هر چند خداوند کریم در جای جای قرآن دستوراتی درباره «خود سازی » ، «تقوا» ، «مراقبه و محاسبه » و «یاد خدا و دوری از شیطان » ... برای رشد، کمال و رسیدن به سعادت ابدی و حیات جاودانه به مؤمنان داده است، اما از سوی دیگر، بخاطر زندگی انسان در دنیای ماده و مادیات و وجود دشمنان سرسختی چون شیاطین، نفس اماره، جهالت، شهوات، ... گاه پرده بر روی اندیشه انسان افکنده شده و در پی تبعیت از آن ها و ارتکاب گناه و معاصی زمینه سقوط و بدبختی او فراهم می شود .
اینجاست که خداوند حکیم برای نجات انسان از ورطه تباهی، «باب توبه و استغفار» را به روی بندگان خویش گشوده و آن ها را به پشیمانی و طلب بخشش دعوت می کند تا راه برای بازگشت این انسان فریب خورده باز باشد و با امیدواری به لطف و حمت بیکران الهی، بار دیگر برای تعالی روح خویش تلاش کند، و بر این اساس، در آیات و روایات فراوانی انسان را به توبه و استغفار فرا می خواند: «یا ایهاالذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ربکم ان یکفر عنکم سیئاتکم » ; (۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، به سوی خدا توبه کنید; توبه ای خالص . امید است پروردگار گناهان شما را بپوشاند ... .
مفهوم توبه
«توبه » ترک گناه به زیباترین وجه است و این رساترین عذرخواهی می باشد و در اصطلاح شرع یعنی ترک گناه به سبب قبیح بودن آن و پشیمانی نسبت به آنچه از دست رفته و جبران اعمالی که از دست داده است . (۲)
آیه شریفه ای که پیش تر به آن اشاره شد، مؤمنان را به توبه نصوح دعوت نموده است . اما در این که توبه نصوح چیست؟ تفسیرهای زیادی شده است که ما به ذکر یک روایت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این زمینه اکتفا می کنیم:
هنگامی که معاذ بن جبل درباره «توبه نصوح » از پیامبر سؤال کرد، آن حضرت در پاسخ فرمود: «ان یتوب التائب ثم لا یرجع فی الذنب کما لا یعود اللبن فی الضرع » ; (۳) آن است که شخص توبه کننده به هیچ وجه بازگشت به گناه نکند، آنچنان که شیر به پستان هرگز باز نمی گردد .
آنچه در مجموع می توان با توجه به معنای لغوی و تفاسیر استفاده کرد، این است که مراد از توبه نصوح، توبه ای کامل و واقعی است و چنان است که راهی برای بازگشت به گناه در انسان باقی نمی گذارد .
عمومیت دعوت الهی
وجوب توبه نسبت به همه اشخاص در تمام حالات عمومیت دارد، به طوری که این موضوع در آیات و روایات به وضوح قابل استفاده است .
قرآن کریم در یک خطاب عمومی می فرماید: «... و توبوا الی الله جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون » ; (۴) ای مومنان! همه به سوی درگاه الهی توبه کنید، باشد که رستگار شوید .
از آن جا که انسان همواره در معرض گناهان و وسوسه های شیطانی قرار دارد و گاه در اثر غفلت ممکن است دچار لغزش و خطا شود، توجه به خدا و توبه به درگاه الهی نقش مهمی در جبران آلودگی ها دارد . البته باید توجه داشت گناهان انبیاء و اوصیاء مانند گناهان ما نیست; گناهان ما ترک واجب و انجام محرمات است، ولی گناه آن ها غفلت های آنی از یاد خدا و اشتغال به مباحات است و لذا در حدیث آمده است: «ان حسنات الابرار سیئات المقربین » ; همانا نیکی های نیکوکاران، گناهان مقربین است .
و از اینجا روشن می شود که اعتراف انبیاء و ائمه ( علیهم السلام) به گناه، گریه و زاری ایشان به خاطر انجام محرمات الهی نیست، بلکه استغفار و توبه آن ها از غفلت ها و اشتغال به مباحات می باشد و لذا عقاب آن ها با عقاب ما فرق دارد; جزای ما آتش جهنم و محرومیت از نعم الهی است و جزای آن ها محرومیت از اجر و پاداش فراوان می باشد . (۵)
فوریت توبه
بدون شک، توبه امری است که باید فوری انجام شود . تا گناهی از انسان صادر شد، قبل از آن که آثار آن در قلبش ماندگار و محو آن غیر ممکن گردد، پشیمانی و توبه ضرورت دارد . قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
«انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب ...» ; (۶) خداوند توبه کسانی را می پذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب شده و فوری توبه کنند ... .
