آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

مقام امامت

اگر مقام امامت بالاتر از نبوت است، چرا پیامبر اکرم (ص) به جای اینکه به عنوان "امام" معرفی شوند در جای جای قرآن از ایشان به عنوان "عبد" و"رسول"و "نبی" یاد شده است؟

قرآن,شبهه قرآنی,امام,نبی,رسول,عبد,امامت,نبوت,طباطبایی,رسالت

بالاتر بودن، مقام امامت نسبت به نبوت و رسالت، «اگر» ندارد، چرا که خداوند متعال چنین فرموده است.

«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (البقره، ۱۲۴)

ترجمه: و هنگامى كه خدا ابراهيم را با كلماتى بيازمود و او همه را به اتمام رسانيد، گفت: من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم. [ابراهيم‏] گفت: از خاندانم چطور؟ فرمود: عهد من به ستمكاران نمى‏رسد.

الف – بدیهی است که خداوند متعال می‌توانست بفرماید، ابتدا او را امام قرار دادم و چون موفق بود، به نبوت و رسالت نیز برگزیدم، اما عکس این سیر را فرمود. یعنی فرمود پس از مقام‌های نبوت و رسالت، او را پس از انجام امتحانات، امام قرار دادیم.

ب – برخی تلاش دارند به خداوند متعال ادبیات نزول وحی را بیاموزانند و چون نمی‌توانند، تفسیر به رأی کرده و دائم می‌گویند: اگر منظور این بود، آن گونه می‌فرمود و یا چرا این گونه نفرمود؟ اما این خداوند علیم و حکیم است که وحی را آن که گونه که می‌خواهد، نازل می‌نماید و تفسیر، تأویل و شرحش را نیز باید از پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، که همان "راسخون فی العلم" هستند، آموخت. این امر او در فراگیری و عمل به کتاب است.

ج – برخی، چون شیعه معتقد به امامت است و آنها نیستند، گمان می‌کنند که حتماً باید این مقام را تکذیب و یا تسخیف و تحقیر کنند. در حالی که واژه، معنا، مفهوم و مصداق "امام"، هیچ اختصاصی به تشیع ندارد.

اگر از آنان سؤال شود که بین مقامات متفاوت نبوت، رسالت و امامتِ حضرت ابراهیم علیه‌السلام، کدام بالاتر است، چه خواهند گفت؟ آیا می‌گویند: ابتدا رسول شد و سپس تنزل یافت و امام شد؟

این آیه، در سنین سالخوردگی آن حضرت نازل شد و خبر از امامت او پس از نزول آیه دارد. این آیه  حاکی از آن است که اولاً حضرت ابراهیم علیه‌السلام نبی بود که به او وحی نازل شد – ثانیاً رسول بود که به کلمات امتحان شد و ثالثاً فرزند داشت که در خصوص ذریه‌اش پرسید و ایشان در سالخوردگی از فرزند برخوردار شدند. پس، آیا می‌گویند: خداوند متعال ایشان را پس از این همه مقامات و امتحانات، از مقام خود نزول داد؟

*- امام، یعنی رهبر و پیشوا و هیچ راهی بدون رهبر نیست. هدایت به سوی امر الهی امام و رهبر دارد «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا»، چنان چه دعوت به سوی جهنم نیز امام و رهبر دارد «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» و در آخرت نیز هر کسی با امام و رهبرش محشور می‌گردد. خواه معاویه، یزید و اوباما باشد و خواه امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین ... و حضرت مهدی علیهم‌السلام «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ .../ الإسراء، ۷۱» باشند و البته اصل معنا این است که همگان با امام عصر خود (ع) مشحور می‌شوند و باید پاسخگو باشند که با این نعمت چه کرده‌اند؟ بدیهی است که در امر هدایت الهی، امامت و رهبری بالاتر از ابلاغ است. آن تعلیم است و این تربیت. آن آگاهی بخشی و تذکر است و این راهبری و هدایت.

د – برخی اهل لفاظی و بازی با کلمات هستند. دقت ندارند که اگر چه قرآن کریم، کلام الله و احسن الکلام است، اما برای بازی با الفاظ نازل نشده است، بلکه برای تعقل، تفکر، تأمل، تدبر، شناخت، بصیرت، تعلیم، تربیت ... و هدایت نازل شده است.

اینان برای قبول یا رد مطلوب خود، همیشه به دنبال "کلمه" می‌گردند! مثلاً در توجیه عدم پذیرش امامت، می‌گویند: "چرا نام علی یا اولادش علیهم السلام در قرآن نیامده است؟"؛ گویی نام امامان و رهبرانی که تبعیت می‌کنند، در قرآن کریم آمده است!

