آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

راه اثبات جامعیت دین اسلام

جامعیت دین خاتم را می‌توان از دو راه اثبات كرد:

الف. دلیل عقلی.(۱) كه آن را با بیان چند مقدمه توضیح می‌دهیم:

۱. خداوند حكیم آدمی را برای رسیدن به كمال نهایی و سعادت جاودانه آفریده است.

۲. زندگی دنیا مقدمه زندگی آخرت است و سعادت و شقاوت ابدی در گرو چگونه زیستن در این جهان است. یعنی اعمال و رفتار ما در رسیدن به سعادت و یا محروم شدن از آن دخیل و مؤثّرند.

۳. شرط لازم برای سعادتمندی در جهان آخرت منوط به شناخت چگونگی رابطة اعمال با نتایج اخروی آن است. زیرا تا زمانی كه رابطة اعمال و رفتارها با نتایج اخروی و رابطة آنها با سعادت و شقاوت آدمی روشن نباشد چگونه می‌توان برنامة صحیح و همه جانبه‌ای برای زندگی این جهان پی‌ریزی كرد.

۴. ابزار عمومی شناخت (حس و عقل) از درك چگونگی روابط اعمال و رفتار دنیوی با نتایج اخروی ناتوان است. ضعف و نارسایی حس و عقل از بررسی ویژگی‌های این دو نوع ادراك هویدا می‌شود:

ـ برد و قلمرو شناخت ادراك حسی كه از راه حواس ظاهری و در اثر ارتباط با جهان مادی حاصل می‌شود، بسیار محدود است و تنها چیزهایی مورد ادراك حسی واقع می شوند كه با ما ارتباط پیدا می‌كنند، آن هم در حدّ ارتباطش و در زمانی كه این ارتباط برقرار است. پس به علت محدودیت برد ادراك حسی نمی‌توان توقع داشت كه به وسیلة آن مسیر صحیح زندگی در تمام ابعادش، و جنبة ‌ارزشی اعمال و رفتارمان ـ به ویژه رابطة اعمال انسان با نتایج اخروی آن‌ ـ را بشناسیم.

ـ امّا ادراكات عقلی. آن چه عقل به تنهایی و صرف نظر از تجربة خارجی درك می‌كند یك سلسله مفاهیم كلی خاص است كه اصطلاحاً به آنها بدیهیات اولیه می‌گویند. مانند محال بودن اجتماع نقیضین. این گونه مفاهیم نیز برای بازشناسی روابط پیش گفته كارایی ندارد. زیرا بدیهیات اولیه عقل بسیار محدود است و هرگز نمی‌تواند حكم روابط ما با خدا، خودمان با دیگران و محیط زندگی را تعیین كند و جنبة ارزشی آنها را بیان نماید.

ـ ادراكات تجربی نیز كه از همكاری حس وعقل حاصل می‌شود، در حدی است كه در دایرة تجربة انسان قرار گیرد، ولی آن چه جنبه ‌ماورای مادی دارد، در دام تجربه و آزمایش نمی‌افتد تا بتوانیم رابطه ماده و غیرماده را هم از راه تجربه اثبات كنیم.(۲) بنابراین شناخت پدیده‌های اخروی و كشف و درك رابطة اعمال و رفتار آدمی با نتایج اخروی آن و آگاهی از تأثیر اعمال آدمی در نیك بختی یا تیره‌روزی، نه توسط حس و نه عقل و نه حتی از همكاری آن دو حاصل نمی‌شود. و از سوی دیگر چنان كه گفتیم توانایی طراحی برنامه‌ای صحیح و جامع برای زندگی منوط به آگاهی و شناخت این تأثیر و تأثرها است. حال كه شناخت‌های عمومی و همگانی برای رسیدن به هدف و غایت خلقت ناكافی و نارسایند مقتضای حكمت خداوند این است كه با ارسال رسل و انزال كتب، برنامه‌ای جامع و كامل فراروی انسان قرار دهد تا آدمی بر اساس آن، راه صحیح زندگی و برنامة سعادت خود را بشناسد.

ب. دلیل نقلی. آیات متعددی بر جاودانگی و جهانی بودن قرآن دلالت دارند كه از آنها می‌توان جامعیت دین اسلام را ثابت نمود:

۱. جهانی بودن دین خاتم و جامعیت آنبرخی از آیات قرآن، اسلام را دین جهانی معرفی می‌كند كه خداوند آن را برای تمام بشریت هدیه كرده‌ است، نه برای یك گروه و یا منطقه خاصی، مانند:

قل یا ایها الناس انی رسول الله الیكم جمیعاً(۳) بگو ای مردم، من پیامبر خدا به سوی همة شما هستم. و ما ارسلناك الا رحمة للعالمین(۴) و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده‌ایم.