و در روایات نیز این مساله بیان شده است:
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: بنده به حسنات و کارهای نیک توجه می کند که آن را انجام دهد، پس اگر انجام نداد، خداوند به خاطر حسن نیت او برایش حسنه می نویسد و اگر عمل نیک را انجام دهد، خداوند برای او ده حسنه می نویسد، و بنده توجه به گناه می کند که آن را انجام دهد، پس اگر گناه نکرد، برای او چیزی نوشته نمی شود و اگر عمل گناه را انجام داد، (۷) ساعت به او مهلت داده می شود و صاحب حسنات به صاحب سیئات می گوید: عجله نکن، امید است حسنه و کار نیکی بیاورد تا با آن، گناه محو شود; زیرا خداوند فرموده است: «همانا حسنات، سیئات را پاک می کند» ، یا استغفار و طلب آمرزش کند . پس اگر استغفار کند، چیزی بر او نوشته نمی شود، و اگر ۷ ساعت بر او بگذرد و عمل نیکی دنبال آن نیاورد یا استغفار نکند، صاحب حسنات به صاحب سیئات می گوید: «بنویس برای این بدبخت محروم از رحمت خدا .» ۷
در این جا سؤالی مطرح می شود که امر به فوریت توبه برای چیست؟ با توجه به این که خداوند «غافر الذنب و قابل التوب » (۸) است و همیشه توبه بندگان را می پذیرد: «و هو الذی یقبل التوبة عن عباده » ، (۹) پس چرا به فوریت توبه امر شده است؟
پاسخ: هر چند در روایات آمده است که هرکس پیش از مرگ توبه کند، توبه اش مقبول می باشد، (۱۰) ولی طبق بیان صریح قرآن کریم، توبه هنگام مرگ، قابل قبول نمی باشد: «و لیست التوبة للذین یعملون السیئات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الئن » ; (۱۱) توبه برای کسانی نیست که تمام عمر بدی می کنند تا زمانی مرگ یکی از آن ها فرا رسد، در آن حال می گوید: الان توبه کردم .
مرحوم علامه می فرماید: علت عدم قبول این گونه توبه آن است که یاس از زندگی و ترس قیامت او را به توبه و ندامت مجبور کرده و وقتی که نه حیات دنیوی هست و نه عمل خیری، توبه و رجوع واقعیت نخواهد داشت، یعنی در آن موقع، توبه و برگشت حقیقی نیست . (۱۲)
و از سوی دیگر، زمان مرگ برای هیچ انسانی مشخص نیست . چه بسا ناگهان مرگ انسان فرا رسد، و توبه نکرده باشد . لذا انسان همواره باید به فکر توبه و استغفار و بازگشت از گناهان خویش باشد، مبادا که مرگ به او فرصت محو گناه را ندهد .
علاوه بر آن، تاخیر توبه و انباشته شدن گناهان، مانند چرکی است که در طول زمان انباشته شده، به آسانی قابل زوال نمی باشد . بنابراین به تاخیر انداختن توبه، علاوه بر آن که روح انسان را آلوده می کند، و زمینه را برای تکرار گناه و ارتکاب گناهان دیگری فراهم می سازد، ممکن است هیچ گاه توفیق توبه به دست نیاید .
رابطه توبه و استغفار
در آیات فراوانی امر به «استغفار» و «توبه » شده است . توبه حقیقتی است قلبی که همان پشیمانی از گناه و عزم ترک آن می باشد و ظهور این توبه به طلب غفران و آمرزش می باشد .
حضرت علی ( علیه السلام) می فرماید: توبه پشیمانی قلب و استغفار با زبان است . (۱۳)
به بیان دیگر; استغفار و طلب بخشش از درگاه الهی، یکی از مراحل توبه واقعی است که انسان همراه با حالت پشیمانی از گناهان، از خداوند درخواست عفو و بخشش می کند .
در آیه ۳ سوره هود، «استغفار» و «توبه » همراه یکدیگر آمده است: «و ان استغفروا ربکم ثم توبوا الیه ...» ; از گناهان خویش استغفار کنید و به سوی او باز گردید .
توجه به این مطلب هم لازم است که برای تحقق توبه و بازگشت به سوی پروردگار، طلب بخشش گناهان و استغفار ضروری است و در حقیقت، با بررسی دقیق آیه، به همین معنا می رسیم که یکی از مراحل توبه واقعی، درخواست عفو و بخشش گناهان از درگاه حضرت دوست می باشد و خلاصه این که استغفار، ترجمان روح توبه است .
آثار توبه و استغفار
آثار و برکات توبه و استغفار، هم از جهت معنوی و هم از جنبه مادی، قابل بررسی است که در اینجا به برخی از آثار معنوی آن اشاره می شود:
۱ . رحمت و مغفرت: «و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجدالله غفورا رحیما» ; (۱۴) هر کس گناهی کرده باشد یا به خودش ظلم کند، پس استغفار کند، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت .
در روایتی از امام باقر ( علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت فرمود: «التائب من الذنب کمن لاذنب له » ; (۱۵) تائب چون کسی است که گناه نکرده است .
۲ . گستردگی رحمت و مغفرت الهی: با وجود این که خداوند، در مقابل استغفار و توبه، وعده قبول و آمرزش گناهان را داده است، اما باز جای یک سؤال باقی می ماند که خداوند تا چه حد گناهان را می بخشد؟ چه بسا سنگینی بار گناهان تا آنجا باشد که انسان امید عفو و بخشش الهی را در خود نبیند!
