شبهه: قرآن میگوید مسیح در گهواره سخن گفت و همچنین در كودكی از گل پرنده خلق میكرد. در حالی كه اولین معجزه وی در سن سی سالگی در مراسم عروسی بوده است.
پاسخ:
مقدّمه: انجیل یوحنّا اولین معجزهی مسیح را تبدیل خمرههای پر از آب، به شراب در مجلس جشن عروسی قانا میداند.(۱)
و چون مسیحیت نبوت عیسی را در سن سی سالگی، پس از تعمید به دست یحیی دانسته است، این معجزه باید در همان سن، از وی رخ داده باشد.
امّا قرآن پس از بیان داستان مقدمات تولد عیسی، اولین نشان نبوتش را سخن گفتن با مردم در نوزادی میداند.(۲) و پس از آن به مناسبتهای مختلف، معجزات دیگری را از وی نقل میكند.(۳) این معجزات هر چند جلوههای مختلفی دارند. ولی بیشتر آنها پیرامون شفای بیماران و كوران و دمیدن روح در اشیاء میباشد.
دوگانگی نقل انجیل و قرآن، دربارۀ اولین معجزهی مسیح. ما را در برابر این سؤال قرار میدهد كه اولاً چرا بیان یك حادثه در دو كتاب مختلف است. و ثانیاً نقل كدامیك از آن دو مستند و موثق است.
در سنجش این دو، به نظرات دیگری نیز در انجیلهای سهگانه بر میخوریم. به این معنا كه انجیلهای متّی، مرقس و لوقا هیچیك سخن از معجزهای كه یوحنا نقل نموده، به بیان نمیآورند. این است كه ابتدا باید به حلّ چرایی دیدگاههای متفاوت انجیلها در این باره پرداخت.
انجیلها و بیان معجزه گفته شد كه انجیل یوحناء اولین معجزه مسیح را تبدیل آب به شراب بیان كرده است. ولی نقلِ سایر انجیلها با آن تفاوت دارد. انجیل متی در اولین بخش بیان معجزات مسیح، معجزهی شفای یك ابرص(۴) و انجیل مرقس بینایی بخشیدن به یك كور.(۵) و انجیل لوقا صید تعداد زیادی ماهی در جایی كه امید صید وجود نداشته،(۶) را بیان مینماید.
چرا نقل انجیلها در این باره مختلف است؟ اگر آنها از یك منشأ صادر شدهاند چرا هر یك چیزی متفاوت با دیگری را نقل میكند؟ پاسخ این سؤال را باید در نوع برداشت مسیحیت از كتاب آسمانی جستجو نمود. مسیحیت برخلاف نظر مسلمانان، عیسی را فاقد كتاب آسمانی میداند. به این دلیل كه معتقد است مسیح خود تجلی علم و حكمت الهی است، و نیازی نبوده كه كتابی را به نگارش در آورد.
این رسولان بودند كه سالها پس از عیسی، دست به نگارش قسمتهای مختلف عهد جدید زدند.(۷)
اگر چه مسیحیت بر این باور است كه رسولان و شاگردان قسمتهای عهد جدید از جمله انجیلها را براساس الهام الهی نوشتهاند. ولی بررسی دقیق محققین، بیانگر نوشته شدن آنها توسط انسانهای عادی میباشد.
به همین دلیل، تفاوت در نقل حوادث، وجود تعارض میان قسمتهای مختلف و تقدم و تأخر در بیان مطالب، امری عادی است.
قرآن و بیان معجزه قرآن كتابی است كه آیاتش وحی الهی بوده و به همین دلیل حوادث را براساس آگاهی و صداقت نقل میكند.(۸) و دست تحریف به آن راه نیافته است.(۹) و چون كتابهای آسمانی گذشته از جمله انجیل مسیح (كتابی كه بر حضرت عیسی ـ علیهالسلام ـ وحی شده است نه انجیلهای موجود) را مورد تأیید قرار میدهد.(۱۰) به عنوان آخرین و كاملترین پیام آسمانی، باید مورد استناد واقع شود.
اینكه قرآن جریان زندگی عیسی را به طور كامل نقل میكند، بخاطر اهمیت و حساسیت خاص آن میباشد.(۱۱) مطالبی را كه قرآن به عیسی نسبت میدهد، علاوه بر برخورداری از روشنی و وضوح عقلپذیر بوده، و با اصول اصیل ادیان آسمانی، مطابقت دارد.
