آیات زیادی در قرآن کریم هست که بر اساس روایات پیامبر اعظم(ص) و اهل بیت(ع)، به ابعاد مختلف مهدویت اشاره دارند. این احادیث گاهی به تفسیر یا تأویل یا بطن یا مصادیق آیات اشاره دارند و از نظر موضوع نیز به موضوعهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تاریخی متعدد اشاره دارند.
بخش دوم و پایانی
د) تقسیمبندی آیات مهدویت
آیات مهدویت از منظرهای مختلف قابل تقسیمبندی است. میتوان آنها را از منظر روششناختی، موضوعی، تاریخی و ... دستهبندی کرد؛ اما توجه ما در این نوشتار «روششناسی فهم آیات با توجه به روایات تفسیری» است؛ یعنی به این آیات و روایات از دیدگاه روشها و قواعد تفسیری نظر میکنیم.
تقسیمهای مختلفی در مبحث مبانی، قواعد و روشهای فهم و تفسیر قرآن صورت گرفته است (ر.ک به: رضایی اصفهانی، ۱۳۸۵) که بر اساس آنها میتوان روایات تفسیری را دستهبندی کرد؛ از جمله اینکه یک دسته از روایات تفسیری، مصادیق آیه را بیان میکند و دسته دیگر تأویل و بطن و دسته سوم تفسیر آیه را روشن میسازد. این تقسیمبندیها در روایات تفسیری آیات مهدویت نیز جاری است.
۱. تفسیر آیات در مورد مهدویت
برخی احادیث تفسیری که ذیل آیات مهدویت نقل شده است، مفاهیم و مقاصد آیات را توضیح میدهد؛ یعنی به نوعی تفسیر اصطلاحی آیه را بیان میکند. در اینجا به برخی از مهمترین این آیات اشاره میشود:
یک. آیات اظهار (تسلط دین اسلام بر ادیان الهی)
منظور آن دسته از آیاتی است که تسلط نهایی دین اسلام بر ادیان الهی را نوید میدهند؛ ولی هنوز تحقق نیافته است و تنها تفسیر آن در مورد مهدویت صادق است. این آیات با تعابیر مشابه در چند سوره تکرار شده است. هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. (توبه / ۳۳؛ صف / ۹) او کسى است که فرستادهاش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه دین[ها] پیروز گرداند؛ و گرچه مشرکان ناخشنود باشند. هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَى باللَّهِ شَهیداً. (فتح / ۲۸) او کسى است که فرستادهاش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه دین[ها] پیروز گرداند؛ و گواهى خدا کافى است.
از امام صادق(ع) در مورد آیه ۳۳ توبه و ۹ صف نقل شده است که فرمود: اذا خرج القائم لم یبق مشرک بالله العظیم و لا کافر الاّ کره خروجه لو کان فی بطن صخرة لقالت الصخرة یا مؤمن فیّ مشرک فاکسرنی واقتله. (کوفی، ۱۴۱۰: ۱۸۴؛ عیاشی، بیتا: ۲ / ۸۷ ، ح ۵۲ هنگامی که امام زمان(عج) قیام کنند، هیچ مشرک به خدای بزرگ و کافری نمیماند؛ مگر آنکه از قیام امام زمان(عج) ناراحت است. و اگر بر فرض در دل سنگی مخفی شوند، آن سنگ ندا میدهد که ای مؤمنان مشرکی اینجاست، مرا بشکنید و او را بکشید.
در برخی احادیث از امام صادق(ع) حکایت شده است که در مورد آیه فرمود: والله ما نزل تأویلها بعد، قلت: جعلت فداک و متی ینزل تأویلها؟ قال: حین یقوم القائم إنشاءالله ... . (ابنحجام، ۱۴۲۰: ۳ / ۳۸۲، ح ۴۳۴) به خدا سوگند که تفسیر این آیه هنوز نیامده است. پرسیدم: فدایت شوم تفسیر آیه چه موقع تحقق مییابد. فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند انشاء الله... .
واژه «تأویل» در این روایت بهمعنای تحقق خارجی عینی است، پس مفاد آیات پیشین در مورد «پیروزی نهایی اسلام بر تمام ادیان از صدر اسلام تاکنون» تحقق نیافته است، پس مقصود آیه، زمان امام عصر(عج) است که دین اسلام به دست او بر همه ادیان پیروز میشود؛ بنابراین تفسیر آیه (نه تأویل اصطلاحی به معنای باطن یا معنای خلاف ظاهر آیه) و مقصود آیه، زمان امام عصر(عج) است. مشابه روایت فعلی از اهل سنت نیز حکایت شده است، از این رو برخی مفسران اهل سنت تحقق آیه را هنگام خروج مهدی دانستهاند.
