چكیده
اسراف به معنی وسیع كلمه هر گونه تجاوز از حد در كاری است كه انسان انجام می دهد ولی غالبا این كلمه در مورد هزینه ها و خرجها گفته می شود و از قرآن به خوبی استفاده می شود كه اسراف نقطه مقابل تنگ گرفتن و سخت گیری است.
آن روزی كه ارقام و آمار همچون امروز دست انسانها نبود و دانشمندان به این مساله پی نبرده بودند كه جمعیت بشر سریعتر از مواد غذایی زیاد می شود و در نتیجه برای آینده نگرانی روز افزون و سختی زندگی و فقر و فاقه دائمی پیش بینی نشده بود، اسلام هشدار داده كه در بهره گیری از مواهب الهی در زمین، از اسراف و تبذیر خودداری كنند.
امام علی (ع) می فرمایند: الاِسرافُ یفنی الجزیلَ : اسراف نعمت فراوان را نابود می كند.
قرآن مجید در آیات زیادی شدیدا مسرفان را محكوم كرده است. در جایی می گوید :
«وَ لا تُسرفوا اِنَّهُ لایحبُّ المُسرفین» اسراف نكنید كه خداوند اسراف كاران را دوست ندارد
مقدمه
یكی از دستورات مهم شارع مقدس اسلام كه هر انسان فرهیخته و بافرهنگی با همه ی وجود از آن استقبال می كند، به كارگیری همه ی مواهب خداوندی در راه درست به گونه ای ارزشمندی است این همه نعمت های الهی چه در طبیعت پیرامون ما و چه در وجود ما و همه دست به دست همه داده تا زمینه ی رشد و تعالی انسان را فراهم آورند.
اما مع الاسف در جامعه ی ما بسیاری از افراد از این الطاف الهی درست و در جهت صحیح بهره نمی برند اینجا است كه مساله ای اسراف و حرمت آن از طرف خداوند مطرح می شود. مراجع و عالمان دینی ما می فرمایند، یكی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد كه یك قسم از آن حرام نیست.
الف. فرورفتن در خواسته های نفس از راه حرام كه قرآن به آن «اتراف» می گوید؛ كه اگر در فردی پیدا شوددنیا و آخرت او را تباه می كند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنم می داند : «وَ اَصْحابُ الشَّمالِ ما اَصْحابُ الشمال فی سَمُوم وحمیمٍ و ظِلَّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لاكریمٍ اِنَّهُم كانوا قَبْلَ ذلكَ مُتْرَفین[۱].»
ترجمه: «و تیره بختان چه تیره بختانی! در ]عذاب[ باد سوزان و آب جوشانند، و سایه ای از دود سیاه، نه خنك است و نه خوش، همانا آنان پیش از این خوش گذران ]و غافل از آخرت[ بودند.»
واگردراُمَّتی پیداشودآن ملت رانابودمیدانددرآیه ی۱۶ ازسوره مباركه ی إسراء می فرماید: و چون بخواهیم شهری را هلاك كنیم خوش گذران های آن را وا می داریم ]و آزاد میگذرایم[ تا در آن فسق و فساد كنند پس عذاب الهی بر آن محقق می گردد و آن را یكسره در هم می كوبیم.»
ب. به هدر دادن نِعَم اِلهی همانند نابود كردن مال و عُمر و آبرو مانند اینها كه قرآن به آن «تبذیر» می گوید و مُبذَّر را برادر شیطان می خواند : «اِنَّ المُبذَّرین كانُوا اِخْوانَ الشَّیاطِیْنِ»[۲] همانا اسراف كنندگان برادر شیطان ها هستند.
ج. فرورفتن در مشتَهیاتِ نفس از راه حلال كه به آن اسراف گفته می شود و آن گر چه حرام نیست؛ ولی محال است كه اسراف كننده به كمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بی مهری و بی عنایتی از طرف حق می داند:
«اِنَّهُ لا یُحِبُّ المُسرفین»[۳]
به درستی كه خداوند اسراف كنندگان را دوست نمی دارد.
بلكه او را یك مومن واقعی نمی داند : «وَالُذینَ اِذااَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا[۴]« و كسانی كه به هنگام بخشش زیاده روی نمی كنند»[۵]
ما دراین مقاله و نوشتار برآنیم در این سال كه به فرمایش رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شده با توشه گرفتن از آیات و فرامین پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام خود و جامعه اسلامی مان را به این مساله مهم و سرنوشت ساز و حیاتی تذكر و در گروه عاملین به این فرامین در آوریم
اسراف در لغت [۶]:
سَرِ فَ سَرَفاً : درخرج مال فزونی كرده ، چیزی را ترك كرد.
سَرِ فَ القومُ : تجاوز كردند گروه
َاسْرَفَ المالَ: بی اندازه خرج كرد
اَسْرَفَ فی كذا :تجاوز ازحد نمود وزیاده روی كرد .
اَ سرَفَ المالَ : برباد داد تلف كرد
اسراف : ولخرجی، بی اعتدالی،درغیر طاعت خرج كردن ، خوردن چیزی كه حلال نیست، خطا كردن
سَرَفَ : شرف ورتبه ، خطا، تجاوز ازحّد
مُسْرِف : ولخرج،بی جا خرج كننده .
دركتاب وزین قاموس قرآن امده است : سَرَف :تجاوز از حّد. درصحاح گوید :((اَلسَّرفُ ضِدُّ القصد )) راغب گوید: آن تجاوز از حد است درهر كار هرچند درانفاق شهرت دارد .
دراَقرب گفته:آن ضد میانه روی وتجاوز از حدّ واعتدال است . باید دانست اسراف وسَرَف هردو به یك معنا است ولی به عقیده ی طبرسی ذیل آیة ۶سورة نساء اگر تجاوز در جانب افراط باشد ((اسراف )) گفته می شود واگردر جانب تقصیر باشد ((سَرَف)).
استعمال آن واژه درقرآن همه جا از باب اِفعال است (( قُلْ لِعبادی الّذینَ اَسْرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا مِن رحمهِ اللّْه ....))[۷]
در تفسیر المیزان فرموده : گوئی معنای جنایت یا نظیر آن به ((اَسر فوا )) تضمین شده است و لذا((با عَلی )) متعدی گردیده است،اسراف بر نفس آنست كه بر آن باارتكاب گناه تعدی شود، اَعّم از آنكه باشرك یابا گناهان صغیره وكبیره باشد[۸].
اسراف در قـــرآن
.... وَلاتُسرفوا اِنَّه لا یحبُ المسرفین . ولی اسراف نكنید كه خداوند مسرفان رادوست نمی دارد .
¯نكته واژة اسراف كلمة بسیار جامعی است كه هرگونه زیاده روی دركمیّت وكیفیّت وبیهوده گرائی واتلاف ومانند آن را شامل می شود و این روش قرآن است كه به هنگام تشویق به استفاده كردن از مواهب آفرینش ، فوراً جلوی سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه می كند .
لازم به ذكر است كه انسان نباید به بهانه صرفه جویی و میانه روی در مصرف خود و خانواده خویش را به سختی و مشقت انداخته و آنان را از روزی های پاك و پاكیره محروم سازد. در این رابطه در آیه ۳۲ سوره اعراف خداوند در پاسخ به كسانی كه گمان می برند تحریم زینتها و پرهیز از غذاها و روزیهای پاك و حلال نشانه زهد و پارسائی و مایه قرب به پروردكار است می فرماید: قُل مَنْ حَرَّمَ زَینَه اللهِ اّلتی اَخْرَجَ لِعِبادهِ وَ الطیباتِ مِن الرّزق : بگو چه كسی زینتهای الهی را كه برای بندگانش آفریده و هم چنین مواهب و روزی های پاكیزه را تحریم كرده است، پس برای تاكید اضافه می كند : قُل هِی للذین آمَنوا فی الحیاهِ الدنیا خالصهً یومَ القیامه ......... به آنها بگو این نعمتها و موهبت ها برای افراد با ایمان در این زندگی دنیا آفریده شده، اگر چه دیگران نیز بدون شایستگی از آن استفاده می كنند ولی در روز قیامت و زندگی عالی تر كه صفوف كاملا از هم مشخص می شوند اینها همه در اختیار افراد با ایمان و در ستكار قرار می كیرد و دیگران به كلی از آن محروم می شوند.
