آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

اهميت و ضرورت اخلاق

اخلاق تضمین كننده سعادت فردی و اجتماعی انسان‏

از مباحث بسیار مهم در جوامع بشری مسئله اخلاق بوده وهست و با آمدن پیامبر گرامی اسلام به همین نیاز فطری بشر توجه نمود. همان طوری كه انبیاء گذشته نیز متوجه این مطلب بوده اند، وخداوند متعال در قرآن شریف بنا به نیاز فطرت انسانی آیات بسیاری را اختصاص به بحث مهم اخلاق داده است .
     نكته قابل توجه اینكه اگر اخلاق نباشد نه دین برای مردم مفهوم دارد ونه دنیای آنها سامان می یابد. زمانی انسان شایسته نام انسان است كه دارای اخلاق انسانی باشد و در غیر آن صورت حیوان خطرناكی است كه با استفاده از هوش سرشار انسانی همه چیز را ویران می كند وبه آتش می كشد ؛ برای رسیدن به منافع نامشروع مادّی جنگ به پا
    می كند ، وبرای فردش جنگ افزارهای ویرانگر تخم تفرقه ونفاق می پاشد ، وبی گناهان را به خاك و خون می كشد!
    ممكن است به ظاهر متمدن باشد ولی در این حال حیوان خوش علفی است كه نه حلال را می شناسد ونه حرام را ! نه فرقی میان ظلم وعدالت قائل است و نه تفاوتی در میان ظالم و مظلوم
    
    تعریف علم اخلاق
    مفهوم لغوی واژه اخلاق
     اخلاق در اصل واژه عربی است مفرد آن خُلق و خُلُق است ، در لغت به معنای سرشت وسجیه به كار رفته است ، اعم از اینكه سجیه وسرشتی نیكو وپسندیده باشد مانند جوان مردمی ودلیری و یا سجیه وسرشتی زشت وناپسند باشد مانند فرومایگی وبُزدلی.‏
     لغت شناسان آن را با واژه خُلق هم ریشه دانسته اند ، وقتی گفته می شود فلان كسی خُلق زیبایی دارد یعنی نیرو وسرشت یا صفت معنوی وباطنی زیبا دارد .
     در مقابل هنگامی كه می گویند فلان كس خَلق زیبایی دارد به معنای آن است كه دارای آفرینش وظاهری زیبا و اندامی سازگار است .
     با مراجعه به اصلی ترین منابع كلاسیك و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت در موارد كاربرد آن در قرآن وروایات ، علم اخلاق را می توان به چنین تعریف نمود:
     علم اخلاق ، علمی است كه صفات نفسانی خوب و بد و اعمال ورفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی می كند وشیوه تحصیل نفسانی خوب وانجام اعمال پسندیده ودوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می دهد .
     بر اساس این تعریف ، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث
    می كند .غیر از این ، راهكارهای رسیدن به فضیلت ها و دوری از رذیلت ها اعم از نفسانی و رفتاری را نیز مورد بررسی قرار می دهد.
    
     موضوع علم اخلاق
     با توجه به این تعریف كه از اخلاق شده ، موضوع علم اخلاق ، عبارت است از صفات واعمال خوب و بد، از آن جهت كه برای انسان قابل تحصیل واجتناب ویا انجام و ترك اند . وبرخی از عالمان اخلاق با توجه به اینكه بازگشت رفتار وصفات خوب وبد انسان به روح وروان انسان می باشد موضوع علم اخلاق را نفس انسانی دانسته اند .
    
     هدف علم اخلاق : ‏
     این است كه انسان را به كمال وسعادت حقیقی خود كه همانا هدفِ اصلی خلقت جهان وانسان است برساند.
     تفسیر واقعی وتحقق این كمال وسعادت به آن است كه انسان به قدر ظرفیت واستعداد خود، چه در صفات نفسانی و چه در حوزه رفتاری ، جلوگاه اسماء و صفات الهی گردد ، تا در حالی كه همه جهان طبیعی وبی اراده به تسبیح جمال و جلال خداوندی مشغول اند ، انسان را با اختیار و آزادی خویش ، مقرّب ترین ، گویا ترین و كامل ترین مظهر الهی باشد.
     غربیها نیز نسبت به مسئله اخلاق توجه داشته اند و آنها نیز به تعریف علم اخلاق پرداخته اند كه نتیجه آن تعاریف با ما یكی است به عنوان نمونه ژكس می گوید :
     " علم اخلاق عبارت است از تحقیق در رفتار آدمی به آن گونه كه باید باشد . "
    در حالی كه بعضی دیگر كه پیشنهاد متفاوتی دارند (مانند فولكیه ) در تعریف علم اخلاق می گوید: مجموع قوانین رفتار كه انسان به واسطه مراعات آن می تواند به هدفش برسد ، علم اخلاق است .
     این سخن كسانی است كه برای ارزش های فطری انسان اهمیّت خاصّی قائل نیستند بلكه از نظر آنان رسیدن به هدف ( هر چه باشد ) مطرح است و اخلاق را از نظر آنها چیزی جز اسباب وصول به هدف نیست .
    
