سبك صحیح و مطلوب زیستن در جامعه و تعامل داشتن با دیگران در آرمان شهر دینی از موضوعات بسیار مهمّی است كه نیاز به شاخصهها و ویژگیهایی دارد. این شاخصهها باید برگرفته از كتاب مقدس الهی، قرآن و سیره و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرات معصومین (علیهم السلام) باشد تا رسیدن به یك مدینهی فاضله در دسترس قرار گیرد و در آن حقوق متقابل دولت و مردم و اصول درست و هدفمند زندگی اجتماعی تعیین شده باشد. در این مقاله درصددیم ویژگیهای جامعه آرمانی از منظر قرآن و روایات را بررسی كنیم. روش تحقیق به صورت كتابخانهای با تكیه بر منابع اصلی بوده است. پر واضح است با توجه به عمل به ویژگیهای آرمان شهر دینی، به نقطه اوج كمال انسانی و پیشرفت و سادتمندی كه توأم با نگرش توحیدی و روحیه خردورزی و بصیرت و دانش اندوزی و تولید علم است، دست مییابیم از دیگر برآیندهای مقاله در آرمان شهردینی، دست یافتن به عدالت اجتماعی و روحیه اتحاد و همبستگی و مودت و مهرورزی و مشاركت و نظارت همگانی در سطح اجتماع، توأم با رفاه و آسایش شهروندان و احیای ارزشهای اخلاقی و پایبندی به قوانین دینی از سایر نتایج مترتب بر آن است كه منجر به اعتلای تمدن اسلامی میشود و به تفصیل بدان پرداخته شده است.
مقدمه:
هدف از خلقت انسانها، تقرب به خداوند و به كمال رسیدن آنان در سایه سار عبودیت و بندگی پروردگار میباشد. خدایی كه اقدام به خلقت انسان نمود نسبت به جمیع نیازهای آنان واقف و راههای برآورده شدن حاجات و نیازهایشان را به طور خداپسندانه در قرآن بیان داشته است. یكی از نیازهای مهم انسان شیوه چگونه زیستن در اجتماع و تعامل با دیگران است. از آنجایی كه رعایت دستورات قرآن و قوانین دین و عمل به سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرات معصومین (علیهم السلام) راهگشای جامعه است در این مقاله به سؤالات ذیل پاسخ داده میشود:
۱. جامعه مورد پسند (خداوند) چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
۲. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) چه توصیهها و سفارشهایی برای جامعه آرمانی و خداپسندانه ارائه دادهاند.
۳. آثار و نتایج كاربردی و ارزشمند جامعه قرآنی به ویژه برای جامعه امروزی ما چیست؟ در قرآن پیرامون زندگی فردی و اجتماعی نكات ارزندهای مطرح شده است. از آنجایی كه خداوند به جماعت و اجتماع اهمیت زیادی داده، راهكارهای اصولی و صحیح زیستن و مردم داری، مودّت، مهرورزی، رعایت اصل اعتدال و میانه روی، رعایت عدالت اجتماعی، رفاه و برخورداری از نعمتهای الهی، خردورزی، بصیرت، دانش اندوزی، اصل وحدت كلمه، امنیت اجتماعی، مشاركت و نظارت همگانی، كه از ابزارهای مهم و متعالی آرمان شهر قرآنی است را مورد توجه و عنایت قرار داده است. علت العلل بسیاری از معضلات و مشكلاتی كه در جامعه اتفاق میافتد، دور شدن و بیتوجهی به قرآن و دستورات حضرات معصومین (علیهم السلام) است. پر واضح است اگر مسلمانان به دستورات ارزشمند الهی به ویژه در خصوص شاخصههای جامعه قرآنی توجه داشته باشند و تبعیت از قرآن و سیره و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) را سرلوحه كار خود قرار دهند یك اجتماع و مدینه فاضله تحقق مییابد كه همگان از نتایج ارزشمند آن بهره مند خواهند شد و یك جامعهای برخوردار از معنویت و مادیت، همراه با خردمندی و بصیرت طلبی و تولید علم همراه با عدالت اجتماعی برخوردار خواهند شد و اسباب تعالی و اقتدار و شكوه فرهنگ و تمدن اسلامی را بیش از پیش مهیّا مینمایند.
ویژگیهای جامعه آرمانی از منظر قرآن و روایات:
واكاوی شاخصهها و بررسی ویژگیهای جامعه آرمانی از منظر قرآن و روایات ضمن بسترسازی برای ایجاد یك جامعه و آرمان شهر خداپسندانه زمینهی اعتلای تمدن اسلامی و سعادتمندی و عزّتمندی آن را فراهم مینماید. در چنین شهری، حقوق متقابل دولت و مردم و مردم و دولت و همچنین حقوق شهروندان نسبت به همدیگر و در یك جمله حقوق فردی و اجتماعی آحاد جامعه تبیین و تحقق مییاید و زمینهی ایجاد یك مدینه فاضله فراهم میگردد. این ویژگیها به شرح ذیل است:
۱. پایبندی به قوانین دینی توأم با نگرش توحید:
قوانین جامعه اسلامی بر اساس قوانین دینی كه برگرفته از قرآن كریم و سیره و سنت نبوی است، بنیان گذاشته شده است. در این جامعه كسانی كه اعتقاد به توحید و صراط مستقیم داشته باشند در پیشگاه خداوند اجرشان محفوظ و كسانی كه كفر پیشه و كافر شوند به زیان خود عمل میكنند. (روم/۴۴، ۴۳) و در واقع جایگاهشان دوزخ است. آموزههای دینی مبنای زندگی فردی و اجتماعی است به طوری كه خداوند میفرماید: (آنان كه به كتاب آسمانی چنگ میزنند. (و عملاً به آیاتش پایبندند) و نماز را برپا داشتهاند یقیناً ما پاداش اصلاحگران را ضایع نمیكنیم) (اعراف/۱۷۰) و (و این قرآن كتابی پرفایده است كه ما آن را نازل كردیم پس آن را پیروی كنید و از مخالفت با آن بپرهیزید تا مشمول رحمت شوید) (انعام/۱۵۵) زراره گوید: از امام صادق (علیه السلام) دربارهی آیه (سرشتی كه خداوند انسان را بر آن آفرید، روم/۳۰) پرسیدم، فرمود: (بر توحید و یگانه پرستی آنها را سرشت) (برقی، ۱۳۹۲، ج۱ ، ۳۵۸)
نویسندهای در این زمینه چنین میگوید: (در مكتب توحیدی، جهان ماهیتی تك قطبی مییابد و همه از اویند و به سوی او باز میگردند) (بقره/۱۵۶) بنابراین زندگی فردی و اجتماعی هرگز بیهدف نیست و آغاز و انجامی دارد. این فراخوان به یگانگی، راه رستگاری بشر است: (قولوا لا اله الا الله تفلحوا) قرآن كریم با عنایت ویژه به معنای فراملیتی دینی، اُمّت اسلامی را به وحدتی الهی با رویكردی توحیدی فرامیخواند و یكسانی وحدت را در اوج كثرت، در سرلوحهی آموزههای دینی قرار میدهد. بدین رو قرآن با اتكا به جوهره ایمان به توحید، حس وحدت را به همه جا سرایت میدهد و همه اقوام و ملل را زیر لوای وحدت فرا میخواند (جان احمدی، ۶۴ ، ۱۳۸۶) دارا بودن نگرش توحیدی تؤام با پایبندی به قوانین اسلامی در سرلوحه ویژگیهای آرمان شهر دینی قرار دارد. در واقع تأثیرات عالی این نگرش از یك سو آحاد جامعه را به قدرت نامتناهی الهی سوق داده و از دوم سو به تمام برنامههای زندگی انسانها رنگ و صبغه الهی میدهد و از سوم سو عامل به كمال رسانیدن انسانها كه همان قرب به سوی خداوند است را مهیا مینماید. و از چهارم سو زمینهی پیشرفت و اعتلای جامعه در ابعاد علمی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی را فراهم میكند. و از پنجم سو منجر به تعظیم شعائر دینی كه نشأت گرفته از وحی الهی است، میگردد.
