آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

جهاد اقتصادی از منظر قرآن و روایات (قسمت اول)

مفهوم جهاد

کلمه ی جهاد معمولاً به نوعی تلاش مقدس اطلاق می شود و یکی از کلماتی است که در گفتمان دینی ما معنا پیدا می کند و همیشه صبغه ی تقدس را در درون خودش دارد.

مفهوم اقتصاد

اقتصاد از ریشه ی قصد به معنی راستی راه است.

اقتصاد در لغت به دو معنی است. یکی از آن دو، پسندیده است که حد وسط و میانه افراط و تفریط است مانند جود که حد وسط اسراف و بخل محسوب می شود یا شجاعت که حد وسط تهور و ترس است و به همین معنی در قرآن به کار رفته است: در رفتارت میانه را برگزین.۱

 و دوم به امری اطلاق می گردد که بین پسندیده و ناپسند در نوسان است، مانند آن چه که بین عدل و جور یا قریب و بعید فرض می شود: بعضی از آنان بر خود ستم کردند و بعضی راه میانه را برگزیدند.۲

در اصطلاح، اقتصاد حالت میانه و اعتدال بین زیاده روی و خست ورزی است.۳ خداوند می فرماید:

 والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا وکان بین ذلک قواما.۴

و همین مفهوم در کلام امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه به لفظ اقتصاد تعبیر شده است. امام می فرماید:

«آن کس که میانه روی در پیش گیرد، هرگز هلاک نگردد.»۵

«هرکس میانه روی پیشه کند (صرفه جویی کند) نیازمند نگردد.»۶

و یا می فرماید: «هرکس میانه رو باشد (صرفه جویی کند) هزینه اش سبک گردد.»۷

بنابراین روشن می شود که قصد، روش معقول و راه استوار بین افراط و تفریط است و بر اساس همین معنی، کلمه ی «قصد» و مشتقات آن در جای جای نهج البلاغه به کار رفته است.

یونانی ها اقتصاد را «ایکوس نوموس» می گویند که به مفهوم تدبیر منزل - اداره و تنظیم امور خانه - است «جان مارشال جیفنی » در تعریف اقتصاد می گوید: علمی است که چگونگی ایجاد توزیع و هزینه کردن ثروت را مورد بررسی قرار می دهد.۸

عبارت جهاد اقتصادی که حکیمانه و مدبرانه ابعاد دنیوی را با ابعاد مقدس اسلامی در هم آمیخته است، از ترکیب دو واژه ی جهاد و اقتصاد تشکیل گردیده و در واقع به نوعی تلاش مقدس و با انگیزه ی الهی در اقتصاد و معیشت اشاره دارد.

شناخت و پیاده کردن اقتصاد اسلامی از اهداف مکتب اسلام است و رسیدن به این هدف موجب شکوفایی جامعه، زدودن فقر و ایجاد رفاه و عدالت می گردد. در شرایط کنونی که اقتصاد اسلامی کم رنگ گردیده، حس می شود که باید جهاد عظیمی در شناخت اقتصاد اسلامی و حرکت به این سمت صورت گیرد.

بسیاری از اصول اقتصاد اسلامی در قرآن و روایات مورد اشاره قرار گرفته است. در آیات بسیاری، رهنمودهای جزئی و مشخص در مسائل گوناگون اقتصادی وجود دارد که دستورات مختلفی را برای انسان صادر نموده است و شناخت آن ها می تواند ما را در رسیدن به اهداف مکتب اسلام و داشتن جامعه ای پویا و مترقی و متعالی یاری رساند.

 از دیدگاه قرآن کریم و روایات، فعالیت اقتصادی و مبادرت به بهره گیری از مواهب طبیعی برای تأمین معاش، می تواند جهاد در راه خدا و یک عمل عبادی و مظهری از عبودیت خداوند متعال باشد و چنان چه با رعایت اخلاق و انسانیت، تقوا و وجدان همراه گردد موجب رونق اقتصاد فرد و جامعه می گردد. ما در ادامه برخی از اصولی را که در قرآن ذکر گردیده مورد بررسی قرار می دهیم:

۱) توصیه به رعایت اخلاق و انسانیت در اقتصاد

اسلام در رسیدن به همه ی اهداف اقتصادی و مالی، از چهارچوب ارزش های اخلاقی، خارج نمی شود و هرگز برای تحقق آن اهداف، از توجه به اخلاق و انسانیت و معنویت غفلت نمی کند.

رعایت اخلاق و روابط انسانی، در تثبیت نهادهای اخلاقی عملی در جامعه و به عنوان یک حرکت کارساز در پدیدآمدن فرهنگ اسلامی و بالابردن بهره وری و داشتن اقتصادی پویا نقش اساسی دارد.

در جای جای قرآن رعایت مسایل اخلاقی و انسانی در کسب وکار و تجارت و معاملات، از جمله وفا در عقود، رعایت عدل و انصاف، عدم اکل به باطل، قرض الحسنه، انفاق و. .. به چشم می خورد:

وفای به عقد

ای کسانی که ایمان آورده اید! به عقد و پیمان ها (ی خود، با خدا و مردم) وفا کنید.۹

در روایتی از حضرت رسول اکرم(ص) آمده: «همانا پاکیزه ترین شغل، شغل بازرگانی است؛ که چون سخنی گویند دروغ نگویند و هرگاه امانتی به آن ها سپرده شود، خیانت نکنند و هرگاه وعده دهند، خلف وعده نکنند و وقتی چیزی می خرند، از آن نکوهش نکنند و وقتی چیزی می فروشند، تعریف و تبلیغ نکنند و هرگاه بدهکارند (در پرداخت بدهی خود) تعلل نورزند و هرگاه طلب کار باشند (برای گرفتن طلب خود) فشار نیاورند.»۱۰

رعایت عدل و انصاف

و هنگامی که پیمانه می کنید، حق پیمانه را ادا نمایید و با ترازوی درست وزن کنید. این برای شما بهتر و عاقبتش نیکوتر است.۱۱

در آداب تجارت و کسب و کار حضرت علی(ع) آمده:

ای جماعت بازرگانان، پیش از شروع کسب و کار از خداوند خیر و نیکی بطلبید و با آسان گیری در معامله از خداوند برکت جویید. به خریداران نزدیک شوید، به زیور بردباری آراسته شوید، از قسم خوردن بپرهیزید، از ستم کردن و اجحاف بترسید، با مظلومان به انصاف و عدالت رفتار کنید و. ..۱۲

عدم اکل به باطل

ای کسانی که ایمان آورده اید، اموال یک دیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید، مگر این که تجارتی با رضایت شما انجام گیرد.۱۳

قرض الحسنه

کیست که به خداوند وام دهد، وامی نیکو تا خداوند آن را برای او چندین برابر بیافزاید و خداوند (روزی بندگان را) محدود و گسترده می سازد و به سوی او بازگردانده می شوید.۱۴

جهاد، گاهی با جان است و گاهی با مال. در این آیه مطرح شده است که قرض، نوعی جهاد با مال است و پاداش قرض الحسنه بر عهده ی خداوند است۱۵

 در روایات آمده: پاداش قرض الحسنه هجده برابر، ولی پاداش صدقه ده برابر است.۱۶

 و همچنین هر کس بتواند قرض بدهد و ندهد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می کند.۱۷

انفاق

مَثَل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یک صد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر می کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.۱۸

 کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده اند، منت نمی گذارند و آزاری نمی رسانند، پاداش آن ها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.۱۹

امام علی(ع) با پسندیده دانستن انفاق می فرماید: «انفاق مال دنیا، پس انداز کردن است که برای انفاق کننده می ماند و نگاه داشتن آن (و بخل ورزیدن) اندوه است و گرفتاری.»

 با دقت در آیات و روایات درمی یابیم؛ مراعات مسائل اخلاقی و روابط انسانی و رعایت قسط و عدل و انصاف و. .. همگی نشان دهنده ی دقت و توجه اسلام به این امور حتی در مسائل مادی است و چنان چه این اصول در جامعه عملیاتی شود موجب برقراری اقتصادی سالم خواهد شد.

۲) توصیه به داشتن روحیه ی کار و تلاش

یکی از عوامل بسیار مهم که می تواند به رشد و توسعه ی اقتصاد و افزایش کارآمدی در جامعه کمک نماید احیای فرهنگ غنی کار و تلاش و همت و توجه به آموزه های دینی و ارزش های معنوی کار است. هر چه همت و تلاش و کار با انگیزه ی معنوی درآمیزد و رنگ و لعاب الهی به خود گیرد، بیشتر موجب احیای این فرهنگ غنی خواهد شد. همچنین باید دانست، در جامعه ای که نگاه منفی و نادرست برای به دست آوردن درآمد و ثروتمند شدن وجود داشته باشد، روح کار و تلاش و جهد و جدیت می میرد و تن پروری و کم کاری، فرهنگ غالب می شود. پس اگر فرهنگ کار و تلاش در جامعه - آن چنان که در آیات و سیره ی عملی و گفتاری ائمه ی اطهار و معصومین بوده است - نهادینه شود، به طور یقین پیش رفت و رونق اقتصادی کشور را در پی خواهد داشت.

