پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابهجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلتباری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند.
موضوع تملق و چاپلوسی و عواقب فردی و اجتماعی و نیز اخروی آن بهعنوان یک رذیله اخلاقی مورد ابتلای بسیاری از جوامع انسانی بوده و به هر میزان این صفت رذیله میان آحاد جامعه بیشتر باشد، به همان میزان سرنوشت اجتماعی آن مردم بهسوی قهقرا و سیر انحطاطی پیش میرود.
تعریف تملق و چاپلوسی
چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد.
تعریف و تمجید بیش از حد و نیز ستایش افرادی که شایستگی آنرا ندارند و یا حداقل در این حد نیستند، تملقگویی است. تملقگویان افراد بیهنر و بیتلاش و ضعیفالنفسی هستند که بهخاطر حقارت شخصیتی و طمعورزی، دور تملق دوستان جمع میشوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آنها سوءاستفاده کنند.
تملق دوستان هم هرچند در مصدر کاری باشند یا دارای ثروتی و یا قدرتی، افراد حقیرالنفسی هستند که فاقد قدرت و تهذیب نفس واقعی میباشند و دوست دارند بیش از آنچه هستند و انجام میدهند به نظر آیند و مورد تمجید و تشویق دیگران واقع شوند.
تملق دوستان و تملقگویان مثل دو تیغه قیچی، افراد صالح و توانمند را به حاشیهها میرانند و بهرهدهی آنها را به مردم و اجتماع قطع میکنند.
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابهجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان برابر رفتار و گفتار ذلتباری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند.
خداوند متعال در آیه ۱۸۸ سوره آلعمران در رابطه با تملق و چاپلوسی فرموده است: «لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ البته گمان مبر کسانىکه بدانچه کردهاند شادمانى مىکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند قطعاً گمان مبر که براى آنان نجاتى از عذاب است [که] عذابى دردناک خواهند داشت».
با نگاهی به تعریف چاپلوسی و تملق میتوان دریافت که چاپلوسی در زیرمجموعه ثنا و مدح و حمد قرار میگیرد، با این تفاوت که حمد و ثنا به دسته مثبت و منفی تقسیم میشود.
اگر ثنا و مدح و ستایش برپایه صداقت و بیان حقیقت و واقعیت باشد، امری پسندیده است؛ اما اگر از صداقت و حقیقت بیرون برود و چیزی که در شخص نیست بیان شود یا فضیلتی را داراست ولی در آن حد و اندازه نیست و شخص بیش از آنچه استحقاق دارد مورد توجه و نظر قرار میگیرد و ستوده میشود، در آن صورت این ثنا و حمد بهعنوان تملق و حمد دروغین قلمداد شده و مذموم و ناپسند شمرده میشود.
امیرمؤمنان علی(ع) در حکمت ۳۳۹ نهجالبلاغه در بیان معیار ارزش حمد و ثنا و جدا کردن آن از دو راه افراط و تفریط دیگر یعنی تملق و حسادت میفرماید: «الثناء بأکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عی او حسد؛ ثنا و ستایش بیش از استحقاق، تملق است و کمتر از استحقاق، ناتوانی و حسادت است».
همچنین در آیه ۱۵۱ سوره انعام نیز فرموده است: «قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بهحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد».
واژه «ملق» در این آیه بهمعنای چاپلوسی است. این واژه در قرآن به شکل املاق برای بیان نداری و مشکل مالی آمده است؛ اما اینکه چرا در قرآن به انسان ندار، نسبت املاق میدهد از آن روست که انسان ندار برای کسب درآمد به چاپلوسی و تملق رو میآورد. هر انسان بیمایهای برای رسیدن به مایه میکوشد تا با تملق به آن برسد. از اینرو در توصیف این دسته از افراد ندار عنوان «املاق» را بهکار میبرد؛ زیرا کسانیکه از روی املاق(نداری) یا خشیه املاق(ترس از نداری) کودکان خویش را میکشند، انسانهای سستمایه از نظر مادی و معنوی هستند.
به هر حال، در فرهنگ قرآنی، واژه «ملق» که بهمعنای چاپلوسی است بهمعنای نداری بهکار رفته است؛ زیرا آدم ندار به چاپلوسی گرفتار میشود و تملقگو میشود.
