آیه ولایت عبارت است از: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» ؛ «ولى شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آوردهاند همانها كه نماز را برپا مىدارند، و در حال ركوع، زكات مى دهند».[۱]
برای اینکه معنای آیه شریفه واضح گردد لازم است که به معانی برخی کلمات در این آیه پرداخته شود:
معنای کلمه «انّما»
کلمه«انّما» برای حصر است و به همین دلیل مفسرین اهل سنت لفظ «انّما» را در تمام آیات قرآن کریم که این لفظ در آنها وجود دارد، دلیل بر حصر گرفته اند. مثلا فخررازی در آیه «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء»، بعد از اینکه دلایل متعددی را بر این مطلب اقامه میکند که تنها علماء از خداوند میترسند، و بعد از بیان اینکه چرا علماء از خداوند میترسند، در نهایت میگوید به دلیل اینکه کلمه «انّما» برای حصر است و سپس میگوید ظاهر آیه دلالت میکند بر اینکه اهل بهشت منحصر در علماء است؛ زیرا به دلالت این آیه برای غیر علماء خشیت الهی حاصل نمیگردد.[۲]
صاحب تفسیر اضواء البیان میگوید این مطلب در نزد جمهور علماء ثابت است که لفظ«انّما» برای حصر است و این نظر، نظر حق است.[۳] حتی ابن تیمیه میگوید که کلمه«انّما» در نزد جمهور علماء برای حصر است و این معنا به صورت اضطرار مانند معنای حروف نفی، استفهام، شرط و امثال اینها از لغت عرب دانسته میشود و حصر آن هم به طریق منطوق است نه به طریق مفهوم. او برای تأیید این مطلب استدلال طائفهای از اصولیین را با این بیان نقل میکند که حرف «انّ» برای اثبات است و حرف «ما» برای نفی است هرگاه هر دو جمع شوند نفی و اثبات با هم از آن به دست میآید.[۴] بنابراین کلمه «انّما» حکم را در موضوع معینی ثابت کرده و با ملازمة بیّن آن را از غیر آن موضوع نفی میکند.[۵]
از آنچه بیان شد، نتیجه این میشود که کلمه «انّما» در آیه ولایت معنای حصر را افاده میکند؛ بنابراین «ولایت یا ولی بودن» منحصر میشود در موضوعاتی که در آیه شریفه ذکر شده اند و آنها عبارت اند از خداوند، رسول خدا(ص) و کسانی که ایمان آورده و در نماز در حال رکوع، زکات میدهند. طبق فرموده علامه طباطبایی ولایت بالاصالة از برای خداست و از برای غیر خدا بالتبع است که آن هم با این آیه شریفه در رسول و کسی که ایمان آورده و در حال رکوع، زکات میپردازد، منحصر شده و از آنان به دیگران نباید تجاوز کند. [۶]
معنای کلمه «ولی» در آیه ولایت
در این آیه معنای «ولی» از سه حالت خارج نیست که عبارت اند از: ناصر، دوست و سرپرست. اگر ولی در این آیه به معنای دوست یا ناصر باشد، با توجه به معنای «انّما» معنای آیه چنین میشود که تنها، خدا و رسولش و آنهایی که در حال رکوع، زکات میدهند، دوست یا ناصر مسلمانان (مخاطبین آیه) هستند و با توجه به معنای«انما» نباید دوستی و نصرت از آنان به دیگران تجاوز کند. یعنی تنها آنان دوست یا ناصر مسلمانان هستند و کسی دیگری غیر از آنان این حق را ندارد که دوست یا ناصر مؤمنین باشد.
این دو معنا برای ولی در این آیه شریفه درست نیست؛ زیرا در عالَم واقع می بینیم که این معانی به دیگران هم تجاوز میکند و غیر از آنان کسانی دیگری نیز میتوانند دوست و ناصر مؤمنین باشند و در نتیجه این مطلب با معنای آیه در تناقض قرار میگیرد و چونکه درکلام خدا تناقض راه ندارد، پس ولی در این آیه نمی تواند به معنای ناصر یا دوست باشد.
افزون بر این تناقض، آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد که دوستی و یاوری دیگران را برای مؤمنین و مسلمانان ثابت میکند که در این صورت اگر معنای ولی دوست یا ناصر باشد این آیات متناقض با آیه ولایت میگردد. مثلا خداوند میفرماید:
«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ ميثاقٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ؛
كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يكديگرند و آنها كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت [دوستى و تعهّدى] در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دين (خود) از شما يارى طلبند، بر شماست كه آنها را يارى كنيد، جز بر ضدّ گروهى كه ميان شما و آنها، پيمان (ترك مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل مىكنيد، بيناست!»[۷]
در این آیه شریفه هم یاری و نصرت دیگران مورد تأکید قرار گرفته و هم بر دوستی مؤمنین در بین خود شان توصیه شده است و این دو امر در هیچ کسی انحصار ندارد؛ بلکه از اموری است که خداوند از مؤمنین خواسته که همدیگر را دوست داشته و یاری کنند.