از این رو برای احیای فرهنگ کار باید هنجار بودن کار و تلاش و ناهنجار بودن بی کاری و تنبلی و سستی، در جامعه تبیین گردد. در این راستا بهره گیری از آیات و روایات و سیره ی معصومین می تواند ما را در جامعه ای که دین مدار و حق محور بوده، از میزان پذیرش والای این گونه آموزه ها در میان مردم برخوردار است ره نمون سازد.

در قرآن آمده: «و برای انسان جز آن چه تلاش کرده (بهره ی دیگری)، نیست.»۲۰

 و نشانه ی روز را روشنی بخش ساختیم تا (در پرتو آن) فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگی برخیزید). ۲۱

پروردگارتان کسی است که کشتی را در دریا برای شما به حرکت درمی آورد تا از نعمت او بهره مند شوید.۲۲

 او آن چه را در آسمان ها و آن چه را در زمین است، همه را از سوی خود مسخّر شما ساخته است.۲۳

او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه های آن راه بروید و از روزی های خداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست.۲۴

در این زمینه می توان به روایات و سیره ی عملی پیامبر اکرم(ص) و ائمه ی معصومین نیز که همواره بر پایه ی کار و تلاش و دوری از تنبلی و بی کاری بوده است اشاره کرد، از جمله:

پیامبر عظیم الشأن(ص) می فرمایند: «اگر انسان ریسمانی بگیرد، پشته ای هیزم را بر دوش کشد و آن را بفروشد و از این ره گذر نیازهای زندگی خود را برآورد، بسی بهتر است از این که از دیگران درخواست کمک کند.»۲۵

 همچنین باز پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) می فرماید: «هرکس از دست رنج خود بخورد، روز قیامت در شمار انبیاء خواهد بود.»۲۶

توجه به اصل تقدیر رزق و روزی به دست پروردگار

در طلب روزی، نکاتی را باید مورد توجه قرار داد. یکی این که در به دست آوردن مال و تلاش برای روزی، نباید از اصل تقدیر رزق و روزی به دست خداوند و توکل بر او غافل شد که این آیات و روایات گویای این مهم است:

 کلیدهای آسمان ها و زمین از آن اوست. روزی را برای هر که بخواهد گسترش می دهد یا محدود می سازد. او به همه چیز داناست.۲۷

و خداوند، هم شما را آفرید و هم آن چه را می سازید.۲۸ هر چند انسان با اراده ی خود کار می کند، ولی اراده ی خداوند نیز به آن تعلّق گرفته است؛ او نمی تواند مستقل و بی نیاز از خداوند متعال منشأ اثر باشد و بنابراین، فعالیت های او مستند به خداوند متعال هستند.

آیا هیچ درباره ی آن چه کشت می کنید، اندیشیده اید؟ آیا شما آن را می رویانید یا ما می رویانیم؟ هرگاه بخواهیم، آن را مبدّل به کاه در هم کوبیده می کنیم که تعجب کنید.۲۹

حضرت علی(ع) می فرماید: «اختیار کم و زیاد شدن روزی ها جز در دست روزی رسان نیست.»۳۰

و باز می فرماید: «مردم نان خورهای خدایند. خداوند روزی آن ها را ضمانت و خوراک شان را مقدر کرده است.»۳۱

امام صادق(ع) می فرماید: «امیرالمؤمنین(ع) بارها می فرمود: "به یقین بدانید که خدای تعالی اجازه نمی دهد بنده بر آن چه در قرآن کریم برایش مقدر شده پیشی گیرد؛ هرچند سخت بکوشد و با تمام توان چاره اندیشد و ترفند زند. ای مردم هیچ انسانی، با هوش و ذکاوت خود، نمی تواند تغییری در جهت افزایش روزی خود پدید آورد و از روزی هیچ فقیری، به سبب کم هوشی او، کم نمی شود. کسی که این نکته را بداند و به آن عمل کند بیش از همه آسایش دارد و سود برده است.»"۳۲

پیامبر خدا(ص) می فرماید: «نه حرص زدنِ حریص؟، روزی را به طرف او می کشاند و نه ناخوش داشتن کسی از روزی، آن را از او باز می دارد.»۳۳

توصیه به غافل نشدن از واجبات در حین کسب و کار

و نکته ی دیگر این که تلاش وکار نباید ما را از توجه به امور واجب همچون نماز باز دارد. عدم دقت در این زمینه موجب بی برکتی در رزق و روزی می شود.

