قرآن كریم میفرماید: «و به تحقیق فرستادیم رسولانی را قبل، از تو از بعضی از آنها برای تو حكایت كردیم و از برخی حكایت نكردیم.»(۱)
اكثر مورخین و همۀ مفسرین معتقدند كه اسامی همۀ پیامبران موجود نیست و به تصریح آیۀ فوق اسامی برخی از آنان ذكر نشده است. ولی در آیاتی به طور ضمنی كثرت و فزونی آنان را یادآور میشود چنانكه میفرماید:« و همانا بر انگیختیم از هر امتی پیامبری را(۲)» یا« و برای هر قوم رهنمایی است .»(۳) مفاد صریح این آیات این است كه در میان همۀ اقوام و امتها و اجتماعات بشری، از روز نخست تا زمان پیامبر خاتم پیوسته از جانب خداوند پیامبرانی برگزیده شدهاند و با توجه به تعدد و كثرت اقوام و اجتماعات بشری چه در یك عصر و زمان چه در دورههای مختلف تاریخ، نتیجه میگیریم كه از جانب خداوند پیامبران زیادی مبعوث گردیدهاند، هر چند شمارۀ دقیق آنان از نظر قرآن تعیین نگردیده است لكن در روایات شماره و عدد پیامبران به یكصد و بیست و چهار هزار بالغ میشود.
شیخ صدوق یكی از علمای طراز اول شیعه در كتاب عقاید خود كه چكیده و عصاره روایات است میگوید: عقیده ما بر این است كه ۱۲۴۰۰۰ پیامبر از جانب خدا مبعوث گردیده و هر پیامبری برای خود وصی و جانشینی داشت كه هدایت امتش را پس از خود به او واگذار میكرد و معتقدیم كه همۀ آنان با برنامۀ حق و استوار از جانب خدا برانگیخته شدهاند گفتار آنان، گفتار خدا و فرمان آنان، فرمان خدا میباشد و مخالفت با آنان مخالفت با خدا است. سخنان آنان همگی از جانب خدا و وحی او بوده است و در این میان پنج پیامبر درخشندگی خاصی دارند و آسیاب نبوت بر محور آنان میچرخد و همگی صاحبان شریعت بوده و شریعت هر یك از آنها با شریعت بعدی نسخ گردیده و این پنج نفر عبارتند از نوح ـ علیه السّلام ـ ابراهیم ـ علیه السّلام ـ موسی ـ علیه السّلام ـ عیسی ـ علیه السّلام ـ و محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ آنان پیامبران اولوالعزم اند و حضرت محمد، سرور و برترین آنها است، با آئین حق آمده و گذشتگان را تصدیق كرده است.(۴) علت كثرت و تعدد انبیاء را نیز در دو عامل زمانی و مكانی میتوان خلاصه كرد:
از آنجا كه مردم در نقاط مختلف زمین زندگی میكنند، هر منطقهای برای خود پیامبری داشته و از جهت آنكه بشر رو به تكامل بوده و هر چه قدرتش در درك و فهم بیشتر میشده است به دینی كاملتر و جامعتر نیازمند میشده خداوند هم توسط پیامبری آئینی كاملتر برایشان میفرستاد.
اما اسامی پیامبرانی كه در قرآن آمده ۲۶ نفرند كه عبارتند از:۱. حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ ۲. حضرت نوح ـ علیه السّلام ـ ۳. حضرت ادریس ـ علیه السّلام ـ ۴. حضرت هود ـ علیه السّلام ـ ۵. حضرت صالح ـ علیه السّلام ـ ۶. حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ ۷. حضرت لوط ـ علیه السّلام ـ ۸. حضرت اسماعیل ـ علیه السّلام ـ ۹. حضرت الیسع ـ علیه السّلام ـ۱۰. حضرت ذوالكفل ـ علیه السّلام ـ۱۱. حضرت الیاس ـ علیه السّلام ـ ۱۲. حضرت یونس ـ علیه السّلام ـ ۱۳. حضرت اسحاق ـ علیه السّلام ـ ۱۴. حضرت یعقوب ـ علیه السّلام ـ ۱۵. حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ ۱۶. حضرت شعیب ـ علیه السّلام ـ۱۷. حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ ۱۸. حضرت هارون ـ علیه السّلام ـ۱۹. حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ۲۰. حضرت ایوب ـ علیه السّلام ـ ۲۱. حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ ۲۲. حضرت زكریا ـ علیه السّلام ـ۲۳. حضرت یحیی ـ علیه السّلام ـ ۲۴. حضرت اسماعیل صادق الوعد(۵) ـ علیه السّلام ـ ۲۵. حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ ۲۶. حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ .
البته برخی از پیامبران دو نام دارند: ذوالكفل همان یوشع بن نون وصی حضرت موسی است و یعقوب همان اسرائیل است و یونس همان ذوالنون و عیسی همان مسیح است.
علاوه بر اینها كه ذكر شد از برخی نیز به كنایه یاد شده است مثلاً در قرآن میفرماید:« ندیدی گروهی از بنی اسرائیل را كه به پیامبر خود گفتند برای ما فرماندهی برانگیز(۶)» كه مفسران میگویند منظور از آن یا شمعون یا یوشع یا اسماعیل است و در آیۀ « مثل آنكس كه بر دهی عبور كرد كه ویران شده بود(۷)» مفسران میگویند مقصود عزیز یا ارمیا یا خضر است.
و در مورد آیۀ« بنده ای از بندگان ما را یافتند كه به او از جانب خود رحمتی داده بودیم و از نزد خود او را دانش آموخته بودیم(۸)» مفسران میگویند مقصود حضرت خضر است(۹).
پی نوشتها:
۱. غافر:۷۸.
۲. نحل:۳۶.
۳. رعد:۷.
۴. صدوق، اعتقادات، تهران، انتشارات علمیۀ اسلامی، بیتا، ص۱۱۳.
۵. اسماعیل صادق الوعد، با اسماعیل پسر حضرت ابراهیم متفاوت است.
۶. بقره:۲۴۶.
۷. بقره:۲۵۹.
۸. كهف:۶۵.
۹. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسۀ امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، چاپ اول، پائیز۷۰، ج ۱۰، ص۱۳۴ ـ ۱۲۹. با تصرف و تلخیص.