آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

بررسی نقش "عاطفه" در تعلیم و تربیت قرآنی (۲)

 نشانه هاي عاطفه شديد

۱. حب : والذين آمنوا اشد حب لله[۳۶] آنها كه ايمان دارند عشقشان به خدا شديدتر است. تا وقتي‌ كه‌ حب‌ شديد را انسان‌ درك‌ نكند، عاطفه‌ عشق‌ در او پديد نخواهدآمد.

۲. وُدّ:  الاّ المودةّ في القربي [۳۷] جز دوست داشتن نزديكانم و هر كس عمل نيكى انجام دهد. دوستي خيلي شديد و رازگونه و همرازي شديد است.

۳. عشق:  و هو الغفور الودود[۳۸] و او آمرزنده و دوستدار (مؤ منان) است. خدا عشق باز است. از وداد مي رسد به عشق.

وداد، صورت عيني محبت است. مثلاً محبت به فرزند به صورت عملي با بوسه است كه اين وداد است. مودت هم صورت عيني و عملي و اجرايي دارد اما محبت صورت قلبي و  دروني دارد.

۲- آيه رسيدن به عشق:

 فلما جاءها نودي ان بورك من في النار و من حولها[۳۹] هنگامي که نزد آتش آمد، ندايي برخاست که: مبارک باد آن کس که در آتش است و کسي که در اطراف آن است.

اگر هر كس به مقام عشق نزديك شود فوراً ندا داده مي شود كه هر كس در داخل اين آتش بسوزد همه بركات عشق را شامل مي شود و هركس در اطراف اين عشق هم باشد نجات مي يابد. وقتي حضرت موسي به مقامات عالي عرفاني رسيد، به او گفتند اگر مي تواني وسط آتش برو و تمام وجودت را ذوب راه حق كن و اگر نمي‌تواني، به گرمي ديگران گرمي بگير.  اگر امام حسين(ع) نمي توانيم شويم، اصحاب او شويم. اينها شاخص ظهور عشق است. بايد ذوب شد و سپس اسم عشق را آورد. همه بركت در اين سوختن است.

 

اشاره اي به آيات و روايات ديگر درباره عشق حقيقي

۱- آيه نور:  اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۴۰] خداوند، نور آسمان‏ها و زمين است. مثل نور او همچون چراغدانى‏ است كه در آن چراغى‏ (پر فروغ) باشد. آن چراغ در ميان شيشه‏اى‏ و آن شيشه همچون ستاره‏اى‏ تابان و درخشان. اين چراغ از روغن درخت پر بركت زيتون بر افروخته است، كه نه شرقى‏ است و نه غربي. (روغنش به قدرى‏ صاف و شفّاف است) كه بدون تماس آتش نزديك است (شعله ور شود و) روشنى‏ دهد. نورى‏ است بر فراز نور ديگر. هر كس را كه خداوند بخواهد به نور خويش هدايت مى‏كند، و خداوند براى‏ مردم مثلها مى‏زند و به هر چيزى‏ آگاه است. بدون اينكه آتش به آن نزديك شود، شعله ور است و نورش همه جا را گرفته است. در آيه نور اسرار عشق وجود دارد. اهل بيت مدل عيني عشق است. آيه نور را به حالات روز عاشورا متوجه مي كنند. عشق، نهايت و استاندارد اوج عاطفه است.

۲- اساس پرستش، عشق است؛ چنانکه دین هم جز محبت چیزی نیست. امام صادق(ع)، آنجايي كه به موضوع هل الدين الا الحب[۴۱] اشاره نمودند، سپس به آيه شريفه قل ان كنتم تحبّون اللَّه فاتّبعونى يحببكم اللَّه[۴۲] استشهاد مي فرمايند. بگو اگر خدا را دوست داريد، از من پيروي كنيد تا خدا نيز شما دوست بدارد. اساساً علاقه و محبت است كه اطاعت آور است. عاشق را آن يارا نباشد كه از خواست معشوق سر پيچد.[۴۳]

۳- رسول خدا(ص) فرمودند: مَنْ عَشَقَ فکتم وعفّ فمات فهو شهید[۴۴]  هرکه عاشق شود و رازدار باشد و عفت نفس پیش بگیرد و بمیرد، شهید است.

۴- درحدیث معروف قدسی ، خداوند مي فرمايد: من احبنی عشقنی و من عشقنی قتلته و من قتلته دیتَهُ[۴۵]

۵- در قر‌آن به جای کلمه عشق«حب» آمده است: وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لله[۴۶] ؛ کسانی که ایمان آوردند،‌ شدیدترین محبت(آنها) برای حضرت رب‌العالمین است.

 

نقش عاطفه در تعليم و تربيت اسلامي

ضرورت رشد عواطف‌ عالي‌ انساني‌ در دانش آموزان

از آنجا كه نظام‌ آموزشي‌ ‌فعلي ايران وارداتي است[۴۷] و شناخت اين نظام‌ از دانش‌آموزان‌ براساس‌ روانشناسي‌ غربي‌ است‌،  هيچ‌ برنامه‌اي‌ براي‌ هدايت‌ و رشد عواطف‌ عالي‌ انساني‌ ندارد و اساساً به‌ آن‌ اعتقادي‌ ندارد. اما در مكتب‌ تربيتي‌ اسلام‌، به‌ عواطف‌ عالي‌ انساني‌، بسيارتوجه‌ شده‌ است‌ به طوري‌ كه‌ از اركان‌ تعليم‌ و تربيت‌ اسلامي‌ به‌ شمار مي‌رود. لذا ضرورتاً بايد در دستگاه‌ آموزش‌ وپرورش‌، برنامه‌ هايي‌ را طراحي‌ و تدوين‌ نمود و به‌ اجرا گذاشت‌ كه‌ توسط‌ آن‌ برنامه‌ها، عواطف‌عالي‌ انساني‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ و طبق‌ دستورات‌ اسلام‌، هدايت‌ و تقويت‌ شود. در ادامه برخي از عواطف كه مورد تاكيد است، شرح داده مي شود.

۱- عاطفه مهر اظهار عاطفه‌ مهر از طرف‌ دانش‌آموز از نشانه‌هاي‌ تقويت‌ و تربيت ‌عواطف‌ عالي‌ انساني‌ است‌. اظهار عاطفه‌ مهر، خاص‌ قلب‌ است‌. پس‌ تمامي‌ برنامه‌هايي‌ كه‌ مهر دانش‌آموز را برانگيزد، موجب‌ تقويت‌ ادراكات‌ قلبي‌ خواهد شد. فراگير كردن‌ اين‌ رفتار در بين‌دانش‌آموزان‌ موجب‌ تقويت‌ روحيّه‌ نشاط‌ و اميد و تلاش‌ در نسل‌ آينده‌ و در جامعه‌ خواهد شد.

۲ـ عاطفه‌ پذيرش‌ مهر و محبت‌ نيز از نشانه‌هاي‌ رفتار خاص‌ قلب‌ انسان‌ است‌. لذا بايد برنامه‌هاي‌ تربيتي‌ و آموزشي‌ كه‌ پذيرش‌ مهر و محبت‌ از طرف‌ دانش‌آموز را برانگيزد، طراحي‌ و به‌اجرا درآيد. فراگير كردن‌ اين‌ رفتار در بين‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ موجب‌ پيدايش‌ ارتباطات‌ صميمي‌ و دوستانه‌، بين‌ آحاد جامعه‌ خواهد گشت‌ و بسياري‌ از خشونتهاي‌ ناشي‌ از غرور كاذب‌ و ناشي‌ ازسوء تفاهمات‌ را در بين‌ جامعه‌ و در بين‌ نسل‌ آينده‌ از بين‌ خواهد برد.

