آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

عوامل موثر در امنیت اجتماعی از منظر قرآن و حدیث

    امنیت اجتماعی در یك جامعه، معادل كاهش آسیبهای اجتماعی است. امنیت با برآورده شدن جمیع حقوق مردم نسبت برقرار می كند كه این همان تعریف عدالت است. جایگاه امنیت اجتماعی در اولویت اول شهروندان است.

    فقر، بیكاری و آسیبهای اجتماعی همچون انواع سرقت، كلاهبرداری، تجاوز، باندهای سرقت و قتل مسلحانه كودكان و زنان خیابانی، اعتیاد، فحشا و مهاجرت از مهمترین مصادیق و شاخصهای امنیت اجتماعی است. ایجاد امنیت به مشاركت مردم و دولت نیازمند است. امنیت دارای سطوح فردی، جمعی، بین المللی و جهانی است و همه این سطوح به هم وابسته هستند و از هم قابل تفكیك نمی باشند.

    ۱.تعریف امنیت

    امنیت (حالت مصدر) برگرفته از واژه امن است. امن ضد ترس و به گفته برخی نقیض آن است (ر.ك: بقره/ ۱۲۶؛ نساء/۹۱؛ مائده/۲؛ یوسف/۹۹؛ ابراهیم/ ۳۵؛ نحل/۱۱۲؛ نور/۵۵؛ شعراء/۱۴۲ و ۱۴۶؛ قصص/۵۷؛ تین/۳؛ قریش/۴). امنیت در لغت حالت فراغت از خطر و هرگونه تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله را گویند. در اصطلاح سیاسی و حقوقی به صورت امنیت فردی و امنیت اجتماعی، امنیت ملی و امنیت بین المللی به كار برده می شود (آلن بیرو، ۱۳۷۰: ۲/۱۴۲). امنیت یعنی اینكه حاكمیت بتواند فضایی ایجاد كند كه اقشار مختلف مردم در كمال آرامش به فعالیت های اقتصادی و اجتماعی بپردازند.

    ۱-۱. امنیت اجتماعی حالت فراغت همگانی از تهدیدی است كه كردار غیرقانونی دولت یا دستگاه یا فرد یا گروهی در تمام یا بخشی از جامعه پدید آورد. در نظام حقوق جدید فرض بر این است كه قانون با تعریف آزادی ها و حقوق فرد و كیفر دادن كسانی كه از آن حدود پا را فراتر گذاشته اند، امنیت فردی و اجتماعی را پاسبانی می كند و دستگاه پلیس دادگستری مامور اجرای قانون وحمایت از فرد و جامعه در برابر قانون شكنان است.

    در امنیت جمعی اصل، حفظ صلح بین المللی است. كوشش های هماهنگ كشورها در جهت آن، به ویژه كوشش های سازمان های بین المللی و بالاتر از همه، سازمان ملل متحد ضامن آن شمرده می شود (آشوری، بی تا: واژه امنیت).

    ۱-۲. امنیت فردی حالتی است كه در آن فرد فارغ از ترس آسیب رسیدن به جان و مال یا آبروی خود یا از دست دادن آنها زندگی می كند.

    تجلی ایمنی در اجتماع به صورت آسایش و آرامش رفتاری است كه اگر در این مسیر به هر دلیل خللی وارد شود و انسان نتواند نیازهای خود را برآورده كند ناكام می شود و احساس نارضایتی و ترس به او دست می دهد. تجلی این حالت درونی، در بیرون به صورت رفتار و حركاتی نابهنجار و خشن است (آلن بیرو، ۱۳۷۰: ۲/۱۴۲).

    با استناد به آیات قرآن به این نكته می رسیم كه اشتباه است تصور كنیم انسان به لحاظ روح و فطرت پاك، اگر در فضای كاملاً آزاد و بی قید قرار گیرد، به تعالی می رسد؛ زیرا بدون ارشاد، انسان به انحراف و انحطاط نزدیك تر خواهد بود تا به رشد و تعالی.

    ۲.امنیت مهمترین شرط یك زندگی سالم اجتماعی

    امنیت نخستین و مهمترین شرط یك زندگی سالم اجتماعی است. ذوالقرنین برای فراهم آوردن امنیت نسبت به قومی كه مورد تهدید قرار گرفته بودند، پرزحمت ترین كارها را برعهده گرفت و برای جلوگیری از مفسدان، از نیرومندترین سدها استفاده كرد (كهف/ ۹۲-۹۴)؛ سدی كه در تاریخ ضرب المثل شده و سمبل استحكام، دوام و بقاست.