     ارتباط دین با اخلاق
     دین اخلاق را تبیین وتلطیف
    می كند. اگر دین را مجموعه عقاید و دستورهای عملی فرستاده شده از سوی آفریدگار بدانیم و اخلاق را مجموعه آموزه هایی كه وظیفه عملی انسان را می نمایاند و راه رسم درست زندگی كردن را ترسیم می كند رابطه تنگاتنگ دین و اخلاق روشن می شود به گونه ای كه اخلاق را پاره ای ناگسستنی از دین می بینیم . براین اساس وحی الهی ، بهترین و مطمئن ترین ، شیوه برای به دست آوردن نظام اخلاقی است .
    
     تاثیر اخلاق در روان آدمی و جوامع بشری ‏
    ‏ تقویت روان انسان
     انسان از دو بعد جسمی وروحی تشكیل یافته است . در بعد روحی، تزكیه نفس وتحلّی به فضایل اخلاقی و دوری از رذایل ، بر عهده اخلاق است . از بعد جسمانی نیز باید تمام چیزهای مادی را وسیله ای برای رشد و تعالی روح در نظر گرفت و در سیر تكاملی خود نباید بدن و تربیت آن را هدف اساسی قرار دهد.
    
    تعدیل كننده خواسته ها
     اخلاق انسانی و اسلامی، خواسته های مطلق انسان را تعدیل و مهار می كند و تعادلی بین غریزه و نیروهای باطنی انسان به وجود می آورد . تعدیل این غرایز ، در تصحیح رفتار و گفتار انسان ، تاثیر به سزایی دارد و جلوی بسیاری از تجاوزها ، انحرافات ، فتنه ها فسادها و دیگر بلاهای خانمان سوز اجتماعی گرفته می شود .
    
    اجتماع سالم در پرتو اخلاق سالم ‏
     با رواج فضایل اخلاقی در جامعه و حاكمیت اخلاق اسلامی؛ بی تردید آن جامعه از آرامش و سلامت بالایی برخوردار خواهد بود.
     در دنیای امروزی پیش از ظهور امام مهدی (عج) كه اوضاع غالب آن هرج و مرج فساد و بی بند وباری وفحشا و تجاوز و گرگ صفت بودن دولتمردان مدعی حقوق بشر ، انحرافات جنسی آلوده وبی عفتی دختران و پسران و.... همه به علت نبود حكومت مكارم و فضایل اخلاقی در جامعه و عدم توجه به مبانی اسلام و آداب انسانی است . ‏
    
    ‏ اهمیت وضرورت اخلاق از نگاه قرآن
     به دلیل نقش محوری اخلاق در سعادت فردی و اجتماعی انسان خداوند یكی از اهداف اساسی بعثت پیامبران را بویژه پیامبر اسلام تزكیه نفس انسانها قرار داده است .
     هو الذی بَعَث فی الامیّیّن رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته ویزكیهم ویعلمهم الكتاب والحكمة وان كانوا من قبل لفی ضلال ٍ مبین.
     او كسی كه در میان بی سوادان از خودشان فرستاده ای برانگیخت، كه آیاتش رابر آنان بخواند و آنها را پاك گرداند وكتاب و حكمت نیز بیاموزد هر چند آنان پیش از این در گمراهی آشكار بودند.
     همچنین خداوند در سوره شمس پس از آنكه به نفس انسانی سوگند یاد می كند بیان می دارد كه باید ونباید وشایسته و ناشایسته رابه نفس انسانی الهام كرده وچنین ادامه می دهد.
     قد افلح من زكاها * و قد خاب من دسّاها
     پیامبراسلام علاوه بر آنكه در مقام سخن به اخلاق وفضایل اخلاقی بالابود. در مقام عمل ورفتار نیز فضایل اخلاقیش مشهور بود.
     وانّكَ لَعَلی خُلقٍ عظیم
     تو اخلاق عظیم وبرجسته ای داری .‏
    
    ‏اهمیت وضرورت اخلاق ازنگاه روایات
     ریشه واساس وفلسفه بعثت پیامبر گرامی اسلام مسئله مهم اخلاق است .
     ۱- انما بُعِثتُ لِاُ تَمِّمَ مكارمَ الاخلاق .
    براساس این روایت نبوی كه البته به مضامین مختلفی از آن نبی گرامی نقل شد، یكی از علت های مهم بعثت را تكمیل فضایل اخلاقی انسان ها بیان می كند.
     و از اهمیت این مسئله همین كه امیر مومنان علی (ع) نیز در كلامی گویا می فرماید :
     ۲- لو كُنّا لانرجوا جَنَّةً ولانخشی ناراً ولاثواباً ولاعقابا ً لكان یَنبَغی لنا اَن نُطالِبَ بمكارمِ الاخلاقِ فانّها ممّا تدلُّ علی سبیل النّجاحِ
     اگر ما امید و ایمانی به بهشت وترس و وحشتی از دوزخ وانتظار ثواب وعقابی نمی داشتیم ،شایسته بود به سراغ فضایل اخلاقی برویم ؛ چرا كه آنها راهنمای نجات و پیروزی وموفقیت هستند.
     با توجه به این حدیث علاوه بر آنكه اخلاق راه نجات در قیامت است زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمی پذیرد .
     در حدیث دیگری از نبی مكرم اسلام راه اتصال به خداوند متعال را فضایل اخلاقی بیان داشته به گونه ای كه هر كس می خواهد به خداوند متصل شود بهترین وسیله كسب سجایای اخلاقی است .
     ۳- قال رسول الله (ص) وجَعَل الله سبحانَه مكارمَ الاخلاقِ صلةً بَینَهُ وبینَ عبادِهِ فَحَسَبُ اَحَدِكُم اَن یَتَمَسّّكَ بِخُلقٍ مُتَّصِلٍ بالله
     خداوند سبحان فضایل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش وبندگانش قرار داده ، همین بس كه هر یك از شما دست به اخلاقی بزند كه او را به خدا مربوط سازد .
    قابل توجه اینكه پیشوایان دینی وائمه اطهار نیز سراسر زندگیشان دعوت كردن به مسئله اخلاقی بوده به گونه ای حتی حضرت امام زمان (عج ) یكی از كارهای اصلی حكومتش را بر پایی اخلاق و مبارزه جدی با فساد اخلاقی بیان می كند، همان طوری كه نبی اكرم و دیگر ائمه با فساد مبارزه كردند و حاضر نشدند در جامعه بی فضیلت كنار آیند همچون امام حسین (ع ) كه می فرماید با حاكم فاسدی چون یزید بیعت نمی كنم و حاضر نشد در مقابل مفاسد اخلاقی یزید كنار آید امام مهدی (عج ) نیز همان سیره و روش راه را در پیش خواهد گرفت.‏
    
    منابع :
     قرآن كریم
     نهج البلاغه
    مكارم شیرازی ، ناصر ، اخلاق در قرآن ، چاپ پنجم ،قم، ناشر علی ابن ابی طالب ، ۱۳۸۷ هـ . ش،
    دیلمی ،احمد/آذربایجانی ، مسعود، اخلاق اسلامی ،قم ، نشر معارف ، پاییز ۱۳۸۰ .‏
    طوسی ، خواجه نصیر الدین، اخلاق ناصری ، تحقیق مجتبی مینوی و علیرضا حیدری ، تهران ، خوارزمی ، چاپ دوم ، ۱۳۶۰.‏
    اتكینسون ، فلسفه اخلاق، الاخلاق والفطریه ، ترجمه علوی نیا ؛
    ۰سهراب ، تهران ، مركز ترجمه و نشر كتاب ، ۱۳۷۰ .‏
    
    
نویسنده: محمد رضا زارع دزفولی

منبع: روزنامه رسالت، شماره ۷۰۴۷ به تاریخ ۱۱/۵/۸۹، صفحه ۱۸ (اندیشه)

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center