برخلاف منافقان که عقایدی سست و بی اساس دارند، همچون خانه ای که بر لب پرتگاه ساخته شده و در شرف ویرانی است؛ مؤمنان دارای عقایدی استوار و پایدار دارند، همچون بنیانی استوار و محکم که براساس تقوا و رضایت خداوند استوار شده است .
«والذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل ولیحلفن ان اردنا الا الحسنی و الله یشهد انهم لکاذبون » .
«[دسته ای از منافقان] کسانی هستند که به منظور ضرر زدن به مسلمانان و تقویت کفر و ایجاد دودستگی میان مؤمنان، مسجدی [و در واقع] کمین گاهی برای کسانی که قبلا با خداوند و پیامبر وی به محاربه برخاسته بود، ساخته اند و سوگند مؤکد یاد می کنند که ما جز کار خیر هدفی نداشتیم و خداوند گواهی می دهد که آنان دروغ می گویند» .
«لا تقم فیه ابدا لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه؛ فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین » .
«هرگز در آنجا نماز مگزار، مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده است، شایسته است که در آن نماز بگزاری، در آن مسجد مردانی نماز می گزارند که می خواهند پاک شوند و خداوند افراد پاک را دوست دارد» .
«افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لا یهدی القوم الظالمین » (۱) .
«آیا آن کس که شالوده کار خود را بر اساس پرهیزگاری و خشنودی خداوند گذارده است، بهتر است یا آن که آن را بر لب سیل گاهی که در حال ریختن است نهاده و با آن، در آتش جهنم سقوط می کند؟ و خداوند ستمکاران را هدایت نمی کند» .
لغات آیات
«ضرار» به معنی ضرر زدن از روی عمد و دشمنی است .
«ارصاد» به معنی کمین کردن .
«بنیان » به معنی ساختمان است که امروز در زبان عرب، واژه «مبنی » به کار می برند .
«تقوی » از وقایه گرفته شده و آن یک نوع خصلت است که در سایه آن، انسان از گناهان پرهیز می کند و در حقیقت سپری است که از روی آوردن گناه به انسان جلوگیری می نماید .
«شفا» به معنای لبه .
«جرف » به معنای کناره های رودخانه، که آب زیر آن را خالی کرده است .
«هار» چیزی که در آستانه فرو ریختن است .
تا اینجا با لغات آیات آشنا شدیم . اکنون شان نزول آیه را بیان می کنیم:
تفسیر آیات
در شهر «یثرب » پیش از هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آن شهر، مردی به نام «ابوعامر» اطلاعات جامع و وسیعی درباره کتب عهدین داشت و پیش از بعثت پیامبر، ظهور او را نوید می داد، و علائم و نشانه های او را در این دو کتاب برای مردم بازگو می کرد . آنگاه که رسول گرامی، گام به این شهر نهاد، «ابوعامر» نیز به او ایمان آورد، ولی آن عظمت و نفوذ کلمه ای را که به عنوان پیشوای روحانی داشت، از دست داد و به صورت یک فرد عادی درآمد . در این هنگام، انگیزه حسد، سبب شد که او با منافقان قبیله های «اوس » و «خزرج » همکاری صمیمانه را آغاز کند، و شالوده حزب نفاق را در مدینه بریزد . از این جهت، از مدینه به مکه گریخت و برای براندازی حکومت نوبنیاد اسلام، سفری به شام کرد و تمایلات بزرگ رومیان را برای نبرد با مسلمانان جلب نمود .
او در نامه ای به منافقان مدینه، نوشت:
مرکزی را به عنوان آموزش تعلیمات و تصمیمات خرابکارانه بسازید، و برای پوشش و اغفال مسلمانان نام آن محل را «مسجد» بگذارید . از این جهت، دوازده نفر از سران حزب نفاق که از ساکنان دهکده «قبا» (۲) بودند، مسجدی را در آن محل بنا کردند، درحالی که در دهکده قبا، مسجد با سابقه ای بود که محل تجمع مسلمانان به شمار می رفت . آنان برای کسب مجوز، حضور پیامبر رسیدند و گفتند: پیران و بیماران در شبهای تار و بارانی موفق نمی شوند مسافت میان خانه و مسجد قبا را طی کنند . از این جهت، ناچاریم برای چنین ایام فوق العاده، مسجدی در کنار خانه های خود داشته باشیم . پیامبر صلی الله علیه و آله سخنان آنان را شنید ولی نفیا و اثباتا چیزی نگفت .
وقتی که پیامبر از جنگ تبوک بازگشت، مرکز منافقان که خداوند آن را خانه «ضرار» نامیده و آنان مسجد می نامیدند، آماده بهره برداری بود . منافقان اصرار داشتند که پیامبر آنجا را با اقامه جماعت، افتتاح فرماید تا به تمام معنا رنگ مسجد به خود بگیرد و دیگر مسلمانان نتوانند آن را ویران کنند . فرشته وحی نازل گردید و پیامبر را از منویات سوء منافقان آگاه ساخت و با آوردن آیات یاد شده، اهداف منافقان را از ساختن این معبد، در چهار کلمه خلاصه کرد، اکنون به شرح این چهار هدف می پردازیم:
ویژگیهای لانه جاسوسی
یادآور شدیم که منافقان برای آموزش و تصمیمات خرابکارانه خود، مرکزی به ظاهر اسلامی؛ ولی در واقع لانه جاسوسی ساختند که به فرمان رئیس حزب به نام «ابوعامر» جامه عمل بپوشانند . این مرکز از نظر قرآن دارای چهار ویژگی بود:
الف . «ضرارا» هدف، ضربه زدن و ضرر وارد کردن به مسلمانان بود .
ب . «کفرا» برای تقویت کفر بنا شده بود .
ج . «و تفریقا» هدف، ایجاد دودستگی میان مردم قبا بود .
د . «ارصادا لمن حارب الله و رسوله » کمینگاهی برای ابوعامر بود که محارب با خدا و پیامبر به شمار می رفت .
شگفت اینجاست که آنان بر مصلح بودن خود اصرار ورزیده و پیوسته سوگند یاد می کردند که هدف، بسیار مقدس است، ولی قرآن بر دروغگو بودن آنان گواهی می دهد . چنانکه قرآن در انتقاد از آنان می فرماید: «... ولیحلفن ان اردنا الا الحسنی و الله یشهد انهم لکاذبون » .
«... سوگند مؤکد یاد می کنند که ما جز کار خیر هدفی نداشتیم و خداوند گواهی می دهد که آنان دروغ می گویند» .
آیه دوم، پیامبر را از افتتاح این مسجد و نماز گزاردن در آنجا باز می دارد که مبادا از این طریق، رنگ رسمی به خود بگیرد و دیگر تخریب آن، امکان پذیر نباشد . و لذا جبرئیل فرود آمد و پیامبر را از اهداف سازندگان این بنا آگاه ساخت و او را از هر نوع نماز گزاردن و یا عمل دیگر در آن مکان، باز داشت و چنین فرمود: «لا تقم فیه ابدا» «هیچگاه در آنجا برای نماز و دعا توقف نکن » .
آنگاه قرآن دو مسجد را مقایسه می کند:
۱ . مسجدی که از روز نخست بر اساس تقوا برپا شده است، مانند مسجد «قبا» .
۲ . بنایی که به صورت ظاهر مسجد؛ ولی در باطن، لانه جاسوسی و نقشه کشی علیه اسلام و مسلمانان است .
در مسجد نخست، افراد پاکدامن نماز می گزارند، طبعا در محل دوم افراد ناپاک جمع می شوند، چنان که می فرماید: «لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین » . «مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده است، شایسته است که در آن نماز بگزاری، در آن مسجد مردانی نماز می گزارند که می خواهند پاک شوند و خداوند افراد پاک را دوست دارد» .
در آیه بعدی دو گروه مؤمن و کافر را مقایسه می کند و یادآور می شود: مؤمن کسی است که ساختمان خود را بر شالوده تقوا و رضایت خدا برپا می کند، درحالی که انسان منافق، ساختمان خود را بر لبه رودخانه ای می سازد که زیر آن را آب شسته و برده و در حال فرو ریختن است .
مسلما مقصود، ظاهر قضیه نیست که اینها بنایی را بر لب رودخانه ای ساخته اند که زیر آن شستشو شده است، بلکه مقصود، عقیده و دین آنهاست که بر اساس آن زندگی می کنند و به خاطر بی پایگی آیین شان سرانجام به جهنم فرو خواهند افتاد، چنان که می فرماید:
«افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لا یهدی القوم الظالمین » (۳) .
«آیا آن کس که شالوده کار خود را بر اساس پرهیزگاری و خشنودی خداوند گذارده است، بهتر است یا آن که آن را بر لب سیل گاهی که در حال ریختن است نهاده و با آن، در آتش جهنم سقوط می کند؟ و خداوند ستمکاران را هدایت نمی کند» .
تبیین و تشبیه
تا اینجا به تفسیر آیه ها پرداختیم و مفاد آنها نیز روشن گشت، ولی اکنون به تشریح تمثیل می پردازیم . کرارا یادآور شدیم که مثلهای قرآن، تمثیل و تشبیه است و هر تشبیهی دارای سه پایه است: ۱ . مشبه؛ ۲ . مشبه به؛ ۳ . وجه شبه .
از آنجا که آیه، دارای دو تمثیل است، قهرا به تعدد تمثیل، جنبه های سه گانه نیز متعدد خواهند بود .
تمثیل اول
مشبه: مؤمنی که دارای عقیده محکم و استوار است .
مشبه به: بنیانی که براساس بنای محکم ساخته شده باشد .
وجه شبه: از آنجا که عقاید مؤمن از حقانیت و استواری برخوردار است، قهرا بسان بنای محکم، پایدار خواهد بود .
تمثیل دوم
مشبه: منافق که دارای عقیده ای سست و بی پایه است .
مشبه به: خانه ای که بر لبه رودخانه که زیر آن را سیل شسته باشد، بنا گردد .
وجه شبه: همچنان که خانه دوم در آستانه ریزش است و ساکنان خود را در کام مرگ فرو می ریزد، همچنین منافقان که بر عقاید باطل تکیه کرده اند، به خاطر سستی آنها، به کام دوزخ فرو می روند .
پی نوشت:
۱) توبه: ۱۰۷ و ۱۰۹ .
۲) دهکده ای بود در ۱۲ کیلومتری مدینه ولی اکنون به آن وصل شده است .
۳) توبه: ۱۰۷ و ۱۰۹ .
منبع : مجله درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۶ (۸۱) , سبحانی، جعفر