قرآن کریم صد و چهارده سوره دارد. طبق آماری که از روایات ترتیب نزول سورهها به دست آمده است، هشتاد و شش سوره مکی و بیست و هشت سوره مدنی است. [۱]
در اینکه به چه سورهای مکی و به چه سورهای مدنی گفته میشود، اختلاف نظر است. معیار زمان ، معیار مکان ، معیار خطاب و محتوا و معیار سماع و نص، از جمله معیارهایی است که توسط پژوهشگران علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. [۲]
در این مکتوب معیار زمان مورد پذیرش قرار گرفته است؛ یعنی آیاتی که قبل از هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به مدینه نازل شده است، مکی و آیات نازل شده پس از هجرت، مدنی است. [۳]
پرسشهایی درباره سیاست و جایگاه آن در قرآن
آیا به مسایل مربوط به زندگی سیاسی در قرآن توجه شده است؟ مباحثی از قبیل دولت ، قدرت ، حاکمیت ، سلطه، آزادی ، عدالت ، مشروعیت، مشارکت ، مشورت ، بیعت ، نظارت بر قدرت سیاسی، تمرکز و یا توزیع قدرت سیاسی، روابط بین دولتها و ملتها، حقوق عمومی، معاهدات، جنگ و صلح و سایر مفاهیم و قضایای سیاسی از چه جایگاهی در قرآن بر خوردار است؟ بر فرض پرداختن قرآن به مفاهیم و قضایای سیاسی، چه بخشهایی از قرآن بیشتر به مسایل سیاسی پرداخته است؟ آیات و سورههای مکی یا مدنی؟ آیا ادعای برخی از مستشرقین مبنی بر این که آیات مکی ، آیات غیر سیاسی است و پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در مکه به سیاست توجه نداشته است و تنها در آیات مدنی است که به سیاست توجه شده است و این هم به خاطر مقتضیات زمانی است که شرایط جدیدی را برای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به وجود آورد، ادعایی معتبر است؟ [۴]
برای پاسخگویی به پرسشهای مذکور و نیز ارائه گزارش از مکتوباتی که به موضوع «سیاست در قرآن» پرداختهاند، مباحث این یاد داشت آمده است.
موضوعات سیاسی در قرآن
در این مطلب که قرآن مباحث سیاسی را نادیده نگرفته است، میتوان گفت که تقریبا اجماع نظر وجود دارد. اگر اختلافی هست، که هست، در این مطلب است که آیا آیات مکی هم به سیاست پرداختهاند یا خیر؟ در قسمت دوم بحث به پاسخ این پرسش اشاره خواهد شد.
باید اذعان کرد که مفسرین قرآن تا کنون توجه شایسته و بایستهای به موضوع سیاست در قرآن نداشتهاند. در میان تفاسیر موجود، آنها که به مباحث سیاسی توجه کردهاند، بسیار نادرند.
المیزان ( علامه محمد حسین طباطبایی )؛ التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعه و المنهج (دکتر وهبه الزحیلی، ۱۶ مجلد ـ ۳۱ جزء)؛ من وحی القرآن (سید محمد حسین فضل الله)؛ تفسیر راهنما (زیر نظر آیه الله هاشمی رفسنجانی ) و تفسیر پیام قرآن (جلد دهم با عنوان قرآن مجید و حکومت اسلامی، زیر نظر آیه الله مکارم شیرازی ) از جمله تفاسیری هستند که تا حدی به موضوع مورد بحث پرداختهاند.
یکی از کارهای خوبی که درباره قرآن انجام شده است، تهیه معجم معنایی قرآن است.
سیاست در آیات مکی
در این باره از کتاب «اصول الفکر السیاسی فی القرآن المکی»؛ از تالیفات دکتر عبدالقادر حامد التیجانی یاد کرده، درباره آن صحبت میکنیم.
انگیزه اساسی آقای دکتر تیجانی در نگارش کتاب مورد بحث؛ یعنی: «اصول الفکر السیاسی فی القرآن المکی»؛ این مساله بوده است که توسط برخی مستشرقان و پژوهشگران تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام ، نسبت به وجود مباحث سیاسی در آیات نازل شده بر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم؛ قبل از هجرت به مدینه (تعریف پذیرفته شده از سوی مولف درباره آیات مکی) اظهار تردید و بعضا انکار شده است. آقای تیجانی سعی نموده است تا نشان دهد که بنیادهای تفکر سیاسی در اسلام در آیات مکی مورد توجه قرار گرفته است.
