به حكم عقل و ضرورت ادیان، هدف بعثت و كار انبیا (ع) تنها مسأله گویى و بیان احكام نیست. این طور نیست كه مثلًا مسائل و احكام از طریق وحى به رسول اكرم (ص) رسیده باشد، و آن حضرت و حضرت امیر المۆمنین و سایر ائمه (ع) مسألهگوهایى باشند كه خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احكام را بدون خیانت براى مردم نقل كنند؛ و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار كرده باشند تا مسائلى را كه از انبیا گرفتهاند بدون خیانت به مردم برسانند، و معناى الفقهاء امناء الرسل این باشد كه فقها در مسأله گفتن امین باشند.
در حقیقت، مهمترین وظیفه انبیا (ع) برقرار كردن یك نظام عادلانه اجتماعى از طریق اجراى قوانین و احكام است، كه البته با بیان احكام و نشر تعالیم و عقاید الهى ملازمه دارد. چنانكه این معنا از آیه شریفه به وضوح پیدا است: لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ(۱)
هدف بعثتها به طور كلى این است كه مردمان بر اساس روابط اجتماعى عادلانه نظم و ترتیب پیدا كرده، قد آدمیت راست گردانند. و این با تشكیل حكومت و اجراى احكام امكانپذیر است. خواه نبى خود موفق به تشكیل حكومت شود، مانند رسول اكرم (ص)، و خواه پیروانش پس از وى توفیق به تشكیل حكومت و برقرارى نظام عادلانه اجتماعى را پیدا كنند. خداوند متعال كه در باب خمس مىفرماید: وَ اعْلَموُا أنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنّ للَّهِ خُمُسَهُ و لِلرّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى ....( ۲) یا درباره زكات مىفرماید: خُذْ مِنْ امْوالِهِمْ صَدَقَةً(۳)... یا درباره خراجات دستوراتى صادر مىفرماید، در حقیقت رسول اكرم (ص) را نه براى فقط بیان این احكام براى مردم، بلكه براى اجراى آنها موظف مىكند. همان طور كه باید اینها را میان مردم نشر دهد، مأمور است كه اجرا كند. مالیاتهایى نظیر خمس و زكات و خراج را بگیرد و صرف مصالح مسلمین كند؛ عدالت را بین ملتها و افراد مردم گسترش دهد، اجراى حدود و حفظ مرز و استقلال كشور كند، و نگذارد كسى مالیات دولت اسلامى را حیف و میل نماید.
فقها در اجراى قوانین و فرماندهى سپاه و اداره جامعه و دفاع از كشور و دادرسى و قضاوت مورد اعتماد پیامبرند
اینكه خداوند رسول اكرم (ص) را رئیس قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است: أطیعوُا اللَّهَ وَ أطیعوُا الرّسُولَ وَ أُولی الأَمْرِ مِنْكُمْ (۴)
مراد این نبوده كه اگر پیغمبر اكرم (ص) مسأله گفت، قبول كنیم و عمل نماییم. عمل كردن به احكام، اطاعت خداست. همه كارهاى عبادى و غیر عبادى كه مربوط به احكام است اطاعت خدا مىباشد. متابعت از رسول اكرم (ص) عمل كردن به احكام نیست، مطلب دیگرى است. البته اطاعت رسول اكرم (ص) به یك معنا اطاعت خداست، چون خدا دستور داده از پیغمبرش اطاعت كنیم.
اگر رسول اكرم (ص)، كه رئیس و رهبر جامعه اسلامى است، امر كند و بگوید همه باید با سپاه اسامه(۵) به جنگ بروند، كسى حق تخلف ندارد(۶). این امر خدا نیست، بلكه امر رسول است. خداوند حكومت و فرماندهى را به آن حضرت واگذار كرده است، و حضرت هم بنا بر مصالح به تدارك و بسیج سپاه مىپردازد؛ والى و حاكم و قاضى تعیین مىكند، یا بركنار مىسازد. فقها در اجراى قوانین و فرماندهى سپاه و اداره جامعه و دفاع از كشور و دادرسى و قضاوت مورد اعتماد پیامبرند.
