آیه ۵۴ سوره مباركه مائده می فرماید: ای كسانی كه ایمان آورده اید! هر كس از شما از آیین خود باز گردد، به خدا زیانی نمی رساند، خداوند در آینده جمعیتی را می آورد كه آن ها را دوست دارد و آن ها نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر كافران نیرومندند، آن ها در راه خدا جهاد می كنند و از سرزنش كنندگان هراسی ندارند این فضل خدا است كه به هر كس بخواهد و شایسته ببیند می دهد و فضل خدا وسیع و خداوند دانا است.
درباره این كه آیه ی فوق اشاره به چه اشخاصی می كند و منظور از این یاوران اسلام چه كسانی هستند كه خدا آن ها را به این صفات ستوده است، در روایات اسلامی و سخنان مفسران بحث بسیار دیده می شود.
بر اساس سیره قرآن كریم همیشه یك مفهوم كلّی و جامع را بیان می شود كه شامل مصادیق مختلفی خواهد بود، و از طرف دیگر برای جلوگیری از سوء استفاده منحرفین كه احیاناً مصادیق انحرافی را داخل در آن نكنند. در روایات اسلامی برای این آیه مصادیقی نقل شده است كه این ها رسالت بزرگ حمایت از دین را با این صفات به دوش می كشند و این مصادیق نخست حضرت علی ـ علیه السلام ـ و دوم حضرت مهدی (عج) و سوم قوم سلمان فارسی كه منظور ایرانیان است بیان شده است، علّامه بحرانی در تفسیر «البرهان» می فرماید: كسانی كه به ناحق، حق آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را غصب كردند و از دین برگشتند، خداوند در آینده قومی را می آورد كه آنها خدا را دوست دارند و خداوند آن ها، را. این آیه در مورد حضرت قائم (عج) و اصحاب او و كسانی كه جهاد می كنند و از هیچ چیزی هراس ندارند نازل شده است.(۱)
مصداق كامل در این آیه در زمان ما، وجود مقدس امام زمان (عج) است. زیرا: ۱ ـ ارتداد در دوره ی امام زمان (عج) شدیدتر از دوره ی امام علی ـ علیه السلام ـ است ۲ ـ همچنین «اذلّة علی المؤمنین« و «اعزة علی الكافرین» و «یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم»، مصداق كامل تر این مسائل در زمان حضرت و دوره غیبت او و زمان ظهورش می باشد.
اما در مورد آیه ی ۴۵ سوره ی قصص: وَ لكِنَّا أَنْشَأْنا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَیهِمُ الْعُمُر... ما اقوامی را در اعصار مختلف خلق كردیم كه زمان های طولانی بر آن ها گذشت، این آیه به دنبال داستان حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و فرعون از هنگام مخفی بودن ولادت حضرت موسی ـ علیه السلام ـ كه از اول سوره قصص شروع می شود، تا زمان پرورش وی در كاخ فرعون و سپس فرار آن حضرت و غیبت طولانی و برگشتن او در میان بنی اسرائیل و مبارزه با فرعون و هلاكت فرعون و نزول تورات است، و در نهایت نكاتی را متذكر می شود از جمله این كه این آیه اشاره به غیبت طولانی انبیاء می كند كه موجب شد آثار انبیا و هدایت آن ها از قلب ها و اندیشه هایشان محو شد.
شیخ صدوق در «اكمال الدین» در مقدّمه ی كتاب می نویسد كه: وجود مقدس امام عصر (عج) امر فرمودند كه: من كتابی را تألیف كنم و در آن داستان غیبت انبیای سابق را بنویسم تا مردم متذكر شوند و نسبت به غیبت آن حضرت شك و شبهه نكنند. شیخ بعد از بیان مطالبی، از غیبت حضرت ادریس شروع می كند تا به غیبت حضرت موسی ـ علیه السلام ـ می رسد، و بعد روایاتی در مورد غیبت حضرت موسی ـ علیه السلام ـ نقل می كند و آن را شبیه غیبت امام زمان (عج) معرفی می كند و طبق داستان سوره مباركه ی قصص كه در مورد حضرت موسی ـ علیه السلام ـ است آن را تطبیق به غیبت طولانی امام عصر (عج) می كنند.
بدیهی است كه ذكر آیه یاد شده به دنبال داستان حضرت موسی ـ علیه السلام ـ ، و اشاره به غیبت طولانی آن حضرت دارد كه در روایات فوق تصریح به غیبت آن حضرت و طول انتظار بنی اسرائیل و شدت بلای آنها در آن زمان شده است.(۲) در ادامه ی همین بحث شیخ صدوق نقل می كند كه ابی بصیر می گوید: من از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم كه فرمود: سنّت های پیامبران ـ علیهم السلام ـ در مورد غیبتشان دقیقاً در مورد قائم كه از خانواده ی ماست، واقع خواهد شد.(۳)
بنابراین، غیبت حضرت امام زمان (عج) می تواند مصداقی برای این آیة شریفه باشد.
پی نوشتها
۱. بحرانی، سید هاشم، تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات بعثت، ۱۴۱۵ ق، ج۲، ص ۳۱۵.
۲. ابوجعفر محمد بن علی معروف به شیخ صدوق، كمال الدین و تمام النعمه، بیروت، انتشارات مؤسسه ی علمی مطبوعات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۴۶.
۳. منبع قبلی، ج ۲، ص ۳۲۴.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.