نكته ¯ اسلام در مورد استفاده از انواع زینت ها مانند تمام موارد حد اعتدال را انتخاب كرده است، نه مانند بعضی كه می پنداند استفاده از زینت ها وتجملات هر چیز بصورت معندل بوده باشد، مخالف رهد و پارسایی است، و نه مانند تجمل پرستانی كه غرق در زینت و تجمل می شوند، و تن به هر گونه عمل نادرستی برای رسیدن به این هدف نا مقدس می دهند.
قابل ذكر است كه آیه ۳۱ اعراف مشتمل یك دستور مهم بهداشتی است، گر چه واژه لاتسرفوا بسیار ساده به نظر می رسد اما امروزه ثابت شده است كه یكی از مهم ترین دستورات بهداشتی همین است. زیرا تحقیقات دانشمندان به این نتیجه رسیده كه سرچشمه بسیاری از بیماریها، غذاهای اضافی است. زیرا كه بصورت جذب نشده در بدن انسان باقی می ماند. این مواد اضافی هم بار سنگینی است برای قلب و سایر دستگاه های بدن و هم منبع آماده ای است برای انواع عفونت ها و بیماریها، لذا برای درمان بسیاری از بیماریها، نخستین گام همین است كه این مواد مزاحم كه در حقیقت زباله های تن انسان هستند، سوخته شوند و پاك سازی جسم عملی گردد. عامل اصلی تشكیل این مواد مزاحم، اسراف و زیاده روی درتغذیه «پر خوری» است، و راهی برای جلوگیری از آن جز رعایت اعتدال در غذا نیست، مخصوصا در عصر و زمان ما كه بیماریهای گوناگونی مانند بیماری قند، چربی خون، تصلب شرائین، نارسائیهای كبد و انواع سكته ها، فراوان شده. افراط در تغذیه با توجه به عدم تحرك جسمانی كافی یكی از عوامل اصلی محسوب می شود و برای از بین بردن این گونه بیماریها راهی جز حركت كافی و میانه روی در تغذیه نیست.
مفسر بزرگ شیعه مرحوم طبرسی در مجمع البیان مطلب جالبی نقل می كند كه : هارون الرشید طبیبی مسیحی داشت كه مهارت او در طب معروف بود. روزی این طبیب به یكی از دانشمندان اسلامی گفت : من در كتاب آسمانی شما چیزی از طب نمی یابم در حالیكه دانش مفید بر دو گونه است : علم ادیان و علم ابدان. او در پاسخش چنین گفت : خداوند همه دستورات طبی را در نصف آیه از كتاب خویش آورده است : كلوا وَ اْشربوا وَ لاتُسرفوا[۹]. بخورید و بیاشامید و اسراف نكنید. و پیامبران ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه كرده است :
اَلمَعدِهُ بیت الادوا وَ الحمیتهُ رأس كلّ دواء وَ اَعط كلّ بدنٍ ما عَوَّدْتَهُ :
«معده خانه ی همه بیماریها است و امساك سرآمد همه داروها است و آنچه بدنت را عادت داده ای (از عادات صحیح و مناسب) آن را از او دریغ مدار»
طبیب مسیحی هنگامیكه این سخن را شنید گفت : ما تَرَكَ كتابُكم وَ لا نبیُّكُم لِجالینوسَ طبّاً : قرآن شما و پیامبر تان برای جالینوس (طبیب معروف) طبی باقی نگذارده است.[۱۰] كسانی كه این دستور را ساده فكر می كنند خوب است در زندگی خود آن را بیآزمایند تا به اهمیت و عمق آن آشنا شوید و معجزه رعایت این دستور را در سلامت جسم و تن خود ببیند.
در تفسیر نور : ذیل آیه ۳۱ اعراف : یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَكُمْ عِنْدَ كُلَّ مَسْجِدٍ و كُلُوا وَ اَشْرَبُوا وَ لاتُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ المفسرفین
اشاره جالبی دارد به این مطلب كه شاید بتوان گفت آنچه در قرآن با خطاب «یا بنی آدم» بیان می شود مربوط به تمام انسانها و همه ادیان و از مشتركات آنان است.
اسراف در غذا و پر خوری، منشا بسیاری از بیماری های جسمی و روحی و مایه سنگ دلی و محروم شدن از چشیدن مزه ی عبادت است. چناچه پیامبر (ص) فرمودند : «المَعِدَهُ بَیْتُ كُلَّ داءٍ » معده كانون هر بیماری است، پزشكی مسیحی پس از شنیدن این آیه و حدیث گفت : تمام علم طب، در این آیه و سخن پیامبر شما نهفته است. (تفسیر مجمع البیان) امام صادق (ع) فرمودند : آنچه باعث از بین رفتن مال و زیان رساندن به بدن باشد اسراف است «اِنَّما الاسرافُ فیْما اَتْلَفَ المالَ و اَضرَّ بِالبدنَ» كافی ج ۲، ص ۴۹۹
و در روایت دیگر می خوانیم : آنچه در راه خدا مصرف شود، هر چند بسیار زیاد باشد اسراف نیست، و آنچه در راه معصیت خدا استفاده شود هر چند اندك باشد اسراف است. (تفسیر منهج الصادقین)
صرفه جویی با در نظر گرفتن آیه فوق محبوب خداوند است و بهره گیری از زینت و غذا باید دور از اسراف باشد. «و لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ المُسْرِفین»
یكی از مصادیق اسراف جدال به باطل است
جدال به باطل و موضع گیری بی دلیل و بی منطق در برابر آیات الهی هم گمراهی مجادله كنندگان و هم اسباب ضلالت دیگران است، نور حق را در محیط خاموش می كند و پایه های حاكمیت باطل محكم می سازد خداوند متعال به نكته در آیه ۳۴ غافر (المومن) اشاره فرموده و آنان را به خاطر این روش نادرستشان مشمول هدایت الهی نمی داند و این گونه می فرماید : كذلك یُضِلُّ اللهُ مَن هوَ مُسرفٌ مرتابٌ. اینگونه خداوندهراسراف كارتردیدكننده ی وسوسه گررا گمراه می كند.
رابطه اطاعت و تقوا با اسراف : در آیات ۱۵۰ و ۱۵۱ نخست، خداوند تبارك و تعالی در داستان قوم ثمود به تقوای الهی و اطاعت از فرامین خویش فرمان می دهد : «فاتقّوا اللهَ وَ أطیعون» از خدا بترسید و مرا اطاعت كنید. سپس می فرماید : «وَ لا تُطیعوا أمْرَ المُسرفینَ» و فرمان مسرفان را اطاعت نكنید.
اسراف در نهج الفصاحه
۱) اِنَّ مِنَ السَّرفِ أنْ تَأكُلَ كُلَّ ما اِشتهیتَ. همانا یكی از اقسام اسراف این است كه هر چه به آن میل پیدا كردید بخورید. [۱۱]
۲) كُلوا وَ اْشْرَبوا وَ تَصَدّقوا وَ ألبِسوا فی غیرِ اِسرافٍ وَ لا مَخیلهٍ : بخورید و بنوشید و صدقه دهید و بپوشید بدون آنكه اسراف و یا تكبر نمائید. [۱۲]
توضیح : بعضی به خاطر ثروت زیاد، مغرور می شوند و می خواهند غرور خود را به دیگران نشان دهند.
۳) مَنْ قَدَّرَ رَزَقَهُ الله وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللهُ.
كسی كه به اندازه مصرف كند خداوند به او (همیشه) روزی میرساند و كسیكه اسراف كند خداوند او را از روزی محروم می كند.[۱۳]
۴) مَنْ اِقْتَصَدَ أغناة اللهُ، وَ مَنْ بَذَّرَ أفْقَرهُ الله وَ مَنْ تواضَعَ رَفَعَهُ الله وَ مَنْ تَجَّبَر قَصَمَهُ الله. كسی كه (در موارد زندگی) میانه روی كندخداونداورااز(دیگران) بی نیاز می كند و كسی كه اسراف ورزد خداونداورافقیرمیكند وكسی كه (در برابر دیگران) فروتنی نمایند خداوند (مقامش را) بالامیبردوكسی كه فخر فروشی كند خداوند غرور او را در هم می شكند.[۱۴]
اسراف در نهج البلاغه
حكمت ۳۵۵ : بَنی رَجُلٌ مِن عُمّالِهِ بِنا ءً فَخِماً فَقالَ علیه السلام : اَطْلَعَتِ الوَرِقُ رُوُسَها ! اِنَّ الْبِناءَ یَصِفُ لَكَ الغِنی . وقتی یكی از كارگزاران امام خانة با شكوهی ساخت به او فرمودند : سكّه های طلا ونقره سر برآورده خود راآشكار ساختند ، همانا ساختمان مجلَّل بی نیازی وثروتمندی تورا
اعتدال در بخشش وحسابرسی
حكمت ۳۳ : وقالَ علیه السلام : كُنْ سَمَحاً وَ لا تَكُنْ مُبَذَّراً وَ كُنْ مُقَذّراً وَلاتَكُنْ مُقَتَّراً
بخشنده باش امّا زیاده روی نكن درزندگی حساب گرباش امّا سخت گیر مباش.
