دین یهودیت منسوب به حضرت موسی (ع) است. دینی که حضرت موسی(ع) در قالب تورات آورده بود دین آسمانی و از سو ی خداوند نازل شده است. اما این دین به علت تحریفاتی که در آن صورت گرفته است از اصل خود بیرون شده و به دین بشری تبدیل گردیده است.
در قرآن كريم از پیروان دین یهود با عبارات مختلف نام برده شده است. در قرآن کریم هشت بار كلمه «اليهود»، آمده و سه بار از كلمه «هوداً» استفاده شده است امّا بیشتر از اسم «بني اسرائيل» استفاده شده است. این اسم چهل و يك بار در قرآن آمده است.
طبق آیات قرآن کریم خداوند برای هدایت بنی اسرائیل دینی را با نبوت حضرت موسی (ع) فرستاد. قرآن در این رابطه می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتي ثَمَناً قَليلاً وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ[۱]؛ ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود؛ و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مىكردند؛ و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مىنمودند. بنا بر اين، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمىكنند، كافرند».
همچنین قرآن فرموده است: «وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۲] ؛ و به یاد آورید هنگامى را كه به موسى، كتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم؛ تا هدايت شويد».
اسم حضرت موسی (ع) در قرآن کریم در ۱۲۹ آیه ذکر شده که اسم هیچ پیامبر دیگری با این تعداد در قرآن نیامده است. به هرحال حضرت موسی (ع) از پیامبران اولوالعزم بوده است اما قوم بنی اسرائیل و یهود قوم ناسپاس بوده حتی در زمان حیات حضرت موسی برای فرار از دینداری بهانه جویی می کرده اند. به هر حال دین حضرت موسی (ع) توسط این قوم در معرض تحریف قرار گرفت و امروز اگر به تورات و کتاب عهد عتیق مراجعه کنیم بسیاری از آموزه های آن هیچ شباهتی به آموزه های الهی و توحیدی ندارد.
اما برخی از خصوصیات این قوم از دیدگاه قرآن عبارت اند از:
غرور و لجاجت قوم بنی اسرائیل
قران کریم در آیه زیر یکی از خصوصات قوم یهود را مبنی بر مخالفت آنان با حق در اثر غرور و لجاجت چنین بیان می فرماید: «مِنَ الَّذينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِي الدِّينِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَليلاً[۳]؛ بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى كنند؛ و (به جاى اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»)، مى گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم! و (نيز مىگويند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى گويند:) راعنا [ما را تحميق كن!]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم؛ و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم)»، براى آنان بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را به خاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است؛ از اين رو جز عدّه كمى ايمان نمى آورند».
آیه شریفه نخست مى گويد: يكى از كارهاى آنها، تحريف حقايق و تغيير چهره دستورهاى خداوند بوده است. اين تحريف ممكن است جنبه لفظى داشته باشد و يا جنبه معنوى و عملى، اما جمله هاى بعد مى رساند كه منظور از تحريف در اينجا همان تحريف لفظى و تغيير عبارت است، زيرا به دنبال اين جمله مى فرمايد: آنا به جای اینکه بگويند «شنيديم و فرمانبرداريم»مى گويند «شنيديم و مخالفيم»، و اين درست به سخن كسانى مى ماند كه گاهى از روى مسخره و استهزاء مى گويند: «از شما گفتن و از ما گوش نكردن». در این آیه از سخنان عداوت آميز و آميخته با جسارت و بى ادبى آنها یاد شده آنجا می گفته اند:، « بشنو كه هرگز نشنوى» و به اين ترتيب آنها براى نگهدارى يك عده از همه جا بى خبر علاوه بر تحريف حقايق و خيانت در ابلاغ كتب آسمانى كه سرمايه اصلى نجات قوم و ملت آنها را از چنگال ستمگرانى همچون فرعون تشكيل مىداد، به حربه ناجوانمردانه استهزاء و سخريه كه حربه افراد خودخواه و مغرور و لجوج است متوسل مى شدند. [۴]
منافقت و جاسوسی قوم بنی اسرائیل
قرآن یهودیان زمان پیامبر اسلام (ص) را منافق و جاسوس معرفی می کند و می فرماید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرينَ لَمْ يَأْتُوك...[۵]؛ اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مى كنند و با زبان مى گويند: «ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مى دهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند؛ آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامده اند».
