آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

اعجاز تاریخی قرآن

    بُعد اعجاز تاریخی قرآن دربردارنده ی دو برهه از زمان می باشد. قسمتی كه از آن به «گذشته ی بشریت» و «تاریخ گذشتگان» تعبیر می شود و قسمتی كه در بردارنده ی خبرهایی از آیندگان و رویدادهای مربوط به آنان است كه به «پیشگوئی های قرآن» معروف است.

پیشگوئی های قرآن عموما در آثار بزرگان و صاحب نظران دینی با عنوان «اخبار غیبی» دنبال شده است.

     اخبار غیبی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن است. اخبار غیبی و پیش گویی های تاریخ می تواند حقّانیت و اعجاز قرآن را اثبات كند؛

البته در موضوع مباحث تاریخی قرآن، آثار بسیاری نوشته شده است.

اما مباحث بسیاری از این موضوع، قابل بحث و بررسی است؛ زیرا این بُعد از اعجاز قرآن، شامل مباحث تاریخی گسترده و وسیعی است كه پیش نیاز ورود به آن تسلط بر زبان و منابع اقوام و ملت های گوناگون و فرهنگ های مختلف مربوط به آنان است.

مباحث تاریخی قرآن را در دو قالب می توان بررسی كرد:

۱. پیش گویی های تاریخی قرآن                           ۲. قصه ها و گزارش های تاریخی

    داستان های انبیا و ملت های پیشین نیز داخل در مباحث تاریخی قرآن است و بدین خاطر عده ای از آن با عنوان «داستان تاریخی یا مستند» یاد می کنند که تنها به نقل بی کم و کاست وقایع تاریخی می پر دازد.

    به عبارتی اعجاز تاریخی قرآن نوعی رازگویی علمی است كه در دانش تاریخ بروز یافته است؛ از این رو اعجاز علمی و اعجاز تاریخی قرآن هر دو زیرمجموعه اخبار غیبی قرآن قرار می گیرند.

    تاریخ از جمله مباحثی است که در آیات قرآن اشاره  هایی به آن شده است.

قرآن کتاب هدایت و ایجاد تغییر مطلوب در انسان است. در آیات قرآن كریم و روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام بارها به این وجه از قرآن به عنوان یكی از فضیلت های قرآن پرداخته شده است.

"قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ الْعَزِیزَ الْجَبَّارَ أَنْزَلَ‏ عَلَیكُمْ‏ كِتَابَهُ‏ وَ هُوَ الصَّادِقُ‏ الْبَارُّ فِیهِ خَبَرُكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ بَعْدَكُمْ وَ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ لَوْ أَتَاكُمْ مَنْ یخْبِرُكُمْ عَنْ ذَلِكَ لَتَعَجَّبْتُمْ(۱) "

ترجمه : همانا خداوند عزیز جبار نازل كرد بر شما كتابش را در حالی كه او راستگو و آمر به نیكیهاست. در آن خبرهای مربوط به شما و خبرهای مربوط به پیشینیان شما و خبرهای مربوط به آیندگان شما و خبرهای آسمان و زمین در آن است و اگر كسی از آن به شما خبر دهد، تعجب می كنید.

    مولی صالح مازندرانی در شرح این حدیث بیان كرده : " (و خبر من قبلكم و خبر من بعدكم) یعنى فیه أخبار كل واحد واحد و بیان أحواله المختص به و المشتركة بینهم و بین جماعة من المصائب و النوائب و ما یصدر منه و ما یرد علیه و ما یتعلق به و یراد منه على الخصوص أو العموم(۲) "

   ترجمه : هر خبری قبل از شما و هر خبری بعد شما یعنی همه ی آنچه كه مربوط به یكان یكان افراد می شود و بیان حالات و شرایط مختص به آنها و هر آنچه كه از مشتركات آنها محسوب می شود و همه ی سختی هایی كه به آن دچار شده اند و همه ی آنچه كه از آنها صادر شده است و همه ی آنچه كه رد شده نسبت به آنها و همه ی آنچه كه اراده كرده اند نسبت به آن خاص یا عام.

این جمله، نقل مضمونى است از آیه ۸۹، سوره نحل(۳) .