۳- عاطفه‌ انس‌ و الفت‌ نيز از رفتارهاي‌ قلب‌ است‌. بنابراين‌ برنامه‌ هايي‌ كه‌ انس‌ و الفت ‌را در رفتار دانش‌آموز برانگيزد، بايد طراحي‌ و به‌ اجرا درآيد.

۴- عاطفه‌ فداكاري‌ و ايثار، فداكاري‌ و ايثار به معني‌ از دست‌ دادن‌ و هزينه‌ كردن‌ و يا اعطا كردن‌ امكانات‌ و اشياء و لوازم‌ و يا تواناييها و فرصتها و يا امتيازات‌ مادي‌ ومعنوي‌ است‌ كه‌ هر انسان‌ براي‌ خودش‌ لازم‌ دارد و به‌ آن‌ نياز دارد و از دست‌ دادن‌ آن‌، موجب ‌سلب‌ آن‌ امتيازات‌ و آن‌ اختيارات‌ و آن‌ امكانات‌ و آن‌ فرصتهاست‌. ولي‌ به‌ دليل‌ معرفت‌ عميق‌ و سطح‌ بالاي‌ انسان‌ فداكار درباره‌‌ آثار و بركات‌ اين‌ رفتار عاطفي‌ و عالي‌ انساني‌، آن‌ را دراختيار انسان‌ ديگر قرار مي‌دهد و خود را محروم‌ از آن‌ مي‌نمايد. طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌ هايي‌ كه‌ عاطفه‌ فداكاري‌ و ايثار را در رفتار دانش‌آموز متجلي‌نمايد، موجب‌ تقويت‌ اين‌ توانايي‌ و اين‌ معرفت‌ و اين‌ نور و اين‌ جاذبه‌، توسط‌ قلب‌ مي‌گردد. قابل‌ عنايت‌ است‌ كه‌ تقويت‌ اين‌ رفتار در انسان‌ و فراگير كردن‌ آن‌ در نسل‌ آينده‌، موجب‌نجات‌ جامعه‌ از بحرانها و كمبودها و قحطي‌ها و جنگ‌هاي‌ داخلي‌ و خونريزي‌ها و برادركشي‌ها خواهد شد. تقويت‌ و فراگير كردن‌ اين‌ رفتار در جامعه‌، موجب‌ پيروزي‌ در برابر حمله‌ و تهاجمات ‌دشمنان‌ اسلام‌ و وطن‌ خواهد گشت‌.

۵- عاطفه‌ شكر و سپاسگزاري‌ و حق‌شناسي‌، طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌ هايي‌ كه‌ عاطفه‌ شكر و تشكر و سپاسگزاري‌ و حق‌شناسي‌ را در رفتار دانش‌آموز بر انگيزد، موجب‌ خواهد شد كه‌ اين‌ توانايي‌ و اين‌ استعداد قلبي‌ نيز در دانش‌آموز تقويت‌ و رشد يابد. وجود و حضور و ظهور اين‌ عاطفه‌ در بين‌ افراد جامعه‌، بسيار ضروري‌ است‌. زيرا موجب‌ تشويق‌ در اظهار محبّت‌ و ياري‌ و لطف‌ به‌ يكديگر خواهد شد.

۶- عاطفه‌ اعتماد به‌ نفس‌ و غرور مثبت‌  منشاء رقابت‌هاي‌ سازنده‌ و تلاش‌ و مسابقه ‌براي‌ رشد و در جهت‌ تكامل‌ و پيشرفت‌ در جامعه‌ خواهد شد و جوانان‌ را در تحمل‌ مشكلات‌، صبور خواهد نمود و حس‌ّ مقاومت‌ در برابر مشكلات‌ را تقويت‌ خواهد نمود. بنابراين‌ طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌هايي‌ كه‌ عاطفه‌ اعتماد به‌ نفس‌ و غرور سازنده‌ را در بين ‌جوانان‌، فراگير سازد، موجب‌ خواهد شد كه‌ در برخورد با ناملايمات‌ زندگي‌، شكستها و مشكلات‌ خود، اظهار عجز و زبوني‌ و زاري‌ و ناتواني‌ نكنند و اعتماد به‌ نفس‌ و غرور و به‌ اصطلاح‌ مردانگي‌را سرمايه‌ي‌ برخورد با مشكلات‌ و عبور از بحرانها و وصول‌ به‌ توفيقات‌ نمايند.

۷- عاطفه‌ صبر و حوصله‌ يكي‌ از عالي‌ترين‌ عواطف‌ انسان‌ مي باشد و از رفتار قلب‌ است ‌و منشاء معرفتي‌ دارد زيرا هر انساني‌ كه‌ داراي‌ آگاهي‌ بيشتر و جهان‌ بيني‌ وسيع‌تر و قدرت‌ روحي‌بالاتر و اطلاعات‌ وسيعتر باشد در برخورد با مسأله‌‌ مورد نظر صبوتر، آرام‌تر، و پر حوصله‌تر خواهد بود. ظهور موفقيت‌ در بسياري‌ از تلاشهاي‌ زندگي‌ نياز به‌ زمان‌ دارد و تنها وقتي‌ به‌ ثمر خواهد نشست‌ كه‌ با صبوري‌ و حوصله‌، زمان‌ لازم‌ به‌ سر آيد. سرنوشت‌ بسياري‌ از آزمايشات‌علمي‌ و اختراعات‌ و اكتشافات‌ بستگي‌ كامل‌ به‌ صبر و صبوري‌ دارد. سرنوشت‌ بسياري‌ از فعاليتهاي‌ كشاورزي‌ و تحقيقاتي‌ نيز چنين‌ است‌ و سرنوشت‌ بسياري‌از تجارتها و معاملات‌ اقتصادي‌ نيز چنين‌ است‌، نتيجه‌ بسياري‌ از نقشه‌هاي‌ جنگي‌ در دفاع‌ ازميهن‌ نيز وابسته‌ به‌ صبر و صبوري‌ است‌. بنابراين‌ طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌هايي‌ كه‌ عاطفه‌ صبوري‌ را در رفتار دانش‌آموز، تقويت‌ نمايد و آنرا در سطح‌ نونهالان‌ و نوجوانان‌ و جوانان‌ فراگير نمايد، موجب‌ خواهد شد كه‌ نسلي ‌مقاوم‌ و صبور و پرحوصله‌ در برابر مشكلات‌ و اجراي‌ طرحها و تحقيقات‌ و برنامه‌ها تربيت‌ گردد.

۸- عاطفه‌ خوشرويي‌، خوشرويي‌ و خوشخويي‌، نرمي‌ و ملاطفت‌ در رفتار، موجب‌ ايجاد ارتباط‌ سريع‌ و ساده‌ باجامعه‌ خواهد شد. ظهور اين‌ عاطفه‌ در رفتار، بسياري‌ از مشكلات‌ انسان‌ را در ارتباط‌ با جامعه‌مي‌كاهد و موجب‌ جذب‌ ظرفيتها و امتيازات‌ و امكانات‌ بسياري‌ خواهد شد. طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌ هايي‌ كه‌ اين‌ عاطفه‌ را در رفتار دانش‌آموزان‌ برانگيزد، و در بين‌ نونهالان‌ و نوجوانان‌ و جوانان‌ فراگير نمايد، موجب‌ خواهد شد كه‌ فضاي‌ همزيستي‌ در نسل‌جديد، بسيار دلپذير، شيرين‌، جذاب‌، و فشارهاي‌ ناشي‌ از زندگي‌ ماشيني‌ و جوامع‌ فشرده‌ و پرجمعيت‌ قابل‌ تحمل‌ شود و روابط‌ بين‌ انسانها تلطيف‌ گردد.

