این سوال دارد دین من را به باد می دهد. شک وجودم را گرفته. لطفاً به دادم برسید.
چرا قرآن در زمان خود پیامبر مکتوب نشد؟! و بیست سال بعد از رحلت پیامبر و توسط عثمان جمعآوری شد؟
این چیزی است که در کتاب درسی مدرسه خواندم. که عثمان در زمان خلافتش برای جلوگیری از تحریف قرآن دستور داد آن را از روی پوستنوشته ها و استخوان نوشته ها و حافظان قرآن جمعآوری و مکتوب کنند.
خب چرا خود پیامبر که بر همه چیز آگاه بود و بیش از هر کس دیگر برای اسلام و قرآن دل می سوزاند چنین دستوری نداد؟!
چرا خدا به پیامبر چنین دستوری نداد؟!
وقتی بین اولین آیه ای که در غار حرا به پیامبر نازل شد و زمان جمعآوری و مکتوب شدن قرآن ۴۳ سال فاصله وجود دارد. چه تضمینی وجود دارد که تحریف نشده باشد؟
وقتی حافظ، قرآن را در چهارده روایت از بر می خواند یعنی چهارده روایت مختلف وجود داشته، و با توجه به این که در زبان عربی اگر یک کسره به فتحه تبدیل بشود معنی دگرگون می شود، چطور در بین چهارده روایت می توان قرآن واقعی را پیدا کرد؟
و ما الان داریم کدام روایت را می خوانیم و این را چه کسی و به چه اعتباری انتخاب کرده؟
لطفاً به داد من برسید. این سوال دارد دیوانه ام می کند.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر محترم حرف شما درست نيست و شما به خاطر يك حرف نادرست به ورطه و اضطراب افتاده ايد.
قرآن در زمان خود پيامبر توسط افرادي كه ايشان مأمور كرده و به "كاتبان وحي" مشهورند، نوشته مي شد و غير از آنها افراد ديگر هم سوره ها و آيات را براي خودشان مي نوشتند از اين رو تمام قرآن در الواح و تكه هاي پوست و پارچه هاي ابريشمي و ديگر نوشت افزارهاي معمول آن روز نوشته شده و در همياني پشت منبر پيامبر نگهداري مي شد و افرادي هم كه سوره ها و آيات را براي خود مي نوشتند، تمام يا قسمتي از قرآن را براي خود نوشته بودند از اين رو است كه افرادي صاحب مصحف بودند مانند ابن مسعود و ابي بن كعب و ...
البته چون نزول وحي تا آخر عمر پيامبر ادامه داشت، طبيعي بود كه قرآن به صورت يك كتاب تمام شده كه بين دو جلد باشد، نوشته نشد و با نزديك شدن وفات پيامبر ايشان به امام علي وصيت كرد تمام قرآن را با شرح و تفسير و بيان شأن نزول و ... نوشته و به جامعه ارائه دهد كه امام علي اين كار را كرد گر چه حاكمان محصول كار امام را نپذيرفتند (۱) و خود مطابق دستور پيامبر كه جايگاه سوره ها و آيات را معين كرده بود، قرآن را جمع آوري كردند.
جمع آوري قرآن هم مدت كمي بعد از وفات پيامبر بعد از جنگ يمامه صورت گرفت و چون علاوه بر قرآن جمع آوري شده، افراد ديگر هم داراي مصحف بودند و اختلاف هاي جزيي در مصحف ها بود. (زيرا نويسندگان مصحف ها كلماتي از جانب خود يا با شنيدن از پيامبر در بيان آيات در ضمن آيه نوشته بودند تا در آينده مقصود آيه را درست بفهمند و بعد اين كلمات به اشتباه توسط خود آنان يا ديگران جزو وحي حساب شد و عثمان و صحابه احتمال دادند اين اختلاف هاي جزيي كم كم زياد شود و به تحريف خطرناك بينجامد و براي جلوگيري از اين اتفاق، عثمان (با نظارت حضرت علي )دستور داد همه مصحف هاي ديگر را جمع آوري كرده و از بين ببرند و مصحف جمع آوري شده در زمان ابوبكر را تكثير كرد و به كل جهان اسلام فرستاد.
بنا بر اين قرآن علاوه بر اين كه در قلب هزاران مسلمان حفظ مي شد، توسط كاتبان وحي و ديگران در زمان خود پيامبر نوشته شد و اولين تنظيم و جمع آوري قرآن پس از پيامبر در زمان خليفه اول (توسط اصحاب پيامبر با نظارت حضرت علي) بود و عثمان فقط مصحف جمع آوري شده در زمان خليفه اول را تكثير كرد و به همه جهان اسلام فرستاد و ديگر مصحف ها را معدوم كرد.
البته بنا برخي نقلها قرآن را خود پيامبر جمع آوري كردند. دقت بفرماييد كساني هم كه مي گويند قرآن بعد از پيامبر جمع آوري شده مراد چينش سوره هاست نه آيه ها. چينش آيات بر اساس ترتيب رسول خداست.
اما چهارده روايتي كه حافظ گفته است:
در زمان پيامبر و بعد از ايشان افرادي به عنوان قاتري و معلم قرآن معروف شدند كه هفت نفر از آنها به عنوان "قاريان هفتگانه معروف شدند و قرائت هاي اين قاري ها با هم تفاوت هاي كمي داشت و از هر كدام از اين هفت نفر دو نفر از شاگردانشان معروف شدند و واسطه نقل قرائت آنها گشتند كه با توجه به تفاوت اندك روايت هر كدام از اين دو نفر ها از تك تك آن هفت نفر تعداد روايت هاي قرائت قرآن به چهارده مي رسد.
چيزي كه مطلب را آسان مي كند اين كه اختلاف قرائت ها اولا محدود است و ديگر اين كه تفاوت ها در اصل معنا تفاوت آن چناني ايجاد نمي كند مانند چيزي كه امروز به عنوان اختلاف نسخه ها در غالب كتاب ها وجود دارد.
در جهان اسلام با اين كه از نظر بعض عالمان، قرائت هاي هفتگانه متواترند، ولي خوشبختانه( و چه بسا به اراده خدا كه در پس پرده، حافظ قرآن است) جهان اسلام تقريبا بر قرآن به روايت حفص از عاصم اتفاق كرده و اين قرائت چاپ و نشر يافته و فقط در كشور هاي اسلامي آفريقا قرآن به روايت ورش از نافع چاپ شده و نشر يافته و بقيه قرائت ها متروك شده است و اين نشان مي دهد كه با وجود همه اختلاف هاي عميق عقيدتي و فقهي كه در مذاهب اسلامي هست، در مورد قرآن و حتي در مورد قرائت معتبر آن با هم وحدت دارند.
براي اطلاع بيشتر به "پژوهشي در تاريخ قرآن كريم " از سيد حمد باقر حجتي، ص ۳۵۵-۳۸۸ و "تاريخ تدوين قرآن " از جلالي نائيني مراجعه كنيد.
پي نوشت ها:
۱. اصابه، ابن عبد ربه اندلسي، ج۵، ص۱۳؛ استيعاب، ابن عبد البر( در ترجمه ابي بكر عبد الله بن ابي قحافه)؛ تاريخ يعقوبي، ج۲، ص۱۱۴ ؛ الاتقان،سيوطي، ج۱، ص۹۹و...