از نظر قرآن، امنیت مطلق یک امر مطلوب است که انسان به طور فطری و طبیعی در تلاش برای کسب و تامین آن است. در این میان تامین امنیت اجتماعی یکی از مهم ترین اقسام امنیت همواره مد نظر انسان، جوامع و رهبران بوده است؛ زیرا جامعه ای به رشد و شکوفایی می رسد و از نظر اقتصادی و آسایشی رشد می کند که در آن امنیت اجتماعی تامین باشد؛ زیرا وقتی امنیت اجتماعی تامین باشد، به طور طبیعی حقوق افراد جامعه و شهروندان آن تضییع نمی شود و طبقات اجتماعی به یکدیگر ظلم نمی کنند. این گونه است که جامعه حتی از امنیت هایی چون امنیت اقتصادی برخوردار می شود.
هر انسانی به دنبال امنیت از جمله امنیت اجتماعی است تا بتواند در آرامش، آسایش را به دست آورد و خوشبختی و سعادت را تجربه کند. از این رو حضرت یوسف(ع) به خانواده خویش وعده می دهد که «ان شاء الله» در مصر در امنیت خواهند بود. (یوسف، آیه ۹۹)
آن حضرت(ع) پناه بردن به جا و مکانی را مشروط به فراهم بودن امنیت می داند؛ زیرا انسان به طور فطری خواهان امنیت است و آن را مهم ترین مطلوب بر می شمارد. از این رو حضرت(ع) به پرسش فطری خانواده پاسخ می دهد و می گوید اگر خدا بخواهد این مهم در مصر تامین خواهد شد و شما در امنیت پایدار در آنجا سکونت می کنید. تاکید بر امنیت پایدار در قالب «آمنین» و جمله اسمی از آن روست که امنیت مقطعی و ناپایدار مطلوب آدمی نیست. لذا تمام تلاش آدمی مصروف این معنا می شود که یک امنیت پایدار را به دست آورد.
عدالت و امنیت اجتماعی ضامن بقای جامعه
آموزه های وحیانی قرآن بر این نکته تاکید دارد که کفر و شرک از مصادیق ظلم، بلکه ظلم عظیم است(لقمان، آیه ۱۳)؛ با این حال اگر در جامعه ای عدالت و امنیت اجتماعی برقرار باشد، به طور طبیعی آن جامعه باقی و پایدار و در مسیر رشد آسایشی و رفاهی خواهد بود. از این روست که جوامع کافری چون عاد و ثمود با وجود کفر اعتقادی به سبب مراعات عدالت و امنیت اجتماعی در مرتبه و سطحی از سطوح توانستند باقی بمانند، بلکه به رشد و شکوفایی اقتصادی دست یابند. خداوند در آیات ۱۵ تا ۱۸ سوره سباء گزارش می کند که قوم سبا، برخوردار از امنیّت کامل اجتماعى بوده است و همین موجبات رونق و شکوفایی و پیشرفت اقتصادی آنان را فراهم کرده بود. در آیات ۱۴۱ و ۱۴۶ سوره شعراء نیز از وجود امنیّت اجتماعى میان قوم ثمود سخن به میان آورده و آن را موجب شکوفایی و رفاه اقتصادی جامعه و بقای آن جامعه تا زمان مشخص دانسته است.
اما اگر جامعه ای فاقد عدالت و امنیت اجتماعی باشد، آن جامعه نمی تواند پایدار باشد و با بحران درونی از هم می پاشد؛ از این رو گفته شده «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم؛ و حکومت با کفر باقی می ماند، ولی با ظلم و بی عدالتی باقی نمی ماند.»
از نظر قرآن، مدیریت و رهبری جامعه باید زمینه را برای تحقق انواع امنیت ها از جمله امنیت اجتماعی فراهم آورد. پس همان طوری که امنیت اجتماعی باید از طریق اجرای قوانین عادلانه تامین شود، باید امنیت سیاسی نیز از طریق دفع دشمنان و متجاوزان و ظالمان فراهم آید.