مردانی که هیچ تجارت و معامله ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، سرگرم و مشغول نمی کند، از روزی که در آن، دل ها و چشم ها دگرگون می شود بیمناکند.۳۴

حضرت امام حسن عسکری(ع) در این زمینه می فرماید: «مبادا روزیِ ضمانت شده تو، را از کار واجبی بازدارد.»۳۵

۳) توجه به فرهنگ احساس تعهد و وجدان کاری

وجدان کاری را می توان چنین تعریف کرد: «عاملی که سبب می شود فرد بدون وجود هیچ کنترل خارجی و به دنبال انگیزه ای درونی، کارش را به نحو احسن انجام دهد».۳۶ یا به عبارت دیگر «وجدان کاری عاملی است که موجب می شود فرد صرف نظر از هر گونه تشویق یا تنبیهی، کارش را به بهترین صورت ممکن انجام دهد».۳۷ البته روشن است که در فرد مؤمن زمینه ی گسترده تری برای ایجاد وجدان کاری وجود دارد.

این مفهوم در نهان خود دو عنصر را به یک نسبت شامل می شود: یکی امانت و درست کاری و رعایت حدود شرعی و قانونی کار و دیگری توان و مهارت کاری.

به طور طبیعی هر مقدار که فرد مهارت بیشتری با حفظ امانت و درست کاری داشته باشد، خدمت بیشتری می تواند به جامعه ارائه دهد، چرا که وجدان کاری و احساس تعهد در فرد او را از هدردادن و بطالت وقت و فرار از کار و عدم ارائه ی کار مفید باز می دارد.

درحدیث است که: «خداوند دوست دارد اگر کسی کاری را انجام می دهد آن را درست انجام دهد.»۳۸

در روایت دیگری آمده: «هرکس کاری را بر عهده بگیرد و آن را به درستی انجام ندهد پیش خدا مدیون است.»

و باز عنوان شده: «ارزش هر فردی به اندازه ی حسن و درست کاری اوست.»۳۹

در آموزه های نبوی، خدا دوست دار کسی است که کار و تلاش را خوب به پایان برساند.۴۰

در حدیث دیگری نقل گردیده: «زیبایی کار خوب به اتمام و پایان رسانیدن آن است.»۴۱

کار مفید به عنوان یک خدمت به جامعه، به هر مقدار و میزان، پسندیده و مورد تقدیر است. بنابراین، هرکس به هر مقدار که می تواند از این طریق به جامعه کمک کند - حتی اگر به مقدار ناچیز باشد - نباید فروگذار نماید، زیرا محرومیت از همین مقدار کم، خود موجب ضرر و محرومیت جامعه می گردد.

رعایت این نکته در سطح جامعه سبب ظهور و بروز استعدادها و سرمایه هاست. اگر این امر مبنای عمل کرد نظام اقتصادی یک جامعه باشد، بی تردید، بهره بردای از برکات مادی و معنوی آن و بهره مند شدن آحاد جامعه، نتیجه ی مورد انتظار آن خواهد بود.

رسول اکرم(ص) می فرمایند: «ارزش هر فرد به اندازه ی همت اوست.»۴۲

و حضرت علی(ع)، محبوب ترین فرد نزد خدا را کسی می داند که برای مردم مفیدترین باشد.

۴) توصیه به رعایت تقوای کاری و به دست آوردن مال حلال و پرهیز از کسب درآمدهای حرام

 منظور از مفهوم واژه ی «تقوای کاری» عبارت است از رعایت حدود شرعی و قانونی کار. هر کس تا آن جا که برای او مقدور است، این حدود را مورد توجه قرار دهد و در میدان کار آن ها را زیر پا نگذارد۴۳. یکی از ابعاد رعایت تقوای کاری، به دست آوردن مال از راه حلال و مراقبت بر اعمال در معاملات و مناسبات کاری و پرهیز از انجام حرام، از جمله ربا، رشوه و. .. و همچنین رعایت تمام جوانب و ابعاد دینی مرتبط با کار و اشتغال از جمله درست کاری، ایثار وگذشت وکمک به همنوع و. .. است.

