شجره طيّبة يا موجود بابركت و پاك، همچون درختى پاكيزه است؛ و درخت پاكيزه چند ويژگى اساسى دارد:- پويا و رشد يابنده است، نه جامد و بى حركت؛- ميوه، شكوفه، گل، سايه و منظره اش پاك و نيكو ست؛- داراى نظام حساب شده و اصل و فرع آن مشخص است؛- اصل و ريشه اش ثابت و مستحكم است و تندبادها به آن آسيبى نمى رساند؛- شاخه هاى آن سر بر آسمان كشيده و به طرف درجات بالا مى رود و از هوا و نور كافى استفاده مى كند و از آلودگى به دور است؛- درختى پر بار است.
أَلَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ * تُؤْتِی أُکلَها کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ[۱]
ترجمه:
آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت و شاخه آن در آسمان است؟! میوه های خود را هر زمان به اذن پروردگارش می دهد، و خداوند برای مردم مثلها می زند شاید متذکر شوند، (و پند گیرند).
تفسیر: شجره طیبه و شجره خبیثه
در اینجا صحنه دیگری از تجسم حق و باطل، کفر و ایمان، طیب و خبیث را ضمن یک مثال جالب و بسیار عمیق و پرمعنی بیان کرده، و بحث های آیات گذشته را که در این زمینه بود تکمیل می کند. نخست می فرماید:" آیا ندیدی چگونه خدا مثالی برای کلام پاکیزه زده، و آن را به شجره طیبه و پاکی تشبیه کرده است"؟ (أَلَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ). سپس به ویژگیهای این شجره طیبه (درخت پاکیزه و پر برکت) می پردازد و به تمام ابعاد آن ضمن عبارات کوتاهی اشاره می کند.
منظور از «کلمه طیبه» چیست؟
بعضی از مفسران آن را به کلمه توحید و جمله لا اله الا اللَّه تفسیر کرده اند. در حالی که بعضی دیگر آن را اشاره به اوامر و فرمانهای الهی می دانند. و بعضی دیگر آن را ایمان می دادند که محتوا و مفهوم لا اله الا اللَّه است.
و بعضی دیگر آن را به شخص" مؤمن" تفسیر کرده اند. و بعضی روش و برنامه های سازنده را در تفسیر آن آورده اند[۲] ولی با توجه به وسعت مفهوم و محتوای کلمه طیبه می توان گفت همه اینها را شامل می شود، زیرا" کلمه" به معنی وسیع همه موجودات را در بر می گیرد، و به همین دلیل بر مخلوقات" کلمة اللَّه" گفته می شود[۳]
و" طیب" هر گونه پاک و پاکیزه است، نتیجه اینکه این مثال هر سنت و دستور و برنامه و روش و هر عمل و هر انسان و خلاصه هر موجود پاک و پر برکتی را شامل می شود، و همه اینها همانند یک درخت پاکیزه است با ویژگی های زیر:
۱- موجودی است دارای رشد و نمو، نه بی روح، و نه جامد و بی حرکت، بلکه پویا و رویا و سازنده دیگران و خویشتن (تعبیر به" شجره" بیانگر این حقیقت است).
۲- این درخت پاک است و طیب اما از چه نظر؟ چون انگشت روی هیچ قسمتی گذارده نشده مفهومش این است از هر نظر منظره اش پاکیزه، میوه اش پاکیزه، شکوفه و گلش پاکیزه، سایه اش پاکیزه، و نسیمی که از آن برمی خیزد نیز پاکیزه است.
۳- این شجره دارای نظام حساب شده ای است ریشه ای دارد و شاخه ها و هر کدام ماموریت و وظیفه ای دارند، اصولا وجود" اصل" و" فرع" در آن، دلیل بر حاکمیت نظام حساب شده ای بر آن است.
۴-" اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است" به طوری که طوفانها و تند بادها نمی تواند آن را از جا برکند و توانایی آن را دارد که شاخه های سر به آسمان کشیده اش را در فضا در زیر نور آفتاب و در برابر هوای آزاد معلق نگاه دارد و حفظ کند، چرا که شاخه هر چه سرکشیده تر باشد باید متکی به ریشه قوی تری باشدأَصْلُها ثابِتٌ
۵- شاخه های این شجره طیبه در یک محیط پست و محدود نیست بلکه بلند آسمان جایگاه او است، این شاخه ها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته، آری" شاخه هایش در آسمان است" (وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ).
روشن است هر قدر شاخه ها برافراشته تر باشند از آلودگی گرد و غبار زمین دورترند و میوه های پاکتری خواهند داشت، و از نور آفتاب و هوای سالم بیشتر بهره می گیرند، و آن را به میوه های طیب خود بهتر منتقل می کنند[۴] ۶- این شجره طیبه شجره پربار است نه همچون درختانی که میوه و ثمری ندارند بنا بر این مولد هستند و" میوه خود را می دهد" (تُؤْتِی أُکلَها).
۷- اما نه در یک فصل یا دو فصل، بلکه در هر فصل، یعنی" هر زمان" که دست به سوی شاخه هایش دراز کنی محروم بر نمی گردی (کلَّ حِینٍ ).
۸- میوه دادن او نیز بی حساب نیست بلکه مشمول قوانین آفرینش است و طبق یک سنت الهی و" به اذن پروردگارش" این میوه را به همگان ارزانی می دارد (بِإِذْنِ رَبِّها).
مراد از شجره طیبه در روایات اسلامی
در کتاب کافی از امام صادق (ع) در تفسیر جمله" کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ" چنین نقل شده است: رسول اللَّه اصلها و امیر المؤمنین فرعها، و الأئمة من ذریتها اغصانها، و علم الأئمة ثمرها، و شیعتهم المؤمنون ورقها، هل فیها فضل؟ قال قلت لا و اللَّه، قال: و اللَّه ان المؤمن لیولد فتورق ورقة فیها و ان المؤمن لیموت فتسقط ورقة منها: " پیامبر ص ریشه این درخت است و امیر مؤمنان علی ع شاخه آن، و امامان که از ذریه آنها هستند شاخه های کوچکتر، و علم امامان میوه این درخت است، و پیروان با ایمان آنها برگهای این درختند سپس امام فرمود: آیا چیز دیگری باقی ماند؟ راوی می گوید: گفتم نه، به خدا سوگند! فرمود: به خدا قسم هنگامی که یک فرد با ایمان متولد می شود برگی در آن درخت ظاهر می گردد و هنگامی که مؤمن راستین می میرد برگی از آن درخت می افتد"![۵]در روایت دیگری همین مضمون از امام صادق ع نقل شده و در ذیل آن می خوانیم که راوی سؤال کرد، جمله«تُؤْتِی أُکلَها کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» مفهومش چیست؟ امام فرمود: اشاره به علم و دانش امامان است که در هر سال از هر منطقه به شما می رسد[۶] در روایات دیگری می خوانیم که: «شجره طیبه» پیامبر و علی و فاطمه و فرزندان آنها است و" شجره خبیثه" بنی امیه است [۷] در بعضی از روایات نیز نقل شده که شجره طیبه درخت نخل و شجره خبیثه بوته حنظل است [۸] و در هر حال در میان این تفسیرها تضادی وجود ندارد و همچنین در میان آنها و آنچه در بالا از عمومیت معنی آیه ذکر کردیم هماهنگی برقرار است، چرا که اینها مصادیق آن هستند.[۹]
نكتهها و اشارهها:
۱.مفسران در مورد «كَلمهى طَيّبة» چند ديدگاه دارند:
الف) كلمهى توحيد و جملهى «لا اله الّا اللَّه»؛
ب) دستورات الهى، و برنامههاى سازنده؛
ج) ايمان يا شخص مؤمن.
اما «كلمه» معناى وسيعى دارد كه شامل همهى موجودات مىشود؛[۱۰] پس مىتوان گفت كه «كلمهى طيبه» شامل همهى اين معانى مىشود؛ يعنى هر گونه دستور و برنامه و روش و عمل پاكيزهى هر انسان پاك و هر موجود پربركتى «كلمهى طيّبة» است.
۲.«كلمهى طيّبة» يا موجود بابركت و پاك، همچون درختى پاكيزه است؛ و درخت پاكيزه چند ويژگى اساسى دارد:
- پويا و رشد يابنده است، نه جامد و بىحركت؛
- ميوه، شكوفه، گل، سايه و منظرهاش پاك و نيكوست؛
- داراى نظام حساب شده و اصل و فرع آن مشخص است؛
- اصل و ريشهاش ثابت و مستحكم است و تندبادها به آن آسيبى نمىرساند؛
- شاخههاى آن سر بر آسمان كشيده و به طرف درجات بالا مىرود و از هوا و نور كافى استفاده مىكند و از آلودگى به دور است؛
- درختى پربار است؛
- در هر زمان ثمر مىدهد و دست به سوى هر شاخهاش دراز كنى محروم برنمىگردى؛
- ميوه دادنش بر اساس قوانين آفرينش و رخصت الهى است.[۱۱]اين ويژگىهاى درخت پاكيزه است كه در كلمهى توحيد و انسان موحّد و برنامههاى سازندهى آنها نيز وجود دارد. آرى؛ رادمردان بزرگ و با ايمان حياتشان مايهى بركت و مرگشان موجب حركت است و آثار و شاگردانشان سازندهاند.
۳.در احاديث اسلامى از امام صادق عليه السلام روايت شده كه در تفسير اين آيه فرمودند: پيامبر ريشهى اين درخت است و على عليه السلام شاخهى آن و امامان كه از نسل آنها هستند، شاخههاى كوچكترند و دانش امامان ميوهى اين درخت است و پيروان با ايمان برگهاى آن هستند.[۱۲]و در برخى ديگر از احاديث فرمودند:درخت پاكيزه، پيامبر، على، فاطمه و فرزندان آنها هستند و درخت ناپاك، بنى اميه هستند.[۱۳]البته اين گونه احاديث منافاتى با عموميت معناى آيه ندارد و مصداقهاى كامل آيه را بيان مىكند.
آموزه ها و پيام ها:
۱.به مثالهاى قرآن نظر كنيد (و در آنها بينديشيد) تا متذكّر شويد (و حق و باطل را بشناسيد).
۲.انسانهاى پاك، گفتار پاك، عقيدهى پاك و رهبران پاك، پايههايى محكم و شاخههاى پربار دارند.[۱۴][۱۵]
پی نوشت ها
[۱] سوره ابراهیم آیات ۲۴-۲۵
[۲] به تفسيرهاى مجمع البيان و قرطبى و فى ظلال و تفسير فخر رازى مراجعه شود.
[۳] درباره كلمه و مفهوم آن در ذيل آيه ۱۱۵ سوره انعام جلد پنجم تفسير نمونه صفحه ۴۱۱ بحث كردهايم.
[۴] اين موضوع مخصوصا در ميوههاى يك درخت كاملا آشكار است ميوههايى كه بر شاخههاى بالاى درخت مىرويند از ميوههايى كه بر شاخههاى پائين درخت مىرويند هم سالمترند و هم رسيدهتر و مطبوعتر!.
[۵] نور الثقلين جلد ۲ صفحه ۵۳۵.
[۶] تفسير نور الثقلين جلد ۲ صفحه ۵۳۸ و ۵۳۵.
[۷] تفسير نور الثقلين جلد ۲ صفحه ۵۳۸ و ۵۳۵.
[۸] تفسير در المنثور طبق نقل الميزان در ذيل آيه مورد بحث.
[۹] تفسير نمونه ؛ ج۱۰ ؛ ص۳۴۰
[۱۰] در مورد« كلمه» ذيل آيهى ۱۱۵ سورهى انعام سخن گفتيم
[۱۱] تفسير نمونه، ج ۱۰، ص ۳۳۲- ۳۳۳
[۱۲] تفسير فرات كوفى، ص ۲۱۹؛ تفسير عياشى، ج ۲، ص ۲۲۴؛ كافى، ج ۱، ص ۴۲۸ و تفسير نور الثقلين، ج ۲، ص ۵۳۵
[۱۳] المناقب، ج ۱، ص ۲۸۰ و تفسير نورالثقلين، ذيل آيه
[۱۴] رضايى اصفهانى، محمدعلى، تفسير قرآن مهر، ۲۴جلد، پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن - ايران - قم، چاپ: ۱، ۱۳۸۷ ه.ش.
[۱۵] تفسير قرآن مهر ج۱۱ ۶۷
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.