شبهه: قرآن میگوید همسر فرعون حضرت موسی را بزرگ كرد در حالی كه تورات میگوید بزرگ کننده و سرپرست حضرت موسی دختر فرعون بوده و گفته تورات صحیح است.
پاسخ:
درست است كه بین گفتار قرآن وتورات در مورد زنی كه حضرت موسی ـ علیه السلام ـ را از رود نیل نجات داد اختلاف وجود دارد. در قرآن آمده است كه حضرت موسی ـ علیه السلام ـ را همسر فرعون نجات داد(۱) در حالی كه تورات میگوید آن زن، دختر فرعون بوده است.(۲) بدیهی است كه بین این دو دیدگاه بگونهای تضاد وجود دارد كه قابل جمع نیست و از صحت یكی كذب دیگری ثابت میگردد.
بنابراین برای اثبات صحت یكی از این دو نظر لازم است كه این دو كتاب مقدس یعنی تورات و قرآن، از نگاه سند و تدوین مورد بحث و بررسی قرار گیرد كه كدام یك از آنها سند متقن و مورد قبول دارد و از تحریف و دستبرد مصون و محفوظ مانده است.
تورات
تورات كتاب مقدس یهودیان كه در نزد مسیحیان به عهد قدیم معروف و مشهور میباشد نه تنها گرفتار تحریف شده بلكه شیوه نگارش و نوع ادبیاتی كه در آن به كار رفته نشان میدهد كه این كتاب نه وحی خدا است و نه نوشته خود حضرت موسی ـ علیه السلام ـ بلكه مضمون این كتاب گزارشاتی است از تاریخ برخی پیامبران و نیز وقایعی كه بر بنی اسرائیل گذشته است. در این نوشته و پیوسته از حضرت موسی به صورت فرد غایب نام میبرد و در تمام تورات موردی پیدا نمیشود كه حضرت موسی از خود سخن گفته باشد. و به صورت متكلم به خود اشاره داشته باشد. و حتی نمیتوان موردی را پیدا كرد كه موسی ـ علیه السلام ـ به صورت مخاطب پیام خدا مستقیماً به او خطاب شده باشد. به طور نمونه به موارد ذیل دقت شود:
۱ . «موسی همانطور كه خدا به او دستور داده بود پسران ارشد بنی اسرائیل را شمرد.»(۳)
۲ . خداوند به موسی فرمود كه به قوم اسرائیل بگوید.»(۴)
۳ . سالها گذشت و موسی بزرگ شد.. روز بعد موسی به دیدن هم نژادانش رفت.»(۵)
در سراسر تورات درباره حضرت موسی به صورت بالا تعبیر آورده میشود. به گونهای كه هر خوانندهای مطمئن میشود كه فرد یا افراد دیگری غیر از موسی ـ علیه السلام ـ وقایع و حوادث مربوط به وی را جمعآوری كرده و به صورت داستان تاریخی آنها را نقل نمودهاند تا جایی كه از مرگ حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و حوادثی كه پس از آن اتفاق افتاده سخن گفته شده است.(۶)
محققینی كه در رابطه با تورات مطالعه نموده و به بررسی پرداختهاند دیدگاه فوق را تأیید میكنند و معتقدند كه این كتاب مدتها بعد توسط دیگران نوشته شده است. كارل بوكای میگوید: مجموعه عهد عتیق در خلال نه قرن براساس حكایتهای رایج نوشته شده و بنیاد اسفار پنجگانه ـ كه به موسی نسبت داده شده ـ حدود قرن دهم قبل از میلاد تدوین یافته است. سپس در زمان بعد الهیات و روایات كاهنان بدان افزوده شد و همچنین تدوین كتابهای دیگر طی قرنها ادامه یافت و اینگونه عهد عتیق به عنوان یك اثر ادبی برای نژاد یهود خودنمایی میكند كه تاریخ زندگی آنان را از آغاز تا زمان پیدایش حضرت مسیح،در بردارد. این مجموعه در فاصله بین قرن دهم تا قرن اول قبل از میلاد نوشته و تكمیل شده است.(۷)
توماس میشل میگوید: «در قدیم مردم معتقد بودند كه موسی تورات را نوشته است اما مطالعات جدید نشان میدهد كه پاسخ به مسأله اصل و منشأ اسفار تورات از آنچه در ابتدا تصور میشد دشوارتر است. تورات در طول نسلها پدید آمده است در ابتدا روایتهایی وجود داشت كه قوم یهود آنها را به طور شفاهی به یكدیگر منتقل میكردند سپس روایات مذكور در چند مجموعه نوشته شد. كه برخی از آنها در باب تاریخ و برخی در باب احكام بود. سر انجام در قرن پنجم قبل از میلاد این مجموعهها در یك كتاب گرد آمد.»(۸)
بنابراین نمیتوان گفت كه تورات كلام خدا و یا سخن حضرت موسی میباشد كه از هر گونه عیب و نقص خالی و بر همگان حجت باشد.
