به قوم یهود بنیاسرائیل نیز گفته میشود به خاطر اینكه آنان از اولاد حضرت یعقوب هستند كه ملقب به اسرائیل بود. امروز بر یهودیانی كه فلسطین را اشغال كردهاند صهیونیست اطلاق شده به علت اینكه آنان كنار كوهی بنام صهیون در اورشلیم سكونت دارند كه هیكل سلیمان و مسجدالاقصی و مسجد صخره بر آن بناشده است.[۱]
در قرآن کریم کلمه یهود نه بار و کلمه بنیاسرائیل ۴۳ بار آمده است. در قرآن کریم به این قوم ویژگیهایی متعددی ذکرشده که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. پیمان و عهدشکنی:
پیمان شکنی یکی از ویژگی های قوم یهود است که در قرآن به آن اشاره شده است. خداوند می فرماید: «لَقَدْ أَخَذْنا مِیثاقَ بنیاسرائیل وَ أَرْسَلْنا إِلَیهِمْ رُسُلاً كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُهُمْ فَرِیقاً كَذَّبُوا وَ فَرِیقاً یقْتُلُونَ[۲]؛ ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم و رسولانى بهسوی آنها فرستادیم (ولى) هر زمان پیامبرى برخلاف هوسها و تمایلات آنها مى آمد عده اى را تكذیب مى كردند و جمعى را مى كشتند».
۲. خودبرتربینی و نژادپرستی
یکی دیگر از خصوصیات قوم یهود خود برتربینی و نژادپرستی است. خداوند در این رابطه فرموده است: «وَ حَسِبُواْ أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُواْ وَ صَمُّواْ ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَیهِمْ ثُمَّ عَمُواْ وَ صَمُّواْ كَثِیرٌ مِّنهْمْ وَ اللَّهُ بَصِیرُ بِمَا یعْمَلُونَ[۳]؛ و پنداشتند كه عقوبتى نخواهد بود. پس كور و كر شدند. آن گاه خدا توبهشان را پذیرفت. باز بسیارى از آنها كور و كر شدند. هر چه مى كنند خدا مى بیند». علامه طباطبایی در این رابطه میفرماید این كورى و كرى یهودیان هر دو معلول همان پندار غلطشان است كه خیال مى كردند فتنه و امتحانى در كار نیست و این گمان آنان نیز معلول این علت است که آنها براى خود فضیلت و كرامتى مى پنداشتند و آن فضیلت این بود كه مى گفتند ما از شاخه هاى شجره یعقوب هستیم، و مى گفتند ما پسران خدا و دوستان اوییم، و چون چنین فضائلى را دارا هستیم پس عذابى براى ما نیست، اگرچه به هر عمل زشت و معصیتى آلوده باشیم، بنابراین معناى آیه (و خدا داناتر است) چنین مى شود: اهل كتاب به خاطر عقیدههایى كه درباره خود داشتند و خیال مى كرده اند كه صرف یهودى بودن ایشان را از فتنه و بلا نگاه مىدارد ازاینرو به همین پندار غلط كور و كر شدند، و كارشان به جایى رسید كه دیگر نمى توانستند حق را ببینند، و یا از شنیدن مطالب حق و نافع انبیا و دعوتشان بهسوی حق برخوردار شوند. [۴]
این خودبرتربینی یهودیان از آیه «وَ قالَتِ الْیهُودُ لَیسَتِ النَّصارى عَلى شَیءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَیسَتِ الْیهُودُ عَلى شَیءٍ وَ هُمْ یتْلُونَ الْكِتابَ ...»[۵] بهروشنی به دست می آید. یعنی یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتى نزد خدا ندارند، و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتى ندارند و بر باطلاند. آنان با در دست داشتن کتابهای الهى كه مى تواند راهگشاى آنها در این مسائل باشد. این آیه سرچشمه اصلى تعصب را، جهل و نادانى معرفى كرده، چراکه افراد نادان همواره در محیط زندگى خود محصورند و غیر آن را قبول ندارند، به آئینى كه از كودكى با آن آشنا شدهاند هرچند خرافى و بىاساس باشد سختدل مى بندند، و غیر آن را منكر مى شوند.[۶]
۳. مخالفت با احكام الهی
از خصوصیات دیگر قوم یهود عمل نكردن به اوامر و احكام الهی است. قرآن در این مورد میفرماید: «و به یادآورید زمانی را كه از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم كه جز خداوند یگانه را پرستش نكنید و به پدر و مادر و نزدیكان و یتیمان و بینوایان نیكی كنید و به مردم نیك بگوئید و نماز به پادارید و زكات بدهید، پس همه شما جز عده كمی سرپیچی كردید و (از وفای به پیمان خود) رویگردان شدید.»[۷] و در آیه دیگری نیز میفرماید: «... و رسولان ما دلایل روشنی برای بنیاسرائیل آوردند، امّا بسیاری از آنها پسازآن درروی زمین تعدی و اسراف كردند.»[۸]
۴. تحریف کنندگان حق
یهودیان در قرآن کریم تحریفکننده حق معرفیشده اند: « فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَاذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْترَُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُون[۹]؛پس واى بر آنها كه نوشته اى با دست خود مى نویسند، سپس مى گویند: این، از طرف خداست. تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها ازآنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان ازآنچه از این راه به دست مى آورند!»
