آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

زمان ورود تفسیر آیه تطهیر به عصمت اهلبیت ـ علیه السلام ـ در تفاسیر شیعه

در رابطۀ با این آیه، معتبرترین كتاب‌های شیعه و اهل‌سنت هنگام بیان شأن نزول آیه، آن را در وصف اهل‌بیت ـ علیهم السلام ـ دانسته‌اند، و در احادیث اهل تسنن است كه وقتی این آیه نازل شد، ام سلمه كه یكی از زنان پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است، می‌آید خدمت حضرت و می‌گوید كه: یا رسول‌الله! آیا من هم جزء اهل‌بیت شمرده‌ می‌شوم یا نه؟ می فرماید: تو به خیر هستی ولی جزء اینها نیستی، مدارك این مطلب هم یكی و دو تا نیستند و در روایات اهل سنت زیاد است.

در آیات سورۀ احزاب كه به زنان پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خطاب شده هستند، ضمیر‌ها همه مؤنث است مثل: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاة الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَینَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِیلا(۱) معلوم است كه مخاطب زن‌های پیامبرند و بعد از چند آیه یك مرتبه ضمیر مذكر می‌شود كه : ...إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرا(۲) در این جا كلمه اهل بیت آورده است، ولی قبلا «نساء النبی» دارد، در آیات قبل همه تكلیف و خوف و رجا بود و در آیه تطهیر بالاتر از مدح است و می‌خواهد مسألۀ تنزیه آنها از گناه و معصیت را بگوید.

نه تنها روایت ائمه ما گفته‌اند كه این آیه ما قبل با ما بعدش دارد و مخاطب و مضمونش غیر از آنهاست، بلكه اهل تسنن نیز هم این مطلب را روایت كرده‌اند.(۳)

ابو سعید خدری و انس بن مالك و و وائله بن اسقع و عایشه و ام سلمه گویند كه آیه مختص و ویژه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و علی و فاطمه و حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ است.(۴)

اما رمز این كار این است كه هم از اشارۀ خود آیه قرآن و هم در روایات ائمه ما به همین مطلب اشاره شده است، و آن این است كه در میان دستوارات اسلامی هیچ دستوری نبوده است، مثل مسألۀ خاندان پیغمبر و امامت امیر المؤمنین و خصوصیت خاندان پیغمبر كه این همه كم، شانس اجرا داشته باشد به این معنا كه به دلیل تعصباتی كه در عمق روح مردم عرب وجود داشت، آمادگی بسیار بسیار كمی برای این مطلب به چشم می‌خورد با این كه به پیغمبر اكرم راجع به امیرالمؤمنین دستور می‌رسد، حضرت همیشه این بیم و نگرانی را داشت كه اگر بگوید منافقینی كه قرآن پیوسته از آنها نام می‌برد می‌گویند ببینید دارد برای خانوادۀ خودش نان می‌پزد، در صورتی كه رسم و شیوۀ پیغمبر در زندگی این بود كه در هیچ موردی برای خودش اختصاص قائل نمی‌شد، و اخلاقش این بود و دستور اسلام هم همین بود كه فوق العاده اجتناب داشت از این كه میان خودش و دیگران امتیاز قائل بشود، و همین جهت عامل بسیار بزرگی برای موفقیت پیغمبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود.

شاید سرّ این كه قرآن این آیات را با قرائن و دلائل ذكر كرده است این است كه هر آدم بی‌غرضی مطلب را بفهمد، ولی نخواسته مطلب را به صورتی در آورد كه آنهایی‌كه می‌خواهند تمرد بكنند، تمردشان به صورت تمرد در مقابل قرآن و اسلام در آید. و به شكلی در نیاید كه به معنای طرد قرآن در كمال صراحت باشد، اقلا یك پرده‌ای بتوانند برایش درست كنند و لذا آیه تطهیر را در وسط آن آیات قرار می‌دهد ولی هر آدم فهیم و عاقل می‌فهمد كه این چیز دیگری است.(۵)

قبل از بیان روایات از پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ در رابطۀ با تفسیر این آیه به عصمت، در مورد معنای عصمت توضیح مختصری را ارائه می‌دهیم:

عصمت به این معنی نیست كه خدا افراد بخصوصی از بشر را همیشه مراقبت می‌كند كه هر وقت اینها تصمیم می‌گیرند كه گناهی را مرتكب شوند، فورا جلویشان را می‌گیرد، چون اگر عصمت به این معنی باشد، برای كسی كمالی نیست، بلكه عصمت از گناه به معنای نهایت و كمال ایمان است، همان‌طوركه در جریان حضرت یوسف و زلیخا، یوسف به حكم این كه با ایمان بود و ایمان او یك ایمان كامل و در حد شهودی بود، و بدی و زیان این كار را می‌دید، همان ایمانی كه خدا به یوسف داده بود، مانع و نگهدارنده او از این كار بود، همان طور كه ما خود را از بالای ساختمان به زمین نمی‌اندازیم و به درون آتش نمی‌اندازیم. چون خطر و زیان آن برای ما ثابت و مجسم است.

و عصمت از گناه بستگی به ایمان انسان به گناه بودن آن گناه دارد، آن كسی كه می‌گوید: لو كشف الغطاء ما ازددت یقینی(۶) اگر پرده بیفتد بر یقین من افزوده نمی‌شود، قطعا معصوم از گناه است.(۷)

و لذا در روایت امام باقر ـ علیه السلام ـ رجس در آیه تطهیر را به معنای شك و تردید تفسیر كرده اند. و فرموده‌اند: رجس همان شك است و ما هیچ گاه در دینمان شك نمی‌كنیم.

و امام حسن(ع) در احتجاج با عمرو بن عاص فرمودند: به خدا قسم تو می‌دانی كه علی(ع) حتی یك لحظه در دین و خدا شك نكرد.(۸)

بلكه در تفسیر این آیه، روایات فراوانی از پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وجود دارد كه تصریح به عصمت شده است، پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به حضرت علی ـ علیه السلام ـ خطاب می‌كنند: یا علی! این آیه در حق تو و دو سبط من و ائمۀ از اولاد تو نازل شده است ـ پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تمام ائمه را نام می‌برند ـ و در پایان روایت آن حضرت ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: نام آنها بر عرش الهی نقش بسته است و من از آنها سؤال كردم، به من خطاب شد: یا محمد! ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ آنها امامان بعد از تو هستند كه مطهر و معصوم هستند و دشمنان آنها ملعون هستند.(۹)

ابن عباس در تفسیر این آیه از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل می‌كند كه پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: من و اهل‌بیتم پاك از آفات و گناهان هستیم.(۱۰)

بیهقی در كتاب «دلائل النبوه» به قول ابن عباس از پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ حدیث طولانی را نقل می‌كند كه پیامبراكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در پایان در تفسیر آیه تطهیر فرمودند: من و اهل‌بیتم از گناهان پاك و منزه هستیم.(۱۱)

امام صادق ـ علیه السلام ـ از پدرشان و ایشان از حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ نقل می‌كند كه فرمودند: خداوند ما را برتری بخشید، و چگونه چنین نباشد در حالی كه خدا در قرآن فرمود: جز این نیست كه خدا می‌خواهد كه از شما اهل‌بیت پلیدی را دور كند و شما را پاك گرداند،(۱۲) پس خداوند متعال ما را از زشتی‌ها و گناهان ظاهری و باطنی پاك گردانیده است.(۱۳)

پس معلوم شد كه اولا این آیه اختصاص به اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ دارد، و ثانیا تفسیر این آیه به عصمت اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ در زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ علیهم‌السلام ـ بوده است و اگر در كتب تفسیری بعد از غیبت به عصمت تفسیر شده است، برگرفته از این روایات بوده است.

پی نوشتها:

۱. احزاب :۲۸

۲. احزاب :۳۳

۳. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۶۴، ص۱۵۳تا ص۱۵۶.

۴. ترجمۀ تفسیر مجمع البیان ، مترجم دكتر احمد بهشتی و دیگران، انتشارات فراهانی، ‌چاپ اول، ۱۳۶۰ هـ . ش، ج ۲۰، ص۱۰۷.

۵. امامت و رهبری، ص۱۶۰

۶. عبدالحمید بن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، سال انتشار ۱۴۰۴هـ ، ج ۷، ص ۲۵۳.

۷. امامت و رهبری، ص ۱۷۵.

۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسۀ الوفاء، ۱۴۰۴هـ ، ج ۴۴، ص ۱۰۲، باب ۲۰.

۹. همان، ج ۳۵، ص۲۰۶، باب ۵.

۱۰. همان.

۱۱. فضل بن حسن طبرسی، امین الاسلام، اعلام الوری، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلامیه، ص۸.

۱۲. احزاب: ۳۳

۱۳. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات مؤسسۀ الوفاء، ۱۴۰۴هـ ، ج ۲۵، ص۲۱۳، باب ۷.

منبع: نرم افزار پاسخ ۲مرکز مطالعات حوزه.

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center