    می گویند: اصولاً تا جلوی مفسدان را با قاطعیت و به وسیله نیرومندترین سدها نگیرند، جامعه روی سعادت نخواهد دید.

    از این رو حضرت ابراهیم(ع) هنگام بنای كعبه نخستین چیزی كه از خدا برای آن سرزمین تقاضا كرد نعمت امنیت بود (ابراهیم/۳۵) و سخت ترین مجازات ها (مائده/۳۳) در فقه اسلامی برای كسانی درنظر گرفته شده است كه امنیت جامعه را به خطر می افكنند (مكارم شیرازی، ۱۳۷۴:۱۲/۵۳۸-۵۳۹).

    این شدت عمل فوق العاده ای كه اسلام درمورد محاربان به خرج داده، برای حفظ خون بی گناهان و جلوگیری از حملات و تجاوزهای افراد قلدر، زورمند، جانی، چاقوكش و آدمكش، به جان، مال و نوامیس مردم بی گناه است (همان: ۴/۳۶۱).

    در حقیقت معنای این وعده الهی، وعده به ترقی مجتمع بشری در تمدن و نزدیك شدن امتهای مختلف به یكدیگر است، به طوری كه دیگر هیچ سد و مانع و دیواری جلوی انتقال آنان را از هر طرف دنیا به هر طرف دیگر نگیرد و به هر قومی بخواهند بتوانند هجوم بیاورند.

    (طباطبایی، ۱۳۷۶: ۱۶/۵۴۳)كسانی كه می خواهند سرزمینی آباد، آزاد و مستقل داشته باشند، باید قبل از هر چیز به مسئله امنیت (نحل/ ۱۱۲) بپردازند. سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخته و به دنبال آن چرخهای اقتصادی را به حركت درآورند. (مكارم شیرازی، ۱۳۷۴: ۱۱/۴۳۳)در آیات فوق بعد از ذكر نعمتهای سه گانه (از جمله امنیت) می گوید:

    «ولقد جاء هم رسول منهم» (نحل/ ۱۱۳) و به یقین، فرستاده ای از خودشان برایشان آمد. (طباطبایی، ۱۳۷۶: ۱۲/۳۸۸)

    در این آیه قحطی و ناامنی، نتیجه كفران نعمت بیان شده است. در حقیقت همان گونه كه در آغاز، نعمت امنیت و رفاه تمام وجود آنها را پركرده بودند، در پایان نیز بر اثر كفران، فقر و ناامنی به جای آن نشست. (مكارم شیرازی، ۱۳۷۴: ۱۱/۴۳۴)

    ۳. امنیت كامل و همه جانبه اجتماعی

 اسلام می خواهد در جامعه امنیت كامل حكم فرما باشد (حجرات/۱۱ و ۱۲؛ سبا/ ۱۵ و ۱۸؛ شعرا/ ۱۴۱ و ۱۴۶؛ فیل/ ۱ و ۵؛ قریش/ ۱ و ۴؛ بقره/ ۱۲۶؛ یوسف/ ۹۹/ فتح/۲۷؛ احزاب/۱۳؛ نور/ ۲۷)؛ مردم در عمل و با دست به یكدیگر هجوم نكنند؛ از نظر زبان و از آن بالاتر از نظر اندیشه و فكر، در امان باشند و هر كس احساس كند كه دیگری حتی در منطقه افكار خود، تیرهای تهمت را به سوی او نشانه گیری نمی كند این امنیتی است در بالاترین سطح كه جز در یك جامعه مومن و مذهبی امكان پذیر نیست.

    دستورهای شش گانه ای كه در آیاتی از سوره حجرات (۱۱ و ۱۲) مطرح شده است (ر.ك: حر عاملی، ۱۳۹۵: ۲۱/۴۰۰؛ مجلسی، ۱۳۶۴: ۷۲/۱۴۲ و ۱۹۳؛ ابن ابی الحدید،۱۴۰۴:۱۰/۱۴۶؛ ورام، بی تا: ۱/۱۰۸؛ دیلمی، ۱۴۱۲:۱/۱۶۶) (نهی از سخریه، عیب جویی، القاب زشت، گمان بد، تجسس و غیبت)، هرگاه به طور كامل در یك جامعه پیاده شود، آبرو و حیثیت افراد جامعه را از هر نظر بیمه می كند؛ نه كسی می تواند گمان بد به دیگری ببرد، نه در زندگی خصوصی افراد به جستجو پردازد، و نه عیب پنهانی كسی را برای دیگران فاش كند. به بیان دیگر، انسان چهار سرمایه دارد كه همه آنها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال؛ ناموس و آبرو.

