معصومه دولت آبادی* عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن
چکیده
با توجه به تحولات اجتماعی، سیاسی و علمی در دنیای جدید و ظهور مکاتب اخلاقی، فلسفی، اجتماعی و...، همچنین رشد روز افزون علوم، به ویژه در عرصه انسانی، نگاههای پرسشآمیزی به سوی قرآن دوخته شده است، مبنی بر این که قرآنکریم چه آموزههایی در عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی انسان دارد؟
در این مقاله به گرایش سیاسی در تفسیر قرآن، که بر اساس ذوق و علاقه مفسر و نیاز زمان شکل میگیرد، میپردازیم.
در مبانی «تفسیر سیاسی» توجه به اصل توحید و یگانه دانستن خداوند، جداییناپذیری دین از سیاست، استدلال بر آن، نبوت، امامت (متمم رسالت)، اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در سیاست، با ارائه آیاتی از قرآنکریم بیان شده است.
ویژگیهای تفسیر با گرایش سیاسی، ارائه نمونههایی از آیات که به مسئله حکومت و سیاست توجه دارند، آسیبها و آفات گرایشهای سیاسی در تفسیر و معرفی نمونههایی از تفسیر با گرایش سیاسی از جمله مواردی است که در این مقاله مورد توجه قرار میدهیم.
واژههای اصلی: قرآن، سیاست، تفسیر، حکومت، اجتماع.
مفهوم شناسی
گرایش: تأثیر باورهای مذهبی، کلامی، جهتگیریهای عصری و سبکهای پردازش تفسیر قرآن است که براساس عقاید، نیازها، ذوق، سلیقه و تخصص مفسر شکل میگیرد (رضایی اصفهانی، محمدعلی، منطق تفسیر قرآن (۲)، روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، ۲۳)، لذا اگر در تعریف روش معتقد باشیم که روش مستنداتی است که مفسر بر اساس آنها کلام خود ساخته را به عنوان تفسیر، معنی و مقصود آیات الهی میشمارد و تنها راه دستیابی به مقاصد قرآن را همان مستندات میداند (عمید زنجانی، عباسعلی مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ۱۸۷)، باید گفت تفسیر سیاسی یک روش و مبنای تفسیری نیست و از آن به گرایش سیاسی در تفسیر نام میبریم و در آن ذوق، علاقه و نیاز زمان برکار مفسر تاثیر گذاشته است.
سیاست: واژه سیاست از «ساس» و «السیاس» به معنی «ساس القوم»: دَبَّرهُم وَتوّلی امرهم (المنجد الطلاب، ۳۴۵) یعنی قوم را سیادت کرد و امورشان را تدبیر کرد و متولی آنان شد. سیاست در لغت به معنی حکومت، ریاست و داوری، مصلحت و تدبیر، عقوبت و مجازات و تنبیه، و تربیت به کار رفته است.
دانشمندان اسلامی گفتهاند «سیاست به معنی روش اداره جامعه است؛ به گونهای که مصالح مادی و معنوی یکایک مردم تحقق یابد» و به دیگر سخن «سیاست، آیین کشورداری است»، لذا در این تعریف در سیاست قداست نهفته است و بر خلاف پندار رایج، با نیرنگ و فریب دادن دیگران همراه نیست. در این جا دو برداشت مثبت و منفی از سیاست به وجود میآید (نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام، ۱۵ و ۱۶). ریاست، حکومت و سیاست به خودی خود زشت نیست، بلکه حسن و قبح آن تابع اهدافی است که رؤسا و سیاست مداران تعقیب میکنند (سویزی، علیرضا، مدیریت در قرآن و سنت).
تفسیر: مقصود از تفسیر ،تبیین مراد استعمالی آیات قرآن و آشکار کردن مراد جدی آن، براساس قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره، است (ر.ک. به: رضایی اصفهانی، همان، ۲۲).
تاریخچه
قرآنکریم علاوه بر بیان اعتقادات و احکام فردی، به احکام اجتماعی، سیاسی و حقوقی توجه ویژه دارد. آیات سیاسی قرآن بر مبنای دخالت دین در سیاست پایهگذاری شدهاند از اینرو بسیاری از آیات به مسائل حکومتی و اصول سیاست داخلی و خارجی، و .... می پردازد.
از سویی قرآن ولایت الله و اطاعت از خدا و پیامبر و اولوالامر را در طول هم میداند و نظام سیاسی خاصی را پایهگذاری میکند و مقابل نظامهای سکولاریستی (جدایی دین از سیاست)، دمکراسی (مردم سالاری) و انسان مداری ... میایستد. پس ریشه بحث به خود قرآن و حتی پیش از آن باز میگردد، زیرا هر چند نبوت و حکومت دو امر جدا هستند، اما این گونه نیست که جمعپذیر نباشند، چون این دو در مورد برخی انبیا جمع شد (جوادی آملی، عبدالله، معارف، ش ۲۲، ص۲۲).
مسئله برداشتهای سیاسی از آیات قرآن در تاریخ تشیع کم و بیش مطرح بوده است تا این که در قرن ۱۳ هـ ق «شیخ محمد نجفی» در دائرة المعارف بزرگ فقهی خود «جواهر الکلام» به مسئله ولایت فقیه پرداخت. وی میگوید:
«ظاهر عمل و فتوای اصحاب یعنی فقهای امامیه این است که به صورت عمومیت به ولایت فقیه معتقدند و آن را از مسلّمات بلکه از ضروریات میدانند» (جواهر الکلام، ۱۶، ۱۷۸).
در استدلال به این امر میگویند: «زیرا اگر ولایت عامه فقیه نباشد، اکثر امور متعلق به شیعه معطل میماند» (همان، ۲۱، ۳۹۷).
ملا احمد نراقی در کتاب «عواید الایام» به این مسئله پرداخته و نوزده روایت را بر شمرده که در آنها از فقها با عناوینی چون ورثةالانبیاء؛ امناء الرسل؛ خلیفة رسولالله؛ حصونالاسلام و... یاد شده است (ولایی، عیسی مبانی سیاست در اسلام، ۲۵۵). کلینی (اصول کافی، ۱، ۶۷) نیز روایات بسیاری از جمله مقبوله ابن حنظله را یادآور شده است، مبنی بر این که برای اختلاف کسی را انتخاب کنید که حدیث ما را روایت میکند، حلال و حرام را میشناسد و احکام ما را میداند. باید به حکمیت او راضی شوید، چون من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم.
امام خمینی; با نگرش کلامی نسبت به ولایت فقیه، آن را با دلیل عقلی و کلامی شکوفا کرد. وی مبحث ولایت فقیه را از قلمرو فقه بیرون آورد. ولی فقیه را جانشین امام معصوم معرفی کرد. ولایت فقیه را از مهمترین احکام الهی شمرد و آن را بر جمیع احکام فرعی الهی مقدم داشت. امام در این رابطه حکومت را فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت دانست که در برخورد با جمیع معضلات اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی، بر اساس مصلحت و مفسده و با تکیه بر دو عنصر زمان و مکان، ضروری است.
مفسران قرن اخیر نیز چون شیخ محمد عبده، سید محمد رشید رضا، سید محمد قطب، سید محمد حسین طباطبایی، محمد طاهر ابن عاشور، سید محمود طالقانی، و دکتر وهبه زحیلی هر کدام به گونهای به معارف اجتماعی قرآن توجه کردهاند و به تناسب به طرح مختلف بحثهای دامنهداری پیرامون دیدگاه قرآن درباره اجتماع، سیاست، اقتصاد و فرهنگ و....پرداختهاند.
جدای از این تفاسیر کتابهای متعددی به عنوان تکنگاری و تفسیر موضوعی در این حوزه نگاشته شده است، از جمله: حقوق و سیاست در قرآن، از محمد تقی مصباح یزدی و سیاست و حکومت در قرآن، کاظم قاضی زاده.
حوزه سیاست و حکومت یکی از حوزه های اجتماعی است. عناوینی چون: نظام الحکم فی الاسلام؛ والنظم السلامیة در تالیفات اندیشمندان عرب زبان هست. موضوعاتی چون حاکمیت، شورا، خلافت، ملک، سیاست خارجی، عدالت اجتماعی، ... نیز از این موضوعات است.
