شبهه: میگویند خداوند در قرآن كریم از خودش با لفظ جمع تعبیر می آورد و مثلاً میگوید: «انّا» یا «نحن» و چون حداقل جمع ۳ نفر است، پس منظور همان تثلیث نصاری میباشد.
پاسخ:
برای روشن شدن این بحث بهتر است پاسخ در دو مقدمه و یك نتیجهگیری ارایه شود.
مقدمه اول: علت استفاده از ضمیر جمع و ضمیر متكلم مع الغیر در قرآن:در قرآن كریم خداوند متعال بارها از خودش با ضمیر متكلم معالغیر تعبیر میكند به عنوان نمونه ۹۱ بار با لفظ «انّا» و ۲۱ بار نیز با لفظ «نحن»و بیش از ۵۰۰ بار با استفاده از ضمیر متصل «نا» در افعالی چون ارسلنا، انزلنا و... از ذات مقدس خویش تعبیر میآورد. حال این سوال مطرح است كه چرا خداوندی كه همواره بر یگانگی خویش تأكید دارد از خود با لفظ جمع تعبیر میكند؟
در برخی تفاسیر ذیل آیه ۵۵ سوره مائده اشاره شده است كه علت استفاده از لفظ جمع برای ذات خدای متعال این گونه بیان شده است:
۱ . در ادبیات عرب گاهی اوقات به جهت بزرگی و والا بودن جایگاه كسی، از او با لفظ جمع یاد می كنند برای همین قرآن كریم درباره نزول قرآن میفرماید: «همانا قرآن را نازل كردیم و ما خود نگهدار و حافظ او هستیم»(۱) یا میفرماید: «اگر میخواستیم به هر انسانی هدایت لازمش را (از روی اجبار) میدادیم»(۲) در این موارد به خاطر عظمت خداوند و قدرت و ربوبیتش از خود با لفظ جمع تعبیر كرده است.(۳)
در مورد نجات قوم بنیاسرائیل هم برای بیان قدرت خویش كه ظالمان را سركوب و به داد مظلومان رسیده با لفظ جمع فرموده: «ما قوم بنی اسرائیل را از آل فرعون نجات دادیم».(۴)
۲ .گاهی لفظ جمع برای عظمت مطلبی است كه گفته میشود یعنی خداوند میخواهد برای مؤمنین گوشزد كند كه این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. همچنانكه زمخشری در كشاف نقل میكند كه عرب به خاطر عظمت كار لفظ جمع میآورد. بنابراین به خاطر عظمتی كه قرآن كریم دارد، در همه موارد میفرماید ما قرآن را نازل كردیم.(۵) یا اینكه به خاطر ارزش والای هدایت مردم است كه همواره با لفظ جمع میفرماید: «ما رسولان را فرو فرستادیم»(۶)
۳ . از آنجا كه افعال خداوند توسط واسطههایی در فیض مانند ملائكه انجام میشود، به همین جهت مواردی كه جمع آمده مراد ذات خداوند متعال و یگانه میباشد كه سبب اصلی است و واسطههای آن كه به امر الهی و بدون هیچ ارادهی جداگانهای، او امر خدا را انجام میدهند مثلاً در نزول قرآن كریم میفرماید: «همانا ما قرآن را نازل كردهایم و ما از آن محافظت میكنیم»(۷)
۴. چون خداوند اطاعت اولیایش را اطاعت خویش دانسته فرموده: هر كس اطاعت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ كند خدا را اطاعت كرده است. و بیعت با اولیا را بیعت خود دانسته و فرموده: كسانی كه با پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیعت كردند با خدا بیعت كردهاند.(۸) پیروی نكردن از آنها را نیز باعث عذاب و هلاكت میداند، برای همین كسی كه اولیا را بر اثر نافرمانی متأثر كند یا ظلمی به آنها روا دارد این تأثر و ظلم را خداوند متعال با لفظ جمع به خویش نسبت میدهد حال آنكه او منزه از هرگونه تأثر و مورد ظلم قرار گرفتن است كه امام ـ علیه السّلام ـ در تفسیر «پس زمانیكه ما را متأسف كردند از آنها انتقام گرفتیم و غرقشان كردیم.» فرمودند: از آنجا كه ظلم به اولیای خدا ظلم به خداوند است در اینجا مراد از جمع، اولیای الهی هستند. چون خداوند منزه از تأثر است، لذا خدای متعال تأثر اولیایش را تأثر خویش دانسته است.(۹)
