در قرآن كریم بیش از ثلث آیاتش با زندگی ابدی ارتباط دارد و به نحوی از انحاء دربارۀ عالم پس از مرگ و روز قیامت و كیفیت حشر اموات و میزان و حساب و ضبط اعمال و بهشت و جهنم و جاودانگی عالم آخرت و سایر مسائلی كه به عالم پس از مرگ مربوط می شود بحث كرده است.(۱)
در یك دسته از آیات بر لزوم ایمان به آخرت، تأكید شده است:(۲)
«و بالآخرۀ هم یوقنون؛ و آنانند كه به آخرت یقین دارند».
و در دستۀ دیگر به پیامدهای انكار آن گوشزد شده است: (۳)
«و انَّ الذین لایؤمنون بالاخرۀ اعتدنا لهم عذاباً الیماً؛ و اینكه برای كسانی كه به آخرت ایمان نمی آورند عذابی سخت و دردناك آماده كرده ایم».
و در دستۀ سوم نعمت های ابدی شمرده شده است:(۴)
«علی سرر موضونۀ، متكئین علیها متقابلین، یطوف علیهم ولدان مخلدون؛ بر تخت هایی جواهر نشان روبروی هم تكیه داده اند، بر گردشان پسرانی جاودان (به خدمت) می گردند».
و در دستۀ چهارم عذاب های جاودانی بیان شده است:(۵)
«فی سموم و حمیم و ظل من یحموم لابارد و لاكریم؛ در میان باد گرم و آب داغ و سایه ای از دود تار نه خنك و نه خوش».
همچنین در آیات فراوانی رابطۀ بین اعمال نیك و بد با نتایج اخروی آنها ذكر گردیده و نیزبه شبهات منكران پاسخ داده شده است چنانكه منشأ تبهكاری ها و كج روی ها فراموش كردن یا انكار قیامت و روز حساب شمرده شده است:(۶)
«ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب؛ در حقیقت كسانی كه از راه خدا به دور می روند به (سزای) آنكه روز حساب را فراموش كرده اند عذاب سخت خواهند داشت».
بنابراین با دقت در آیات قرآن به این نتیجه می رسیم كه بخش عمده ای از سخنان پیامبران و بحث ها و جدال های ایشان با مردم اختصاص به موضوع معاد داشته است و حتّی می توان گفت تلاش آنها برای اثبات این اصل، بیش از تلاشی بوده است كه برای اثبات توحید كرده اند.(۷)
زیرا اكثر مردم برای پذیرفتن این اصل سرسختی بیشتری نشان می داده اند، كه علّت این سرسختی مردم را در مقابل اصل معاد در دو عامل می توان خلاصه كرد:
یكی عامل مشترك در انكار هر امر غیبی و نامحسوس و دیگری عامل مختص به موضوع معاد یعنی میل به بی بندوباری و عدم مسئولیت در برابر اعتقادات و تكالیف دینی كه موجب برخی محدودیت ها برای انسان می گردد.(۸)
لازم به ذكر است كه در قرآن كریم دو نوع استدلال برای معاد وجود دارد كه یكی استدلال بر معاد بر اساس توحید است، كه قرآن كریم می فرماید: «آیا پنداشتید كه شما را بیهوده آفریده ایم و اینكه شما به سوی ما بازگردانیده نمی شوید؟».(۹)
قرآن می گوید، ممكن نیست خدا، خدا باشد ولی معادی نباشد، یعنی اگر معاد نباشد خلقت عبث است و وقتی كه خلقت عبث و بیهوده باشد بنابراین خدائی وجود نخواهد داشت، ولی وقتی كه ما خوب تدبّر كنیم می بینیم كه آفریدگاری یگانه و توانا این جهان را خلق كرده و او خدایی است كه حكیم است و حكمتش اقتضاء می كند كه معادی هم باید باشد تا متمّم و مكمّل خلقت باشد و معاد جزئی از خلقت است كه با نبودن آن خلقت ناقص و بیهوده خواهد بود.(۱۰)
یك سلسله استدلال های دیگر هم در قرآن هست كه همان نظام موجود و مشهود را دلیل بر قیامت قرار می دهد:
«و به یقین انسان را از عصاره ای از گِل آفریده ایم. سپس او را (به صورت) نطفه ای در جایگاهی استوار قرار دادیم. آنگاه نطفه را به صورت علقه (آویزك) در آوردیم. پس آن علقه را (به صورت) مضغه گردانیدیم و آنگاه آن مضغه را استخوان هایی ساختیم، بعد استخوان ها را با گوشتی پوشانیدیم، آنگاه (جنین را در) آفرینشی دیگر پدید آوردیم. آفرین باد بر خدا كه بهترین آفرینندگان است. بعد از این (مراحل) قطعاً خواهید مرد. آنگاه شما در روز رستاخیز برانگیخته خواهید شد(۱۱)».