ومن كتابٍ لَهُ علیه السلام : روایت شده كه شریح بن حارث قاضی امام خانه ای به ۸۰ دینار خرید اورا احضار كرده وچون از صحت آن آگاه شد ، به خشم آمد و نگاه خشم آلودی به او كرد وفرمود : ای شریح به زودی كسی به سراغت خواهد آمد كه به نوشته ات نگاه نمی كند واز گواهانت نمی پرسد تا تورا ازآن خانه بیرون كرده وتنها به قبر بسپارد . ای شریح ! اندیشه كن كه آن خانه را بامال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی كه آن گاه خانه ی آخرت راازدست داده ای، اما اگر هنگام خرید خانه نزد من آمده بودی برای تو سندی می نوشتم كه دیگربرای خریدآن به درهمی یابیشتر ،رغبت نمی كردی. آن سند را چنین می نوشتم: این خانه ای است كه بنده ای خوار آن را ازمرده ای آماده ی كوچ خریده ، خانه ای از سرای غرور كه درمحله ی نابود شوندگان وكوچه ی هلاك شدگان قراردارد این خانه به چهارجهت منتهی می شود :یك سوی آن به آفت ها وبلاها،سوی دوم آن به مصیبت ها وسوی سوم به هَوا وهوس های سست كننده ،وسوی چهارم آن به شیطان گمراه كننده ختم می شود ودَرِخانه به روی شیطان گشوده است این خانه را فریب خورده های آزمند ، از كسی كه خود به زودی ازجهان رخت بر می بندد ، به مبلغی كه اورا از عزّت وقناعت خارج وبه خواری ودنیاپرستی كشانده ، خریداری كرده است، هرگونه نقصی در این معامله باشد، برعهده پروردگار پروردگاری است كه اجساد پادشاهان را پوسانده و جان جبّاران را گرفته وسلطنت فرعون ها چون كِسری وقیصر وتُبّع وحمیررا نابود كرده است.
حكمت ۵۷ : قال علی (ع) : القناعـه مالٌ لا یَنْفَدُ : قناعت ثروتی است پایان ناپذیر .
نامه ی ۲۱۰۰ :
فَدَعِ الاسرافَ مُقْتَصِداً، وَ اُذْكُرْ فیِ الیَوْمِ غَداً و اَُمْسِكْ مِنَ المالِ بِقَدْرِ ضرورَتكَ و قَدَّمِ الفَضْلَ لِیَوْمِ حاجَتِكَ ، اَتَرْجُو اَنْ یُعْطَیَكَ (یُوء تیَك) اللّهُ اَجْرَ المتواضعینَ واَنْتَ عِنْدَهُ من المتكبّرین و تَطمَعُ – وَ اَنْتَ مُتَمَرَّغ فی النَّعیم تَمْنَعُه الضعیفَ و اْلاَرْمَلَه- اَنْ یَوجِبَ لَكَ ثَوابَ المتَّصدَّقین؟ وَ اِنَّمَا المَرْءُ مَجْزِیّ بِما اَسْلَفَ و قادِمٌ عَلی ما قَدَّمَ وَالسلام
ترجمه:
«ای زیادازاسراف بپرهیز، ومیانه روی را برگزین، از امروز به فكر فردا باش و از اموال دنیا به اندازه ی كفاف خویش نگهدار و زیادی را برای روز نیاز مندیت در آخرت پیش فرست.
آیا امید داری خداوند پاداش فروتنان را به تو بدهد در حالی كه از متكبران باشی و آیا طمع داری ثواب انفاق كنندگان را دریابی در حالی كه در ناز و نعمت قرار داری: و تهیه ستان و بیوه زنان را از نعمت ها محروم می كنی؟ همانا انسان به آنچه پیش فرستاده و نزد خدا ذخیره ساخته، پاداش داده خواهد شد.» «با درود »
خطبه ۱۲۶
....... اَلا وَ اِنَّ اِعْطاءَ المالِ فی غَیرِحَقّهِ تَبْذیرٌ و اسرافٌ وهُوَیَرْفَعُ صاحِبَهُ فی الدُّنْیا و یَضَعَهُ فی الآخره
....... آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است ممكن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالاتر برد اما در آخرت پشت خواهد كرد.
خطبه ۲۳۲
اِنَّ هذا المالُ لیسَ لی وَ لا لَكَ، وَ انَّما هُوَ فیءٌ لِلمسلمیَن وَ حَلْبُ أشیاهِم، فَاِن نَترِكْتُمْ فی حَربِهِم، كانَ لكَ مَثلُ حَظِّهِمْ، وَ اِلّا فَجَنَاةُ ایدیهِمْ لا تكونُ بِغَیر افواههِم.
احتیاط در مصرف بیت المال : این اموال كه می بینی، نه مال من و نه از آن توست، غنیمتی گرد آمده از مسلمانان است، كه با شمشیرهای خود به دست آوردند. اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی و گرنه دست رنج آنان خوراك دیگران نخواهد بود.
اسراف از دیدگاه امام علی (ع) در كتاب غررالحكم و دررالكلم
اسراف موجب از بین رفتن مالهای فراوان می شود. الامام علی (ع) : [۱۵]الاسرافُ یُفْنی الجَزیلَ.
ترجمه و شرح : اسراف و بی اندازه خرج كردن مال زیاد را از بین می برد، پس شخص مسرف به این مغرور نشود كه مال بسیار با اسراف كردن در مدت كوتاهی اندك و نا چیز گردد و بالعكس میانه روی عدم اسراف موجب می شود مال اندك، بسیار گردد. امام علی می فرمایند : الاقتصادُ یُنْمی القَلیلَ [۱۶] : میانه روی (كه نه اصراف باشد و نه تنگ گیری) موجب افزایش مال اندك می شود.
امام علی در حدیث دیگری فرموده اند : اَقْبَحَ الّبَذلِ السَّرفَ[۱۷]. زشت ترین عطا و بحشش اسراف است یهنی خرح كردن زیاده از اندازه.
درجلد چهارم نفیس غررالحكم و دررالكلم احادیث فراوانی از امام علی(ع) در نكوهش اسراف كردن و تشویق به اقیصاد و میانه روی در مصرف نقل شده است كه تقدیم می گردد:
حدیث ۵۱۸۶ : ذَرَ الاسرافُ مُقتصِدا وَ اُذكُر فی الیُوم غداََ .
ترجمه و شرح : با میانه روی كردن اسراف را رها كن و امروز به یاد فردایت باش. یعنی ترك اسراف كن به اینكه میانه روی كنی نه اینكه بخل و تنگ گیری نمایی، و اینكه حضرت فرمود : امروز به فكر فردایت باش یا به خاطر تاكید نهی از اسراف است و یا اینكه منظور حضرت این است كه در امروز یاد فردا باید كرد كه ممكن است در اضطرار و نیاز دچار گردی و این یاد موجب جلوگیری از اسراف امروز ما می شود و شاید مراد این باشد كه :در امروز دینایت به فكر فردا و آخرتت باشی و در این راستا تلاش كن زیرا : الدُنیا مَزْرُعة الآخرةِ.
حدیث۵۵۲۹[۱۸]: سَبَبُ الفقرِ الاسرافُ :سبب تهیدستی اسراف است .زیرا كه بااسراف هرچند توانگری زیاد باشد به زودی زایل شود وبه درویشی كشیده وممكن است خاصیت اسراف این باشدكه سبب ازبین رفتن توانائیهای اقتصادی شود ویااینكه حق تعالی به سبب اسراف آن توانگری را ازبین ببرد .
