مباحث مربوط به قیام از اساسی ترین بحث های قرآن كریم می باشد و آیات فراوانی پیرامون آن در این كتاب شریف وجود دارد. و به تعبیر بعضی از علماء: «می توان ادعا كرد یك سوم قرآن در این باره است(۱)». آیاتی كه درباره این روز بزرگ است، به موضوعات مختلف پیرامون آن پرداخته اند: یكی از آن ها چگونگی حالت مردم در آن روز می باشد. و آیه مباركه ۶ زلزال یكی از آیاتی است كه در این خصوص می فرماید:
یوْمَئِذٍ یصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیرَوْا أَعْمالَهُم در آن روز مردم به صورت های پراكنده خارج می شوند تا اعمالشان به آن ها نشان داده شود.
در سؤال فوق منظور از یصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً، بیرون آمدن مردم از قبرها به حالت پراكنده، دانسته شده است. ولی باید گفت: این معنی را بعضی از مفسران ارائه كرده اند.(۲) و بعضی دیگر از ایشان معتقدند: آیه مورد بحث ناظر به احوال مردم به هنگام روانه شدن از جایگاه حساب به سوی منازلشان (بهشت یا جهنم) می باشد.(۳) و عده ای دیگر تنها به ذكر این دو احتمال بسنده كرده اند(۴). بنابراین نمی توان به صورت قطعی آیه را ناظر به حالت مردم به هنگام بیرون آمدن از قبرها دانست.
ظاهراً آنچه برای پرسشگر محترم مهم است، دانستن مقصود از پراكنده بودن مردم می باشد. كه در این زمینه مطالبی تقدیم می گردد:
واژه ای كه پراكنده بودن مردم در روز قیامت از آن استفاده می شود، كلمة «اشتاتا» می باشد. اشتات همانند شتّی جمع شتیت به معنی متفرق (پراكنده) می باشد(۵).
در بارة اینكه منظور از پراكنده بودن مردم در آن روز چیست؟ تعابیر مختلفی توسط مفسران مطرح شده است(۶). كه خلاصة آنها این است كه این پراكندگی ممكن است به اعتبار امور زیر باشد:
۱. به اعتبار مذهب: یعنی اهل هر مذهبی با هم خواهد بود، و از اهل مذاهب دیگر جدا می گردند.
۲. به اعتبار سرزمین: یعنی اهل هر منطقه و سرزمین از اهل مناطق دیگر جدا خواهند بود.
۳. به اعتبار حالات مختلف مردم: بعضی شاد، زیبا و خندانند و بعضی هم تیره و گرفته وتاریك.
۴. به اعتبار ایمان و كفر: اهل ایمان با هم و اهل كفر نیز با هم خواهند بود.
۵. به اعتبار رهبران و پیشوایان: یعنی هرگروهی با پیشوا و رهبر خود خواهد بود.(۷) قرآن نیز می فرماید: یوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم(۸) (به یاد آورید) روزی را كه هر گروهی را با پیشوایان می خوانیم.
در تفسیر نمونه پس از ذكر احتمالات فوق آمده است: «جمع میان این تفسیرها كاملاً ممكن است، زیرا مفهوم آیه گسترده است(۹).
در جمع بندی مطالب بالا می توان گفت: تعابیر مختلفی درباره حالات مردم در روز قیامت در قرآن آمده است مانند:
۱. تنها بودن مردم: وَ كُلُّهُمْ آتیهِ یوْمَ الْقِیامَةِ فَرْدا(۱۰) و همگی روزرستاخیز تك و تنها نزد او حاضر می شوند.
۲. گروهی بودن مردم: یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجا(۱۱) روزی كه در صور دمیده می شود و شما فوج فوج (به محشر) می آیید.
۳. هر گروهی همراه با پیشوای خود چنانكه آیة ۷۱، سورة اسراء كه در بالا ذكر شد، دلالت بر آن دارد. در باره علت اختلاف این تعابیر می توان گفت: انسان در قیامت از نظر فریادرسی تنهاست یعنی بستگان، دوستان و دارایی او به دردش نمی خورد و از جهت شكل و قیافه در میان كسانی است كه با آنان همفكر، همعقیده و همكار بوده است. و از نظر سرنوشت با رهبری كه از او پیروی كرده است، همراه خواهد بود(۱۲). و معلوم است كه در همة این جهات نوعی پراكندگی و جدایی وجود دارد. و آیه مورد بحث سوره زلزال به آن اشاره دارد كه مردم را در آن روز متفرق و پراكنده می داند.
از روایتی كه از رسول اكرم ـ صلی علی علیه و آله ـ در ذیل آیه ۱۸ سورة مبارك نبأ نقل شده است، استفاده می شود كه حتی امت پیامبر اكرم ـ صلی علی علیه و آله ـ نیز در ده گروه متفاوت محشور می شوند:
۱. شایعه سازان، به صورت میمون.
۲. حرام خواران، به صورت خوك.
۳. ربا خورندگان، به صورت واژگون.
۴. قاضی ناحق، كور.
۵. خودخواهان مغرور، كرولال.
۶. عالمی كه به علمی عمل نكند، در حالی كه زبان خود را می جود.
۷. آزار دهندگان به همسایه، با دست و پای بریده.
۸. خبرچینان، به حالت آویختگی به شاخه های آتش.
۹. افراد عیاش و خوشگذران، بدبو تر از مردار.
۱۰. متكبران، در پوششی از آتش(۱۳).
خلاصه: آیة مورد بحث چه مربوط به حالت مردم در هنگام بیرون آمدن از قبر باشد و چه مربوط به حالت آنان بعد از موقف حساب باشد، بر این مطلب دلالت دارد كه به صورت ها و حالات مختلف (پراكنده) خواهند بود، و این پراكندگی ممكن است به اعتبارات مختلف باشد.
پی نوشتها
۱. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، در راه حق، چ دوم، ۱۳۶۸، ص ۴۴۳.
۲. ر.ك: مكارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج ۲۷، ص ۲۲۶، طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شركت سهامی انتشار، بی تا، ج ۵، ص ۲۲۲ و حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، بی جا، انتشارات حكمت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ق، ج ۶، ص ۲۷۴.
۳. ر.ك: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج ۲۰، ص ۳۴۳، فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج ۹ـ۱۰، ص ۷۹۹، محمد بن جریر طبری، جامع البیان، بیروت، دارالفكر، ۱۴۱۵ ق، ج ۳۰، ص ۳۳۹، و قرشی دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲، ج ۴، ۵۷۷.
۴. ر.ك: فخر رازی، التفسیر الكبیر، بیروت، احیاء التراث العربی، ج سوم، بی تا، ج ۳۲، ص ۶۰.
۵. المیزان فی تفسیر القرآن، همان.
۶. ر.ك: تفاسیری كه در پانوشت های قبلی ذكر شدند.
۷. ر.ك: تفسیر نمونه، همان، ص ۲۲۶ـ۲۲۷.
۸. اسراء: ۷۱.
۹. تفسیر نمونه، همان، ص ۲۲۷.
۱۰. مریم: ۹۵، ر.ك: مریم: ۸۰، انعام: ۹۴.
۱۱. نبأ: ۱۸.
۱۲. ر.ك: قرائتی، محسن، معاد، قم، مؤسسة در راه حق، چاپ مكرر، ۱۳۷۳، ص ۱۶۶.
۱۳. ر.ك: مجمع البیان، همان، ص ۶۴۲.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه