چکیده
قرآن کریم بهگونهای که امروزه در اختیار مسلمانان قرار دارد، کتابی تدوینشده از سورهها و آیات است. اما اینکه این کتاب از چه تاریخی، با چه کیفیتی و با دستور چه کسی، به شکل کنونی درآمده است، از مسائل مهمی است که قرنها ذهن قرآنپژوهان را به خود مشغول کرده است. این نوشتار برآن است تا با ارائه مهمترین دیدگاههای موجود، به نظریه حق دست یازد. بر اساس مهمترین یافتههای این تحقیق، قرآن کریم در عصر حضور رسول گرامی اسلام (صلیاللهوآلهوسلم) و به دستور ایشان جمعآوری و تدوین شده است.
مقدمه
قرآن كریم، معتبرترین منبع معارف اسلامی و از جنبه های گوناگون، كتابی بی نظیر و بی همتا است . لذا هر مسلمانى علاقمند است كه با تاریخ كتاب دینی خود آشنا شود و از لابلاى مدارك و منابع موجود میزان توجه و اهتمام مسلمانان صدر اسلام و یاران پیامبر اكرم (صلیاللهوآلهوسلم) را به این كتاب مقدس به دست آورد، براى مسلمانان جالب است قرآنى كه اكنون بی هیچ تغییر و تحریفی در دست ما است چه فراز و نشیبی را در بستر تاریخ پیموده است. یكی از دقیق ترین مباحث علوم قرآنی، بررسی تاریخ نگارش و تدوین قرآن است.
تاریخ به روشنی گواهی می دهد كه وحی آسمانی از اهمیتی خاص میان مسلمانان برخوردار بوده است؛ بهگونهای که در طول تاریخ در دو زمینه حفظ و كتابت قرآن همه توان و امكانات خویش را به كار گرفتهاند. با وجود این، این مسئله که جمعآوری قرآن در چه تاریخی بوده و به دستور چه کسی بوده، از مسائل مهمی است که همیشه مورد نزاع میان اندیشمندان از فِرق مختلف اسلامی بوده است. این نوشتار کوششی در راستای روشنشدن جوانب مسئله و رسیدن به حقیقت در این راستاست.
نظریات راجع به جمعآوری قرآن
در رابطه با جمع قرآن كریم كه چه كسی آن را جمع كرده و در چه عصری جمع آوری شده ، هر یك از محدثان و مفسران اقوال مختلفی را مطرح كردهاند. برخی از آنها عبارتاند از:
۱. بر اساس برخی روایات، زید بن ثابت و گروهی دیگر در عصر پیامبر اکرم(صلیاللهوآلهوسلم) قرآن را جمعآوری کردند.[۱]
۲. بنا به برخی روایات، جمع قرآن در زمان پیامبر (ص) به وسیله چهار نفر ـ كه همه از انصار بودند ـ انجام شد که عبارت بودند از:، أبی، معاذ بن جبل، ابو زید و زید بن ثابت. [۲]
۳. بر اساس برخی دیگر از روایات، جمع قرآن بهوسیله امام على علیه السلام بوده است؛ چنانکه خود فرمودند: «وقتی پیغمبر اكرم – صلی الله علیه و آله – وفات یافت عهد كردم كه ردایم را بر نگیرم مگر براى نماز جمعه تا اینكه قرآن را جمع كنم ، و آن را جمع كرد.» [۳]
۴. بر اساس برخی دیگر از روایات، زید بن ثابت پس از وفات پیامبر و به دستور خلیفه وقت ـ ابوبکر ـ به جمعآوری قرآن کرد و این کار پس از آن صورت گرفت که بسیاری از قاریان قرآن در روز یمامه کشته شدند. این صحف نزد ابو بكر ماند تا اینكه او از دنیا رفت . سپس تا عمر زنده بود نزد او مانده است و بعد نزد خفصه دختر عمر باقی ماند.[۴]
۵ . برخی بر این باورند که که اولین كسی كه قرآن را در مصحفى جمع كرد سالم مولى ابی حذیفه بود. وی قسم خورد كه ردا نپوشد تا اینكه آن را جمع نماید ، پس آن را جمع كرد آنگاه باهم مشورت كردند كه آن را چه بنامند؟ بعضی گفتند : سِفر بنامید . گفت : آن اسمى است كه یهود آن را بر كتاب خود نهاده اند ، پس این اسم ناخوشایند آمد ، آنگاه گفت : همانندش را در حبشه دیدم مصحف نامیده می شد ، پس نظرشان بر این جمع شد كه آن را مصحف بنامند.[۵]
۶. برخی جمع قرآن را به عثمان نسبت میدهند.[۶] چنانکه بخاری از موسى از ابراهیم از ابن شهاب از انس بن مالك روایت كرده است كه حذیفه بن الیمان نزد عثمان آمد ، او كه از اختلاف در قراءت قرآن بیمناك شده بود ، به عثمان گفت : " امت را در یاب پیش از آنكه اختلاف كنند مانند اختلاف یهود و نصارى ". آنگاه عثمان به نزد حفصه فرستاد كه صحیفه ها را به نزد ما بفرست تا از روی آنها نسخه برداریم و دوباره به تو برگردانیم ، پس زید بن ثابت و عبد الله بن زبیر و سعید بن العاص و عبد الرحمن بن الحارث بن هشام را امر كرد آن را در مصحفها نوشتند ، عثمان به آن سه تن از قریش گفت: «اگر شما با زید بن ثابت درباره جیزی از قرآن اختلاف كردید آن را به زبان قریش بنویسید زیرا كه قرآن به زبان آنها نازل شده است.». پس همین كار را كردند تا اینكه صحیفه هارا در مصاحف نوشتند سپس عثمان آن صحیفه ها را به حفصه بازگردانید و به هر شهری یك نسخه از آن استنساخ شده را فرستاده و دستور داد كه به جز آن هر صحیفه و مصحف را بسوزانید.[۷]