حدیث ۵۱۸۸[۱۹]: ذَرِ السَّرَفَ فَاِنَّ المُسْرِفَ لایُحْمَدُ جودُهُ وَ لایُرْحَمُ فَقْرُهُ :اسراف راترك كن زیرا اسراف كننده در بخشیدنش ستوده نشود ودرتنگی وتهیدستی اش مورد رحم قرارنگیرد.یعنی بخششی كه اسراف كننده كند پسندیده نیست درنزد خداوند وخلق ، هرگاه به سبب اسراف ، فقیر ودرویش گردد خداوند وخلق ،فقرودرویشی اورارحم نكند.
حدیث۵۷۸۵[۲۰]:شَیْنُ السَّخاء السَّرَفُ : زشتی سخاوت كردن ، اسراف است یعنی سخاوت درصورتی زشت است كه بااسراف همراه باشد. بااینكه دراحادیث وروایات فرد سخاوتمند وبخشنده مورد ستایش قرار گرفته ولی تاآنجاآن ستایش ادامه دارد كه همراه با اسراف نباشد.
حدیث ۶۵۹۶[۲۱]: فَدَعِ الاسرافَ مُقْتَصِداً وَاُذْكُرْ فی الیومِ غَداً وُ اَمْسِكْ مِن المالِ بِقَدْرِ ضَرورَتِكَ وَ قَدَّمْ الفضْلَ لِیَوْمِ حاجَتِكَ : با میانه روی كردن اسراف رارهاكن وامروز به یادفردایت باش واندازه ی ضرورت ومورد نیاز خودازمال،نگه دار وزیادی آن رابرای روزنیازوحاجت پیش فرست .
حدیث ۷۰۲۵[۲۲]: كَفیا بِالتّبذیرِ سَرَفاً : دراین حدیث دوواژة تبذیر واسراف به یك معنا میباشدوظاهراینستكه دراینجا مرادازتبذیر،زیاده روی كردن درخرج كردن است ومنظورازاسراف صرف كردن وخرج كردن مال درآنچه سزاوار نباشدمثل حرامهایاكارهای بیهوده است.
حدیث ۷۱۲۲[۲۳] :كَثْرةُ السَّرفِ تُدَمَّر : زیادی اسراف موجب هلاكت معنوی در دنیا و آخرت است.
حدیث ۷۵۱۱[۲۴]: لیسَ فی سَرَفِِ شَرَفُُ :در هیچ اسرافی، شرافت و بزرگی نمی باشد و منظور اینست كه اسراف بر خلاف پندار اسراف گران، شرافت نیست و یا اینكه شرفی با آن باقی نمی ماند بلكه به زودی باعث خواری و پستی جایگاه انسان در نزد مردم می گردد.
حدیث ۹۴۶۵ [۲۵] : ما فَوقَ الكَفافِ اِسرافُُ : بالاتر از كفاف، اسرافی نیست . كفاف به فتح «كاف» مقداری از حال و ثروت است كه برای آدمی و ما یحتاج او و خانواده اش كافی و بس باشد و مراد اینست كه كسی آن قدر و اندازه و نگاه دارد و زیاده بر آن را مصرف كند به زیاده روی در امور مشروعه مثل بخششها و میمانی ها و امثال آن، اسرافی در آن نیست، اسراف در زیاد، روی است كه به سبب آن قدر و كفاف خود و عیال خود را نگاه ندارد و خود رامحتاج گرداند.
حدیث ۱۰۰۹۲ [۲۶] : وَ یْحَ المُسْرفِ ما اَبعَدُه عَنْ صَلاحِ نَفْسِه وّ استِدرك امْرِهِ :وای بر اسراف كننده، چقدر از اصلاح نفس خویش و بازیافت كردار خویش دور است. زیرا كسی كه اسراف كننده باشد دیگر به مسائل نفس خویش نپرداخته تا خسران و زیاده آن را جبران كند.
حدیث ۱۰۵۳۸ : لا غنِی مَعَ اِسرافِِ : با اسراف و زیاده روی در مصرف، هیچ توانگری وجود ندارد یعنی اینكه شخص مسرف، توانگری خود را بر باد می دهد. [۲۷]
اسراف از دیدگاه پیامبر عظیم الشان اسلام و پیشوایان معصوم علیهم السلام :
رسول خدا (ص) در بیان نشانه های اسراف كار می فرمایند: امّا علامَة المُسرفِ فَاربَعَةُُ : الفجر بالباطل و یاكُلُ ما لیسَ عِندهُ وَ یَزهَدُ فی اصطناعِ المعروفِ و یَنْكِرُ مَن لایَنْتفَعُ بِشی مِنْهُ. ترجمه : پیامبر می فرماید :اسراف كار چهار نشانه دارد : به كارهای باطل می نازد، آنچه را فراخور حالش نیست می خورد، در كارهای خیر بی رغبت است و هر كس را به او سودی نرساند انكار می كند.[۲۸]
امام صادق (ع) در مورد مصداق اتم و اكمل اسراف گری می فرمایند :و قد ساله اسحاق بن عمار: یكون للمومن عشره اقمقمه ؟ نعم. قلت : و عشرین ؟قالَ نَعَم .وَلیسَ ذلكَ مِنَ السَّرَفِ ، ِانّما السَّرَفُ اَنْ تَجْعَلَ ثَوْبَ صَوْنِكَ ثَوْبَ بِذْلَتِكَ.
ترجمه: اسحاق بن عمار گوید از امام صادق(ع) پرسیدم:آیا مؤمن می تواند ده پیراهن داشته باشد حضرت فرمودند :آری .عرض كردم بیست پیراهن چه ؟ فرمود: آری .اینها اسراف نیست .اسراف آنستكه لباس بیرونت ومهمانی ات را لباس خانه ودم دستی ات قرار دهی .[۲۹] امام علی (ع) درنكوهش اسراف گر می فرماید: وَیْحَ المُسرفِ ما اَبْعَدَهُ عَنْ صَلاحِ نفسِه وَ استراكِ أمْرهِ.
ترجمه: بیچاره اسراف كار چه از اصلاح نفس وجبران كردن كارخوددور است .[۳۰]
هم چنین آن حضرت درمذمت اسراف وستایش میانه روی می فرماید : اَلسَّرَفُ مَثْواة وَالقصدُ مَثْراةُ . ترجمه: اسراف موجب هلاكت است و میانه روی مایه ی زیاد شدن ثروت است .[۳۱] همچنین آن حضرت دربیان یكی از مصادیق اسراف می فرمایند: اعطاءُ الملُ فی غیر حّقهِ تبذیرٌ وَاِسرافٌ .ترجمه :خرج كردن به ناحق مال حیف ومیل واسراف است.[۳۲]
امام سجاد(ع)دردعائی می فرمایند : وَاَْمْنَعْنی مِنَ السَّرَفِ وَحَصَّنْ رزقی مِنَ التَّلَفِ وَ وَفَّرْ مَلَكتی بالبرَكَهِ فیه وَ اَصِبْ بی سبیلَ الهدایهِ للْبَّرِ فیما اُنْفِقُ مِّنْهُ.[۳۳]
ترجمه : امام سجاد (ع) می فرمایند : ومرااز زیاده روی باز دار وروزی ام رااز تلف شدن نگاه دار ودارایی ام را رابابركت دادن به آن افزون گردان وراه مصرف آن دركارهای خیر به من بنمایان.
امام حسن عسگری (ع) می فرمایند: اِنَّ للسَّخاء مقداراً فَاِنْ زادَعلیه فَهُوَ سَرَفُ[۳۴].
ترجمه :همانا بخشندگی را اندازه ای است كه اگراز آن فراتر روداسراف است.
رسول خدا (ص) دربیان كمترین حد اسراف می فرمایند اِنَّ مِنَ السَرَّفِ اَنْ تأكُلَ كُلَّ ما اِشتَهیْتَ.[۳۵] ترجمه: پیامبر فرمودند : اینكه هرچه دلت بخواهد بخوری اسراف است.
امام صادق (ع) دراین رابطه می فرمایند : أدْنیالاسرافِ هرِاقهُ فَضْلِ الاِناءِ وَ اِبْتذالُ ثوبِ الصَّوْنِ وَالقاءُ النَّوی.[۳۶] ترجمه : امام صادق (ع): كمترین اندازة اسراف دور ریختن ته مانده ظروف(آب یا غذا ) وتبدیل لباس بیرون به لباس خانه ودَم دستی ودورانداختن هسته های (خرما ومیوه ) است.