دارا بودن روحیه خردورزی، بصیرت، دانش اندوزی
قرآن به خردورزی و بصیرت و معرفت دینی، تفكر، تعقل و علم و دانش تؤام با بصیرت تأكید زیادی نموده است. در مكتب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرات معصومین (علیهم السلام) نیز به بصیرت و معرفت و تفكر و تعقل و خردورزی و دانش توجه زیادی شده و انسانها را به آن دعوت كردهاند. درواقع تمام مصیبتها و بلایا و آلودگیهای اجتماعی و فردی ریشه در عدم معرفت دارد. و از این رو فهم و درك دینی، همان چیزی است كه پیوسته در قرآن و در سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) مردم را به آن دعوت نمودهاند. آیات زیادی در خصوص بصیرت و معرفت در قرآن آمده است كه به برخی از آنها اشاره میكنیم:
(بگو این راه من است كه من و پیروانم با بصیرت كامل همه مردم را به سوی خدا دعوت میكنیم، منزه است خدا و من از مشركان نیستم (یوسف/۱۰۸)خدای سبحان در این آیه به پیامبرش (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور میدهد كه دعوت خود را برای مشركان بیان دارد یعنی اینكه من از روی یقین و معرفت و دلیل قاطع به توحید خدا و عدل و دین او دعوت میكنم، نه از روی تقلید. مطلب مهمی كه از این آیه به دست میآید آن است كه شخص دعوت كننده باید با اطمینان و بصیرت و دلیل قاطع دست به كار تبلیغ گردد و تقلید در این راه صحیح نیست. (طبرسی، ۱۳۵۰، ج۳۱۰، ۱۲) در آیه دیگر چنین میفرماید: (و در زمین برای اهل یقین نشانهایی است و نیز در وجود خودتان، پس آیا نمیبینید) (ذاریات/ ۲۱، ۲۰) و در آیه دیگری نیز میفرماید(...برای مردمی كه میاندیشند نشانههایی از حشر و بعث است) (زمر/۴۲) و همچنین در خصوص دانش اندوزی چنین آمده (...بگو، پروردگارا، بر دانشم بیفزای)(طه/۱۱۴) (...بگو: آیا كسانی كه میدانند و كسانی كه نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان متذكر میشوند) (زمر/۹) در سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز تأكید زیادی بر خردورزی، بصیرت و دانش اندوزی شده است كه به پارهای از سخنان ارزشمند آنان در ذیل میپردازیم:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در رابطه با اهمیت عقل و خرد فرمود: (و خداوند عقل را به سعادتمندان دهد و از بدبختان دریغ فرماید، و نشانهی فرد عاقل؛ صبر در برابر گستاخی فرد نادان، و گذشت از كسی كه به او ستم كند، و فروتنی برای زیردست، و جلوزدن در تحصیل نیكی از بالا دست خود و عاقبت اندیشی قبل از سخن گفتن؛ اگر نیك است بگوید و سود برد و اگر زشت است سكوت كند تا سالم بماند و به هنگام فتنه به خدا پناهنده شده و دست و زبان خویش باز دارد، اگر رفتار شایستهای دید آنرا غنیمت شمارد و هرگز شرم و حیا از او جدا نشود و هیچ حرص و طمعی از او سر نزند، پس اینها ده خصلت شناسایی عاقل است) (ابن شعبه حّرانی، ۱۳۸۰، ۳۳)
امام علی (علیه السلام) فرمود: (عاقل با چشم دل سرانجام كار را مینگرد و پستی و بلندی آن را تشخیص میدهد...) (نهج البلاغه، ۱۳۸۱، خطبه۲۱۱ ، ۱۵۴)
در خصوص اهمیت اندیشیدن و تفكر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین فرمود: (ساعتی اندیشیدن بهتر از شصت سال عبادت كردن است) (نهج الفصاحه، ۱۳۷۴، حدیث شماره ۲۰۵۹، ۱۴۴)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: حجت خدا بر بندگان پیغمبر است و حجت میان بندگان و خدا عقل است) و نیز فرمود: (عقل راهنمای مؤمن ست) (كلینی، ج۱، ۲۹) ایشان همچنین فرمود: (هر كه خردمند است دیندار باشد و هر كه دیندار باشد به بهشت درآید) (شیخ صدوق، ۴۵، ۱۳۸۲) امام حسن مجتبی(علیه السلام) در باب مداومت تفكر و اهمیت آن فرمود: سفارشتان میكنم به تقوای الهی و مداومت بر تفكر، زیرا تفكر، منشأ هر خیر و بركت، برای هر امتی باشد) (دشتی، ۱۳۸۲، ج۵، ۱۴۲) امام علی (علیه السلام) در ارتباط با بصیرت و معرفت چنین فرمود: (هرگاه دیده بصیرت كور باشد نگاه كند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد، آن گاه راههای روشنی را بپیماید و بدین ترتیب از افتادن در پرتگاهها دوری میكند) (ری شهری، ۱۳۸۳، ج۲، ۵۰۳) در باب وجوب فراگیری دانش و اهمیت آن رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: اعلام انزجار میكنم بر هر مسلمانی كه هفتهای یك روز را به كار آموختن امور دینی خود و پرسیدن مسائل دینیاش اختصاص ندهد) (برقی، ج۳۳۴، ۱) در روایتی از حضرت امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده: (فراگرفتن دانش بر هر مسلمانی واجب است، بدانید كه خداوند جویندگان دانش را دوست میدارد. (همان، ۳۳۴) امام صادق (علیه السلام) در باب اهمیت عالم و دانشجو، چنین فرمود: (مردم دو دستهاند دانشمند، دانشجو و سایر مردم فرومایهاند و فرومایگان در آتش دوزخ باشند)، (شیخ صدوق، الخصال، ۶۹، ۱۳۸۶) و نیز از قول رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: (خیری در زندگی جز برای دو كس نیست، دانشمندی كه اطاعتش كنند و دانش آموزی كه به سخن استاد گوش فرا دهد و آن را به خاطر بسپارد.)(همان منبع، ۷۱۳) در باب اهمیت و برتری علم بر عبادت و دعا از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین نقل شده كه: (روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به قصد رفتن به مسجد از خانه بیرون آمد و وارد مسجد شد و در آنجا با دو نشست و گردهمایی مواجه شد، در یك گردهمایی، گروهی سرگرم كسب بصیرت دینی و علم آموزی بودند و در نشست و گردهمایی دیگر، دستهای مشغول دعا و درخواست از خدا بودند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: این دو نشست و گردهمایی در جهت خیر و سعادت قرار دارند، چون گروه اخیر خدا را میخوانند و آن گروه اول سرگرم فرا گرفتن بینش و دانش هستند و میخواهند دانش و آگاهی دینی خود را از رهگذر تعلیم، به دیگران منتقل سازند (با وجود اینكه هر دو گروه در مسیر فضیلت گام بر میدارند با این حال) گروه اول بر گروه دوم مزیت دارند (من كه پیامبر شما هستم) به خاطر تعلیم (حقایق و نشر آگهی) مقام رسالت را به عهده گرفتم، (و هدف بعثت من ایجاد بینش و تعلیم حقایق بوده است) سپس آن حضرت در جمع گروهی نشست كه سرگرم دانش اندوزی و تعلیم بودهاند. (شهید ثانی، ۵۵، ۱۳۵۹و ۵۶)
امام علی (علیه السلام) در خصوص ارزش علم و حكمت چنین فرمود: (حكمت گمشده مؤمن است، حكمت را فراگیر، هرچند از منافقان باشد) (نهج البلاغه، ۱۳۸۱، حكمت، ۸۰، ۴۶۵) و نیز فرمود: (ارزش هر كس به مقدار دانایی و تخصص اوست) (همان منبع، حكمت، ۸۱، ۴۶۵) امام سجاد (علیه السلام) در خصوص علم تؤام با عمل فرمود: (بارالها، بر محمد و آل او درود بفرست، و به من تندرستی در عبادت و فراغ خاطر در بیاعتنایی به دنیا و علم در عمل كردن (به حكام دینی) و پارسایی در عین اعتدال و میانهروی روزی فرما) (صحیفه سجادیه، ۱۳۸۳، دعا شماره ۲۱، ۱۷۹) تا كنون پیرامون دومین ویژگی جامعه و آرمان شهر دینی یعنی خردورزی و دانش اندوزی از منظر قرآن و روایات به تفضیل مطالبی عنوان گردید، شایان ذكر است كه جامعه اسلامی باتوجه و عمل به رهنمودهای قرآنی و فرمایشات پیشوایان دینی به ارمغانهای ذیل دست مییابند.
۱. انسانهای خردمند و دارای بصیرت با قلبی آرام و ضمیری مطمئن، قدم در صراط مستقیم گذارده و خاضعانه سر تعظیم و سجده بر آستان بندگی حضرت حق میسایند.
۲. خردمندان و اهل بصیرت، پیوسته به تهذیب و تزكیهی نفس مشغولند و در واقع اهل مراقبه هستند و از نظر اخلاق و رفتار اسلامی و همچنین تولید علم هر روز در جایگاه برتری قرار میگیرند و میكوشند معضلات و مشكلات اجتماع را برطرف نمایند و علاوه بر استقلال سیاسی به شكوفایی استقلال اقتصادی، صنعتی و فرهنگی جامعه خویش با ارائه راهكارهایی علمی و عملی خود كمك مینمایند.
۳. خردمندان و اهل بصیرت و عالمان و دانشجویان راههای تعامل با اجتماع و مردم را به خوبی در مكتب دین آموزش دیدهاند و در یك جمله انسانهایی مردم دار، خوش اخلاق و پایبندی به دستورات دینی را سرلوحه كار خود قرار میدهند.
۴. صاحبان خرد و بصیرت، با بینشی صحیح و آگاهانه قدم در راه حق گذارده و شناخت عمیقی نسبت به امام و حجت الهی خود دارند، و دوست و دشمن و یا مؤمن و منافق را از یكدیگر بازشناخته و با قلبی آكنده از اخلاص تؤام با برنامهی صحیح و اصولی كه نشأت گرفته از ریشهی اعتقادی آنهاست به وظایف خود عمل مینمایند.
۵. خردمندان و اهل بصیرت و معرفت در جامعه به امر به معروف و نهی از منكر پرداخته و نه تنها گرفتار فتنه نمیگردند، بلكه با فتنه جویان به مبارزه پرداخته و هرگز با تطمیع و تهدید، از مسیر صحیح و الهی خود عقب نشینی نمینمایند.
۶. صاحبان خرد و بصیرت، عالمان و دانشجویان به ترویج فرهنگ فرزانگی كه همان فرهنگ اصیل اسلامی است، پرداخته و با علم و عمل و گفتار، به عنوان الگوهای جامعهی خویشاند.