جمعبندی
از آنچه گذشت روشن میشود که اکثر اهل سنت بر این باورند كه قرآن بعد از وفات پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) جمع آوری شده است و اما در زمان كدام خلیفه و توسط چه كسی جمع آوری شده است اختلاف دارند . در این راستا برخی نیز معتقدند که قرآن كریم سه مرتبه ـ در دوران رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم)، ابوبکر و عثمان ـ جمع آوری شد.[۸]
راجع به زمان جمعآوری قرآن کریم، میان دانشمندان و محققان شیعه دو دیدگاه وجود دارد: بعضی عقیده دارند که این کار پس از رحلت رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) جمع آوری و تألیف شده است. در این باره آیت الله معرفت می گوید : «جمع و تألیف قرآن به شكل كنونی ، در یك زمان صورت نگرفته، بلكه به مرور زمان و به دست افراد و گروه هاى مختلف انجام شده است».[۹] وی در ادامه مینویسد: «در مجموع شاید بتوان گفت كه عمل جمع قرآن به دست صحابه، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) از امور مسلم تاریخ است.»[۱۰]
دیدگاه دوم این است كه قرآن كریم همچنان كه هست، در زمان حیات پیامبر اكرم (صلیاللهوآلهوسلم) شكل گرفته است. آیه الله خوئی در این باره مینویسد: «نسبت دادن جمع آوری قرآن به خلفا و دوران بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) امری است موهوم و پنداری است غلط و بی اساس كه با قرآن و سنت و عقل مخالف میباشد. قرآن در دوران خود پیامبر و به دستور و نظارت وی انجام گرفته است.»[۱۱]
دلائل جمع آوری قرآن
چنانکه گذشت دو دیدگاه کلی راجع به زمان جمعآوری قرآن وجود دارد. ادله این دو نظریه عبارتاند از:
دلائل قائلان به جمع قرآن بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم)
مخالفان جمع قرآن در زمان حیات پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) به شواهد و ادله امسك كرده اند:
۱ – پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) تا اواخر عمر شریف خود در انتطار وحی بود و فرصتی پیش نیامد كه نویسنگان را به جمع كردن آیات و سوره های قرآن در یك مصحف امر كند. بنابراین طبیعی است كه پس از یأس از نزول قرآن ، كه به پایان یافتن حیات پیامبر وابسته بود ، سوره های قرآن قابل نظم و ترتیب خواهد بود.[۱۲]
۲ – پیامبر اكرم (صلیاللهوآلهوسلم) فردی امی بوده است علاوه بر آن ابزار كتابت در نزد آنها نبود.[۱۳]
۳– زید بن ثابت نقل كرده كه پیامبر در حالى از دنیا رفت كه قرآن در مصحف واحدى جمع آوری نشده بود.[۱۴]
۴ – جمع آوری قرآن به دست علی – علیه السلام- بهترین دلیل بر عدم جمع آوری قرآن در زمان پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) است.[۱۵]
چنانکه نقل شده که پیامبر خدا (صلیاللهوآلهوسلم) به امام علی علیه السلام فرمود: «ای على ! قرآن در كنار بستر من در میان صحیفه ها و حریر و كاغذها قرار گرفته است ؛ پس قرآن را جمع كنید و آن را ضایع نكنید ؛ همان طور كه یهودیان تورات را ضایع كردند.» [۱۶]
۵. پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) در انتظار نسخ احتمالی بعضی از احكام یا نسخ تلاوت قسمتی از قرآن بوده است؛ چنانکه گفته شده که رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم)– صل الله علیه و آله – به این جهت قرآن را در مصحف جمع نكرد كه در انتظار نسخ اختمالی بعضی از احكام یا نسخ تلاوت قسمتی از آن بود و هنگامی كه نزول آن با وفات آن حضرت پایان یافت خداوند به خلفای راشدین الهام فرمود كه قرآن را جمع كنند تا وعده راستین خود را در مورد ضماند حفظ آن در این امت تحقق بخشید.[۱۷]
دلائل قائلان به جمع قرآن در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم)
كسانی كه قائل به جمع قرآن در زمان حیات پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) به این دلائل تمسك كرده اند :