    گمان بد نه تنها به طرف مقابل و حیثیت او لطمه وارد می كند كه برای صاحب آن نیز بلایی بزرگ است، زیرا سبب می شود كه از همكاری با مردم و تعاون اجتماعی كناره گیری كند، و دنیایی وحشتناك و آكنده از غربت و انزوا فراهم سازد. (ر.ك: فیض كاشانی، ۱۳۸۳: ۵/۲۶۸؛ شهید ثانی، ۱۳۹۰:۳)

    در آیات قرآن از بسیاری از گمانها نهی شده است (حجرات/ ۱۲) و در مقام تعدیل می گوید: زیرا «بعضی» از گمانها گناه است۱. این تفاوت تعبیر ممكن است از این جهت باشد كه گمانهای بد برخی مطابق با واقع است و برخی مخالف واقع. آنكه مخالف واقع است به طور قطع گناه است. البته منظور از نهی، نهی از ترتیب آثار است، یعنی هرگاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن شما پیدا شد، در عمل كوچكترین اعتنایی به آن نكنید، امروز رفتار خود را دگرگون نسازید ومناسبات خود رابا طرف تغییر ندهید، بنابراین، آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد.

    در روایات (حلی، ۱۴۱۱: ۶۴۲؛ شهید ثانی، ۱۴۰۹: ۳۳۲؛ كلینی، ۱۳۷۰؛ ۲/۳۶۲، ح ۳) دستور داده شده كه اعمال برادرت را بر نیكوترین وجه ممكن حل كن، تا دلیلی بر خلاف آن پیدا شود و هرگز نسبت به سخنی كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، مادام كه می توانی محمل نیكی بر آن بیابی.

    این دستور اسلامی از جامعترین و حساب شده ترین دستورها در زمینه روابط اجتماعی انسانهاست كه مسئله امنیت را به طور كامل در جامعه تضمین می كند. در بخشی دیگر از آیه، «نهی از تجسس» را مطرح كرده، به تعبیر دیگر اسلام می خواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود هر كس به جستجو درباره دیگران برخیزد، حیثیت و آبروی مردم بر باد می رود و جهنمی به وجود می آید كه همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود (مكارم شیرازی، ۱۳۷۴: ۲۲/۱۸۳ و ۱۸۴).

    ۴. عوامل موثر در امنیت اجتماعی

   الف) عدالت

    امنیت با برآورده شدن جمیع حقوق مردم، نسبت برقرار می كند و این همان تعریف عدالت و عدالت واقعی در نظام اسلامی است. این نظام، نیروها را به هدر نمی دهد، هیچ عملی ضایع نمی ماند (آل عمران / ۱۹۵) به حساب ذره ذره آن رسیدگی می شود (زلزال / ۷ و ۸). این خود دلیلی است بر وجود عدل در نظام اسلامی.

    قرآن در كمال صراحت «عدالت اجتماعی» را به عنوان هدف بعثت انبیا معرفی كرده است (حدید /۲۵)، پس همه پیغمبران برای برقرار كردن عدالت آمده اند. برای اینكه بشر در این دنیا بتواند به معنویت كامل برسد باید در دنیا زندگی كند، زندگی بشر جز در پرتو اجتماع امكان پذیر نیست و زندگی اجتماعی جز در پرتو عدالت استقرار پیدا نمی كند. پس قانون و عدالت، همه مقدمه این است كه انسان بتواند در این دنیا با خیال راحت خدا را عبادت كند. اگر این نباشد، عدالت هیچ ارزشی ندارد.

    بنابر این، مسائل اجتماعی كه امروز برای آنها اینقدر اهمیت قائل هستیم و آنها را در زمینه عدالت طرح می كنیم، هدف انبیا هستند، ولی نه هدف اولی بلكه هدف ثانوی؛ یعنی مقدمه اند برای هدف دیگر. قرآن اصل عدالت را می پذیرد و برای آن اهمیت و ارزش قائل است، نه به عنوان اینكه عدالت هدف نهایی است، و یا اینكه عدالت مقدمه است برای اینكه انسان در این دنیا خوش زندگی كند همان خوشی ای كه ما درك می كنیم، بلكه زندگی خوش دنیا را هم در سایه نوعی توحید، عملی می داند (مطهری، ۱۳۷۴: ۸۲-۸۴).