«مونتگمری وات» و «گولدزیهر» از کسانی هستند که ادعای مذکور را بیش از دیگران بسط دادهاند. بنابه نظر اینان، در آیات مکی فقط به مساله آخرت توجه شده است و نکتهای در باب سیاست و مسایل مربوط به تدبیر دنیایی و یا تشکیل حکومت اسلامی و امثال آن نیامده است. اینان زمینه کشت بذر نظام علمانی و سکولاریستی را در عالم اسلامی فراهم آوردهاند. عقیده فوق در میان بسیاری از مسلمانان نیز به عنوان یک اصل بدیهی رواج یافته است.
استدلالهای نویسنده، عمدتا مقایسهای است. به نظر وی، همان طور که نظریات افلاطون ، ارسطو ، هگل، فویر باخ، کارل مارکس و سایر متفکران غربی درباره انسان و جهان ، تاثیر مستقیمی بر اندیشههای سیاسی داشته است، نظریه توحید و یکتاپرستی در اسلام نیز تاثیر اساسی در شکل دهی اندیشه سیاسی اسلام داشته است؛ چنانکه دیدگاههای اسلام درباره انسان و جهان و خالق جهان ـ که تماما در مکه ارائه شده است ـ در واقع سیاست اسلامی را شکل داده است. به نظر دکتر تیجانی، حتی اصل حکومت و ضرورت آن نیز در آیات مکی مورد توجه قرار گرفته است. وی از جمله به آیه هشتاد سوره الاسرا استناد کرده است. آیه مذکور چنین است:
«و قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا.»
آنچه مورد استشهاد تیجانی است، بخش پایانی آیه است. «سلطانا نصیرا» یک بار در قرآن آمده است و آن هم در همین آیه است. به نظر تیجانی، «سلطان نصیر»
آیات وصف کننده انسان
آیاتی که به توصیف انسان میپردازد. بر طبق این آیات، انسان مخلوق خدا و نیز مامور از سوی خدا است. زمین در تسخیر انسان قرار داده شده و انسان موظف است زندگی خود را از آن، تامین کند. نیز انبیا از سوی خدا آمدهاند تا وظایف انسان را به او گوشزد کنند. در ادامه آیات، به نتایجی که بر ماموریت انبیا متفرع شده، اشاره شده است.
تجارب انبیای الهی
تجارب انبیای الهی؛ از جمله: نوح ، هود ، صالح ، لوط ، شعیب و موسی از مواردی است که در آیات سوره اعراف بر آنها تاکید شده است. همه این انبیا در جهت تشکیل یک جامعه متشکل انسانی حرکت کردهاند؛ اما در عمل با مخالفت جمعی از انسانها بر خورد نمودهاند. گروهی به یاری آنها بر خواستند و متقابلا، گروهی آنان را تکذیب کردهاند. این حقیقت و واقعیت در سراسر تاریخ انبیا جاری است.
مخاطب قرار گرفتن مکیان
در این گروه از آیات، مکیان مخاطب قرار گرفتهاند و به آنها توصیه شده است که از این تاریخ پرفراز و نشیب درس بگیرند و به تکذیب پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نپردازند. از او حمایت کرده و در جهت تشکیل یک امت اسلامی، تلاش لازم را به عمل آورند.
تیجانی سعی کرده است دیگر آیات مربوط به هر یک از گروههای مذکور را نیز مورد توجه قرار دهد. بر همین اساس، در بخش ملحقات کتاب خویش این آیات را فهرست کرده است.
در مجموع، آنچه تیجانی ارائه نموده، از نادرترین و ارزشمندترین کارهایی است که تا کنون در موضوع ((سیاست در قرآن))؛ در اختیار ارباب معرفت و اندیشه سیاسی قرار گرفته است. ضمن بشارت به خوانندگان محترم که به زودی ترجمه بخشهایی از کتاب حاضر، منتشر خواهد شد، آرزو میکنیم که شاهد آثار علمی قویتری در این حوزه باشیم.