از آن جا که خوردن مال حرام و احتراز نکردن از آن، باعث هلاکت و به انحاء مختلف موجب ضرر و زیان به افراد جامعه و اقتصاد می گردد، در این زمینه بیان روایاتی که به طلب روزی حلال پرداخته اند می تواند مفید باشد:

رسول اکرم(ص) بر این باور بود که: «عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترین آن ها طلب روزی حلال است.»۴۴

و همچنین فرمودند: «هر که از رنج دست خود بخورد خدا با نظر رحمت به او نظر می کند، و هرگز او را عذاب نمی کند.۴۵

 و باز از آن حضرت مروی است که: «هر که چهل روز حلال بخورد خدای تعالی دل او را روشن می کند و چشمه های حکمت را از دل او بر زبانش جاری می سازد.»۴۶

توجه به حلال بودن و دقت در کسب درآمد سبب می شود که در هیچ مرحله ای از مراحل خیانتی صورت نگیرد و این خود اعتماد را در جامعه تقویت می کند و باعث اهتمام بیشتر به کار و بالا رفتن کیفیت آن می شود و همین امر موجب رونق در اقتصاد جامعه می گردد.

در مقابل، ربا، رشوه، احتکار و کم فروشی و... از مصادیق کسب های حرام و مخرب اقتصاد محسوب می گردند که در اسلام از آن ها نهی اکید گردیده است.

در تحریم عمل زشت ربا و رشوه، آیات و روایات بسیار و گسترده ای وجود دارد که در منابع مختلف وارد شده است. در این آیات و روایات تعبیرات بسیار تکان دهنده ای در مورد این اعمال اقتصادی ظالمانه و غیرانسانی آمده است که درباره ی کمتر گناهی دیده می شود.

رباخواری

قرآن کریم می فرماید: «خدا بیع را حلال کرده است و ربا را حرام.»۴۷

همچنین در آیه ی دیگری می فرماید: «کسانی که ربا می خورند، (در قیامت از قبرها) بر نمی خیزند مگر همانند برخاستن کسی که بر اثر تماس شیطان، آشفته و دیوانه شده است.»۴۸

تجربه نشان داده که اموال حاصل از ربا، دوام و بقاء و برکتی ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشت های شومی می شوند و با وضع بدی از دنیا می روند.

رباخواری فقر و بدبختی می آفریند و جامعه را به تباهی می کشد و تباهی جامعه مایه ی درد و رنج همه است. رباخواران نیز در آتش فقری که برای جامعه فراهم کرده اند می سوزند. در یک جامعه ی بدبخت کسی نمی تواند خوش بخت زندگی کند.

تحمیل ربا عملی ظالمانه است که تمام هستی فرد را به باد می دهد و به همین علت است که با اعمال منافی عفّت مقایسه و از آن بدتر شمرده شده است چرا که رباخواری یکی از عوامل اصلی فقر و اختلاف طبقاتی به شمار می آید.

از جمله در حدیثی می خوانیم که پیغمبر اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: «ای علی! یک درهم از ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زناست.»۴۹

امیر مؤمنان علی(ع) می فرماید: «پیامبر گرامی اسلام(ص) در این روایت ربا و پنج طایفه را - که در ارتباط با ربا هستند - لعنت کرده است: ۱- کسی که میهمان رباخوار می شود و از غذایی که از پول ربا تهیه شده است با علم و آگاهی استفاده می کند.۲- رباخوار ۳- ربادهنده ۴- کسی که ربا را محاسبه می کند ۵- شهود قرارداد ربا.»۵۰

طبق این روایت، امام باقر(ع) می فرمایند: «کثیف ترین معاملات، معاملات ربوی است. حتّی از شراب فروشی و قمار و فحشاء، کثیف تر است.»۵۱

در حدیث دیگر می خوانیم: رسول خدا(ص) فرمود: «رباخواری بدترین نوع کسب هاست.»۵۲

رشوه

رشوه، یکی از گناهان بزرگی است که مفاسد اجتماعی متعدّدی را به دنبال دارد، از جمله: حذف عدالت، یأس و ناامیدی ضعفا، جرأت و جسارت اقویا، فساد و تباهی حاکم و قاضی و از بین رفتن اعتماد عمومی.

قران کریم می فرماید: «و اموال یک دیگر را به باطل (و ناحقّ) در میان خودتان نخورید و اموال را به (عنوان رشوه، به کیسه ی) حاکمان و قاضی ها سرازیر نکنید تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید، در حالی که خود می دانید (که خلاف می کنید).»۵۳

رشوه دهندگان، دنیادارانی هستند که با رشوه دادن به قضات و سایر حکام و کارمندان، می خواهند اموال سایر مردم را بخورند. کارمندان دولت به ویژه مسئولان رده بالای اجرایی و قضایی را با رشوه دادن به خدمت مطامع پلید خود در آورده، اموال اشخاص دیگر یا اموال عمومی را تصرف و تصاحب می کنند. این را خداوند خوردن گناه ورزانه ی بخشی از اموال مردم می نامد. بنابراین رشوه و ارتشا، وسیله ای بیش نیست برای ارتکاب حرام خواری و خوردن اموال مردم به باطل و می توان آن را به اختصار مال مردم خوری نامید.

