شبهه
در مورد خمس در قرآن تنها یك آیه كه آنهم در مورد غنائم جنگی است و مورد مصرف بیان شده، پس چرا به تمام درآمدها خمس تعلق میگیرد؟
پاسخ شبهه
۱. یكی از نكاتی كه در فهم مسائل دینی بسیار مهم است دانستن منابع و مصادر احكام است. به این معنا كه این مجموعه فتوا و احكامی كه به عنوان واجبات و محرمات دینی مطرح میشود از كجا گرفته شده است. آیا آن چه كه علماء به عنوان فتوا در رسالههای عملیه ذكر میكنند فهم و استنباط شخصی آنها است یا مستند به منابع و متون خاصی میباشد؟
آن چه كه جای هیچ شك و شبههای نیست و مورد اتفاق و اجماع تمامی علماء مسلمان اعم از شیعه و سنی است این است كه تمام احكام دینی باید از چهار منبع اصلی كه دین آنها را به عنوان منابع كشف و فهم احكام معرفی كرده است گرفته شده باشد و آن چهار منبع عبارت است از: ۱. قرآن كریم. ۲. احادیث و سنت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ (و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ به قول شیعه). ۳. عقل. ۴. اجماع. البته در جای خود باید مقدار دلالت و حجیت این منابع توضیح داده شود.
آن چه كه روشن است تمامی احكام مورد نیاز مسلمانان در قرآن كریم نیامده است. بسیاری از جزئیات مثل این كه نماز صبح و ظهر چند ركعت است، در شكیات نماز چه كنیم، و ... به آنها تصریح نشده است و لذا بیان این جزئیات به عهده پیامبر و بعد از او مفسران حقیقی قرآن یعنی ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ میباشد.
با توجه به این مقدمه باید عرض كنیم كه در قرآن كریم یك آیه، راجع به بحث خمس آمده كه «اعملوا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول ولذی القربی و الیتامی و المساكین و ابن السبیل ان كنتم امنتم بالله»(۱) بدانید كه هر فایده و غنیمتی از چیزی به شما رسید همانا خمس (یك پنجم) آن برای خدا و رسول و نزدیكان (رسول) و یتیمان و مسكینان و در راه ماندگان است، اگر ایمان به خدا داشته باشید، از آن جا كه لفظ غنمیت در این آیه به كار رفته است، بعضی تصور كردهاند كه معنای غنیمت فقط غنایم جنگی است و لذا خمس در سایر اشیاء واجب نیست. امّا با توضیحاتی روشن میشود كه خمس در همة اشیاء از جمله غنائم جنگی است و نه این كه فقط غنایم جنگی باشد و لاغیر.
یكی از دلایلی كه ثابت میكند خمس در همه اشیاء است و غیر غنائم جنگی را نیز شامل میشود معنای لغوی غنیمت است كه لغت دانان عرب در كتب خود به آن اشاره كردند كه غَنَم و غنیمة به معنای فائده و سود است و یا مالی كه بدون مشقت به دست آمده باشد.(۲) هر چند بعضی میگویند كه بعدها استعمال در غنایم جنگی هم میشده است، امّا معنای اصلی و حقیقی آن همان فایده و سود است به طور مطلق.
لذا بعد اشاره خواهیم كرد از آن جا كه پیامبر و ائمه مفسر قرآن و بیان كننده آیات قرآن هستند اشاره كردند كه كسب سود و فایده اگر از راه معدن، گنج، غواصی، منافع كسب و سایر موارد بود همان حكم خمس بر آن هم واجب است.
امّا دلیل دوم روایاتی است كه از ائمه ـ علیهم السّلام ـ از تفسیر آیه خمس سؤال شده است و ایشان میفرمودند كه خمس برای ماست از اموال شما در هر سال و یا در روایت دیگر تفسیر (یوم بیوم) دارند یعنی روز به روز. و اگر خمس فقط در غنایم جنگی بود، جنگ در هر سال یا هر روز اتفاق نمیافتد تا خمس غنایم واجب باشد و ثانیاً روایات متعدد دیگری از حضرات معصومین كه موارد خمس را شمردهاند.
از جمله امام كاظم ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: خمس در پنج چیز است. در غنایم و غواصی و معادن و گنجها و ملاحة.(۳) یا از امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: در آن چه كه از معادن و دریاها و غنیمت و مال مخلوط به حرام كه صاحبش معلوم نیست خارج شود خمس دارد.(۴)
دلیل سوم: حكمت و فلسفه وجوب و تشریع خمس است كه دو جهت قابل دقت است. یك جهت این نكته كه گرفتن صدقه و زكات بر ائمه و سادات حرام است، به دلیل روایات پیامبر و ائمه ـ علیهم السّلام ـ كه امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «همانا خدا كسی است كه جز او خدایی نیست و از آن جا كه صدقه را بر ما حرام كرده است برای ما خمس را نازل فرموده، پس صدقه بر ما حرام است و خمس برای ما واجب است و هدیه و كرامت برای ما حلال است».(۵)
لذا از آن جا كه نیاز مالی و اقتصادی ائمه و سادات باید از طریقی تأمین شود كه هم مناسب شأن آنها باشد و نوعی استخفاف و كوچك كردن در آن نباشد و هم كفاف آنها را بكند خمس واجب شده است و اگر خمس در غنایم جنگی به تنهایی میبود، اولاً غنایم جنگی معمولا در دست حاكمان و خلفا بوده است و آنها به ائمه نمیدادند و ثانیاً بر فرض پرداخت غنایم از طرف حكام چون آنها همیشه در حال جنگ و كسب غنیمت نبودند، لذا آن چه از خمس غنایم به آنها میرسید بسیار كم و ناچیز بود و كفاف آنها را نمیداد.
به علاوه كه مقداری از مال خمس باید در اختیار حكومت باشد تا هزینههای خود را تأمین كند، و روشن است كه با انحصار خمس در غنائم جنگی یكی از منابع مالی مهم دولت اسلامی رو به كاستی خواهد گذاشت.
پی نوشتها
۱. انفال: ۴۱.
۲. معجم مقابیس اللغه، ماده غنم، مفردات راغب، ماده غنم، قاموس اللغه، ماده غنم.
۳. حر عاملی، وسایل الشیعه، چاپ ال البیت، ج ۹، ص ۴۸۷.
۴. همان، ص ۴۹۴.
۵. همان، ج ۹، ص ۴۸۳.