محمد بهرامی
چکیده: این نوشتار از میان صورتهای گوناگون امنیت، امنیت فردی را به بحث گرفته و شامل محورهای زیر است: الف. امنیت به عنوان یک نیاز، در این بحث، امنیت با استناد به سخنان روانشناسان، قراردادهای بین المللی و آیات قرآن، به عنوان یک نیاز معرفی شده است. ب . اقسام امنیت: ۱- امنیت اخروی که در نگاه قرآن ویژه پیروان هدایت های الهی که ایمان به خدا و معاد داشته و اهل احسان و انفاق هستند خواهد بود. ۲- امنیت دنیوی، این قسم، یک نیاز عمومی است و متولی آن دولت است. انواع امنیت دنیوی شامل امنیت جان، عقیده، بیان، آبرو و مال انسانهاست. که در هر قسم به آیات و سنت و سیره معصومان(ع) استناد شده است. آیاتی که بیانگر احکام جزایی یا در راستای تأمین سلامتی مردم یا در جهت بیان خوردنی های حلال و حرام است همگی تأمین کننده امنیت جانی است. آیاتی که به نکوهش تقلید و لزوم بهره گیری از عقل پرداخته عقل را امری درونی و اختلاف عقیده را خواست خدا و پیامبران را تنها مبلغ و منذر می شمارد و به صلح فرا می خواند مستند امنیت عقیده است. خویشتن داری پیامبر و امامان (ع) در برابر نظریه پردازی مخالفان، دلیل... امنیت بیان است. ایات نهی از تجسس و غیبت و تهمت و قدف و زنا و امنیت آبرو را بیان می کند و سرانجام آیات حد سرقت و حرمت خیانت، نشانگر امنیت مالی است.
امنیت، مصدر جعلی و صناعی است که از ریشه «امن» ساخته شده است. این واژه در فرهنگ های لغت به معنای ایمن شدن، در امان بودن، بیم نداشتن، رهایی از ترس و احساس ایمنی و… آمده است. فراهیدی از لغت شناسان بزرگ «امن» را به معنای ضد خوف می گیرد،۱ ابن منظور و برخی دیگر معانی چندی برای این ریشه می آورند: الأمن ضد الخوف، الأمانة ضد الخیانة، الایمان ضد الکفر، الایمان بمعنی التصدیق و ضدّه التکذیب.۲ شیخ طوسی مفسّر برجسته شیعه نیز امن را «سکون النفس الی الامر» می خواند و نقطه مقابل آن را خوف دانسته، خوف را «انزعاج النفس من الأمر» معرفی می کند.۳ فعل ثلاثی مجرد از «امن» و متعدی آن به معنای ضد خوف به کار می رود و ثلاثی مزید آن در صورتی که با «باء» یا «لام» متعدی گردد به معنای تصدیق می آید.۴ معانی امنیت نشان می دهد امنیت عینی، ذهنی و روانی در مفهوم امنیت نهفته است. احساس ایمنی از امنیت ذهنی و روانی حکایت دارد و بی بیمی و در امان بودن امنیت عینی را می گوید، بنابراین نمی توان امنیت را بدون نظرداشت این صورت ها تعریف کرد. امنیت در اصطلاح امنیت شناسان با معنای لغوی آن در ارتباط است، به گونه ای که یکی از دو گفتمان امنیت بر اساس معنای لغوی امنیت شکل گرفته است. در این گفتمان، امنیت در امنیت فردی نبود تهدید نسبت به جان، مال، آبرو، دین و جز آن است، و در امنیت اجتماعی حالت آسودگی همگانی از تهدیدهایی است که از کردار غیرقانونی دولت یا دستگاهی فردی یا گروهی به وجود می آید،۵ و در امنیت ملی آن است که کشورها هیچ گونه احساس خطر حمله نظامی، فشار سیاسی و اقتصادی نداشته باشند و بر گسترش و توسعه خویش توانا باشند.۶ صاحب نظران مسائل امنیتی، امنیت را به فردی، اجتماعی، ملی و… تقسیم می کنند. از میان اقسام یاد شده، امنیت فردی بسیار پر اهمیت است و تأثیرگذاری آن بر گونه های دیگر امنیت بسیار زیاد است و بخشی از آیات قرآن به این شکل از امنیت نظر دارد. بنابراین شایسته است این شکل از امنیت به بحث و بررسی گذاشته شود و قلمرو آن با توجه به آیات قرآن تبیین و تحلیل گردد.
امنیت؛ به عنوان یک نیاز
امنیت یکی از مهم ترین نیازهای طبیعی است. «مزلو» در بحث و بررسی درباره نیازهای انسان، نیاز به امنیت را یکی از مهم ترین نیازهای انسان معرفی می کند. او این نیاز را از نظر رتبه پس از نیازهای فیزیولوژی بدن قرار می دهد و نیازهای انسان را شامل نیازهای فیزیولوژی، نیازهای ایمنی، نیازهای اجتماعی، نیازهای اقدام و نیازهای خود شکوفایی می داند.۷ تأمین درست و بهینه این نیازها زمینه ساز دست یابی به خود شکوفایی است. بر اساس این نیاز، انسان از نخستین روزهای آفرینش خود در پی امنیت بود؛ به غارها پناه می برد، سلاح می ساخت، عبادت می کرد، با دیگران پیمان می بست و… نبود امنیت در جامعه، شهروندان را گرفتار ترس و دلهره و نگرانی می سازد و ترس به عنوان یک بیماری خود خاستگاه بسیاری از بیماری های جسمی و روحی می گردد. امروزه بسیاری از بیماران کلینک های روان درمانی، رفتاردرمانی، روان کاوی، روان شناسی و… دچار ترس هستند «ترس در زمان ما واقعاً انسان را در سراسر جهان بیمار کرده، در آلمان غربی، اتریش، سوئیس و بسیاری از کشورهای صنعتی ترس به عنوان انگیزه بیماری در حال پیشرفت است».۸ امنیت در نگاه قرآن نیز یک نیاز اساسی، نعمت خداوند، بسیار ارزشمند و شرط اساسی توسعه معرفی شده است: «رب اجعل هذا بلداً آمناً و ارزق أهله من الثمرات من آمن» بقره/۱۲۶ افزون بر این کاربرد بسیار ماده «امن» و مشتقات آن ومعانی گوناگونی که این ماده در آیات قرآن به خود گرفته است نشان از اهمیت، ارزش امنیت و نیاز انسان به آن دارد. چه اینکه امنیت در تمام کاربردها و معانی «امن»، به گونه ای نهفته است. برای نمونه ایمان به عنوان یک اصطلاح کلیدی و از مشتقات «امن» کارکردهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، روانی و… دارد، اما مهم ترین کارکرد ایمان همان امنیت بخشی به ایمان آوران است. بر اساس این کارکرد، مؤمنان از امنیت برخوردارند و در آرامش به سر می برند: «هو الذی أنزل السکینة فی قلوب المؤمنین» فتح/۴ همچنین یکی از نامهای خداوند «مؤمن» است: «لا إله إلا الله هو الملک القدوس السلام المؤمن» حشر/۲۳ علامه طباطبایی می نویسد: «مؤمن کسی است که امنیت می دهد».۹ در نظامهای حقوقی نیز به این نیاز انسان بسیار توجه شده و امنیت به عنوان یکی از حقوق اساسی شناخته می شود. برای نمونه در ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر می خوانیم: «هرکس، حق زندگی آزادی و امنیت شخصی دارد». در همین اعلامیه این حق این گونه تعریف شده است: «هر کس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد».۱۰ در اعلامیه معروف حقوق بشر و شهروند فرانسه مورخ ۱۷۸۹، امنیت یکی از چهار ارزش بزرگ بشری معرفی شده است و در ماده اول اعلامیه حقوق بشر، هدف جامعه سیاسی حفظ حقوق طبیعی و غیرقابل مرور زمان بشر است. این حقوق در نگاه این اعلامیه عبارتند از: حق آزادی، حق مالکیت، حق امنیت و حق مقاومت در برابر ستم.۱۱ با نگاهی گذرا به آیات قرآن به خصوص آیاتی که در برگیرنده «امن» یا مشتقات این واژه است، با دو نوع امنیت روبرو هستیم:
۱. امنیت اخروی
در برخی آیات که از امنیت اخروی حکایت می کند، ایمان مهم ترین نقش را دارد و ایمان آوران از امنیت کامل برخوردارند؛ برای نمونه در آیه زیر خداوند می فرماید: کدام یک از دو گروه بت پرستان و خداپرستان شایسته تر به ایمنی هستند؟ «فأی الفریقین أحقّ بالأمن إن کنتم تعلمون» انعام/۸۱ در سیاق پسینی این آیه، امنیت، پاداش اهل حق معرفی شده؛ پاداشی که به کمک آن می توان اهل حق را از اهل باطل تمییز داد: «الذین آمنوا و لم یلبسوا إیمانهم بظلم أولئک لهم الأمن و هم مهتدون» انعام/۸۲ آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آنِ آنهاست؛ و آنها هدایت یافتگانند! آیات بسیار دیگری نیز نشان از امنیت اخروی دارد، برای نمونه: الف. آنان که از برنامه هدایتی خداوند پیروی می کنند در امنیت هستند: «فإمّا یأتینکم منّی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون» بقره/۳۸ هرگاه هدایتی از سوی من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه بیمی بر آنهاست و نه غمگین شوند. ب. کسانی که به خدا و قیامت ایمان دارند و اعمال شایسته انجام می دهند برخوردار از امنیتند: «إنّ الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً فلهم أجرهم عند ربّهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» بقره/۶۲ کسانی که ایمان آورده اند و کسانی که به آیین یهود گرویدند و نصارا و صابئان هرگاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هیچ گونه ترس و اندوهی بر آنها نیست. ج. نیکوکاران و تسلیم شدگان به خدا در امنیت به سر می برند: «بلی من أسلم وجهه لله و هو محسن فله أجره عند ربّه و لا خوف علیهم و لاهم یحزنون» بقره/۱۱۲ آری کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ و [این گونه کسان] نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند. د. انفاق کنندگانی که منت نمی نهند امنیت دارند: «الذین ینفقون أموالهم فی سبیل الله ثمّ لایتبعون ما أنفقوا منّاً و لا أذی لهم أجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لاهم یحزنون» بقره/۲۶۲ کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده اند، منت نمی گذارند و آزاری نمی رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است؛ و نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند. «الذین ینفقون أموالهم باللیل و النهار سرّاً و علانیة فلهم أجرهم عند ربّهم و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» بقره/۲۷۴ آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین می شوند. «إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات و أقاموا الصلوة و آتوا الزکاة لهم أجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» بقره/۲۷۷ کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز را بر پاداشتند و زکات را پرداختند، پاداششان نزد پروردگارشان است؛ و نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین می شوند. «فمن آمن و أصلح فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون» انعام/۴۸ آنها که ایمان آورند و اصلاح کنند، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند. هـ. ایمان آوران، صالحان، نمازگزاران و زکات دهندگان، ناامنی ندارند: «یا بنی آدم إمّا یأتینکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی فمن اتقی و أصلح فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون» اعراف/۳۵ ای فرزندان آدم، اگر رسولانی از خود شما به سراغتان آیند که آیات مرا برای شما بازگو کنند، کسانی که پرهیزگاری پیشه کنند و عمل صالح انجام دهند نه ترسی بر آنهاست و نه غمناک می شوند. و. اولیاء خدا امنیت دارند: «ألا إنّ أولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» یونس/۶۲ آگاه باشید اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند. و آیات زیر تمامی افراد یاد شده را در بهشت در ایمنی می خواند: «ادخلوها بسلام آمنین» حجر/۴۶ داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت. «إلاّ من آمن و عمل صالحاً فأولئک لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فی الغرفات آمنون» سبأ/۳۷ … به جز کسانی که ایمان آورند وعمل صالحی انجام دهند؛ که برای آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایی است که انجام داده اند و آنها درون غرفه ها در امنیت خواهند بود. «أفمن یلقی فی النار خیر أم من یأتی آمنا یوم القیامة» فصلت/۴۰ آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر می آید.
