نویسنده: حسین فرج اللهی
شجاعت كه در فارسی از آن به دلیری تعبیر می شود، یكی از فضایل اخلاقی و هنجارهای پسندیده در حوزه رفتاری است كه سر منشا بسیاری از دستاوردهای فردی و اجتماعی است. از این رو همواره از شجاعان در تاریخ تجلیل شده و در هر كشور و سرزمین، داستان ها و افسانه هایی از شجاعان سینه به سینه روایت شده و می شود. براین اساس می توان تاریخ شفاهی ملت ها و یا كتب مورخان آزاده را داستان شجاعان نامید.
تاثیرگذاری این خصلت و خصیصه در زندگی فردی به ویژه اجتماعی ملت ها تا آن اندازه است كه حتی می توان گفت در كنار زبان و نژاد و مذهب، زندگی شجاعان است كه هویت فرهنگی ملتی را شكل می بخشد و به آن جایگاه استقلالی می بخشد.
از این رو عنصر شجاعت مردان تاریخی هر ملتی، بنیاد هویتی آن را شكل می بخشد و اصولاعصر طلایی هر ملتی نیز ناظر به دوره شجاعان است كه افتخار ملی و عزت میهنی برای جوامع پدید آورده اند.
شجاعت در حوزه های مختلف آثار و بركات خویش را به جا می گذارد. دراین نوشتار نویسنده بر آن است تا با نگاهی به تحلیل قرآن از علل و عوامل و نیز آثار شجاعت به خصوص در حوزه دینی نقش آن را در زندگی بشر چنان كه قرآن تبیین كرده نشان دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
چیستی شجاعت و دلاوری
دلیر كسی است كه بتواند نیروی خشم و انتقام خویش را مدیریت كند و اجازه ندهد تا احساسات و عواطف وی را به هر سو بكشاند. در حقیقت، پیروی كردن نیروی خشم و انتقام از نیروی خردمندی در اقدام بر كارهای مهم و تشویش نداشتن در انجام دادن آن را، دلاوری و شجاعت می گویند. (جامع السعادات، نراقی، ج ۱ ص ۲۴۲)
ملااحمد نراقی براین باور است كه شجاعت و دلاوری حد اعتدال و میانه غضب است. (همان ص ۳۲۳) به سخنی هر احساسی از احساسات بشری دارای سه بعد افراطی و تفریطی و اعتدالی است. احساسات متضاد و متناقض در انسان هنگام مواجه شدن با پدیده ها پیش می آید كه می توان به شكل تهور و بی باكی و یا ترس و خوف خودنمایی كند و یا به شكل شجاعت بروز و ظهور یابد.
آن چه از كتب اخلاقی به دست می آید این است كه دلیر كسی را گویند كه همه كار و كردار وی برخاسته از خرد و دانایی و برابر با احكام عقل باشد و برخلاف عقل تصمیمی را اتخاذ نكند و حركتی را انجام ندهد.
در فرهنگ نامه دهخدا در ذیل واژه شجاع آمده است: دلیر شدن در كارزار. صفتی است از صفات اربعه جمیله كه حد وسط است بین تهور و جبن. دلاوری. دل داری. دلیری. صاحب یاس. قوتی است متوسط میان جبن و تهور. (غیاث اللغات). بهادری و دلاوری. جرات. دلیری. پردلی. (ناظم الاطباء).
در تداول علمای اخلاق قوه ای كه میان جبن و تهور است. (از فرهنگ نظام). نیرویی است خشمی كه نفس بدوی برتری جوید بر آن كه با وی دشمنی سازد. (نوروزنامه). یكی از كیفیات نفسانیه است و از اقسام خلق است.
ملاصدرا در تعریف آن گوید: شجاعت، خلقی است كه افعال میان تهور و جبن دو طرف افراط و تفریط آنند و از رذائلند.
