل بیت در تمامیت و ارجمندی تمامی پیامها و آیات قرآن موجود میان جامعه، كم‌ترین تردیدی داشتند، جا نداشت كه مردم را به فهم قرآن و عمل برابر محتوا و حدود آن وادارند و دست كم می‌بایست به وجود كاستیها و فزونیها (هرچند اندك) هشدار دهند و راه شناخت كاستیها و فزونیها را بنمایانند.

اگر قرآن ثقل اكبر دانسته شده است، نظر به قرآنی دارد كه بر پیامبر (ص) نازل شده و در میان مردم حضور دارد و در دسترس ایشان است، چنانكه عترت در میان مردم حضور داشتند و پیامبر آن دو را باهم، پس از خویش برجای نهاد و مردم را به تمسك به ایشان دعوت كرد.

اگر قرآن در معرض گمانه تحریف قرار داشت، می‌بایست پیامبر هشدار دهد كه منظور از قرآن، نه آن است كه در دسترس مردمان قرار داد، بلكه آن است كه بر من نازل شده و امكان دارد در دست مردمان گرفتار زیاده و كاستی شده باشد!

جالب است كه در زمینه روایات، رسول خدا، چنین هشداری را داده است؛ یعنی آن گرامی به واقعیتهای جاری توجه داشته و یادكرده است كه: «دروغ‌گویان و تهمت‌زنندگان بر من زیاد شده‌اند» و باید مراقب باشید تا آنچه به دروغ به من نسبت می‌دهند نپذیرید.

پس اگر در زمینه تمسّك به قرآن، چنین هشداری داده نشده، نه از سر بی‌توجهی، بلكه براساس اعتقاد به مصون بودن قرآناز تحریف بوده است.

از دیگر نشانه‌های مصون بودن قرآن از تحریف لفظی، این است كه هرجا لغزشگاه و خطرگاه بوده است، پیامبر یادآور می‌شده است، از جمله این كه تحریف در تفسیر و تأویل و برداشت ممكن بوده پیامبر هم بدان هشدار داده است. از جمله در روایتی می‌فرماید:

«اكثر ما أخاف علی امّتی من بعدی، رجل یتأوّل القرآن، یضعه علی غیر مواضعه.»

بیش‌ترین ترس من بر امتم پس از خودم، از مردمی است كه قرآن را تأویل می‌كنند و آن را در غیر جای خود قرار می‌دهند.

همین نگرانی در كلام علی (ع) نیز بازتاب یافته است:

«ایاك أن تفسّر القرآن برأیك.»

از آن بپرهیز كه قرآن را به رأی خود تفسیر كنی.

در عصر امام صادق (ع) نیز، نگرانی اصلی همین نگرانی بوده است.

امام صادق (ع) فرمود:

«من فسر القرآن برأیه فأصاب لم یؤجر، و ان خطأ كان اثمه علیه.»

هركس قرآن را به رأی خود تفسیر كند و درست بگوید، پاداشی به او داده نمی‌شود، و اگر خطر كند گناه آن بر وی خواهد بود.

چنانكه دیده می‌شود، در این مجموعه روایات، نگرانی از تحریف محتوایی آیات است و در زمینه تغییر لفظی، هشدار و نگرانی در روایات پیامبر و امام علی و امام باقر و امام صادق (ع) به چشم نمی‌خورد.

تمسّك اهل بیت به آیات قرآن، نیز حكایت از اعتبار بی‌چون و چرای آیات در نظر ایشان داشته است، آیاتی كه برای مردم آشنا بوده و همگان آن را می‌شناخته‌اند و اگر جز این بود، باید اصحاب می‌پرسیدند كه این آیه در قرآن نیست و با آن آشنا نیستند! و یا این آیه با بیان و گونه‌ای دیگری در قرآن رایج، ثبت شده است!

امّا می‌بینیم كه این گونه استدلالها در فضایی به طور كامل آشنا و مطمئن و به دور از ابهام و تردید و توضیح صورت می‌گرفته است.

افزون بر این، وقتی امام صادق (ع) اصحاب و پیروان را به قراءت قرآن، آن هم، آن گونه كه همگان قراءت می‌كنند فرا می‌خواند، تصریح به این حقیقت است كه در اندیشه امامیه و در مكتب اهل بیت، قرآن، همین قرآن موجود در میان امت اسلامی است، بی‌هیچ فزونی و كاستی.

بلی، تنها نكته‌ای كه در این میان سؤال‌انگیز است و مایه ابهام شده، وجود برخی روایات است. بررسی یكایك این روایات از نظر سند و محتوا و نوع بیان، نیاز به فرصتی جداگانه دارد، ولی كوتاه سخن درباره این روایات، این است كه بسیاری از این روایات، در مقام بیان تأویل آیات و گزینش نمونه و انطباق بر نمودهای عینی آن بوده است، نه این كه مدّعی حذف و اضافه در كلام وحی و آیات قرآن باشد!