علاوه بر اینها، در قرآن كریم گاهی از یك نفر بخاطر مقام و منزلتش در نزد خدا یا مهم بودن كار آن شخص با لفظ جمع تعبیر آورده می شود كه به چند نمونه اشاره میگردد:
۱. از حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ به علت عظمت شخصی و مؤمن شدن مردم به دست آن حضرت، به امت تعبیر میكند كه: ابراهیم امتی بود مطیع فرمان خدا.(۱۰)
۲. از امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ به علت عظمت و تقوای آن حضرت، اهمیت ولایت و رسیدگی به مستمندان در یك آیه از چند لفظ جمع استفاده كرده است: «تنها ولی شما خداوند و پیامبر اسلام و كسانی است كه ایمان آوردهاند و نماز بپا میدارند و زكات میدهند در حالی كه آنها در حال ركوع بودند.(۱۱)
مقدمه دوم: تثلیث نصاری: مسیحیت روزی حضرت عیسی را فرستاده خدا میدانستند ولی بعدها در اثر انحرافاتی كه در انجیل و بعد كلیساها به وجود آمد و بر مبانی آموزه های پولس خدای یگانه را رها كرده و قائل به خدای سه گانه مستقل در ذات شدند یعنی هر سه خدایی هستند جدا و مستقل از خدای دیگر كه این سه خدا عبارتند از:
۱. اب: خدای آفریدگار جهان (همان خدایی كه ما به یگانگی او اعتراف داریم و غیر او را مخلوق و محتاج او میدانیم نه مستقل و بی نیاز از خدا).
۲. ابن: مسیحیت دومین خدا را حضرت مسیح میدانند كه ذاتاً از خدای آفریدگار مستقل است كه در سال ۳۲۵ میلادی شورای نیقیه قطعنامهای برای جامعة مسیحیت صادر كرد كه حضرت عیسی خدایی است از خدای آفریدگار متولد شده و مخلوق نیست بلكه هم ذات با خدای حقیقی است و هیچ نیازی هم به خدای آفریدگار ندارد. (یعنی فقط به خاطر متولد شدن از خداوند است كه با او در هدایت مردم همكاری میكند وگرنه در استقلال خود هیچ احتیاجی به خدا ندارد.)
۳. روح القدس: سومین خدای مسیحیان، خدایی كه در قلبهای مردم جهان زندگی میكند و به كار مشغول است كه عیسی به وسیلة همین روح القدس در شكم حضرت مریم قرار گرفت و در انجیلهای فعلی روح القدس را به شكل كبوتری ترسیم میكنند كه پس از غسل تعمید عیسی در رود اردن توسط یحیی، بر عیسی نازل شد و در او استقرار یافت كه كار این خدا، باز كردن رازهای خدای آفریدگار و الهام كردن به نویسندگان كتابهای مقدس… میباشد.(۱۲)
قرآن كریم نصاری را به خاطر قائل شدن به سه خدا مورد مذمت قرار داده و این عقیده را گمراهی از حقیقت میداند و میفرماید:
آنها كه گفتند خداوند یكی از سه خداست، به یقین كافر شدند، معبودی جز (خدا) و معبود یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند، دست بر ندارند عذاب دردناكی به كافران آنها خواهد رسید. آیا به سوی خدا باز نمیگردند و از او طلب آمرزش نمیخواهند در حالی كه خدا آمرزنده و مهربان است. مسیح فرزند مریم فقط فرستاده خدا بود پیش از وی نیز فرستادگان دیگری بودند، مادرش زن بسیار راستگویی بود هر دو غذا میخوردند (با این حال چگونه ادعای الوهیت عیسی را دارید)...(۱۳)
در جای دیگر میفرماید: ای اهل كتاب در دین خود زیاده روی نكنید و درباره خدا غیرحق نگویید، مسیح عیسی بن مریم فرستاده و كلمه اوست كه او را به مریم القاء كرد و روحی از طرف او بود، بنابراین به خدا و پیامبران او ایمان آوردید و نگویید خدا سه گانه است از این سخن خودداری كنید. كه برای شما بهتر است خدا تنها معبود یگانه است او منزه است كه فرزندی داشته باشد از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمین است و برای تدبیر و سرپرستی كافی است.