دو. آیه رفع فتنه از جهان
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَتَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللّهَ بمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ. (انفال / ۳۹) و با آن (کافر)ان پیکار کنید، تا آشوبگرى باقى نماند، و دین یکسره از آنِ خدا باشد؛ و اگر آنان (به کفر) پایان دادند، پس در واقع خدا به آنچه انجام مىدهند، بیناست. از امام صادق(ع) در مورد این آیه پرسش شد، فرمود:
إنّه لم یجیء تأویل هذه الآیة ولو قد قام قائمنا بعده سیری من یدرکه ما یکون من تأویل هذه الآیة و لیبلغنّ دین محمد(ص) ما بلغ اللیل، حتى لایکون شرک على ظهر الأرض کما قال الله. (عیاشی، بیتا: ۲ / ۵۶، ح ۴۸؛ طبرسی، ۱۳۹۵: ۳ / ۵۴۳) در حقیقت تأویل این آیه هنوز نیامده است و اگر قائم ما قیام کند، بعد از آن است که هر کس او را درک کند، تأویل این آیه را میبیند و دین محمد(ص) به نهایت میرسد تا اینکه شرک بر روی زمین نخواهد بود؛ همانگونه که خدا فرموده است.
واژه «تأویل» در این روایت نیز به معنای تحقق عینی خارجی است (نه تأویل اصطلاحی به معنی باطن یا خلاف ظاهر آیه) و روشن است که از صدر اسلام تاکنون فتنهها کموبیش وجود داشته و دین اسلام بر جهان مسلط نشده است و این مطلب که تفسیر آیه است، در زمان امام عصر(عج) تحقق مییابد. آلوسی از مفسران بزرگ اهل سنت نیز ذیل آیه اشاره میکند که تأویل آیه هنوز محقق نشده است و تأویل آن هنگام ظهور مهدی خواهد آمد که بر روی زمین هیچ مشرکی نخواهد ماند. (آلوسی، ۱۴۰۵: ۹ / ۱۷۴)
سه. وعده حکومت بندگان صالح و مؤمنان نیکوکار بر زمین
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ. (انبیاء / ۱۰۵) و به یقین، در زَبُور بعد از آگاهکننده (تورات) نوشتیم که بندگان شایستهام، آن زمین را به ارث خواهند برد. از امام باقر(ع) حکایت شده است: الکتب کلّها ذکر، و أن الأرض یرثها عبادی الصالحون. قال: القائم(عج) و اصحابه. (طبرسی، ۱۳۹۵: ۴ / ۶۶؛ کاشانی، ۱۳۴۶: ۶ / ۱۲۵؛ صافی گلپایگانی، ۱۵۹:۱۳۷۷؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۹ / ۱۲۶) همه کتابهای آسمانی مصداق ذکرند و مقصود از این آیه، امام عصر(عج) و یاران حضرت است.
آلوسی بعد از ذکر اقوال در مورد آیه، به این نتیجه میرسد که وراثت زمین و لوازم آن برای صالحان، در مورد مؤمنان و در عصر حضرت مهدی و نزول حضرت عیسی است. (آلوسی، ۱۴۰۵: ۱۷ / ۹۵) البته این وعده الهی در زبور داود در کتاب مقدس فعلی نیز آمده است: زیرا که شریران منقطع میشوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. (کتاب مقدس، عهد عتیق، زبور داود، مزمور ۳۷، جمله ۹ و ۱۰) صالحان وارث زمین خواهند بود ... . (همان: جمله ۲۹)
در قرآن کریم آمده است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لاَ یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً. (نور / ۵۵) خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و [کارهاى] شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد؛ همانگونه که کسانى را که پیش از آنان بودند، جانشین کرد و مسلّماً، دینشان را که براى آنان پسندیده است، به نفعشان مستقر خواهد کرد؛ و البته بعد از ترسشان، (وضعیت) آنان را به آرامش مبدّل مىکند؛ در حالى که مرا مىپرستند [و] هیچچیز را شریک من نخواهند ساخت.
از امام صادق(ع) حکایت شده است که در مورد آیه فرمود: «نزلت فی القائم و اصحابه». (مفید، ۱۴۱۳: ۲۴۷؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۵۱ / ۵۸) این آیه در مورد امام عصر(عج) و یاران او آمده است؛ البته مقصود از نزول در اینگونه احادیث، همان تفسیر است؛ نه شأن نزول اصطلاحی آیه. از اهل سنت، ابنکثیر در ذیل آیه با ذکر روایتی که تعداد سرپرستان امت را دوازده نفر معرفی میکند، مهدی موعود را یکی از این خلفای عادل معرفی میکند که جهان را از عدل پر خواهد کرد. (ابنکثیر، ۲۰۰۰: ۲ / ۶۱۵)
روشن است که این وعده الهی که در کتابهای آسمانی پیشین و قرآن آمده است و نیز وعده الهی در مورد جانشینی مؤمنان نیکوکار بر همه زمین و حصول امنیت کامل، هنوز تحقق نیافته است و بر اساس روایات تنها در زمان امام عصر(عج) تحقق مییابد.
چهار. قیام امام مهدی(عج) از نشانههای رستاخیز
فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَ نَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِکْرَاهُمْ. (محمد / ۱۸) و آیا انتظارى جز (آمدن) ساعت (رستاخیز) دارند که ناگهان به سراغشان مىآید؟ پس به یقین، نشانههاى آن آمده است؛ هنگامى که (قیامت) به سراغ آنان مىآید، پس کجا یادآورىشان براى آنان (سود) دارد؟ از پیامبر(ص) حکایت شده است: اگر از دنیا یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن روز را طولانی میکند تا مردی از اهل بیت مرا برانگیزد تا زمین را از عدل و داد پر کند؛ همانگونه که از ظلم و جور پر شده بود. (حویزی، ۱۳۸۳: ۳ / ۴۶۶)
مشابه این حدیث از امام علی(ع) حکایت شده است. (صافی گلپایگانی، ۱۳۷۷: ۲۲۳) این آیه در مورد نشانههای رستاخیز است. مفسران شیعه و اهل سنت در تفسیر «اشراط الساعة» نشانههای متعددی را ذکر کردهاند، از جمله «بعثت پیامبر اسلام(ص)، شق القمر، دخان و ...» (ر.ک به: سیوطی، ۱۴۰۳: ۷ / ۴۸۹ ـ ۴۶۷؛ ابنجوزی، ۱۳۸۰: ۷ / ۱۹۰؛ صادقی تهرانی، ۱۴۰۸: ۲۶ / ۱۰۹ و ۱۱۰؛ مکارم شیرازی، ۱۳۶۴: ۲۱ / ۴۴۹)؛ ولی برخی مفسران شیعه و اهل سنت ظهور حضرت مهدی(عج) را یکی از نشانههای رستاخیز شمردهاند (صادقی تهرانی، ۱۴۰۸: ۲۶ / ۱۱۰؛ مکارم شیرازی، ۱۳۶۴: ۲۱ / ۴۴۹) و روایات مهدویت را ذیل آیه فوق آوردهاند. (سیوطی، ۱۴۰۳: ۷ / ۴۸۲، حدود بیست روایت)
از جمله روایاتی که اهل سنت ذکر کردهاند، احادیثی است که مضمون آن شبیه روایت فوق از پیامبر(ص) است:عن ابن مسعود، قال: قال رسول الله(ص): لاتذهب الدنیا أو لاتنقضی الدنیا حتى یملک العرب رجل من اهل بیت یواطئى إسمه إسمی. (ابنحنبل، ۱۴۱۵: ۱ / ۳۷۶؛ ترمذی، ۱۴۲۱: ۴ / ح۲۲۳؛ حاکم نیشابوری، ۱۴۱۱: ۴ / ۴۴۲) اینگونه احادیث نشانههای رستاخیز را توضیح میدهند و نوعی تفسیر آیه بهشمار میآیند.
۲. تطبیق آیات بر مهدویت
در بسیاری از احادیثی که ذیل آیات مهدویت آمدهاند، آیهها بر مصداق یا مصداق اکمل در مسائل مهدویت تطبیق شدهاند که در اینجا به برخی موارد اشاره میشود:
یک. روز قیام امام عصر(عج) از مصادیق غیب و ایام الله
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بالْغَیْبِ. (بقره / ۳) (همان) کسانى که به غیب ایمان مىآورند. ذَکِّرْهُم بأَیَّام ِ اللَّهِ. (ابراهیم / ۵) روزهاى خدا را به آنان یادآورى نما.
عن امیرالمؤمنین(ع): الغیب یوم الرجعة و یوم القیامة و یوم القائم و هی ایام آل محمد(ص) و الیها اشارة بقوله: «ذکّرهم بایام الله». (صدوق، ۱۳۹۵: ۲ / ۳۴۰؛ حافظ برسی، ۱۲۵۵: ۲۵۳) از امام علی(ع) نقل شده است: غیب همان روز رجعت و قیامت و روز امام عصر(عج) است و آنها روزهای آل محمد است که در آیه «یادآوری روزهای خدا» به آنها اشاره شده است.
واژه «غیب» به معنای چیزی است که از حس پوشیده و پنهان است؛ ولی در این روایت به مصادیق آن اشاره شده است که روز رجعت، قیامت و ظهور امام عصر(عج) است؛ البته غیب در تفاسیر قرآن بر مصادیق دیگر مثل «خدا»، «وحی» و «بهشت و جهنّم» نیز تطبیق شده است. (طبرسی، ۱۳۹۵: ۱ / ۱۲۱؛ حویزی، ۱۳۸۳: ۱ / ۳۱؛ مکارم شیرازی، ۱۳۶۴: ۷ / ۷۲؛ طبری، ۱۳۹۳: ۱ / ۱۶۳) فخر رازی به شیعه اشکال میکند که آنان میگویند مقصود آیه امام مهدی(عج) است؛ ولی تخصیص مطلق دلیل، باطل است (رازی، ۱۴۱۱: ۲ / ۲۸) ولی فخر توجه نکرده است که این روایات از باب تعیین مصداق است، نه تخصیص.
دو. جاری بودن پرستش خدای ابراهیم(ع) در مورد امام عصر(عج)
أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِى قَالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَإِلهَ آبائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ. (بقره / ۱۳۳)آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، (شما) شاهد بودید؟! وقتى که به پسرانش گفت: «پس از من چه چیز را مىپرستید؟» گفتند: معبود تو و معبود نیاکانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، معبود یگانه را مىپرستیم، و ما تنها تسلیم او هستیم.
در حدیثی نقل شده است که از امام باقر(ع) از تفسیر آیه پرسیدند، حضرت فرمود: «جرت فی القائم؛ این آیه در مورد قائم جاری است». (عیاشی، بیتا: ۱ / ۶۱ ؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۲: ۱ / ۱۹۲؛ طباطبایی، ۱۳۹۳: ۱ / ۳۰۹)
این حدیث به صورت روشن به قاعده جری و تطبیق اشاره دارد؛ یعنی همانگونه که فرزندان حضرت یعقوب(ع) موحد بودند و خدای ابراهیم(ع)، اسماعیل و اسحاق را میپرستیدند و به فرزندان خود سفارش میکردند و از آنان پرسش میکردند (و تعهد میگرفتند)، امام عصر(عج) نیز همینگونه رفتار میکند، یا اینکه یکی از مصادیق تسلیمشدگان در برابر خدای متعال (مسلمون) امام عصر(عج) است.
سه. امام عصر(عج)، بقیةالله
بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِن کُنتُم مُؤْمِنینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بحَفِیظٍ. (هود / ۸۶)ذخیره الهى براى شما بهتر است؛ اگر مؤمن باشید؛ و من بر شما نگهبان نیستم. در حدیثی از امام باقر(ع) حکایت شده است که امام عصر(عج) هنگام ظهور به کعبه تکیه میدهد و سیصد و سیزده یار او گرد میآیند و اولین جملهای که میفرماید، این است:
بقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین، ثم یقول: انا بقیة الله فی أرضه و خلیفته و حجته علیکم فلا یُسلّم علیه مسلم الاّ قال: السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه ... . (صدوق، ۳۳۰:۱۳۹۵؛ اربلی، ۱۳۸۱: ۳ / ۳۲۴)«ذخیره الهی برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید»، من ذخیره الهی در زمین و جانشین الهی و حجّت او بر شما هستم، پس هیچ کس بر او سلام نمیکند؛ مگر اینکه میگوید: سلام بر تو ای ذخیره الهی در زمین.
روشن است که اصل این آیه کلام حضرت شعیب(ع) است (هود / ۸۷ ـ ۸۴) ولی حضرت شعیب(ع) یک قاعده کلی را بیان میکند که «ذخیره الهی (مثل پیامبران الهی) برای شما بهتر است؛ اگر مؤمن باشید»؛ ولی طبق این حدیث، امام باقر(ع) مفهوم کلی آیه را بر مصداق خاص یا مصداق کامل آن (امام عصر(عج)) تطبیق کرد.
چهار. مضطرّ بودن امام عصر(عج)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ. (نمل / ۶۲)بلکه آیا (معبودان شما بهترند یا) کسى که درمانده را، به هنگامى که او را مىخواند، اجابت مىکند و (گرفتارى) بد را برطرف مىسازد و شما را جانشینان (خود یا گذشتگان در) زمین قرار مىدهد؟! آیا معبودى با خداست؟! چه اندک متذکّر مىشوید. عن الصادق(ع): نزلت فی القائم من آل محمد(ص)، هو والله المضطرّ اذا صلى فی المقام رکعتین ودعا الله فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفة فی الأرض. (فیض کاشانی، ۱۴۰۲: ۴ / ۷۱؛ بحرانی، ۱۳۳۴: ۳ / ۲۰۸؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۵۱ / ۴۸)
در احادیث متعددی از امام باقر (مجلسی، ۱۳۸۵: ۵۱ / ۵۹) و امام صادق‘ حکایت شده است که این آیه در مورد قائم آل محمد(ص) است: هنگامی که ظهور میکند و نزد مقام (نزدیک کعبه) دو رکعت نماز میگذارد و دعا و تضرّع میکند و خدا دعای او میپذیرد و مشکل برطرف میگردد و ایشان (ظهور میکند و) خلیفه الهی در زمین میشود (فیض، ۱۴۰۲: ۴ / ۷۱؛ بحرانی، ۱۳۳۴: ۳ / ۲۰۸؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۵۱ / ۴۸)واژه نزول در این احادیث به معنای تعیین مصداق است؛ نه شأن نزول اصطلاحی؛ یعنی مفهوم مضطرّ شامل هر شخصی میشود که در اثر مشکلها دچار اضطرار شود و امام عصر(عج)یکی از مصادیق کامل مضطر در زمان غیبت است.