با توجّه به این آثار و عوارض منفی، در روایات شدیداً از این عمل انتقاد شده است:

رسول اکرم(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «ای علی! درآمد حاصل از فروش مردار، سگ، شراب، زنا و رشوه یک سان و حرام است.»۵۴

همچنین علی(ع) در ذیل آیه ی شریفه ی «أَکالُونَ لِلسُّحْتِ» ۵۵ فرمود: «رشوه خواران کسانی هستند که مشکل مردم را حل نموده، در برابر، هدایای آنان را می پذیرند.۵۶

امام صادق(ع) رشوه را در حد کفر به خدا می داند و رسول اکرم(ص) رشوه دهنده و گیرنده و واسطه را لعنت کرد و فرمود: «بوی بهشت به صاحب رشوه نمی رسد.»

در حدیث دیگر می خوانیم: «هر حاکمی که نسبت به گرفتاری های مردم بی تفاوت باشد، خداوند لطفش را نسبت به او می پوشاند و اگر هدیه قبول کند تا کار مردم را انجام دهد، در زنجیر است و اگر رشوه بگیرد، مشرک است». ۵۷

حضرت علی(ع) رشوه گیرنده را از حقّ ولایت محروم می داند.۵۸

و در جای دیگر آن حضرت فرمودند: «هیچ گروهی گرفتار رشوه نشدند، مگر آن که گرفتار ترس و اضطراب و نگرانی شدند!»۵۹

بعضی برای توجیه خلاف خود، نام های مختلف بر رشوه می گذارند، از جمله: هدیه، تحفه، حقّ الزحمه، چشم روشنی و. ... شخصی به نام «أشعث بن قیس»، حلوایی به در خانه ی علی(ع) به عنوان هدیه آورد تا در محکمه شاید امام به نفع او حکم صادر کند. امام فرمود: «به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را بر من ببخشند تا پوست جوی را به ناحقّ از دهان مورچه ای بگیرم این کار را نخواهم کرد.»۶۰

شخصی به رسول اکرم(ص) گفت: «من متصدی و مسئول کاری هستم. مردم برایم هدایایی می آورند، چگونه است؟!» حضرت در جواب فرمود: «چه شده است که عُمّال ما از هدایا سخن می گویند! آیا اگر در خانه می نشستند کسی به آنان هدیه می داد؟!»۶۱

منابع

۱. قرآن، ترجمه ی مکارم شیرازی

۲. ترجمه ی نهج البلاغه، محمد دشتی، انتشارات مجتبی

۳. اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق صفوان، عدنان داوودی، بیروت انتشارات دارالاسلامیه ۱۹۹۲ م.

۴. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ج۶، تهران، انتشارات مکتب الاسلامیه، تصحیح ربانی شیرازی، ۱۳۸۴ هـ. ق.

۵. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ترجمه ی محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۸۴

۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۹۳ و ج۷۷ و ج۱۰۳ و ج۱۰۴، تهران، انتشارات مکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶

۷. مجلسی، محمد باقر، روضه المتقّین، ج۷، بی نا، بی تا

۸. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، اصفهان، انتشارات خاتم الانبیا، چ۴، ۱۳۸۵

۹. آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶

۱۰.کلینی، کافی، ج۵ و۲، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵

۱۱.محدث نوری(طبرسی)، مستدرک الوسائل، ج۱۳، مؤسسه ی آل البیت، قم، ۱۴۰۸ ه.ق

۱۲ . فیض کاشانی، ملا محسن، محجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۲ و ۳، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۴۰۲

۱۳. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، انتشارات جامعه ی مدرسین قم،۱۴۱۳ ه.ق

۱۴. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، دار المعارف مصر، ۱۳۸۵ ه.ق

۱۵. حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، انتشارات جامعه ی مدرسین قم، ۱۴۰۴

۱۶. عباس قمی، سفینه البحار، مؤسسه ی الوفا، بیروت، بی تا

۱۷.تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۲۶، دارالکتب اسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ۱۸

۱۸. محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳

۱۹. عروسی حویزی عبد علی بن جمله، تفسیر نور الثقلین، ج۵، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ه.ق

۲۰.تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، انتشارات رضی، قم، ۱۳۶۳

۲۱. محمد آراسته خو، فرهنگ اصطلاحات علمی و اجتماعی، تهران، انتشارات چاپخش۱۳۸۱

 ۲۲.جولیوس گولد، ال. کولب ویلیام، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه ی مصطفی ازکیا و دیگران، تهران، مازیار، ۱۳۷۶

۲۳. نوربخش گلپایگانی، سید مرتضی، واژگان علوم اجتماعی، تهران، نشر مؤسسه ی انتشارات بهینه، ۱۳۸۰

۲۴.مکارم شیرازی و همکاران، خمس پشتوانه ی استقلال بیت المال، انتشارات مدرسه الإمام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ چهارم، ۱۳۷۹.