خواجه طوسی گوید: شجاعت آن است كه نفس غضبی، نفس ناطقه را انقیاد نماید تا در امور هولناك مضطرب نشود و اقدام بر حسب رای او كند تا هم فعلی كه كند، جمیل شود و هم صبری كه نماید محمود باشد و بالاخره حد اعتدال غضب را شجاعت گویند و طرف افراط را تهور و طرف نقصان را جبن گویند و از حد اعتدال آن كه عفت است، خلق كرم، نجدت، شهامت، حلم، ثبات، كظم غیظ، وقار و غیره منشعب می گردد و از طرف افراط آن، كبر، عجب و غیره منشعب می گردد و از طرف تفریط آن مهابت، ذلت، خساست، ضعف، حمیت، عدم غیرت و حقارت نفس منشعب می شود.
خلاصه آنكه، حكمای قدیم برای نفس سه قوه متباینه شمرده اند: قوه ناطقه، قوت غضبی، قوت شهوانی. قوت غضبی كه آن را نفس سبعی نیز گویند مبدا خشم و دلیری و اقدام بر اهوال و شوق تسلط و ترفع و مزید جاه باشد و هرگاه حركت نفس سبعی به اعتدال بود و نفس ناطقه را انقیاد نماید تا در امور هولناك مضطرب نشود و اقدام بر حسب رای او كند شجاعت حاصل آید و نیز حكمای قدیم از قبیل فیثاغورس و سقراط و افلاطون برای سعادت و برای فضیلت چهار مرحله مقرر داشته اند كه یكی از آن شجاعت است و اما انواعی كه در تحت جنس شجاعت است یازده نوع است: كبر نفس. نجدت. بلندهمتی. ثبات. حلم. سكون نفس. شهامت. تحمل. تواضع. حمیت. دقت.
(از اخلاق ناصری ص ۴۸، ۷۲، ۷۴، ۷۶، ۹۱، ۹۲)
آثار شجاعت از نگاه قرآن
برای تبیین جایگاه شجاعت و دلیری در تحلیل قرآنی نگاهی به آثار آن می شود تا ضمن آشنایی با آثار آن از نگاه قرآن، اهمیت و ارزش آن نیز دانسته شود.
نخستین اثر و كاركردی كه قرآن برای شجاعت و دلیری بیان می كند، صداقت و راستگویی است. انسان شجاع به سبب این كه بر ترس خویش غلبه كرده، در همه عرصه ها به چیزی كه باور دارد عمل می كند و صدق در گفتار و تاویل دارد. از این رو در بیان مواضع خویش، صداقت دارد و اهل راستگویی است.
در رسانه های صهیونیستی در سرزمین های اشغالی، سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان به صداقت و راستگویی شهره است. از این رو، واكنش های ایشان به تهدیدات سیدحسن نصرالله، واكنش های برخاسته از صداقت است و به خود اجازه نمی دهند كه وی را متهم به بلوف زدن و ایجاد جنگ روانی بی پشتوانه عمل كنند. این مسئله در جنگ سی و سه روزه بارها برای مردم سرزمین های اشغالی فلسطین به اثبات رسیده است.
انسان های شجاع در میدان كارزار و جنگ، به سبب صداقتی كه دارند رفتاری بسیار سالم دارند و به چیزی كه می گویند عمل می كنند.
به سخن دیگر میان گفتار و عمل ایشان هماهنگی است و به خود اجازه نمی دهند سخنی بگویند و برخلاف آن عمل كنند. از این رو، اهل نفاق و دورویی نیستند و به سبب باورهای خویش به آخرت و معاد و این كه شهید زنده و جاودان است و از روزی خاص در نزد خداوند بهره می گیرد، شجاعان و درمیادین نبرد ظاهر می شوند و كارزار می نمایند. (بقره آیه ۱۷۷)
كاركردهای شجاعت در حوزه نظریه پردازی و ارائه نوآوری ها دربخش های مختلف علوم انسانی و تجربی به خوبی روشن است. از این رو امام خمینی(ره) و رهبرمعظم انقلاب در مسئله نوآوری و نظریه پردازی به مسئله شجاعت به عنوان یكی از عناصر و مولفه های اصلی اشاره می كنند.
نظریه ولایت فقیه از سوی امام در زمانی مطرح می شود كه هم ازسوی دولت وقت و هم ازسوی برخی از حوزویان وی را متهم به وهابی گری می كنند. اگر شجاعت وی نبود هرگز نمی توانست نظریه ولایت فقیه را پردازش كند و در هیاهوی حوزه ها آن را بپروراند و ارائه دهد، چنان كه شجاعت و دلاوری وی بود كه باعث شد یك تنه به مقابله با طاغوت برخیزد و اندك اندك با بیداری مردم، آنان را همراه خویش سازد و بزرگترین نیروی نظامی خاورمیانه و ژاندارم منطقه را از عرش قدرت به خاك ذلت بكشاند و دولت شاهنشاهی دوهزاروپانصدساله را از میان بردارد و حكومت جمهوری اسلامی را برپا دارد و مردم را در سرنوشت خویش به حكم الهی چیره كند و حق ایشان را به آنان بازگرداند.
این همان شجاعتی است كه در اسوه های دیگری كه قرآن بیان می دارد می توان یافت. شجاعت حضرت ابراهیم(ع) در حوزه نظریه پردازی توحید در عصری كه همه ملت ها بر بت پرستی و تعدد خدایان تاكید داشتند و نیز مبارزه تا تغییر جهت ادیان و مذاهب عصر خویش ومبارزه با دولت طاغوتی نمرودی از جمله مطالبی است كه قرآن در آیات بسیاری بدان اشاره كرده است كه برخی از آنها آیات ۲۵۸ سوره بقره و ۸۰ و۸۱ سوره انعام و ۴۱ تا ۴۶ سوره مریم و ۵۱تا ۶۸ سوره انبیاء و ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره صافات است.
همین شجاعت و شهامت در عرصه های مختلف به ویژه عرصه پاسداری از توحید و دولت توحیدی است كه درسوره مائده، خداوند ملت شریف ایران را بدان می ستاید و ایشان را مردمانی محبوب خدا و علاقه مند به او می شمارد كه در راه خداوند و دولت اسلامی از هیچ كسی ترسی ندارند و از سرزنش سرزنشگران داخلی و خارجی باكی ندارند و از مواضع حقانی خویش عقب نشینی نمی كنند.
ملت ایران، ملت شجاع و محبوب خدا
روایات چندی درمعرفی ملت ایران براساس آیه ۵۴ سوره مائده به عنوان مردان شجاعی كه خداوند را دوست می دارند و خداوند نیز ایشان را دوست می دارد و عزت برای مومنان و ذلت برای كافران به ارمغان می آورند، وارد شده است كه می توان به كتب روایی و تفسیری مراجعه كرد. در كتاب تفسیر وزین مجمع البیان مجلدات ۳و۴ در صفحه ۳۲۱ به این مطلب اشاره شده است.
در این آیه در تبیین شجاعت ملت شریف ایران آمده است كه ایشان تنها برای خدا و در راه او مجاهدت و تلاش می كنند و هر گامی كه برمی دارند در راستای رضایت و خشنودی خداوند است، از این رو محبوب خداوند می شوند. از سرزنش های هیچ كس و تهدیدات هیچ عنصر داخلی و خارجی نمی هراسند و تنها دل به خدا داشته و به خواست و اراده او توجه دارند و خداوند به سبب همین خصلت شجاعت و اخلاص در عمل و قول، ایشان را بر دشمنانشان پیروز می گرداند و از دانش گسترده و فضل واسع خویش به این ملت هر آن چه را خواهند ارزانی می دارد.
اصولاابلاغ رسالت و تبلیغ اسلام جز به شجاعت امكان پذیر نیست. در گذشته مشركان به عنوان پیروی از دین اجداد و نیاكان با آموزه های توحیدی اسلام مخالفت می ورزیدند و در زمان ما به عنوان مبارزه با خرافات و پیروی از علم و عقل به مبارزه با آن می پردازند و اصولاتعبد و تقلید را بیرون از دایره عقل می شمارند و با عناوین ظاهرفریب و گمراه كننده به جنگ اسلام می آیند.
