۱- ایمان به خدا و یاد او
ایمان به خدا و یاد او یكی از مهمترین عوامل، در پیشگیری انسان از گناه میباشد. خداوند میفرماید: «الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنُِّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوبُ»، هدایت یافتگان، كسانی هستند، كه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است، آگاه باشید كه تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد(رعد/۲۸).
و در مورد دیگر میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسهَُّمْ طَئفٌ مِّنَ الشَّیطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»، پرهیزكاران، هنگامی كه گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد خدا میافتند و بینا میشوند(اعراف/۲۰۱).
۲- اعتقاد به حضور خدا
یكی از اساسیترین، اهرمهای بازدارنده گناه این است، كه انسان، خدای را حاضر، ناظر و شاهد اعمال خود دانسته و عالم را در محضر و پیشگاه حضرت حق بداند. میفرماید: «أَ لَمْ یعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یرَى»، آیا انسان نمیداند كه خدا [همة اعمالش] را میبیند. و آیه ۱۴ فجر میفرماید: «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ»، و قطعاً پروردگار تو در كمینگاه است. و همینطور در آیه ۱۹ سورة مؤمن آمده است: «یعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْینِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ»، خداوند، چشمهائی را كه به خیانت گردش میكند میداند و بر آنچه در سینهها پنهان است آگاه میباشد. با چنین اعتقادی، قطعاً انسان به دنبال گناه نخواهد رفت.
۳- بالا بردن سطح آگاهی و برطرف نمودن جهل
انسان هرچه باورهای دینی خود را تقویت نماید و آگاهیهای خود را در رابطه با اصول اعتقادی (توحید، نبوت، معاد) بالا برد خود بهترین عامل برای رهائی از گناه خواهد بود.
قرآن كریم، سرچشمه بسیاری از گناهان را جهل میداند، مثلاً در رابطه با قوم لوط و عمل زشت آنها میفرماید: «أَ ئنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شهَْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تجَهَلُونَ»، شما بجای زنان به سراغ مردان از روی شهوت میروید، آری شما مردان جاهل هستید(نمل/۵۵).
و از طرف دیگر، سرچشمه بسیاری از نیكها علم برشمرده شده است، حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «العلم اصل كل خیر و الجهل اصل كل شر»، دانش و آگاهی ریشه تمام فضائل است درحالی كه جهل و بیخبری سرچشمه تمام رذائل اخلاقی است.
۴- توجه به آثار گناه
از اسباب بازدارنده گناه، توجه به آثار و عواقب آن میباشد، گناه دارای عواقب و آثار فراوانی میباشد كه میتوان آنها را بر سه دسته تقسیم نمود.
۱- آثار اخروی گناه، كه همان عذابهای اخروی میباشد. و در قرآن و روایات به آن تصریح شده است. مانند آتش جهنمی كه قرآن میفرماید: پوست را بر تن انسان میسوزاند، «كلَُّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیرَْهَا»، هرآنچه پوست بر تن آنها بسوزد به جای آن پوست دیگری میآید(نساء/۵۶). و در آیه دیگر میفرماید:«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الجْحِیمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فىِ سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ»، خداوند به ملائكه دستور میدهد، او را بگیرید و ببندید و جهنم را به او بچشانید بعد او را به زنجیری كه هفتاد ذراع است ببندید»(حاقه/۳۰و۳۱). و بالاخره میفرماید: « یوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یفْتَدِى مِنْ عَذَابِ یوْمِئذِ بِبَنِیهِ * وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ * وَ فَصِیلَتِهِ الَّتىِ تُْوِیهِ * وَ مَن فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا ثمَُّ ینجِیهِ * كلاَّ إِنهَّا لَظَى * نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى»، گناهكار دوست میدارد، كه فرزندان خود را، در برابر عذاب آن روز فدا كند و همسر و برادرش و قبیلهاش را كه از او حمایت میكرد و حتی حاضر است تمام روی زمین را فدا كند، تا نجات پیدا كند، ولی هرگز چنین نیست آری آتش جهنم شعله میكشد و دست و پا و پوست سر او را میكند و میبرد(معارج/۱۱تا۱۶).