۲۵.حائری، سید محسن، اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، ترجمه ی عبد العلی آل بویه ی لنگرودی

۲۶.حسن نظری، مقاله ی کار، اشتغال و تولید، سایت حوزه. نت

۲۷. نراقی، معراج السعاده، انتشارات کامکار، قم، ۱۳۸۴

۲۸.حسام الدین الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ضبط حسن رزوق، بیروت مکتبه التراث الاسلامی، ۱۳۸۹ه ق

۲۹.ابی عبدالله محمد بن احمد الانصاری القرطبی، تفسیر قرطبی(الجامع الاحکام القرآن)، ج۳، بیروت دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ه ق ۳۰

۳۰. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه ی حمیدرضا شیخی، قم، دار الحدیث، چ۳، ۱۳۸۱

۳۱. احیاء العلوم، ج ۲،

۳۲. تفسیرصافی

۳۳. تفسیر فرقان

پی نوشت ها

۱. واقصد فی مشیک، لقمان، آیه ی ۱۹

۲. فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد، فاطر، آیه ی ۳۲

۳. مفردات:۴۰۴.

۴. فرقان، آیه ی ۶۷.

۵. لن یهلک من اقتصد، غرر الحکم، ج۵، ص۷۰.

۶. ما عال من اقتصد، نهج البلاغه، کلمات قصار،۱۴۰.

۷. من اقتصد خفت علیه الموون، غرر الحکم، ج۵، ص۴۷۴.

۸. جیفرنس: اقتصاد سیاسی، ص۷، به نقل از سید محسن حائری، اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، ترجمه ی عبد العلی آل بویه ی لنگرودی، ص۲۵.

۹. یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود؛ سوره ی مائده، آیه ی۱.

۱۰. ان اطیب الکسب التجار الذین اذا حدثوا لم یکذبوا، و اذا ائتمنوا ام یخونوا، و اذا اشتروا لم یذموا، و اذا باعوا لم یطروا، واذا کان علیهم تم یمطلوا، و اذا کان لهم لم یعسروا، هندی، کنز العمال،۹۳۴۱-۹۳۴۰، ۱۰۵۱۶.

۱۱. أوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و احسن تأویلا، اسراء، آیه ی۳۵.

۱۲. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۸، ص۵۴، ح۱۰۰.

۱۳. یا ایهاالذین آمنوا لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض منکم، نساء، آیه ی ۲۹.

۱۴. من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنه فیضاعفه له اضعافاً کثیره و الله یقبض و یبصط و الیه ترجعون، سوره ی بقره، آیه ی ۲۴۵.

۱۵. تفسیر نور، ج ۱، ص۳۸۷.

۱۶. بحار، ج۷۴، ص۳۱۱.

۱۷. بحار، ج۱۰۰، ص۱۳۸.

۱۸. مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منّا و لا اذی لهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون، بقره، آیه ی ۲۶۱.

۱۹. الّذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثمّ لا یتبعون ما انفقوا منّا و لا اذی لهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا یحزنون، بقره، آیه ی۲۶۲.

۲۰. و ان لیس للأنسان الا ما سعی، نجم، آیه ی۳۹.

۲۱. و جعلنا آیه النّهار مبصره لتبتغوا فضلاً من ربّکم، اسراء، آیه ی۱۲.

۲۲. ربّکم الذی یزجی لکم الفلک فی البحر لتبتغوا من فضله، اسراء، آیه ی ۶۶.

۲۳. سخّر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعاً منه، جاثیه، آیه ی۱۳.

۲۴. هو الذی جعل لکم الارض ذلولاً فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه و الیه النّشور، ملک، آیه ی۱۵.

۲۵. لو ان رجلاً اخذ حبلا فیاتی بجزمه حطب علی ظهره فیبیعها فکیف بها وجهه، خیر له من یسأل، مجلسی، بحار، ج۹۳، ص۱۵۸.

۲۶. من اکل من کدیده کان یوم القیامه فی اعداد الانبیاء و یاخذ ثواب الانبیاء، پاینده، نهج الفصاحه، ص۱۸.

۲۷. له مقالید السموات و الارض یبسط الرّزق لمن یشاء و یقدر انّه بکلّ شیء علیم، شوری، آیه ی۱۲.

۲۸. و الله خلقکم و ما تعلمون، صافّات، آیه ی۹۶.

۲۹. أفرأیتم ما تحرثون، ءَ أنتم تزرعونه ام نحن الزّارعون، لو نشاء لجعلناه حطاماً فظلتم تفکّهون، واقعه، آیه ی ۶۳- ۶۵.

۳۰. لا یملک امساک الارزاق و ادرارها ال الرازق، آمدی، غرر الحکم، ح۱۰۸۳۸.

۳۱. عیاله الخلائق، ضمن ارزاقهم، و قدر اقواتهم، نهج البلاغه، خطبه ی۹۱.

۳۲. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۳۳، ح۶۹.

۳۳. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۷، ص۶۸، ح۷.

۳۴. رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاه و ایتاء الزکاه یخافون یوماً تتقلّب فیه القلوب و الابصار، نور، آیه ی۳۷.

۳۵. لا یشغلک رزق رزق مضمون عن عمل مفروض، مجلسی، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۷۴، ح۲۲.

۳۶. محمد آراسته خو، فرهنگ اصطلاحات علمی و اجتماعی، ص۱۱۲۵.

۳۷. جولیوس گولد، ال. کولب ویلیام، فرهنگ علوم اجتماعی، ص۳۴۲.

۳۸. ان الله تعالی یحب اذا عمل احدکم عملاً یتقنه، پاینده، نهج الفصاحه، ص۴۱۶.

۳۹. قیمه کل امرء ما یحسنه، محمد دشتی، نهج البلاغه، حکمت ۱۲۲.

۴۰. ان الله یحب من العامل اذا عمل ان یحسن.

۴۱. جمال المعروف اتمامه، آمدی، غرر الحکم، ح۸۷۰۱، ص۳۸۳.

۴۲. قدر الرجل علی قدر همته، همان، ح۱۶۲۷، ص۹۳.

۴۳. حسن نظری، مقاله ی کار، اشتغال و تولید، سایت حوزه. نت.

۴۴. العباده سبعون جزءاً افضلها طلب الحلال، پاینده، نهج الفصاحه، ص۱۰.

۴۵. بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۱۰، ح۴۱.

۴۶. محجه البیضاء، ج۳، ص۲۰۴. و احیاء العلوم، ج۲، ص۸۰.

۴۷. أحل الله البیع و حرّم الرّبوا، بقره، آیه ی۲۷۵.

۴۸. الذین یأکلون الرّبا لا یقومون الا کما یقوم الّذی یتخبّطه الشیطان من المسّ ذلک بأنهم قالوا انّما البیع مثل الربا و أحل الله البیع و حرّم الرّبا فمن جاءه موعظه من ربّه فانتهی فله ما سلف و أمره الی الله و من عاد فاولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون، بقره، آیه ی ۲۷۵.

۴۹. یا علی درهم ربا اعظم عندالله من سبعین زنیه. ..، علامه مجلسی، روضه المتقّین، ج ۷، صفحه ی ۲۷۷.

۵۰. لعن رسول الله(ص) الربا و آکله و بایعه و مشتریه و کاتبه و شاهدیه، مستدرک الوسایل، ج ۱۳، ابواب الربا، باب۱، حدیث۸.

۵۱. اخبث المکاسب کسب الربا، کافی، ج ۵، ص۱۴۸.

۵۲. و من الفاظ رسول الله(ص) شر المکاسب کسب الربا، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۷۸.

۵۳. ولا تأکلو أموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتأکلوا فریقاً من اموال الناس بالاثم و أنتم تعلمون، بقره، آیه ی ۱۸۸.

۵۴. یا علی ثمن المیته و الکلب و الخمر و مهر الزانیه و الرشوه فی الحکم، بحار، ج ۷۷، ص۵۴.

۵۵. مائده، آیه ی۴۲.

۵۶. بحار، ج۱۰۴، ص۲۷۳.

۵۷. وسائل، ج۱۲، ص۶۳.

۵۸. نهج البلاغه، خطبه ی۱۳۱.

۵۹. نهج الفصاحه، ح۲۶۹۳.

۶۰. تفسیر نور، ج۱، ص۲۹۸.

۶۱. نهج الفصاحه، ح۵۳۹.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center