مبانی تفسیر سیاسی
۱. سیاست با قدرت، مالکیت و فرمان راندن همگام است، پس سیادت و فرمانروایی مطلق خداوند اولین و مهمترین مطلب در نظام سیاسی و بینش قرآنی است. سیادت و فرمانروایی مطلق ذات ربوبی بر این اندیشه کلامی استوار است که در ورای آگاهی و حقوق هر فرد و جامعه بر خویش، منبع آگاه، فیض رسان و دارای حقی هست که هم آگاهی و احاطهاش بر خیر و صلاح انسان از او بیش تر است Gوَاللَّهُ مِن وَرَائِهِم مُحِیطٌF؛ و رعایت او و رضایتش نسبت به رضای دیگران سزاوارتر است و همو مولای واقعی است. نه تنها عالم تکوین از آن اوست و نه تنها مالک یوم الدین است، که مالک حقیقی آسمانها و زمین میباشد و ملکیت یکی از راههای زمینه ساز جواز تصرف است.
Gقُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِی الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِكَ الخَیْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌF؛ (آل عمران / ۲۶) «بگو: «بار خدایا! خداوندِ فرمانروایى (و هستى)! به هر كه (شایسته بدانى و) بخواهى، فرمانروایى مىبخشى؛ و از هر كه بخواهى، فرمانروایى را باز مىستانى؛ و هر كه را بخواهى، عزّت مىدهى؛ و هر كه را بخواهى، خوار مىگردانى؛ (همهى) نیكى(ها) تنها به دست توست؛ كه تو بر هر چیزى توانایى».
این آیه، ثابت میکند که تدبیر جامعه از راه قانونگذاری، تعیین قاضی و نصب حاکم و ولی امر مخصوص اوست، زیرا او هم از شئون تدبیر انسانها و بخشی از تدبیر جهان است که به خدای متعال اختصاص دارد (مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، ۱۲۳).
۲. یکی از مبانی اصولی در گرایش سیاسی در تفسیر قرآن، تفکیکناپذیری سیاست از دین، اصالت دیانت و پیروی سیاست از دیانت است. بیتردید قرآن به شأن اجتماعی، سیاسی، فرهنگی زندگی بشر توجه ویژه دارد.
یکی از ادله پیوند دین و حکومت، استلزام خطابات عمومی قرآن است که وظایفی را بر عهده جامعه گذاشته است. قرآن واجبات و تکالیفی را بر دوش جامعه گذاشته که امت اسلامی مخاطب آن است، از جمله جهاد با مشرکان، امر به معروف و نهی از منکر، فراهم آوردن ساز و برگ جنگی، و.... (برخی آیات عبارت است از: بقره/ ۱۹۰، حجرات/ ۹، انفال/ ۶۰، آل عمران/ ۱۰۴، مائده/ ۳۸)، بنابراین جامعه باید قدرت و دولت مقتدری تشکیل دهد و این مهم را به آن واگذارد.
دلیل دیگر، وجود احکام خاص، نهادهای ویژه و راهبردهای جزئی سیاسی در قرآن است. موارد متعددی از احکام ویژه (مانند دیات، حدود، قصاص و...) و به طور کلی احکام جزایی و قضایی هست و وجود نهادهایی چون امر به معروف و نهی از منکر و تشویق به آمادگی نظامی در برابر دشمن وجهاد با کفار و منافقان و... که همه انکار ناپذیرند و مستلزم دخالت در سیاست هستند.
۳. مبانی کلامی مفسر، یعنی مبانی اعتقادی که با استدلال پذیرفته میشوند و شامل مباحثی چون توحید، معاد، امامت و عدل و... میباشند، تاثیر بسیار مهمی در اندیشه سیاسی متفکران دارند.