۱ – عقل و اعتبار عقلائی چنین حکم میکند که پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) قرآن را كه معجزه سند اسلام است جمع كرده و نوشته باشند و در شأن پیغمبر اسلام نیست كه آن را اهمال نمایند و اثری از قرآن در خانه او نباشد تا زید بیاید با طریقه ای كه قبلا گفته شد از سینه مسلمانان جمع آوری كند . آیا پیغمبری كه گفته می شود به قدری در ضبط قرآن حریص بوده كه در موقع نزول قرآن آن را می خوانده تا مبادا یك كلمه ای فراموش گردد تا از طرف خداوند توسط آیه شریفه " لا تحرك به لسانك لتعجل به إن علینا جمعه و قرآنه " از این كار نهی می شود و خداوند تضمین می كند قرآن را در سینه پیغمبر محفوظ نگهدارد و پیامبری كه می داند این قرآن در محافل دینی و مجالس اسلامی تا روز قیامت محور خواهد بود با این حال آن را ننویسد و به سینه های مسلمانان احاله كند تا زیدی پیدا شود و با گواهی دو نفر آن را در محلی ثبت كند ؟ هرگز![۱۸]
۲ – تعداد زیادی از قرآن كریم دلالت دارد بر اینكه از زمان نزول قرآن سوره ها از هم دیگر متمایز و هر یك از آنها جداگانه در میان مردم و حتى در میان مشركان و اهل كتاب منتشر شده بود زیرا رسول خدا طبق دستور قرآن كفار و مشركین را به مبارزه و معارضه خویش دعوت كرد و در این مبارزه ، از آوردن سخنانی همانند قرآن و سپس آوردن ده سوره و در نهایت آوردن یك سوره مانند سوره های قرآن را به آنها پیشنهاد نمود و معنای این مبارزه و پیشنهاد این است كه سوره های قرآن حتى در دسرس كفار و مشركین نیز قرار گرفته بود.[۱۹]
۳ – روایاتی كه دلالت دارند بر اینكه قرآن شریف در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) جمع شد عبارتند از :
دسته اول : حدیث ثقلین كه مشهور و معروف در میان مسلمانان است و در این حدیث به آنچه از پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) باقی مانده كتاب اطلاق شده است چنانچه می فرماید : " إنی تارك فیكم الثقلین : كتاب الله و عترتی اهل بیتی ... " ؛ من در میان شما دو چیز باقی گذاشته ام، كتاب خدا و عترتم ( اهل بیتم ) ... و از اینكه می بینیم بر قرآن شریف كتاب اطلاق شده می فهمیم كه مكتوب و نوشته شده بود. بدیهی است به آیاتی كه در سینه های مسلمانان است، كتاب گفته نمی شود چنانچه اشعاری به اشعار شاعری كه در سینه های دوستان او است دیوان گفته نمی شود مگر اینكه به ریشته تحریر بیاورد و همچنین معمولا كتاب مجموعه ای را گویند كه دارای وجود واحد مشخص بوده ، صورت مدونی داشته باشد نوشته های پراكنده و قطعه قطعه كتاب نامیده نمی شود تا چه رسد به آنچه اصلا نوشته نشده و جای آن در دلها و سینه ها باشد.[۲۰]
دسته دوم: اخباری كه دلالت می كنند بر اینكه برای پیغمبر (صلیاللهوآلهوسلم) نویسندگانی بوده كه وقتی وحی قرآنی نازل می شد آن را می نوشتند و در موقعی كه نبودند، پیغمبر (صلیاللهوآلهوسلم)، آنها را احضار میفرمود تا بنویسند و این مطلب، مشهور و معروف در بین مسلمانان است و این روایات بهخوبی دلالت می كنند بر اینكه آن حضرت در كتاب همانطور كه از یك نفر رهبر معصوم انتظار می رفت كوشا بوده اند نه اینكه خود اهمال نموده و احاله كرده اند تا پس از مدتی زیدی بیاید و از سینه مسلمانان ، قرآن را جمع آوری كند.[۲۱]
دسته سوم : اخباری وجود دارد كه به صراحت دلالت دارند بر اینكه قرآن كریم در زمان پیغمبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) جمع آوری شده است از جمله آنها روایتی است كه بخاری از قتاده نقل می كند: از انس بن مالك پرسیدم قرآن را چه كسی جمع كرده است جواب داد : چهار نفر كه همگی از انصارند و قرآن را در عصر پیغمبر (صلیاللهوآلهوسلم) جمع كرده اند : ابی بن كعب ، معاذین جبل ، زید بن ثابت و ابو زید و ما آن را به ارث برده ایم. [۲۲]
بنابراین صحیح نیست گفته شود كه زید ، قرآن را با دو شاهد و یا یك شاهد از سینه ها جمع آوری نموده است خصوصان با وجود اخباری كه ذكر گردید و لازم است بر كسی كه این اخبار را معتبر می داند مضمون آنها ملتزم شده و عمل كند و اما احتمال اینكه مراد از جمع در این روایات جمع در سینه و حافظه ها باشد ، خلاف ظاهر این روایات است خصوصا روایت زید كلمه تألیف در آن ذكر شد نه جمع.
