دكتر محمد علی رضائی اصفهانی
قرآن كریم همچون تورات، مراحل و دورههای خلقت جهان را در آیاتی چند تذكر داده است.در اینجا مراحل خلقت از نظر قران و علم را مورد بررسی قرار میدهیم و سپس اشارهای به مراحل خلقت از نظر تورات خواهیم داشت. قرآن كریم در این مورد چند دسته آیات دارد:
اول:
« ان ربكم الله الذی خلق السموات و الارض فی سنة ایام » [۱]
« در حقیقت پروردگار شما آن خدایی است كه آسمانها و زمین را در شش روز آفرید.»
دوم:
«الله الذی خلق السموات و الارض و ما بینما فی سنة ایام»[۲]
« خدا كسی است كه آسمانها و زمین وآنچه بین آنهاست را در شش روز آفرید.»
تذكر: به نظر میرسد كه مقصود از « سموات و ارض» مجموعه جهان هستی باشد یعنی تعبیر « آسمانها و زمین و آنچه آنهاست» كنایه از مجموعه هستی است.
سوم: « قل أئنكم لتكفرون بالذی خلق الارض فی یومین و تجعلون له اندادا ذلك رب العالمین و جعل فیها رواسی من فوقها و باركفیها و قدر فیها اقواتها فی اربعة ایام سوآءً للسائلین ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا اوكرها قالتا اتینا طائعین فقضاهن سبع سموات فی یومین و اوحی فی كل سماء امرها و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلك تقدیر العزیز العلیم»[۳]
« بگو: آیا شمایید كه واقعا به آن كسی كه زمین را در دو هنگام آفرید، كفر میورزید و برای او همتایانی قرار میدهید؟ این است پروردگار جهانیان. و در [زمین] از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد و مواد خوراكی آن را در چهار روز اندازهگیری كرد[كه] برای خواهندگان، درست[و متناسب با نیازهایشان] است. سپس آهنگ [ آفرینش ] آسمان كرد، و آن بخاری بود. پس به آن و به زمین فرمود: « خواه یا ناخواه بیایید.» آن دو گفتند: «فرمانپذیر آمدیم.» پس آنها را [به صورت ] هفت آسمان، در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمان كار[مربوط به ] آن را وحی فرمود،و آسمان[این] دنیا را به چراغها آذین كردیم و [آن را نیك] نگاه داشتیم؛ این است اندازهگیری آن نیرومند دانا.»
«ءأنتم أشد خلقا ام السماء بناها رفع سمكها فسواها و اغطش لیلها و اخرج ضحاها و الارض بعد زلك دحاها اخرج منها ماءها و مرعاها و الجبال ارساهامتاعالكم و لانعامكم»[۴]
« آیا زنده شدن شما [بعد از مرگ] مهمتر است یا آفرینش آسمان؟ خداوند آن را بنا كرد و برافراشت و منظم ساخت، شب آن را تاریك و روز آن را آشكار ساخت، و زمین را بعد از آن گسترد، آبهای درونی آن و گیاهان و چراگاههای آن را خارج نمود، و كوهها را بعد از آن پا برجا ساخت، تا وسیله زندگی برای شما و چهارپایانتان فراهم گردد.»
تذكر: در آیات دسته اول یك مضمون تكرار شده است. و آن اینكه خداوند« آسمانها و زمین را در شش روز (یوم) خلق كرده است».
در آیات دسته دوم كلمه« بینهما» اضافه شد یعنی خداوند آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست را در شش روز (یوم) خلق كرد.
در آیات دسته سوم(فصلت/۹ـ۱۲) مجموعا سخن از هشت روز(یوم) گفته شده است.
در اینجا چند پرسش مطرح میشود كه باید در ضمن مباحث آینده روشن شود:
۱ـ منظور از « سموات و ارض» چیست؟
۲ـ منظور از «یوم» چیست؟ آیا قبل از خلقت خورشید و زمین و پدیدامدن شب و روز میتوان سخنی از آفرینش جهان در شش «روز» (فاصله طلوع تا غروب خورشید) گفت؟
۳ـ اگر مراد از یوم روز معمولی است، تعارض این مطلب با یافتههای علمی ۰چگونه حل میشود؟ كه میگویند جهان در طی میلیاردها سال بوجود آمده است.
۴- اگر مقصود از « یوم» شش دوره است این دورهها از نظر علمی كدام است؟
۵ـ تعارض آیات سوره فصلت كه سخن از هشت یوم میگوید با آیات دسته اول و دوم كه خلقت سموات و ارض را در شش یوم میداند چگونه حل میشود؟
۶ـ با توجه به اینكه قدرت خدا نامحدود و مطلق است پس چرا جهان را در یك لحظه نیافرید و در شش روز یا شش دوره خلق كرد؟
مباحث لغوی و اصطلاحی :
الف ـ یوم در لغت و قرآن:
اصل این لغت به معنای زمان محدود مطلق است چه كم یا زیاد، مادی یا ماوراء مادی، روز یا اعم از روز و شب. و این واژه « یوم» در قرآن در لغت حداقل در چند معنا استعمال شده است:
۱ـ از طلوع خورشید تا غروب آن: مثل :
« فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج»[۵]
« و هر كس كه [قربانی حج] نیافت [باید] در هنگام حج سه روز روزه [بدارد].»
۲ـ مقداری (دورهای ) از زمان: مثل
« فذكر هم بایام الله»[۶]
« و روزهای خدا را به آنان یادآوری كن »
« تلك الایام نداولها بین الناس»[۷]
« ما این روزها [ی شكست و پیروزی] را میان مردم به نوبت میگردانیم.»