آیات و روایات متعدد دیگری نیز در این باره وجود دارد از جمله: ۱. ذیل آیه «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بأَنَّهُمْ ظُلِمُوا؛ (حج / ۳۹) به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده است، رخصت (جهاد) داده شد، به خاطر اینکه آنان مورد ستم واقع شدهاند» که به مظلومان اجازه جنگ میدهد، این آیه در حدیثی از امام باقر(ع) بر امام عصر(عج) و یاران او تطبیق شده است. (مجلسی، ۱۳۸۵: ۲۴ / ۲۲۷)
۲. امام باقر(ع) ذیل آیه ۲۰۰ آلعمران، تعبیر «رابطوا» را بر ارتباط با امام منتظر تطبیق کرد. (مفید، ۱۴۱۳: ۲۷؛ بحرانی، ۱۳۳۴: ۱ / ۳۳۴)
۳. ذیل آیه «فَسَوْفَ یَأْتی اللّهُ بقَوْم ٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ؛ (مائده / ۵۴) و خدا در آینده گروهى را مىآورد که آنان را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند» امام علی(ع) آیه را بر مهدی(عج) تطبیق کرد. (قندوزی، ۱۳۰۸: ۳ / ۳۳۷) ۴. ذیل آیه «فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ؛ (طه / ۱۳۵) پس انتظار بکشید که بزودى خواهید دانست چه کسى اهل راه درست است» امام کاظم(ع) «صراط سویّ» را بر امام عصر(عج) تطبیق کرد. (بحرانی، ۱۳۳۴: ۳ / ۵۰؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۲۴ / ۱۵۰)
۵. ذیل آیه «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ (قصص / ۵۰) و مىخواهیم بر کسانى که در زمین مستضعف شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان (زمین) گردانیم، و آنان را وارثان (آن) قرار دهیم» در احادیث متعددی از امام باقر و امام صادق(ع) حکایت شده است که ائمه معصومین(ع) «مستضعفون»اند و آیه، مربوط به صاحب الامر است که در آخر الزمان ظاهر و بر جباران پیروز میشود و جهان را از عدل و داد پر میکند. (بحرانی، ۱۳۳۴: ۳ / ۲۲۰؛ طوسی، بیتا: ۱۸۴)
روشن است که اینگونه احادیث مصداق این آیه را بر میشمارد و از باب جری و تطبیق است وگرنه اصل آیه در مورد پیروزی بنیاسرائیل بر فرعونیان است؛ اما واژه «نرید» که به صورت مضارع آمده است و اراده مستمر الهی را بیان میکند، بیان نوعی سنت الهی است که در طول تاریخ جاری بوده است و در هر عصری مصداق جدیدی دارد و قیام امام عصر(عج) از مصادیق کامل آیه است.
۳. تأویل و بطن آیات در مورد مهدویت
برخی روایات تفسیری که ذیل آیات مهدویت نقل شده است، به تأویل آیات اشاره میکند؛ البته تأویل به معنای اعم که شامل بطن و معنای خلاف ظاهر آیه نیز میشود. در اینجا به چند مورد مهم اشاره میشود.
یک. تأویل حروف مقطعه در مورد مهدویت
حم * عسق. (شوری / ۱ و ۲) روایات متعددی در منابع شیعه و سنی در مورد دو آیه فوق نقل شده و تأویل این آیات را مربوط به حضرت مهدی(عج) دانستهاند. (مجلسی، ۱۳۸۵: ۶۰ / ۱۱۹ و ۹۲ / ۳۷۶؛ ثعلبی، بیتا: ۸ / ۳۰۳) از امام باقر(ع) نقل شده است که آیه اشاره به سالهای امام عصر(عج) یا حوادث زمان حضرت و هنگام خروج ایشان در مکه است. (قمی، ۱۴۰۴: ۲ / ۲۶۷؛ حسینی استرآبادی، ۱۴۰۹: ۲ / ۵۴۲؛ بحرانی: ۱۳۳۴: ۴ / ۱۱۵)
در مورد تفسیر حروف مقطعه، دیدگاههای مختلفی بین مفسران قرآن وجود دارد و روایات متعددی نیز نقل شده است، از جمله اینکه این حروف رمزی بین خدا و پیامبر(ص) است، یا اینکه مربوط به تحدّی قرآن است که قرآن به وسیله همین حروف الفبای معمولی ساخته شده؛ ولی معجزه است و ... (طباطبایی، ۱۳۹۳: ج ۱؛ مکارم شیرازی، ۱۳۶۴: ج ۱؛ رضایی اصفهانی، ۱۳۸۷: ج ۱، ذیل آیه اول سوره بقره)
دو. باطن حق و باطل
در برخی احادیث تفسیری آیات مهدویت، به صورت صریح از باطن آیات سخن گفته شده است، از جمله در مورد آیات زیر که ظاهر آن در مورد جنگ بدر است که به مسلمانان وعده داده شد که یا بر لشکر مشرکان مکه پیروز میشوند یا بر کاروان تجارتی آنها غلبه میکنند. وَإِذْ یَعِدُ کُمُ اللّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَ نَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْ کَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الْحَقَّ بکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابرَ الْکَافِرِینَ * لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ. (انفال / ۷ و ۸) و (بهیاد آورید)
هنگامى که خدا به شما، یکى از دو گروه [کاروان تجارى قریش، یا لشکر آنان] را وعده داد که آن براى شما باشد؛ و آرزو مىکردید که [گروه] غیرمسلّح براى شما باشد؛ و[لى] خدا مىخواهد حق را با کلماتش (وعدههایش) تثبیت کند و دنباله کافران را قطع سازد، تا حق را تثبیت کند و باطل را نابود گرداند؛ و گرچه خلافکاران ناخشنود باشند.
در احادیث از امام صادق(ع) در مورد تفسیر این آیه پرسش شد، فرمود: تفسیرها فی الباطن یرید الله فإنه شیئی یریده ولم یفعله بعد، و أما قوله: «یحقّ الحق بکلماته» فإنه یعنی یحق حق آل محمد وأما قوله: «بکلماته» قال: کلماته فی الباطن علی(ع) هو کلمة الله فی الباطن وأما قوله: «و یقطع دابر الکافرین» فهم بنوأمیه هم الکافرون یقطع الله دابرهم وأما قوله: «لیحق الحق» فإنه یعنی لیحق حق آل محمد حین یقول القائم و أما قوله: «ویبطل الباطل» یعنی القائم، فإذا قام یبطل باطل بنیأمیة وذلک قوله: «لیحق الحق و یبطل الباطل و لو کره المجرمون». (عیاشی، بیتا: ۲ / ۵۰؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۲۴ / ۱۷۸)
تفسیر این آیه را خدا در باطن اراده کرده است که آن چیزی است که اراده شده، ولی هنوز انجام نداده است. پس مقصود از «تحقق حق با کلمات الهی»، یعنی حق آل محمد. و اما مقصود از «کلمات» کلمات الهی در باطن است. علی کلمة الله در باطن است و اما مقصود از «قطع دنباله کافران»، بنیامیه است که کافرند و خدا دنباله آنان را قطع میکند. و اما مقصود از «تحقق حق»؛ یعنی حق آل محمد هنگام قیام قائم(عج) تحقق مییابد، اما مقصود از «ابطال باطل»؛ یعنی هنگامی که قائم قیام میکند، باطل بنیامیه را باطل میسازد و این مقصود خدا در آیه «لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» است.
سه. باطن آیات پیروزی روم و ایران
الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبهمْ سَیَغْلِبُونَ * فِی بضْع ِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ. (روم / ۵ ـ ۱)الف، لام، میم. (سپاه) روم در نزدیکترین سرزمین شکست خورد؛ و[لى] آنان بعد از شکستشان در [ظرف] چند سال بهزودى پیروز خواهند شد، کار[ها] قبل از (آن شکست) و بعد از (این پیروزى)، فقط از آنِ خداست؛ و در آن روز، مؤمنان از یارى الهى (و پیروزى دیگرى) شاد مىشوند. (خدا) هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، یارى مىرساند؛ و او شکستناپذیر [و] مهرورز است.
در برخی احادیث حکایت شده است که امام صادق(ع) در مورد ذیل آیه «و یؤمئذ یفرح المؤمنون»، فرمود: «عند قیام قائم». (حسینی استرآبادی، ۱۴۰۹: ۱ / ۴۳۴؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۳۱ / ۵۱۶). ایشان در جای دیگری فرمودند: «فی قبورهم بقیام القائم». (طبری، ۱۳۸۳: ۲۴۸؛ بحرانی، ۱۳۳۴: ۳ / ۲۵۸)
چهار. رجعت باطن آیه
إنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَبِّی أَعْلَمُ مَن جَاءَ بالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِی ضَلاَلٍ مُبینٍ. (قصص / ۸۵)قطعاً، کسى که قرآن را بر تو واجب کرد، تو را به سوى بازگشتگاه (مکه) بازمىگرداند. بگو: پروردگار من داناتر است به کسى که هدایت آورده و به کسى که وى در گمراهى آشکار است.
در روایتی از امام باقر(ع) حکایت شده است که فرمود: خدا رحمت کند جابر را که علم او به جایی رسیده بود که تأویل این آیه را میدانست که رجعت است. (مجلسی، ۱۳۸۵: ۲۲ / ۹۹؛ بحرانی، ۱۳۳۴: ۳ / ۲۳۹) در اینگونه روایات، مقصود از باطن، میتواند همان معنایی باشد که علامه محمدهادی معرفت در معنای بطن فرمود که با انجام چهار مرحله (بهدست آوردن هدف آیه، الغای خصوصیت از آیه، استنباط قاعده کلی از آیه و تطبیق آیه بر مصادیق جدید در هر عصر) صورت میگیرد. (معرفت، ۱۳۸۳: ۱ / ۲۹)
مثلاً در روایت دوم از شأن نزول آیه که مسئله جنگ بدر است، الغای خصوصیت شده و یک قاعده کلی به دست آمده مبنی بر اینکه، اراده الهی بر تحقق حق با کلمات الهی و قطع دنباله کافران است. آنگاه این مطلب بر مصداق کامل آن در زمان امام عصر(عج) تطبیق شده است. تعبیر «یرید» که مضارع است و دلالت بر استمرار اراده خدا به صورت سنت الهی دارد، میتواند قرینه این تفسیر باطنی آیه باشد.
در روایت سوم هم که در مورد جنگ ایران و روم است، الغای خصوصیت شده و با اخد قاعده کلی برای خوشحالی مؤمنان بعد از پیروزی، بر خوشحالی مؤمنان هنگام قیام امام عصر(عج) و پیروزی یاران او تطبیق شده است. در مورد روایت چهارم نیز که بعد از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، بازگشت دوباره ایشان را به مکه وعده میدهد، الغای خصوصیت شده و با اخذ قاعده کلی، بر بازگشت مؤمنان در رجعت تطبیق شده است.
۴. آیات مرتبط با مهدویت
مقصود آیاتی است که در احادیث با مسائل و موضوعات مهدویت بهگونهای مرتبط شده است؛ اما از نوع تفسیر، تطبیق و تأویل نیست. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
یک. تشبیه جریان مهدوی
برخی از احادیثی که ذیل آیات مرتبط با مهدویت مطرح کردهاند، نوعی تشبیه و مثال را بیان میکند. برای نمونه در خصوص آیه ۲۴۹ از سوره بقره از امام صادق(ع) حکایت شده است:إنّ اصحاب طالوت إبتلوا بالنهر الذی قال الله تعالی «مُبْتَلِیکُم بنَهَرٍ» و إنّ اصحاب القائم یبتلون بمثل ذلک. (مفید، ۱۴۱۳: ۳۳۰؛ مجلسی، ۱۳۸۵: ۵۲ / ۳۳۲)یاران طالوت با (آب خوردن از) نهر آب امتحان شدند؛ همانگونه که خدا فرمود «شما را نهری آزمایش میکنیم» و یاران قائم نیز به مانند آن آزمایش میشوند.
و در مورد آیه «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ؛ (اعراف / ۸۷) درباره ساعت [قیامت] از تو مىپرسند»، در روایتی از پیامبر اکرم(ص) حکایت شده است که مثال او (مهدی) مثل ساعت (رستاخیز) است که ناگهان میرسد. (خزار قمی، ۱۴۰۱: ۲۴۸)
دو. قرآن قرائت قرآن
در برخی احادیث ذیل آیات مهدویت، آثار قرائت قرآن بیان شده است؛ مثلاً از امام صادق(ع) حکایت شده است که هر کس سوره بنیاسرائیل (اسراء) را در هر شب جمعه قرائت کند، نمیمیرد تا اینکه قائم را درک کند و از اصحاب حضرت خواهد بود. (عیاشی، بیتا: ۲ / ۲۷۶)
در برخی دیگر از احادیث، آیاتی که امام عصر(عج) قرائت میکنند، بیان شده است، از جمله ذیل آیه «فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ؛ (شعراء / ۲۱) و هنگامى که از شما ترسیدم، از بین شما فرار کردم»، از امام صادق(ع) حکایت شده است که هنگامی که قائم(عج) قیام میکند، این آیه را تلاوت میکند. (مفید، ۱۴۱۳: ۱۷۹) اینگونه احادیث هر چند با موضوع کلی مهدویت و امام عصر(عج) مرتبطاند؛ اما تفسیر، تطبیق یا تأویل آیات به شمار نمیآیند؛ ولی در کتابهایی که آیات تفسیری مهدویت را ذکر کردهاند، آمدهاند. (الهیئة العلمیة...، ۱۴۲۸: ۷ / ۶۸ ، ۳۱۵ و ۴۳۲)
نتیجه
آیات زیادی در قرآن کریم هست که بر اساس روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، به ابعاد مختلف مهدویت اشاره دارند. این احادیث گاهی به تفسیر یا تأویل یا بطن یا مصادیق آیات اشاره دارند و از نظر موضوع نیز به موضوعهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تاریخی متعدد اشاره دارند.
منابع و مآخذ
۱. آلوسی، ابوالفضل شهابالدین سید محمود، ۱۴۰۵ ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ ۴.
۲. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، ۱۳۷۹ ق، المناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه.
۳. ابنجوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، ۱۳۸۰، تفسیر زادالمسیر فی علم تفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی.
۴. ابنحجام، محمد بن عباس، ۱۴۲۰ ق، تأویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله صلیالله علیهم، قم، دفتر نشر الهادی.
۵. ابنحنبل، احمد، ۱۴۱۵، مسند احمد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة.
۶. ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، ۲۰۰۰ م، تفسیر ابنکثیر، بیروت، موسسة الرسالة.
۷. اربلی، علی بن عیسی، ۱۳۸۱ ق، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، تبریز، مکتبة بنیهاشمی.
۸. بابایی، علیاکبر و دیگران، ۱۳۸۵، روششناسی تفسیر قرآن، تهران، سمت.
۹. البحرانی، سید هاشم الحسینی، ۱۳۳۴، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب العلمیة.
۱۰. ترمذی، محمد بن عیسی، ۱۴۲۱ ق، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
۱۱. ثعلبی نیشابوری، ابوسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم، بیتا، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر ثعلبی)، [نسخه خطی]، قرن پنجم.
۱۲. ۱۴۲۲ ق، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۳. حافظ برسی، رجب بن محمد، ۱۲۵۵ ق، مشارق الانوار الیقین، [نسخه خطی].