بررسی روایات جمع قرآن بعد از رحلت رسول خدا(صلیاللهوآلهوسلم)
به طور کلی میتوان گفت در روایاتی که دالّ بر جمع قرآن پس از رحلت حضرت رسول اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) است، ضعفها و همچنین تناقض و تضادهایى ، چه در متن و چه در سند به چشم می خورد. و آن این است كه:
۱ - مسلمانان در دو مسئله اتفاق نظر دارند؛ یكی اینكه می گویند: قرآن بودن هیچ سخنی ثابت نمی شود مگر از راه تواتر و نقلهای پی درپی و یقین آور ، دوم : زیادتی به قرآن راه نیافته است ولی روایات تدوین كه مورد بحث ما است با این دو مسئله تضاد و منافاد دارد.
تمام مسلمانان برای اثبات قرآن بودن كلامی ، راهی بجز تواتر و نقلهای فراوان و یقین آورنمی دانند ، ولی روایات تدوین قرآن دلالت می كند بر اینكه در موقع جمع آوری قرآن تنها مدرك و مرجعی كه برای اثبات قرآنبودن یک سخن، در اختیار بود و بوسیله آن آیات قرآن از غیر آیات قرآن تشخیص داده می شد، عبارت بود از: شهادت دو نفر مسلمان و گاهی یك نفر كه شهادت وی مطابق با شهادت دو نفر باشد. لازمه این سخن این است كه قرآن با خبر واحد نوشته شده است نه از طریق تواتر.[۲۳]
۲ – از نظر متن، این روایات هم سؤال برانگیز است و آن این است كه اگر قرآن كریم بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) جمع آوری شده است، پس جمع آوری قرآن در چه زمانی و توسط چه كسی صورت گرفته است؟ زیرا كه طبق برخی روایات پیشگفته، قرآن در زمان ابو بكر صورت گرفته است و توسط چه كسی جمع آوری شد اختلاف دارند. در برخی از آنها، اولین كسی كه قرآن را جمع آوری كرده امام علی – علیه السلام – بوده است. در برخی دیگر از روایات، ابو بكر كار جمع آوری قرآن را به زید بن ثابت واگذار كرده در حالی كه در روایت دیگر آمده است كه خود ابو بكر مشغول جمع آوری قرآن بود. همانگونه كه ابن شهاب از سالم چنین روایت كرده است: «ابو بكر قرآن را در كاغذ پاره ای جمع آوری كرد و از زید بن ثابت درخواست كرد كه به این نوشته نظری بیندازد ، زید امتناع كرد تا ابو بكر در این باره از عمر استمداد نمود و در اثر اصرار و پافساری زیاد آن دو ، زید نظرات و تصحیح آن نوشته ها را به عهده گرفت . و این كتاب نزد ابو بكر بود تا اینكه او از دنیا رفت، سپس نزد عمر بود و بعد نزد حفصه همسر پیامبر – صل الله علیه و آله.» [۲۴]
بر اساس روایتی دیگر، عمر بن خطاب به ابوبكر پیشنهاد جمع آوری قرآن كرده در حالی كه در روایتی دیگر، ابو بكر به عمر و زید دستور داد در كنار مسجد بشینند و هر كس با دو شاهد درباره قرآن آورد آن را بنویسند.
و در روایتی دیگر، جمعكننده قرآن مردی بنام سالم مولى حذیفه بود نه زید بن ثابت هر چند سیوطی این حدیث را ضعیف دانسته زیرا سند آن منقطع بوده است و سالم مولى حذیفه را جزء جمع كننده قرآن كه به دستور ابو بكر است حمل كرد.
و در روایت دیگری، عمر دستور جمع آوری قرآن را داد نه ابو بكر . پس طبق این روایت عمر اولین كسی است كه قرآن را جمع كرده است نه ابو بكر.[۲۵] و در حدیثی دیگر، قرآن كریم در زمان عثمان بن عفان ، توسط زید بن ثابت صورت گرفته است .
۳- آنچه كه دلالت دارد بر اینكه قرآن در زمان ابو بكر جمع آوری شد مقصود این است كه ابو بكر دستور داد تا قرآنی برایش نوشته شود كه از روی نسخه ای كه در عصر پیامبر اکرم(صلیاللهوآلهوسلم) نوشته شده باشد و در یك جا جمع گردد؛ چنانکه ابو شامه در این مقام گفته : غرض ابو بكر این بود كه قرآنی برای او از روی نسخه عصر – پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) - نوشته شود.[۲۶]
اگر بر فرض ، قبول كنیم كه قرآن را ابو بكر در دوران خلافتش جمع آوری كرده است و كیفیت آن به شكلی كه در این روایات آمده است مسلما دروغ است زیرا جمع آوری قرآن بر پایه قطع و یقین استوار بوده ، یعنی آیات قرآن در اثر تواتر و نقلهاى فراوان و یقید آور در میان مسلمانان معروف وشناخته شده بود و همان آیات قطعی و شناخته شده كه در دلها و سینه ها بود و مسلمانان با آنها انس و آشنائی داشتند ، در قرآن آورده شده و در یك جا جمع آوری شد .[۲۷]
۴–جمع آوری عمر به معناى اینكه او اول كسی است كه قرآن را در مصحف ( كتاب واحد ) جمع كرد بسیار از دلیل دور و بدون مدرك است ، وبی جمع به معنای اینكه او سبب شد و از ابو بكر خواست قرآنی از روی قرآن و یا قرآنهائی كه با امر پیامبر خدا (صلیاللهوآلهوسلم) جمع آوری شد و نوشته بودند بنویسند.[۲۸] همانگونه سیوطی گفت كه منظور از قول ابن داود این است كه عمر اولین كسی است كه به جمع قرآن اشاره می كند.