لازمة جهانی بودن دین خاتم آن است كه متناسب با جوامع مترقی دیگری غیر از جامعه جزیرة ‌العرب كه نیازهای بشری داشته و معارف در سطح بالاتری را می‌طلبید، نیز سخنی داشته باشد تا مایة هدایت و راهنمایی آنها نیز باشد، و این امر شاهدی بر جامعیت دین اسلام است.

۲. جاودانگی دین خاتم و جامعیت آنیكی از ویژگی‌های دین خاتم كه آن را از سایر شرایع دیگر ممتاز می‌كند «جاودانگی» آن است كه ظهورش توأم با پایان یافتن و مختومه شدن دفتر نبوت بوده است و احكام و تعالیم آن برنامة حیات بخشی را برای تمام انسانها در طول اعصار ارائه می‌دهد.

ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبیین(۵) محمد پدر هیچ یك از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.

تبارك الذی نزل الفرقان علی عبده لیكون للعالمین نذیراً(۶) بزرگ و خجسته است كسی كه بر بنده خود فرقان (= كتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرموده، تا برای جهانیان هشدار دهنده باشد.

حال كه قرآن آخرین دین الهی و آورندة آن خاتم پیامبران و تعالیم و احكام آن سند هدایت برای كل آدمیان و است و انسان ها نیز مكلف به وفاداری دایمی به آن هستند، ‌چنین انتظاری پیش می‌آید كه اسلام باید برای تمام انسانها در اعصار مختلف سخن داشته باشد و زمینه هدایت همه جوامع حتی پیچیده‌ترین آنها را فراهم و سعادت دنیوی و اخروی آنها را تأمین نماید.

البته آیات دیگری نیز برای جامعیت دین خاتم مورد استناد قرار گرفته مانند آیاتی كه تبیان بودن هر چیزی را در قرآن بیان می‌كنند:

و نزلنا علیك الكتاب تبیاناً لكلّ شیء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین(۷) و این كتاب را كه روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت‌گری است، بر تو نازل كردیم.

یكی از صفات عمومی قرآن این است كه بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن «تبیان لكل شیء» است و از آن جا كه قرآن كتاب تربیت و انسان سازی است، و برای تكامل فرد و جامعه، در همه ابعاد معنوی و مادی نازل گشته، منظور از «كل شی» در این آیه همه اموری است كه برای پیمودن این راه هدایت لازم است.(۸) به بیان دیگر آن چه كه در سعادت و هدایت انسان تا روز قیامت مؤثر است اعم از مسایل ارزشی و اخلاقی، معارف حقیقی مربوط به جهان بینی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و یا مسایل مربوط به جهان هستی، در آن بیان شده است.(۹)

روایات فراوانی نیز از معصومین دربارة جامعیت دین خاتم نقل شده كه ما در این جا فقط به ذكر برخی از آنها اكتفا می‌كنیم:

رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سفر حجة الوداع فرمود: ای مردم، هیچ چیزی نیست كه شما را به بهشت نزدیك و از آتش جهنم دور كند، مگر آن كه شما را به آن امر نموده‌ام، و هیچ چیزی نیست كه شما را به آتش جهنم نزدیك و از بهشت دور كند، مگر آن كه شما را از آن نهی كرده‌ام.(۱۰)

از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز نقل شده كه فرمود: همانا خداوند تبارك وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا سوگند كه رها نكرده چیزی را كه بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا كه كسی نمی‌تواند بگوید: ای كاش خداوند آن را در قرآن بیان می‌كرده و نكرده است.(۱۱)

پی نوشتها:

۱. البته متكلمین از این دلیل برای اثبات ضرورت نبوت و نیازمندی به وحی نیز استفاده می‌كنند.

۲. رك: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (راهنما شناسی)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۷۶، ج۴، ص۹ـ۳۰. و همان، آموزش عقاید، تهران، شركت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۰، درس بیست و دوم، ص۲۱۲ـ۲۱۸.

۳. اعراف:۱۵۸.

۴. انبیاء:۱۰۷.

۵. احزاب:۴۰.

۶. فرقان:۱. یوسف:۱۰۴.

۷. نحل:۸۹.

۸. مكارم شیرازی، ناصر، و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶.

۹. مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، انتشارات مدرسه معصومیه، بی‌جا، بی‌تا، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۷۲.

۱۰. كلینی، اصول كافی، كتاب فضل العلم، ج۱، باب ۱۸، حدیث ۵.

۱۱. حویزی، نور الثقلین، قم، مطبعه الحكمه، ج۳، حدیث ۱۷۴، ص ۷۴.

منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center