۳. تلاش برای اقامه و تحقق عدالت در جامعه:
در قرآن كریم در باب اهمیت عدالت و تحقق آن در آرمان شهر دینی در آیات متعدد سخن به میان آمده است از جمله (به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشكار فرو فرستادیم و با آنها كتاب و میزان (حق و باطل) نازل نمودیم تا مردم به عدل و انصاف برخیزند...)(حدید/۲۵) (همانا خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشان فرمان میدهد) (نحل/۹۰) نكته جالب در آیه ۲۵ سوره حدید جمله (لیقوم الناس بالقسط) این است كه از خودجوشی مردم سخن میگوید و میفرماید: هدف این بوده كه انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط كنند بلكه میگوید: هدف این بوده كه مردم مجری قسط و عدل باشند و مهم این است كه مردم چنان ساخته شوند كه خود مجری عدالت گردند. و این راه را با پای خویش بپویند (مكارم شیرازی، ۱۳۷۱، ج۲۳، ۳۷۲) عدل به معنی واقعی كلمه آن است كه هر چیزی در جای خود باشد، بنابراین، هرگونه انحراف؛ افراط، تفریط، تجاوز از حد، تجاوز به حقوق دیگران برخلاف اصل عدل است. (همان منبع، ۱۳۷۱، ج۱۱، ۳۶۷، ۳۶۶) وجود حاكم عادل در رأس حكومت اسلامی نیز از مسلمات دین مبین اسلام است. و به آن تصریح و تأكید شده است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: (سه چیز است كه مردم هر شهری به آن نیاز دارند تا امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه راه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد. فقیه دانای پرهیزكار، فرمانروای نیكوكاری كه مردم از وی پیروی كنند و پزشك آگاه مورد اعتماد. امام رضا (علیه السلام) هم فرمود: اگر برای مردم، امام و رهبری توانا، امانتدار، نگهبان و پاكدست (عادل) قرار داده نمیشد، آیین نابود میشد، دین از بین میرفت، سنتها و احكام الهی تغییر مییافت؛ بدعت گزاران بر آن میافزودند و ملحدان از آن میكاستند و مسلمانان به شبهه دچار میشدند...) (جوادی آملی، ۱۳۹۱، ۴۳۲)
امام علی (علیه السلام) در خصوص ره آورد دخالت رهبر در آرمان هر دینی فرمود: (...پس رعیت اصلاح نمیشود جز آن كه زمامداران اصلاح گردند، و زمامداران اصلاح نمیشوند جز با درستكاری رعیت و آنگاه كه مردم حق رهبری را ادا كنند و زمامداران حق مردم را بپردازند، حق در آن جامعه عزت یابد و راههای دین پدیدار و نشانههای عدالت برقرار و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) پایدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس میگردد. اما اگر مردم بر حكومت چیره شوند، یا زمامدار بر رعیت ستم كند، وحدت كلمه از بین میرود، نشانههای ستم آشكار و نیرنگ بازی در دین فراوان میگردد و راه گسترده سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دین تعطیل و بیماریهای دل فراوان شود...) (نهج البلاغه، ۱۳۸۱، خطبه ۲۱۶، ۳۳۳)
در رابطه با كیفر آنكه عدالت را توصیف كند ولی به غیر آن عمل كند، امام باقر (علیه السلام) فرمود: (پر حسرتترین مردمان در روز قیامت كسانیاند كه عدالت را توصیف كردهاند، اما با آن به مخالفت برخاستهاند) و (شاهد آن) این سخن خداوند است: (این دستورها برای آن است كه، مبادا كسی روز قیامت بگوید: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهی كردم) (زمر/۵۶) امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه (پس آنها و گمراهان همگی به رو در جهنم انداخته شوند... شعراء/۹۴) فرمود: كسی كه عدالت را توصیف كند ولی به غیر از آن عمل میكند) (برقی، ۱۳۹۴، ج۱۹۶، ۱) شهید صدر در رابطه با دادن جزا مقتضای عدالت خداست چنین مینویسد: (هر عقل سلیم فطری درمییابد که ستمكار و خیانتپیشه درخور مؤاخذه است و عادل امانتداری كه در راه عدالت و امانت فداكاری میكند شایسته ثواب است، و هر یك از ما به انگیزه همان ارزشها (فطری) قلباً ظالم منحرف را محكوم و مورد مؤاخذه و عادل درستكار را سزاوار تقدیر میداند و تنها ناتوانی از اتحاد موضع مناسب و حمایت و تعصب شخصی است كه مانع تحقق یافتن و جامه عمل پوشیدن این انگیزه میگردد...) (صدر، ۱۳۶۲، ۶۱و ۶۲) رعایت عدالت در جامعه از سوی دولتمردان زمینهی اعتماد بیشتر مردم به حاكمیت اسلامی را فراهم نموده و از فاصلههای طبقاتی جلوگیری نموده و موجبات ترویج قانون گرایی و رضایت خاطر آحاد مردم به ویژه مستضعفان و محرومان را فراهم مینماید.
۴. رعایت اصل اعتدال و میانه روی:
خداوند متعال در خصوص این اصل چنین میفرماید: (بدین سان شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گوه و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر شما گواه باشد...) (بقره/ ۱۴۳) پس امت محمد (صلی الله علیه و آله) در حد تعادل و وسط قرار دارد و از جانب صراط مستقیم به سوی چپ و راست یا افراط و تفریط مایل نمیشود، چون مشركان و وثنیها (بتها و بتوارهای عرب اگر به شكل انسان بود صنم و چنانچه شكل خاصی نداشت وثن نامیده میشد) (نصیری، ۵۷، ۱۳۸۴) كه نه به معاد اعتقاد دارند و نه به خدا، بنابراین تمام همّ آنها زندگی دنیوی و زر و زیور ظاهری برعكس به سوی رهبانیت میل كردهاند و كلیه كمالات مادی و جسمی را كه خداوند آنها را در نشئه بشر قرار داده رها كردهاند و اصحاب روح هستند و چون اسباب مادی را كنار گذاشتهاند نتیجه را هم باطل كردهاند، چون دنیا مزرعه آخرت و سبب نیل به آنست. اما امت اسلام به تحقیق بین این دو كمال و سعادت را جمع نمودهاند و مادیت و معنویت را حد اعتدال برگزیدهاند پس اسلام امتی متعادل و میانه است كه هر دو طرف با آن سنجیده میشوند از این رو این امت شهید و گواه است بر سایر امم (طباطبایی، ۱۳۸۵، ج۱۰۱، ۱) امام علی (علیه السلام) در خصوص ره آورد دوراندیشی و میانهروی فرمودند: (حاصل كوته فكری پشیمانی و حاصل دور اندیشی سلامت است) (نهج البلاغه، ۱۳۸۱، حكمت۱۸۱، ۴۸۵) و نیز فرمود: (آن كه میانهروی كند، تهیدست نخواهد شد) (همان منبع، حكمت۱۴۰، ۴۷۷)
یكی از محققان در زمینهی اعتدال و توازن شخصیت چنین مینویسد: «یكی از صفات لازم برای گرایش به دین و تثبیت اعتقادات حقه، داشتن روحیه تعادل و توازن شخصیتی و اخلاقی و پرهیز از افراط و تفریط میباشد، میانهروی و حفظ خود از هر نوع تندی و كندی در دینداری ضامن بقای دین آدمی است. اعتدال اصلی است كه بر تمامی تعلیمات دینی حاكم است و اهل دین را از غلو و شرك، جبر و تفویض، ترس و تهور (بی باكی)، بخل و اسراف گری، ... مصون میدارد.(نیلی پور، ۱۳۹۲، ج۳۳۵، ۱) با رعایت اصل اعتدال و میانهروی در جامعه اسلامی و آرمان شهردینی از یكسو میتوان در صراط مستقیم الهی باقی ماند و از دوم سو از نعمتهای الهی اعم از معنوی و مادی استفاده مطلوب و خداپسندانه نمود و از سوم سو با رعایت این اصل در زندگی و داشتن روحیه قناعت در جهت كمك به مستضعفان و محرومان جامعه اسلامی اقدام كنیم و از چهارم سو اعتدال و میانهروی به ما میآموزد كه معنویت و مادیت هر دو در به كمال رسانیدن انسان مؤثر است امام معنویت نقش مهمتری در این راستا دارد و از این رو بایستی مادیتهای زندگی در خدمت معنویت قرار گیرد و صبغه و رنگ الهی پیدا كند.
۵. داشتن روحیه اتحاد و همبستگی (وحدت كلمه)
یكی از نعمتهای عمدهی الهی كه زمینهی الفت و مودت میام مسلمانان را فراهم كرد (وحدت كلمه) است خداوند در این باره میفرماید: (و همگی به رشته الهی در آویزید و پراكند نشوند...) (آل عمران/۱۰۳) و نیز فرمود: (و همانند كسانی نباشید كه پس از آمدن دلائل روشنگر برای ایشان پراكنده شدند و اختلاف كردند و اینانند كه عذابی بزرگ خواهند داشت (آل عمران/۱۰۵) اعتصام به خدا و رسول، اعتصام به حبل الله است یعنی آن رابط و واسطهای كه بین عبد و رب قرار دارد و آسمان را به زمین متصل میكند و میتوان گفت، حبل الله همان قرآن است و یا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و یا ائمه و اما بازگشت همه آنها به یك چیز است و خداوند تمام افراد جامعه اسلامی را بدین وسیله به وحدت فرا میخواند و چون قوام اسلام بر یگانگی جامعه و روابط برادری ایمانی در بین آنان است...) (طباطبایی، ۱۳۸۵، ج۱، ۲۷۷) حبل الله (ریسمان الهی) درواقع اشاره به یك حقیقت است كه انسان در شرایط عادی و بدون داشتن مربی و راهنما در قعر درّه طبیعت و چاه تاریك غرائز سركش جهل و نادانی باقی خواهد ماند. و برای نجات از این درّه و برآمدن از این چاه نیاز به رشته و ریسمان محكمی دارد كه به آن چنگ بزند و بیرون آید، این رشته محكم همان ارتباط با خدا از طریق قرآن و آورنده قرآن و جانشینان واقعی او میباشد كه مردم را از سطوح پایین و پست بالا برده و به آسمان تكامل معنوی و مادی میرساند.(مكارم شیرازی، ۱۳۷۱، ج۲۹، ۳) رسول خدا (صلی اله علیه و آله) در باب اهمیت اتحاد و همبستگی فرمود: (شیطان، گرگ انسان است، چنان كه گرگ همواره گوسفندان وامانده و دورافتاده از گلّه را میدرد، پس از دستهبندیهای سیاسی و فرقهای بپرهیزید، بر شما باد به شركت در جماعت و مجالس عمومی و حضور در مساجد؛ و در جای دیگر فرمود: (وحدت سیاسی بر محور پیشوای عادل نعمتی است كه هیچ كس ارزش آن را نمیداند بنابراین جدایی از گروه مؤمنان نه تنها عامل تقرب نیست بلكه عامل گرفتاری به دست شیطان است.) (جوادی آملی، ۴۵۱، ۱۳۹۱)
امام خمینی (رحمة الله علیه) یكی از دلایل پیروزی ملت ایران بر نظام ستم شاهی را (وحدت كلمه) دانسته و در قسمتی از سخنرانی خود در جمع گروهی از پاكستانیهای مقیم تهران در سال ۵۸ چنین فرمود: (ایران برای ملتهای مستضعف نمونه است. ملل مستضعف ببینند كه مردم ایران با دست خالی و قدرت ایمان و وحدت كلمه و تمسك به اسلام در برابر قدرتهای بزرگ ایستاده و آنان را شكست دادند. سایر ملتها به این رمز اسلامی و ایمانی اقتدا كنند...) (كلام امام، ۱۳۶۳، دفتر اول: ۹۶) مقام معظم رهبری در خصوص عمق بخشی به ایمان مردم و نشر معارف اهل بیت (علیهم السلام) با وحدت اسلامی در قسمتی از سخنان خود چنین فرمود: (از جمله عواملی كه میتواند محور این وحدت قرار گیرد و همهی مسلمین میتوانند برآن اتفاق نظر كنند، تبعیت از اهل بیت پیغمبر است. اهل بیت پیغمبر را همه مسلمین قبول دارند البته شیعه اعتقاد به امامت آن دارد و غیر شیعه، آنان را به معنای امامت در اصطلاح شیعی امام نمیداند، لكن از بزرگان اسلام كه میداند، خانواده پیغمبر كه میداند، مطلع از احكام و معارف اسلامی كه میداند، مسلمین باید در عمل به كلمات ائمه (علیهم السلام) و اهل بیت پیغمبر، اتفاق كلمه كنند، این یكی از وسایل وحدت است...) (حیات طیبه، گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم امام رضا (علیه السلام)، ۴۱)
با داشتن روحیه اتحاد و همبستگی در آرمان شهر دینی از یكسو مودت، مهرورزی، ایجاد وحدت و همدلی بین دولت و مردم و پایبندی به فضائل اخلاقی ترویج مییابد و از دوم سو در مقابل یاوهگوئیها و زیادهخواهیهای دشمنان اسلام و مسلمین با قاطعیت و صلابت میایستیم و آنان را نسبت به اهداف شوم و شیطانیشان ناامید مینماییم و از سوم سو با وحدت كلمه به ایجاد آمادگی و فرهنگ سازی بیشتر برای فراهم سازی انقلاب جهانی حضرت امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) را مهیا میكنیم.