۵ - بله، جای شك و تردیدی نیست كه عثمان در دوران خویش قرآن را جمع آوری كرده است ولی نه به این معنى كه سوره ها و آیات قرآن را در یك مصحف تدوین كند و از پراكندگی به صورت مجموع واحد در بیاورد بلكه به این معنى كه او تمام مسلمانان را در قرائت یك قاری مخصوص ، جمع و متحد نمود و تمام قرائتهاى دیگر را كه با آن قرائت مورد نظر موافق نبود ، سوزاند و به تمام بلاد و شهرها نوشت كه چنین قرآنها را بسوزانند و به این وسیله مسلمانان را از هر گونه اختلاف قرائت نهی و منع نمود كه آن را در اصطلاح " توحید المصاحف " می نامند. [۲۹]
عده ای از بزرگان اهل سنت نیز بدین معنى تصریح نموده اند ، چنانكه حارث محاسبی می گوید: «در میان مردم مشهور است كه جمع كننده قرآن عثمان است ولی چنین نیست ، بلكه عثمان از اختلافی كه در میان اهل شام و اهل عراق در قرائت حروف و كلمات قرآن به وجود آمده، به ترس و وخشت افتاد و مردم را وادار كرد كه قرآن را با یك قرائت و با همان روشی كه خود او و عده ای از مهاجران و انصار اختیار كرده بودند ، بخوانند.»[۳۰]
چنانکه گفته شده است: «منظور عثمان در جمع قرآن همان منظور ابو بكر نبود كه آن را در میان دو لوح جمع نماید، بلكه مقصودش جمع كردن مسلمین بر قرائتهاى ثابت و معروف زمان پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) و لغو قرائتهاى دیگر بود.»[۳۱]
آری، این اقدام و عمل عثمان بود و مورد انتقاد مسلمانان نیز واقع نشد. زیرا همان اختلاف در قرائت سبب اختلاف بیشتری در میان مسلمانان و موجب پاشیده شدن صفوف آنان و درهم ریختن پایه های اتحاد و یگانگی پیروان قرآن می شد. آنچه در این موضوع مورد انتقاد و ایراد از عثمان می شد، مسئله سوزاندن قرآنها است كه بوسیله خود صورت گرفته و به مردم شهرها نیز این دستور را صادر كرده است. [۳۲]
۶ - اما جمع علی - علیه السلام – آنچه از روایات به دست آمده ، این است كه آن حضرت قرآن خود را از روی نسخه پیامبر نوشته شد و تأویل و تنزیل قرآن را نیز بر آن افزود زیرا علی – علیه السلام – به قرآن از همه آگاه تر است .
سید مرتضى ، یكی از قدماء و بزرگان دانسمندان شیعى است معتقد بود كه قرآن ، همزمان با حیات رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) به ترتیبی كه هم اكنون در اختیار ما است جمع آوری و مرتب گردید با این دلیل قرآن را در زمان آن حضرت تدریس می كردند و به مردم تعلیم می دادند ، عده ای از اصحاب پیغمبر – صل الله علیه و آله –قرآن را حفظ می كردند ، و گروهی امثال عبد الله بن مسعود و ابی بن كعب قرآن را از اول تا آخر آن نزد پیامبر اكرم – صل الله علیه و آله – چند بار قرائت و ختم نمودند.[۳۳]
یكی از دانشمندان دیگر بنام بلخى در كتاب خود " جامع علم القرآن " در این مورد می گوید: بسی شگفت انگیز و بهت آور است ، مسلمین چگونه این رأی و عقیده را می پذیرند كه رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) در زمان حیات خود قرآن را بهحال خود واگذارده و موضوع قرائت و تلاوت آن را استحكام نبخشیده و به جمع و تألیف و ترتیب آیات و سور آن اهتمام نكرده باشند؟ قرآنی كه حجتی برای مسلمانان و سرمایه اساسی دعوت پیغمبر (صلیاللهوآلهوسلم) و بیان فرائض و احكام دینی او بود.[۳۴]
با توجه به آنچه گذشت، میتوان این نظریه را که قرآن کریم در عصر حضور خود پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) جمعآوری شده است، را دارای شواهد و قرائن بیشتری دانست، ضمن آنکه نظریه رقیب مبتلا به اشکالات و ابهاماتی است که به آنها اشاره شد.
چگونگی نگارش آیات قرآن
قبل از اینكه به مباحث چگونگی نگارش آیات قرآن بپردازیم سزاوار است كه ابتدا درباره كاتبان رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) به ویژه كاتبان وحى و سپس چرا پیامبر اكرم (صلیاللهوآلهوسلم) به كاتبان نیاز دارد بپردازیم . زیرا یكی از دلائل مخالفان جمع آوری قرآن در زمان پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) این بود كه ایشان امى بوده است . شاید با این مباحث اشكال آنها جواب داده شود.