در آیه دیگر می فرماید: «مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يحُرِّفُونَ الْكلمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سمعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ اسمْعْ غَير مُسْمَعٍ وَ رَاعِنَا لَيَّا بِأَلْسِنَتهِمْ وَ طَعْنًا فىِ الدِّينِ ...[۱۰]؛ بعضى از یهودیان، سخنان را از جایگاهش تحریف مى كنند (و بجاى آنكه بگویند: شنیدیم و اطاعت كردیم) مى گویند: شنیدیم و نافرمانى كردیم (و بى ادبانه به پیامبر اسلام مى گویند:) بشنو كه هرگز نشنوى و ما را تحمیق كن، (اینگونه مىگویند) تا با زبان خود حقایق را بگردانند و در دین شما طعنه زنند.»
۵. فتنهگری
یکی از ویژگیهایی که در قرآن به یهودیان نسبت دادهشده فتنهجویی و فساد است: «وَ قَضَینَا إِلىَ بَنىِ إِسْرَاءِیلَ فىِ الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فىِ الْأَرْضِ مَرَّتَینِْ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِیرًا؛ ما به بنیاسرائیل در كتاب (تورات) اعلام كردیم كه دو بار در زمین فساد خواهید كرد، و برترىجویى بزرگى خواهید نمود».[۱۱] و نیز در آیه دیگری میفرماید: «...كلَُّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا وَ اللَّهُ لَا يحُِبُّ الْمُفْسِدِين؛ هر بار كه براى جنگ، آتشافروزی كردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمین، به فساد و تبهكارى مى كوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمى دارد.»[۱۲]
۶. دنیادوستی
دنیا دوستی یکی از خصوصیات بارز قوم یهود است که در قرآن به آن اشاره شده است:«وَ لَتَجِدَنهمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلىَ حَیوةٍ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَكُواْ یوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِیرُ بِمَا یعْمَلُونَ؛[۱۳](اى پیامبر) هرآینه یهود را حریصترین مردم، حتّى (حریصتر) از مشركان، بر زندگى (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهى یافت، (تا آنجا كه) هر یك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، درحالیکه (اگر) این عمر طولانى به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند بازنخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست.»
۷. دشمنی شدید با مؤمنان
دشمنی شدید یهودیان با مؤمنان و مسلمانان از خصوصیاتی است که در قرآن به آن اشاره شده است:«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیهُودَ وَ الَّذِینَ أَشركُواْ؛ به طور مسلم دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشركان خواهی یافت ...»[۱۴]
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت:
[۱] . شیرازی، سیدمحمد، دنیا بازیچه یهود، ص ۱۰۵ (ترجمه سیدهادی مدرسی)، قم، بینش آزادگان، ۱۳۸۱ ش.
[۲] . مائده، ۷۰.
[۳] . مائده، ۷۱.
[۴] . طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۶، ص۹۸، ترجمه: موسوى همدانى سید محمد باقر ، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، چ۵، ۱۳۷۴ ش.
[۵] . بقره، ۱۱۳.
[۶] . تفسیر نمونه، ج۱، ص: ۴۰۶
[۷] . بقره، ۸۳.
[۸] . مائده، ۳۲.
[۹] . بقره، ۷۹.
[۱۰] . ۴۶/ نساء.
[۱۱] . اسراء، ۴.
[۱۲] . مائده، ۶۴.
[۱۳] . بقره، ۹۶.
[۱۴] . مائده، ۸۲.