۲- آثار دنیوی كه خود بر دو قسم است:
الف) حدود و تعزیراتی كه گاهی بر بعضی از گناهان مترتب میشود.
ب) آثار تكوینی كه نتیجه عمل انسان میباشد، از جمله اینكه:
۱- برخی از گناهان عمر را كوتاه میكند
۲- برخی، نعمت را از انسان میگیرد
۳- گناه دل انسان را سیاه میكند و در نتیجه شیرینی عبادت و یاد خدا از انسان گرفته میشود
۴- گناهان مانع استجابت دعا میشود
۵- گناه آرامش خاطر را از انسان میگیرد
۶- بالاخره گناه انسان را به كفر میكشاند و مواردی دیگر كه در روایات به آن اشاره شده است و میتوانید در این زمینه به كتاب «كیفر گناه» نوشته رسولی محلاتی مراجعه فرمائید.
۵- توجه به آثار ترك گناه
این نیز خود یكی دیگر، از عوامل ترك گناه است. انسانی كه گناه را ترك نموده و به فرامین الهی گردن نهاد، مورد عنایات خاصه خداوندی قرار میگیرد، به عنوان مثال در حدیث نبوی، چشیدن شیرینی ایمان و عبادت یكی از آثار ترك گناه شمرده شده است. میفرماید: «النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ فَمَنْ تَرَكَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ إِیمَاناً یجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِهِ»[۱]، نگاه، تیری از تیرهای مسموم شیطان است كه هركس آن را ترك كند خداوند به او ایمانی عطاء میكند كه شیرینی آن را در قلبش میچشد (در برخی از روایات به جای لفظ ایمان لفظ «عبادت» آمده است).[۲] در روایت دیگر دارد: كه هر انسانی دو چشم ظاهری دارد كه با آن چیزهای دنیائی را میبیند و دو چشم باطنی در قلبش دارد (اگر در اثر ترك گناه و انجام طاعات مورد عنایت الهی قرارگرفت)خداوند دو چشم قلب او را میگشاید وآنچه را نادیدنی ومربوط به امورپنهان است، خواهددید[۳].
۶- توجه به عاقبت كار گنهكاران
بررسی و مطالعة عواقب و سرانجام گنهكاران عامل بازدارنده دیگری از گناه میباشد. قرآن كریم، به انسانها دستور میدهد كه در آثار گذشتگان تدبر و تفكر نمایند. میفرماید: «قُلْ سِیرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَانظُرُواْ كَیفَ كاَنَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ»، بگو در روی زمین، سیر كنید و ببینید عاقبت كار مجرمان، به كجا رسید(نمل/۶۹).
«فَسِیرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَانظُرُواْ كَیفَ كاَنَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ»، پس در روی زمین، سیر كنید و ببینید عاقبت تكذیب كنندگان، چگونه بود(نحل/۳۶). مكذبین، همان كسانی هستند كه بسیار گناه نمودند تا جایی كه به تكذیب آیات الهی پرداختند. میفرماید: «ثُمَّ كاَنَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَُواْ السُّوأَى أَن كَذَّبُواْ بَِایاتِ اللَّهِ وَ كاَنُواْ بهَِا یسْتَهْزِءُونَ»، سپس كسانی كه اعمال بد مرتكب شدند، به جایی رسیدند كه آیات خدا را تكذیب كردند و آن را به مسخره گرفتند(روم/۱۰).
۷- همنشینی و همراهی با نیكان و پرهیز از همنشینی با بدان
از عوامل بسیار مهمی كه انسان را به گناه میكشاند، همنشینی با بدان است و لذا یكی از راههای فرار و رهائی از گناه، دوری از اینگونه افراد و همنشینی با نیكان است. بر همین اساس، احادیث بسیاری در زمینه دوست و آیین دوست یابی وارد شده است كه به ترجمه چند حدیث بسنده مینماییم.حضرتعلی (علیه السلام) میفرماید: با دنیا پرستان در آمیختن نتیجهاش معیوب ساختن دین و ناتوان كردن یقین است[۴]. و حضرت فرمود: هركس با فاسدان مصاحبت نماید از شرارت آنها سالم نمیماند.[۵] و پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود دوست خوب مانند عطر فروش است كه اگر عطر هم به تو ندهد بوی عطر او به تو سرایت میكند و دوست بد مانند كوره آهنگران است، كه اگر آتش او هم، به تو اصابت نكند بوی دود و گند آتش به تو سرایت میكند.
۸- دوری كردن از محیطها و چیزهای وسوسه انگیز
همانگونه كه داخل شدن درمحیطهای گناه و وسوسه انگیز،عاملی برای ورودانسان بهگناه میباشد خروج از این گونه محیطها وتركآنها، بهترینعاملبرای فرار ازگناه میباشد. البته واضح استكه هرگونه گناهی سبب خاص خود را دارد و لذا ترك آن نیز سبب خاص خود را میطلبد. مثلاً انسان مجردی كه شیطان هر لحظه او را وسوسه میكند باید ازتمام چیزهایی كه وسوسه انگیز است دوری نماید در تنهایی نماند، كتاب ها، عكس ها، تصاویر، فیلم های تحریك آمیز را تماشا نكند وخود را از هرگونه كار تحریك آمیز برحذر دارد.
۹- عبادت
یكی از مهمترین عوامل پیشگیری از گناه به حساب میآید در صورتی كه، به طور صحیح و با شرائط، انجام گیرد.
قرآن در این رابطه میفرماید: «یأَیهَُّا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، ای مردم، پروردگار خود را پرستش كنید، همان خدائی را كه شما و كسانی را كه پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزكار شوید(سوره بقره/۲۱).
و یا در مورد دیگر نماز را كه، از بالاترین عبادات و ستون دین است، به عنوان عامل باز دارنده از گناه معرفی نموده، میفرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»، نماز را برپا دار كه نماز انسان را از زشتیها و گناه باز میدارند.
به همین دلیل، نمازگزاران واقعی كمتر سراغ گناه میروند و هر مقدار كه نماز دارای روح و جان و محتوای بیشتری باشد به همان نسبت قدرت بیشتری در بازداشتن انسان از گناه خواهد داشت.
و در آیه دیگر، روزه را نیز، عامل پیدایش صفت تقوا در انسان میداند و گوشهای از معنای تقوا همان پرهیز از گناه است، میفرماید: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ كَمَا كُتِبَ عَلىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، ای كسانی كه ایمان آوردهاید روزه بر شما نوشته شد همانگونه كه بر كسانی كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزكار شوید(بقره/۱۸۳).
شخص روزهدار، به هنگام روزه داشتن نور تازهای در دل احساس میكند و خود را به نیكیها نزدیك و از زشتیها دور میبیند و این به آن جهت است، كه انسان روزهدار خود را مقید میداند، كه بسیاری از گناهان را انجام ندهد و این تقید، كم كم در نفس او به صورت صفات ثابت وراسخ باقی خواهد ماند.
و لذا روایاتی هم در این مورد رسیده، كه به انسان توصیه میكند، كه برای كنترل غرایز شهوانی، روزه بگیرد.
۱۰- یاد مرگ
یاد مرگ نیز یكی دیگر از عوامل شكستن غرور در نتیجه زمینهساز ترك گناه میباشد. رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میفرمایند: «اكثروا ذكر الموت فانه یمحض الذنوب»، بسیار در یاد مرگ باشید، زیرا یاد مرگ گناهان را میزداید.
۱۱- اعتقاد به عرض اعمال بر پیامبر و ائمه اطهار
یكی از معتقدات اسلامی، كه نقش بسزایی در بازدارندگی از گناه دارد، مسألة عرض اعمال بر پیشوایان بزرگ است یعنیخداوند از طرق خاصی اعمال انسانها را هرروز یا هر هفته یك بار به عرض پیامبر و امامان (علیهم السّلام) میرساند،وانسان وقتیبداند چنین جریانی دركار است، بیشتر رعایتمینماید تا با تركگناه قلب آنها را شاد سازد. میفرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَیرََى اللَّهُ عَمَلَكمُْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَترَُدُّونَ إِلىَ عَالِمِ الْغَیبِ وَ الشهََّادَةِ فَینَبِّئُكمُ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»، بگوعمل كنید،خداوند وفرستادة او ومؤمنان اعمال شما را میبینند و به زودی به سوی كسی بازمیگردید،كه پنهان وآشكار را میداند وشما را به آنچه عمل میكردید خبرمیدهد(توبه/۱۰۵).
۱۲- تقویت ایمان به معاد و جزاء و پاداش
خداوند میفرماید: «فَمَنْ كانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»، هركس به لقای پروردگارش امید دارد باید كاری شایسته انجام دهد و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریك نكند. اگر انسان ایمان به معاد و جزا و پاداش و ملاقات پروردگار را، در خود تقویت نماید این خود بهترین عامل، در باز داشتن انسان از گناهان است.
در قرآن آیات بسیاری است، كه حكایت از این دارد، كه انسان در روز قیامت تمام اعمال خود چه نیك و چه بد را مشاهده خواهد نمود: «فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ * وَ مَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ»، هركس هموزن ذرهای، كار خیر انجام دهد آن را میبیند و هركس هموزن ذرهای، كار بد كرده آن را میبیند(زلزال/۶و۷).
۱۳- استعانت
میفرماید: «وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبرِْ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنهََّا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلىَ الخَْاشِعِینَ»، از صبر و نماز كمك جوئید و این یاری خواستن سنگین است مگر بر افراد فروتن(بقره/۴۵).
البته، استعانت از خدا و كمك خواستن از او، هم در پیشگیری از گناه و هم برای جبران آن مؤثر میباشد.
۱۴- استعاذه
خداوند در آیه ۹۸ سورة نحل میفرماید: «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»، پناه ببر به خدا از شر شیطان رانده شده. استعاذه و پناه بردن به خدا نیز، یكی از عوامل بازدارنده از گناه میباشد، هرچند به نوعی عامل جبران گناه نیز خواهد بود.
راههای ترك گناه
قبل از بیان راههای ترك گناه توجه به این نكته لازم است كه هیچ انسانی گناهكار به دنیا نیامده و از روز اولی كه از مادر زاده شده است، در منجلاب گناه وارد نبوده است بلكه اسباب و عواملی او را به این راه كشانده است، كه توجه به آن اسباب و عوامل به انسان كمك میكند، كه بتواند خویش را از گرداب هلاكت كننده گناه بیرون بكشاند و روشن است كه هر گناهی كه انسان مرتكب میشود عاملی خاص به خود را دارد و با نگاه ابتدائی، میتوان برخی از اسباب و زمینههای گناه را در موارد زیر خلاصه نمود.
۱- جهل و نادانی
۲- ضعف اعتقادات دینی (فقر مذهبی)
۳- غرور و لجاجت
۴- سوء تربیت خانوادگی
۵- همنشین نامناسب
۶- فقر مالی و بیكاری
۷- آزادی در هوس
۸- محیطهای فاسد
۹- گریز از ازدواج و دستورات دیگر شرعی
و عوامل و زمینههای دیگر كه برشمردن تكتك آنها میسر نیست، بدیهی است شاید بتوان تمام موارد را در سه عنوان جمع نمود:
الف) جهل و نادانی به دستورات شرعی و ضعف اعتقادات دینی (عوامل فردی)
ب) سوء تربیت خانوادگی (عوامل خانوادگی)
ج) وارد شدن در محیطهای فاسد و همنشینی با افراد ناباب (عوامل اجتماعی)
حال كه اسباب وارد شدن در گناه، تا حدودی روشن گشت، این مسأله نیز مشخص میشود كه راههای فرار از گناه و خروج از آن نیز كدام است. هرچند برخی از اینها، با عوامل پیشگیری از گناه، یكی میباشد. ولی به اختصار به ذكر آنها میپردازیم.
۱- قصد و نیت و تلقین
اولین عامل مهم در ترك گناه و خروج از آن، قصد و اراده جدی در ترك آن است. انسان موجودی مختار و دارای امانت الهی، یعنی اراده میباشد و با اراده خویش میتواند كوهها را از میان بردارد و این كاری است، كه بشر امروز انجام داده است و لذا در اولین گام، باید قصد نموده و به خود تلقین نماید كه من این گناه را ترك میكنم و قدرت بر ترك آن را دارم.
۲- تقویت باورهای دینی
همانگونه كه ضعف باورهای دینی موجب وارد شدن در گناه میباشد، تقویت آن میتواند عاملی برای خروج از آن باشد كه دربحث از عوامل پیشگیری از گناه گذشت.
۳- جایگزین
سومین مطلبی كه باید به آن توجه نمود، این است كه انسان گاهی برای انجام ندادن گناهی، باید خود را به كار دیگری، مشغول دارد و به عبارت دیگر كاری را جایگزین آن نماید، كما اینكه اسلام به این نكته توجه نموده است. مثلاً برای دوری از فحشاء و اجتناب از آن مسأله ازدواج را پیشنهاد میكند و به صالحین و مؤمنین دستور میدهد ازدواج نمایید و براین سنت حسنه تأكید مینماید و در صورت عدم امكان ازدواج دائم، جانشین دیگری را با عنوان ازدواج موقت پیشنهاد میكند و بنابراین انسان آلوده به فحشاء باید ازدواج كند و از طریق صحیح، خود را ارضاء نماید و عمل خلاف را ترك نماید. یا انسان معتاد اگر بخواهد خود را نجات دهد باید جایگزین دیگری بیابد و به جای این كار بگذارد و همین طور بسیاری از كارها را اگر انسان بخواهد ترك كند، جایگزین میخواهد.
۴- ترك همنشینی بدان و همراهی با نیكان
۵-دوری كردن از محیطهای فاسد و چیزهای وسوسه انگیز (آنگونه كه گذشت).
۶- عبادت
عبادت، به عنوان یكی از عوامل پیشگیری از گناه، خود بهترین عامل برای خروج و ترك گناه نیز میباشد. در حدیثی از رسول گرامی اسلامی میخوانیم كه شخصی به خدمت آن حضرت آمد و گفت جوانی است، كه كارهای زشت و فاحشه انجام میدهد و پشت سر شما نماز میخواند. حضرت فرمود: اشكالی ندارد شاید این نماز او، روزی او را از كار زشتش باز دارد و عاقبت، همینطور شد پس عبادت و از جمله نماز، خود بهترین عامل برای خروج ازگناهان است و عاقبت دست انسان را میگیرد.
۷- استعانت و استغاثه
كمك خواستن از خداوند همانگونه كه عاملی برای پیشگیری از گناهان است عامل مهمی، برای خروج از گناه میباشد. انسان، در هر حال باید از خداوند كمك بخواهد و دست نیاز به سوی او دراز نماید تا محفوظ بماند. انسانی كه ارتباط خویش را با خدای خودش قطع نماید بدون شك به خود واگذارده خواهد شد و به ورطه نیستی و هلاك خواهد افتاد.
پی نوشتها:
[۱]. بحار الانوار؛ ج ۱۰۱؛ ص ۳۸
[۲]- میزان الحكمه ج۱۰ ص۷۸.
[۳]- میزان الحكمه ج۸ ص۲۲۴.
[۴]- غرر الحكم ص۳۹۷.
[۵]- غرر الحكم ص۵۸۷.
منبع: مرکز آموزشی تخصصی تفسیر و علوم قرآن