آنچه اسراف به حساب نمی آید .
رسول خدا (ص) می فرمایند : لا خیرَ فی السَّرَفِ وَلا سَرَفَ فی الخیر .[۳۷]
ترجمه: پیامبر خدا (ص) می فرمایند : دراسراف خیری نهفته نیست ودر كارهای خیر اسراف نیست .
امام صادق (ع) می فرمایند: لیسَ فیما اَصْلَحَ البَدَنَ اِسرافٌ ..........اِنّما الاسرافُ فیما اَتْلَفَ المالَ وَ اَضَرَّ بالبَدَنِ[۳۸]. ترجمه :درآنچه بدن را سالم نگه میدارد اسراف نیست ......بلكه اسراف درچیزهائی است كه مال را تلف كند وبه بدن زیان رساند .
امام كاظم (ع)در پاسخ كسی كه ازایشان سئوال می كند كه آیا داشتن ۱۰ پیراهن اسراف است می فرمایند:لا ،وَ لكن ذلكَ أبغی لثیابِه وَلكنَّ السَّرَفَ اَنْ تَلْبَسَ ثوبَ صَوْنِكَ فی المكانِ القَذِرَ.[۳۹] ترجمه : خیر بلكه داشتن پیراهن زیاد باعث می شود كه پیراهن هایش بیشتر عمر كند.اسراف آنست كه لباس بیرونت رادرجای كثیف بپوشی.
از امام حسن (ع)وامام حسین (ع) روایت شده است كه ایشان به عبدالله بن جعفر فرمودند : اِنَّكَ قَدْ اَسْرَفْتَ فی بَذْلِ المالِ . قالَ باَبی اَنتما وَاُمّی : اِنَّ الّلهَ عَوَّدَنی اَنْ یَفْضُلَ علَّی وَ عَوَّدْتُهُ اَنْ اُفْضِلَ عَلی عبادهِ وَ اَخافُ اَ نْ اَقْطَعَ العادَة فَتُقطَعُ عنّی .[۴۰]
ترجمه:مبَّرد می گوید:امام حسن وامام حسین علیهماالسلام به عبدالله بن جعفرطیار فرمودند: تودربخشش اموال خودت زیاده روی میكنی.عرض كرد پدرومادرم فدای شماباد،خداوند سبحان مراعادت داده است كه بر من نیكی كندومن اورا عادت داده ام كه بربندگانش نیكی كنم .بیم دارم (اگر) عادت خود را ترك نمایم او نیز عادت خودراازمن دریغ دارد .
بلای اسراف وتبذیر :
بدون شك ،نعمتها ومواهب موجوددر كرة زمین، برای ساكنانش كافی است ، اما به یك شرط وآن اینكه بیهوده به هدرداده نشوند ، بلكه بصورت صحیح ومعقول ودورازهرگونه افراط وتفریط موردبهره برداری فرارگیرد،وگرنه این مواهب آنقدر زیاد ونامحدود نیست كه بابهره گیری نادرست، آسیب نپذیرد .
و، ای بسا اسراف وتبذیر درمنطقه ای اززمین باعث محرومیت منطقة دیگری شود،ویااسراف وتبذیر انسانهای امروز باعث محرومیت نسلهای آینده گردد.
آن روز كه ارقام وآمار،همچون امروزدست انسانها نبود، اسلام هشدار داد كه دربهره گیری از مواهب خدادرزمین، اسراف وتبذیر روا مدارید .
قرآن درآیات فراوانی شدیداً مسرفان را محكوم كرده است:
درجائی می گوید:((اسراف نكنید كه خدامسرفان رادوست ندارد))ولاتُسرِفُوا اِنَهُ لایُحِبُ المُسرِفین (انعام -۱۴۱-اعراف ۳۱).درمورد دیگر((مسرفان رااصحاب دوزخ می شمرد)) وان المسرفین هم اصحاب ا لنار (غافر- ۴۳).
و((ازاطاعت فرمان مسرفان ، نهی می كند)) ولا تطیعوا امرالمسرفین (شعراء-۱۵۱).
ومجازات الهی رادر انتظار مسرفان می شمرد مُسَوَمَة عِند رَبِكَ للمُسرفین (ذاریات-۳۴).
واسراف را یك برنامة فرعونی قلمدادمی كند واِن فِرعُونَ لَعالَ فی الارضِ واِنَّهُ لَمِنَ المُسِرفین (یونس-۸۳).ومسرفان دروغگو رامحروم ازهدایت الهی می شمرد اِن اللّه لا یَهدی مِنَ هُوَمُسْرِف كذاب (غافر-۲۸). وسرانجام سرنوشت آنهاراهلاكت ونابودی معرفی میكند وَاَهْلَكْنا المُسرِفین (انبیاء-۹).
وهمانگونه كه دیدیم آیات مورد بحث نیزتبذیر كنندگانرابرادران شیطان وقرین آنها می شمرد . ((اسراف)) به معنی وسیع كلمه هرگونه تجاوز از حد دركاری است كه انسان انجام میدهد،ولی غالباًً این كلمه درموردهزینه هاوخرجها گفته می شود. ازخود آیات قرآن بخوبی استفتده می شود ، اسراف نقطة مقابل تنگ گرفتن وسختگیری است آنجا كه می فرماید وَالذّینَ اِذا اَنفَقُوا لَمْ یِسْرفُوا ولَم یقتروا وكان بَیْنَ ذلِكَ قواماًً ((كسانی كه به هنگام انفاق ، نه اسراف میكنندونه سختگیری وبخل می ورزند بلكه درمیان این دو (( حد اعتدال و میانه را می گیرند)). (فرقان-۶۷)
فرق میان اسراف وتبذیر
در اینكه میان اسراف و تبذیر چه تفاوتی است، بحث روشنی در این زمینه از مفسران ندیده ایم، ولی با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت چنین به نظر می رسدكه وقتی این دو در مقابل هم قرار می گیرند «اسراف» به معنی خارج شدن از حد اعتدال، بی آنكه چیزی را ظاهرا ضایع كرده باشد، مثل اینكه ما لباس گران قیمتی بپوشیم كه بهایش صد برابر مورد نیاز ما باشد، و یا غذای خود را آنچنان گرانقیمت تهیه كنیم كه با قیمت آن بتوان عده زیادی را آبرومندانه تغذیه كرد. در اینجا از حد گذراندیم ولی ظاهرا چیزی نابود نشده است.
اما «تبذیر» و ریخت وپاش آنست كه آنچنان مصرف كنیم كه به اتلاف و تضییع بیانجامد مثل اینكه برای دو نفر میهمان غذای ده نفر را تهیه ببینیم، آنگونه كه بعضی از جاهلان می كنند و به آن افتخار می نمایند، و باقیمانده را در زباله دان بریزیم و اتلاف كنیم.
ولی ناگفته نماند بسیار می شود كه این دو كلمه درست در یك معنی به كار می رود و حتی به عنوان تاكید پشت سر یكدیگر قرار می گیرند
علی (ع) طبق آنچه در نهج البلاغه نقل شده می فرماید: الا ان اعطا المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الاخره و یكرمه فی الناس و یهینه عند الله : «آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف كردن، تبذیر و اسراف است، ممكن است این عمل انسان را در دنیا بلند مرتبه كند اما مسلما در آخرت پست و حقیر خواهد كرد، در نظر توده مردم ممكن است سبب اكرام گردد، اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد»
در شرح آیات مورد بحث خواندیم كه در دستورهای اسلامی آنقدر روی اسراف و تبذیر تاكید شده كه حتی از زیاد ریختن آب برای وضو ولو در نهر آب باشد نهی فرموده اند، و نیز از دور افكندن هسته خرما امام نهی فرماید.
دینای امروز كه احساس مضیقه در پاره ای از مواد می كند، سخت به این موضوع توجه كرده است تا آنجا كه از همه چیز استفاده می كند، از زباله بهترین چیز را می سازند، و از نقاله ها، وسائل مورد نیاز، و حتی از فاضل آبها پس از تصفیه آب قابل استقاده برای زراعت درست می كنند، چرا كه احساس كرده اند آب موجود در طبیعت نامحدود نیست كه به آسانی بتوان از آنها صرف نظر كرد.
آیا میانه روی در انفاق با ایثار تضاد دارد ؟!