برخلاف آن، انجیلها چنان دوران كودكی و نوجوانی عیسی را در هالهای از ابهام فرو بردهاند كه حتی در وجود تاریخ مسیح شك شده است.(۱۲) و به همین جهت هیجده سال از عمر مسیح (دوازده تا سی سالگی) را سالهای سكوت و خاموشی نامیدهاند.(۱۳) و جالب اینكه علتش را عدم تمایل روح خدا به ارضای حسّ كنجكاوی كسانی دانستهاند كه خواهان فهم جزئیات زندگی وی پیش از آغاز خدمت علنیاش دانستهاند.(۱۴)
كلید حلّ معمای اختلاف نوع معجزاتی كه انجیلها برای عیسی نقل میكنند با آنچه كه قران بیان مینماید، را باید در وحیانی بودن قرآن جستجو نمود. انجیلها از آنجا كه مدتها بعد از زندگی مسیح، به دست بشر جمعآوری و نگارش یافته، نمیتوانند به عنوان یك منبع موثق در نقل رویدادهای زندگی مسیح، قلمداد شود.
قرآن بیان میكند كه چگونه پس از ولادت اعجازآمیز مسیح، مردم در صدد تهمت زدن به مریم برآمدند، و وی جهت رفع چنین اتهام بزرگی از ساحت خود، به فرزند شیرخوارهاش اشاره نموده و فرزند شروع به سخن و به عبودیت خداوند و آوردن كتاب (انجیل) و پیامبری خود، شهادت داد(۱۵) و پس از آن معجزات فراوانی از جمله پیكرهسازی پرنده از گِل و دمیدن روح حیات در آن و شفای كور مادرزاد و ابرص و زنده كردن مردگان از وی مشاهده شده است.(۱۶)
برخی از این معجزات مثل شفای كور مادرزاد و ابرص، در انجیلها نیز آمده است. و بعضی دیگر همانند زندگی بخشی به پیكر پرندۀ گلی، هرچند در انجیلهایی كه به طور رسمی پذیرفته شده، نیامده، ولی با توجه به صراحت و یا اعتراف ضمنی اینگونه انجیل، به اینكه همه معجزات عیسی را نیاوردهاند، مشكلی ایجاد نمیكند. پارهای از معجزات همچون تبدیل آب به شراب كه تنها در انجیل یوحنّا آمده، اسلام با آن موافق نیست.
صرف نظر از جنبۀ وحیانی بودن، شواهد تاریخی نیز نظر قرآن را دربارۀ چگونگی معجزات مسیح، تأیید میكند.
اوّل. ولادت غیرعادی عیسی میباشد كه انجیل یوحنا دربارۀ آن سكوت اختیار كرده است. طبیعی است موقعیت حساس مسیح به عنوان پیامبر آینده، ایجاب مینماید كه هرگونه اتهامی را از خود و مادرش سلب نماید. لذا نقل قرآن درست میباشد در غیر این صورت، آیا میتوان تصور نمود یهود نكته سنج و ستیزهجو، از كنار مسئله ای به این مهمی، جهت خدشه وارد نمودن به آسانی گذشته باشند؟!
دوم. محیطی كه مسیح در آن به دنیا آمد، سراسر مملوّ از تعصبات و كینهتوزی و بحثهای بیحاصل قوم یهود بود. هر انسان مصلحی، اگر بخواهد اندك تغییری در چنین محیطی ایجاد نماید، سالها باید وقت صرف نماید. عادتاً چگونه ممكن است عیسی ظرف مدت سه سال (از سی تا سی و سه سالگی) هم ادعای نبوت خود را به اثبات رسانده و هم بتواند آیین خود را در میان چنین مردمی نفوذ دهد.
پی نوشتها:
۱. ر.ك: انجیل یوحنا، : ۲: ۱ـ۱۱.
۲. مریم:۳۰.
۳. ر.ك: آلعمران:۴۹، مائده:۱۱۰ـ۱۱۵.
۴. متّی:۸: ۱- ۵.
۵. مرقس:۱۰: ۴۶-۵۲.
۶. لوقا: ۵: ۱-۱۱.
۷. ر.ك: و.م. میلر، تاریخ كلیسای قدیم، ترجمه علی نخستین، ندارد، ۱۹۳۱، ص ۶۶.
۸. ر.ك: آلعمران:۶۲، انعام:۵۷، اعراف:۷، كهف:۱۳.
۹. حجر:۹، فصلت:۴۲.
۱۰. مائده:۴۳ـ۴۸.
۱۱. مریم:۱۶ـ۳۳.
۱۲. ر.ك: ویل دورانت، تاریخ تمدن، سازمان انتشارات و آموزش، دوم، ۶۷، ج ۳، ص ۶۵۱ـ۶۵۶.
۱۳. جان بیناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حكمت، سازمان انتشارات و آموزش، چهارم،۷۰، ص۵۸۳.
۱۴. جان والوورد، خداوند ما عیسی مسیح، ترجمه مهرداد فاتحی، كلیسای جماعت ربانی. ص۹۴.
۱۵. ر.ك: مریم:۲۷ـ۳۰.
۱۶. آلعمران:۴۹.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.