۶. گسترش فضائل اخلاقی، مودّت و مهرورزی:
انسانهای مؤمن و مخلص پیوسته اقدام به كارهای شایسته و عمل صالح انجام میدهند و از عمق وجودشان خداوند را دوست دارند. در این راستا در قرآن آمده است: (...آنها كه ایمان آوردهاند خدا را بیش از هر چیز دوست دارند...)(بقره/۱۶۵) شایان ذكر است عمل صالح انسان، آثار و بركات ویژهای برای او دارد، در این زمینه خداوند میفرماید: (...هر كه با میل، كار خیری كند آن برایش بهتر است...)(بقره/۱۸۴) از شاخصهها و ویژگیهای بارز آرمان شهر قرآنی گسترش مهربانی و مودت و مهرورزی و عواطف انسانی است كه جلوههای رفتاری آن همانند احسان؛ انفاق، صله ارحام، ایثار و از خود گذشتگی و... بروز و تجلی پیدا میكند. در زمینهی انفاق در قرآن سفارش زیادی شده از جمله: (ای كسانیكه ایمان آوردهاید از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق كنید، پیش از آنكه روزی فرا رسد كه نه خرید و فروشی در آن است و نه دوستی و نه شفاعت و كافران ستمگران هستند. (بقره/۲۵۴)
این آیه هشداری است تا مؤمنان فرصت را از دست نداده و برای روز قیامت زاد و توشه مهیا كنند. پیامهای این آیه برای جامعه قرآنی چنین است: انفاق امروز وسیلهی برداشت و پس گرفتن چند برابر در روز قیامت است و همچنین وسیلهی محبت خداوند و محرومان است كه در روز قیامت همین انفاق واسطهی عفو خواهد بود. و اگر امروز انفاق و بخششی صورت نگیرد در آن روز هم محبت و دوستی و وساطتی در بین نخواهد بود. (قرائتی، ۱۳۷۹، ج۱، ۵۰۲)
در باب اهمیت صله رحم در قرآن تأكید زیادی صورت گرفته از جمله: (و یاد كن آنگاه كه از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم كه جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوندان و...نیكی كنید)(بقره/۸۴) پیوند با خویشاوندان و نیكی به آنان به ویژه پدر و مادر، از راههای مهم رشد و تعالی در زمینههای مختلف میباشد و زمینهی تقرب به خدای سبحان را مهیّا میكند و پس از ایمان به خدا از با فضیلتترین اعمال دینی به شمار میآید و اجر و پاداش مادی و معنوی فراوانی دارد. این پیوند چنان مهم است كه به اجماع عالمان شیعه بر پایه ادله سه گانه كتاب، سنت و عقل از واجبات دینی شمرده شده است).(جوادی آملی، ۱۳۹۱، ۲۰۹) ایثار و از خودگذشتگی از دیگر صفات شاخص آرمان شهر دینی است، با توجه به اینكه خودمان احتیاج داریم نیازمندان را نیز فراموش نكنیم و آنان را بر خود مقدم بداریم. در كلام مقدس الهی قرآن در خصوص این فضیلت اخلاقی ارزشمند چنین آمده است: (و برای كسانی از انصار كه پیش از آنان در سرای ایمان (مدینه) جا گرفتند و ایمان را پذیرفتند كسانی را كه به سویشان هجرت كردند دوست دارند و نسبت به آنچه به آنها داده شده در دل خود احساس نیاز نمیكنند و مهاجران را بر خود مقدم میدارند، هرچند خود بدان نیاز مبرم داشته باشند و هر كس از بخل و آز نفس خویش مصون ماند چنین كسانی رستگارانند (حشر/۹) در خصوص گسترش فضائل اخلاقی در جامعه قرآنی در سیره پیشوایان دینی نیز تأكید زیادی شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خصوص اهمیت انفاق فرمود: هر بار كه خورشید طلوع میكند دو فرشته از دو سوی آن گویند: خدایا انفاقگر را زودتر عوض ده و بخیل را زودتر آفتی ده) (نهج الفصاحه، ۱۳۸۸، حدیث۴۷۸، ۷۴) امام حسین (علیه السلام) در رابطه با اهمیت پیوند خویشاوندی و صله ارحام فرمود: (هر كس دوست داشته باشد كه اجل او به تأخیر افتد و روزیش زیادتر شود پس بر او باد بر صله رحم و پیوند خویشاوندان) (دشتی، نهج الحیاه، ۱۳۸۱، ج۶، ۹۹)
با توجه به آنچه پیرامون گسترش فضائل اخلاقی، مودت و مهرورزی در آرمان شهر دینی گفته آمده، نكاتی در ذهن متبادر میگردد. از یك سو گسترش فضائل اخلاقی موجبات ایجاد تفاهم، نوع دوستی، پایبندی به حقوق شهروندان و از دوم سو ممانعت از ترویج بزهكاری و جرائم و به عنوان عامل مهم و بازدارنده از گناه و از سوم سو ایجاد فضا و محیط اجتماعی سالم و امن همراه با وقار و حیا و ادب و از چهارم سو رسیدن به كمالات انسانی و تقرب به خدا كه مقصد آرمان شهر قرآنی است را در بردارد.
۷. امنیت در آرمان شهر قرآنی:
یكی از ویژگیهای مهم جامعه قرآنی، امنیت و آرامش و آسایش است. در قرآن در خصوص امنیت، در آیات متعددی سخن به میان آمده از جمله: (و قسم به این شهر امن (مكه))(تین/۳)(به یاد آورید زمانی را كه ابراهیم گفت پروردگارا این شهر مكه را شهر امنی قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار)(ابراهیم/۳۵) ابراهیم نخستین تقاضایی را كه در این سرزمین از خداوند كرد تقاضای امنیت بود این نشان میدهد كه نعمت امنیت نخستین شرط برای سكونت در یك منطقه و برای هرگونه عمران و آبادی و پیشرفت و ترقی است. اگر جایی امنیت نداشته باشد قابل سكونت نیست، هرچند تمام نعمتهای دنیا در آن جمع باشد اصولاً شهر و دیار و كشوری كه فاقد نعمت امنیت است همه نعمتها را از دست خواهد داد.(مكارم شیرازی، ۱۳۷۱، ج۳۶۶، ۱۰)امام علی (علیه السلام) در خصوص ضرورت حكومت در جامعه و امنیت چنین فرمود: (...مردم در استقرار حكومت زندگی كنند، به وسیلهی حكومت، بیت المال جمع آوری میگردد و به كمك آن با دشمنان میتوان مبارزه كرد جادهها امن و امان و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته میشود نیكوكاران در رفاه و از دست بدكاران در امان میباشند...)(نهج البلاغه، ۱۳۸۱، خطبه۴۰، ۷۳) امام صادق (علیه السلام) از پدرانش (علیهم السلام) روایت كرده است كه پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: (دو نعمت از دیدهها پوشیده است: امنیت، عافیت) (شیخ صدوق، الخصال ج۱، ۶۳)
تلاش برای ایجاد امنیت در آرمان شهر دینی از ابعاد گوناگون بایستی مورد توجه قرار گیرد:
۱. امنیت طبیعی در مقابل حوادث و بلایای غیر مترقبه از قبیل سیل، زلزله و...
۲. امنیت جهانی و كشوری در مقابله با دشمنان خارجی كه قصد تجاوز به سرزمینهای اسلامی را دارند.
۳. امنیت اجتماعی در برابر مخالفان داخلی كه آب به آسیاب دشمنان خارجی میریزند و در داخل اوضاع را بحرانی و متشنج مینمایند.
۴. امنیت اجتماعی و حقوقی در مقابله با مجرمان، بزهكاران و كسانی كه قانون شكنی میكنند و روحیه زیاده خواهی و مغرورانه دارند.
۵. ایجاد امنیت اقتصادی از طریق جلوگیری از افزایش بیرویه قیمتها و تعادل و ثبات در بازار، مبارزه با محتكران، نظارت بر كسبه و ترازوها... كه از كارهای اداره تعزیرات است، از امور ضروری میباشد.
مشاركت و نظارت همگانی در آرمان شهر دینی:
مردم در جامعه قرآنی نسبت به یكدیگر وظایفی دارند، آنها انسانهای متعدد، مسئول و دلسوز و مهربانی هستند كه دلهایشان برای اجرای دستورات الهی و حاكم ساختن آن در جامعه میتپد و بیتفاوتی را امری زشت و ناشایست میشمرند و با امر به معروف و نهی از منكر مشاركت و نظارت همگانی خود را نشان میدهند. خداوند در این باره میفرماید:(باید از میان شما جمعی دعوت به نیكی و امر به معروف و نهی از منكر نمایند و آنها رستگارانند)(آل عمران/۱۰۴)
امام علی (علیه السلام) در وصیت خود به امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) كه درواقع وصیت همگانی است چنین فرمود: (امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنید كه بدیها بر شما مسلط میگردند، آنگاه هرچه خدا را بخوانند جواب ندهد) نهج البلاغه، نامه۴۷، ۱۳۸۱، ۴۰۷) امام باقر (علیه السلام): میفرماید: (امر به معروف و نهی از منكر فریضه بزرگ الهی است كه همه واجبات با آن برپا میشد و بوسیله آن امنیت برقرار میگردد، كسب و كار مردم حلال و حقوق افراد تأمین میشود و در سایهی آن آبادانی میآید و از دشمنان انتقام گرفته میشود و كارها رو به راه میگردد) (حرعاملی، ۱۴۰۹ه ق، ج۱۱، باب اول، حدیث ۶، ۳۹۵)
اجرای امر به معروف و نهی از منكر فواید زیادی دارد كه به برخی از آنها اشاره میكنیم.
۱. گاهی امر و نهی ما امروز اثر نمیكند، ولی در تاریخ، فطرت و قضاوت دیگران اثر دارد. چنانكه امام حسین (علیه السلام) در راه امر به معروف و نهی از منكر شهید شد، تا وجدان مردم در طول تاریخ بیدار شود.
۲. گاهی امر و نهی ما، گناهكاران را از گناه بازنمیدارد ولی گفتنهای پی در پی لذّت گناه را از كام او تلخ میكند و لااقل با خیال راحت گناه نمیكند.
۳. برای حفظ آزادی باید امر و نهی كرد زیرا نگفتن، جامعه را به محیط خفقان و ترس و سكوت تبدیل میكند.
۴. امر و نهی، وجدان انسان را آرام میكند، انسان با خود میگوید كه من به وظیفهام عمل كردهام این آرامش وجدان با ارزش است گرچه دیگران گوش ندهند.
۵. امر به معروف اتمام حجت برای خلافكار است تا در قیامت نگوید كسی به من نگفت علاوه بر آنكه عذری برای گوینده است تا به او نگویند چرا نگفتی؟ (قرائتی، دقایقی با قرآن، ۱۳۹۰، ۶۳و ۶۴)
۹. ایجاد تأسیسات و امكانات تؤام با رفاه و برخورداری:
گزینش و انتخاب شهر برای زیستن و به تعالی و شكوفایی و پویایی رسیدن، به انگیزهها و اسبابی نیازمند است كه شاید مهمترین آن موارد ذیل باشد:
۱. در آن شهر امنیت و آرامش و آسایش باشد (نحل/۱۱۲)
۲. در آن شهر استقرار وجود داشته باشد، استقراری كه به آدمی فرصت میدهد تا دل خواستههایش را بیان دارد و آرزوهایش را متبلور سازد و در راه عملی كردن آنها گام بردارد و بدین روی از رنجها و بلایا گزند نبیند
۳. آدمی در آن شهر از نظر معیشتی تأمین باشد (بقره/۱۲۶، قصص/ ۵۷)
۴. این افزون بر غنای ارزشها، اصول اخلاقی و ضوابط رفتاری است كه دروازههای پیشرفت فكری و عملی را در برابر آدمی میگشاید و محیطی آرام، غنی و سرشار از اخلاق و ارزش را برای او فراهم میآورد.
۵. آدمی در آن شهر سلامت روحی و روانی بیابد
۶. آدمی در آن شهر غنای فرهنگی بیابد كه آفاق معرفت را در برابر او بگشاید تا از رهگذر آن به اسباب قدرت و سلامت برسد.
