اعمال کافران همچون خاکستری در برابر باد و طوفان پوچ و تباه است .
«مثل الذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف لا یقدرون مما کسبوا علی شی ء ذلک هو الضلال البعید» (۱) .
«اعمال کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند، همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی، آنان از آنچه انجام داده اند، بهره ای نمی برند، این گمراهی دور و دراز است » .
تفسیر لغات آیه
«رماد» در لغت عرب به معنی خاکستر است که از ذرات ریزی به وجود می آید و اجزای آن کاملا از هم جداست و در مقابل نسیم مختصری توان مقاومت ندارد، تا چه رسد در برابر تندباد که ذرات آن را در فضا پخش می کند .
«عاصف » باد تندی را می گویند که به شدت می وزد و چه بسا شاخه های درختان را شکسته و چه بسا درختان کهنسال را نیز سرنگون می کند، کیفیت تاثیر آن در گرو شدت وزش باد است . بادی که در هر ساعت ۲۰۰ کیلومتر را درهم می نوردد، مسلما شیروانی ساختمانها را نیز کنده و آفریده ای را به جای نمی گذارد .
عاصف اگرچه به معنی تندباد است، و باید صفت «ریح » (باد) باشد، اما قرآن آن را وصف روز (یوم) قرار داده و این نیز نشانه بلاغت قرآن است . تو گویی باد به قدری تند و فراگیر است، که روز، تبدیل به تندباد شده است . چنان که در لغت عرب به روز بارانی، «یوم ماطر» می گویند به جای این که بگویند سحاب ماطر، تو گویی باران به قدری زیاد است که روز سرتا پا باران شده است .
با توجه به این نکات، اکنون به تفسیر این آیه می پردازیم:
کارهای نیک کافران بر سه نوع است:
۱ . کارهای نیکی که برای خدا انجام می دهند .
۲ . کارهای نیکی که برای تقرب به بتها و خدایان دروغین انجام می دهند، و انگیزه الهی ندارند .
۳ . کارهای نیکی که برای کسب شهرت و مقام انجام می دهند و در حقیقت هدف از کار، این است که با کسب رضای مردم، به مناصب عالی نائل گردند .
قرآن مجید، درباره نوع کار آنان مثلی دارد که به توضیح آن می پردازیم:
فرض کنید کشاورزی مقداری خاکستر برای تقویت باغ در یک فضای باز فراهم آورده که به تدریج آن را در سطح باغ پخش کند، ناگهان تندبادی می وزد و تمام ذرات آن را در فضا پخش می کند و به هیچ قیمت نمی توان از پخش آن جلوگیری کرد . مسلما چنین کشاورزی از این کار نتیجه نبرده و دست روی دست خواهد گذاشت . قرآن درباره اعمال کافران، خواه اعمالی که برای تقرب به معبودان دروغین انجام می دهند یا کارهای خیری که برای کسب شهرت و پیشرفت در امور زندگی سر و صورت می دهند، می فرماید:
«اعمال این گروه در پیشگاه خدا کوچکترین سودی ندارد، مثل این گروه بسان آن خاکستری است که در فضای باز در مسیر تندباد قرار گیرد، همان طور که کشاورز از عمل پیشین خود سودی نمی برد، این گروه نیز سودی نمی بردند، زیرا آنان کارهای خود را برای بتها و یا شهرت انجام داده اند و باید پاداش خود را از آنها بگیرند، نه از خدا که هرگز برای او حرکتی انجام نداده اند» .
در مکتب تربیتی اسلام، پذیرش عمل دوشرط دارد:
۱ . زیبایی عمل و کار .
۲ . زیبایی انگیزه .
کارهای این گروه هر چند شرط نخست را دارا است، چه بسا بیمارستانی ساخته و به افراد عقب مانده کمک می کنند، اما انگیزه آنان، پست و آلوده است . یا می خواهند مقامی را کسب کنند یا به خدایان دروغین تقرب جویند .
اصولا در مکتب اسلام، مرد نیکوکار، انسانی است که عمل او نیک و انگیزه او نیز نیک تر باشد، یعنی کار را برای خدا انجام دهد، و در آن کار، هیچ نوع نیت مادی و کسب مقام یا تقرب به فرد دیگر نباشد .
در اینجا مکتب اسلام، با دیگر مکتبهای تربیتی فاصله زیادی می گیرد . در مکتبهای غربی که غالبا روح مادی دارد، مقیاس در ستایش افراد، نیک بودن عمل است نه نیک بودن نیت، درحالی که در مکتب اسلام، علاوه بر نیک بودن عمل، نیکی انگیزه نیز کاملا مورد نظر می باشد .
در زمان رسول گرامی صلی الله علیه و آله مشرکان مکه، مسجدالحرام را تعمیر و بازسازی می کردند، ولی قرآن، عمل آنان را بی ارزش شمرده و حق بازسازی و تعمیر مساجد را از آنان سلب می کند و می گوید: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون » (۲) .
«مشرکان که بر کفر خود گواهی می دهند، شایستگی تعمیر مساجد خدا را ندارند، عمل آنان پوچ و تباه شده و در آتش جاودانه هستند» .
در این آیه حق تعمیر مسجد الحرام که از کارهای بسیار زیبای انسان است، از آنان سلب شده و تصریح می کند که کفر آنان مایه حبط عمل و بی ارزش بودن کار زیبای آنان خواهد بود، زیرا این کار به ظاهر زیباست ولی در درون نازیباست، اگر خانه خدا را تعمیر می کنند، باید خدا را بپرستند، نه بشر را .
و لذا در آیه دیگر تعمیر مساجد خدا را حق کسانی دانسته که ایمان به خدا را با عمل صالح ضمیمه کنند، و روح خداترسی و انگیزه الهی بر آنها حکومت کند، چنانکه می فرماید: «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و اقام الصلاة و آتی الزکاة و لم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین » (۳) .
«بازسازی مساجد خدا از آن کسی است که دارای ایمان به خدا و روز قیامت باشد و نماز را به پا دارد، و زکات بدهد و از کسی جز خدا نترسد . شاید آنان از هدایت یافتگان باشند» .
اگر در پایان آیه، هدایت یافتن این گروه را به صورت جزمی و قطعی نمی گوید، به خاطر آن است که هدایت قطعی با پایان یافتن عمر، روشن می شود . چه بسا همین گروه تحت تاثیر وسوسه های شیطانی قرار گرفته و از صراط مستقیم بیرون بروند، قطعا اعمال آنان نیز بسان خاکستر بیهوده خواهد بود .
آیا اعمال نیک کافرانی مانند مسیحیان و غیره که خدا را پذیرفته ولی شریعت را نپذیرفته اند، ممکن است مایه تخفیف عذاب گردد و از برخی از روایات استفاده می شود که کارهای نیک این نوع از کافران، بیهوده نیست، چنانکه خداوند می فرماید: «ان الله لا یضیع اجر المحسنین » «خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند» .
پی نوشت:
۱) ابراهیم: ۱۸ .
۲) توبه: ۱۷ .
۳) توبه: ۱۸ .
منبع : مجله مکتب اسلام، شماره ۱۰ سال(۸۱) , سبحانی، جعفر