۹- عاطفه‌ زيبادوستي‌، زيباخواهي‌، زيباشناسي، اين‌ عاطفه‌ نيز از رفتارهاي‌ ويژه‌ي‌قلبي‌ است‌. زيرا زيبايي‌ از هر نوع‌ كه‌ باشد و در هر سطحي‌ كه‌ باشد و براي‌ هر گونه‌ سليقه‌اي‌ و براي‌ هر ملتي‌ كه‌ باشد، يك‌ وجه‌ مشترك‌ دارد و آن‌ اين‌ است‌ كه‌ در هر حال‌، انسان‌ از درك ‌زيبايي‌ها لذّت‌ مي‌برد و اين‌ نوع‌ از لذت‌، خاص‌ قلب‌ است و مبناي‌ آن‌ موضوعي‌ شناختي‌ و معرفتي‌ است‌. درك‌ زيباييها و لذت‌ از رؤيت‌ زيباييها، ريشه‌‌ فيزيولوژيك‌ و بيولوژيك‌ ندارد. صورت‌ زيبا، پرنده‌ زيبا، تصوير زيبا، شعر زيبا و... براي‌ قلب‌ لذت‌ بخشند. زيبايي‌ حقايق‌، زيبايي‌ صداقت‌، زيبايي‌ سخاوت‌ و... تنها توسط‌ قلب‌ ادراك‌ مي شود. طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌ هايي‌ كه‌ زيبا شناسي‌ و زيبا دوستي‌ را در انسان‌ تقويت‌ نمايد و برنامه‌ هايي‌ كه‌ زيبايي‌هاي‌ حقيقي‌ و حقيقت‌ زيباييها را براي‌ دانش‌آموز بازشناسي‌ نمايد، موجب‌تقويت‌ و رشد اين‌ استعداد مربوط‌ به‌ قلب‌ خواهد گشت‌.

۱۰- عاطفه‌ شجاعت، اين‌ رفتار عبارت‌ است‌ از اعتماد به‌ نفس‌ و آمادگي‌ روحي‌ براي‌ برخورد با مشكلات‌ و خطرات‌. تفاوت‌ اين‌ عاطفه‌ با تهور آنست‌ كه‌ تهور عبارت‌ از برخورد با حوادث‌ و مشكلات‌ و خطرات‌، بدون‌ آگاهي‌ و دقت‌ درباره‌ جوانب‌ آن، ‌است‌ ولي‌ شجاعت‌ مبناي‌ معرفتي‌ دارد و با توجه‌ به‌ جوانب‌ امر و توجه‌ به‌ عواقب‌ كار صورت ‌مي‌گيرد. به همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ انسان‌ متهور پس‌ از شكست‌، دچار نا اميدي‌ و پشيماني‌مي شود ولي‌ انسان‌ شجاع‌، حتي‌ پس‌ از شكست‌ در برخورد با مشكلات‌، به‌ رفتار خود اعتماد دارد و دچار نا اميدي‌ و پشيماني‌ نمي‌شود و بدون‌ سرخوردگي‌، به‌ فكر راه‌ حل‌ جديد مسأله‌با روشهاي‌ تازه‌ خواهد بود. طراحي‌ و اجراي‌ برنامه‌ هايي‌ كه‌ عاطفه‌ شجاعت‌ را در بين‌ نونهالان‌ و نوجوانان‌ و جوانان ‌تقويت‌ نمايد و آنرا در جامعه‌ جوانان‌ فراگير نمايد، موجب‌ خواهد شد كه‌ از بين‌ نسل‌ جوان‌، افراد شجاعي‌ مثل‌ مخترعين‌ بزرگ‌، فرماندهان‌ بزرگ و رهبران‌ شجاع‌، ظهور كنند و جامعه‌ اسلامي‌ را به‌ هنگامه‌‌ بحرانها و ظهور فتنه‌ها و طوفان‌ مشكلات‌، ياري‌ دهند و رهبري ‌نمايند.

۱۱- عاطفه‌ غيرت، غيرت‌ يعني‌ احساس ‌شديد در دفاع‌ از خويشتن‌ و آنچه‌ كه‌ به‌ انسان‌ متعلق‌ باشد مثل‌: دفاع‌ از مرزهاي‌ اخلاقي‌، فرهنگي ‌و سياسي‌، مقدسات‌، سرمايه‌ها، خانواده‌ و... در برابر حمله‌ و تجاوزات‌ اجانب‌. عاطفه‌ غيرت‌، نيروي‌ دفاعي‌ انسان‌ را چندين‌ برابر مي‌نمايد و اگر در جامعه فراگيرشود، تمامي‌ افراد را در برابر تجاوزات‌ دشمن‌ همسو و هم‌ جهت‌ و متحد و شجاع‌ مي‌نمايد. طراحي‌ و برنامه‌ ريزي‌ براي‌ تقويت‌ و رشد اين‌ توانايي‌ قلبي‌ در بين‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ وفراگير كردن‌ آن‌ در بين‌ ايشان‌، همچون‌ منابع‌ كشاورزي‌ و معدني‌ است‌ كه‌ جامعه‌ را در برابر انواع ‌محاصره‌هاي‌ اقتصادي‌ و سياسي‌ و كشاورزي‌ و غيره‌ محافظت‌ مي‌نمايد.