بنا بر این، الفقهاء امناء الرسل یعنى كلیه امورى كه به عهده پیغمبران است، فقهاى عادل موظف و مأمور انجام آنند. گرچه عدالت اعم از امانت است و ممكن است كسى در امور مالى امین باشد اما در عین حال عادل نباشد، لكن مراد از امناء الرسل كسانى هستند كه از هیچ حكمى تخلف نكنند، و پاك و منزه باشند، چنانكه در ذیل حدیث مىفرماید:
مهمترین وظیفه انبیا (ع) برقرار كردن یك نظام عادلانه اجتماعى از طریق اجراى قوانین و احكام است، كه البته با بیان احكام و نشر تعالیم و عقاید الهى ملازمه دارد. چنانكه این معنا از آیه شریفه به وضوح پیدا است: لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ
ما لم یدخلوا فی الدنیا. یعنى تا هنگامى كه به منجلاب دنیاطلبى درنیامدهاند. پس اگر فقیهى در فكر جمعآورى مال دنیا باشد، عادل نیست، و نمىتواند امین رسول اكرم (ص) و مجرى احكام اسلام باشد. فقط فقهاى عادلند كه احكام اسلام را اجرا كرده نظامات آن را مستقر مىگردانند، حدود و قصاص را جارى مىنمایند، حدود و تمامیت ارضى وطن مسلمانان را پاسدارى مىكنند. خلاصه، اجراى تمام قوانین مربوط به حكومت به عهده فقهاست: از گرفتن خمس و زكات و صدقات و جزیه و خراج، و صرف آن در مصالح مسلمین تا اجراى حدود و قصاص كه باید تحت نظر مستقیم حاكم باشد- و ولىّ مقتول هم بدون نظارت او نمىتواند عمل كند حفظ مرزها و نظم شهرها- همه و همه.
همان طور كه پیغمبر اكرم (ص) مأمور اجراى احكام و برقرارى نظامات اسلام بود و خداوند او را رئیس و حاكم مسلمین قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است، فقهاى عادل هم بایستى رئیس و حاكم باشند، و اجراى احكام كنند و نظام اجتماعى اسلام را مستقر گردانند.
پی نوشت :
۱ - به درستى كه پیامبران خود را با نشانههاى روشن فرستادیم و با آنها كتاب و میزان نازل كردیم تا مردم عدالت را به پا ندارند. (حدید / ۲۵).
۲ - پس بدانید از هر چه آنچه غنیمت بردید، یك پنجم آن براى خدا و پیامبر و نزدیكان وى و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است. (انفال / ۴۱).
۳- از اموالشان صدقه بگیر. (توبه / ۱۰۵).
۴ - خدا را اطاعت كنید و پیامبر و كسانى را از بین خودتان كه ولى امر هستند اطاعت كیند. (نساء / ۵۹).
۵ - اسامه بن زیدبن حارثه (- ۵۴ هجرى قمرى) در اسلام به دنیا آمد، پدر و مادرش هر دو از بندگان آزاد شده پیامبر بودند. ایشان در آخرین سال حیات خود (سال دهم هجرى) اسامه را در حالى كه بیش از بیست سال نداشت به فرماندهى سپاهى از مهاجرات و انصار برگزید كه به سوى شام و فلسطین (روم) گسیل شده بودند.
۶- اشاره است به سخن پیامبر به سخن پیامبر (ص) در وقت روانه كردن سپاه همراه اسامه كه فرمود: جهزوا جیش اسامه، لعن الله من تخلف عنها (لشكر اسامه را ساز و برگ آماده كنید، خدا لعنت كند كسى را كه با این لشكر همراهى نكند) الملل و النحل، ص ۱۴، مقدمه چهارم.
بخش اعتقادات شیعه تبیان