كاتبان وحى
تاریخ، ضرورت نگارش قرآن كریم در زمان حیات پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) را كاملا روشن كرد؛ زیرا اعتماد بر حفظ قرآن در حافظه ها نمی توانست اطمینان خاطر در مورد صیانت قرآن را فراهم سازد. از این رو گرچه در عصر نزول، آنان كه سواد خواندن و نوشتن داشتند بسیار اندك بودند ـ به گونه ای كه بعضی شمار باسوادان مكه را كه به خط آن روز آشنائی داشتند هفده تن ذكر كردند [۳۵]، ـ اما پیامبر اسلام (صلیاللهوآلهوسلم) به جهت اهتمام خاص به قرآن براى نوشتن وحى، آنان را كه می دانستند برگزید تا با دقت به ثبت و ضبط آیات اقدام نمایند و هرگاه آیاتى از قرآن نازل می گشت نویسندگان وحى را فراخوانده آنان را به نوشتن وحى فرمان می داد این گروه كاتبان وحى نامیده می شود .
در کتاب تاریخ یعقوبی نام کاتبان رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) که وحی و نامه ها و پیمان نامه ها را می نوشتند عبارتند از: على بن ابى طالب – علیه السلام - عثمان بن عفان، عمرو بن العاص، معاویه بن ابى سفیان، شرحبیل بن حسنه، عبدالله بن سعد بن ابى سرح، مغیره بن شعبه، معاذ بن جبل، زید بن ثابت، حنظله بن الربیع، ابى بن كعب، جهیم بن الصلت و حصین النمیرى.[۳۶]
بر اساس آنچه در کتاب التنبیه و الاشراف آمده است، هر کدام از این کاتبان وظیفهای مخصوص داشتند؛ چنانکه خالد ابن سعید بن العاص، مغیره بن شعبه و حصین بن نمیر پیش دست رسول خدا بوده و حاجتهاى متفرقه اى كه پیش مى آمد را مى نوشتند. همچنین. عبدالله بن ارقم و علاء بن عقبه سندهاى مردم و عقود و معاملات آنها را مى نوشتند. زبیر بن العوام و جهیم بن الصلت صورت مالیات و صدقات را ضبط مى كردند. زید بن ثابت انصارى نامه به حكام و پادشاهان مى نوشت و ضمنا سمت مترجمى رسول خدا را داشت . او زبانهاى فارسى و رومى و قبطى و حبشى را ترجمه مى كرد و همه اینها را در مدینه از اهل این زبانها آموخته بود. ابان بن سعید و علاء بن الحضرمى نیز گاهى برایش مى نوشتند . معاویه فقط چند ماهى قبل از وفات رسول خدا برایش نویسندگى كرد.[۳۷]
و اما تعداد و اسامی آنهائی را كه كتابت وحى وقرآن را به عهده داشته اند ، مؤلفان علوم قرآن در منابعی كه به دستم آمده اختلاف كرده اند. ولی آیه الله معرفت می گوید: «عمده ترین كاتبان وحى علی بن ابی طالب – علیه السلام - ، اُبی بن كعب و زید بن ثابت بودند و دیگر كاتبان وحى ، در مرتبه دوم قرار داشتند .[۳۸]
اولین كسی كه عهده دار كتابت مخصوصا كتابت وحى شد ، علی بن ابی طالب – علیه السلام – بود که تا آخرین روز حیات پیامبر به این كار ادامه داد. پیامبر هم اصرار فراوان داشت تا علی ، آنچه را نازل می شود ، نوشته و ثبت نماید تا چیزی از قرآن و وحى آسمان از علی دور نماند.[۳۹]
در این باره از سلیم بن قیس نقل شده است که امام علی علیه السلام فرمود: «به خدا قسم آیه ای نازل نشد مگر آنكه پیامبر – صل الله علیه و آله – آن را بر من می خواند و تفسیر و تـأویل آن را به من می آموخت ". ابن كواء عرض كرد: " آن چه نازل می گردید و شما حضور نداشتی چكونه است ؟ علی – علیه السلام فرمود : "هنگامی كه به حضور پیامبر می رسیدم ، فرمود : یا علی در غیاب تو آیه هائی نازل می شد، آنگاه آنها را بر من می خواند و تأویل آنها را به من تألیم می فرمود.»[۴۰]
اولین كسی كه در مدینه عهده دار كتابت وحى گردید ، اُبی بن كعب انصاری بود . او قبلا در زمان جاهلیت نوشتن را می دانست. [۴۱]
زید بن ثابت در همسایگی پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) خانه داشت . او نوشتن می دانست. در ابتداى امر هرگاه پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) نیاز به نوشتن داشت و ابی بن كعب حاضر نبود ، به دنبال زید می فرستاد تا برای او كتابت كند.[۴۲]
چگونگی كتابت آیات قرآن