قرآن از قوم یاجوج و ماجوج به عنوان قومی که با ستمگری و تجاوز به جوامع دیگر قوم تهدید کننده امنیت سیاسی و اجتماعی بودند یاد می کند؛ زیرا تهدید امنیت به معنای تهدید اساسی و ریشه ای و فسادگری در زمین است؛ چرا که فقدان امنیت، به معنای فقدان بستر لازم برای انجام وظیفه خلافت الهی انسان در قالب آبادانی زمین خواهد بود.(هود، آیه ۶۱) وقتی امنیت نباشد، نمی توان در مسیر آبادانی و توسعه زمین فعالیتی را انجام داد و حتی سازه ها و آبادانی های موجود تخریب و نابود می شود. این گونه است که چنین رفتاری از نظر قرآن به عنوان «افساد فی الارض» تلقی شده و افراد و جوامعی که این گونه رفتار می کنند به عنوان«مفسد فی الارض» شناخته شده و محکوم به فنا خواهند بود؛ چرا که این افراد یا جوامع، نعمت امنیت را که از مقام رحمت الهی برای بشر فراهم آمده از میان برده اند.(کهف، آیات ۹۴ تا ۹۸)
به سخن دیگر، امنیتی که تبلور رحمت الهی است، با رفتارهای افراد یا جامعه ای از میان می رود. بنابراین چنین افرادی به عنوان عامل تخریبی رحمت الهی و مفسدان در زمین باید مجازات شوند.
البته دفع عوامل گوناگون تهدید کننده امنیت باید با توجه به شرایط و مناسبات انجام گیرد. پس یک رویه و روش برای دفع و رفع عوامل به کار گرفته نمی شود؛ بلکه گاه لازم است برای ایجاد امنیت، یک دیواره امنیتی سخت افزاری یا نرم افزاری فراهم آید. به عنوان نمونه، جامعه ای که توان رفع کلی تهدید را ندارد و نمی تواند جامعه تهدید کننده را بردارد، می تواند برای تامین امنیت سیاسی و نظامی خویش به ایجاد دیوار دفاعی سخت افزاری و نرم افزاری اقدام کند؛ چنانکه به سبب همین ناتوانی، راهکار ایجاد دیوار دفاعی در برابر یاجوج و ماجوج به اجرا در آمد؛ زیرا امکان نابود کردن این قوم متجاوز فراهم نبود.(کهف، آیات ۹۴ و ۹۸)
براساس آیات قرآن و احادیث اسلامى، مهم ترین خطرهایى که امنیت جامعه بشر را تهدید مى کنند، عبارتند از: ظلم و بی عدالتی، تفرقه و اختلافات سیاسى و اجتماعى، تجاوز به حقوق دیگران و ناسپاسىِ نعمت هاى الهى. اینها عوامل درون اجتماعی است. این بدان معنا خواهد بود که تامین امنیت اجتماعی دارای یک ساختار پیچیده ای است که نمی توان تنها با تامین بخشی یا بخش هایی به هدف رسید. همچنین باید دولت ها و حکومت ها بدانند که تنها با تکیه بر قدرت اطّلاعاتى و نظامى و تامین امنیت خارجی، نمى توان امنیت اجتماعی جامعه را تأمین کرد. دولتمردانى که بخواهند جامعه آنها از امنیت کامل برخوردار باشد، باید تلاش کنند از اختلافات داخلى و خارجى بکاهند، عدل و انصاف را بگسترند و مردم را به سپاسگزارى از نعمت هاى الهى تشویق نمایند ؛ چرا که هر چه اختلافات و تجاوز به حقوق دیگران، کمتر و سپاسگزارى از نعمت هاى الهى بیشتر باشد، جامعه از امنیت و آرامش افزون ترى برخوردار خواهد بود.