در این بحث نیز می‌گویند: "چرا خداوند متعال پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را به القابی چون: عبد، نبی، رسول و ... خطاب کرد، اما به لفظ امام خطاب نکرد؟"

د/۱ – آیه امامت حضرت ابراهیم علیه السلام را با دقت بخوانند؛ ایشان پس از این توفیق، سؤال کردند که آیا امامت در فرزندان من نیز جاری خواهد شد؟ خدا نفرمود: خیر؛ بلکه فرمود: امامت عهد من است که به ظالمین نمی‌رسد. یعنی به دیگرانی از فرزندان تو که ظالم نیستند، می‌رسد؛ و یعنی به هر کس رسید، او را مظهر عدل بدانید.

د/۲ – بشر حق ندارد که به خداوند متعال یاد بدهد که اگر می‌خواهی سایر رسولانت را به امامت قبول کنیم، حتماً باید لفظ "امام" را در مورد آنها نیز به کار بری! یک بار فرمود: دیگران نیز به این مقام می‌رسند و در آیات متعدد دیگر، به رسم امامت (نه فقط اسم آن) تصریح کرد. امام، پیشوا و رهبری است که باذن‌الله و بامرالله، هدایت تشریعی و تکوینی دارد.

علامه، آیت‌الله طباطبایی (ره): «... تقدم و مطاع بودن نمی‌تواند معناى امامت باشد، چون مطاع بودن شخص باين معنا است كه اوامر و نظريه‏هاى او را اطاعت كنند، و اين از لوازم نبوت و رسالت است .

و اما خلافت و همچنين وصايت معنايى نظير نيابت دارد و نيابت چه تناسبى با امامت‏ می‌تواند داشته باشد؟ و اما رياست در امور دين و دنيا آن نيز همان معناى مطاع بودن را دارد، چون رياست به معناى اينست كه شخصى در اجتماع مصدر حكم و دستور باشد.

پس هيچ يك از اين معانى با معناى امامت تطبيق نمی‌كند، چون امامت باين معنا است كه شخص طورى باشد كه ديگران از او اقتداء و متابعت كنند، يعنى گفتار و كردار خود را مطابق گفتار و كردار او بياورند و با اين حال ديگر چه معنا دارد كه به پيغمبرى كه واجب الاطاعه و رئيس است، بگويند: (انى جاعلك للناس نبيا، من مى‏خواهم تو را پيغمبر كنم و يا مطاع مردم سازم، تا آنچه را كه با نبوت خود ابلاغ مى‏كنى اطاعت كنند، و يا مى‏خواهم تو را رئيس مردم كنم، تا در امر دين امر و نهى كنى، و يا مى‏خواهم تو را وصى يا خليفه در زمين كنم، تا در ميان مردم در مرافعاتشان بحكم خدا حكم كنى؟.

پس امامت به معناى هيچ يك از اين كلمات نيست، و چنان هم نيست كه همه آن كلمات براى خود معنايى داشته باشند، ولى خصوص لفظ امامت معنايى نداشته و صرفا عنايتى لفظى و تفننى در عبارت باشد، چون صحيح نيست به پيغمبرى كه از لوازم نبوتش مطاع بودن است، گفته شود:

من تو را بعد از آنكه سال‌ها مطاع مردم كردم، مطاع مردم خواهم كرد، و يا هر عبارت ديگرى كه اين معنا را برساند، هر چند كه عنايت لفظى در كار باشد براى اينكه محذورى كه گفتيم با اين حرف‏ها برطرف نمى‏شود، و عنايت لفظى اشكال را رفع نمی‌كند و مواهب الهى صرف يك مشت مفاهيم لفظى نيست، بلكه هر يك از اين عناوين عنوان يكى از حقايق و معارف حقيقى است و لفظ امامت از اين قاعده كلى مستثنى نيست، آن نيز يك معناى حقيقى دارد، غير حقايق ديگرى كه الفاظ ديگر از آن حكايت مى‏كند. [حقيقتى كه در تحت عنوان" امامت" است (در قرآن" امامت" و" هدايت" با هم آورده شده‏اند)] / المیزان، ذیل آیه.

 ﻫ – برخی گمان می‌کنند که اگر گفته شد: "مقام امامت بالاتر است"، یعنی مقام اهل بیت علیهم السلام بالاتر  از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله است! این گمان غلط است. امام، پیشوا و هادی امّت است؛ اگر به او وحی شد و به سوی امّتی ارسال شد، نبی و رسول نیز هست و اگر نشد، طبق آیین نبی و رسول، پیشوایی و امامت می‌نماید. پیامبر اکرم (ص)، خود نبی، رسول و امام امت بودند و همه مؤمنین در تبعیت ایشان بوده و هستند و رجوع به امامان علیهم السلام نیز در راستای همان تبعیت و اطاعت است.

https://old.aviny.com/shobhe/qorani/68.aspx?

 

 

 

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center