بنابر آنچه محققان علوم قرآنی گفتهاند كاتبان و نویسندگان وحی آیات هر سوره را كه با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود به ترتیب نزول آن، به دستور شخص پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) می نوشتند. آنان موظف به رعایت ترتیب نزول آیات بودند. در حقیقت تنظیم آیاتی كه نازل می گشت زیر نظر و با اشراف كامل پیامبر صورت گرفته و اجتهاد و نظر شخصی هیچ یك از نویسندگان نمی بایست در این امر دخالت داشته باشد. همین چینش و نظم آیات نازل شده در كنار یكدیگر بود كه سوره ای قرآن را تشكیل می داد و تحدی و مبارزه طلبی قرآن نیز به همین سوره ها صورت می گرفت. پیامبر و نویسندگانی كه كتابت قرآن را به عهده داشتند و آیات را پی در پی و به ترتیب نزول می نوشتند، هرگاه بسمله دیگری نازل می شد در می یافتند كه سوره قبل پایان یافت و سوره دیگری آغاز می گشته است.[۴۳]
ابن عباس میگوید: «پیامبر (صلیاللهوآلهوسلم) با نزول «بسم الله الرحمن الرحیم» می دانست كه سوره قبلی پایان یافته و سوره دیگری آغاز گشته است.»[۴۴]
و از ابن حصار نقل شده كه گفته است: ترتیب سوره ها و وضع هر آیه در موضع خود به وحى بوده، و این رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) بوده كه فرمود آیه فلان را در فلان موضع جای دهید.[۴۵]
نکته مهم دیگری که توجه به آن ضروری است، آن است که بر اساس مدارك تاریخی گاهی آیه یا آیاتی نازل می شد ولی پیامبر اکرم (صلیاللهوآلهوسلم) به نویسندگان وحی دستور داد كه آن آیه و یا آیات را در لا بلای سوره ای كه قبلا نازل شده و پایان یافته بود قرار دهند. اینگونه تنظیم آیات كه خارج از روال طبیعی نزول آیات بوده است نیازمند به تصریح و تعیین شخص رسول خدا (صلیاللهوآلهوسلم) بود.
ابن عباس می گوید: «زمانی بر پیامبر خدا (صلیاللهوآلهوسلم) می گذشت و سوره ای بر آو نازل می گشت . وقتی آیاتی بر آو نازل می شد بعضی از نویسندگان را احضار كرده، می فرمود: این آیات را در سوره ای كه فلان خصوصیات را دارد بگذارید.»[۴۶]
در نقل دیگر از ابن عباس آمده است كه آخرین آیه ای كه نازل می شد آیه «واتقوا یوما ترجعون فیه الى الله» بود جبرئل به پیامبر اعلام نمود كه آن را آیه ۲۸۱ از سوره بقره قرار دهد. [۴۷]
عثمان بن ابی عاص می گوید: در محضر پیامبر خدا (صلیاللهوآلهوسلم) نشسته بودیم كه جبرئل بر او نازل شد. پیامبر فرمود كه جبرئل مرا امر فرمود كه آیه «إن الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربى ...» را در این موضع از سوره نحل قرار دهم، میان آیات استشهاد و آیات عهد سوره نحل قرا داده شد.[۴۸]
نتیجه و جمع بندی:
نتایج بهدستآمده از این تحقیق عبارتاند از:
۱. از جمله مسائل مهم و بحثبرانگیز در میان مسائل مربوط به علوم قرآنی، مسئله جمعآوری قرآن و تاریخ آن است.
۲. روایات و دیدگاههای مختلفی در این باره وجود دارد که بر اساس برخی از آنها، قرآن در عصر حضور پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهوآلهوسلم) جمعآوری و تدوین شده است و بر اساس برخی دیگر از آنها، این کار پس از رحلت ایشان صورت گرفته است.
۳. به نظر میرسد این نظریه که قرآن در عصر حضور پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهوآلهوسلم) جمعآوری و تدوین شده است، از شواهد و قرائن بیشتری برخوردار است.
۴. این سخن که قرآن در عصر عثمان جمعآوری شده است، صحیح نیست، بلکه باید گفت عثمان مردم را بر قرائت واحدی ملزم ساخته و سایر قرآنها با دیگر قرائتها را سوزاند.
۵. پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهوآلهوسلم) کاتبانی مخصوص داشته که سرشناسترین آنها امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود.
۶. نگارش قرآن کریم به دستور خاص پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهوآلهوسلم) و بر اساس ترتیب نزول بوده است، مگر در جایی که ایشان خود دستور میدادند، آیهای خاص بین دیگر آیات در سورهای دیگر قرار گیرد.
پی نوشتها
[۱] حاكم نیشابوری، المستدرك على صحیحین، جزء ۷، ص ۲۶، ح ۲۸۵۴
[۲] البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری ، جزء ۱۳ ، ص ۱۲۰.
[۳] ابن ابی داود، المصاحف، ج ۱، ص ۳۴، السیوطی، عبد الرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن ج ۱، ص۱۷۱ و ۱۷۲.
[۴] البخاری، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری ، جزء ۱۶ ص ۴۶۷ و السیوطی ، عبد الرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن ، ج ۱، ص ۱۶۴، ح ۷۶۷.
[۵] همان ، ج ۱، ص ۳۸۲ ، ح ۷۵۴
[۶]. الزركشی ، بدر الدین محمد بن عبد الله، البرهان، ج۱، ص ۱۴۳.