۲. امنیت دنیوی
شکل دیگر امنیت در آیات امنیت دنیوی است؛ این امنیت در قرآن یک کالای عمومی معرفی شده و یکی از اهداف مهم شکل گیری حکومت اسلامی و حاکمیت خداست: «وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننی لایشرکون بی شیئاً و من کفر بعد ذلک فأولئک هم الفاسقون» نور/۵۵ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پا برجا و ریشه دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدّل می کند، آن چنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که از آن پس کافر شوند، آنها فاسقانند. «و إذ قال ابراهیم ربّ اجعل هذا بلداً آمناً و ارزق أهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الآخر» بقره/۱۲۶ و هنگامی را که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا این سرزمین را شهر امنی قرار ده و اهل آن را ـ آنها که به خدا و روزبازپسین، ایمان آورده اند ـ از ثمرات روزی ده. این آیه به قرینه سیاق پیشینی «قال إنّی جاعلک للناس إماماً»(بقره/۱۲۴) تأمین امنیت، رفاه عمومی و فراهم ساختن زمینه های مناسب برای عبادت را از خواسته ها و تکالیف پیشوایان دینی قرار می دهد. امام علی (ع) نیز با الهام از قرآن وظیفه اصلی امام و حاکم اسلامی را ایجاد امنیت و آرامش در تمام زمینه ها معرف می کند. آن حضرت در پاسخ شعار خوارج (لاحکم إلاّ لله) می فرماید: «کلمة حقّ یراد بها الباطل! نعم إنّه لا حکم لله، و لکن هؤلاء یقولون: لا إمرة إلا لله، و إنّه لابد للناس من أمیر برّ أو فاجر، یعمل فی إمرته المؤمن، و یستمتع فیها الکافر، و یبلغ الله فیها الأجل، و یجمع به الفیء، و یقاتل به العدوّ، و تأمن بهم السبل، و یؤخذ به للضعیف من القوی، حتی یستریح برّ و یستراح من فاجر».۱۲ سخن حقی است که از آن باطل اراده می شود! آری درست است، فرمانی جز فرمان خدا نیست، ولی اینها می گویند: زمامداری جز برای خدا نیست، در حالی که مردم به زمامداری نیک یا بد نیازمندند، تا مؤمنان در سایه حکومت، به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند ومردم در استقرار حکومت زندگی کنند. به وسیله حکومت بین المال جمع آوری می گردد، و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد، جاده ها امن و امان می گردد و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود، نیکوکاران در رفاه و از دست بدکاران در امان می باشند. در خطبه دیگری امام جنگهای خویش را در راستای تأمین امنیت و اصلاح امور می خواند و خود را از قدرت طلبی، ریاست خواهی و بهره گیری از مادیات مبرا می خواند: «اللهم إنّک تعلم إنّه لم یکن الذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنردّ المعالم من دینک، و نظهر الإصلاح فی بلادک، فیأمن المظلومون من عبادک، و تقام المعطلة من حدودک».۱۳ خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم ودر سرزمین های تواصلاح راظاهرکنیم؛ تا بندگان ستمدیده ات درامن وامان زندگی کنند و قوانین ومقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد. در قرآن یکی از نشانه های حکومت جور و باطل، وجود ناامنی و ظلم و فساد و ناتوانی درتأمین امنیت است: «و إذا تولّی سعی فی الأرض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لایحبّ الفساد» بقره/۲۰۵ هنگامی که حکومت می کنند، در پی فساد در زمین کوشش می کنند و زراعتها و چهارپایان را نابود می سازند؛ خداوند فساد را دوست نمی دارد. اینکه در قرآن امنیت یک کالای عمومی معرفی شده و در حوزه وظایف حکومت آمده است از آن جهت است که: ۱. تأمین امنیت از سوی خود افراد ـ هر چند بهترین گزینه است و امنیت را با نیازها برابر می سازد، ولی ـ هزینه های بسیار زیادی دارد و توان و قدرت فراوانی می طلبد که شهروندان این توان و امکانات را ندارند. ۲. وقتی افراد از ناامنی رنج می برند و برای فرار از هرج و مرج به زندگی اجتماعی تن می دهند و حقوق و آزادی های طبیعی خویش را به دولت وا می نهند، خود دولت را به عنوان متولی امنیت به رسمیت می شناسند و از میان بد و بدتر دولت را انتخاب می کنند. چنان که قرآن امنیت را یک نیاز همگانی معرفی می کند که دولت تأمین گر آن است، در اعلامیه حقوق بشر نیز امنیت فردی یک کالای عمومی است: «حمایتی که جامعه به هر یک از افراد و اعضای خود برای حفظ جان، حقوق و دارایی آنها اعطا کرده است» و در ماده چهارم اعلامیه حقوق بشر سال هشتم انقلاب فرانسه، امنیت، حمایت و معاونت همه افرادجامعه برای تأمین حقوق هر یک از اعضاء خود است. بنابر این دولت چه حداقلی و چه حداکثری وظیفه تأمین امنیت را دارد. وقتی دولت تأمین امنیت را بر عهده می گیرد در برابر زندگی اجتماعی و مزایای آن از شهروندان خواسته هایی دارد که این خواسته ها تا وقتی در راستای تأمین امنیت قرار دارد با امنیت فردی ناسازگار نمی نماید و با مقاوله نامه کار اجباری همخوان است. برای نمونه دولت می تواند خدمت نظام وظیفه را اجباری کند، از افراد در دفع آفات، آتش سوزی ها، سیل، زلزله و… یاری طلبد و متخلفان را بازخواست و توبیخ کند. همان گونه که حکومت از شهروندان مطالبات و خواسته هایی دارد در برابر موظف به زدودن تهدیدات و تأمین امنیت فردی شهروندان است. مهم ترین تهدیدات نسبت به امنیت فردی عبارتند از: ـ تهدیدات فیزیکی؛ مانند درد، صدمه و مرگ. ـ تهدیدات اقتصادی؛ مانند تصرف، تخریب اموال و دسترسی نداشتن به کار و منابع. ـ تهدیدات نسبت به حقوق؛ مانند زندانی شدن و از بین رفتن آزادی های عادی مدنی. ـ تهدیدات نسبت به موقعیت یا وضعیت؛ مانند تنزل رتبه و تحقیر در نگاه عامه مردم. در نتیجه امنیت فردی با نظر داشت تهدیدات، به امنیت جانی، اندیشه، بیان، مال، آبرو و… تقسیم می گردد. بنابراین شایسته است نگاهی داشته باشیم به صورت های گوناگون امنیت فردی و اهمیت و راهکارهایی که قرآن برای تأمین این اشکال متفاوت از امنیت فردی فرا راه حکومت قرار داده است.