رابطه عاطفه با يادگيري‌

در مكتب‌ تربيتي‌ اسلام‌ يادگيري‌ عبارت‌ است‌ از به‌ ادراك‌ قلب‌ رساندن‌ است (‌ نه‌ به‌ حافظه‌ مغز رساندن). تفاوت‌ ادراك‌ قلبي‌ با ادراك‌ مغزي‌ آنست‌ كه‌ قلب‌ بر اثر ادراك‌ هر موضوع‌، متناسب‌ با اثري‌كه‌ آن‌ ادراك‌ بر وجود انسان‌ مي‌گذارد، عاطفه‌ خاصي‌ را در رفتار انسان‌ ظاهر مي‌نمايد. ولي‌ مغز چنين‌ عاطفه‌اي‌ را نمي‌تواند در رفتار انسان‌ ظاهر نمايد. تفاوت‌ ديگر بين‌ ادراك‌قلب‌ و مغز، آنست‌ كه‌ ظرفيت‌ و آمادگي‌ قلب‌ در اثر فهم‌ و دانستن‌، بيشتر مي شود و نشاط‌ انسان‌ بر اثر دانايي‌ بيشتر، افزون‌تر مي‌گردد ولي‌ ذهن‌ يا مغز با كار بيشتر خسته‌ مي شود و دريافت‌ مغز، كندتر مي‌گردد. تفاوت‌ ديگر ادراك‌ قلبي‌ با مغزي‌ در آنست‌ كه‌ قلب‌ انسان‌ هرگونه‌ تحميل‌ را نمي‌پذيرد وآموزشهاي‌ تحميلي‌ نه‌ تنها اثر يادگيري‌ ندارند، بلكه‌ در دانش‌آموزان‌، عاطفه‌ منفي‌ ايجاد مي‌نمايد به‌ طوري‌ كه‌ عمدا آن‌ موضوع‌ را نمي‌فهمد. اما ادراك‌ مغزي‌ و سپردن‌ به‌ حافظه‌ حتي ‌به‌ صورت‌ تحميلي‌، ممكن‌ مي باشد. لذا نتيجه مي گيريم كه براي‌ ورود مطلب‌ در قلب‌ دانش‌آموزان‌ بايد از جلب‌ عواطف‌ دانش‌آموزان‌ بهره‌ برد. بروز عاطفه‌ مثبت‌ در رفتار دانش‌آموز نشانه‌‌ آنست‌ كه‌ دانش‌آموز آماده‌ براي‌ دريافت ‌مطلب‌ است‌. قلب‌ دانش‌آموز به‌ محض‌ آنكه‌ مطلب‌ را نفهمد، عاطفه‌ منفي‌ نشان‌ مي‌دهد. لذا در آموزش‌ از طريق‌ قلب‌، به محض‌ آنكه‌ دانش‌آموز، اظهار عاطفه‌‌ ابهام‌ يا خستگي‌نمود، يا بايد آموزش‌ را موقتاً قطع‌ نمود و يا بايد روش‌ تدريس‌ را عوض‌ كرد. متأسفّانه‌، نظام‌ كلاس‌ محور كمتر مي‌تواند به‌ اين‌ اصول‌ توجه‌ كند. لذا استفاده‌ از روش‌ كلاس‌محور، موجب‌ كم‌ شدن‌ توفيق‌ در كسب‌ نتايج‌ بالاي‌ يادگيري‌ خواهد شد. براي‌ تشخيص‌ و تحليل‌ و تعيين‌ شاخصهاي‌ يادگيري‌ بايد يادگيري ‌را تحليل‌ عاطفي‌ نمود. منظور از تحليل‌ عاطفي‌ آن‌ است‌ كه‌ فرد، عاطفه‌ متناسب‌ با يادگيري‌ موضوع‌ را از خود نشان‌ دهد. به‌ ديگر سخن‌ انسان‌ وقتي‌ موضوعي را ياد مي‌گيرد‌ كه‌ بتواند عاطفه‌ متناسب‌ با يادگيري‌ آن موضوع‌ را از خود بروز دهد. و اگر چنين‌ عاطفه‌اي‌ را از خود بروز ندهد يا در خود نيابد و وجدان‌ نكند، ياد نگرفته‌ است‌. حتي اگر مطلب‌ مورد نظر را عينا بازگو كند يا در ورقه‌ امتحاني‌ منتقل‌ نمايد ممكن ‌است‌ هنوز ياد نگرفته‌ باشد و در اين‌ صورت‌ مطلب‌ مورد نظر تنها به‌ حافظه‌ فرد منتقل‌ شده‌ است ‌نه‌ ادراك‌ قلب‌ او. به عنوان‌ مثال‌ وقتي‌ به‌ متعلم‌ آموخته‌ مي‌شود كه‌ از مرده‌ نبايد ترسيد زيرا كاري‌ از او بر نمي‌آيد يا كشيدن‌ سيگار مضر است‌ و يا.... ممكن‌ است‌ متعلم‌ اين‌ مطلب‌ را ظاهراً به‌ خوبي‌ ياد بگيرد و بهترين‌ سخنراني‌ را نيز در مورد آن‌ بكند اما وقتي‌ به‌ مرده‌ نزديك‌ شود باز هم‌ بترسد و يا اگرسيگاري‌ به‌ او تعارف‌ كردند باز هم‌ قبول‌ كند. آن‌ ترس‌ و اين‌ رغبت‌ نشان‌ آن‌ است‌ كه‌ مطلب‌ مورد نظر هنوز به‌ ادراك‌ قلب‌ او نرسيده‌ است‌ زيرا عاطفه‌اي‌ را كه‌ در رفتار خود نشان‌ مي‌دهد با محتواي ‌ادراكي‌ كه‌ بايد بنمايد متضاد است‌.

نقش‌ قلب‌ در ايجاد تحولي‌ عظيم‌ در نظام‌ آموزشي‌

اگر دستگاههاي‌ برنامه‌ ريزي‌ و اجرايي‌ و اساتيد و مربيان‌ در نظام‌ آموزشي‌ اعم‌ از آموزش‌عالي‌ يا مقدماتي‌، به‌ مساله‌ ادراك‌ قلب‌ و تفاوت‌ آن‌ با انتقال‌ به‌ حافظه‌ در مغز عنايت‌ كنند و توجه ‌كافي‌ نمايند و ادراك‌ قلبي‌ را ملاك‌ و معيار يادگيري‌ قرار دهند، تحول‌ عظيمي‌ در نظام‌ آموزشي‌ و نظام‌ ارزشيابي‌ از آموخته‌ها پديد خواهد آمد. در آن صورت‌ يادگيري‌ در حد انتقال‌ مفاهيم‌ به‌ حافظه‌ يادگيرنده‌ متوقف‌ نخواهد شد و ارزشيابي‌ در حد پرسش‌ و پاسخ‌ و يا انتقال‌ آموخته‌ها با ورقه‌ امتحاني‌ متوقف‌ نخواهد گشت‌. صدور عواطف‌ اختصاص‌ به‌ ادراكات‌ و يا حالات‌ استثنايي‌ انسان‌ ندارند و يا به‌ مواردمعيني‌ از حالات‌ انسان‌ اختصاص‌ ندارند بلكه‌ هر برخوردي‌ و هر محركي‌ و هر گونه‌ دريافتي‌ ازخارج‌ توسط‌ قلب‌، لزوماً با صدور دستور عاطفه‌اي‌ خاص‌ و متناسب‌ با آن‌ دريافت‌ از طرف‌ قلب‌ به‌ مغز همراه‌ خواهد بود و در رفتار انسان‌ توسط‌ مغز ظاهر خواهد شد. همچنين‌ هر رفتاري‌ كه‌ ازانسان‌ صادر شود، ادراكات‌ خاصي‌ توسط‌ قلب‌ منشاء آن‌ مي‌شود و عاطفه يا عواطف‌ معيني‌ كه‌ دستور آن‌ از قلب‌ صادر شده‌ است‌ باعث‌ و انگيزه‌ آن‌ رفتار مي باشند. هر قدر ادراكات‌ انسان‌ وسيعتر و يا متنوع‌تر مي‌شود، عواطف‌ انسان‌ نيز تنوع‌ بيشتري‌ به‌ خودمي‌گيرد. به عنوان‌ مثال تا وقتي‌ كه‌ انسان‌ شكستها و فشارهاي‌ روحي‌ و منفي‌ خاصي‌ را درك‌ نكند، عاطفه‌ غم‌ و ياس‌ و غصه‌هاي‌ شديد و بحرانهاي‌ ناشي‌ از آن‌ در او پديد نخواهد آمد.

ماهيت‌ رفتارهاي‌ عاطفي‌ در دوران‌ بلوغ‌

در مرحله‌ بلوغ‌ كه‌ از مراحل‌ مهم‌ روانشناسي‌ رشد انسان‌ مي‌باشد، يكي‌ از بارزترين ‌نشانه‌هاي‌ بلوغ‌ بروز عواطف‌ تند و شديد در رفتار نوجوانان‌ و جوانان‌ مي باشد. عامل‌ رفتارهاي‌ عاطفي‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ كه‌ دوران‌ بلوغ‌ را مي‌گذرانند، داراي‌ دو ماهيت‌ است‌.

الف‌- احساسي‌ و غريزي‌ و جسمي‌

يعني‌ منشاء رفتار نوجوانان‌ و جوانان‌ از يك‌ طرف‌ منشاء غريزي‌ و حيواني‌ به دليل‌ رشد جسمي‌ و غدد جنسي‌ و وارد شدن‌ هورمونها در خون‌ نوجوان‌ و جوان‌ مي باشد. به همين‌ دليل‌، بخشي‌ از رفتار ايشان‌ به صورت‌ غريزي‌ و حيواني‌ يعني‌ نيمه‌ ارادي‌ يا غيرارادي‌ مي‌شود. در چنين‌ حالتي‌ رفتار انسان‌ تابعي‌ از متغيرات‌ دروني‌ و جسمي‌ و غريزي‌ و حسي‌ مي شود.

ب‌- عاطفي‌ و معرفتي‌ و معنوي‌

اما به‌ دليل‌ آنكه‌ مرحله‌ بلوغ‌، مرحله‌ رسيدن‌ و وصول‌ انسان‌ به‌ دروازه‌ رسالت‌ و مسئوليت‌ و آگاهي‌ و مرحله‌ ورود به‌ حيات‌ انساني‌ مي‌شود، مرحله‌اي‌ است‌ كه‌ قلب‌ به عنوان‌ مركز ادراكات ‌عالي‌ انساني‌ در درون‌ نوجوان‌ به‌ مرحله‌ آمادگي‌ براي‌ ايفاي‌ نقش‌ در حيات‌ انساني‌ مي‌رسد. نشانه ‌اين‌ آمادگي‌ اظهار نياز شديد نوجوان‌ و جوان‌ به‌ آگاهيها و معارف‌ خاصي‌ است‌ كه‌ در دوران‌ دبستاني‌ هرگز وجود نداشته‌ است‌. نشانه‌ ديگر اين‌ آمادگي‌ قلب‌ آنست‌ كه‌ نوجوان‌ و جوان‌ از شخصيت‌ خود و اطرافيان‌ و محيط‌ و مسائل‌ و مشكلات‌ و مفاهيم‌ موجود، شناخت‌ جديد و معرفت‌ جديد و خاصي‌ پيدا مي‌كند كه‌ در دوران‌ دبستاني‌ از آن‌ بي‌ خبر و با آن‌ بيگانه‌ بوده‌ است‌. بنابر دلايل‌ فوق‌ قلب‌ نوجوان‌ ايفاي‌ نقش‌ خود را در مرحله‌ جديد از حيات‌ خود آغاز مي‌نمايد و دستور صدور عواطف‌ جديدي‌ را كه‌ قبلاً در رفتار نوجوان‌ و جوان‌ نداشت‌، به‌ مغز صادر مي‌نمايد تا مغز آن‌ عواطف‌ را در رفتار نوجوان‌ و جوان‌ بارز نمايد.

عواطف‌ انسان‌ پس‌ از گذراندن‌ دوران‌ بلوغ‌

بروز و ظهور عواطف‌ و احساسات‌ انسان‌ پس‌ از دروان‌ بلوغ‌ كمتر مي‌شود  و اين‌ به‌ سه‌ دليل‌است‌:

دليل‌ اول‌: عاطفي‌ و معرفتي‌

دليل‌ معرفتي‌ آنست‌ كه‌ قلب‌ انسان‌ با گذراندن‌ دوران‌ بلوغ‌ به‌ ادراكات‌ معرفتي‌ بيشتر و واقعيات‌ و حقايق‌ مهمتر و بيشتري‌ دست‌ مي‌يابد كه‌ طبيعتاً مطابق‌ با آن‌ دريافتها و ادراكات‌، عواطف‌ خود را بروز مي‌دهد. قلب‌ انسان‌ با طي‌ كردن‌ دوران‌ نوجواني‌ و در اثر ابراز عواطف‌ مربوط‌ به‌ آن‌ دوران‌، شكستهايي‌ را تجربه‌ مي‌كند و ياد مي‌گيرد كه‌ اگر عواطف‌ خود را كنترل‌ و بروز ندهد، يا ملايمتر نشان‌دهد، به‌ نفع‌ اوست‌ لذا در برخورد با چنين‌ انساني‌ مي‌بينيم‌ كه‌ عواطف‌ او كمتر يا ملايمتر شده‌است‌.

دليل‌ دوم‌: احساسي‌ و جسمي‌

دليل‌ دوم‌ در كم‌ شدن‌ شدت‌ عواطف‌ و احساسات‌ عامل‌ جسمي‌ و بيولوژيك است‌. انسان‌ پس‌ از آنكه‌ مرحله‌ نوجواني‌ و جواني‌ را پشت‌ سر گذاشت، تغييرات‌ بيولوژيكي‌ و فيزيولوژيكي‌ بدن‌ متوقف‌ شده و درون‌ جسم‌ انسان‌ داراي‌ ثبات‌ حسي‌ و فيزيولوژيكي‌ و بيولوژيكي‌ مي‌شود. لذا روان‌ و روح‌ و اعصاب‌ و رفتار انسان‌ نيز از تغييرات‌ دروني‌ در امان‌ مي‌ماند و احساسات‌ غريزي‌ و جسمي‌ يا حيواني‌ انسان‌ داراي‌ آرامش‌ و ثبات‌ نسبي‌ مي‌شود.

 دليل سوم: عقلي‌ و ارادي

اكنون‌ كه‌ انسان‌ دوران‌ بلوغ‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ است‌ اگر عاطفه‌ شوق‌ و رغبت،‌ آگاهانه‌‌ تغذيه‌ و تقويت‌ شده و رشد كافي‌ كرده باشد، تبديل‌ به‌ اراده‌ قوي‌ خواهد شد. و در چنين‌ شرايطي‌ قلب‌ با راهنمايي‌ عقل‌ و كمك‌ اراده‌ از هرگونه‌ بروز احساسات‌ غريزي‌ و حيواني‌ و يا عاطفه‌ نامتناسب‌ خودداري‌ خواهد نمود.

از مجموع‌ مباحث‌ فوق‌ نتايج‌ زير بدست‌ مي‌آيد:

- عواطف‌ عامل‌ بيان‌ حالات‌ قلب‌ پس‌ از ادراكات‌ قلبي‌ مي باشند.

- عواطف‌ دستورالعمل‌ و نقشه‌ اجراي‌ رفتار براي‌ اجزاء و اعضاي‌ انسان‌ است‌ كه‌ از قلب‌صادر شده‌ و توسط‌ مغز اجرا مي‌گردد.

- صدور و اجراي‌ رفتار عاطفي‌ ممكن‌ است‌ با تغييرات‌ بيولوژيكي‌ نيز همراه‌ باشد.

- عواطف‌ عمده‌ترين‌ وسيله‌ براي‌ آموزش‌ و يادگيري‌ و مهمترين‌ابزار ارزشيابي‌ از آموخته‌ها است.

- براي‌ ايجاد زمينه‌ آمادگي‌ كافي‌ به‌ منظور يادگيري‌ بايد از روشهايي‌ استفاده‌ كرد كه‌ نتيجه‌ آن‌پديد آمدن‌ عاطفه‌ شوق‌ و رغبت‌ نسبت‌ به‌ موضوع‌ باشد.

 

بررسي كليدواژه عاطفه در نگاه بزرگان

۱- حضرت امام خميني(ره)

كسي كه قلب او از رأفت و رحمت بندگان خدا خالي باشد، او را بايد از مسلك اين جمعيت خارج كرد و از حقّ دخول در عائله بشري محروم نمود.[۴۸]

با هيچ چيز مثل بسط رحمت و رأفت و طرح دوستي و مودت نمي توان دل مردم را به دست آورد، و آنها را از سركشي و طغيان بازداشت.[۴۹]

۲- مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي مد ظله العالي

- اين نظام، متّكى به رأى و عاطفه و ايمان و اراده مردم است. چنين نظامى، مستحكم است.[۵۰]

- عشق و عاطفه جوشان. اين هم از خصوصيّات اصلى جامعه اسلامى است؛ عشق به خدا، عشق خدا به مردم؛ «يحبّهم و يحبّونه»[۵۱]، «ان اللَّه يحبّ التّوابين و يحبّ المتطهّرين»[۵۲]، «قل ان كنتم تحبّون اللَّه فاتّبعونى يحببكم اللَّه»[۵۳]. محبت، عشق، محبت به همسر، محبّت به فرزند، كه مستحبّ است فرزند را ببوسى؛ مستحّب است كه به فرزند محبّت كنى؛ مستحبّ است كه به همسرت عشق بورزى و محبّت كنى؛ مستحبّ است كه به برادران مسلمان محبّت كنى و محبّت داشته باشى؛ محبّت به پيامبر، محبّت به اهل بيت؛ «الاّ المودّة فى القربى»[۵۴]

- ولايت، يعنى حكومتى كه همراه با محبّت، همراه با پيوستگى با مردم است، همراه با عاطفه نسبت به آحاد مردم است، فقط فرمانروايى و حكمرانى نيست.

- يكى از خصوصيّات عاطفى دنياى اسلام همين است؛ اشك‏ريختن در حوادث و پديده‏هاى عاطفى. شما در قضايا زياد مى‏بينيد كه حضرت گريه كرد. اين گريه، گريه جزع نيست؛ اين همان شدّت عاطفه است؛ چون اسلام اين عاطفه را در فرد رشد مى‏دهد. حضرت بنا كرد به گريه‏كردن. بعد اين جمله را فرمود كه همه شنيده‏ايد: «اللّهم اشهد»؛ خدايا خودت گواه باش. «فقد برز اليهم غلام»؛ جوانى به سمت اينها براى جنگ رفته است كه «اشبه النّاس خُلقاً و خَلقاً و منطقاً برسولك».

- پروردگارا! به محمّد و آل محمّد تو را قسم مى‏دهيم، ما را در راه اسلام و قرآن ثابت‏قدم بدار. پرورگارا! جامعه ما را، جامعه اسلامى قرار بده، پروردگارا! ما را از اسلام جدا مكن. پروردگارا! به اسلام و مسلمين در همه جاى عالم نصرت كامل عنايت فرما. دشمنان اسلام را مخذول و منكوب گردان. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، ارزشهاى اسلامى، پيوند برادرى، محبّت و عاطفه، عبوديّت براى پروردگار و عدل كامل را در ميان ما استقرار ببخش.[۵۵]

- در حركتهاى معنوى، عاطفه سهم و جاى خود را دارد. نه عاطفه جاى استدلال را مى‏گيرد و نه استدلال مى‏تواند به جاى عواطف بنشيند. حادثه عاشورا، در ذات و طبيعت خود، يك درياىِ خروشانِ عواطفِ صادق است.

- در مجالس عزادارى ماه محرّم، اين سه ويژگى بايد وجود داشته باشد: ۱. عاطفه را نسبت به حسين‏بن‏على و خاندان پيغمبر، عليهم‏صلواةاللَّه، بيشتر كند. (علقه و رابطه و پيوند عاطفى را بايد مستحكم‏تر سازد.) ۲. نسبت به حادثه عاشورا، بايد ديدِ روشن و واضحى به مستمع بدهد. ۳. نسبت به معارف دين، هم ايجاد معرفت و هم ايجاد ايمان - ولو به نحو كمى - كند.[۵۶]

- هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه يك نقش تعيين‌كننده‌اى ايجاد كرده است، كه باعث شد مرزى بين جريان عاشورايى و جريان شيعى با جريان‌هاى ديگر پيدا شود. حادثه‌ى عاشورا، خشك و صرفاً استدلالى نيست، بلكه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گريه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظيمى است؛ لذا ما را امر مى‌كنند به گريستن، گرياندن و حادثه را تشريح كردن. زينب كبرى(س) در كوفه و شام منطقى حرف مى‌زند، اما مرثيه مى‌خواند؛ امام سجاد بر روى منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حكومت اموى مى‌كوبد، اما مرثيه مى‌خواند. اين مرثيه‌خوانى تا امروز ادامه دارد و بايد تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود. در فضاى عاطفى و در فضاى عشق و محبت است كه مى‌توان خيلى از حقايق را فهميد، كه در خارج از اين فضاها نمى‌توان فهميد.[۵۷]

 

نتيجه گيري

عاطفه، به عنوان يكي از كليدواژه هاي وحياني در اين تحقيق مورد توجه و بررسي قرار گرفت و مشخص گرديد، يكي از مباني تعليم و تربيت اسلامي، مبحث عاطفه و تفاوت آن با احساس است. عاطفه تمايل و جذبه اي است كه عقل ارزشي به زيبايي ها و حقايق و ارزشها و يقينيات نشان مي دهد و محل تشكيل آن در قلب روحاني است. عواطف عالي انساني در اثر معرفت و ايمان و عمل صالح پيدا مي شود و ريشه معرفتي دارند. عاطفه رفتاري ابتكار عملي است. ولي احساس رفتاري است انفعالي كه حاصل دريافتهاي حسي، غريزي، بيولوژيك، فيزيولوژيك، ژنتيك يا ذهني است. در تعليم و تربيت اسلامي بر تقويت و رشد عاطفه تاكيد شده زيرا عاطفه اكسير تعليم و تربيت اسلامي است.كه در كنار آن، احساس كه يكي از ودايع الهي است، بايد كنترل شود تا بر عقل و قلب انسان چيره نشده و موجب نابودي انسانيت نشود.

در زمينه رابطه عاطفه با قلب و استعدادهاي قلبي، مشخص شد كه آثار وجود قلب‌ در رفتار انسان‌، بروز عواطف‌ است.‌ قلب‌ در مقابل‌ هر گونه‌ ادراك،‌ نوعي‌ عاطفه ‌نشان‌ مي‌دهد و شدت‌ و ضعف‌‌ و نوع‌ عاطفه‌، متناسب‌ با شدت‌ تمايلات‌ و نوع‌ ادراكات ‌قلبي‌ است‌. احساس و عاطفه هر دو ميل و رغبت و تمايل هستند و از قلب نشآت مي گيرند كه اگر اين رغبت ريشه غريزي داشت، احساس بوده  و اگر اين رغبت ريشه معرفتي داشت، عاطفه مي باشد. رابطه عاطفه با خلقت زن، به گونه اي است كه خداوند متعال در شئون مهمي از حيات انساني، زن را تواناتر از مرد آفريده است. خداوند زن‌ را عاطفي‌ خلق‌ كرده تا با دردها و آلام‌ فرزندان‌ همدردي‌ نمايد و بشريت‌ را آرامش‌ بخشد و و عواطف‌ عالي‌ انساني‌ را پرورش‌ دهد. چشمه‌ عاطفه‌ را كه‌ زبان‌ قلب‌ و رمز حيات‌ و روابط‌ انساني‌ است‌ و نيز اساس‌ تاسيس‌خانواده‌ در جامعه‌ بشري‌ مي باشد را در حقيقت‌ زن‌ به‌ وديعه نهاد تا انسانها را عاطفه‌ بياموزد.

نهايت رشد عاطفه به عشق منتهي مي شود. عشق حقيقي يعني جذبه شديد عقلاني. در تعاليم اسلامي، عشق محصول و ثمره عقل ارزشي مي باشد. نتيجه عرضه محبت به عقل ملكوتي، وداد و عشق است اما عرضه محبت به عقل ناسوتي و حسي، نتيجه اي جز دلبستگي به جنس مخالف و مال و دنيا و مقام و ثروت ندارد. اساس پرستش، عشق است؛ چنانکه دین هم جز محبت چیزی نیست.

