مجموع اهداف بعثت را مى توان در سه امر خلاصه کرد که، یکى جنبه مقدماتى دارد و آن «تلاوت آیات الهى» است، و دو امر دیگر یعنى «تهذیب و تزکیه نفوس» و «تعلیم کتاب و حکمت» دو هدف بزرگ نهائى را تشکیل مى دهد، که در آیه۲ سوره«جمعه» به آن اشاره شده است. خداوند مى فرماید: (او کسى است که در میان درس نخوانده ها رسولى از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند)؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاْمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ». در حقیقت این آیه، همانند آیه۱۶۴ سوره«آل عمران» است که مى گوید: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُوْمِنِیْنَ اِذْ بَعَثَ فِیْهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیْهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلال مُبِیْن» و همه چیز آن، تقریباً شبیه آیهقبل است.
و در پرتو این تلاوت(آنها را از هرگونه شرک، کفر، انحراف و فساد پاک و پاکیزه کند، و کتاب و حکمتبیاموزد)؛ «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ».
آرى، این پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) آمده است که انسان ها را هم در زمینه علم و دانش، و هم اخلاقو عمل، پرورش دهد، تا به وسیله این دو بال، بر اوج آسمان سعادت پرواز کنند، و مسیر الى اللّه را پیش گیرند، و به مقام قرب او نائل شوند.
این نکته نیز شایان توجه است که: در بعضى از آیات قرآن، «تزکیه» مقدم بر «تعلیم» و در بعضى، «تعلیم» مقدم بر «تزکیه» شمرده شده، یعنى از چهار مورد، سه مورد «تربیت» مقدم بر «تعلیم» است، و در یک مورد «تعلیم» بر «تربیت» مقدم.
این تعبیر، ضمن این که نشان مى دهد این دو امر در یکدیگر تاثیر متقابل دارند («اخلاق» زائیده «علم» است همان گونه که «علم» زائیده «اخلاق» است) اصالت تربیت را مشخص مى سازد، البته، منظور علوم حقیقى است، نه اصطلاحى در لباس علم.
فرق میان «کتاب» و «حکمت» ممکن است این باشد که: اولى اشاره به قرآنو دومى به سخنان پیامبر (صلى اللهعلیه وآله) و تعلیمات اوست که، «سنت» نام دارد.
و نیز ممکن است «کتاب» اشاره به اصلدستورات اسلامباشد، و «حکمت» اشاره به فلسفه و اسرار آن.
این نکته نیز قابل توجه است که: «حکمت» در اصل، به معنى منع کردن به قصد اصلاح است، و لجام مرکب را از این جهت «حکمه» (بر وزن صدقه) گویند که او را منع و مهار کرده و در مسیر صحیح قرار مى دهد.
بنابراین، مفهوم آن دلائل عقلى است، و از اینجا روشن مى شود که ذکر کتاب و حکمت پشت سر یکدیگر، مى تواند اشاره به دو سرچشمه بزرگ شناخت، یعنى «وحى» و «عقل» بوده باشد، یا به تعبیر دیگر، احکام آسمانى و تعلیمات اسلام، در عین این که از وحى الهى سرچشمه مى گیرد، با ترازوى عقل قابل سنجش و درک مى باشد(منظور کلیات احکام است).(۱)
پی نوشت:
(۱). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۲۴، ص ۱۱۸.
منبع: دفتر اطلاع رسانی حضرت آیت العظمی مکارم شیرازی.