قرآن در آخر این آیه می فرماید نامبردگان عبارتند از منافقينى كه به زبان مى گويند ايمان آورديم ولى دلهايشان ايمان نياورده و اينكه به جاى موصوف يعنى منافقين، صفت آنان را آورده و فرموده كسانى كه چنين و چنانند خود اشاره اى است به اينكه چرا رسول خدا (ص) را از غصه خوردن نهى كرد، و به همبن علت فرمود اى پيامبر اين منافقين به علت سرعت گرفتنشان در كفر تو را اندوهگين نسازند براى اينكه آنها با زبانهايشان ايمان آوردند نه با دلهايشان و اينان مؤمن نيستند و همچنين يهوديانى هم كه به نزد تو آمدند و گفتند آنچه را كه گفتند، وضع آنان نيز تو را اندوهگين نسازد.[۶]
اين يهوديانى كه در اين آيه سخن از آنان رفته همان كسانى هستند كه سماع كذبند يعنى بسيار دروغ را مى شنوند و با علم به اينكه دروغ است آن را مىپذيرند چون اگر علم به دروغ بودن آن نداشته باشند صرف شنيدن دروغ صفت مذموم شمرده نمى شود و نيز اين يهوديان سماع به نفع قومى ديگرند يعنى به نفع قومى ديگر كه نزد تو نيامده اند بسيار دروغ مى شنوند و آن قوم هر چه دروغ بگويند اين يهوديان قبول نموده آنان را در هر چه كه از ايشان بخواهند اطاعت مى كنند. [۷]
فتنه گری قوم بنی اسرائیل
از منظر قران یهودیان فتنه گرانی هستند که در زمان حضرت موسی و نیز در زمان پیامبر اسلام (ص) و بعد از آن تا امروز به فتنه گری خود ادامه داده اند. قرآن می فرماید: وَ قَضَيْنا إِلى بَني إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبيراً[۸] ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى جويى بزرگى خواهيد نمود».
معناى آيه اين است كه ما بنى اسرائيل را در كتاب كه همان تورات باشد خبر داده و اعلام نموديم، خبرى قاطع، كه سوگند مى خورم و قطعى مىگويم كه شما نژاد و گروه بنى اسرائيل به زودى در زمين فساد خواهيد كرد- كه مراد از" زمين" سرزمين فلسطين و اطراف آنست- و اين فساد را در دو نوبت پشت سر هم انجام خواهيد داد و در زمين طغيان و علو بزرگى خواهيد نمود.[۹]
در آیه دیگری فتنه انگیزی قوم یهود را این گونه بیان می کند: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ[۱۰]؛ و يهود گفتند: «دست خدا (با زنجير) بسته است.» دستهايشان بسته باد! و بخاطر اين سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هر گونه بخواهد، مى بخشد! ولى اين آيات، كه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى افزايد. و ما در ميان آنها تا روز قيامت عداوت و دشمنى افكنديم. هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و براى فساد در زمين، تلاش مى كنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد».
دشمنی سرسخت یهود با مسلمانان
«لَتَجِدَنَ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا[۱۱]؛ بطور مسلّم، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت».
در قران کریم به ویژگی های زیاد این قوم اشاره نموده است مثل ناسپاسی، پیمان شکنی، نژاد پرستی و برتری جویی و... که در این مقاله به ذکر مطالبی که بیان گردید بسنده می شود.
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت:
[۱] . مائده، ۴۴.
[۲] . بقره، ۵۳.
[۳] . نساء، ۴۶.
[۴] مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج۳، ص ۴۰۴، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: ۱۰، ۱۳۷۱ ه.ش.
[۵] . مائده، ۴۱.
[۶] طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، ج ۵، ص ۵۵۵، قم، دفتر انتشارات اسلامى ، چ ۵، ۱۳۷۴ ش.
[۷]. همان، ۵۵۶.
[۸] . اسراء، ۴.
[۹] . طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، ج۱۳، ص ۵۰، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى - ايران - قم، چاپ: ۵، ۱۳۷۴ ه.ش.
[۱۰] . مائده، ۶۴.
[۱۱] . مائده۸۲.