اسلام به سبب دعوت به نماز و اصول تعبدی در میان برخی جوامع و افراد به عنوان دین خرافی و تقلیدی و ضدعقلانی و حتی دین خشونت و ترور معرفی می شود. گفتمان غالبی كه با تبلیغات رسانه ها ایجاد می شود به گونه ای است كه پذیرش دین اسلام و یا عمل به آن را برای بسیاری دشوار می سازد و این گونه است كه شجاعت در ابراز تدین و دین داری لازم است تا شخص باورها و ایمان خویش را حفظ كند.
اگر همه پیامبران به سبب شجاعت خویش توانستند دین توحید را تبلیغ و ابلاغ كنند. (نمل آیه ۱۰ و احزاب آیه ۳۹) این مسئله برای پیامبر(ص) و امت او سخت تر است و لازم است تا پیروان وی شجاعت بیش تری داشته باشند تا بتوانند در عصر فشار رسانه ها و گفتمان سازی های جعلی كه هرگونه اندیشه و تفكر آزاد را از انسان در عمل سلب می كند، دینداری خود را حفظ و یا دیگران را به آن دعوت كنند.
قرآن یكی از آثار مهم شجاعت دینی را جلب محبت الهی برمی شمارد؛ زیرا كسی كه در راه خدا حركت می كند موجبات خشنودی وی را فراهم می آورد و محبت خداوندی را برای خود می خرد. (آل عمران آیه ۱۴۶ و صف آیه ۴) بنابراین همه آثاری كه بر محبت خداوند در آیات دیگر بیان شده برای مردم شجاع نیز خواهد بود.
جلب فضل الهی و تفضلات ویژه از دیگر آثار شجاعت دینی است كه خداوند در آیه ۵۴ سوره مائده برای شجاعان دینی بیان می دارد.
پیروزی از دیگر آثاری است كه خداوند برای شجاعت و شهامت رزمندگان اسلام مطرح می سازد. (بقره آیات ۲۴۹ و ۲۵۱) البته پیروزی اختصاص به میدان رزم و جهاد ندارد و چنان كه گفته شد حتی در حوزه های نظریه پردازی و ارایه دیدگاه ها و یا اجرای نظریات جدید نیز شجاعت، عامل پیروزی در این عرصه هاست.
از نظر قرآن، شجاعت انسان های مومن در عرصه های مختلف نشانگر وجود تقوای واقعی است؛ زیرا تنها انسان هایی كه از خدا خوف دارند و می ترسند كه با كارهای نادرست و خلاف، ناخشنودی خداوند را سبب شوند، با پرهیزگاری می كوشند تا رضایت خداوند را جلب نمایند و لذا در همه كارهای خویش شجاعت را همراه دارند و جز از خداوند از كسی نمی هراسند.
(بقره آیه ۱۷۷)
مجموعه افرادی را كه خداوند به عنوان شجاعان مطرح می سازد نشانگرآن است كه تنها اهل توحید و تقوای واقعی انسانهای شجاع هستند. از جمله این گروه می توان به حبیب نجار كه فردی شجاع و فداكار در دعوت به حق در میان بت پرستان بود (یس آیات ۲۰ تا ۲۶) مومن آل فرعون كه به تنهایی به دفاع از موسی و دعوت وی پرداخت (سوره غافر آیات ۲۸ تا ۴۴) رسولان و فرستادگان به انطاكیه (یس آیات ۱۳تا ۱۸) اصحاب كهف (كهف آیات ۱۳و ۱۴) جادوگران فرعون كه به موسی گرویدند و مصلوب شدند (اعراف آیات ۱۲۱ تا ۱۲۶) مردم هوازن (فتح آیه۱۶) اشاره كرد.