آثار تملقگویی و چاپلوسی
در اسلام برای اینکه این تمایل نابهجا - ستایش بدون عمل - کور شود، از هرگونه تملق و چاپلوسی منع شده است. از اینرو، ستایش و ستودن کسی که در انجام دادن وظایف شرعی یا اجتماعی، سهلانگار است، چاپلوسی و تملق نام دارد. این کار، نوعی آفت زبانی است و نکوهیده بودن آن در سخنان هدایتگر رهبران معصوم اسلام(ع) آشکارا بیان شده است؛ چراکه تملقگویی و چاپلوسی، ستایش شوندگان دروغین را فخرفروشی و خودبین بار میآورد و برای ستمگران و خیانتکاران نیز، نوعی تأیید و تشویق عملی بهشمار میآید.
در مقابل گروهی از افراد، از چاپلوسی دیگران، مغرور میشوند و خود نیز به باوری بیاساس از خویش میرسند. اینان در وظایف و مسئولیتهای خود، سستی و خیانت روا نمیدارند و در عین حال؛ خود را وظیفه شناس، امانتدار و فداکار در راه مردم میپندارند و از آنان انتظار تایید و سپاسگزاری دارند.
امام علی(ع) در بیان آسیبهایی که تملق و چاپلوسی برای فرد و جامعه بهدنبال دارد، میفرماید: «کثره الثناء ملق یحدث الزهد و یدنی من العزه؛ بسیار ستایش کردن از افراد، چاپلوسی است که تکبر را سبب میشود و شخص را از عزت دور میسازد».
از آیات قرآنی به دست میآید که بسیاری از رذایل اخلاقی از تملقگرایی برمیخیزد. از جمله اینکه عجب و غرور و انتظار تملق از مردم، ریشه در تملقگرایی دارد و همین مساله موجبات هلاکت قطعی فرد و جامعه را بهدنبال خواهد داشت.
از نظر قرآن، هرگونه تحلیل و تفسیر نابجا نسبت به هرکس و هر موردی محکوم است و نمیبایست کسی اینگونه رفتار کند، چرا که هلاکت خود و دیگران را موجب میشود. البته آنچه خطرش برای مردم و جامعه بیشتر است، توقع حمد است، نه توقع شکر و مدح؛ زیرا در حمد، نوعی ستایش آمیخته با پرستش نهفته است از اینرو خداوند در نقد تملقگویی از واژه حمد استفاده میکند و میفرماید که «اینان دوست دارند تا ستایش شوند و محمود گردند». (آلعمران، آیه ۱۸۸)
بنابراین، تملق و چاپلوسی موجب هلاکت گوینده و شنونده آن میشود؛ زیرا از یکسو، ستایش شونده را به فخرفروشی و کبرورزی وامیدارد و از سویی دیگر، عزت نفس را از گوینده میگیرد. این مسئله از عقده حقارت و پایین بودن اعتماد به نفس ناشی میشود.
از آنجا که فرد متملق، در خود احساس بیارزشی میکند، برای جلب توجه، به چاپلوسی دیگران پناه میآورد. چنین شخصی به برخی افراد این فرصت را میدهد که از تملق و ستایش دیگران لذت ببرند و در مقابل، آنان را به رنج از عقده حقارت نیز میاندازد. بدین ترتیب، با دامن زدن به این تملقها، خود نیز احساس رضایت میکند و در عین حال در خود کمبینی زیانباری بهسر میبرد.
روش برخورد با متملق
مناسبترین روش برای مبارزه با رفتارهای تملقآمیز، بیاعتنایی به تملق گوینده است. پیامبر اکرم(ص) در نکوهش چاپلوسی و مدح بیجا میفرمایند: «احثوا التراب علی وجوه المداحین؛ بهصورت چاپلوسان خاک بپاشید».
به هر حال تملقگویی و چاپلوسی بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی که اگر در جامعه بهویژه میان مسئولان و دولتمردان راه یابد، موجبات بسیاری از رذائل پست اخلاقی دیگر میشود و امکان بازسازی به فرد و جامعه نمیدهد و تباهی و فساد را در چهرههای گوناگون گسترش میدهد و بسیاری از آثار و پیامدهای مخرب از جمله موارد پیش گفته را سبب میشود. بنابراین، بر شنوندگان تملق لازم است که به شدت با متملق و چاپلوس برخورد کنند و اجازه رشد چاپلوسی را در جامعه ندهند.
منبع: خبرگزاری بین المللی قرآن