۴. مهمترین بحث در علم کلام، «توحید» و «حاکمیت انحصاری خداوند» است. این اعتقاد پایه عقاید دیگر از جمله عقاید سیاسی است و به عبارت دیگر مشروعیت حکومت اسلامی، نه بر محور اراده فرد یا افراد و نه اراده اکثریت مردم؛ بلکه بر اساس اراده الله است و به یقین خداوند ارادهای جز تامین مصالح بندگانش ندارد (سویزی، علیرضا، همان،۴۰).
۵. از دیدگاه قرآن، نظام سیاسی و حقوقی، هدف نهایی نیست، بلکه وسیلهای است برای هدف نهایی نظام اخلاقی. هدف آفرینش کمال و سعادت همه انسانهاست؛ نه یک فرد، پس باید همگان حق استفاده از همه نعمتهای مادی ومعنوی را داشته باشند، اما در مقام عمل زمانی که بخواهند از نعمتهای خدادادی بهره بگیرند تزاحم و کشمکش پدید میآید. برای از میان برداشتن تزاحم و کشمکشها تعیین حدّ و مرز برای افراد و گروهها ضرورت می یابد، تا هر فرد یا گروه به اندازهای از مجموع نعمتهای خدا بهره برداری کند که بهترین نظام تحقّق یابد (مصباح یزدی، محمد تقی، همان، ۴۶).
۶. مسایلی مانند «احقاق حق»، «بسط عدالت»، «آزادیهای مشروع»، «تعلیم وتربیت»، «ایجاد بستر مناسب رشد فرد و جامعه» (نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام ، ۲۰) که از اهداف متوسط نظام سیاسی و حقوقی در قرآن است، مورد توجه مفسر سیاسی است.
۷. در نگاه سلبی، نظام سیاسی قرآن از هر گونه فریب، دروغ، نیرنگ، خدعه و سایر مظاهر شیطانی به دور است و بر مبنای نفی هر گونه ظلم، استبداد، استثمار و استعباد و مبتنی بر قسط و عدل میباشد.
۸ . سیاست در قرآن، در حقیقت، راه بردن انسان در مسیر هدایت وکمال فرد و جامعه همراه با رعایت مصالح دنیا و آخرت و حذف موانع در مسیر رسیدن به سعادت راستین است.
۹. مبانی حقوق و آزادی سیاسی در قرآن در جهت «آفرینش آزاد» مردم از سوی خداست و نباید بنده دیگری، جز خدای یگانه، باشند و از نظر اجتماعی نیز در تعیین سرنوشت خود حق دارند.
۱۰. منبع سیاست و حقوق: کتاب، سنت، اجماع و دلیل عقل است، اما تنها منبع حقوق در اسلام «اراده تشریعی الهی» است. اهمیت کتاب و سنت از آن جهت است که هر دو نشانگر اراده تشریعی الهیاند (مصباح یزدی، همان، ۶۰).
ویژگیهای تفسیر سیاسی قرآن
۱. در گرایش سیاسی تفسیر قرآن، به آیاتی که مسایل اجتماعی، سیاسی، حقوقی و ولایی را مطرح میکند، بیشتر بها میدهند.
۲. در این گرایش مفسر کار خود را همیشه از مشاهده نوعی بینظمی و مشکل که در جامعه و جهان وجود دارد، آغاز میکند و بعد از تشخیص مشکل به جستوجوی راههای حل مشکل میپردازد و در نهایت الگوی خود را برای درمان مشکلات از آیات قرآن ارائه میدهد و میکوشد به دین وسیله بحرانهای مهم جامعه را حل و فصل نماید (فوزی، یحیی، اندیشه سیاسی امام خمینی، ۲۰). وی در ریشه یابی علت مشکلات ملل مسلمان به ضرورت تشکیل حکومت و قدرت سیاسی پی میبرد و علت تشکیل حکومت را از مباحث عقلی و نقلی دریافت میکند. در واقع او در پی تبیین وضع موجود و ارائه راه حل برای مشکلات و الگو برای رسیدن به جامعه آرمانی است. چگونگی تبیین وضع موجود و درک صحیح از چرایی مشکل، به عوامل مهمی (مانند: نوع جهان بینی، معرفت شناسی، انسان شناسی و مبانی فقهی و کلامی مفسر) بستگی دارد که تاثیر به سزایی در تفسیر آیات سیاسی میگذارند.
