قرآن، کتاب جاویدان خداوند و قانون اساسى اسلام، معجزه بزرگ و یادگار ماندگار پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله، و نخستین مرجع عقاید و احکام و اخلاق و آداب و شعایر اسلامى است خداوند در این کتاب، گنجینه هاى معارف و رازهاى سر به مهر حقایق، راه و روش هاى سعادت و دستورالعمل هاى هدایت و تشریع را به ودیعت نهاده است. قرآن، راهنماست و چراغ راه، شفاست و درمان، براى همه مردم و بخصوص براى مؤمنان. خداوند در آیه ۵۷، سوره یونس مى فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ/ اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده، و درمان آنچه در سینه هاست، و هدایت و رحمت براى مؤمنان».
پس علاقه مندان به قرآن باید قدر این نعمت بزرگ را که مایه سعادت دنیا و آخرت است دانسته، در عمل به احکام دینیه و دستورات اخلاقیه آن اقدام نموده و در نشر آن کوشش کنند. چنانچه مردم از آیات قرآنى که در دسترس آنان است رویگردان شوند از درک حقایق و معارف آن، خود را بى بهره نموده و در صحنه قیامت بار سنگینى بر دوش مى کشند و به صورت محروم از رحمت، محشور خواهد شد. خداوند در این باره می فرماید: «مَنْ اعْرَضَ عَنْهُ فَانَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وِزْراً خالِدینَ فیهِ وَ ساءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ حِمْلًا/ کسانى که از آن (قرآن) روى بگردانند روز قیامت بار سنگینى بر دوش مى کشند در حالى که جاودان، در آن خواهند بود و بد بارى است براى آنها در روز قیامت» (طه/ ۱۰۰ و ۱۰۱)
اعراض به اصطلاح، پشت پا زدن و ترک عمل به آن است بر کسى صادق است که دستورات قرآن را عمل نکند مثلا یکى از دستورات قرآن حجاب است بى حجابى اعراض از او است، یکى نماز است یکى روزه است و غیر اینها.
عیاشى در ذیل حدیثى روایت نموده از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: شنیدم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: جبرئیل نازل شد بر من و گفت: «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِکَ فِتْنَةٌ قُلْتُ فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا فَقَالَ کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ بَیَانُ مَا قَبْلَکُمْ مِنْ خَیْرٍ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَکُمْ وَ حُکْمُ مَا بَیْنَکُمْ وَ هُوَ الْفَصْلُ لَیْسَ بِالْهَزْلِ مَنْ وَلِیَهُ مِنْ جَبَّارٍ فَعَمِلَ بِغَیْرِهِ قَصَمَهُ اللَّهُ وَ مَنِ الْتَمَسَ الْهُدَى فِی غَیْرِهِ أَضَلَّهُ اللَّه.../ به زودى فتنه اى در میان شما ظاهر مى شود، عرض کردم اى رسول خدا! راه نجات از آن چیست؟ فرمود: قرآن است که اخبار پیشینیان و آیندگان و داورى میان شما در آن است، آن کلامى است که حق را از باطل جدا مى کند، جدى است و شوخى نیست، هر ستمگری آن را ترک کند خداوند او را درهم مى شکند و هر کس هدایت را در غیر آن جستجو کند خداوند گمراهش مى سازد» (تفسیر عیاشی ج۱ ج ۳ فی فضل القرآن).
امام نهم، حضرت جواد علیه السلام نیز در نامه ای که به سعد الخیر نوشت عاقبت رویگردانی از قرآن را اینگونه بیان کرده است:
«کُلُ أُمَّةٍ قَدْ رَفَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ عِلْمَ الْکِتَابِ حِینَ نَبَذُوهُ وَ وَلَّاهُمْ عَدُوَّهُمْ حِینَ تَوَلَّوْهُ»
هر جماعتى چون کتاب (قرآن) را کنار نهند، خدا علم کتاب را از ایشان مى گیرد و چون دشمن خود را دوست بدارند، او را بر آنان فرمانروا خواهد کرد.
سپس ایشان به دو نمونه از نمونه هاى رویگردانی از قرآن اشاره می کنند:
نمونه نخست: اداء حروف و تغییر دادن حدود آن
«وَ کَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْکِتَابَ أَنْ أَقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ فَهُمْ یَرْوُونَهُ وَ لَا یَرْعَوْنَهُ وَ الْجُهَّالُ یُعْجِبُهُمْ حِفْظُهُمْ لِلرِّوَایَةِ وَ الْعُلَمَاءُ یَحْزُنُهُمْ تَرْکُهُمْ لِلرِّعَایَةِ»
از نمونه هاى کنار نهادن قرآن، آن است که حروف آن را (به هنگام خواندن) درست ادا کنند و حدود آن را تغییر دهند؛ قرآن را مى خوانند ولى احکامش را مراعات نمى کنند و نادانان به جهت آنکه الفاظ را حفظ کرده اند دلخوشند و علما به جهت آنکه (حقایق و احکام آن را) رعایت نکرده اند اندوهگینند.
نمونه دوم: واگذاری تفسیر قرآن به ناآگاهان
«وَ کَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْکِتَابَ أَنْ وَلَّوْهُ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ فَأَوْرَدُوهُمُ الْهَوَى وَ أَصْدَرُوهُمْ إِلَى الرَّدَى وَ غَیَّرُوا عُرَى الدِّینِ ثُمَّ وَرَّثُوهُ فِی السَّفَهِ وَ الصِّبَا فَالْأُمَّةُ یَصْدُرُونَ عَنْ أَمْرِ النَّاسِ بَعْدَ أَمْرِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ عَلَیْهِ یُرَدُّونَ فَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا وَلَایَةُ النَّاسِ بَعْدَ وَلَایَةِ اللَّهِ وَ ثَوَابُ النَّاسِ بَعْدَ ثَوَابِ اللَّهِ وَ رِضَا النَّاسِ بَعْدَ رِضَا اللَّهِ فَأَصْبَحَتِ الْأُمَّةُ کَذَلِک» (کافی چاپ إسلامیه ج۸ ص ۵۳ رسالة أبی جعفر ع إلى سعد الخیر).
نمونه دیگر از کنار نهادن قرآن آن است که کار (بیان و تفسیر آن را) به دست کسانى مى سپرند که علم آن را ندارند، این است که آنان را به پیروى هواى نفس وامىدارند و به پستى مى کشانند، دستگیره هاى دین را تغییر مى دهند و کتاب خدا را به دست سفیهان و کودکان مى سپارند؛ در اینجا است که مردم به جاى آنکه به فرمان خدا کار کنند، به فرمان چنین کسانى کار مى کنند و این براى کسانى که این گونه ستمى روا داشتند، بد نتیجه اى است، یعنى: دوستى مردم به جاى دوستى خدا، و پاداش مردم به جاى پاداش خدا، و خرسندى مردم به جاى خرسندى خدا! پس (در چنین احوالى است) که امت بدین صورت (که گفته شد) در مى آید.
این محروم کردن مردم از آشنایى با مفسران واقعى قرآن، نتایج شوم خود را بر جاى گذاشت و آن خزانه علم را مُهر شده به پشت پرده غیبت برد. با این زمینه خالى از مفسران حقیقى قرآن، بسیارى از جاهلان و نااهلان دست به کار تفسیر قرآن و بیان معانى آن شدند، تا آنجا که گاهى به عنوان بیان باطن آن عرض اندام مى کردند. باز هم لطف خداوند شامل حال مؤمنین حقیقى شد که ائمه علیهم السلام، خزانه داران علم الهى هر از چند گاهى در فرصت هاى مناسب آن پارچه در هم پیچیده مهر شده را باز مى کردند و کلماتى اطمینان دهنده بر قلب ها از آن مى خواندند و دریچه هاى کوچکى از قرآن به روى ما باز مى کردند.
یادداشت: سید مهدی سیدمرادی