تامین امنیت اجتماعی نه تنها برای امت هم مقصد، بلکه برای همه شهروندان باید فراهم آید؛ یعنی چه کسانی که از نظر فکری و عملی همراه دولت و نظام سیاسی هستند؛ و چه کسانی که از نظر فکری و رفتاری در تقابل با دولت و نظام سیاسی هستند، اما حرکت حذفی انجام نمی دهند. بنابراین، هر کسی که در جامعه زندگی می کند تا زمانی که رفتار و حرکت حذفی خشونت بار نداشته باشد و نظام سیاسی را تهدید نکند، باید از امنیت اجتماعی برخوردار باشد. از این رو حضرت ابراهیم(ع) در قالب دعا به این امر توجه می دهد که تامین امنیت اجتماعی تنها در محدوده امت نیست، بلکه در چارچوب شهروندی است. آن حضرت(ع) براى ایجاد امنیّت اجتماعى در مکه حتّى براى غیر اهل ایمان دعا می کند تا نشان دهد تامین امنیت اجتماعی باید فراگیر و بدون محدودیت باشد.(بقره، آیه ۱۲۶)
دلیل بر مدعای ما این است که حضرت ابراهیم(ع) هر چند اعطاى ثمرات را به مؤمنان اختصاص داده؛ ولى امنیّت مکّه را به طور مطلق آورده است. از این فرق گذاری از سوی آن حضرت(ع) مى توان استفاده کرد که حضرت، امنیّت مکّه را براى همگان و حتّى براى کافران خواسته است.
البته امنیت اجتماعی حتی برای کافران در شرایطی است که آنان فعالیت های تخریبی و افسادی و توطئه ای و تحرکات حذفی علیه نظام سیاسی نداشته باشند.
نقش مردم در ایجاد امنیت اجتماعی
باید توجه داشت که امنیت اجتماعی به حوزه رفتار میان مردم با مردم و روابط شهروندان با یکدیگر باز می گردد؛ هر چند که برخی آن را به رفتار مردم با دولت و یا دولت با مردم تعمیم داده اند؛ ولی به نظر می رسد که بخشی که تبیین کننده حوزه ارتباط شهروندان با دولت و دولت با شهروندان است، حوزه امنیت سیاسی است که دارای دو بخش خارجی و داخلی است.
امنیت اجتماعی در قالب روابط بین شهروندی باید به گونه ای فراهم آید که هیچ شهروندی حق و حقوق شهروندی دیگر را در مناسبات اجتماعی تضییع، مخدوش و مختل نسازد، بلکه هر یک بتوانند در چارچوب امنیت شهروندی زندگی در سایه آرامش و امنیت را تجربه کنند. اگر در جامعه ای، افراد بر خلاف قوانین رفتار کنند و حقوق شهروندی یکدیگر را مراعات نکنند، چنین جامعه ای با بحران فقدان امنیت اجتماعی مواجه است و شهروندان آن احساس امنیت را از دست می دهند.
برای تامین امنیت اجتماعی افزون بر نقش دولت به عنوان قانونگذار و ایجادکننده امنیت، باید به نقش مردم و شهروندان در ایجاد و بقای آن توجه بیشتری مبذول کرد؛ زیرا این شهروندان هستند که در حقیقت ایجاد کننده و حافظ امنیت اجتماعی هستند. آموزش های مستقیم و غیر مستقیم جامعه پذیری نقش اساسی در تامین امنیت اجتماعی در جوامع بشری دارد. پس باید به کودکان و نوجوانان و جوانان آموخت همان طوری که مطالبه گر حقوق شهروندی خود هستند باید حقوق شهروندی دیگران را نیز مراعات کنند.
امنیت جانی و عرضی و ناموسی، در چارچوب امنیت اجتماعی معنا می یابد. پس جامعه باید چنان باشد که شخص در امنیت کامل جانی باشد و کسی تهدید به قتل نشود؛ در عین حال باید امنیت اخلاقی نیز در آن جامعه فراهم باشد و آبرو و عرض اشخاص و ناموس آنان تهدید نشوند.
اگر در جامعه ای شرایط به گونه ای باشد که عرض و آبروی افراد در معرض خطر باشد یا کسانی تهدید به آدم ربایی و رفتارهای خشن و به عنف کنند، آن جامعه فاقد امنیت اجتماعی است. دولت باید تلاش کند تا با بهره گیری از ابزارها و امکانات از جمله نیروی انتظامی، امنیت اجتماعی را تامین کند و اجازه ندهد که شهروندان یا عرض و آبروی آنان در معرض خطر قرار گیرد.