با در نظر گرفتن آیات فوق كه دستور به «رعایت اعتدال در انفاق» می دهد این سوال پیش می آید كه در سوره «دهر» و آیات دیگر قرآن و همچنین روایات مدح ایثارگران را می خوانیم كه حتی در نهایت سختی از خود می گیرند و به دیگران می دهند، این دو چگونه با هم ساز گار است؟!
در شان نزول آیات فوق، و همچنین قرائن دیگر، پاسخ این سوال را روشن می سازد از دو آن اینكه: دستور به رعایت اعتدال در جائی است كه بخشش فراوان موجب نابسامانیهای فوق العاده ای در زندگی خود انسان گردد، و به اصطلاح «مَلوم و محسور» شود.
و یا ایثار سبب ناراحتی و فشار بر فرزندان او گردد و نظام خانوادگیش را خطرافكند، و در صورتی كه هیچیك از اینها تحقق نیابد مسلما ایثار بهترین راه است.
رابطه اسراف و فساد در ارض
می دانیم اسراف همان تجاوز از حد قانون آفرینش و قانون تشریع است این نیز روشن است كه در یك نظام صحیح هر گونه تجاوز از حد موجب فساد و از هم گسیختگی می شود، و به تعبیر دیگر سر چشمه فساد، اسراف است و نتیجه اسراف فساد.
البته باید توجه داشت كه اسراف معنی گسترده ای دارد، گاه در مسائل ساده ای مانند خوردن و آشامیدن است (چنانچه در آیه ۳۱ سوره اعراف آمده).
و گاه در انتقام گیری و قصاص بیش از حد (چنانچه در آیه ۳۳ سوره اسرا آمده است).
و گاه در انفاق و بذل و بخشش بیش از اندازه (چنانچه در آیه ۶۷ سوره فرقان آمده).
و گاه در داوری كردن و قضاوت نمودنی كه منجر به كذب و دروغ می شود، (چنانچه در آیه ۲۸ سوره غافر، «مسرف و كذاب» در ردیف هم قرار گرفته».
و گاه در اعتقادات است كه منتهی به شك و تردید می شود (همانگونه كه در آیه ۳۴ سوره غافر «مسرف و مرتاب» با هم آمده است).
و گاه به معنی برتری جوئی و استكبار و استثمار آمده (چنانجه درباره فرعون در آیه ۳۱ سوره خان می خوانیم: انه كان عالیا من المسرفین : «او برتری جوی و مسرف بود» ).
و بالاخره گاه به معنی هر گونه گناه می آید (چنانكه در آیه ۵۳ زمر می خوانیم : قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا :«بگو ای بندگان من كه اسراف كردید از رحمت خدا مایوس نشوید كه خداوند همه گناهان را می بخشد»
با توجه به آنچه گفتیم رابطه اسراف به خوبی آشكار می شود.
به گفته «علامه طباطبائی» در «المیزان» عالم هستی یك پارچه نظم و صلاح است و حتی با تضادی كه احیانا در میان اجزای آن دیده می شود و التیام و هماهنگی فراوان دارد. این نظام به سوی اهداف صالحی در جریان است، و برای هر یك از اجزای خود، خط سیری تعیین می كند، حال اگر از این اجزا از مدار خود خارج شود و راه فساد را پیش گیرد، میان آن و سایر اجزای این جهان در گیری ایجاد می شود، اگر توانستند این جز نامنظم اسرافكار را به مداراصلیش باز گردانند چه بهتر، و الا نابودش می كنند، تا نظام به خط سیر خود ادمه دهد!.
انسان كه یكی از اجزای این عالم هستی است از این قانون عمومی مستثنی نیست، اگر بر اساس فطرت، بر مدار خود حركت كند و هماهنگ نظام هستی باشد به هدف سعادتبخش كه برای او مقدر شده است می رسد، اما اگر از حد خود تجاوز كند و قدم در جاده فساد در ارض بگذارد، نخست خداوند او را گوشمالی داده، و با حوادث سخط و دردناك او را هشدار می دهد، چنانچه در آیه ۴۱ سوره روم می خوانیم ظهر الفساد فی البر و البحر بما كسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوالعلهم یرجعون: «فساد بر صفحه دریا و صحرا بر اثراعمال مردم آشكار گشت خدا می خواهد نتیجه سو پاره ای از اعمال مردم را به آنها بچشاند شاید باز گردند».
اما اگر این هم موثر نیفتاد و فساد در اعماق جان او ریشه دوانید خداوند با عذاب «استیصال» صفحه زمین را از لوث وجود كسانی پاكسازی می كند[۴۱].
و از اینجا روشن می شود كه چرا در آیات فوق، خداوند «اسراف» را با فساد در ارض و عدم اصلاح هماهنگ ذكر كرده است.
اعتدال و معنی اسراف و اقتار
بدون شك اسراف یكی از مذموم ترین اعمال از دیدگاه قرآن و اسلام است، و در آیات و روایات نكوهش فراوانی از آن شده، اسراف یك برنامه فرعونی است (و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین) (یونس ۸۳) اسراف كنندگان اصحاب دوزخ و جهنمند (ان المسرفین هم اصحاب النار) (غافر ۴۳)
و با توجه به آنچه امروز ثابت شده كه منابع روی زمین با توجه به جمعیت انسانها آن قدر زیاد نیست كه بتوان اسراف كاری كرد، و هر اسراف كاری سبب محرومیت انسانهای بی گناهی خواهد بود، بعلاوه روح اسراف معمولا توام با خودخواهی و خودپسندی و بیگانگی از خلق خدا است.
در عین حال بخل و سختگیری و خسیس بودن نیز به همین اندازه زشت و ناپسند و نكوهیده است، اصولا از نظر بینش توحیدی مالك اصلی خدا است و ما همه امانت دار او هستیم و هر گونه تصرفی بدون اجازه و رضایت او زشت و ناپسندید است و می دانیم او نه اجازه اسراف می دهد و نه اجازه بخل و تنگ چشمی.
پنجمین صفت ممتاز عباد الرحمن كه اعتدال و دوری از هر گونه افراط و تفریط در كارها مخصوصا در مساله انفاق است اشاره كرده می فرماید: «آنها
كسانی هستند كه به هنگام انفاق نه اسراف میكنند ونه سخت گیری ،بلكه در میان این دو حد اعتدالی را رعایت میكنند ۰(والذین اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا و كان بین ذالك قواماً )۰
جالب توجه اینكه اصل انفاق كردن رامسلم میگیرد بطوری كه نیاز به ذكر نداشته باشد چرا كه انفاق یكی ازوظایف حتمی هر انسانی است،لذا سخن راروی كیفیت انفاق آنان می بردومیگوید: انفاقی عادلانه و دور از هر گونه اسراف وسختگیری دارند ، ونه انچنان بذلُ بخششی كنند كه زن فرزندشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان سخت گیر باشند كه دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.