۷. این افزون بر رفاه در زندگی و فراوانی نعمتهای آن و آسان سازی كار آدمی برای رسیدن به نیازها و خدمات و اموری از این دست است
۸. آن شهر به سبب فراوانی ارزاق یا بدان سبب كه میتواند گرایشها و ل خواستههای فرهنگی و دیگر فعالیتهای مورد تمایل مردم را پاسخ دهد، مطلوب و پسندیده آنان باشد (عاملی، ۱۳۸۹، ۱۹، ۲۰)
نتیجه:
زندگی در جامعه قرآنی كه تؤام با نگرش توحیدی است نقطه اوج كمال انسانی و مراتب عالی بندگی خداوند میباشد كه جوهره آن ایمان به خدا و رعایت دستورات الهی و عمل به فرمایشات حضرات معصومین (علیهم السلام) است. در آرمان شهر قرآنی دارا بودن روحیهی خردورزی، بصیرت و معرفت و دانش اندوزی، برای پیمودن قلههای سعادت و عزتمندی و تولید علم و استقلال به تمام معنای كلمه به عنوان یك امر ضروری و مورد تأكید شهروندان میباشد. در این جامعه تلاش میشود عدالت اجتماعی با اجرای دستورات الهی و عمل به سیره نبوی و علوی حكمفرما گردد و جلوی تبعیضها و اختلافات طبقاتی و بیعدالتی گرفته شود. در آرمان شهر دینی رعایت اصل اعتدال و میانهروی و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط به عنوان گام مهم ترقی و اعتلای جامعه و تمدن آن محسوب میگردد. و معنویت و مادیت به صورت توأمان مورد توجه و دقت قرار میگیرد و حتی به مسائل مادی نیز رنگ و صبغه الهی میدهند تا بتوانند به اوج بندگی و تقرب به خداوند نائل شوند. در جامعه قرآنی داشتن روحیهی اتحاد و یكپارچگی و همبستگی ملی به عنوان یك عامل عمده برای رسیدن به استقلال فكری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است و مورد تأكید ذات اقدس الهی و پیشوایان دینی قرار دارد، از سوی شهروندان مورد توجه و با عملكرد مطلوبشان به آن تحقق و عینیت میبخشند. در فضای فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی جامعهی قرآنی رعایت و گسترش فضائل اخلاقی، مودت، مهرورزی و عواطف انسانی برای پیمودن مدارج معنوی و رسیدن به قلّههای كمال و عزتمندی و اقتدار ملی مورد توجه شهروندان قرار دارد و با عمل به آن یك جامعه مطلوب و برخوردار از صلح و صفا و آرامش تجلی مییابد كه لازمه آن امنیت اجتماعی در سطوح مختلف جامعه است كه با اجرای آن جلوی تخلفات و جرائم و بزهكاریها گرفته میشود.
در واقع مردم با نظارت همگانی و توجه به فریضهی مقدس امر به معروف و نهی از منكر مسئولست الهی خویش را نسبت به جامعه قرآنی عمل مینمایند و انسانهای بیتفاوت نیستند. در آرمان شهر قرآنی ایجاد تأسیسات و امكانات عمومی برای رفاه و آسایش و تأمین معیشت بهتر شهروندان امری مهم تلقی میشود كه با ایجاد این امكانات توسط دولتمردان و حكومت اسلامی با همكاری مردم، زمینههای پیشرفت علمی، فرهنگی، اقتصادی و صنعتی و از همه مهمتر معنویت و نگرش توحیدی بصورت قوی تحقق و عینیت پیدا میكند و شهروندان از نعمتهای الهی و آسایش و رفاه بهرهمند میشوند و در جامعه به ارزشهای اخلاقی و ضوابط دینی مقید میباشند و میكوشند رضایت و خشنودی الهی را فراهم نمایند.
پینوشتها
منابع تحقیق :
۱. قرآن كریم.
۲.امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات حضور، ۱۳۸۱ش.
۳. امام سجاد (علیه السلام)، صحیفه سجادیه، ترجمه علیرضا رجالی تهرانی، قم، انتشارات خادم الرضا (علیه السلام)، ۱۳۸۳ش.
۴. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، اصفهان، انتشارات خاتم الانبیاء، ۱۳۸۸ش.
۵. البرقی، ابوجعفراحمدبن محمدبن خالد، المحاسن، ترجمه علیرضازكی زاده رنانی، مشهد، نشر اعتقاد ما، ۱۳۹۳ش.
۶. جان احمدی، فاطمه، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.
۷. جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاه، قم، مركز نشر اسراء، ۱۳۹۱ش.
۸. حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
۹. حیات طیبه، (گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر امام رضا(علیه السلام)، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
۱۰. دشتی، محمد، نهج الحیاه، ج۵ (فرهنگ سخنان امام حسن (علیه السلام)، قم، نشر محدث (مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ۱۳۸۲ش.
۱۱. دشتی، محمد، نهج الحیاه، ج۶ (فرهنگ سخنان امام حسین (علیه السلام)، قم، نشر مؤسسه فرهنگی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ۱۳۸۱ش.
۱۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی بن الحسین، تحف العقول، ترجمه بهزاد جعفری، تهران، نشر دارالكتب الاسلامیه؛۱۳۸۰ش
۱۳. ری شهری، محمد، میزان الحكمه، قم، انتشارات دارالحدیث، ۱۳۸۳ش.
۱۴. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه صادق حسن زاده، تهران، انتشارات ارمغان طوبی، ۱۳۸۲ش.
۱۶. شهید ثانی، منیه المرید فی آداب المفید و المستفید، ترجمه سید محمد باقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ ۱۳۵۹ش
۱۷. صدر، سید محمد باقر، اثبات خدا با روش علمی و فلسفی، ترجمه محمود عابدی، تهران، انتشارات روزبه، ۱۳۶۲ش.
۱۸. طباطبایی، محمد حسین، خلاصه تفسیرالمیزان، ترجمه فاطمه مشایخ، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۸۵ش.
۱۹. قرائتی، محسن، تفسیر نور، قم، انتشارات در راه حق، ۱۳۷۸ش.
۲۰. قرائتی، محسن، دقایقی با قرآن، تهران، انتشارات مركز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۹۰ش.
۲۱. عاملی، سید جعفر مرتضی، شهر اسلامی، نشانهها و شناسهها، قم، نشر بوستان كتاب، ۱۳۸۹ش.
۲۲. كلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول كافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل البیت (علیهم السلام)،
۲۳. كلام امام، دفتر اول (مستضعفین، مستكبرین) (بیانات و اعلامیه امام خمینی از سال ۴۱تا ۶۲)، تهران، انتشارات امیركبیر، ۱۳۶۳ش
۲۴. مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش
۲۵. طبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، ترجمه سید ابراهیم میرباقری، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۵۰ش.
۲۶. نصیری، محمد، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴ش
۲۷. نیلی پور، مهدی، بهشت عقائد، اصفهان، انتشارات مرغ سلیمان، ۱۳۹۲ش
منبع : خبرگزاری بین المللی قرآن (فصلنامهی قرآنی كوثر، سال پانزدهم، پاییز ۹۴، شماره )۵۵