حال كه موضوع عاطفه و ديدگاه اسلام در مورد آن، به روشني مورد بررسي قرار گرفت؛ اهميت و توجه به‌ عواطف‌ عالي‌ انساني‌، يكي‌ از اركان‌ تعليم‌ و تربيت‌ اسلامي‌ به‌ شمار مي رود. به عنوان مثال عاطفه‌ عمده‌ترين‌ وسيله‌ براي‌ آموزش‌ و يادگيري‌ و مهمترين ‌ابزار ارزشيابي‌ از آموخته‌ها است يعني براي‌ ايجاد‌ آمادگي يادگيري در متربي،‌ بايد از روشهايي‌ استفاده‌ كرد كه‌ نتيجه‌ آن، ‌پديد آمدن‌ عاطفه‌ شوق‌ و رغبت‌ نسبت‌ به‌ موضوع‌ باشد تا با اين عاطفه مثبت، قلب متربي براي پذيرش آنچه كه آموزش مي دهيم، آماده و مهيا گردد.

در نتيجه ضرورتاً بايد در دستگاه‌ آموزش‌ و پرورش‌، برنامه‌ هايي‌ را طراحي‌ و تدوين‌ نمود و به‌ اجرا گذاشت‌ كه‌ توسط‌ آن‌ برنامه‌ها، عواطف‌عالي‌ انساني‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ و طبق‌ دستورات‌ اسلام‌، هدايت‌ و تقويت‌ شود. طبق مباني تعليم و تربيت قرآني، بايد نظام جديدي براي آموزش و پرورش فعلي، طراحي كرد. چرا كه طبق فرمايشات مقام معظم رهبري، نظام فعلي آموزش و پرورش كه وارداتي است، توانايي تربيت انسانهايي در شآن جامعه اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي را ندارد. هر چند كه در حال حاضر سند تحول آموزش و پرورش (معروف به سند ملي) در دستور كار شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار دارد، متاسفانه هيچ برنامه و راهبرد و هدفي براي تربيت عواطف دانش آموزان و متربيان در نظر گرفته نشده است. برخي از عواطفي كه در نظام تعليم و تربيت اسلامي، جهت آموزش به متربيان مورد تاكيد است، شامل: عاطفه مهر، عاطفه‌ پذيرش‌ مهر و محبت، عاطفه‌ انس‌ و الفت‌، عاطفه‌ فداكاري‌ و ايثار، عاطفه‌ شكر و سپاسگزاري‌ و حق‌شناسي‌، عاطفه‌ اعتماد به‌ نفس‌ و غرور مثبت، عاطفه‌ صبر و حوصله، عاطفه‌ خوشرويي‌، عاطفه‌ زيبادوستي‌، زيباخواهي‌، زيباشناسي، عاطفه‌ شجاعت و عاطفه‌ غيرت مي باشد كه اگر اين عواطف، با تعليم و تربيت اسلامي در جامعه فراگير شود، هر كدام، به نوبه خود، انسان را در مواجهه با بحرانها و مشكلات و تلاطم هاي روحي و رواني و...، مصون مي گرداند.

 والسلام

 

 منابع و مآخذ

۱. قرآن كريم

۲. سايت دفتر مقام معظم رهبري، www.khamenei.ir

۳. زاهدي مرتضي، ۱۳۸۵، نظريه تربيتي اسلام، تهران: انتشارات موسسه فرهنگي صابره(س)

۴. زاهدي مرتضي،۱۳۸۹، جزوات دوره آموزشي "مديريت و تربيت انسان در تعليم و تربيت قرآني"، ترم اول تا سوم.

۵. زاهدي مرتضي، ۱۳۸۴، اسرار عاشقان و مقامات عارفان در زيارت عاشورا، فصل‌ دوم‌ ناله‌هاي‌ جانسوز، تهران: انتشارات موسسه فرهنگي صابره(س)

۶. موسسه فرهنگي صابره،۱۳۸۹،جزوه مديريت و تربيت نيروي انساني در تعليم و تربيت قرآني، صفحه۱۲

۷. زاهدي مرتضي، ۱۳۸۷، سخنراني در ايام فاطميه تحت عنوان:حالات و نشانه هاي منتظران حقيقي فرج حضرت ولي‌عصر(عج)،۱۷/۳/۸۷

۸. جزوه با عنوان "تعليم كليد ورود به تعليم و تربيت" مربوط به جلسه هفتم از ترم اول دوره مديريت و تربيت انسان در تعليم و تربيت قرآني، صفحه۳، ۱۰/۴/۸۹

۹. مطهري مرتضي، ۱۳۸۵، جاذبه و دافعه علي(ع)، تهران، انتشارات صدرا

۱۰. برهاني سلمانعلي، ۱۳۸۹، مقاله "عوامل پرورش عواطف در تربيت اسلامي"،    قابل دسترس در سايت: http://ofoghnavin.com

۱۱. آر.اس.پیترز/ مترجم: غلامرضا متقی فر؛ مقاله "مفهوم شناسی تربیت عاطفی"، فصلنامه معرفت، شماره ۴۶.

۱۲. واژه نامه فرهنگ توصیفی علوم ‌تربیتی، سايت آفتاب، قابل دسترس در آدرس:

http://www.aftabir.com/dictionaries/word/147110

۱۳. دانشنامه قرآن كريم، مشكات، نسخه ۱، موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان

۱۴- نرم افزار كتابخانه‌ اهل بيت (ع)، نسخه اول،۱۳۸۴ – ۲۰۰۵ م، مركز معجم فقهى و مركز پژوهشهاى اسلامى المصطفى www.almarkaz.net

۱۵. دايرة المعارف اينترنتي ويكيپديا، www.wikipedia.org

 

نكات مهم مقاله

* عقل ارزشي به حقايق و زيباييها و ارزشها و يقينيات به شدت جاذبه دارد. تمايل و جذبه اي كه عقل به اينها نشان مي دهد، و در قلب روحاني ايجاد مي شوند، عاطفه نام دارد.

* حق‌ تعالي‌ تمام‌ آيات‌ عاطفه‌ و محبّت‌ و عشق‌ به‌ بندگان‌ و هدايت‌ خلق‌ را كه‌ در قرآن‌ كريم‌ بيان‌ فرموده‌ است‌ در عاشورا و در وجود حضرت‌ اباعبدالله(ع) متجلّي‌ فرمود و به ‌وسيله‌ آن‌ حضرت‌ صورت‌ عيني‌ و ناطق‌ بخشيد.

* احساس و عاطفه هر دو ميل و رغبت و تمايل هستند و از قلب نشآت مي گيرند. اگر رغبت ريشه غريزي داشت، احساس نام دارد و اگر اين رغبت ريشه معرفتي داشت، عاطفه نام دارد.

*از آنجا كه نظام‌ آموزشي‌ ‌فعلي ايران وارداتي است و شناخت اين نظام‌ از دانش‌آموزان‌ براساس‌ روانشناسي‌ غربي‌ است‌،  هيچ‌ برنامه‌اي‌ براي‌ هدايت‌ و رشد عواطف‌ عالي‌ انساني‌ ندارد و اساساً به‌ آن‌ اعتقادي‌ ندارد.

* عاطفه به عنوان تجلي تمايلات و جذبه هاي عقلاني در قلب، بروز مي كند. حال اگر عقل به اقيانوسي از زيبايي ها و حقايق و يقينيات و ارزشها برسد، چنان مجذوب مي شود كه در جمال يار محو مي شود و عشق پديد مي آيد... تا وقتي‌ كه‌ حب‌ شديد را انسان‌ درك‌ نكند، عاطفه‌ عشق‌ در او پديد نخواهدآمد.

