آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

حقوق اهل بيت علیهم السلام در قرآن

کلمه «اهل البیت » در موارد بسیار زیادی از سخنان رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای گروه خاصی که به آن حضرت صلی الله علیه وآله منسوبند، به کار رفته است. برای «اهل البیت» ویژگی هایی بیان گشته، منزلتی شایان قرار داده شده و در قبال آنان، حقوق و مسؤولیت های فراوان و گوناگون و در عین حال مهم وخطیر بر عهده امت گذاشته شده است.

در قرآن نیز در موارد گوناگون و با تعابیر مختلف از همین گروه سخن به میان آمده که یکی از آن تعابیر «اهل البیت» است.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله منظور از تعبیر «اهل البیت » را در یکی از مواردی که درقرآن آمده، به شکلی غیرقابل تشکیک و تاویل تبیین کرده است. لفظ «اهل بیت» سه بار در قرآن کریم آمده است:

اول، در داستان موسی علیه السلام، آن گاه که نوزادی کوچک بود و خانواده فرعون او را پیدا کردند تا در آینده، دشمن و مایه اندوهشان باشد و پستان هیچ زنی را به دهان نگرفت و خانواده فرعون در کارش درمانده شدند. آن گاه خواهرموسی علیه السلام به آنان گفت:

وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ (قصص۱۲) فَرَدَدْنَاهُ إِلىَ أُمِّهِ كىَ‏ْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لَا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَاكِنَّ أَكْثرََهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(۱۳)

آیا مایلید که من شما را به خانواده ای که دایه این طفل شوند و او را با مهربانی تربیت کنند راهنمایی کنم؟ بدین وسیله ما موسی را به مادرش برگرداندیم تادیده اش به جمال موسی روشن شود و حزن و اندوهش برطرف گردد.

دوم، در داستان ابراهیم علیه السلام، آن گاه که همسرش از بشارت فرشتگان که به او مژده دادند اسحاق و پس از او یعقوب را به دنیا خواهد آورد به شگفت آمد. ملائکه به او گفتند:

قالُوا أَ تَعْجَبينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ (هود۷۳)

فرشتگان به او (زن ابراهیم) گفتند: آیا از کار خدا عجب داری؟ (عجب مدارکه) رحمت و برکات خدا مخصوص شما اهل بیت است; زیرا خداوند بسیار ستوده صفات و بزرگوار است.

سوم، فرموده خداوند متعال:

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكمُ‏ْ تَطْهِيرًا(احزاب۳۳)

خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد.

آنچه مورد نظر از اهل بیت در قرآن است این آیه می باشد که قرآن برخي از حقوق مربوط به آنان را باز گو مي‏كند و در این مقاله به اختصار به آن می پردازیم.

۱ . خمس غنايم

قرآن مجيد خمس غنايم را مربوط به افراد شش گانه مي‏داند و مي‏فرمايد:

«وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُم مِن شيءٍ فَاِنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَلِذي الْقُرْبي وَالْيتامي‏ وَالمَساكِينَ وَابْن السَّبيل…» انفال/۴۱

هر نوع غنيمتي به دست آوريد يك پنجم آن از آن خدا و پيامبر(ص) و خويشان او، يتيمان، فقيران و درماندگان است.

در اینجا دربارة «غنيمت» سخن نمي‏گوييم و اين كه مقصود از آن تنها غنيمت¬هاي جنگي است، يا مطلق در آمدي كه انسان از طريق مشروع به دست می آورد، آنان كه آيه را به غنايم جنگي مخصوص مي‏كنند فريب اصطلاح متأخر از عصر نزول را مي‏خورند كه در عصر فقها پديد آمده است در حالي كه قرآن و سنت آن را در مطلق فايده و سود به كار مي‏برد، و حتي به نعمت¬هاي بهشتي و فوايد اخروي نيز اطلاق مي‏كند، چنين مي‏فرمايد:

«… تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ كَثيرةٌ…» نساء /۹۴

سرمايه ناپايدار دنيا را مي‏طلبيد در حالي كه غنيمتهاي بسياري (بهشت) نزد خداست.

استعمال لفظ «غنائم» در نعمتهاي بهشتي خود گواه بر اين است كه معني لغوي آن، مطلق فايده اي است كه انسان به دست مي‏آورد، خواه در دنيا و خواه در آخرت، خواه از طريق نبرد و جنگ و يا از طريق كسب و كار باشد.

بنابراين مسلمانان و يا حاكم اسلامي‏موظفند يك پنجم غنيمت را به مصارف شش گانه آن برسانند و از آن جمله «ذي القربي» بستگان پيامبر است. و از اين كه قبل از لفظ «ذي القربي» كلمه للرسول آمده خود گواه بر اين است كه منظور از بستگان، بستگان اوست نه اقرباي صاحبان درآمد، چنانكه مقصود از گروههاي سه گانه يتيم و مسكين و ابن السبيل كساني هستند كه به نوعي به پيامبر(ص) بستگي دارند، از آنجا كه خداوند سادات و بنی هاشم‏ را از مصرف زكات باز داشته، در مقابل آن، خمس در اختيار آنها نهاده است كه علاوه بر پرداخت هزينه‏هاي زعامت، نياز افراد وابسته به اين بيت را بر طرف كنند.

