شبهه
نویسنده کتابی که شبهاتی را بر قرآن وارد می پندارد مىگويد :
قرآن مطلبى را در آيه به طور كلى گفته و چند سال بعد متوجه شده است كه كليت آيه قبل نادرست بوده بنابراين در آيه ديگرى آن را تخصيص زده است. در بسيارى موارد هم بىدقتىها اصلاح نشده براى مثال گفته است: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»؛ «يعنى قطعاً به دنبال هر سختى آسانى وجود دارد» اين جمله به صورت كلى در تمام موارد صادق نيست.
پاسخ شبهه
این ایرادگر بر اثر محدود بودن اطلاعاتش از يك مسأله اساسى غافل شده همان چيزى كه در تمام دنيا معمول است، قوانينى را به صورت كلى مىنويسند و تصويب مىكنند بعد به سبب شرايطى كه پيش مىآيد و با موضوعات جديدى روبهرو مىشوند تبصرهها و استثنائاتى براى آن قائل مىشوند، حكم كلى گذشته صحيح بوده در زمان خود و تبصره و استثنا نيز در زمان خود لازم بوده است.
در قرآن احكامى نازل شده مثل حكم روزه مىفرمايد : «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» سپس استثنائاتى لازم بوده به آن زده شده در همان زمان يا زمان بعد در چند آيه بعد از آن مىفرمايد : «فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» كسى كه بيمار يا مسافر باشد روزه نمىگيرد و آن را در زمان ديگرى قضا مىكند، آن قانون كلى و اين استثناء همه حساب شده است چه مشكلى دارد، آيا اين كار دليل نهايت دقت است يا دقيق نبودن؟
يا اينكه نماز جماعت به طور كلى تشريع شده است بعد به سبب شرائط جنگى استثنائى به نام نماز خوف دارد كه در قرآن مطرح است.
در مسأله مشروبات الكلى به خاطر آلودگى زياد جامعه جاهلى قرآن آن را در سه مرحله تحريم كرده، تحريم ملايم، تحريم متوسط و تحريم شديد تا از نظر اجرايى كاملا قابل قبول باشد.
اينها همه عين دقت و فصاحت و بلاغت و همه جا نگرى است. اين از يكسو ؛ از سوى ديگر يك سلسله احكام كلى داريم كه به آنها «احكام غالبى» گفته مىشود منظور از احكام غالبى اين است كه در اكثر موارد ثابت است هر چند موارد كمى از آن خارج است.
در كلمات شعرا و فصحا نيز احكام غالبى فراوان ديده مىشود مثلا شاعر مىگويد :
«مزد آن گرفت كه جان برادر كه كار كرد»
ممكن است گاه كسى كار كند و به مزد خود هم نرسد، آيا آن جمله غلط بوده، نه. منظور اين است كه در غالب موارد مزد در برابر كار داده مىشود.
يا اينكه شاعر ديگرى مىگويد: «در نوميدى بسى اميد است»
يا مىگويد: «از مكافات عمل غافل مشو»
اينها احكام غالبى است ممكن است در بعضى نوميدىها اميدى نباشد يا بعضىها مكافات عملشان را در دنيا نبينند ولى اين حكم در غالب افراد صادق است.
يا اينكه مىگويند: «خواستن توانستن است» آيا همه جا همينطور است يا غالباً اين چنين است. گاه انسان چيزى را مىخواهد و نمىتواند به آن برسد.
آيه شريفه «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» نيز همين گونه است غالباً با سختىها آسانىهايى است هر چند ممكن است در بعضى از موارد نباشد.
ملاحظه مىكنيد مسائل سادهاى را كه همه مردم به آن توجه دارند اين آقاى محقق متخصص در مسائل اسلامى براى خودش تبديل به مسأله پيچيدهاى كرده و گرفتار اشتباه شده است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی.