خداوند در آیه ۱۱سوره نور به مسئله «افك» پرداخته و فرموده:«إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالإفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الإثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّی كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ مسلّماً كسانی كه آن تهمت عظیم را عنوان كردند گروهی [متشكّل و توطئه گر] از شما بودند. امّا گمان نكنید این ماجرا برای شما بد است، بلكه خیر شما در آن است. آنها هر كدام سهم خود را از این گناهی كه مرتكب شدند دارند. و از آنان كسی كه بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظیمی برای اوست!
«افك» در لغت به معنای مطلق دروغ آمده است. و در اصل به معنای هر چیزی است كه از جهت اصلیش منحرف شود.(۱)
اهل سنت مسئله افك را راجع به عایشه همسر پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- میدانند، امّا شیعه آن را درباره ماریه قبطیه(۲) میدانند.
و هر دو شأن نزول خالی از اشكال نیست. قبل از نقد این دو شأن نزول، لازم است هر دو روایت را نقل كنیم:
۱ . شأن نزول آیه افك برای عایشه:
در الدر المنثور از سندهای گوناگون از عایشه روایت كرده است كه:
پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- در هر سفری در میان همسران خود، قرعه میانداخت و یكی را همراه خود به سفر میبرد. در یك مسافرتی، قرعه به نام من (عایشه) افتاد و آن سفر، سفر جنگ بوده است و به خاطر امر به حجاب مرا داخل هودجی سوار كردند و به همراه خود میبردند. بعد از اتمام جنگ و برگشت به سوی مدینه، در نزدیكیهای مدینه منزل كردیم و من برای قضای حاجت از لشكر خارج شدم و موقع برگشت متوجه گم شدن گلوبندم شدم، دوباره برای پیدا نمودن آن حركت كردم، در آن هنگام منادی ندای كوچ داد و مأمورین هودج من، به خیال این كه من در داخل آن هستم، حركت كردند. من در این میان گلوبندم را پیدا كردم و زمانی كه برگشتم، كاروان حركت كرده بود و همان جا نشستم تا برگردند ولی برنگشتند و خوابم برد.
از سوی دیگر صفوان بن معطل سلمی و ذكرانی كه از عقب لشكر حركت میكردند، هنگام صبح به آن جایی كه من خوابیده بودم، رسیدند و مرا سوار بر شتر نمودند تا به لشكرگاه رساندند. این قضیه باعث شد عدهای مانندعبدالله بن ابی ابن سلول، درباره من تهمتهایی بزنند.
از روزی كه وارد مدینه شدیم به مدت یك ماه مریض شدم و از اتهامهای مردم خبر نداشتم و لطف و مهربانی پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- نسبت به من افزایش پیدا كرد. تا این كه «ام مسطح» قضیه تهمت را برای من نقل كرد، در آن هنگام مرضم شدیدتر شده و به خانه پدر و مادرم رفته و این قضیه را از آنها سؤال كردم، مادرم گفت: كمتر زن زیبا با داشتن هوو، پیدا میشود كه مردم پشت سرش حرفی نزنند.
رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ با علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ و اسامه بن زید، درباره همسرش مشورت كرد. اسامه گفت: ای پیامبر! همسرت را داشته باش، كه ما جز خیر سابقهای از ایشان نداریم، امّا علی بن ابی طالب گفت: ای پیامبر! مگر قحطی زن است، علاوه بر آن اگر از كنیز او بپرسی تو را تصدیق میكند و كنیز عایشه به نام «بریره» آمده و گفت: من از او هیچ سابقة سوئی ندیدم... .
پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- به بالای منبر رفت و فرمود: كیست كه مرا از شر مردی (عبدالله بن ابی) برهاند كه شرش بر اهل بیت من رسیده است، به خدا سوگند من جز خیر هیچ سابقهای از همسرم ندارم. پس سعد بن معاذ انصاری برخواست وادعا كرد كه من او را از بین میبرم.
یك ماه بود بر پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- وحی نازل نمیشد و پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- به من فرمود: اگر تو از این تهمتها مبری هستی، خداوند در برائتت آیهای میفرستد و الا استغفار كن. من از خودم اطمینان داشتم كه خدا مرا تبرئه میكند، ولی احتمال نمیدادم كه آیهای برای من نازل شود، تا این كه به پیامبر-صلی الله علیه و آله وسلم- وحی نازل شد: إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالإفْكِ عُصْبَةٌ ... و خدا مرا تبرئه نمود.
در بعضی از روایات از طریق دیگر با كمی اختلاف بیان شده است برای مثالدر این طریق آمده كه : عبدالله بن ابی را كه به همسر پیامبر -صلی الله علیه و آله وسلم- تهمت زد دوبار حد زدند.(۳)
نقد و بررسی روایت عایشه
روایات افك به این نكات اشاره میكنند:
الف ) پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- نسبت به عایشه سوء ظن داشته است در حالی كه حسن ظن به مؤمنین از لوازم ایمان است و رسول خدا-صلی الله علیه و آله وسلم- سزاوارتر به آن است و سوء ظن داشتن به كسی، گناه است و با مقام نبوت وعصمت سازگاری ندارد.
ب ) افزون بر آن، پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- تحت تأثیر شایعات افراد قرار گرفته است، این هم با مقام عصمت نمیسازد.
ج ) آن چه از روایات استفاده میشود این است كه از روز اتفاق داستان افك تا خوردن تازیانه، حدود یك ماه طول كشیده است. و با این كه حكم قذف (تهمت زنا) در اسلام معلوم بوده، چرا رسول خدا- صلی الله علیه و آله وسلم- این حكم قذف را جاری نكرده است و منتظر وحی الهی بماند؟ در حالی كه آیات ۱۶ گانه افك دلالت بر طهارت واقعی عایشه ندارد تا این كه بگوییم این آیات برای طهارت واقعی عایشه نازل شده است.
افزون بر آن، در دنباله آیه میفرماید: آنها باید در برابر اتهام خود چهارشاهد اقامه كنند در حالی كه شاهدی ندارند. این آیه نشان از برائت ظاهری عایشه است نه واقعی.
د) در روایات آمده كه تهمت زنندگان: مانند مسطح، حسان، یكبار حد خوردند ولی عبدالله بن ابی دوبار حد خورده، اگر ملاك، تهمت زدن به همسر رسول الله- صلی الله علیه و آله وسلم- بوده، چرا دوبار حد برای همه اجرا نشده است این خود تناقض صریح در روایت است.(۴)
۲. شأن نزول «افك» برای ماریه قبطیه:
وقتی ابراهیم فرزند رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ وفات یافت، آن جناب بسیار ناراحت شد.
عایشه گفت: چقدر ناراحت هستی ابراهیم كه فرزند شما نبود، بلكه فرزند جریح بوده.
در آن لحظه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ حضرت علی ـ علیه السّلام ـ را برای قتل جریح فرستاد. حضرت علی با شمشیر حركت كرد و جریح مردی قبطی بود كه در باغی زندگی میكرد.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در باغ را كوبید و جریح به داخل باغ گریخت، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ از دیوار پرید و به دنبال او حركت كرد. جریح به بالای درخت رفت وعلی ـ علیه السّلام ـ نیز به بالای درخت رفت و جریح خود را از بالای درخت انداخت و عورتش نمایان شد و علی ـ علیه السّلام ـ دید كه او هیچ یك از آلت تناسلی مرد یا زن را ندارد. نزد رسول خدا- صلی الله علیه و آله وسلم- برگشت و قضیه را تعریف نمود.
پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- فرمود: الحمدلله، شكر خدایی را كه این سوء را از ما اهل بیت برگردانید.(۵)
نقد و بررسی شأن نزول
الف) داستان روایت با آیه «افك» و بعد از آن هیچ انطباقی ندارد، آیات افك به این مطلب اشاره دارد كه جماعتی با هم دست داشتهاند و داستان را اشاعه دادند تا رسول الله- صلی الله علیه و آله وسلم- را رسوا كنند، آنها هیچ حرمتی را برای پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- رعایت نكردند. این مطالب با داستان روایت در تناقض آشكار است.
ب) مقتضای برائت ماریه این است كه حد خدا را بر عایشه جاری كرده باشند، در حالی كه جاری نكردند.
ج) آیات قرآن تهمت زنندگان را گروهی مینامد ولی در این روایت یك نفر معرفی كرده، این با آیات قرآن سازگاری ندارد.(۶)
با وجود این نمیتوان به این دو شأن نزول اعتماد كرد و آیات بیانگر این است كه، شخص بیگناهی را كه شخصیت مهمی هم داشت، در معرض اتهام قرار دادند و در جامعه پخش نمودند.
پی نوشتها
۱. مفردات راغب، ذیل ماده «افك».
۲. همسر دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آل و سلم که مقوقس پادشاه مصر، ماریه را به عنوان هدیه برای رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرستاد و ماریه پسری بنام ابراهیم را برای رسول خدا-صلی الله علیه و آله وسلم- بدنیا آورد ولی ابراهیم در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آل و سلم از دنیا رفت.
۳. به طور اختصار از: الحویزی العروی، نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، ذیل آیه ۱۱ سوره نور. و بحرانی، تفسیر البرهان، قم، انتشارات اسماعیلیان، ذیل آیه فوق.
۴. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارت بنیاد فكری و علمی علامه، ذیل آیه. و مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۹۰.
۵. نور الثقلین و البرهان، همان.
۶. تفسیر نمونه و المیزان، همان.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه