از جلوههای تقواپیشگی رعایت حقوق همسران مطلقه میباشد.
رعایت حقوق همسران مطلقه
رعایت حقوق همسران مطلقه از آثار تقواپیشگی میباشد:
«وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ»
و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عده» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیدهای آنها را رها سازید! و هیچ گاه به خاطر زیان رساندن و تعدی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به استهزاء نگیرید! و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند میدهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده میکنند، با خبر است)! [۱]
«وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقين» و برای زنان مطلقه، هدیه مناسبی لازم است (که از طرف شوهر، پرداخت گردد). این، حقی است بر مردان پرهیزکار. [۲]
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِن * وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً » ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عده، آنها را طلاق گویید (زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عده را نگه دارید و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید نه شما آنها را از خانه هایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عده) بیرون روند.... [۳] ... و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان میسازد! [۴]
محدودیتهای طلاق
به دنبال آیات گذشته، این آیه نیز اشاره به محدودیتهای دیگری در امر طلاق میکند تا از نادیده گرفتن حقوق زن جلوگیری کند. در آغاز میگوید: هنگامی که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای عده رسیدند (باز میتوانید با آنها آشتی کنید) یا به طرز پسندیدهای آنها را نگاه دارید، و یا به طرز پسندیدهای رها سازید «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ». یا صمیمانه تصمیم به ادامه زندگی زناشویی بگیرید و یا اگر زمینه را مساعد نمیبینید با نیکی از هم جدا شوید، نه با جنگ و جدال و اذیت و آزار و انتقام جویی.
سپس به مفهوم مقابل آن اشاره کرده، میفرماید: هرگز به خاطر ضرر زدن و تعدی کردن، آنها را نگه ندارید«وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا». این جمله در حقیقت تفسیر کلمه معروف است، زیرا در جاهلیت گاه بازگشت به زناشویی را وسیله انتقام جویی قرار میدادند، لذا با لحن قاطعی میگوید: هرگز نباید چنین فکری در سر بپرورانید. چرا که هر کس چنین کند به خویشتن ظلم و ستم کرده «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ». پس این کارهای نادرست تنها ستم بر زن نیست، بلکه ظلم و ستمی است که شما بر خود کردهاید زیرا: اولا: رجوع و بازگشتی که به قصد حق کشی و آزار باشد هیچ گونه آرامشی در آن نمیتوان یافت و محیط زندگی زناشویی برای هر دو جهنم سوزانی میشود. ثانیا: از نظر اسلام زن و مرد در نظام خلقت، عضو یک پیکرند بنابراین پایمال کردن حقوق زن، تعدی و ظلم به خود خواهد بود. ثالثا: مردان با این ظلم و ستم در واقع به استقبال کیفر الهی میروند و چه ستمی بر خویشتن از این بالاتر. سپس به همگان هشدار میدهد و میفرماید: آیات خدا را به استهزاء نگیرید «وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً».این تعبیر نیز میتواند اشاره به کارهای خلاف عصر جاهلیت باشد که رسوبات آن در افکار مانده بود.در حدیثی آمده است که در عصر جاهلیت بعضی از مردان هنگامی که طلاق میدادند میگفتند: هدف ما بازی و شوخی بود و همچنین هنگامی که بردهای را آزاد یا زنی را به ازدواج خود در میآوردند. آیه فوق نازل شد و به آنها هشدار داد و پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس زنی را طلاق دهد یا بردهای را آزاد کند یا با زنی ازدواج کند یا به ازدواج دیگری درآورد بعد مدعی شود که بازی و شوخی میکرده، از او قبول نخواهد شد و به عنوان جدی پذیرفته میشود.
این احتمال نیز وجود دارد که آیه ناظر به حال کسانی است که برای اعمال خلاف خود کلاه شرعی درست میکنند و ظواهر را دستاویز قرار میدهند قرآن این کار را نوعی استهزاء به آیات الهی شمرده، و از جمله همین مساله ازدواج و طلاق و بازگشت در زمان عده به نیت انتقام جویی و آزار زن و تظاهر به اینکه از حق قانونی خود استفاده میکنیم میباشد. بنابراین نباید با چشم پوشی از روح احکام الهی و چسبیدن به ظواهر خشک و قالبهای بی روح، آیات الهی را بازیچه و ملعبه خود قرار داد که گناه این کار شدیدتر، و مجازاتش دردناکتر است.
سپس میافزاید: نعمت خدا را بر خود به یاد آورید و آنچه از کتاب آسمانی و دانش بر شما نازل کرده و شما را با آن پند میدهد «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ به»؛ و تقوای الهی پیشه کنید و بدانید خداوند به هر چیزی داناست «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ».
این هشدارها به خاطر آن است که اولا توجه داشته باشند که خداوند آنها را از خرافات و آداب و رسوم زشت جاهلیت در مورد ازدواج و طلاق و غیر آن رهایی بخشیده و به احکام حیاتبخش اسلام راهنمایی کرده، قدر آن را بشناسند و حق آنها را ادا کنند و ثانیا: در مورد حقوق زنان، از موقعیت خود سوء استفاده نکنند و بدانند که خداوند حتی از نیات آنها آگاه است. [۵]
شرط طلاق
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْري لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً»
در آغاز سوره نخست خطاب را متوجه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم میکند، چون او است که به سوی امت فرستاده شده و پیشوای امت است، پس میشود مطالب مربوط به همه امت را به شخص او خطاب کرد، و این گونه خطابها در استعمال شایع است، خطابی است مخصوص بزرگ قوم، و مقدم بر همه آنان، ولی منظور عموم پیروان و زیردستان او است، پس دیگر وجه و دلیلی ندارد که مثل بعضی از مفسرین بگوییم تقدیر آیه «یا ایها النبی قل لامتک اذا طلقتم النساء»، است، یعنی ای پیامبر به امتت بگو که وقتی زنان را طلاق دادید چنین و چنان کنید.
و معنای اینکه فرموده: و چون زنان را طلاق دادید با عده طلاق دهید، این است که چون خواستید طلاق بدهید و نزدیک شد این کار را انجام دهید چنین و چنان کنید، چون معنا ندارد که بعد از طلاق دادن دوباره طلاق دهند، پس در حقیقت این تعبیر نظیر تعبیر در این آیه است که میفرماید: «اذا قمتم الی الصلاة فاغسلوا»، یعنی چون خواستید به نماز بایستید چنین کنید. [۶]
و عدّه عبارت از این است که زن در آن مدت از ازدواج جدید، خودداری کند، تا آن مدت که شرع معین کرده تمام شود، و مراد از طلاق دادن برای عده، طلاق دادن برای زمان عده است، به طوری که زمان عده را از روز وقوع طلاق حساب کنند، و این بدین صورت میشود که طلاق در طهری واقع شود که در آن طهر عمل جنسی انجام نشده باشد، از آن تاریخ حساب عده را نگه میدارد تا سه بار حیض دیدن و پاک شدن، که بعد از آن میتواند شوهر کند.
«و احصوا العدة»؛ یعنی عدد حیضها و پاک شدنها را که معیار عده است بشمارید و حسابش را داشته باشید. و منظور از این دستور نگهداری زن است، چون زن در این مدت حق نفقه و سکنی را دارد، و همسرش باید مخارجش را بدهد، و نمیتواند از خانه بیرونش کند، البته حقی هم شوهر به او دارد، و آن این است که میتواند به طلاق خود رجوع نموده، زندگی با او را از سر گیرد.
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ»، ظاهر سیاق این است که جمله: بیرونشان نکنید، بدل باشد از جمله: از خدا پروردگارتان بترسید، و خاصیت این بدل آوردن تاکید نهی در جمله بیرونشان نکنید، است، و منظور از من بیوتهن، از خانه هایشان، همان خانههایی است که زنان قبل از طلاق در آن سکنی داشتند، و به همین جهت فرموده: خانه هایشان، با اینکه خانه مال شوهر است. و جمله: و لا یخرجن، نهی از بیرون رفتن خود زنان از خانه است، هم چنان که جمله قبلی نهی شوهران بود از بیرون کردن آنان. [۷]
پی نوشتها
۱.بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.
۲.بقره/سوره۲، آیه۲۴۱.
۳.طلاق/سوره۶۵، آیه۱.
۴.طلاق/سوره۶۵، آیه۴.
۵.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۷۷-۱۸۰.
۶.مائده/سوره۵، آیه۶.
۷.طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۵۲۴-۵۲۵.
منبع: ویکی فقه