    از نظر موازین اسلامی و تعالیم دینی، اجرای عدالت حتی در اختصاص دادن چیزی، هدیه ای (ر.ك: علامه حلی، ۱۴۰۹:۱۵۷، ۱۶۱ و ۱۶۲؛ شوشتری، ۱۳۶۷:۸؛ حلی، ۱۴۰۴: ۹۵؛ سید ابن طاووس، ۱۴۰۹: ۲۰۶؛ شیخ مفید،الفصول المختاره، ۱۴۱۳: ۵۶؛ ابن حمزه طوسی، ۱۴۰۸: ۱۰۳؛ علامه حلی، ۱۴۰۷:۴۹۸)، دانه میوه ای و... به فرزند نیز مطرح است و بر آن تاكید شده است. در این حدیث عظیم، نكته تربیتی و سازنده دیگری وجود دارد و آن، رابطه ناگسستنی میان «تقوا» و «عدالت» است، چه عدالت خانوادگی، چه عدالت اجتماعی (آل عمران / ۱۳۰؛ ر. ك: محدث نوری، ۱۴۰۸: ۱۱/۳۱۹ و ۳۲۰: ۳۷/۳۱۶؛ تمیمی آمدی، ۱۳۶۶:۹۹ و ۳۴۰؛ ورام، بی تا: ۲/۲۹۰؛ حرانی، ۱۳۸۲: ۲۳۶؛ مجلسی، ۱۳۶۴:۷۵/۲۳۲).

    افراد جامعه باید از عوامل برهم زننده تعادل روانی، اضطراب، ناكامی، تعارض و...، مصونیت داشته باشند تا بتوانند هر كدام در جای خود و در شغل و كار خویش، منشا اثری مفید و كارا باشند. روشن است كه همه این امور، در جامعه هایی كه عدالت بر آنها حاكم باشد تحقق خواهد یافت (حكیمی، ۱۳۷۹: ۱۲۰-۱۲۲ و ۱۳۸)

    عدالت اجتماعی در گرو عدالت اجتماعی است و كسی كه قوه و صفات خود را اصلاح نكرده باشد، شایستگی سیاست مداری مردم را ندارد و لایق ریاست شهر و سروری مملكت نیست. عدالت امری درونی است، هر كس ابتدا باید عدالت درونی را در خود ایجاد كند تا بتواند مصلح و عامل عدالت در خارج از خودش هم باشد.

    عدالت نقس زیربنایی امنیت اجتماعی را بازی می كند و اگر در جامعه ای عدالت كامل برقرار باشد كسی به حقوق دیگران تجاوز نمی كند و در عین حال خواهان چیزی بیشتر از حق خود نخواهد بود؛ در نتیجه انگیزه ای برای تجاوز به حقوق دیگران وجود نخواهد داشت. از طرفی از عوامل موثر در افزایش آسیبهای اجتماعی، وجود بی عدالتی در جامعه است كه در صورت برقرار بودن عدالت در جامعه، آسیبهای اجتماعی هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و خواه ناخواه شاهد كاهش آنها در جامعه خواهیم بود.

    در آیات قرآن (مائده / ۸؛ نساء / ۱۳۵)، یك اصل اساسی و یك قانون كلی درباره اجرای عدالت در همه موارد بدون استثنا ذكر شده است و به تمام افراد با ایمان فرمان می دهد كه قیام به عدالت كنند. تعبیر به قیام به این معناست كه باید آن چنان عدالت را اجرا كنید كه كمترین انحرافی به هیچ طرف پیدا نكند. این آیات توجه فوق العاده اسلام را به مسئله عدالت اجتماعی در هر شكل و در هر صورت كاملاروشن می سازد. (مكارم شیرازی، ۱۳۷۴: ۴/۱۶۱-۱۶۴).

    معیار سنجش حق و عدالت منافع شخصی نیست. عدالت به معنی مساوات نیست (زخرف/۳۲: نجم/۳۹). عدالت به معنی این است كه هرچیز در یك سازمان در جای خود قرارگیرد. بدون وجود تفاوت در حقوق مردم، جامعه، نظم و انتظامی نخواهد داشت. (مكارم شیرازی، ۱۳۷۴: ۲۱/۵۳ و۵۴) مردم باید یاد بگیرند كه به حق خود قانع باشند و خواستار تجاوز به حقوق دیگری و برابری حقوق نباشند تا در نتیجه هر روز شاهد امنیت بیشتر در جامعه باشیم.