۱۴. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، ۱۴۱۱ ق، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۱۵. حسینی استرآبادی، سیدشرفالدین علی، ۱۴۰۹ ق، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، قم، مؤسسة نشر الاسلام، وابسته به جامعه مدرسین قم.
۱۶. حویزی عروسی، عبدعلی بن جمعه، ۱۳۸۳ ق، نورالثقلین، قم، المطبعة العلمیة، الطبعة الثانیة.
۱۷. خزار قمی، علی بن محمد، ۱۴۰۱ ق، کفایة الأثر، قم، بیدار.
۱۸. ذهبی، محمدحسین، بیتا، التفسیر و المفسرون، بیروت، دارالارقم.
۱۹. .رازی، فخرالدین، ۱۴۱۱ ق / ۱۹۹۰ م، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۲۰. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، ۱۳۳۲، مفردات الفاظ القرآن، تهران، المکتبة الرضویة.
۲۱. رضایی اصفهانی، محمدعلی، ، ۱۳۸۳، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، تهران، اسوه، چ ۲.
۲۲. ۱۳۸۵، منطق تفسیر قرآن (۲): روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، قم، نشر جامعة المصطفی(ص) العالمیة.
۲۳. ۱۳۸۷، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن.
۲۴. سیوطی، جلالالدین، ۱۴۰۷ ق، الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۲۵. شاکر، محمدکاظم، ۱۳۸۲، مبانی و روشهای تفسیری، قم، جامعة المصطفی العالمیة.
۲۶. صادقی تهرانی، محمد، ۱۴۰۸ ق، الفرقان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فرهنگ اسلامی، الطبعة الثالثة.
۲۷. صادقی، مصطفی ، ۱۴۰۳ ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر.
۲۸. ۱۳۸۲، «الفتن ابنحماد، قدیمیترین کتاب در مهدویت«، آینهپژوهش، ش ۸۴ .
۲۹. صافی گلپایگانی، لطفالله، ۱۳۷۷ / ۱۴۱۹ ق، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر(عج)، قم، مؤسسة السیدة المعصومة÷.
۳۰. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی ، ۱۳۹۵ ق، کمالالدین و تمامالنعمة، قم، دارالکتب الاسلامیة، چ ۲.
۳۱. ۱۴۱۶ ق، الخصال، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة.
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ۱۳۹۳ ق، المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.
۳۳. طبرسی، امین الاسلام ابوعلی الفضل بن الحسن، ۱۳۹۵ ق، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، المکتبة الاسلامیه، الطبعة الخامسة.
۳۴. طبری آملی مازندرانی ، ۱۳۹۳ ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة.
۳۵. ۱۳۸۳ (افست حیدریه نجف)، دلائل الامامة، قم، دارالذخائر للمطبوعات.
۳۶. طوسی، محمد بن حسن، بیتا، الغیبه، بیجا، بینا.
۳۷. عیاشی، محمد بن مسعود بن عیاشی السلمی، بیتا، کتاب التفسیر، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.
۳۸. فیض کاشانی، محمدمحسن، ۱۴۰۲ ق، تفسیر صافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، الطبعة الثانیة.
۳۹. ۱۳۶۵، وافی، اصفهان، مکتب الامام امیرالمؤمنین علی(ع) العامة.
۴۰. قرطبی، ۱۴۰۵ ق، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الثانیة.
۴۱. قمی، علی بن ابراهیم، ۱۴۰۴ ق، تفسیر علی بن ابراهیم القمی، قم، مؤسسة دارالکتاب، چ ۳.
۴۲. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم حسینی بلخی، ۱۳۰۸ ق، ینابیع المودة، [چاپ سنگی]، طهران، بینا.
۴۳. کاشانی، ملا فتحالله، ۱۳۴۶، تفسیر منهج الصادقین، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
۴۴. کتاب مقدس، (شامل تورات و انجیل و کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان)، تهران، انجمن کتاب مقدس ایران.
۴۵. کوفی، فرات بن ابراهیم، ۱۴۱۰ ق، تفسیر فرات الکوفی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت ارشاد اسلامی.
۴۶. مجلسی، علامه محمدتقی، ۱۳۸۵، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة.
۴۷. معرفت، محمدهادی ، ۱۳۷۹، التفسیر و المفسرون، قم، مؤسسة التمهید.
۴۸. ۱۳۸۳، التفسیر الاثری الجامع، قم، مؤسسة التمهید.
۴۹. ۱۴۱۷ ق، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
۵۰. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ۱۴۱۳ ق، الغیبة (اربع رسلات فی الغیبة)، قم، کنگره جهانی هزاره مفید قم، چ ۲.
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، ۱۳۶۴، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
۵۲. میبدی، احمد بن محمد، ۱۳۷۶، کشفالاسرار و عدةالابرار (تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، تهران، امیرکبیر.
۵۳. الهیئة العلمیة فی مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۲۸ ق، معجم احادیث الامام المهدی(عج)، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه مسجد جمکران.
محمدعلی رضایی اصفهانی/ دانشیار گروه قرآن و حدیث جامعة المصطفی العالمیه
منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره۴