دیگر آثار سیاسی قرآنی
جلد دهم از تفسیر موضوعی آیت الله مکارم شیرازی
آیتالله مکارم شیرازی، جلد دهم از تفسیر موضوعی پیام قرآن را به موضوع حکومت اسلامی در قرآن اختصاص داده است. در این تفسیر مباحث زیر مطرح شده است: پیوند امامت و حکومت ، ضرورت حکومت، انواع حکومت، اهداف حکومت اسلامی، ماهیت حکومت اسلامی، اخباری بودن ولایت یا انشایی بودن آن، ولایت یا وکالت، رابطه دین و حکومت در قرآن، پایههای حکومت اسلامی، نظام قانون گذاری اسلام، مجلس شورا و انتخاب نمایندگان، چگونگی انطباق مجلس شورا بر موازین مشورت اسلامی، نظام اجرایی حکومت اسلامی در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم؛ صفات و شرایط مسوولان اجرایی، شرایط کارگزاران حکومت اسلامی، ترکیب نظام اجرایی، فرهنگ حاکم بر حکومت اسلامی، چگونگی انتخاب رئیس نظام اجرایی، نظام قضایی در حکومت اسلامی، حدود و تعزیرات در اسلام، احکام زندان در اسلام، فلسفه و اقسام زندانها، رفتار با زندانیان، اداره حسبه و امر به معروف و نهی از منکر ، تعلیم و تربیت در حکومت اسلامی، نقش مطبوعات در حکومت اسلامی، نیروهای دفاعی و قوای مسلح، جهاد، انواع جهاد، آداب جهاد، صلح، اسیران جنگی، رابطه مسلمانان و غیر مسلمانان، اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی و حکومت اسلامی و سازمانهای اطلاعاتی.
کتاب الاسلام فی مواجهه التحدیات المعاصره
ابوالاعلی مودودی (متوفای ۱۹۷۹ م.) در کتاب الاسلام فی مواجهه التحدیات المعاصره [۵][۶]
طرح نظام اسلامی خود را که نتیجه ضروری نظریه انقلاب اسلامی اوست، از آیات قرآنی استخراج کرده است.
آیات موجود در کتاب مذکور
این آیات که تمامی آن در سوره اسرا آمده است، از این قرار است:
«وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالولدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلاتقل لهمااف و لاتنهرهما و قل لهما قولا کریما» [۷]
«واخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا» [۸]
«ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوبین غفورا» [۹]
«و ءات ذاالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل و لاتبذر تبذیرا» [۱۰]
«ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطن لربه کفورا» [۱۱]
«و اما تعرضن عنهم ابتغا رحمه من ربک ترجوها فقل لهم قولا میسورا» [۱۲]
«و لاتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا» [۱۳]
«ان ربک یبسط الرزق لمن یشا و یقدر انه کان بعباده خبیرا بصیرا» [۱۴]
«و لاتقتلوا اولادکم خشیه املاق نحن نرزقهم و ایاکم ان قتلهم کان خطا کبیرا» [۱۵]
«و لاتقربوا الزنی انه کان فاحشه و سا سبیلا» [۱۶]
«و لاتقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلایسرف فی القتل انه کان منصورا» [۱۷]
«و لاتقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولا» [۱۸]
«و اوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و احسن تاویلا» [۱۹]
«و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» [۲۰]
«و لاتمش فی الارض مرحا انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا» [۲۱]
«کل ذلک کان سیئه عند ربک مکروها» [۲۲]
«ذلک مما اوحی الیک ربک من الحکمه و لاتجعل مع الله الها ءاخر فتلقی فی جهنم ملوما مدحورا» [۲۳]
ترجمه آیات
«و پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار؛ و بر آنها فریاد مزن؛ و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو (۲۳) «و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر؛ و بگو: «پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده» (۲۴) «پروردگار شما از درون دلهایتان آگاه تر است؛ (اگر لغزشی در این زمینه داشتید) هرگاه صالح باشید (و جبران کنید) او باز گشت کنندگان را میبخشد.» (۲۵) «و حق نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را؛ و هرگز اسراف و تبذیر مکن» (۲۶) «چرا که تبذیر کنندگان، برادران شیاطینند، و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود» (۲۷) «و