در تفسیر اسراف و اقتار كه نقطه مقابل یكدیگرندمفسران سخنان گوناگونی دارند كه روح همه به یك امر باز میگردد و آن اینكه اسراف آن است كه بیش از حد و در غیر حق و بیجا مصرف گردد ، و اقتار آن است كه كمتر از حق و مقدار لازم بوده باشد ۰
در یكی از روایات اسلامی تشبیه جالبی برای اسراف و اقتار و حد اعتدال شده است و ان اینكه هنگامی كه امام صادق (ع) این ایه را تلاوت فرمود مشتی سنگ ریزه از زمین برداشت و محكم در دست گرفت ، وفرمود این همان اقتار سخگیری است ، سپس مشت دیكری برداشت و چنان دست خود را گشود كه همه ان روی زمین ریخت و فرمود این اسراف است ،بار سوم مشت دیگری برداشت وكمی دست خود را گشود به گونه ای كه فرو ریخت و مقداری در دستش باز ماند ،و فرمود این همان قوام است۰
واژه قوام (بروزن عوام)در لغت به معنی عدالت و استقامت وحد وسط میان دو چیز است و قوام بر وزن (كتاب) به معنی چیزی است كه مایه قیام و استقرار بوده باشد ۰
بالا ترین اسراف
به هدر دادن عمر و سلامت و جوانی ونیرو ها را بیهوده در راه فساد و گناه و عصیان و یا در مسیر به دست اوردن متاع بی ارزش و نا پایدار این دنیا به هدر دهد و در برابر این سرمایه چیزی عاید او نشود ۰آیا این كار اسراف نیست و چنین كسان مسرف محسوب نمیشوند ۰كذلك زُیِّنَ لِلْمُسرِفین ما كانوا یعملون[۴۲] اری این چنین اعمال اسراف كنندگان در نظرشان جلوه داده شده است ۰( اینگونه برای اسراف كاران اعمالشان را كه انجام می دادند زینت داده شده است )
انسان در مسیر گناه نخست از اسراف شروع میكند :
اِنَّ فرعونَ لَعالِ فی الارض وَ اِنَّهُ لَمِنَ المُسرفین [۴۳]
فرعون بر تری جویی ( وطغیان ) در زمین داشت و او از اسراف كاران بود ۰فرعون فردی اسراف كار و تجاوز كار بود و هیچ حد ومرزی را به رسمیت نمی شناخت لذا قران می فرماید و انه لمن المسرفین واواز اسراف كاران است ۰
در سو ره انعام آیه ۱۴۱ خداوند كریم پس از ذكر نعمتهای گوناگون می فرماید :
از میوه انها به هنگامیكه به ثمر نشست بخورید ولی فراموش نكنید كه به هنگام چیدن حق انرا باید ادا كنید ۰انگاه می فرماید : وَ لا تُسرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِب المُسرفین : اسراف نكنید زیرا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمی دارد ۰ اسراف به معنی تجاوز از حد اعتدال است و این جمله می تواند اشاره به عدم اسراف در خوردن یا عدم اسراف در بخشش بوده باشد زیرا پاره ای از اشخاص به قدری دست و دل بازند كه هر چه دارند به این و ان میدهند و خود و فرزندانشان معطل می مانند ۰ [۴۴]
اسراف نكنید :
خداوند در سوره اعراف ایه ۳۱ به مواهب دیگر یعنی خوردنیها و اشامیدنیهای پاك و پاكیزه اشاره میكند و میفرماید : وَ كُلوُا وَاشْرَبُوا ۰۰۰۰ بخورید و بیاشامید اما چون طبع زیاده طلب انسان ممكن است از دو دستور سوء استفاده كند و بجای استفاده عاقلانه و اعتدال امیز از پوشش و تغذیه صحیح راه تجمل پرستی و اسراف و تبذیر را در پیش گیرد بلا فاصله اضافه می كند: و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین
مصادیق بارز اسراف :
۱- مراسم مذهبی
یكی از مصادیق بارز اسراف ، اسراف در مراسم مذهبی و به ویژه ایام سوگواری امام حسین ( ع) می باشد . در این ایام ، مردم با توجه به عقاید خود و باورهای مذهبی برای نذورات خود دست به ولخرجی هایی می زنند كه نه تنها موجب تقرب به حضرت حق نمیشود بلكه موجب یك آسیب اجتماعی میشود و ان باعث محرومیت های انسانهایی میشود كه از این نذورات بهره ای نمیبرند و حال آنكه نیازمندان واقعی انان هستند .از نظر اسلام اسراف و تبذیر بسیار نكوهیده است و علاوه بر اینكه عیب بزرگی برای انسان به شمار میرود و بلای بزرگ اجتماعی است باعث محرومیتهای انسانهای بی گناه میگردد .بدون شك نعمتها ومواهب موجود در كره زمین برای ساكنانش كافی است اما به شرط اینكه بیهوده هدر داده نشوند و دور از هر گونه افراط و تفریط مورد بهره برداری قرار گیرند و گر نه این مواهب ان قدر فراوان و نا محدود نیستند كه با بهره گیری نا درست ، اسیب نپذیرد ، و ای بسا اسراف و تبذیر در منطقه ای از زمین با عث محرومیت منطقه ای دیگری شود و یا وتبذیر نسل امروز باعث محرومیت نسلهای اینده گردد . بنابراین نفس عمل نكوهیده است ، خواه در امور مذهبی باشد ،یا اجتماعی ویا غیره .
همانور كه ذكر شد اسراف یكی از زشت ترین اعمال از دیدگاه اسلام است تا انجا كه در روایتی می خوانیم كه پیامبر عظیم الشان (ص) از راهی عبور میكردند یكی از یارانشان مشغول وضو گرفتن بود و اب زیاد می ریخت ، فرمود : چرا اسراف میكنی ! عرض كرد ایا در اب وضو نیز اسراف است فرمودند :اری هر چند كنار جویبار باشی.[۴۵]
۲- ساختمان سازی ها با متراژ های بالا
یكی از بارزترین مصادیق اسراف چنانچه در جامعه ی كنونی می بینیم ساختن خانه های مجلل با متراژهای زیاد و غالبا بدون نیاز می باشد كه اگر بانیان این بناها كمی بیندیشند، به خوبی در می یابند كه با مختصر كردن این ساخت و سازها هزازان هزار نفر بی خانمان را می توان خانه دار كرد و اگر این مطلب نهادینه و بصورت فرهنگی عمومی در جامعه در آید، بسیاری از مشكلات و معضلات اجتماعی در راستای ازدواج جوانان حل خواهد شد.
۳- مصرف زیاد مواد غذایی در ماه مبارك رمضان
یكی از فلسفه های وجوب روزه كه از فرمایشات پیامبر اكرم (ص) و ائمه های (علیهم السلام) استفاده می شود همان صرفه جویی و تعادل در مصرف مواد غذایی و استراحت دادن به معده و برخی از اعضای بدن می باشد. همانطوركه فرموده اند : صوموا تصحوا : روزه بگیرید تا سلامت باشید. اما متاسفانه بر اساس آمارهایی كه بعضی از محقیقین ارائه داده اند مصرف مواد غذایی و پروتئینی در كشور های اسلامی درماه مبارك رمضان ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش می یابد كه این خود، با فلسفه ای كه ذكر شد كاملا منافات دارد.
و هم چنین در حدیثی می خوانیم كه خداوند روزه را واجب ساخت تا بین ثروتمند و فقیر مساوات برقرار شود و ثروتمند با تحمل گرسنگی و تشنگی به یاد گرسنگی فقرا بیفتد. به موجب آماری كه نقل شده، تعداد فقرا در جهان ۱/۳ میلیارد نفر تخمین زده شده كه اغلب آنها در آسیا و آفریقا زندگی می كنند، هر سال ۱۲ میلیون نفر كودك از گرسنگی و یا بیماری جان می دهند.
یك دستور مهم بهداشتی و اقتصادی:
قرآن كریم كه می فرماید : «كُلُوا وَاشْرَبُوا وُ لا تُسْرِفُوا» گرچه در آغاز امر، شنونده احساس می كند كه شاید این دستور بسیار ساده و پیش پا افتاده است، اما امروره ثابت شده است كه یكی از مهمترین دستورات بهداشتی همین است، زیرا طبق تحقیقات دانشمندان، سرچشمه ی بسیاری از بیماریهای انسان، غذاهای اضافی است كه به صورت جذب نشده دربدن باقی می ماند، این مواد اضافی هم بار سنگینی است بر قلب و عروق و سایر دستگاهای بدن و هم منبع آماده ای است برای انواع عفونت ها و بیماریها، لذا برای درمان بسیاری از بیماری ها، نخستین گام همین است كه این مواد فراهم كه در حقیقت زباله های تن انسان هستند، سوخته شوند و پاكسازی جسم عملی گردد، كه آن به دو صورت امكان پذیر است
الف – روزه گرفتن ب- رژیم و خودداری از پرخوری
امام رضا علیه السلام می فرمایند (۱) : «لو اَنَّ النّاسَ قصدوا فی الطعامِ لا عتدلَتْ ابدانُهم»
اگر مردم در طعام میانه روی كنند، بدنهای آنها اعتدال پیدا می كند.