    یا روایت دیگری كه از امیرمومنان علی علیه السلام  نقل شده است : " ذَلِكَ‏ الْقُرْآنُ‏ فَاسْتَنْطِقُوهُ‏ وَ لَنْ ینْطِقَ وَ لَكِنْ ُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یأْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَینَكُم " (۴)

 این قرآن است پس آن را به نطق درآورید و چه كسی را به نطق درآورد؛ ولی من خبر می دهم از آن كه در آن اخبار آینده و گذشته و داوری درد شما و نظم و نظام شماست.

    اخبار غیبی همواره در كتاب های دانشمندان اسلامی مورد توجه ویژه بوده؛ هرچند تا دوره معاصر از لفظ «اعجاز تاریخی» كمتر استفاده شده است.

اخبار غیبی به دو دسته تقسیم می شوند:

۱-  اخباری كه هیچ راهی برای بشر در آگاهی از آن ها وجود ندارد. اخبار غیبی زمان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در این قسم جای می گیرد، مانند: سوره توبه/ ۳۳ و ۸۸؛ آل عمران/۱۲ و ۶۱؛ انفال/ ۷؛ فتح/۱۶۱؛ روم/۴ـ۱؛ قمر/۴۵؛ فتح/۲۷؛ نور/ ۵۵.

۲- آن چه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  از قصص و اخبار كتب  گذشته آورده است، مثل قصه ابراهیم، نوح و...، مانند: عنكبوت/۴۸؛ قصص/۴۴ و ۴۶؛ هود/ ۴۹  .(۵)

آیت الله  خویی به آن دسته از اخبار غیبی قرآن كه واقع شده اند، اشاره می نماید و می گوید تمام آن ها درست بوده اند و برای دریافت این اخبار غیبی، راهی جز وحی و نبوت نیست.

وی به چند آیه زیر اشاره می كند:

"وَإِذْ یعِدُكُمُ اللّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَینِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَیرِیدُ اللّهُ أَن یحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَیقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِینَ؛(۶) و [به یاد آورید] هنگامى را كه خدا یكى از دو دسته [كاروان تجارتى قریش یا سپاه ابوسفیان‏] را به شما وعده داد كه از آنِ شما باشد، و شما دوست داشتید كه دسته بى‏سلاح براى شما باشد، و [لى‏] خدا مى‏خواست حقّ [اسلام‏] را با كلمات خود ثابت، و كافران را ریشه‏كن كند . (۷)"

"فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ، إِنَّا كَفَینَاكَ الْمُسْتَهْزِئِینَ، الَّذِینَ یجْعَلُونَ  مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یعْلَمُونَ (۸)؛ پس آنچه را بدان مأمورى آشكار كن و از مشركان روى برتاب، كه ما [شرّ] ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم كرد. همانان كه با خدا معبودى دیگر قرار مى‏دهند. پس به زودى [حقیقت را] خواهند دانست.

"هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَدِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ(۹)؛ اوست كسى كه فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه كرد، تا آن را بر هر چه دین است فائق گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آید."

"غُلِبَتِ الرُّومُ، فِی أَدْنَى‏ الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبُونَ(۱۰) ؛ رومیان شكست خوردند، در نزدیكترین سرزمین، و [لى‏] بعد از شكستشان، در ظرف چند سالى، به زودى پیروز خواهند گردید."

"أَمْ یقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنتَصِرٌ، سَیهْزَمُ الْجَمْعُ وَیوَلُّونَ الدُّبُرَ(۱۱) ؛ یا مى‏ گویند: «ما همگى انتقام‏گیرنده [و یار و یاور همدیگر] یم!» زودا كه این جمع درهم شكسته شود و پشت كنند(۱۲) .

علامه طباطبایی اخبار غیبی را دو دسته نموده:

۱. اخبار از قصص انبیاء و امت های پشین، مانند: هود/ ۴۹؛ یوسف/ ۱۰۲؛ آل عمران/ ۴۴؛ مریم/ ۳۴.

۲.  اخبار از حوادث آینده، مانند: روم/ ۳ـ۲؛ فتح/۱۵و۲۷؛ مائده/۷۰؛ حجر/ ۹. وی آیات مربوط به ملاحم (همچون: انبیاء/ ۹۷ـ۹۵؛ نور/ ۵۵؛ انعام/۶۵؛ حجر/۱۹ و۲۲؛ نبأ/۷) را در این قسم جای می دهد (۱۳) (

اما به نظر می رسد كامل ترین تقسین بنندی اخبار غیبی زمانی است كه بتوان اخبار غیبی قرآن را در سه دسته طبقه بندی كرد :

۱. غیب گذشته، مانند: مریم و زكریاء، یوسف و برادران، نوح.

۲. غیب حاضر، مانند: آیات نازله در شأن یهود و آیات نازله در شأن منافقان.

۳. غیب آینده، مانند: تحدی قرآن، پیروزی اسلام، بر كفر، ماجرای ابولهب ، فتح مكه و ... .  

 ملاحم و اخبار غیبی و تأویل و آن چه به این امور برمی‏ گردد، از آن دسته علوم قرآنی است كه از الفاظ استنباط نمی ‏شود و از ظاهر اقوال روشن نمی ‏گردد و صورت عبارات از آن حكایت ندارد و اشاره به آن ارشاد نمی ‏كند.

از این ‏رو، با صرف تدبر به آن‏ها نمی ‏توان دست یافت. زیرا شخص متدبر تنها به مقداری دست می‏ یابد كه ظاهر آیات بدان دلالت دارد، حتّی اگر بعضی از آیات را به بعضی دیگر ضمیمه كند و آن را مفسّر آن بعض دیگر قرار دهد؛ اما آن‏چه از حوزه ظهور الفاظ بیرون باشد، برای وی استنباط پذیر نیست.

چون شخص متدبّر در منطوق الفاظ قرآن غور می ‏كند، ولی در باطن آن كه غیر از الفاظ آن است، توان تأمّل ندارد(۱۴) .

تحدی قرآن در اخبار غیبی

    یكی  از موارد تحدّی و اعجاز قرآن كریم، مسئله «اخبار غیبی» است، خدای‏ سبحان در معرّفی قرآن می ‏فرماید این كتاب، غیب را برای انسانها تبیین می ‏كند.

    از نظر قرآن كریم، جهان هستی به دو قسمت «غیب» و «شهادت» تقسیم می ‏گردد. عالم مادّه كه با حواس درك می ‏شود، عالم شهادت است و عالم ماورای مادّه كه با حواسّ، درك نمی‏ شود، عالم غیب است. غیب نیز دوگونه است؛ یا «غیب نفسی» است كه اساساً با حواسّ درك نمی‏ شود و مربوط به ماورای مادّه است و یا «غیب نسبی» است كه جزء عالم مادّه است و قابل احساس با حواسّ نیز هست ولی در بعض شرایط قابل احساس است نه در همه شرایط؛ مانند حوادث گذشته یا وقایعی كه در آینده صورت خواهد گرفت، كه هیچ كدام از آنها فعلاً قابل احساس نیستند، بر خلاف موجود مجرّد كه در عین موجود بودن، غیب است و قابل احساس نیست.

    وصف شی‏ء به «غایب» و غیبی بودن، «وصف به حال متعلّق موصوف است» یعنی به اعتبار نسبت او با دیگران گفته می ‏شود غایب است وگرنه، هر چیزی برای خودش حاضر است و هیچ چیزی در محدوده هستی خود، از خودش غایب نیست، اگر حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) مثلاً به وصف غایب موصوف می‏ شوند به لحاظ محروم بودن جامعه از ادراك ایشان است لذا مردم از محضر آن بزرگوار غایبند نه اینكه آن حضرت(عجّل الله فرجه الشّریف) غایب باشد؛ زیرا او ولی حقّ و شاهد بر خلق است و هیچ گاه از جامعه غایب نبوده و نیست.

   لذا  قرآن كریم اخبار به غیب داده است چه در موارد غیب نفسی و چه غیب نسبی.

خدای سبحان همانگونه كه به عالم شهادت و طبیعت عالم است، به عالم غیب هم آگاه است؛ زیرا: "لله غیب السَّماوات والأرض(۱۵)" پس هر چه كه در جهان هست، معلوم خداوند است و اصولاً هر جا كه علم باشد، غیب راه ندارد؛ زیرا علم به معنای شهود و حضور و ظهور است و این معنا با غیب كه به معنای نهفته و پنهان است، سازگار نیست(۱۶) .

وجوه اعجاز تاریخی  قرآن

گفته شد كاملترین تقسیم بندی اخبار غیبی قرآن بر سه وجه است :

۱. غیب گذشته، اخبار از مغیباتش از اخبار انبیا و سلف، برای مثال مطالب مربوط به حضرات زكریا، مریم و یحیی علیهم السلام(۱۷) .

۲. حاضر، آیاتی كه مربوط به یهودیان و منافقان بود.

۳. آینده. مثل سوره كوثر، روم و ...(۱۸)  . 

اخبار غیبی قرآن از امّتهای گذشته

   خدای سبحان در قرآن كریم، از انبیای گذشته و از امّتهای آنان خبر می‏ دهد.

الف )  از تاریخ حضرت نوح علیه السلام : و از قوم او و از طوفان و كشتی نجات او سخن می‏ گوید و آنگاه می‏ فرماید: "تلك من أنباء الغیب نوحیها إلیك(۱۹)"؛ آنچه را كه برای تو گفتیم، خبرهایی است غیبی كه از راه وحی تو را آگاه ساختیم" ما كنت تعْلمها أنت ولا قوْمك من قبل هذا (۲۰) "اگر آنها را به تو وحی نمی ‏كردیم نه تنها تو و قومت این خبرها را نمی ‏دانستید، بلكه اساساً تو كسی نبودی كه بتوانی با تلاش و كوشش خودت از این خبرهای غیبی باخبر شوی. جز راه وحی، راهی برای علم تو و قوم تو به آنها وجود نداشت.

     جمله «ما كنت تعلمها» با جمله «ما تعلمها» یا «ما علمتها» فرق بسیار دارد. معنای عبارت دوم آن است كه تو نمی‏دانی یا ندانستی آن را، ولی معنای عبارت اول این است كه امكان دانستن آن مطالب غیبی برای تو نبود و هرگز نمی‏ توانستی آنها را بفهمی و از پیش خود به آنها آگاه كردی.

     در جای دیگر، آنگاه كه جریان موسای كلیم علیه السلام را بازگو می‏ كند، می فرماید: "وما كنت بجانب الغربی إذْ قضینا إلی موسی الأمر وما كنْت من الشاهدین(۲۱)  " یا می‏ فرماید: "وما كنت ثاویاً فی أهْل مدین(۲۲) . " یا اینكه: "وما كنت بجانب الطور إذ نادینا(۲۳)  "؛ "ونادیناه من جانب الطور الأیمن وقرّبناه نجیا(۲۴) .) ".

   تو شاهد و حاضر نبودی آن وقتی كه ما فیض وحی را در جانب غربی به موسی رساندیم، تو در بین مردم مَدین نبودی، تو آن وقت كه ما در جانب راست وادی به موسی وحی رساندیم نبودی، و ما این اخبار غیبی را از راه وحی به تو می ‏رسانیم.

    بنابراین، علم قطعی به این اخبار و جریانها جز از راه اخبار غیب میسّر نیست؛ زیرا نه خود پیامبر در آن صحنه حضور داشت و نه می ‏توانست با فكر و اندیشه‏ اش از آنها باخبر شود و نه كتب تاریخی معتبر وجود داشت تا منبع آگاهی وی باشد و نه كتب الهی تحریف نشده و دست نخورده باقی ماند، كه چنین گزارشهای غیبی از آنها استنباط شود.

ب) آیات مربوط به حضرت مریم علیها سلام: خدای سبحان در آیه مورد بحث به پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم می ‏فرماید: سخنان ما درباره مریم علیهاالسلام، همه از اخبار غیبی است: " ذلِكَ مِن أنباءِ الغَیبِ نوحیهِ إلَیك"، زیرا اولاً این خبرها یا اصلاً در تورات و انجیل نیست یا تحریف شده است. ثانیاً تو خود نیز نه به مكتب رفته‏ ای و نه قومی آگاه داشتی تا بتوانی از اخبار پیشینیان آگاه شوی، پس باید مستقیم از غیب آگاه شده باشی.

   استدلال در این آیه به گونه‏ ای است كه راه را بر هر انكاری می ‏بندد و از طرفی از این‏گونه آیات برداشت می ‏شود كه غیر خدا كسی ذاتاً به غیب عالم نیست؛ نه اینكه علم به غیب بالتبع و به اِخبار و اذن الهی نیز محال باشد : "عالِمُ الغَیبِ فَلا یظهِرُ عَلی غَیبِهِ أحَدا ٭ إلاّمَنِ ارتَضی مِن رَسول(۲۵) "

   برای دانستن حادثه‏ ای، یا باید آن را از كسی شنید؛ یا در كتابی خواند؛ یا خود شاهد صحنه وقوع آن حادثه بود و پیامبر اسلام ‏صلی الله علیه و آله و سلم نه این اخبار غیبی را از كسی شنیده و نه در هیچ كتابی خوانده است :

"ما كُنتَ تَعلَمُها أنتَ ولاقَومُكَ مِن قَبلِ هذا(۲۶) "؛ " ما كُنتَ تَدری مَا الكِتابُ ولا الایمان(۲۷) "؛ "هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الامّیینَ رَسولا(۲۸) "؛ یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از میان اُمّیین برخاسته است، پس نه خود می ‏دانست و نه كسی بود كه به او تعلیم دهد و نه شاهد صحنه وقوع این حوادث بود: (وما كُنتَ لَدَیهِم... ).

    درباره مریم عذرا و عیسای مسیح و دیگر پیامبران الهی صلوات الله علیهم اجمعین نیز وقایع را در سوره‏ ها و آیات گوناگون بیان می‏ فرماید: "ذلك من أنباء الغیب نوحیه إلیك وما كنت لدیهم إذ یلقون أقلامهم أیهم یكْفل مریم وما كنت لدیهم إذ یختصمون(۲۹) ".

    در آن زمان كه برای كفالت مریم قرعه می ‏زدند و تخاصم می‏ كردند، تو نبودی ولی ما همه آن اخبار را برای تو بیان كردیم. هیچ كتابی هم در روی زمین نیست كه داستان مریم علیها السلام را به صورت صحیح و واقعی بازگو كند. عهدین عتیق و جدید نیز آمیخته با اوهام و اباطیل است و مریمی را كه كتابهای آنها و عالمانشان معرّفی می ‏كنند، مریمی نیست كه قرآن می‏ گوید و وی را برگزیده زنان مطهّر و مصطفی معرفی می‏ كند: "إن لله اصْطفاكِ وطهركِ واصْطفاك علی نساء العالمین(۳۰) "

چه اینكه تعبیر آنها از حضرت مسیح علیه السلام گرچه در برخی اوصاف، همتای تعبیر قرآن كریم از آن حضرت علیه السلام به عنوان «كلمة الله» است: "یا مریم ان الله یبشرك بكلمة منه اسمه المسیح عیسی ابنُ مریم"، لیكن از جهات دیگر كه نزاهت از تثلیث و نیز قداست مسیح علیه السلام از هر گونه خلاف فقهی، اخلاقی و حقوقی باشد با هم تفاوتهای فراوان دارند(۳۱) .

اخبار غیبی مربوط به حضرت عیسی علیه السلام

    عیسای مسیح علیه السلام به اذن الله از آنچه بنی ‏اسرائیل در خانه‏ هایشان ذخیره و برای استفاده در آینده آن را نگهداری می ‏كردند، یا از غذایی كه خورده‏ اند، گزارش می‏ داد و تنها از راه مظهریت و به اذن خدا می ‏توان عالم به غیب و گزارشگر اخبار غیبی بود(۳۲).

اخبار غیبی مربوط به هزیمت یهود

    جمله مستقل «ثُمَّ لاینصَرون» در پایان آیه ۱۱۱ سوره آل عمران و بیش از ده آیه از این دست، مانند "ولَو قاتَلَكُمُ الَّذینَ كَفَروا لَوَلَّوُا الأدبارَ ثُمَّ لایجِدونَ ولیاً ولانَصیرا(۳۳)" و "أم یقولونَ نَحنُ جَمیعٌ مُنتَصِر٭ سَیهزَمُ الجَمعُ ویوَلّونَ الدُّبُر(۳۴)"، بدین معناست كه اینان نه تنها بر شما پیروز نمی ‏شوند، بلكه هرگز راهی برای یاری كردن خود نمی ‏یابند.

    این جمله به صورت مستقل آمده، تا بفهماند كه اینان در جنگ یا غیر آن هرگز پیروز نمی ‏شوند، در حالی كه اگر مجزوم، و به جمله «یوَلّوكُم» عطف می‏گردید، معنا چنین بود: اگر با شما وارد جنگ شوند، فرار می ‏كنند و كسی آنان را یاری نخواهد كرد و دیگر این معنا كه «هرگز یاری نخواهند شد، در جنگ یا غیر آن»، از آیه استفاده نمی ‏شد(۳۵).

قرآن و اخبار غیبی از وقایع آینده

الف- خبر غیبی پیروزی رومیان: خدای سبحان در آغاز سوره مباركه «روم» از پیروزی قطعی رومیان در آینده خبر می‏ دهد "الم غلبت الروُم فی أدنی الأرض وهُمْ من بعْد غَلَبِهم سَیغْلبون(۳۶)"؛ رومیان اكنون شكست خورده ‏اند، ولی به طور یقین در سالهای آینده بر دشمنان خود پیروز خواهند گشت، چون امپراطوری‏ های جهان در آن عصر غیر از ایران و روم، كشور دیگری نبود و چون نبرد بین همین دو امپراطوری بود لذا نامی از كشور غالب به میان نیامد؛ زیرا معلوم بود كه امپراطوری روم شكستی از غیر امپراطوری ایران تحمّل نمی‏ كند.

شأن نزول این آیه كریمه كه مشتمل بر اخبار غیبی است، آن است كه مشركین آن زمان، بر ضدّ مسلمین دست به شایعه پراكنی و تبلیغات مسموم زده بودند و می‏ گفتند: رومیان كه ادعای اهل كتاب بودن را دارند، از دشمن خود شكست خوردند، پس ما نیز می‏ توانیم شما مسلمین را كه ادعا دارید كتاب الهی بر شما نازل شده، شكست دهیم و روشن می‏ شود كه سخن شما و رومیان هر دو دروغ است وگرنه خدای شما به رومیان كه اهل كتابند كمك می‏ كرد و نمی‏ گذاشت آنها شكست بخورند.

    مسلمانان نیز از این حادثه و از تفسیر نادرست آن كه نوعی تلقین منفی و تفأّل به شرّ بود، نگران بودند؛ در این حال بود كه آن خبر غیبی، توان تازه‏ ای به مسلمانان داد و پس از مدّتی، رومیان پیروز گشتند و صدق این خبر غیبی روشن گردید.

   ب: خبر غیبی توطئه دشمنان: در یكی از جنگهای صدر اسلام، هنگام نماز ظهر، همه مسلمانان به رسول اكرم‏ صلی الله علیه و آله و سلم اقتدا كردند، مشركین كه این صحنه را دیدند، گفتند موقعیت خوبی برای حمله به مسلمین بود لیكن از دست رفت یكی از آنان كه به سیره آن حضرت‏ صلی الله علیه و آله و سلم آشنا بود گفت: مسلمانان نماز دیگری بعد از این نماز می‏ خوانند كه آن نماز،(نماز عصر) برایشان عزیزتر و محبوبتر از این نماز است، در آن هنگام به آنان حمله می‏ كنیم. وقتی كه نماز ظهر تمام شد، خدای سبحان تصمیم سرّی دشمنان را از راه وحی به رسول خود خبر داد و فرمود: "واذا كنت فیهم فاقمت لهم الصلاة فلْتقم طائفة منهم معك ولیأخذوا أسلحتهم فإذا سجدوا فلیكونوا من ورائكم ولتأْتِ طائفة أُخری لم یصلّوا فلیصلوا معك ولیأْخذوا حذْرهم وأسلحتهم ودّ الذین كفروا لو تغفلون عن أسلحتكم وأمتعتكم فیمیلون علیكم میلةً واحدةً".

یعنی همگی با هم نماز جماعت نخوانید بلكه برخی سنگر را حفظ كنند و برخی نماز بخوانند و سپس این دو گروه جای خود را با یكدیگر عوض نمایند و هیچ گاه از سلاح و سنگر خود غافل نباشید و همیشه و در هر شرایطی هشیاری خود را حفظ كنید؛ زیرا دشمنانِ كافر، دوست دارند كه شما از سلاح و سنگر و امكانات نظامی و غیر آن غافل شوید تا به شما حمله و هجومی یكباره نمایند.