عوامل پیدایش شجاعت
ریشه شجاعت دینی و واقعی را می توان در باورها و بینش ها و نگرش های آدمی جست وجو كرد. كسانی كه به آخرت باور دارند و خداوند را پروردگاری می دانند كه همه هستی را از كلی و جزیی مدیریت می كند، به طور طبیعی خود را همواره با امدادهای خداوند می یابند از این رو در آیات ۱۲۵ و ۱۲۶ سوره آل عمران و نیز ۱۰ و ۱۱ سوره انفال و ۴ سوره فتح، باور به امداد و یاری الهی مایه محكم شدن دل ها و نهراسیدن از انبوه دشمنان معرفی شده است.
در حقیقت ایمان به خدا (آل عمران آیات۱۷۳ و ۱۷۵ و مائده آیه۲۳ و آیات دیگر)، توجه به قیامت و حسابرسی هر كار ریز و درشت از سوی خداوند (احزاب آیه۳۹)، عقیده به معاد و بازگشت به سوی خدا (بقره آیات۲۴۹ تا ۲۵۱ و اعراف آیات ۱۲۴ و ۱۲۵ و آیات دیگر)، خوف از خدا (مائده آیه۳و ۲۳ و ۴۴ و احزاب آیه۳۷ و ۳۸) در كنار توكل بر او (مائده آیه ۲۳ و انفال آیه ۴۹ و هود آیه۵۳ و ۵۴) از مهم ترین و اساسی ترین علل و عوامل شجاعت شمرده شده است.
به سخن دیگر در این آیات بر نقش حساس و اساسی بینش ها در نگرش ها و رفتارها توجه داده می شود تا انسان با تغییر در بینش و نگرش و تصحیح آن ها بكوشد تا رفتارهای بیرونی و اجتماعی خویش را به شكل تازه و جدید سامان دهی كند.
در این میان خداوند با تاكید بر تمرین و آماده سازی خود برای رویایی با هر مشكل و دشمنی، می كوشد تا به علل واسباب ظاهری نیز توجه دهد. (نمل آیه ۱۰ تا ۱۳) از این رو خداوند به حضرت موسی(ع) فرمان می دهد تا پیش از رو به رو شدن با دشمن بارها كردن عصا و گرفتن دوباره اژدها بر ترس خویش غلبه كند و با آمادگی كامل به مقابله با دشمن برود. تمرین و بهره گیری از همه امكانات مانند (برادری كه فصیح تر و زبان آورتر است) از دیگر شیوه هایی است كه شجاعت را می افزاید و زمینه روحی و روانی برای مقابله را فراهم می آورد.
آیات چندی با اشاره به ریشه ترس از غیر خدا می كوشد تا ریشه هرگونه ترس را در انسان بكشد؛ لذا هرگونه ترس از غیر خدا را نادرست می شمارد و خواهان خشیت از خداوند و نه دیگران می شود (مائده آیه۴۴) این گونه است كه شخص آمادگی می یابد تا در برابر هر امر غیرخدایی خود را واكسینه كند و به جز از خدا از كسی نهراسد. این امر غیر خدایی كه موجب ترس می شود می تواند انسان و یا وسوسه های شیطانی باشد. (آل عمران آیه ۱۷۵) از این رو ترس از آن ها را بیهوده می شمارد، زیرا در جایی كه خداوند ناظر و حاضر است و پروردگار و مالك بر هر چیزی است ترس از هر چیز دیگری از ابلیس و غیرابلیس جز از روی نادانی و جهالت و یا غفلت نخواهد بود.
به هر حال شجاعت، لازمه دست یابی به بسیاری از امور است. لذا از مردم خواسته شده كه در زندگی خویش قدرت را در كنار خرد قرار دهند تا به شجاعت واقعی دست یابند و از آثار دنیوی و اخروی آن بهره مند شوند.
شجاعت نیاز امروز و دیروز هر جامعه ای برای دست یابی به پیروزی در عرصه های علمی و صنعتی است. اگر بخواهیم به تمدن سازی جدید اسلامی دست یابیم لازم است كه شجاعت را در همه عرصه ها داشته باشیم و جز از خداوند از كسی نهراسیم.
منبع: روزنامه كیهان، شماره ۱۹۷۱۳ به تاریخ ۱۹/۵/۸۹، صفحه ۶ (معارف)