۲ ـ حق مودت

پيامبران الهي، براي كسب رضاي الهي ، تبليغ مي‏كنند، و شعار همگان حتي خود پيامبر خاتم(ص) اين است: وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‏ رَبِّ الْعالَمينَ (شعرا۱۰۹)

من براى اين دعوت، هيچ مزدى از شما نمى‏طلبم اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!

امّا در عين حال باحفظ اصل كار براي خدا، خدا به پيامبر(ص) دستور مي‏دهد، محبت به نزديكان خود را از امت بخواهد، چنان كه مي‏فرمايد: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (شوری۲۳)

بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزديكانم [اهل بيتم‏] و هر كس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى‏اش مى‏افزاييم چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.

«قربي» در لغت به معني «قرابت» و مقصود از «مودت في القربي» همان مودت «ذي القربي» است. به گواه اين كه در تمام موارد، اين كلمه با پيشوندي مانند: «ذي» و «اولو» به كار رفته است، بنابراين احتمالات ديگري كه پيرامون آيه گفته شده است با توجه به اين قرينه كاملاً بي اساس مي‏باشد.

گذشته از آن، روايات كثيري پرده از اجمال آيه بر مي‏دارد و مي‏رساند كه مقصود از محبت و مودت در خويشاوندي، همان تكريم بستگان و نزديكان اوست، و ما برخي از اين روايات را كه از طريق اهل سنت وارد شده است ياد آور مي‏شويم:

احمد بن حنبل در كتاب فضائل الصحابه به سندي از پيامبر(ص) نقل مي‏كند و مي‏گويد:

«لما نزلت «قل لا أسألكم عليه أجراً إلّا المودة في القربي»، قالوا يا رسول الله من قرابتك؟ من هؤلاء الذين و جبت علينا مودتهم؟ قال: عليّ و فاطمة و ابناها و قالها ثلاثاً»

هنگامي‏كه آيه «قل لا أسألكم عليه أجراً إلّا المودة في القربي» نازل شد، ياران پيامبر(ص) به او گفتند، اي رسول خدا نزديكان تو كيستند و آنان كه دوستي آنها بر ما واجب شده است، چه كسانند؟ پيامبر(ص) گفت: آنان علي(ع) و فاطمه(س) و دو فرزند آنان است و اين مطلب را سه بار تكرار كرد. (طبرسي: مجمع البيان، ۹/ ۲۹)

سيوطي در تفسير خود از ابن عباس نقل مي‏كند كه مقصود اين است: حقِّ مرا در اهل بيتم حفظ كنيد و آنان را به خاطر من دوست بداريد.

۳. مرجعیت ديني اهل بيت

حديث متواتر ثقلين و حديث متضافر سفينه به روشني دلالت دارند كه يگانه مرجع علمي‏و فكري مسلمانان بعد از درگذشت پيامبر(ص) كتاب و عترت اوست در حديث مي‏فرمايد:

«إنّي تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي أهل بيتي» (صحيح ترمذي، باب صلوات بر پيامبر(ص) ۲/۳۲۵/ ۴۸۳)

[من در ميان شما دو چيز گرانبها به وديعت مي‏گذارم يكي كتاب خدا، و ديگري عترت و اهل بيت من است.]

و اين دو مرجع را چنين توصيف مي‏كند: «ما إن تَمسَّتكتم بهما لن تَضلُّوا بَعدي» [تا زماني كه در مشكلات به اين دو چنگ مي‏زنيد گمراه نمي‏شويد.]

اگر قرآن، بزرگترين مرجع علمي ‏براي مسلمانان است، عترت نيز داراي چنين مقام و موقعيتي است. اگر تمسك به قرآن ماية هدايت، و دوري از آن ماية گمراهي است، اهل بيت نيز شأن و مرتبه اي دارند.

در حديث دوم مي‏فرمايد:

«مثل أهل بيتي كسفينة نوح مَن رَكبها نَجي و من تَخلف عَنها غَرق و هوي» (ابن حجر: صواعق محرقة/۱۴۶)

مقام و موقعيت اهل بيت من همان موقعيت كشتي نوح است هر كس بر آن سوار شد، نجات يافت و هر كس از آن تخلّف جست، غرق گرديد.

اين حديث مانند حديث ثقلين مرجعيت علمي‏ اهل بيت را ثابت مي‏كند و دوري از آنان را ماية گمراهي مي‏داند. اگر خلافت ظاهري و مديريت اسلامي، پس از درگذشت پيامبر(ص) دستخوش اختلاف گرديد، و اجتهاد و مصلحت گرايي فردي، جاي تنصيص در سرزمين غدير را گرفت، ولي مرجعيت علمي ‏اهل بيت خدشه نپذيرفت و پيوسته علي(ع) و فرزندان او مشكل گشاي امت در اصول و فروع بودند.

۴ ـ حق درود بر خاندان رسالت

از حقوق مسلّم اهل بيت، درود بر آنها به هنگام فرستادن درود بر پيامبر(ص) است و نبايد به هنگام فرستادن صلوات ميان او و عترت جدايي افكند. مفسران مي‏گويند وقتي آيه «إنَّ اللهَ وَ مَلائِكتُهُ يُصَلّوُنَ عَلي النَّبي» نازل گرديد ياران رسول خدا عرض كردند، از كيفيت سلام بر شما آگاهيم، ما را از كيفيت صلوات بر خود آگاه سازيد، پيامبر گرامي‏(ص) فرمود: به هنگام فرستادن صلوات بر من چنين بگوييد:

«اللّهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد كما صليت علي إبراهيم و آل إبراهيم، انّك حميد مجيد» (سنن بيهقي: ۲/ ۳۷۹)

بارالها! بر محمد و آل محمد درود بفرست همان طور كه بر ابراهيم و آل ابراهيم درود فرستادي و تو ستوده و بزرگوار هستي.

۵. ترفيع بيوت خاندان وحي

از حقوقي كه اهل بيت رسول گرامي ‏بر ذمه امت اسلامي‏دارند تكريم و ترفيع بيوت آنهاست، چنان كه مي‏فرمايد:

«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَالآصالِ» نور/۳۶

آن نور در خانه‏هايي قرار دارد كه خدا اجازه داده است كه بالا برده شوند، در آن خانه مرداني خدا را صبح و عصر تسبيح مي‏گويند.

مقصود از ترفيع، خواه ترفيع جسماني باشد و اين كه پيوسته آباد و سرپا باشد يا ترفيع معنوي كه پيوسته از پليدي ها دور قرار گيرد، در هر حال حاكي از احترام خاص اين نوع از بيوت است.

سيوطي در تفسير خود نقل مي‏كند: وقتي اين آيه نازل گرديد، ياران رسول خدا از او سؤال كردند كه مقصود از اين بيوت چيست؟ فرمود: بيوت انبياء، آن گاه ابوبكر سؤال كرد گفت: بيت فاطمه (س) نيز از اين بيوت است؟ پيامبر فرمود: «نعم من أفاضلها» [بلي از بهترين آنهاست.] (الدّر المنثور، ۵/ ۵۰)

هر نوع جسارت به بيوت پيامبر(ص) و بيوت متعلق به پيامبر اسلام(ص) حرام بوده و اگر به عنوان هتك از رسول خدا انجام گيرد، ماية ارتداد مي‏شود.

اگر مقصود از «ترفيع» رفعت ظاهري باشد، گواه بر اين است كه آباد نگاه داشتن آن يك وظيفه است و اگر مقصود رفعت معنوي باشد، گواه بر لزوم احترام گذاري بر اين خانه‏هاست.

اما اینکه اهل بیت شامل چه کسانی می شود با مراجعه به سخنان مفسران و دیگران به دست می آید که درباره مراد از اهل البیت در آیه مبارکه نظرات مختلفی بیان شده است.

از آنجا که در میان آیاتی قرار گرفته که زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مخاطبند موجب شده برای عده ای این شبهه پیش آید که مراد آیه زنان پیامبرند. ; الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۹۸

قول دیگر این است که: «اهل البیت» در این آیه علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام هستند. بعضی از روایات نیز تصریح دارند که پیامبرصلی الله علیه وآله هم جزء آنان است. (ر.ک: ینابیع الموده، ص ۲۹۴; الصواعق المحرقه، ص ۱۴۱; تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۹۴ - ۱۹۳;الکشاف، ج ۳، ص ۵۳۸.)

بعضی گفته اند که آیه مبارکه شامل آل البیت است و آنان اصحاب کساء می باشند.( نهج الحق و کشف الصدق، ص ۱۷۳.)

بعضی از روایات، امامان دوازده گانه علیهم السلام را هم اضافه کرده است. (ر.ک: آیة التطهیر فی احادیث الفریقین، ج ۱ و ۲; کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۵۰.) بعضی مدعی اند که امامیه اجماع دارند که آیه تطهیر شامل تمام امامان علیهم السلام می شود. (جوامع الجامع، ص ۳۷۲.).

نتیجه اینکه اگر در این گفته ها به دقت بنگریم، خواهیم یافت که تمام آنها پیرامون سه عنصر دور می زند.

اول، دخول زنان در مراد از کلمه «اهل البیت » یا به طور مستقل یا بااصحاب کساء یا با سایر بنی هاشم یا با افرادی که دایره شمول گسترده تر یاتنگ تری دارد.

دوم، دخول خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه وآله; یعنی، بنی هاشم، غیر از اصحاب کساء; یعنی، کسانی که صدقه بر آنان حرام است و با پیامبر صلی الله علیه وآله خویشاوندی نسبی دارند. بعضی زنان پیامبرصلی الله علیه وآله را می افزایند و بعضی هم در نفی آنان اصراردارند.

سوم، اختصاص اهل البیت به اصحاب کساء. گروهی با استناد به روایات چندی که در این باره تصریح دارد، سایر امامان دوازده گانه را هم بدان می افزایند.

پایگاه مجازی دفتر نماینده ولی فقیه در استان کردستان

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center