قرآن
قرآن یكی از مهمترین معجزات پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ است كه هیچ كس نمیتواند مانند آن را بیاورد، قرآن بارها همه كسانی را كه در شك و تردید بودند، به این امر دعوت كرد ولی آنها هرگز توان مقابله با آن را پیدا نكردند قرآن می فرماید: «بگو اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند این قرآن را بیاورند همانند آن را نخواهند آورد، هر چند یكدیگر را در این كار یاری كنند.»(۹) و همچنین میفرماید: «و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پیامبر اسلام) نازل كردهایم شك و تردید دارید، (دست كم) یك سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود غیر از خدا را برای این كار فرا خوانید اگر راست میگویید.»(۱۰)
بنابراین قرآن با گذشت زمان نه تنها كهنه نمیشود بلكه نكات اعجازآمیز آن، آشكارتر و عظمت محتوایش بر جهانیان روشنتر میشود. قرآنی كه امروز در دست مسلمین جهان است همان است كه بر پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نازل شد. نه چیزی از آن كاسته شده و نه چیزی بر آن افزوده گشته است.(۱۱) از همان روز نخست گروه بزرگی از كاتبان وحی، آیات قرآن را پس از نزول مینوشتند، و مسلمانان موظف بودند شب و روز آن را بخوانند، و در نمازهای پنجگانه خود آن را تكرار كنند، گروه عظیمی آیات قرآنر ا به خاطر میسپردند و حفظ میكردند.(۱۲) حافظان قرآن و قاریان همیشه در جوامع اسلامی موقعیت و مقام ویژه داشته و دارند. مجموع این امور و جهات دیگر سبب شد كه كمترین تغییر و تحریفی در قرآن راه نیابد.
افزون بر این، خداوند حفظ آن را تا پایان جهان تضمین كرده است آنجا كه می فرماید «ما قرآن را نازل كردیم و به طور قطع از آن پاسداری میكنیم»(۱۳) با وجود این تضمین الهی، تغییر و تحریف آن غیر ممكن است.
با توجه به آنچه گذشت، روشن میگردد كه قرآن كلام مستقیم خدا است و در آن هیچگونه دخل و تصرفی از طرف دیگران صورت نگرفته است و از هر گونه دستبرد و تحریف محفوظ و مصون مانده است. بنابراین در تعارض بین گفتار قرآن و تورات در مورد زنی كه حضرت موسی ـ علیه السلام ـ را از رود نیل نجات داد و بزرگ كرد، نظر قرآن مقدم است، چون هیچگونه خلاف در آن متصور نیست، در حالی كه به هیچ آیه تورات نمیشود اعتماد كرد زیرا دقت در سیر تدوین و آنچه بر او گذشته است مانع از اعتماد به صحت آن است و احتمال خلاف منتفی نیست پس فصل الخطاب، قول قرآن است كه میگوید: همسر فرعون (چون دید آنها قصد كشتن كودك را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نكشید شاید برای ما مفید باشد یا او را به عنوان پسر برگزینیم»(۱۴)
پی نوشتها:
۱. قصص:۹.
۲. سفر خروج، ج۲، ص۶.
۳. سفر اعداد، ج۳، ص۴۳.
۴. همان، ج۵، ص۱.
۵. سفر خروج، ج۲، ص۱۱.
۶. صحیفه یوشع، ج۱، ص۱.
۷. بوكای، عهدین و قرآن و علم، ترجمه دكتر حسن حبیبی، بی جا، بی نا، ص ۲۵ ـ ۲۶.
۸. توماس میشل، كلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مركز مطالعات و پژوهشهای ادیان و مذاهب، اول، ۱۳۷۷ ش، ص ۳۲.
۹. اسراء:۸۸.
۱۰. بقره:۲۳.
۱۱. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، امیر كبیر، دوم، ۱۳۶۲ ش، ص ۲۱۱.
۱۲. همان، ص ۲۴۷.
۱۳. حجر:۹.
۱۴. قصص:۹.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.