آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

حقیقت معجزه و ارتباط آن با نبوت

در تعریف اعجاز گفته شده است: «المعجزه هو الامر الخارق العادۀ، المطابق للدعوی، المقرون بالتحدّی، المتعذر علی الخلق اتیان مثله»(۱) معجزه امر خارق العاده ای است كه با ادعای نبی مطابقت دارد و همراه با تحدّی (مبارزه طلبی) است، به گونه ای كه بشر از آوردن مثل آن ناتوان است.

با توجه به این تعریف و مؤلفه های آن اولاً، معجزات تمام انبیای الهی همگی، اموری ممكن. ولی خارق عادت است. یعنی محال عادی است نه محال عقلی. مثلاً عادتاً محال است كه در یك چشم برهم زدن چوب و عصا تبدیل به اژدها شود. چرا كه اساساً عناصر مادّی چوب و سنگ و خاك و گیاه در طبیعت به صورت تدریجی تبدیل به مار می شود. هر مار و عقربی كه امروزه زنده است و می خزد، در گذشته جزئی از آن خاك و كرۀ زمین بوده است، اگر چوبی بپوسد و خاك شود، جزء مواد غذایی گیاه می شود و اگر این گیاه را ماری بخورد، همین مواد در آینده و پس از تولید مثل، تبدیل به ماری دیگر می گردد. این راه عادی و تدریجی تبدیل شدن ذرات چوب به مار است ولی در معجزه این راه متعارف و عادی طی نمی شود. بلكه از راه غیر عادی و خارق العاده كه آن هم مورد تأیید عقل و بر اساس «علت و معلول» است، پدید می آید.

صاحب معجزه، به اذن الهی، از راه علل ناپیدایی كه خود بدان آگاه است، به سرعت چوب را تبدیل به مار می كند و این كار را افراد عادی بشر نمی توانند و از علل ناپیدایی آن هم خبر ندارد.(۲)

پس معجزه طبق قانون علّی و معلولی عمل می كند و خرق عادت است نه خرق قانون علیت.

ثانیاً. یكی از ویژگی های مهم معجزه آن است كه با وجود آنكه «تحدّی» می كند و مخالفان و منكران را به مبارزه طلبی دعوت می كند. هیچ كس توان مبارزه و معارضه ی با آن را ندارد، لذا معجزه همواره شكست ناپذیر است. به این جهت كه معجزه به یك مبداء شكست ناپذیر متكی است كه همان قدرت لایزال و بی بدیل خداوند باشد. معجزه برای تأیید انسان كامل و ولی الله می آمد كه ارتباط و دسترسی او به مبادی عالیۀ ماوراء طبیعت و علل خفیه به مراتب بیشتر از دسترسی دیگران است.از این رو امكان ندارد كه روزی انسان بر اثر پیشرفت علوم بتواند این علل خفیه را بشناسد. زیرا چنین امور غیبی از قلمرو فكر و اندیشه و تجربه بشر عادی بیرون است. تنها راه رسیدن به آنها قداست روح و طهارت نفس است كه از تهذیب نفس به طریق مشروع حاصل می شود واین فقط مخصوص انبیاء و اولیای الهی است.(۳)

افزون بر آن، از آنجا كه هدف و ضرورت وحی و ارسال رسولان، هدایت و سعادت بشر بوده است، اگر قرار باشد چنین امور خارق العاده ای به دست پیامبر نمایان و مدعیان دروغین بیفتد، با حكمت خداوند و لطف او سازگاری ندارد. چگونه ممكن است كه خدای حكیم به چنین دروغگویان منحرفی اجازه دهد كه با اعجاز، مردم را منحرف سازند!(۴)

با توجه به آنچه گفته شد می توان گفت: درست است كه معجزه طبق قانون علّی و معلولی عمل می كند و كسی غیر از انبیاء الهی توان آوردن آن را ندارد. اما این مسئله هیچ ربطی به فهم و درك معجزه و تشخیص اعجاز انبیای راستین الهی از انبیای دروغین ندارد. چرا كه راه شناخت معجزۀ واقعی از غیر آن، غیر از دانستن رابطۀ علّی و معلولی آن. می توان یك پدیده ای را شناخت كه كه برتر از پدیده های دیگر است ولی رابطه علی و معلولی آن را ندانست، مثلا به خوبی می توان دانست كه تبدیل به مار شدن عصا، و یا جوشیدن آب از سنگ پدیده ای است كه با پدیده های عادی دیگر فرق دارد، و خارق عادت است، هر چند علت آن را ندانند.