   البتّه تنها سلاح به دست داشتن كافی نیست؛ زیرا ممكن است كسی سلاح به دست، در سنگرش باشد ولی هشیاری‏اش را از دست داده باشد و این بهترین موقعیت هجوم دشمنان است. آنچه مهمّ و همیشه و در همه حال لازم است حفظ هوشیاری است، به همین دلیل خداوند در ادامه آیه می ‏فرماید: "ولا جُناح علیكم إن كان بكم أذی من مطرٍ أو كنتم مرضی أن تضعوا أسلحتكم وخذوا حذْركم إن الله أعد للكافرین عذاباً مهیناً(۳۸)" یعنی اگر در شرایطی مانند حالت بارش باران قرار گرفتید كه مجبور بودید سلاح را در دست خود نداشته باشید و آن را بر زمین بگذارید، گناهی بر شما نیست ولی در آن حال نیز از دشمنان برحذر بوده و هشیار باشید، هرگز تیزهوشی، مراقبت و پاسداری نظامی را از كف ندهید .

ج) خبر غیبی فتح مكّه به دست مسلمانان: پیش از فتح مكّه نیز خدای سبحان ورود با امنیت مسلمانان به مسجدالحرام و انجام «عمرة القضاء» و نیز پیروزی و فتح مكّه را در رؤیا به رسول اكرم ‏صلی الله علیه و آله و سلم نوید داد: "لقد صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام إن شاء الله آمنین محلّقین رؤسكم ومقصّرین لا تخافون فعلم ما لم تعلموا فجعل من دون ذلك فتحاً قریبا "

رؤیایی كه خدای سبحان به رسول صلی الله علیه و آله و سلم خود نشان داد این بود كه مسلمانان با امنیت كامل و بدون خوف و ترس، وارد مسجدالحرام می‏ شوند و عمره خود را به جا می‏ آورند و پس از آن نیز فتح مكّه نصیب آنان می‏ گردد و این خواب را خداوند در این كریمه، تصدیق می ‏فرماید و آن را درست و قطعی می‏ داند.

رؤیا و خواب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ گاه نادرست درنمی ‏آید؛ زیرا رؤیای معصوم مانند بیداری اوست .

    قرآن كریم در جای دیگر نیز وعده فتح مكّه را چنین نوید می‏ دهد: "إن الذی فرض علیك القرآن لرادُّك إلی معاد " گرچه تو را امروز مجبور كرده ‏اند كه از مكه هجرت كنی و از خانه و كاشانه‏ ات دور شوی ولی ما تو را به طور قطع، نصرت می‏ دهیم و فاتحانه به موطن خود باز می ‏گردانیم(۴۲) .

د) خبر غیبی درباره صهیونیستها: تفسیر «المنار»، سخن لطیفی درباره آیه كریمه "أم لهم نصیب من المُلْك فإذاً لا یؤتون الناس نقیراً " دارد كه اگرچه نكات منفی نیز در آن وجود دارد ولی حقّ آن است كه این بیان لطیف از هر كس كه باشد، ضایع نگردد.

    این سخن را محمّدعبده در حدود شصت‏ وپنج ‏سال قبل یعنی بیست‏ وپنج‏ سال پیش از آنكه صهیونیستها فلسطین را غصب كنند در ذیل این آیه كریمه گفته است. او خطاب به عثمانی‏ها كه در آن زمان بر فلسطین تسلّط و سیطره داشتند می ‏گوید:

"مواظب باشید مبادا نقشه‏ های اسرائیل اثر كند و آنها در این سرزمین نفوذ كنند؛ زیرا اگر چنین شد، یك روز خوش برای مسلمانان نمی ‏گذارند و همه را از خانه، كاشانه و سرزمینشان بیرون می‏ كنند و بر اساس این آیه شریفه، به احدی رحم نمی ‏كنند و حاضر نیستند كه به اندازه نقیر و ذرّه كوچكی مال و ثروت و زمین در اختیار مسلمانان باشد".

او خطر اسرائیلی‏ها را گوشزد می ‏كند و به عنوان شاهد می‏ گوید:

"مثلاً یك كارگر یا نجّار اسرائیلی كمتر از یك كارگر یا نجّار مسلمان حقوق می‏ گیرد و به اندازه معیشت و زندگی ‏اش نیست، پس اینها چگونه تأمین می ‏شوند؟ از همین جا معلوم می ‏شود كه توطئه ‏ای برای نفوذ دارند و از جای دیگر تأمین مالی می‏ شوند."