گذشته از این نكته، اگر از بررسی سندی و دلالی این روایات چشم پوشی كنیم و فرض را بر این بگذاریم كه از ظاهر این روایات، موضوع تحریف استفاده می‌شود، بازهم نمی‌توانیم برای ظهور آنها اعتباری قایل شویم، زیرا این ظهور، با صریح آیات قرآن كه خداوند سلامت و مصون بودن قرآن را تضمین كرده، ناسازگارند. در این گونه روایات، احتمال جعل و نارسایی فهم روایی از مراد امام هست، ولی در مورد آیات قرآن، چنین احتمالی نمی‌رود كه چیزی به قرآن افزوده شده باشد، یا پیامبر وحی را درنیافته برای مردمان بازگفته باشد! و به هرحال در خصوص آیات مورد استناد برای تحریف نشدن، هیچ گونه تردیدی وجود ندارد.

افزون بر این، در برابر چند روایت موهم تحریف، صدها روایت معتبر و مستدل و مستحكم وجود دارد كه اعتماد ائمه به قرآن موجود در عصر خود را می‌رساند و تردیدی نیست كه از عصر ائمه تاكنون، هیچ گونه تغییری در آیات قرآن داده نشده است.

باوجود این اعتماد فراگیر اهل بیت به قرآن و استناد و استدلال ایشان به محتوای آن و تشویق مردم به مراجعه به آن، باتوجه به مسؤولیتی كه در قبال پاسداری از كلام وحی و دستاورد رسول خاتم داشته‌اند كه اگر خللی در قرآن راه یافته بود می‌بایست با صراحت و در حدّ لازم آن را بیان كنند، می‌توان نتیجه گرفت كه قرآن از بالاترین درجه اعتبار و حجت بودن و تمام بودن، در مكتب اهل بیت برخوردار بوده است و این همه را در آیینه صدها حدیث و بیان می‌توان یافت.

از آن جمله این حدیث كه آن را ختام نیك و گویای این تحقیق قرار می‌دهیم:

امام رضا (ع) در وصف قرآن فرمود:

«هو حبل الله المتین و عروته الوثقی، و طریقته المثلی، المؤدّی الی الجنّه و المنجی من النّار، لایخلق من الازمنه، و لایغثّ علی الاسنه، لانّه لم یجعل لزمان دون زمان، بل جعل دلیل البرهان، و حجه علی كلّ انسان، «لایأتیه الباطل ن بین یدیه و لامن خلفه تنزیل من حكیم حمید.»

قرآن، ریسمان استوار و متین و دستگیره محكم و درخور اعتماد و راهی نمونه و بی‌بدیل است كه به بهشت منتهی می‌شود و از دوزخ رهایی می‌بخشد. در طول زمان كهنه نمی‌شود و ارجمندی و وزانت خود را از دست نمی‌دهد؛ زیرا آن برای یك عصر قرار داده نشده است، بلكه راهنما و برهان و حجت بر هر انسان است. باطل و نادرستی و كژی در آن راه نمی‌یابد، نه از پیش رو و نه از گذشته‌ها و پشت سر، فرو فرستاده خدای حكیم حمید است.

مانند این بیان از رسول خدا و علی بن ابی‌طالب (ع) و سایر امامان معصوم (ع) در كتابهای حدیث فراوان است و اگر این بیان را از امام رضا (ع) آوردیم و بدان بسنده كردیم، از آن روست كه بنمایانیم، ائمه در گردآوری قرآن و شكل موجود آن در عصر امامت، كم‌ترین خدشه نداشته‌اند و بی‌هیچ قید و شرط و تبصره و هشدار نسبت به كاستی و فزونی آن، بر استواری و راهگشایی و هدایت‌گری آن تصریح و تأكید داشته‌اند. ۱۶

پی نوشت ها:‍

۱ . كلینی، محمدبن یعقوب، كافی، تهران، اسلامیه، ۱/۶۹؛ حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ۱۸/۷۸.

۲ . كلینی، محمدبن یعقوب، كافی، تهران، اسلامیه، ۱/۶۷؛ حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، ۱۸/۷۵.

۳ . شیخ صدوق، محمدبن علی ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان، ۱/۲۰.

۴ . حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، ۱۸/۸۴.

۵ . همان، ۱۸/۷۵.

۶ . فیض كاشانی، محمدبن مرتضی، تفسیر صافی، بیروت، موسسه الاعلمی المطبوعات، ۱/۱۵.

۷ . همان، ۱/۱۶.

۸ . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۲۳/۱۰۴ و بسیاری از منابع دیگر.

۹ . كلینی، محمدبن یعقوب، كافی، ۸/۵.

۱۰ . طبرسی، الاحتجاج، ۱/۱۳۲.

۱۱ . همان، ۱/۹۷.

۱۲ . همان، ۱/۱۱۳

۱۳ . همان، ۱/۱۳۹.

۱۴ . همان، ۱/۱۴۰.

۱۵ . فیض كاشانی، محمّدبن مرتضی، تفسیر صافی، ۱/۴۰.

۱۶ . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۹۲/۱۴.

منبع: دانشنامه موضوعی قرآن (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center