تفسیر و توضیح آیه سوم سوره مباركه بقره: الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ
پس از آنكه خداوند در آیه دوّم سوره مباركه، ساحت قرآن را از هر گونه شك و شبهه ای منزه می داند و آن را هدایت برای متقین معرفی می كند در آیه سوم به ذكر سه صفت والای متقین كه از نور هدایت قرآن بهره مند شده اند می پردازد:
۱. الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ...
در قرآن كریم «غیب» مقابل «شهادت» قرار دارد.(۱) «غیب» بر چیزی می گویند كه پوشیده و پنهان است، امّا آنچه كه محسوس است و انسان به حس خود آن را درك می كند از اسمان و زمین و آنچه كه در آن است را «عالم شهادت» گویند و آنچه كه قوای حسی از درك آن عاجز است امّا وجود دارد و قسمت عظیم عالم هستی را شكل داده است «عالم غیب» نامند.
در حقیقت ایمان به «غیب» كه قرآن كریم آن را به عنوان اولین صفت متقین یاد می كند همان جهان بینی الهی است كه ایمان به ماورای این جهان مادّی است. در جهان بینی قرآنی عالم هستی منحصر به آنچه كه برای ما محسوس است نیست و به گفته شهید مطهری (ره) «جهان ماده یك قشر نازكی از عالم است».(۲)
و انسان با دید مادی هستی را در همین مادیات و محسوسات خلاصه می داند و از ماورای این عالم كه عظیم و بی نهایت است بی خبر است.
رسالت قرآن مجید این است كه انسان را از این دیدگاه تنگ مادی بیرون آورد و او را به عظمت عالم هستی كه در ماورای این محسوسات است رهنمون و آگاه سازد.
بنابراین با توجه به معنای «غیب» كه در آیه به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی ذكر شده و با توجه به روایاتی كه در این باره از معصومین ـ علیهم السلام ـ صادر شده است ایمان به خدا و صفات خدا، ملائكه و رستاخیز همه از مصادیق ایمان به غیب شمرده می شود و مفسرین هم هر كدام مصادیقی را ذكر نموده اند:
امام صادق ـ علیه السلام ـ در ذیل این آیه می فرمایند: «مؤمن به غیب كسانی هستند كه رستاخیز (زنده شدن مردگان و گشوده شدن نامه اعمال) و بهشت و جهنم را تصدیق می كنند».(۳)
شهید مطهری (ره) می گوید: «ملائكه، لوح محفوظ، عرش و كرسی، اینها مربوط به غیب و باطن این عالم اند كه به صرف آنكه از حواس ما مخفی است نمی توان آنها را نفی كرد...».(۴)
ایمان به حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ ایمان به غیب است.
با توجه به وسعت و عمومیت معنای «غیب» باید گفت وجود مبارك حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ چون از دیدگان بسیاری از انسان ها پنهان است و هر كسی لایق دیدار آن حضرت نیست از مصادیق «عالم غیب» است و در روایات بسیاری ایمان به آن حضرت و قیام آن بزرگوار را ایمان بر غیب دانسته اند:
۱. یحیی بن ابی القاسم گوید: از امام صادق ـ علیه السلام ـ از الم (۱) ذَلِك الْكتَابُ لاَ رَیبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ (۲) الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ... پرسیدم سپس امام فرمودند: «متقین» شیعیان علی ـ علیه السلام ـ اند و «غیب» حجّت غایب است».(۵)
۲. و نیز از امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند:
«كسی كه اقرار كند به این كه قیام قائم ـ علیه السلام ـ حق است». مؤمن به غیب است.(۶)
۳. و نیز از امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر «غیب» چنین آمده است:
«و هو البعث و النشور و قیام القائم و الرجعة...».(۷) غیب، بعث و زنده شده مردگان، و قیام قائم و رجعت است.
بنابراین از آنچه گذشت روشن می شود از مصادیق «عالم غیب» وجود مبارك قطب عالم امكان حضرت حجة ابن الحسن «ارواحنا له الفداه» می باشد و متقین به آن بزرگوار و به قیام جهانی او ایمان دارند لذا با توجه به معنای غیب و روایاتی كه در ذیل این آیه ذكر شد می توان این آیه را دلیل بر وجود آن حضرت هم دانست چنان كه دلیل بر مصادیق دیگری از «غیب» هم می باشد.
امّا در خصوص سؤال شما چنان كه در توضیح ...یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ... گذشت ـ باید بگوئیم كه اصل وجود مبارك حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ با روایات متواتره ای كه از شیعه و سنی نقل شده است اثبات می شود امّا آن چه كه این آیه مباركه با توجه به روایاتی كه در توضیح و تفسیر و تطبیق آن آمده است در صدد بیان آن می باشد اصل ایمان به غیب است كه اوّلین صفت متقین شمرده شده است و همان طور كه گفته شد از مصادیق غیب حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ می باشد.
به عبارت دیگر پس از اثبات اصل وجود حضرت حجّت ـ علیه السلام ـ توسط روایات متواتره، ایمان به آن حضرت از موارد ایمان به غیب است.
پی نوشتها
۱. حشر : ۲۲.
۲. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن (۲)، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲، ص۶۴.
۳. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰.
۴. آشنایی با قرآن (۲)، همان.
۵. تفسیر نور الثقلین، همان.
۶. همان.
۷. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۳۵۱، ح۶۹.