هرگاه از آنان [۱۸]روی برتابی، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی)؛ با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو.» (۲۸) «هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای، که مورد سرزنش قرارگیری و از کار فرومانی.» (۲۹) «به یقین پروردگارت، روزی را برای هر کس بخواهد، گشاده یا تنگ میدارد؛ او نسبت به بندگانش، آگاه و بیناست.» (۳۰) «و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید؛ ما آنها و شما را روزی میدهیم؛ مسلما کشتن آنها گناه بزرگی است» (۳۱) «و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است!» (۳۲) «و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز به حق. و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولی اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است.» (۳۳). «به مال یتیم ، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد. و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سوال میشود.» (۳۴) «و هنگامی که پیمانه میکنید، حق پیمانه را ادا نمایید، و با ترازوی درست وزن کنید. این برای شما، بهتر و عاقبتش نیکوتر است.» (۳۵) «از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن؛ چرا که گوش و چشم و دل، همه مسوولند.» (۳۶) «و روی زمین ، با تکبر راه مرو؛ تو نمیتوانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوهها نمیرسد.» (۳۷) «همه اینها، گناهش نزد پروردگار تو ناپسند است.» (۳۸) «این (احکام)؛ از حکمتهایی است که پرورگارت به تو وحی فرستاده؛ و هرگز معبودی با خدا قرار مده، که در جهنم افکنده میشوی، در حالی که سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهی بود.» (۳۹)
وی، همان گونه که حمید عنایت نیز به درستی اشاره کرده است، [۲۴] در پروراندن اندیشه نظام اسلامیاش، فقط این آیات را ذکر کرده است و اشاره یا استنادی به احادیث یا سایر منابع ندارد. این آیات ، مدنی بوده و احکام مربوط به نهادهای اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حکومت و جامعه نوپای اسلامی را تبیین کردهاند.
قواعد و اصول قابل استخراج از آیات مذکور
قواعد و اصول قابل استخراج از آیات مذکور، از این قرار است:
۱. حکومت اسلامی مبتنی بر فکر توحیدی است و بنابراین، قواعد رفتار بشر و مبانی حکومت از سوی خدا و در انحصار خداست.
۲. خانواده، مقام مهمی در نظام اجتماعی دارد و احترام به پدر و مادر، یک وظیفه شرعی بوده و بنابراین، از مهمترین وظایف حکومت اسلامی آن است که تدبیرهایی در جهت استحکام روابط خانوادگی اتخاذ نماید.
۳. مردم در حکومت اسلامی، لازم است از روحیه تعاون و ایثار برخوردار باشند و با پرهیز از اسراف، دادن صدقات واجب ( خمس و زکات ) و مستحب ( انفاق )؛ وقف و امثال آن، به همنوعان خود کمک نمایند. بنابراین، مردم در قبال یکدیگر مسوولند.
۴. مشی زندگی باید معتدلانه باشد. افراط و تفریط در فقر و غنا چیز مطلوبی نیست.
۵. کنترل جمعیت از طریق «کشتن فرزندان و سقط جنین» جنایت است.
۶. اعمال منافی عفت؛ از قبیل: زنا و تمامی علل و عواملی که منجر به چنین اعمالی شود، ممنوع است و لازم است حکومت اسلامی در این جهت اهتمام لازم را بنماید.
۷. هیچ انسانی را حکومت اسلامی نمیکشد، مگر به دلایل قانونی و معتبر شرعی که عبارتند از: قتل، دشمنی و جنگ با مسلمانان، اقدام در جهت براندازی نظام اسلامی، زنای محصنه و ارتداد (یا خیانت بزرگ)؛ اجرای مجازات برای گروههای مذکور، صرفا در اختیار حکومت است، آن هم بدون افراط و تفریط. و افراد یا نهادهای خارج از حکومت اسلامی مجاز به هیچ نوع خشونتی نیستند.
۸. حقوق یتیمان و مستمندان باید رعایت شود.
۹. به قول و وعده و پیمان باید عمل شود. همچنین، قرار دادهای تجاری باید محترم شمرده شود.
۱۰. هیچ کس را به صرف سوء ظن و شک و تردید، نمیتوان توقیف، شکنجه یا زندانی کرد. نظارت و رفتار ماموران امنیتی باید مبتنی بر شواهد محکم باشد.
۱۱. لازم است رفتار مسلمانان از هر گونه شائبه تکبر و خودنمایی خالی باشد.
۱۲. امور مذکور در روابط بین المللی نیز همچون روابط داخلی، حاکم است. [۲۵]
نقش قدرت در علوم سیاسی از دیدگاه قرآن
قدرت ، کلیدیترین مفهوم در دانش سیاسی است؛ به طوری که برخی از عالمان علم سیاست موضوع این علم را قدرت دانستهاند. این مفهوم اخیرا توسط یکی از پژوهشگران رشته مدیریت، از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه مورد پژوهش قرار گرفته است. برای آشنایی با بررسی مفهومی در آیات قرآن، مراجعه به منبع مذکور مفید است.
قدرت دارای چهرههای مختلفی است. [۲۶]
از یک نگاه میتوانیم از قدرتهای تنبیه، پاداش، منتسب (کاریزماتیک) و تخصصی یاد کنیم. در قرآن، تمامی چهرههای مذکور از قدرت، که مورد توجه جدی متفکران علم سیاست، فلسفه سیاسی، جامعه شناسی سیاسی و مدیریت است، مورد توجه قرار گرفته و برای هر یک، ترتیب، جایگاه، و کار برد خاصی در نظر گرفته شده است. برای نمونه به برخی از آیات اشاره میشود:
قدرت تنبیه
از این قدرت بانامهای مختلفی از قبیل: قدرت زور، قدرت قهریه و قدرت اجبار یاد میشود. ((این قدرت، اصولا بر ترس متکی است و عکس العمل شخص در برابر این قدرت، به خاطر ترس از پیامدهای منفی حاصل از مطیع نبودن شخص است.) ) این قدرت شامل آزار رساندن، ایجاد نقص عضو، کشتن و امثال آن است. در قرآن، این قدرت به رسمیت شناخته شده و تمامی آیات مربوط به عذاب و جهنم و هلاکت امتهای ظالم در همین بخش قرار میگیرد.
«و لقد اهلکنا القرون من قبلکم لما ظلموا و جائتهم رسلهم بالبینات و ماکانوا لیومنوا کذلک نجزی القوم المجرمین» [۲۷]
«و ما اقوام و ملتهای قبل از شما را هنگامی که ستم کردند و پیامبرانشان بادلایل روشن به نزد آنها رفتند و آنان ایمان نیاوردند، هلاک کردیم. این گونه تبهکاران را کیفر میدهیم»
«من یشاقق الله و رسوله فان الله شدید العقاب» [۲۸]
«هر کس با خدا و رسولش مخالفت ورزد پس (بترسد که) همانا عذاب خداوند شدید و سخت است»
قدرت پاداش
این قدرت بستگی دارد به در اختیار داشتن امکان توزیع و تقسیم یک چیز ارزشمند. اعطای پاداشهای دنیوی و اخروی و بویژه بهشت ، تقرب به خدا و امثال آن، از جمله پاداشهایی است که مورد توجه آیات الهی است.
«امنوا بالله و رسوله و انفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه فالذین آمنوا منکم و انفقوا لهم اجر کبیر» [۲۹]
«به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه خداوند شما را در آن جانشین قرار داده، انفاق کنید. پس کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کنند، برای ایشان پاداش بزرگی است,» «تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم» [۳۰]
«اینها حدود (مرزهای) خداست و هر کس خدا و رسولش را اطاعت کند (خداوند) او را در بهشتهایی وارد میکند که از زیر (درختان) آنها، نهرها جاری است و آنان در آن جاودانهاند و این است کامیابی بزرگ»
«و الذین آمنوا و عملواالصالحات اولئک اصحاب الجنه هم فیها خالدون» [۳۱]
«و کسانی که ایمان آورند و اعمال نیک و صالح انجام دهند، ایشان اصحاب بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود»
قدرت تخصص
قدرت تخصص از دانش و مهارت خاص سرچشمه میگیرد.
«قالوا یا موسی اما ان تلقی و اما ان نکون نحن الملقین. قال القوا فلما القوا سحروا اعین الناس و استرهبوهم و جاوا بسحر عظیم. و اوحینا الی موسی ان الق عصاک فاذا هی تلقف ما یافکون. فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون. فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین. و القی السحره ساجدین. قالوا امنا برب العالمین» [۳۲]
«(ساحران) گفتند: ای موسی! آیا تو (عصایت را) میاندازی یا ما بیندازیم؟ گفت: شما بیندازید. پس وقتی انداختند، دیدگان مردمان را سحر کردند و آنها را ترساندند و جادویی بزرگ آوردند (نشان دادند) و ما به موسی وحی کردیم که عصایت را بینداز. پس ناگهان فرو برد آنچه که (ساحران) به دروغ آوردند. پس حق واقع شد و باطل گشت آنچه (ساحران) میکردند. پس شکست خوردند و در حالی که سرافکنده بودند، باز گشتند. و ساحران به سجده افتادند و گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار جهانیان».
«ام یقولون افتریه قل فاتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین. فان لم یستجیبوا لکم فاعملوا انما انزل بعلم الله و ان لااله الا هو فهل انتم مسلمون» [۳۳]
«آیا کافران میگویند این قرآن، وحی الهی نیست و خود او به هم بافته است و به خدا نسبت میدهد. بگو اگر راست میگویید، هر کس را میتوانید دعوت کنید (و با کمک هم) ده سوره مانند آن بیاورید. پس اگر (کافران) به شما جواب ندادند، پس بدانید که هر آینه این قرآن به علم خداوند نازل شده است و خدایی جز او نیست. پس آیا (شما مردم) تسلیم (امر خدا و رسول) خواهید شد»
قدرت منتسب
از این قدرت، بهreferent power؛ قدرت الگویی و قدرت مرجعیت نیز تعبیر شده است. همچنین اصطلاح قدرت کاریزماتیکcharismatic power تعبیر دیگری از همین مفهوم است که در فارسی به قدرت فره نیز موسوم است. منشا این قدرت، ویژگیهای شخصی است. مریدان رهبر را دوست دارند و به او عشق میورزند و بنابراین، میخواهند او را اسوه و مرجع و الگوی خود قرار دهند و دستورات او را بدون چون و چرا بپذیرند.
نویسنده کتاب قدرت در مدیریت اسلامی، در این بخش، به آیاتی استناد کرده است که عمده متضمن اسما الله و توصیف خداوند متعال است از قبیل:
«هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المومن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون»
«اوست خداوند یکتایی که غیر او خدایی نیست، سلطان، پاک (از هر نقص و پاکی) سلامت (از هر عیب)؛ ایمنی بخش، نگهبان ( جهان و جهانیان)؛ غالب و قاهر، با جبروت و عظمت، بزرگی کننده، پاک و منزه است از هر آنچه بر او شریک پندارند» به نظر میرسد که نویسنده محترم در توضیح و توصیف این چهره از قدرت آن طور که باید، موفق نبوده است. به هر حال در اصل این مطلب که قدرت کاریزماتیک نیز در قرآن مدنظر قرار گرفته است، تردیدی نیست.
محور اساسی تفکر فیلسوفان سیاسی
یکی از مفاهیم کلیدی حکمت عملی و سیاست مدن، «عدالت » است. محور اساسی تفکر فیلسوفان سیاسی کلاسیک، عدالت بوده است. در جهان اسلام نیز بر عدالت تاکید زیادی شده است. از رسالههای پرارزش در حوزه تفکر سیاسی در قرآن، رساله آیات الظالمین آیتالله العظمی سید عبد الحسین لاری (۱۲۶۴-۱۳۴۲ ه.. ق) است. از آیتالله لاری رسالههای سیاسی متعددی به یادگار مانده است؛ از جمله: رساله قانون مشروطه مشروعه، قانون اتحاد ملت و دولت، قانون اداره بلدیه، احکام جهاد، بیانیه دفاعیه در جنگ بین الملل اول، رساله سوال و جواب از مصرف اجناس خارجی، ولایه الفقیه، تعلیقه علی رساله التقیه للشیخ الانصاری، تعلیقه علی رساله العداله للشیخ الانصاری را میتوان نام برد. اما رساله آیات الظالمین، جایگاه خاصی در میان رسائل مذکور دارد. در این رساله، تمامی آیاتی که به نظر مولف بر حرمت و قبح ظلم دلالت داشتهاند، یکجا جمع آوری شدهاند. به نظر سید لاری، سرچشمه تمامی خیرات عدل است، چنان که تمامی بدبختیها و شرارتها از ظلم برمی خیزد.