   ب) تاثیر بحثهای كارشناسی بر امنیت اجتماعی

    اصولادر جامعه ما پرداختن به آسیبهای اجتماعی و بحث امنیت اجتماعی كه به آن بستگی دارد، به شكل كارشناسی مطرح نمی شود. واقعیت این است كه در هر جامعه ای پدیده های اجتماعی، بزهكاریها، ناهنجاریها و سایر مسائل وجوددارد.

    جامعه یك سیستم است و یك سیستم به دفاع از خود می پردازد. این سیستم در برابر وقایع و پدیده هایی كه نظم آن را تهدید می كند، واكنش نشان می دهد، پس اگر در جامعه، جنایتی هولناك صورت بگیرد واكنش جامعه طبیعی است. در این میان اگر كارشناسان كارشان را خوب انجام دهند، می توانند به جامعه و عناصر تامین كننده امنیت، آگاهی دهند و مردم با واقعیت موجود آشنا می شوند.

    ج) تاثیر احساس ناامنی درگسترش آسیبهای اجتماعی

    به این نكته باید توجه كرد كه همیشه نسبتی از آن چیزی را كه مردم احساس می كنند در واقعیت وجود دارد. بنابراین، اگر احساس ناامنی اجتماعی در جامعه وجود دارد این احساس تا حدودی واقعی است و این احساس گاهی می تواند در مراحلی، بیشتر از خود ناامنی اجتماعی شود و آن زمانی است كه مردم اطلاعات درست راجع به ابعاد ناامنی های اجتماعی نداشته باشند.

    دیدگاههای كم بینانه و بیش بینانه می تواند موجب ایجاد تشویش درجامعه شود. پدیده های اجتماعی هرگز پنهان نخواهندماند و ابعاد واقعی آن روزی آشكار خواهدشد كه آن موقع، ابعاد احساس ناامنی خیلی بیشتر از خود ناامنی است و این دو دیدگاه تبعات منفی خود را دارد.

    واقعیت این است كه خود احساس ناامنی هرچند كه واقعی نباشد می تواند در ایجاد آسیبهای جدید موثر باشد؛ یعنی وقتی افراد احساس كنند كه نظم اجتماعی دچار اختلال شده است، حاكمیت قانون و نظارت كم است، این مسئله در آنها دلهره ایجاد می كند و بخشهایی از گروههای جامعه كه استعداد ناهنجاری در آنها هست در چنین فضایی دست به اقدامات هنجارشكن می زنند و جامعه را به سوی هرج و مرج پیش می برند.

    احساس ناامنی زیاد باعث تبلور تمایلات غالب افراد می شود؛ پس احساس ناامنی می تواند در ایجاد ناامنی های بعدی اثرگذار باشد.

    د) ارتباط امنیت اجتماعی با امنیت سیاسی

    تهدید عمده امنیتی، اكنون دیگر از نوع تهدیدهای مبتنی بر جنگ نیست، بلكه مسائلی چون تروریسم، قاچاق موادمخدر، بیماریهای واگیردار، فاجعه های زیست محیطی و فقرعمومی را دربرمی گیرد. در برابر امنیت نظامی، مفاهیم «امنیت انسانی» به گونه ای چشمگیر، بر اولویتهای سیاست گذاران كشورها اثرگذاشته است. (ربیعی: بی تا: ۱۴۳)

    امنیت اجتماعی یك مقوله پیچیده و چندوجهی است و از سایر ابعاد امنیت، اعم از امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جدا نیست.

    امنیت اجتماعی یك جنبه ذهنی و فردی و یك نمود اجتماعی دارد. جنبه فردی و ذهنی آن این است كه فرد فراغت خاطری احساس كند و تمام افراد جامعه به مثابه ارگانیسم زنده جامعه دراین احساس مشترك هستند. نمودهای اجتماعی آن، مشاركت مدنی مطلوب و بروز جرایم و آسیبهای اجتماعی كم است. هرجا كه این پدیده های نابهنجار كم باشد، نشانه امنیت اجتماعی بالاست و از سویی هرچه پدیده نابهنجار بالاباشد، نشانه امنیت اجتماعی كم است. در واقع این دو لازم و ملزوم یكدیگرند و رابطه علت و معلولی دارند. امنیت اجتماعی محصول تعامل دولت و مردم است.

    نويسنده: يسرا آگاه   

    منبع:  بانک اطلاعات نشریات کشور(روزنامه كیهان، شماره ۱۹۴۸۲ به تاریخ ۱۶/۷/۸۸، صفحه ۶ (معارف))

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center