آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

دلایل قرآنی و روایی و عقلی بر عصمت امامان اهل بیت

یكی از مسائل مهم و كلیدی مطرح در بحث امامت، موضوع عصمت امام و جانشینان پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است شیعه امامیه معتقد است كه یكی از شرائط اساسی امام، عصمت اوست و شخص غیر معصوم هرگز صلاحیت تصدی مقام امامت و جانشینی پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را ندارد.

این اعتقاد متكی بر دلائل مستحكم عقلی و نقلی (قرآن ـ سنت) است.

قبل از پرداختن به دلائل اثبات عصمت، لازم است توضیح اندكی در مورد مفهوم و معنای عصمت ذكر شود تا منشأ و قلمرو عصمت مورد نظر در باب امامت به خوبی روشن گردد:

در لغت كلمه «عصمت» از ریشه «عصم» به معنای منع، امساك و نگهداری، تفسیر شده است.(۱) در قرآن نیز این كلمه به همین معنا در چندین آیه بكار رفته است.(۲)

در اصطلاح متكلمین، عصمت عبارت است از ملكه و نیروی فوق العاده باطنی برخواسته از علم ویژه كه از سوی خداوند موهبت می شود و شخص معصوم را دائماً از هر گونه لغزش و خطائی مصونیت می بخشد.(۳) بر این اساس عصمت یك موهبت الهی است كه شخص را قادر به درك حقایق هستی و مشاهده ملكوت اشیاء نموده و صاحب آن با وجود قدرت بر انجام معصیت، دائما از گناه و خطای عمدی و سهوی خودداری می نماید.

اما دلائل عصمت امام ـ علیه السلام ـ بر اساس ترتیبی كه در سئوال مطرح شده است:

الف) دلائل قرآنی عصمتآیات قرآن كه برخی ناظر به مقام امامت و برخی نیز در شأن اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نازل شده است، دلالت بر لزوم عصمت امام دارد، در این جا به قسمتی از این آیات به عنوان دلائل وحیانی لزوم عصمت امام ـ علیه السلام ـ اشاره می نموده و توضیح و تفصیل مطلب را به كتب تفسیر ارجاع می دهیم.

۱. وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُك لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیتِی قَالَ لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ(۴)

در این آیه وقتی حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ از خداوند سئوال كرد كه آیا از نسل من كسی به مقام امامت خواهد رسید؟ پاسخ خداوند این است كه مقام امامت به ظالمین نخواهد رسید. مفاد آیه شریفه این است كه منصب امامت یك منصب الهی است كه فقط انسان های برگزیده و معصوم كه هرگز مرتكب ظلم نشده و نمی شوند به این مقام نائل خواهند شد، زیرا در آیه هر گونه ظلمی از چنین شخصی نفی شده است. ظلم نیز در قرآن به سه گونه ذكر شده است:

اول ظلم بنده نسبت به خداوند متعال مثل شرك كه از آن به ظلم بزرگ یاد شده است ان الشرك لظلم عظیم(۵).

دوم ظلم بر هم نوعان مثل: إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یظْلِمُونَ النَّاسَ وَیبْغُونَ فِی الأرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(۶).

سوم ظلم بر نفس مثل: فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ(۷) وَمَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ(۸) در آیه مورد بحث، ظلم به هر شكل آن از كسی كه متصدی مقام امامت است نفی شده است بنابراین اگر كسی در طول عمرش حتی مرتكب یك مورد از ظلم و معصیت بشود، مشمول آیه نخواهند شد. تنها كسی می تواند مصداق آیه باشد كه در تمام عمرش به هیچ نحوی مرتكب ظلم و خطا و عصیان نگردد و جز انسان معصوم هیچ كسی مصونیت مطلق از ظلم را ندارد. بر این اساس تنها كسی صلاحیت مقام امامت را دارد كه مطلقا از ظلم بدور باشد.

۲. أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكمْ(۹)در این آیه خداوند متعال امر به اطاعت از خدا و رسول و صاحبان امر (كسانی كه سرپرستی امور مردم را به عهده دارند) نموده است. با توجه به اینكه امر به اطاعت در این آیه مطلق ذكر شده است و از سوی دیگر وجوب اطاعت و پیروی از هر كدام از این سه مرجع یعنی خدا و رسول و صاحبان امر كه زمام امور را به دست دارند، مساوی و یكسان ذكر شده است، آیه دلالت روشن بر عصمت اولی الامر و سنخیت آنان با پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دارد زیرا اطاعت رسول همان اطاعت از خدا دانسته شده و اطاعت اولی الامر از سنخ اطاعت رسول ذكر شده و لذا با واو عطف شده است.

سیاق آیه نشان می دهد كه اولی الامر كسانی هستند كه منصب زمامداری و صاحب الامری را همانند رسول از ناحیه خداوند دریافت نموده اند و همانند رسول بر همگان ولایت و حق تبعیت دارند.

بنابراین امر به اطاعت مطلق از اولی الامر و قرار دادن آنان در ردیف اطاعت از خدا و رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دلالت بر عصمت اولی الامر دارد زیرا امر مطلق به اطاعت با امكان گناه و لغزش عملی اولی الامر قابل جمع نیست چون اگر اولی الامر حتی در یك مورد دچار گناه و خطا شود، مستلزم امر به اطاعت از عاصی و گناهكار خواهند بود و چنین چیزی بر خدا محال است كه امر به اطاعت از گناهكار نماید.

۳. إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنكمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكمْ تَطْهِیرًا(۱۰) مراد از «اهل البیت» در این آیه كه خداوند طهارت و پاكی آنان را از هر نوع پلیدی اراده نموده است، خانه معهود و اهل همان خانه است نه همه خانه های رسول خدا. بر اساس آنچه در احادیث از رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است این حدیث در شأن پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و پنج تن از خاندان او یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ نازل شده است. ابو سعید خدری از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت نموده است كه فرمود: آیه إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنكمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكمْ تَطْهِیرًا در مورد من و علی و فاطمه و حسن و حسین، نازل شده است.(۱۱) و این واقعه در خانه ام سلمه رخ داده است.(۱۲) مفاد آیه این است كه خداوند تكوینا اراده نموده است كه شما اهل بیت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را از هر گونه پلیدی و زشتی منزه و پاك گرداند و این معنا همان چیزی است كه ما از آن به عصمت و پاكی تعبیر می كنیم.

گرچه شأن نزول این آیه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و چهار نفر از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بوده است كه به اصحاب كسا و پنج تن آل عبا معروف شده است اما مضمون آیه بر سایر امامان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نیز تسری دارد و آن پنج نفر، مصادیق نخستین اهل بیت در آیه می باشند. امیر المومنین می فرماید: من در خانه ام سلمه بودم در خدمت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ كه آیه انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت نازل شد پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به من فرمود: این آیه درباره تو و فرزندت حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ و امامان بعدی كه از نسل تو به وجود می آیند، نازل شده است. گفتم یا رسول الله بعد از تو چند نفر به امامت می رسند؟ فرمود: بعد از من تو امام می شوی، بعد از تو فرزندت حسن...)(۱۳) حضرت در این حدیث نام تك تك امامان ۱۲ گانه را ذكر می فرماید.

ب) دلائل روائی عصمتدر احادیث و روایات زیادی، موضوع عصمت ائمه ـ علیهم السلام ـ مطرح شده است كه فقط دو نمونه را ذكر می كنم:

۱. شیخ صدوق در كتاب های خود این حدیث را نقل نموده است كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «انا و علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین، مطهرون معصومون»(۱۴) من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین، پاك و معصوم از گناه هستیم.

۲. امیر المومنین ـ علیه السلام ـ می فرماید: «انما الطاعة لله و لرسوله و لولاة الامر و انما امر بطاعة اولی الامر لأنهم معصومون مطهرون لا یأمرون بمعصیة. همانا حق اطاعت از آن خدا و رسول و صاحبان امراند. بدان جهت خداوند به اطاعت اولی الامر دستور داده است كه آنان معصوم از خطایند و به گناه امر نمی كنند».(۱۵)

ج) دلیل عقلیعلاوه بر نقل، عقلا نیز عصمت امام ضروری است زیرا بر اساس درك عقلی امام فردی كامل و اسوه و پیشوای بندگان بعد از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است. چنین كسی به ضرورت عقلی باید از هر جهت همانند پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باشد و تابلوی تمام نمای دیانت و صراط مستقیم باشد تا دیگران را هدایت و رهبری نماید. لازمه این امر این است كه امام از نظر علم و عمل و اخلاق كامل باشد و جهل و لغزش و گناه در او راه نداشته باشد و الا اگر شخصی كه خطاكار است و یا جاهل و فراموشكار است نمی تواند همواره با حقیقت همراه باشد و مبین دین و صراط مستقیم برای دیگران باشد و در نتیجه نمی تواند انسان كامل و الگو و غایت نوع افراد باشد پس الزاما امام برای تصدی مقام امامت و پیشوائی باید مبرا از جهل و نسیان و خطای علمی و عملی باشد تا بتواند پیشوا و هدایت گر دیگران به سوی حقیقت و سعادت باشد.

پی نوشتها:

۱. ر.ک:ابن فارس، معجم مقایس اللغه، ج۴، ص۳۳۱. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳. زبیدی، تاج العروس،ج۸، ص۳۹۸. ماده «عصم».

۲. ر.ک: سوره مائده آیه ۶۷، سوره هود، آیه ۶۳.

۳. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج۸، ص۱.

۴. بقره : ۱۲۴.

۵. لقمان : ۱۳.

۶. شوری : ۴۲.

۷. فاطر : ۳۲.

۸. طلاق : ۱.

۹. نساء : ۵۹.

۱۰. احزاب : ۳۳.

۱۱. علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸م، ج۹، ص۱۶۷.

۱۲. همان، ج۹، ص۱۶۶.

۱۳. بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، تحقیق سید علی عاشور ، بی تا، ص۲۹۳.

۱۴. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۶۴. شیخ صدوق، کمال الدین، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش، ص۲۸۰.

۱۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تحقیق سید هدایت الله المسترحمی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۹۸۳م، ج۲۵، ص۲۰۰.

منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.

 

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center