«مقتضای تمام ادله قطعیه و مستقلات عقلیه محکمات و کتاب و سنن نبویه، این است که تمام کائنات عالم از جمادات و نباتات و حیوانات، من یعقل و غیر من یعقل، تمام آنچه هستی و نیستی دارند، از ترقیات و تنزلات و سعادت و شقاوات و خیرات و شرورات و حلویات و مرورات، تماما و کمالا به واسطه قرب و بعد حصولی و تکوینی، یا تحصیلی و تکلیفی که به مبدا و خیر و شر و نور و ظلمت و حسن و قبح و نقص و کمال دارند. و چنانچه تمام ترقیات و سعادات و خیرات و حلاوات تمام اشیا ناشی از قرب حصولی یا تحصیلی به مبدا خیر و نور و حسن و عدل است، همچنین تمام آن منشآت خیریه و نوریه و حسنیه و عدلیه، منتهی و راجع به مرکز خیر و حسن و عدل و کمال است، که فوز به حیات ابدی و جنات سرمدی است. و چنانچه تمام تنزلات و شقاوات و شرورات و مرورات ناشی از قرب حصولی یا تحصیلی به مبدا شر و ظلمت و قبیح و نقص است، همچنین تمام آن منشآت شریه و ظلمانیه و قبیحه و نقصیه، منتهی و راجع به مرکز شر و ظلمت و قبیح و نقص (است) که خلو در حجیم و عذاب الیم است» [۳۴]
برخی آیات درباره عدالت
برخی از آیات مورد بحث از این قرار است:
۱. و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار [۳۵]
۲. فلاتقعد بعد الذکری مع القوم الظالمین [۳۶]
۳. و الله لایحب الظالمین. [۳۷]
۴. و تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الاثم و العدوان. [۳۸]
۵. و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون. [۳۹]
۶. و لاتبخسوا الناس اشیا هم و لاتعثوا فی الارض مفسدین. [۴۰]
پی نوشتها
۱.معرفت، محمد هادی، تاریخ قرآن، ص۴۹.
۲.محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۴۹-۵۶.
۳.تیجانی، عبدالقادر حامد، اصول الفکر السیاسی فی القرآن المکی، ص۱۹.
۴.تیجانی، عبدالقادر حامد، اصول الفکر السیاسی فی القرآن المکی، ص۲۳-۲۴.
۵.مودودی، ابوالاعلی، الاسلام فی مواجهه التحدیات المعاصره، ص۲۲۹-۲۴۰.
۶.عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص۱۸۰-۲۰۰.
۷.اسراء، آیه۲۳.
۸.اسراء، آیه۲۴.
۹.اسراء، آیه۲۵.
۱۰.اسراء، آیه۲۶.
۱۱.اسراء، آیه۲۷.
۱۲.اسراء، آیه۲۸.
۱۳.اسراء، آیه۲۹.
۱۴.اسراء، آیه۳۰.
۱۵.اسراء، آیه۳۱.
۱۶.اسراء، آیه۳۲.
۱۷.اسراء، آیه۳۳.
۱۸.اسراء، آیه۳۴.
۱۹.اسراء، آیه۳۵.
۲۰.اسراء، آیه۳۶.
۲۱.اسراء، آیه۳۷.
۲۲.اسراء، آیه۳۸.
۲۳.اسراء، آیه۳۹.
۲۴.عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص۱۸۹.
۲۵.عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، صص ۱۸۹-۱۹۱.
۲۶.تاجیک، محمد رضا، فرامدرنیسم و تحلیل گفتمان، ص۳۵-۶۴.
۲۷.یونس، آیه۱۳.
۲۸.انفال، آیه۱۳.
۲۹.حدید، آیه۷.
۳۰.نساء، آیه۱۳.
۳۱.بقره، آیه۸۲.
۳۲.اعراف، آیه۱۱۵-۱۲۱.
۳۳.هود، آیه۱۳-۱۴.
۳۴.سید لاری، قانون مشروطه مشروعه، ج۱، ص۲۵۰.
۳۵.هود، آیه۱۱۳.
۳۶.انعام، آیه۶۸.
۳۷.آل عمران، آیه۵۷.
۳۸.مائده، آیه۲.
۳۹.مائده، آیه۴۵.
۴۰.هود، آیه۱۰۲.
منبع : ویکی فقه