این نكته قابل تذكر است برای اثبات معجزه بودن امری لازم نیست كه همۀ افراد بشر در تمام زمان ها و مكان ها، به اعجاز آن پی ببرند. زیرا بسیاری از معجزات دارای محدودیت زمانی و مكانی بوده است، مثل اژدها شدن عصای موسی ـ علیه السّلام ـ كه در برهه ای از زمان و در مكان خاص واقع شد، و ادراك بعضی از معجزات موانع دیگری دارد، مثل آگاه نبودن توده ی مردم از فنون و قواعد ادبیات عرب كه مانع از تشخیص اعجاز قرآن می شود. پس برای تشخیص اعجاز قرآن، به خصوص جنبۀ اعجاز ادبی آن، دو راه در پیش است یا باید خود انسان اهلِ فن و متخصص ادبیات عرب. شد و یا این كه به اهل تشخیص و كارشناسان این فن مراجعه و اعتماد كند. خوشبختانه با رجوع به مدارك و اسناد تاریخی می توان اثبات كرد كه از زمان نزول قرآن تا كنون همۀ سخن دانان و متخصصان ادبیات عرب، اعم از دوست و دشمن، اعتراف دارند كه این كلام با این خصوصیات و ویژگی هایش بی نظیر و خارق العاده، و ایجاد آن از توان بشر عادی خارج است. ناتوانی مدعیان از مقابله با قرآن، به نقل متواتر و نص قطعی ثابت است.(۵)

البته اعجاز قرآن فقط به این بُعد از اعجاز (اعجاز ادبی: فصاحت، بلاغت، سبك و اسلوب جدید) خلاصه نمی شود. زیرا قرآن معجزه ای است برای تمام بشر در همۀ اعصار، لذا جنبه های اعجاز آن متعدد است. برخی از وجوه اعجاز قرآن عبارتند از:

الف) اعجاز غیبی قرآن كه خبر از حوادث گذشته، حال و آینده داده است.

ب) اعجاز علمی قرآن.

ج) هماهنگی و عدم اختلاف و تناقض در آیات.

د) اعجاز تشریعی.

هـ) علو معانی و معارف.

و) اُمی بودن آورندۀ آن.(۶)

بنابراین قرآن كریم، برای هر كس، فراخور شأن وی معجزه است، برای بلیغان و فصیحان (متخصصان ادبیات) در بلاغت و فصاحت برای حكما و فلاسفه در حكمت، و معارف بلند، برای علماء سرشارترین گنجینه علمی معجزه آساست و نظام مندی و برای قانون گذاران هم اجتماعی ترین و جامع ترین قانون است و ... خلاصه معجزه ای است برای همۀ عالمیان.(۷)

پی نوشتها:

۱. شیخ مفید، محمد بن نعمان، النكت الاعتقادیۀ، مجمع علمی اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ ، ۱۴۱۳، ص ۴۸.

۲. ر.ك: جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مركز نشر اسراء، ۱۳۸۱، ص ۹۱. و ر.ك: ربانی گلپایگانی، علی، ایضاح المراد فی شرح كشف المراد، قم، مركز مدیریت حوزۀ علمیه، ۱۳۸۲، ص۳۸۶ و ۳۸۷.

۳. ر.ك: جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص ۱۰۱ و ۱۰۲.

۴. رك: جوادی أملی، قرآن در قرآن، ص ۹۹ و ۱۰۰.

۵. ر.ك: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص ۱۲۳، سبحانی، جعفر، الهیات، قم، مركز علمی دروس اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۲، ج ۳، ص ۲۶۷-۲۶۴.

۶. ر.ك: معرفت، محمد هادی، علوم قرآن، بخش وجوه اعجاز قرآن، مؤسسه فرهنگی انتشارات التمهید، چاپ اول، ۱۳۷۸.

۷. ر.ك: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۵۹-۶۱.

 

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center