«فهرست منابع و ماخذ»
۱. قرآن مجید
۲. آمدی عبدالرحمن بن محمد تمیلی – غررالحكم و دررالكلم
با مقدمه ی میرجلال الدین حسینی ارموی- ناشر انتشارات و چاپ دانشگاه تهران بهمن ماه ۱۳۶۶
۳. الحر العامل- الشیخ محمد بن حسن- متوفی ۱۱۰۴ ه.ق
وسائل الشیعه- طهران مكتبه السلامیه چاپ پنجم سال ۱۳۹۸ ه.ق
۴. حسینی رشتی سید مصطفی- معارف معاریف- ج /۲ – چاپ دانش قم نوبت چاپ دوم زمستان ۱۳۷۶
۵. دشتی محمد- نهج الباغه حضرت امام امیرالمومنین علی علیه السلام- موسسه تحقیقاتی امیر المومنین (ع)- قم بوستان كتاب- قم مركز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۳۸۴
۶. الراغب الصفهانی- مفردات الفاظ القرآن- تحقیق صفوان عدنان داوودی- قم شارع ارم- پاساژ قدس سال ۱۳۸۳ ه.ش ۱۴۲۵ ه.ق
۷. ری شهری محمد مهدی- منتخب میزان الحكمه- ج/۱ تلخیص سید حمید حسینی
ترجمه حمید رضا شیخی- چاپ سوم- ناشر سازمان چاپ و نشر دار الحدیث
۸. قرشی- علی اكبر- قاموس قرآن ج ۳ و ۴ چاپ مروی
دار الكتب السلامیه- مرتضی آخوندی طهران بازار سلطانی سال ۱۳۶۷ نوبت چاپ پنجم
۹. مویدی علی- فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) موسوعه كلمات الامام الحسین (ع) گروه حدیث پژوهشكده باقر العلوم زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی ناشر : نشر معروف قم چاپ ششم پائیز ۱۳۸۶
۱۰. مظاهری- حسین- رساله توضیح المسائل حضرت آیه الله العظمی مظاهری
چاپ قم موسسه فرهنگی مطالعاتی الزهرا- چاپ هفتم
۱۱. مكارم شیرازی تفسیر نمونه ج/۶/۸/۱۲/۱۵/ تالیف حضرت آیه الله العظمی مكارم از انتشارات دار الكتب السلامیه طهران بازار سلطانی چاپ مروی ۱۳۶۳
۱۲. میرزایی علی اكبر- نهج الفصاحه (فارسی- عربی) برگردان و نگارش. میرزایی. علی اكبر قم انتشارات چاف ۱۳۸۵ نوبت چاپ ششم / ۱۳۸۶
فهرست آیات مربوط به اسراف در قرآن
از ریشه ی « س.ر.ف» ۲۳ مورد آیه در قرآن به كار رفته است
· و كلوا واشربَوا و لاتُسرِفُوا اِنَّهُ لایُحِبُ المُسرِفین «اعراف /۳۱»
· اِنَّ اللهَ لایَهْدِی مَنْ هُو مُسْرِف كذّاب «غافر /۲۸»
· كذلك یُصِل اللهُ مَنْ هُو مُسرِفْ مُرتَكب «غافر /۳۴»
· .... وَ لاتَسرِفُوا اِنَّهُ لایُحِبَّ المُسِرفین « انعام /۱۴۱»
· كذلك زُیّنَ للمُسْرفینَ ما كانوُا یَعمَلوُن «یونس/۱۲»
· و لاتُطیعوا اَمرَ المُسرفین «الشعرا /۱۵۱»
· افََنَضربُ عَنْكُم الذَكرَ صَفحا اِن كُنتُم قُوما مُسرِفین «زخرف/ ۵»
· مُسوَمَة عِند رَبِك للمُسرِفین «الذاریات / ۳۴»
· وَ اِن مردنا اِلَی الله وَ انَّ المُسْرفین هُم اَصحابُ النّار «غافر / ۴۳»
· ثُمْ صَدَقْناهُم الوَعْدَ فاَنجَیْناهُم و مَنْ یَشا وُ اهلكناهُم المُسرفیْن «الانبیا / ۹»
· اِنَّ فرعونَ لَعالَ فی الاَرْض وَ اَنَّهُ لَمِنَ المُسرفین «یونس / ۸۳»
· وُ الّذین اِذا انْفَقَوُا لَمْ یُسْرفُوا وَ لَمْ یَقْتَروا ...... «فرقان / ۶۷»
· وَ لا تَأكُلوا اِسرافاََ وَ بِدارََا اَنْ یَكْبُرُوا «نسا / ۶»
· رَبَّنا اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبت اَقدامَنا «آل عمران / ۱۴۷»
· وَ مَنْ فِرعونَ اِنَّهُ كانَ عالیََا مِنَ المُسرفیْن «الدخان /۳۱»
· وَ كَذلِكَ نَجْزی مَن اَسْرَفَ وَ لَمْ یُومِنْ بِآیاتِ رّبّّه «طه / ۱۲۷»
· وَ اُتوا حَقَّة یَوْمَ حَصادِهِ وَ لاتُسْرِفوا .... «انعام / ۱۴۱»
· قُلْ یا عَبادِی اَلذّینَ اَسَرفُوا علی نَفْسِهِمْ لانَقْنَطوا مِنْ رَحْمَة الله «الزمر / ۵۳ »
[۱] -واقعه/۴۱-۴۵
[۲] - اسراء /۲۷
[۳] - انعام /۱۴۱
[۴] - فرقان / ۶۷
[۵] - رساله حضرت آیه الله العظمی آقای مظاهری مدظله العالی صفحه ۳۹۳و ۳۹۴
[۶] -فرهنگ بزرگ جامع نوین ترجمه ی المنجد ،نوبت چاپ هیجدهم ۱۳۷۵ ،از نشریات انتشارات اسلام تهران ج/۱
[۷] -زمّر/۵۳
[۸] -قاموس قرآن ج/۳و۴تالیف سید علی اكبر قریشی چاپ مروی ، نوبت چاپ پنجم ۱۳۶۷ دارالكتب اسلامیّه تهران بازار سلطانی مرتضی آخوندی
[۹] -آیه ۳۱ اعراف
[۱۰] -به نقل از تفسیر نمونه ج ۶ ص۱۵۳
[۱۱] - حدیث ۳۰۱نهج الفصاحه ص۶۱
[۱۲] - حدیث ۳۰۲ نهج الفصاحه ص ۶۱
[۱۳] - حدیث ۳۰۳ نهج الفصاحه ص ۶۱
[۱۴] - حدیث ۳۰۴ نهج الفصاحه ص ۶۲
[۱۵] - حدیث/ ۳۳۵ ص ۹۲ ج (۱)غررالحكم و دررالكلم
[۱۶] - حدیث/۳۳۴ ص ۹۲ ج (۱)غررالحكم و دررالكلم
[۱۷] - حدیث/ ۲۸۵۷ ص ۷۷۲ ج (۲)غررالحكم و دررالكلم
[۱۸] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۴ ص ۱۲۲
[۱۹] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۴ ص ۳۴
[۲۰] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۴ ص ۱۹۰
[۲۱] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۴ ص ۴۳۶
[۲۲] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۴/ ص ۵۷۲
[۲۳] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۴/ ص ۵۹۷
[۲۴] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۵/ ص ۸۶
[۲۵] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج۶/ ص ۵۲
[۲۶] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۶/ ص۲۲۸
[۲۷] - از كتاب غررالحكم و دررالكلم ج ۶/ ص ۳۶۳
[۲۸] - منتخب المیزان الحكمه ج۱ ص ۱۸۹ حدیث ۲۹۹۳
[۲۹] - منتخب المیزان الحكمه ج۱ ص ۱۸۹ حدیث۲۹۹۴
[۳۰] - منتخب المیزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۸۹
[۳۱] - منتخب المیزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۹۰
[۳۲] - منتخب المیزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۹۱
[۳۳] - صحیفه سجادیه دعای ۲۰ ص۸۶
[۳۴] - منتخب میزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۹۵
[۳۵] - منتخب میزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۹۶
[۳۶] - منتخب میزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۹۷
[۳۷] - منتخب میزان الحكمه ج۱ حدیث۲۹۹۸
[۳۸] - منتخب میزان الحكمه ج۱ حدیث ۲۹۹۹
[۳۹] - منتخب میزان الحكمه ج۱ حدیث ۳۰۰۰ به نقل از كتاب شریف بحارالانوار
[۴۰] - فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) بخش ۲ ص ۸۴۵ حدیث ۵۵
[۴۱] المیزان جلد ۱۵ صفحه ۳۳۳
[۴۲] - یونس /۱۲ ج/۸ تفسیرنمونه از انتشارات دارالگتب اسلامیه تهران بازار سلطانی سال ۵۸
[۴۳] - یونس /۸۳
[۴۴] - تفسیر نمونه ج/۶ ص۴
[۴۵] - تفسیر صافی ، ذیل آیه ۲۹ اسراء
نویسندگان: محمد حسین جعفری- معصومه جهانیان