امنیت جانی
این شکل از امنیت در قرآن بسیار مورد توجه است؛ به گونه ای که گروه هایی از آیات، نشان دهنده اهمیت و ارزش این امنیت است: ۱. برخی از احکام جزایی قرآن با هدف ایجاد و تأمین امنیت جانی فرود آمده است؛ برای نمونه بعضی آیات از خودکشی و دیگرکشی و صدمه رساندن به دیگران منع می کند. این آیات برای دیگر کشان و آنانی که دیگران را مصدوم می سازند مجازات سنگینی قرار می دهد و این مجازات ها را عامل مهم تأمین و احساس امنیت دیگران می خواند: «و لاتقتلوا أنفسکم إنّ الله کان بکم رحیماً» نساء/۲۹ «ولاتلقوا بأیدیکم الی التهلکة» بقره/۱۹۵ «ولاتقتلوا أولادکم خشیة إملاق نحن نرزقهم و إیاکم إنّ قتلهم کان خطأ کبیراً» اسراء/۳۱ «ولاتقتلوا النفس التی حرّم الله إلاّ بالحق و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلایسرف فی القتل إنّه کان منصوراً» اسراء/۳۳ «یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحرّ بالحرّ و العبد بالعبد و الأنثی بالأنثی فمن عفی له من أخیه شیء فاتّباع بالمعروف و أداء الیه بإحسان ذلک تخفیف من ربّکم و رحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب ألیم. و لکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب لعلّکم تتقون» بقره/۱۷۸ـ۱۷۹ ای کسانی که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن،پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود چیزی به او بخشیده شود (و قصاص او تبدیل به خونبها شود) باید از راه پسندیده پیروی کند. و قاتل نیز به نیکی دیه را بپردازد؛ این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت. و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خرد! شاید شما تقوا پیشه کنید. «و کتبنا علیهم فیها أنّ النفس بالنفس و العین بالعین و الأنف بالأنف و الأذن بالأذن و السنّ بالسنّ و الجروح قصاص فمن تصدّق به فهو کفّارة له و من لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الظالمون» مائده/۴۵ و بر ایشان (بنی اسرائیل) در تورات مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در مقابل بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می باشد؛ و هر زخمی قصاص دارد؛ و اگر کسی ببخشد کفاره گناهان او محسوب می شود و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است. ۲. تعدادی از آیات قرآن با هدف تأمین امنیت و حفظ سلامت انسان فرود آمده است؛ مانند آیاتی که خوردن مشروبات الکلی، خون، مردار، گوشت خوک و… را حرام اعلام می کند: «انّما الخمر و المیسر و الأنصاب و الأزلام رجس من عمل الشیطان» مائده/۹۰ «إنّما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر» مائده/۹۱ «إنّما حرّم علیکم المیتة والدم و لحم الخنزیر و ما اُهلّ لغیرالله به» نحل/۱۱۵ ۳. بعضی آیات در راستای تأمین سلامتی، نظافت را توصیه می کند. «إنّ الله یحبّ التوّابین و یحبّ المتطهرین» بقره/۲۲۲ «فیه رجال یحبّون أن یتطهّروا و الله یحبّ المطّهّرین» توبه/۱۰۸ «فاعتزلوا النساء فی المحیض و لاتقربوهنّ حتی یطهرن» بقره/۲۲۲ ۴. شماری از آیات، نشان از سقوط تکلیف با فرض رخداد ناامنی جانی دارد؛ برای نمونه وضو، غسل، روزه، حج، توجه به قبله، تصرف در مال دیگران، دوری از خوردن محرماتی مانند گوشت خوک و مردار، و… برای کسی که در ناامنی است یا در وضعیت ناامنی قرار می گیرد، واجب نیست. امنیت شناسان، امنیت جانی را بسیار در خور اهمیت می دانند و ناامنی جانی و احساس ناامنی گسترده را زمینه ساز آسیب پذیری های اجتماعی می خوانند. در قرآن نیز امنیت جانی بسیار پر اهمیت است و کشتن یک فرد مانند کشتن تمام انسانها معرفی شده است: «من أجل ذلک کتبنا علی بنی إسرائیل أنّه من قتل نفساً بغیر نفس أو فساد فی الأرض فکأنّما قتل الناس جمیعاً» مائده/۳۲ هر چند امنیت جانی در قرآن بسیار پراهمیت نشان داده شده اما این امنیت مطلق نیست. امنیت جانی تا زمانی حق هر شهروندی است که آن شهروند امنیت دیگران را محترم شمارد و از دست اندازی و تجاوزگری به حقوق دیگران خودداری کند. آیات یاد شده و آیات بسیار دیگری نشان می دهد که مخدوش ساختن امنیت جانی، مالی و ناموسی دیگران امنیت جانی را از حق بودن بیرون می سازد.
ادامه دارد...