آیا در آیات و یا در روایات معصومین علیهم السلام آمده است که قرآن مجید یک موجود زنده است؟
قرآن,قرآن مجید,روایات,معصومین,موجود زنده,شبهه,شبهه قرآنی,کلام الله,جوادی,وحی
باید ابتدا دقت کنیم که اولاً تعریف و شناخت ما از «موجود زنده» چیست؟ و ثانیاً تعریف و شناخت ما از قرآن کریم چیست؟ و بعد ببنیم که آیا قرآن کریم موجود زنده هست یا خیر؟
الف - اگر منظور از موجود زنده، این باشد که مثلاً دست و پا و چشم گوش داشته باشد، نفَس بکشد و تغذیه کند و مثل جاندارانی که میشناسیم باشد، خیر اینگونه نیست.
ب – اگر منظور از قرآن کریم، کتابی متشکل از چند صفحه کاغذ مسطور بین دو جلد باشد، اصلاً چنین چیزی نازل نشده است، بلکه وحی نازل شده و سپس کتابت شده است. پس این قرآنی که به صورت کتاب در اختیار ماست، اگر چه محترم و مقدس است، اما کتاب و جسم جامد است. میتوان آن را جا به جا کرد، در کتابخانه جای داد، روی سر گذاشت و یا مثل آن کشیش امریکایی، به آتش کشید و یا در دهها میلیون نسخه تکثیر نمود.
ج – اما اگر منظور از موجود زنده، یک حقیقت وجودی باشد، بله، نه تنها قرآن کریم، بلکه هر چیزی که از عدم به عرصهی وجود میآید، دیگر وجود یافته است. یک سخن، یک حرف، یک تسبیح، یک ذکر، یک نماز، یک تلاوت ... و حتی یک گناه نیز، وقتی پدید میآید، وجود مییابد و زنده است. چنان چه حضرت آیتالله جوادی آملی میفرمایند: «گناه یک عمل زنده است، موجود زنده نیز هم حیات دارد، هم تولید نسل می کند و هم گناهان دیگر را باعث میشود و هم در دنیا و آخرت آبروی انسان را به خطر میاندازد.»، حال چطور ممکن است که گناه، یک عمل زنده و موجودِ حی باشد، اما قرآن کریم نباشد؟
د – وقتی خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: این قرآن آیین دارد - هدایت کننده است – شفا و رحمت است – ظالمین را به خسران بیشتر میاندازد – این کتاب حکیم است و در امّ الکتابی است که نامش نزد ما علیّ حکیم میباشد (وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ – الزّخرف، ۴) و ...، معلوم میشود که قرآن کریم حیّ است، کار انجام میدهد، باذن الله هادی و شافی و حکیم است. وقتی میفرماید: قرآن نور است - حبل الله است – حجةالله، آیتالله و وجهالله است - باقی است – باذن الله زنده کننده است – ظاهر و باطن دارد و ...؛ یعنی قرآن کریم موجود زنده (حیّ) میباشد.
ﻫ – گاهی به ظاهر قرآن کریم توجه میکنیم، البته که کلام الله است و تجلی علم، حکمت و مشیّد الهی در قالب کلام است؛ گاهی به حقیقت قرآن توجه میکنیم، میبینیم که این کتاب، تعریف کلامی یک حقیقت وجودی و عینی است.
وقتی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله که اخذ کننده و ابلاغ کننده قرآن کریم است، در سخنان خود (به ویژه خطبه غدیر)، دهها آیه از قرآن کریم را تلاوت مینماید و در تأویل میفرماید که مصداق این آیات، من و علی و امامان علیهم السلام هستیم – وقتی میفرماید سوره حمد من هستم و پس از من علی (ع) – وقتی میفرماید: صراط مستقیم من هستم و پس از من او – وقتی حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «منم قرآن» و در خصوص آیهای دال بر شکایت رسول الله صلوات الله علیه و آله در قیامت از امتش به خاطر مهجور قرار دادن قرآن کریم میفرماید: «منم آن قرآنی که متروک ماند» و ...، پس حقیقت قرآن، موجود زنده است.
معنای بهشت در قرآن:
راوی میگوید: نزد امام صادق (علیه السلام) بودیم، کسی در مجلس گفت: از خداوند بهشت میطلبم. امام صادق (علیه السلام) فرمود: شما در بهشتید. پس از خدا بخواهید شما را از آن جا بیرون نکند. عرض کردیم: فدایتان گردیم، ما در دنیا هستیم [چطور میشود در بهشت باشیم] حضرت فرمود: آیا به امامت ما اقرار ندارید؟ گفتند: آری. پس امام (علیه السلام) فرمود: این معنای بهشتی است که هر کس به آن اقرار کرد، در بهشت است، پس از خداوند بخواهید شما را از آن محروم نکند.» (محاسن البرقى ۱/۱۶۱)
یک آیه و یک حدیث در بیان باطن یا تأویل:
امام محمد باقر علیه السلام در بیان معنای باطنی آیه ۳۰ سوره ملک:«قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْرا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِین - بگو: به من خبر دهید، اگر آب [آشامیدنى] شما [به زمین] فرو رود، چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟» فرمودند: «إذا فَقدتُم إمامِکُم فَلم تَروهُ فَما ذا تَصنَعون -هنگامی که امامتان را از دست بدهید و او را نبینید ،چه خواهید کرد؟» ( فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۵، ص ۲۰۶) – این است که فرمودهاند: تأویل این آیه، حضرت مهدی سلام الله علیه میباشند. پس قرآن موجود زنده است.
تأویل قرآن، وجود غینی خارجی:
آیت الله جوادی آملی: «تاویل در قرآن کریم هم به تعبیر که از مقوله الفاظ و مفاهیم ذهنی است اطلاق شده و هم برای عین خارجی که متن تحقق و واقعیت است استفاده شده ،و بر این اساس وقتی گفته می شود همه قرآن تاویل دارد این تاویل ممکن است هم یک سلسله معانی ذهنی باشد که مفاهیم قرآن به آنها بر می گردد و هم وجودی عینی و خارجی باشد که قرآن کریم در قیامت در آن حقیقت ظهور می کند، این دو معنای تاویل قابل جمعند و یکدیگر را نفی نمی کنند.پس تاویل که از «اول» و رجوع است می تواند به معنای ارجاع مفهوم به مفهوم دیگر باشد و هم به معنای ارجاع مفهوم به عین خارجی و نیز ارجاع مثال به ممثل.» (جوادی آملی،قرآن در قرآن، ص ۴۲۵)