این سخن درستی است كه آن مؤلّف بر اساس این آیه كریمه گفته و اكنون كه شصت و پنج سال از آن حادثه می‏ گذرد هنوز هم این غاصبان، در حال پیشروی و تصرّف بیشتر ممالك مسملین هستند و در پوشش صلح و مذاكره، هر روز تجاوز بیشتری می ‏كنند(۴۴) .

 

پی نوشت ها:

۱- الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۲، ص ۵۹۹ - روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة)، ج‏۱۳، ص ۱۱۶.

۲- شرح الكافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی)، ج‏۱۱، ص ۱۳

۳-  الحیاة / ترجمه احمد آرام، ج‏۲، ص: ۱۹۱

۴-  شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏۹، ص  ۲۱۷

۵-  مؤدب ، سید رضا ، اعجاز تاریخی قرآن، ۱۳۸۹.

۶-   سوره ی انفال ، آیه ۷

۷-  ترجمه فولادوند

۸-  سوره حجر، آیات ۹۴-۹۶

۹-  سوره ی صف، آیه ۹ 

۱۰-  سوره ی روم، آیات ۲-۳

۱۱-  سوره ی قمر، آیات ۴۴-۴۵

۱۲-  به نقل از مؤدب ، سید رضا ، اعجاز تاریخی قرآن، ۱۳۸۹

۱۳-  المیزان فی تفسیرالقرآن، محمدحسین طباطبایی، ج۱، ص ۶۴ـ۶۵.

۱۴-  قرآن حكیم از منظر امام رضا علیه السلام ،عبدالله جوادی آملی، پائیز۱۳۸۹، چاپ هفتم، ص۱۱۵.

۱۵-  سوره نحل، آیه۷۷

۱۶-  قرآن در قرآن، عبدالله جوادی آملی، بهار ۸۸، چاپ هشتم،ص ۱۴۵

۱۷-   تسنیم، عبدالله جوادی آملی،بهار ۱۳۸۹، چاپ دوم، ج ۱۴، ص۲۵۴

۱۸-  لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه، مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى‏، مؤسسه اسماعیلیان‏،  قم‏، ۱۴۱۴ ق‏،  چاپ دوم‏، ج‏۱، ص۱۲۲

۱۹-  سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷

۲۰-  سوره هود، آیه ۴۹

۲۱-  سوره قصص، آیه ۴۴

۲۲- سوره قصص، آیه ۴۵

۲۳-  سوره قصص، آیه ۴۶

۲۴-  سوره مریم، آیه ۵۲

۲۵-  تسنیم ، عبدالله جوادی آملی ،ج۱۴، ص۲۵۷.

۲۶- سوره جنّ، آیات ۲۶ ـ ۲۷.

۲۷-  سوره هود، آیه ۴۹

۲۸- سوره شوری، آیه ۵۲

۲۹- سوره آل عمران، آیه ۴۴

۳۰-  سوره آل عمران، آیه۴۲

۳۱- قرآن در قرآن، صفحه۱۴۹

۳۲- تسنیم، ج۱۴، ص۳۱۲

۳۳- سوره فتح،آیه ۲۲

۳۴-  سوره قمر،آیات ۴۴-۴۵

۳۵-  تسنیم، ج۱۵، ص۳۶۳

۳۶-  سوره روم، آیات ۱ـ ۳.

۳۷- سوره ی نساء، آیه ۱۰۲

۳۸-  سوره ی نساء، آیه۱۰۲

۳۹- قرآن در قرآن ،عبدالله جوادی آملی، ص۱۵۲.

۴۰- سوره فتح، آیه ۲۷.

۴۱- سوره ی قصص، آیه ۵۵

۴۲-  قرآن در قرآن ، ص۱۵۱.

۴۳-  سوره نساء، آیه ۵۳.

۴۴-  قرآن در قرآن -  صفحه ۱۵۲.

نویسندگان: مریم احمدی، فروغ بلوچی، لیلا كرمیان، آمنه کریمی، هاجر كوچكی فرد.

منبع: موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت.

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center