با دقت در آیات قرآن کریم، این پاسخ به دست می آید که در هیچ زمان و در هیچ حالی، جای ناامیدی و مایوس شدن از درگاه الهی نمی باشد و رحمت واسعه الهی همواره شامل حال بندگان و به خصوص مؤمنان می باشد . قرآن کریم در این باره می فرماید: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا» ; (۱۶) بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند ناامید نشوید که خداوند همه گناهان را می آمرزد .
این آیه یکی از امید بخش ترین آیات قرآن نسبت به گناهکاران است . شمول و گستردگی آن به حدی است که طبق روایتی، امیرمؤمنان علی ( علیه السلام) فرمود: درتمام قرآن آیه ای وسیع تر از این آیه نیست . (۱۷) از «ثوبان » ، غلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، نیز نقل شده است که حضرت فرمود: دوست ندارم دنیا و آنچه را در اوست، به جای این آیه برای من باشد . (۱۸)
از آیه شریفه استفاده می شود، گنهکاران در هر مرحله ای و با هر نوع گناهی، از دریای بیکران رحمت الهی نومید نباشند; چراکه او بخشنده و آمرزنده و رحیم است .
این نکته قابل ذکر است که هر چند در این آیات و روایات، به انسان نوید بخشایش و عفو گناهان داده شده است، اما انسان مؤمن باید همواره با بکار بستن تعالیم روحبخش قرآن، راه رشد و تعالی را برای خود فراهم سازد; چرا که ایمان واقعی به انسان جرات عصیان پروردگار را نمی دهد .
گناه به هر حال اثرات خود را می گذارد و حتی در صورت محو آثار نیز، انسان از آن کمالاتی که با تقوا و انجام اعمال صالح می توانسته انجام دهد، محروم می ماند و این با هیچ چیز قابل جبران نمی باشد .
۳ . تنویر و صفای دل: توبه و استغفار نقش به سزایی در شستشوی روح و صفای دل دارد . پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «قلوب آدمیان همانند فلزات به زنگار ویژه خود مبتلا می شود، پس آن ها را بوسیله استغفار و تلاوت قرآن صیقل دهید .» (۱۹)
۴ . امنیت و حفاظت از وسوسه های شیطان: شیطان به عنوان دشمن دیرینه و قسم خورده انسان، لحظه ای از وسوسه و برنامه ریزی در جهت گمراهی انسان باز نمی ماند . بنابراین مسلح شدن به سلاح مبارزه و فراگرفتن راه های در امان ماندن از شر او، باید همواره مورد توجه انسان باشد و رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «ثلاثة معصوم من ابلیس و جنوده: الذاکرون لله و الباکون من خشیة الله و المستغفرون بالاسحار» ; (۲۰) سه گروه از شر ابلیس و لشکریان او در امانند: کسانی که به یاد خداوند هستند، کسانی که از ترس خدا گریه می کنند و کسانی که در سحرگاهان استغفار می کنند .
۵ . توفیق دریافت علم نافع: «علوم و معارف نافع، از ارزاق معنوی الهی است که در اثر گناه، انسان از فیض آن محروم می گردد . ولی در پرتو طلب مغفرت و تمسک به توبه و استغفار، زمینه برای بهره مندی از آن علوم و معارف فراهم می شود . از امام صادق ( علیه السلام) نقل شده است: هرکس به مدت دو ماه بطور متوالی استغفار نماید، گنجی از علم یا ثروت، رزق و روزی او خواهد شد . (۲۱)
پی نوشت ها:
۱ . تحریم/۸ .
۲ . به نقل از: حمید محمید، مفردات قرآن، ص ۷۲ .
۳ تفسیر مجمع البیان، ج ۱۰ و ۹، ص ۴۷۷ .
۴ . نور/۳۱ .
۵ . ر . ک: ترجمه محمد رضا جباران، اخلاق شبر، ص ۳۳۶، ص ۳۳۷ .
۶ . نساء/۱۷ .
۷ . کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۲۹ .
۸ . و خدایی که بخشنده گناه و پذیرنده توبه است (غافر/۳) .
۹ . اوست که توبه بندگانش را می پذیرد (شوری/۲۵) .
۱۰ . کلینی، همان، ص ۴۴۰ .
۱۱ . نساء/۱۸ .
۱۲ . به نقل از: قاموس قرآن، ج ۱، ص ۲۸۹ .
۱۳ . محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج ۱، ص ۵۴۱ .
۱۴ . نساء/۱۱۰ .
۱۵ . به نقل از اخلاق شبر، ص ۳۳۴ .
۱۶ . زمر/۵۳ .
۱۷ . تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۴۹۹ .
۱۸ . تفسیر مجمع البیان، ج ۸ و ۷، ص ۷۸۴ .
۱۹ . بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۸۴; به نقل از: استاد زنجیری، «در جستجوی درمان » ، ص ۱۳ .
۲۰ . همان، ص ۱۷ .
۲۱ . همان، ص ۱۸ .
منبع: منجله شمیم یاس خرداد ۱۳۸۳، شماره ۱۵