نتیجه : با توجه به تفسیر آیاتی كه در قرآن كریم با لفظ جمع آمده روشن میشود كه این آیات هیچ دلالتی بر اثبات تثلیث ندارند بلكه این گونه تعبیرها برگرفته از ادبیات عرب میباشد و یگانگی خداوند متعال و مخلوق بودن و نیاز بقیه به او را میرساند و از طرفی آیات دیگر به طور مستقیم تثلیث را كفر به خدا،باعث عذاب الهی، زیادهروی در دین و... میداند حتی خداوند در كارهایی كه با واسطه انجام میدهد مانند نزول قرآن كریم توسط جبرئیل، باز به وحدانیت اشاره كرده میفرماید اینها هیچ اختیاری از خود ندارند و همه به امر ماست و باری آیات دیگری داریم كه همواره بر یگانگی خداوند متعال اصرار میكنند و به طور غیر مستقیم بطلان تثلیث را میرساند از طرفی خدای متعال در آیات هم با فعل متكلم معالغیر از خود یاد كرده و هم با متكلم وحده و بسته به جایگاه خاص هر كدام از روی قاعده صرف و نحو عربی بوده و هیچ كدام دلالتی بر تكثیر یا تعدد ذات خداوند ندارند و این قاعده كه برای نشان دادن بزرگی و علّو شأن از ضمیر جمع استفاده كنیم در همه زبانهای بزرگ جهان مرسوم و متداول است. عدم رعایت این قانون و قاعده موجب ایراد و ضعف میشود. و هیچ كس نگفته اقل متكلم معالغیر ۳ تا است بلكه در دو هم متكلم معالغیر استعمال میشود كه در این صورت هم، باز مراد توحید الهی است.
پی نوشتها:
۱. حجر:۹.
۲. سجده:۱۳.
۳. طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد حبیب قیصر عملی، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، اول، ۱۴۰۹ه ق، ج۳، ص۵۶۳، ر.ك: خسروانی، علیرضا، تفسیر خسروی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰ه ق، چ ۲، ص ۴۰۷.
۴. بقره:۴۹، ر.ك: جرجانی، جلاء الاذهان ، تفسیر گازر، تهران، دانشگاه تهران، اول، ۱۳۳۷ه ش، ج۲، ص۳۸۹، و شریف لاهیجی، محمد شیخ علی، تفسیر شریف لاهیجی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۶۹، و نجفی، محمدجواد، تفسیر آسان، تهران، كتابفروشی اسلامیه، اول، ۱۳۶۲ه ش، ج۴، ص۱۹۷.
۵. ر.ك: قدر:۱، مائده:۴۸، نحل:۴۴، انبیاء:۱۰، نور۱و۳۴. ر.ك: قرشی، علیاكبر، احسن الحدیث، تهران، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد، بعثت، اول، ۱۳۶۶ش، ج۳، ص۹۲، و طبرسی، فضل. جوامع الجامع، تهران، سوم، ۱۴۱۲ ق، ج۱، ص۳۳۷.
۶. ر.ك: مائده:۷۰، بقره:۱۵۱، اعراف:۵۹، هود:۹۶، یوسف:۱۰۹.
۷. حجر:۹.
۸. نساء:۸۰ و فتح:۱۰.
۹. زخرف:۵۵، ر.ك: كلینی، محمد، كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۴۴، و عروسی حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیه، قدوم، بیتا، ج۴، ص۶۸.
۱۰. مائده:۵۵. ر.ك: حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین. اثنی عشری، تهران، میقات، اول، ۱۳۶۲ش.
۱۱. مائده:۵۵. ر.ك: طبرسی، فضل. مجمعالبیان، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران: فراهانی، اول،۱۳۵۰ش، ج۴، ص۹۸.
۱۲. توماس، میشل، كلام مسیحی، ترجمه: حسین توفیقی، قم، مركز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، اول، ۱۳۷۷ش، ص۷۲.
۱۳. مائده:۷۳ ـ ۷۵.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.