۳. پرسشهایی که او مطرح میکند، عبارت است از این که چه کسی باید حکومت کند؛ چرا باید از حکومت پیروی کرد؛ چگونه میتوان برای اداره جامعه تصمیم صحیح اتخاذ کرد (همان، ۱۸)؛ آیا قرآن آموزههای سیاسی دارد و آیا در این باره راهبردهایی را تعلیم میدهد؟
۴. هدف مفسر سیاسی، تنها توضیح علمی نیست، بلکه تغییر واقعیت، همراه با سرزنش یا تایید اخلاقی است. در واقع هدف مفسر با گرایش سیاسی، یافتن راههای کار آمدی حوزه سیاسی و اداره بهتر جامعه از آیات قرآن میباشد (فوزی، یحیی، همان، ۱۸).
۵. مفسر در این گرایش به حجیت عقل اعتقاد دارد و از روش تفسیر عقلی (به معنای اخص) بهره میبرد.
۶. در گرایش سیاسی، گرایش علوم اجتماعی به معنای اعم، به وضوح نمایان است. مفسر گاه مسائلی را که در امتهای پیشین اتفاق افتادهاند بررسی میکند و از میان آن تعدادی اصول و قواعد کلی که راهنمای زندگی اجتماعیاند، استخراج میکند و آنها را برای بهبود وضع جامعه ارائه میدهد.
۷. در تفسیر سیاسی قرآن احکام سیاسی و حقوقی همراه با احکام اخلاقی بیان میشود، چون همه احکام سیاسی و حقوقی اسلام باید در چار چوب اخلاق واقع شود؛ مانند آیه ۷ سوره مائده. از آن جا که نظام حقوقی، سیاسی اسلام کاملا بر مبانی دینی ـ از جمله اعتقاد به توحید و معاد ـ مبتنی است، اخلاق و حقوق دو جزء مهم از کل دین را میسازند و نیز در اساسیترین معارف نظری دین ریشه دارند (مصباح یزدی، محمد، همان، ۴۵).
۸ . به مسئله وحدت مسلمانان بر اساس آیه Gوَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواF؛ «و همگى به ریسمان خدا، تمسّك جویید و پراكنده نشوید» توجه خاص دارند. و کمتر به سبک های ادبی و لغوی روی آوردهاند.
۹. مفسران در این تفاسیر به جهتگیریهای عصری در مبارزه با دشمنان اسلام به ویژه اسرائیل و استعمار گران غربی روی آوردهاند. و در تفاسیر خود بر خطر دشمنان اسلام تاکید میکنند.
۱۰. مفسران در گرایش سیاسی از بیانی ساده و روان که برای همگان قابل فهم باشد، بهره بردهاند.
روششناسی
تفسیر سیاسی میتواند به سبک تفسیر ترتیبی یا موضوعی انجام شود. در تفسیر سیاسی نباید از شیوه تحمیل بر قرآن استفاده کرد، چون به تفسیر به رأی منتهی میشود، اما میتوان از شیوه استخدام علوم سیاسی برای فهم بهتر آیات قرآن یا استنباط نظام سیاسی از قرآن استفاده کرد. البته گاهی هم میتوان به نظریهپردازی قرآنی در حوزه سیاست دست یافت، مثل مشروعیت از بالا به پایین Gأَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْF؛ «خدا را اطاعت كنید و فرستاده [خدا ] و صاحبان امرتان را اطاعت کنید». هم چنین میتوان مبانی سیاست را بر اساس قرآن شکل داد.
معرفی تفاسیر با گرایش سیاسی
«گرایش» تاثیر باورهای مذهبی، کلامیِ جهتگیریهای عصری و سبکهای پردازش در تفسیر قرآن است که بر اساس ذوق، سلیقه و تخصص علمی مفسر شکل میگیرد، بنابراین بیشتر باید در تفاسیر جامع دنبال گرایش سیاسی بود. ما چند نمونه از تفاسیری را که رگههای گرایش سیاسی در آنها قویتر است، معرفی میکنیم.
