بررسی تجرد روح از دیدگاه قرآن
دانشمندان برای تجرد روح از نظر قرآن، به آیات متعددی استدلال کرده اند و روشنترین آیه ای که بر تجرد روح از ماده گواهی می دهد آیه زیر است.
«و قالوا إذا ضـللنا فی الأرض أئنا لفی خلق جدید بل هم بلقاء ربهم کافرون»(سوره سجده/ آیه ۱۰)، «گفتند: آیا وقتی در زمین گم شدیم (اجزای بدن ما به صورت خاک در اطراف زمین پراکنده شد) باز در آفرینش جدیدی خواهیم بود، بلکه آنان به ملاقات پروردگار خود منکرند.».
«قل یتوفا ملک الموت الذی وکل بکم ثم إلی ربکم ترجعون» ادامه مطلب
دورنمائى از مسائل نفس و روح در قرآن
در قرآن متجاوز از سيصد آيه است كه كلمه نفس و روح در آنها ذكر شده است و از همه آيات تنها يك معنا و آن نفس ناطقه و روح انسانى استفاده نمىشود، بلكه در معانى متعددى بكار رفته، گاهى به معناى ناطقه (چنانكه در آيه ۹۳ سوره انعام وادامه مطلب و به معناى تاكيدى چنانكه در آيه ۱۲ سوره انعام و سوره آل عمران آيه ۲۸ و ادامه مطلب) . گاهى به معناى شخص انسانى مركب از جسم و روح (چنانكه در آيه ۱۸۹ سوره اعراف و آيه ۳۲ سوره مائده) و غير اينها از معانى كه سابقا به برخى از آنها اشاره شد.
ادامه مطلب
بررسی و تبیین مفهوم «انسان متعالی» از منظر قرآن کریم
چکیده
انسان به عنوان اصلیترین موجود در جهان آفرینش و به سبب دارا بودن ویژگیهای خاصّ خود، همواره به نوعی محور توجّه اندیشمندان مختلف بود و هر گروه با توجّه به بینشهای خاصّ خود، شناخت انسان را مورد بحث و بررسی قرار داده است.جامعترین و در عین حال، مطمئنترین راه شناخت انسان، رجوع به خالق او و بهرهگیری از منابع الهی در این زمینه است. این مقاله با استفاده از این منابع و با روشی تحلیلی ـ توصیفی به بررسی ویژگیهای انسان و آفرینش او ادامه مطلب
خصوصیات انسان از دیدگاه قرآن
انسان در جهان بینی اسلامی داستانی شگفت دارد. انسانِ اسلام تنها یك حیوان مستقیم القامه كه ناخنی پهن دارد و با دو پا راه میرود و سخن میگوید نیست؛ این موجود از نظر قرآن ژرفتر و مرموزتر از این است كه بتوان آن را با این چند كلمه تعریف كرد.
قرآن، انسان را مدحها و ستایشها كرده و هم مذمتها و نكوهشها نموده است. عالیترین مدحها و بزرگترین مذمّتهای قرآن دربارهی انسان است؛ او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و ادامه مطلب
اصالت روح و فرعیت بدن
حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد، نه بدن او، انسانیت انسان را جان او تأمین می کند نه جسم او، و نه مجموع جسم و جان. اگر جسم نقشی در انسانیت انسان می داشت- به عنوان تمام ذات یا جزو ذات- ممکن بود سخن، از مذکر و مؤنث قابل طرح باشد، و باید بحث می شد که آیا، این دو صنف متساویند یا متفاوت؟ ولی اگر حقیقت هر کسی را روح او تشکیل داد- جسم او ابزاری بیش نبود، و این ابزار هم گاهی مذکر است و گاهی مؤنث- و روح نه مذکر است و نه مؤنث، قهرا بحث از تساوی زن و مرد یا ادامه مطلب
Pages