* با توجه به اينكه عاطفه‌ و معرفت‌ ويژگي‌ حيات ‌برجسته‌ انساني‌ است‌ و هركه‌ انسان‌تر باشد از عواطف‌ لطيف‌تر و معرفت ‌بيشتر برخوردار است‌. پس‌ اكنون‌ خواهيم‌ فهميد كه‌ جمله‌ يا ابت‌ العطش‌ قدقتلني‌ كه‌ توسط‌ حضرت‌ علي‌ اكبر(ع) خطاب‌ به‌ امام‌ حسين(ع)‌ ادا شد با جگر حسين(ع)‌ چه‌ كرد؟

* شاخصها و معيارهاي روشني وجود دارد كه اولاً احساسات را از عواطف متمايز مي نمايد. ثانياً اثبات مي نمايد كه عواطف عالي انساني ريشه معرفتي دارد ولي احساسات، ريشه بيولوژيكي و فيزيولوژيكي و غريزي دارد.

*اگر دستگاههاي‌ برنامه‌ ريزي‌ و اجرايي‌ و اساتيد و مربيان‌ در نظام‌ آموزشي‌... به‌ مساله‌ ادراك‌ قلب‌ و تفاوت‌ آن‌ با انتقال‌ به‌ حافظه‌ در مغز... توجه ‌كافي‌ نمايند و ادراك‌ قلبي‌ را ملاك‌ و معيار يادگيري‌ قرار دهند، تحول‌ عظيمي‌ در نظام‌ آموزشي‌ و نظام‌ ارزشيابي‌ از آموخته‌ها پديد خواهد آمد.

* براي‌ ايجاد زمينه‌ آمادگي‌ كافي‌ به‌ منظور يادگيري‌ بايد از روشهايي‌ استفاده‌ كرد كه‌ نتيجه‌ آن ‌پديد آمدن‌ عاطفه‌ شوق‌ و رغبت‌ نسبت‌ به‌ موضوع‌ باشد.

* مقام معظم رهبري: حادثه عاشورا، در ذات و طبيعت خود، يك درياىِ خروشانِ عواطفِ صادق است... قدرت عاطفه، قدرت عظيمى است؛

 

 

[۱] سوره نحل، آيه ۸۹

[۲] سوره يوسف، آيه۱۱۱

[۳] جزوه مديريت و تربيت نيروي انساني در تعليم و تربيت قرآني، موسسه فرهنگي صابره، صفحه۱۲

[۴] و لما بلغ اشده واستوي آتيناه حكما و علما- سوره قصص آيه۱۴

[۵] همان، صفحه۴

[۶] جزوه  با عنوان "تعليم كليد ورود به تعليم و تربيت" مربوط به جلسه هفتم از ترم اول دوره مديريت و تربيت انسان در تعليم و تربيت قرآني، صفحه۳، ۱۰/۴/۸۹

[۷] همان، صفحه۲

[۸] زاهدي مرتضي،۱۳۸۵

[۹] سوره‌ي مريم (۹۶) – آيه‌ي ۱۹

[۱۰] سوره شوري (۴۲) – آيه‌ ۲۳

[۱۱] آل عمران (۳) آيه ۱۰۳

[۱۲] فصلت (۴۱) آيه ۳۴

[۱۳] سوره حديد (۵۷) آيه ۲۷

[۱۴] مصباح المتهجد شيخ طوسي، صفحه۸۴۴ (دعاي كميل)

[۱۵] سوره طور (۵۲) آيه ۲۸

[۱۶] سوره شوري (۴۲) آيه ۱۹

[۱۷] سوره هود (۱۱) آيه ۹۰

[۱۸] و هيچ چيزي وجود ندارد مگر آنكه مخزن و گنجينه آن نزد ماست و ما تنها به اندازه تعيين شده از آن را نازل مي كنيم.

[۱۹] فرازي از زيارت رسول مكرم اسلام

[۲۰] مجمع البحرين، الشيخ الطريحي، جلد۴، ص۵۷۱ و رياض السالكين في شرح صحيفه السيد الساجدين، جلد۴، صفحه۱۹۱

[۲۱] سوره توبه (۹) آيه ۱۲۸

[۲۲] سوره فتح(۴۸) آيه۲۹

[۲۳] سوره انبياء (۲۱) آيه ۱۰۷

[۲۴] سوره روم (۳۰) آيه ۲۱

[۲۵] سوره انعام(۶) آيه ۵۲

[۲۶] بحار الأنوار، العلامة المجلسي،جلد ۳۳، صفحه ۵۳۳

[۲۷] خصال شيخ صدوق-صفحه۲۱

[۲۸] وسائل الشيعة (آل البيت)، الحر العاملي، جلد۱۶،ص۱۶۵

[۲۹] برهاني سلمانعلي،۱۳۸۹

[۳۰] واژه نامه فرهنگ توصیفی علوم‌تربیتی

[۳۱] زاهدي مرتضي ، ۱۳۸۴

[۳۲] غريزه: فشارهاي دروني كه نيازهاي حيات خاكي را بر قلب وارد مي كند

[۳۳] زيبايي ها، ارزش ها، حقايق، يقينيات

[۳۴] در دايرة المعارف اينترنتي ويكيپديا، معني عشق بدين شرح، آمده است: "عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را می‌توان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم می‌کند."

[۳۵] سوره كهف-آيه ۲۸

[۳۶] سوره بقره- آيه ۱۶۵

[۳۷] سوره شوري-آيه۲۳

[۳۸] سوره بروج-آيه ۱۴

[۳۹] سوره نمل-آيه ۸

[۴۰] سوره نور-آيه۳۵

[۴۱] سفينة البحار، ج۱، صفحه۲۰۱

[۴۲] سوره آل عمران آيه۳۱

[۴۳] مطهري،۱۳۸۵، صفحه۶۲

[۴۴] ميزان الحمة، ري شهري، جلد۲، صفحه۱۵۱۶

[۴۵] اللمعة البيضاء، تبريزي انصاري، صفحه ۳۳۸

[۴۶] سوره بقره، آيه ۱۶۵

[۴۷] اشاره به سخنان مقام معظم رهبري ۱۴/۲/۹۰: نظام كنونى آموزش و پرورش ما توانائى لازم را براى تربيت نسلهاى گوناگون ما نشان نداده است. علت هم در درجه‌ اول اين است كه اين نظام و اين تشكيلات، وارداتى است؛ برخاسته‌ى از نيازهاى درونى ما نيست.

[۴۸] شرح حديث، جنود عقل و جهل، حضرت امام خميني(ره)، صفحه ۲۳۳

[۴۹] همان، صفحه ۲۳۴

[۵۰] بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار گروه كثيرى از كارگران و معلّمان به مناسبت روز كارگر و هفته معلّم‏-۱۱/۲/۱۳۸۱

[۵۱] سوره مائده آيه ۵۴

[۵۲] سوره بقره آيه ۲۲۲

[۵۳] سوره آل عمران آيه۳۱

[۵۴] سوره شوري آيه۲۲

[۵۵] بيانات مقام معظم رهبري در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران‏-۱۸/۲/۱۳۷۷

[۵۶] بيانات مقام معظم رهبرى در جمع روحانيون استان «كهگيلويه و بوير احمد» در آستانه ماه محرّم‏-۱۷/۳/۱۳۷۳

[۵۷] بيانات مقام معظم رهبري در ديدار روحانيان و مبلغان در آستانه ماه محرم ۵/۱۱/۸۴

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center