الف) تفسیر فی ظلال القرآن: این کتاب اثر سید ابن قطب ابراهیم الشاذلی (م: ۱۳۸۶هـ .ق) است. فی ظلال القرآن یکی از تفاسیری است که با گرایش سیاسی و اجتماعی نگاشته شده است و هدفش احیای نهضت اصیل اسلامی است. برخی از اهداف سید قطب عبارتاند از:
۱. پر کردن شکاف عمیق بین مسلمانان عصر وی و قرآن.
۲. شناساندن رسالت علمی، سیاسی قرآن.
۳. تبیین غیرت دینی و روحیه جهادگری؛ آن گونه که مورد نظر قرآن است.
۴. تربیت اسلامی و قرآنی مسلمانان.
۵. نشان دادن راههای وحدت به مسلمانان.
نمونههایی از تفسیر
۱) او در اثبات لزوم شورای مسلمانان در تفسیر آیه Gوَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْF؛ (شوری / ۳۸) مینویسد:
«از ویژگیهای مؤمنان پیش و پس از تشکیل دولت، مشورت است، چون شورا مانند نماز است؛ نسبت به مسلمانان، اگر مؤمن نمیتواند نماز را ترک کند، شورا را نیز نمی تواند وانهد؛ به ویژه در امور عمومی که به مصالح امت متعلق است» (سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۱۹۰).
۲) آیه شریفه Gإِنَّ اللّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ...F؛ (نساء/ ۵۸) «به راستى خدا به شما فرمان مىدهد امانتها را به اهلش برگردانید و هنگامى كه میان مردم حکم میرانید، به عدالت داورى كنید»، را دلایل لازم بودن عدالت ورزی در عرصه داخلی و بین المللی میداند. وی مینویسد:
«نص آیه حکم عادلانه بین مردم را به صورت مطلق بیان میکند و شامل همه انسانها میشود؛ نه تنها عدالت بین مسلمانان و نه تنها عدالت با اهل کتاب، بلکه با سایر مردم، عدالت ورزی حق هر انسانی است. تمام بشریت بر این وصف مجتمع میشوند: چه مومن و چه کافر، دوست و دشمن، سفید و سیاه، عرب و عجم.»
۳) سید قطب درباره پایبندی دولت اسلامی در وفای به عهد و پیمان های بینالمللی و نفی پیمان شکنی مینویسد:
«گرچه دولتهای غیر اسلامی برای حفظ مصالح خود به نقض پیمان و خیانت متوسل میشوند، دولتی با دولت دیگر پیمان میبندد، ولی پس از آن که دولتهای پیشرفته را پیدا میکند، به نقض عهد با دولتهای هم پیمان مبادرت میورزد؛ ولی اسلام چنین شیوهای را مجاز نمیداند و به طور جزم به وفای به عهد نظر میدهد و به گرفتن پیمان بر غیر از مسیر نیکوکاری و تقوی راضی نمیشود و هرگونه عهد و قرارداد را که بر مبنای گناه و سرکشی بسته شود و بر حق کشی از انسانها مبتنی باشد و به فریب دولتها و ملتها بینجامد، از اساس برنمیتابد؛ پس دنیایی که در آن رهبری انسانیت را اسلام به عهده گیرد چه دنیای با آرامش و اطمینانی است و چه روابط سالم فردی و اجتماعی خوبی دارد (همان، ۴، ۲۱۹۲).
۴) سید ذیل آیه Gیَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا...F؛ (مائده / ۸) «اى كسانى كه ایمان آوردهاید! قیامكنندگان براى خدا، [و] گواهىدهندگان به دادگرى باشید؛ و كینهورزى گروهى، شما را وا ندارد كه عدالت نكنید؛ عدالت بورزید»، مینویسد:
«عدالت خالصانه که جماعت مسلمان همراه با شهادت الله اجرا میکنند، از هر گونه مصلحت اندیشی ،هوا پرستی و عاطفه ورزی به دور است؛ گرچه آن را مصلحت جماعت، امت و یا دوست بنامند و تنها رضا و تقوای الهی را در نظر دارد و بس» (همان، ۲، ۷۷۴).
ادامه دارد...