از نظر قرآن، امنیت اجتماعی در قالب امنیت اخلاقی و جانی و عرضی بسیار مهم و اساسی است. از این رو در وصف امنیت مکه به امنیت اجتماعی شهروندان مکی اشاره می کند و با قاعده «تعرف الاشیاء باضدادها» به فقدان امنیت در بیرون مکه و وجود امنیت در مکه به اهمیت و ارزش آن توجه می دهد.(عنکبوت، آیه ۶۷)
خداوند در آیه ۲۶ سوره انفال به ارزش امنیت جانی و تامین آن توجه می دهد و آن را نعمتى الهى و سزاوار سپاسگزارى می داند و از مردم می خواهد همواره شاکر نعمت امنیت جانی باشند که خداوند برایشان فراهم کرده است.
امنیت اجتماعی باید در شهر و خانه فراهم باشد، به طوری که شهروند در شهر و کاشانه خویش احساس امنیت بکند و ترس از تجاوز و غارت و قتل نداشته باشد.
از نظر قرآن، حفظ امنیّت محیط خانه دیگران به خیر و صلاح همگان است(نور، آیه ۲۷) و افراد باید تلاش کنند تا این امنیت برای همگان فراهم آید. البته برای کسانی که به دلایل کاری و جهادی و مانند آن از خانه و کاشانه خود بیرون می روند، سزاوار است که این امنیت به شکل ویژه ای از سوی شهروندان تامین شود نه آنکه با ایجاد محیط ناامن در محیط کاشانه و خانه، فعالان اقتصادی و تجار و مجاهدان در تنگنا قرار گیرند و به سبب ترس از نا امنی محیط خانه و کاشانه به سفر و جهاد نروند. البته خداوند خود، امنیت خانه و کاشانه مومنان را تضمین کرده است (احزاب، آیه ۱۳) ولی بر دیگر شهروندان است تا به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند و با رفتارهای نامناسب مخل امنیت نشوند. در همین راستا خداوند در آیه ۲۷ سوره نور برای تامین امنیت شهروندان در خانه و کاشانه و محیط خانوادگی بر لزوم پرهیز از سلب امنیّت محیط منازل دیگران با ورود ناگهانى و بدون اذن و سلام تاکید می کند.
به سخن دیگر، هر شهروندی باید به گونه ای عمل کند که موجبات سلب امنیت محیط های منازل فراهم نشود. چشم چرانی از پنجره ساختمان، ورود بدون اذن و یا ناگهانی و مانند آن که موجب سلب امنیت است باید از سوی شهروندان کنار گذاشته شود. در حقیقت آنچه بیان می شود بیان مصداقی است و گرنه هدف اصلی همان تامین امنیت به هر شکلی و پرهیز از همه عوامل سلب امنیت از محیط منازل و خانه و کاشانه است.
امنیت راه ها نیز در ساختار امنیت اجتماعی تعریف می شود؛ به این معنا که نیروی انتظامی مسئولیت تامین امنیت راه ها را به عهده می گیرد تا مال و جان و عرض مردم در مسیر به دست دزدان غارت نشود و از میان نرود.( سباء، آیات ۱۵ تا ۱۸؛ اعراف، آیات ۸۵ و ۸۶) تامین راه ها نه تنها امنیت اجتماعی بلکه تامین کننده امنیت اقتصادی نیز است.(همان)
همچنین امنیت اماکن مقدس و برگزاری مراسم و آیین های مذهبی نیز در ساختار امنیت اجتماعی معنا می یابد. اگر امنیت اماکن مذهبی و برگزارکنندگان مراسم آیینی تامین شود، می توان گفت که امنیت اجتماعی به شکل کامل فراهم آمده است.(بقره، آیات ۱۹۱ و ۱۹۵؛ مائده، آیه ۲؛ آل عمران، آیات ۹۶ و ۹۷؛ عنکبوت، آیه ۶۷)
البته چنان که گفته شد تامین امنیت اجتماعی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم برای دیگر ابعاد و شاخه های امنیت از جمله امنیت اقتصادی دارد.(مائده، آیه ۲؛ سباء، آیات ۱۵ تا ۱۸؛ قصص، آیه ۵۷) همچنین از این آیات به دست می آید که تامین امنیت اجتماعی موجب رشد و شکوفایی گردشگری، علم و دانش، تبادلات فرهنگی و مانند آنها می شود. بنابراین، نمی توان امنیت اجتماعی را در محدوده و چارچوب بسته ای در نظر گرفت.
منبع: کیهان (نقل شده از سایت خبرگزاری تسنیم)