[۷] البخاری، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری ، جزء ۱۶ ص ۴۶۸.
[۸] حاكم نیشابوری، المستدرك على صحیحین ، جزء ۷ ، ص ۲۷.
[۹]. معرفت، محمدهادی، علوم القرآن، ص ۱۰۷.
[۱۰] . همان، ص ۱۰۸.
[۱۱]. خوئی ، سید ابو القاسم ، بیان در علوم و مسائل كل قرآن ، مترجم : مجمد صادق نجمی و هاشم زاده هریسی ، ج ۱ ، ص ۴۰۷.
[۱۲]. معرفت ، محمد هادی ، علوم القرآن ، ص ۱۰۸.
[۱۳]. الزرقانی ، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان ، ج ۱ ص ۲۴۶
[۱۴]. السیوطی ، عبد الرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۰۲.
[۱۵]. الغرناطی الكلبی، محمد بن احمد بن محمد، تسهیل العلوم التنزیل ، ج ۱ ص ۴ . معرفت ، محمد هادی، علوم القرآن، ص ۱۰۸.
[۱۶]. القمی ، علی بن ابراهیم ، تفسیر القمی، ص ۱۱ و مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۸۹ ، ص ۴۹.
[۱۷]. السیوطی ، عبد الرحمان بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن ، ج ۱، ص ۲۰۲.
[۱۸]. میر محمدی ، سید ابو الفضل ، تاریخ و علوم قرآن ، ص ۱۲۳.
[۱۹]. الخوئی، سیدابو القاسم ، بیان در علوم و مسائل كلی قرآن .ج ۱، ص ۳۹۷.
.[۲۰] میر محمدی ، سید ابو الفضل ، تاریخ و علوم قرآن ، ص ۱۲۴.
.[۲۱] همان
[۲۲]. البخاری ، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری، باب القرآن من اصحاب النبی، ح ۵۰۰۳.
.[۲۳] خوئی، سید ابو القاسم ، بیان در علوم و مسائل كلی قرآن .ج ۱، ص ۴۰۳.
[۲۴]. المتقی الهندی، علی بن حسام الدین، كنز العمال ، ج ۲ ، ص ۶۷۷، ابن ابیداود، المصاحف، ج ۱ ، ص ۳۲ ، ح ۲۴ و خوئی، سید ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۵۹.
.[۲۵] همان .
.[۲۶] همان، ح ۷۵۹.
[۲۷]. همان ، ص ۴۰۶.
.[۲۸] میر محمدی زرندی ، سید ابو الفضل ، تاریخ و علوم قرآن ، ص ۱۲۸
[۲۹]. خویی، سید ابو القاسم، بیان در علوم و مسائل كلی قرآن .ج ۱، ص ۴۰۹.
[۳۰]. سیوطی، عبد الرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن ، ج ۱ ، ص ۱۶۶ ، ح ۷۷۵.
[۳۱]. همان، ح ۷۷۴.
[۳۲]. خویی، سید ابو القاسم ، بیان در علوم و مسائل كلی قرآن .ج ۱، ص ۴۰۹.
[۳۳]. حجتی، سید محمد باقر، تاریخ قرآن كریم ، ص ۲۲۴ به نقل از سفینه البحار ، ج ۱ ، ص ۵۲۶ ، ۵۲۷.
[۳۴]. همان ، ص ۲۲۲ به نقل از جامع علم القرآن.
[۳۵]. بلاذری ، فتوح البلدان ، جرء ۳ ، ص ۴۷۱.
[۳۶]. یعقوبی احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۱۳۶.
[۳۷]. مسعودی، علی بن الحسین بن علی، التنبیه و الاشراف ص ۱۰۵.
[۳۸]. معرفت، محمد هادی، علوم قرآن، ص ۳۴ و محمدی، محمدحسین، تاریخ قرآن، ص ۱۵۴.
.[۳۹] معرفت ، محمد هادی ، علوم قرآن ، ص ۳۳ و محمدی، محمدحسین، تاریخ قرآن، ص ۱۵۴.
[۴۰]. كتاب سلیم بن قیس الهلالی ، ص ۳۳۱؛ معرفت، محمد هادی، همان و میر محمدی زرندی ، ابو الفضل، تاریخ و علوم قرآن ص ۲۸.
[۴۱]. معرفت ، محمد هادی ، علوم قرآن ، ص ۳۴.
[۴۲]. همان.
[۴۳]. معرفت ، محمد هادی، علوم القرآن ص ۱۰۸.
[۴۴] .همان، ص۲۱۲.
[۴۵]. طباطبایی ، سیدمحمدحسین، المیزان مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی ، ج ۱۲ ص ۱۹۰ نقل از الاتقان، ج۱، ص ۷۲.
[۴۶] الزركشی، بدر الدین محمد بن عبد الله ، البرهان فی علوم القرآن ، ج ۱ ، ص ۲۴۱.
[۴۷] طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان ، ج ۲ ، ص ۱۸۹.
[۴۸] علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی ، ج ۱۲ ص ۱۹۰ و سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الاتقان، ج ۱، ص ۵۰.
نویسنده: صلحه سعید