قرآن می فرماید: «ای مردم اگر در بعث و قیامت شكّ دارید پس به خلقت خودتان بنگرید كه چگونه نطفه را از خاك آفریدیم و نطفه را به علقه و علقه را به مضغه تبدیل كردیم و بعد برای مغضه استخوان قرار دادیم، بعد گوشت پوشاندیم و بعد شما را به صورت طفل در آوردیم و سپس شما حتماً خواهید مرد، چگونه همۀ این امور حقیقت دارد و قطعی است، پس روز قیامت هم به طور قطع برانگیخته خواهید شد و «معاد» و رستاخیز هم از اموری است كه جزئی از خلقت است و وجودش در این سیر تكاملی ضروری و قطعی است».(۱۲)
آیات «معاد» برای موعظه بسیار عالی و شگفت انگیز است، در اواخر سورۀ حشر می فرماید:
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ ای كسانی كه ایمان آورده اید از خدا پروا پیشه كنید و هركسی باید بنگرد كه برای فردا (ی خود) از پیش چه فرستاده است و (باز) از خدا بترسید. در حقیقت خدا به آنچه می كنید آگاه است».(۱۳)
با دقّت در این آیات در می یابیم كه تعبیر به «ولتنظر» تعبیر بسیار عجیبی است «و باید هر نفسی نظر كند و دقت كند در آنچه برای فردا می فرستد» «ولتنظر» امر است و این صریح ترین تعبیری است كه می شود در این زمینه آورد، یعنی دقّت كنید كه آنچه برای فردا می فرستید، خوب بفرستید.(۱۴)
با تدبّر و تفكّر بیشتر در آیات قرآن كریم در می یابیم كه اعتقاد به معاد هم سنگ اعتقاد به خدای یگانه دانسته شده است و در آیات زیادی كلمات «الله» و «الیوم الاخر» باهم بكار رفته است، بطور مثال قرآن كریم می فرماید:
«أعبدو الله و ارجوا الیوم الاخر و لاتعثوا فی الارض(۱۵) خدا را بپرستید و به روز باز پسین امید داشته باشید و در زمین سر به فساد بر مدارید»(۱۶).
و در جای دیگر می فرماید:
«ذلكم یوعظ به من كان یؤمن بالله و الیوم الاخر(۱۷)؛ این است اندرزی كه به آن كسی كه به خدا و روز بازپسین ایمان دارد داده می شود».
این نشانگر آن است كه مسأله معاد از نظر اهمیت بعد از مسأله توحید از مهمترین مسائل دینی و اسلامی است و پیامبران (و بالخصوص آنچه از قرآن دربارۀ پیامبر ما استفاده می شود) آمده اند برای اینكه مردم را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد كنند و از طرفی اعتقاد به معاد تا بدان پایه حائز اهمیت است كه همۀ شرایع آسمانی در لزوم به جهان آخرت اتفاق نظر دارند و همچنین در تعبیرات قرآنی كلمۀ «ایمان به قیامت» و «ایمان به یوم آخر» آمده است، یعنی مسأله معاد بقدری مهم است كه مردم همانطوری كه به خداوند ایمان و اعتقاد پیدا می كنند به آخرت هم باید ایمان و اعتقاد پیدا كنند.(۱۸)
پی نوشتها:
۱. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۴۱ و سبحانی، جعفر، الإلهیات، ص۱۶۵ و مطهری، مرتضی، معاد، ص۱۵.
۲. بقره: ۴، در المیزان، ج ۱، ص ۴۹ و لقمان:۴ در المیزان، ج ۱۶، ص ۲۱۴ و نمل: ۳ در المیزان، ج ۱۵، ص ۳۴۱ و ...
۳. اسراء:۱۰ در المیزان، ج۱۳، ص۴۸ و فرقان:۱۱ در المیزان، ج۱۵، ص۱۸۷ و سبأ:۸ در المیزان، ج۱۶، ص۳۶۵ و مؤمنون:۷۴ در المیزان، ج۱۵، ص۴۸ و... .
۴. واقعه: ۱۵، ۱۶، ۱۷ در المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۶ و الرحمان: ۴۶ تا آخر در المیزان، ج ۱۹، ص ۱۱۳ و دهر: ۱۱- ۲۱ در المیزان، ج ۲۰، ص ۱۴۰ و ... .
۵. واقعه: ۴۱، ۴۲، ۴۳ در المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۹ و ملك: ۶- ۱۱ در المیزان، ج ۱۹، ص ۳۶۸.
۶. ص: ۲۶ در المیزان، ج ۱۷، ص ۱۹۶ و سجده: ۱۴ در المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۹.
۷. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۴۱. مطهری، مرتضی، معاد، ص۱۵ و سبحانی، جعفر، منشور عقاید، ص۱۸۵.
۸. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۴۲.
۹. مؤمنون: ۱۱۵، در تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۷۳.
۱۰. مطهری، مرتضی، معاد، ص۱۵ و ۵۹- ۱۰۷ و مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۸۸ و سبحانی، جعفر، الإلهیات، ص۱۶۷ و ۱۶۸ و سبحانی، جعفر، منشور عقاید، ص۱۸۶.
۱۱. مؤمنون: ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵ و ۱۶ و برای توضیح بیشتر به المیزان، ج۱۵، ص ۱۹ - ۲۲ مراجعه شود.
۱۲. سبحانی، جعفر، الإلهیات، ص۱۷۶ و ۱۷۷ و سبحانی، جعفر، منشور عقاید، ص۱۸۷.
۱۳. حشر: ۱۸ در المیزان، ج ۱۹، ص۲۲۴ ـ ۲۲۷.
۱۴. مطهری، مرتضی، معاد، ص ۱۷- ۱۸.
۱۵. عنكبوت: ۳۶ در المیزان، ج ۱۶، ص۱۳۰.
۱۶. مطهری، مرتضی، معاد، ص۱۵ ـ ۱۷ و ۵۹ به بعد و مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۴۱ ـ ۳۴۳، سبحانی، جعفر، الإلهیات، ص۱۶۵و سبحانی، جعفر، منشور عقاید، ص ۱۸۵.
۱۷. طلاق: ۲ در المیزان، ج ۱۹، ص۳۲۸.
۱۸. مطهری، مرتضی، معاد، ص۱۳. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۳۳۹. سبحانی، جعفر، منشور عقاید، ص۱۸۵.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.