حال که از این دو معنای ولی، تناقض مضاعف در رابطه با آیه ولایت پدید میآید، به ناچار باید ولی را به معنای ولایت امری و سرپرستی بگیریم که ملازم با تصرف در امور دیگران و از شئون خداوند است؛ زیرا به جز خدا هیچ کسی حق تصرف در امور دیگران را ندارد؛ بلکه این خداست که آن را به هر که بخواهد اعطا میکند. و آیه میگوید که امر ولایت به معنای سرپرستی بعد از خدا و رسولش به عهده فرد یا افرادی است که در حال رکوع زکات میدهند. اما این فرد یا افرادی که در طول خدا و رسول خدا۶ دارای ولایت انحصاری است، در آیه کریمه مشخص نیست و فقط نشانههایی در آیه برای او ذکر شده که تشخیص و تعیین آن با این نشانهها ممکن نیست. بنابراین برای شناختن آن به شأن نزول آیه نیازمندیم که در متون معتبر شیعه و سنی نقل شده است.
شأن نزول آیه ولایت
در بسيارى از كتابهای اسلامى و منابع اهل تسنن، روايات متعددى دائر بر اينكه آيه فوق در شان على۷ نازل شده، نقل گرديده كه در بعضى از آنها اشاره به مسأله بخشيدن انگشتر در حال ركوع شده و در بعضى نشده، و تنها به نزول آيه در باره على۷ قناعت گرديده است. اين روايت را«ابن عباس»، «عمار ياسر»، «عبد اللَّه بن سلام»، «سلمة بن كهيل»، «انس بن مالك»، «عتبة بن حكيم»، «عبد اللَّه ابى»، «عبد اللَّه بن غالب»، «جابر بن عبد اللَّه انصارى» و «ابو ذر غفارى» نقل كردهاند و افزون بر آنان از خود علی۷ نیز در کتابهای اهل سنت نقل شده است.[۸]
سیوطی در تفسیر «الدر المنثور» شأن نزول آیه ولایت را با سندهای متعددی نقل کرده است. او می گوید از ابن عباس نقل شده که علی انگشترش را در حال رکوع صدقه داد سپس پیامبر(ص) از سائل پرسید که چه کسی این انگشتر را به تو عطا کرد؟ سائل گفت آن راکع[اشاره به علی (ع)]؛ پس خداوند آیه «إنما وليكم الله ورسوله...» را نازل کرد.
او از طریق عبدالرزاق ... و ابن مردویه از ابن عباس نقل کرده که این آیه در باره علی بن ابی طالب نازل شده است. او می گوید طبرانی نیز در معجم اوسط خود با اسناد به عمار یاسر نقل کرده که علی در حالی که در رکوع نماز بود، سائلی کنار او ایستاد علی انگشترش را در آورد و به او داد سپس پیش پیامبر رفت و آن حضرت را از این کار علی آگاه نمود در این هنگام این آیه نازل شد و رسول خدا(ص)آن را بر اصحاب قرائت نمود و سپس فرمود: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه.
او با سند دیگری از ابن مردویه و او از علی بن ابی طالب نقل نموده که این آیه شریفه در خانه رسول خدا(ص) بر آن حضرت نازل گردید و سپس رسول خدا(ص) از منزل خارج شد و داخل مسجد گردید و مردم در حال نماز خواندن بودند که بعضی در حال قیام و برخی در حال سجده و رکوع بودند و سائلی را دید و از او پرسید کسی به تو چیزی داد؟ سائل گفت نه؛ مگر آن رکوع کننده [ علی بن ابی طالب]که انگشترش را به من عطا کرد.
سند دیگری را که به آن اشاره میکند از طریق ابن عساکر است که سلمه بن کهیل گفت علی در حال رکوع انگشترش را صدقه داد سپس این آیه نازل گردید. جریر از مجاهد نقل کرده که آیه «إنما وليكم الله ورسوله...» در حق علی بن ابی طالب نازل شده زیرا او انگشترش را در حال رکوع صدقه داده است.[۹]
این حدیث که در شأن نزول آیه ولایت بیان و در کتابهای حدیثی و تفسیری نقل شده است، مصداق «الذین آمنوا...» را از کلیت خارج نموده و آن را مشخص میگرداند و تمام نشانههایی را که در آیه شریفه ذکر گردیده بر امام علی(ع) منطبق میکند و در نتیجه ولایت به معنای سرپرستی را بعد از رسول خدا(ص) در آیه ولایت را برای امام علی(ع) به اثبات میرساند.
نویسنده : حمیدالله رفیعی
پی نوشت:
[۱] . مائده، ۵۵.
[۲]. فخررازی، محمد بن عمر تمیمی، التفسیر الکبیر یا مفاتیح الغیب، ج۲ص۱۷۲، دار الكتب العلمية ، بيروت، ۱۴۲۱هـ - ۲۰۰۰م، اول.
[۳]. شنقیطی، محمد الأمين بن محمد بن المختار الجكني، أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن، ج۱ص۵۱۷، دار الفكر للطباعة والنشر، بيروت، ۱۴۱۵هـ - ۱۹۹۵م. ، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات.
[۴] . ابن تیمیه، أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس، علوم الحدیث (كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية)، ج۱۸ص۲۶۴، مكتبة ابن تيمية، دوم، بیتا. تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي.
[۵]. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۱ص۱۱۸، نشردانش، ۱۴۰۵ق.
[۶]. طباطبایی، محمد حسین، الميزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۴ قم، دفتر نشر اسلامي، بيتا.
[۷] . انفال، ۷۲.
[۸]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴ص۴۲۵، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۹] . الدر المنثور، ج۳ صص۱۰و ۱۰۵.