در حدیثی از امیرالمومنین علی (ع) آمده است:
« الدهر یومان یوم لك و یوم علیك .»[۸]
« روزگار دو روز (دوره۹ است یك دوره به نفع تو و یك دوره بر علیه توست.»
و در روایتی زیر آیه ۵۴ سوره اعراف از معصوم (ع) نقل شد كه فرمودند:
« فی سنة ایام یعنی فی سنة اوقات.»[۹]
« در شش روز یعنی در شش وقت. »
تذكر: با توجه به سیاق آیات خلقت آسمانها و زمین در شش یوم، مقصود از «یوم» همان دوره یا مرحله است. و از اینجا پاسخ پرسش سوم( تعارض بین یافتههای علمی در باب خلقت جهان در میلیاردها سال با آیات مربوط به خلقت آنها در شش روز) روشن میشود. چرا كه اگر مقصود آیات شش دوره یا مرحله خلقت باشد و مقصود شش روز معمولی ( از طلوع تا غروب نباشد دیگر تعارضی پیدا نمیشود. و یافتههای علمی با آیات خلقت جهان در شش دوره قابل جمع است.
۳ـ زمان خارج از مفهوم مادی مثل : الیوم الاخر، یوم القیامة و ...[۱۰]
ب: سماوات و ارض در لغت و قرآن:
در لغت به بالای هر چیزی « سماء » گویند و پایین هر چیزی را « ارض » گویند.[۱۱]اما آسمان و زمین در قران به معانی متعددی بكار رفته و یا به مصادیق گوناگون اطلاق شده است ( كه توضیح همه آنها از موضوع این قسمت نوشتار خارج است)[۱۲]و فقط به چند معنا و مصداق اشاره میكنیم.
۱ـ آسمان به معنی جهت بالا و زمین بمعنی پایین ( ابراهیم /۴) .
۲ـ آسمان به معنی جو اطراف زمین ( ق/۹) .
۳ـ آسمان به معنی كرات آسمانی و زمین به معنی كره زمین ( فصلت /۱۱).
۴ـ آسمان به معنی مقام قرب و حضور الهی و زمین به معنی مراتب نازل وجود. (سجده/۵) كه شامل آسمان معنوی میشود.
پس همیشه آسمان و زمین در قرآن به معنای مادی نیست. تا بخواهیم آن را در مورد خلقت جهان مادی و مراحل تشكیل و تكون آن حمل كنیم. هر چند كه ظاهر آیات ۹ـ۱۲ سوره فصلت همین آسمان و زمین مادی است. اما برخی مفسران در مورد آیات ۴ـ۵ سوره سجده احتمال آسمان معنوی را تقویت میكنند.[۱۳]
تذكر: بیان تعداد آسمانها(سموات سبع) و رمز عدد هفت یك بحث مستقل میطلبد و لذا در اینجا متعرض نمیشویم.[۱۴]
تاریخچه:
پیدایش جهان هستی و مراحلی كه گذرانده است یكی از پرسشهای دیرین بشریت بوده و هست. هر گاه انسان به آسمان پرستاره، كوهها، دریاها و ... خیره میشود با خود میاندیشد كه چه كسی و چگونه اینها را بوجود آورد و چه دورانها و مراحلی را گذرانده است.
در این رابطه ادیان الهی، فلاسفه و متخصصان كیهانشناس و زمین شناس اظهارنظرهائی كردهاند كه در اینجا به برخی از آنها اشاره میكنیم:
الف ـ پیدایش جهان در نظر فلاسفه یونان:
۱ـ « تالس» (۶۴۰قبل از میلاد ) كه او را نخستین فیلسوف یونانی دانستهاند معتقد بود كه : جهان هستی از آب بوجود آمده و همه تغییرات جهان در اثر عناصری است كه در آب تأثیر میگذارد تختهسنگها ، آبهای یخ بستهای است كه سالها از انجماد آنها گذشته است.
خاكریزهها در اثر تغییرات هوا پیدا شده است و هوا آبی است كه به صورت بخار در آمده است و آتش از برخورد اجسام منجمد شده كه از آب بوجود آمده است پیدا شده است.
ابرها كه از بخار آب تشكیل شده با بخارهای جدید برخورد میكند و در نتیجه آتشی از آنها بوجود میآید كه برق مینامیم و این آتش به طرف فوقانی جهان متصاعد میشود و سوراخهایی ایجاد میكند كه این سوراخها نورانی هستند و ستارگان نامیده میشوند.[۱۵]
۲ـ اناكسیمندر شاگرد تالس میگفت: اصل هستی، مبهم یا بیانتها است و مقصود او هوا و خلأ نامحدود بود. در آن همه چیز ظاهر میشود و ناپدید میگردد و این عمل در أثر حركت دائمی است. او جهان را به صورت سه لوله ( دیوار جامد تو خالی) تو در تو تصور میكرد كه لوله اولی سوراخی دارد كه ما آنرا به صورت آفتاب مشاهده میكنیم.
۳ـ « لوسیت» و « دموكریت» مكتب اتمی را پایهگذاری كردند و گفتند: خلأ جهان، آكنده از ذرات مخفی است است كه به چشم در نمیآید و این ذرات ازلی است و جوهر آن تغییر ناپذیر است. آسمان و زمین از آنها پدید آمده است.
۴ـ « اناگزارگور» معتقد بود كه عناصر جهان چهار چیز است: آتش، آب، هوا، خاك. كه همگی ازلی هستند.
۵ـ « هراكلیت» میگفت: اصل ستارگانی كه ما میبینیم بخارهایی است كه متراكم و سنگ شده است.
ب ـ پیدایش جهان از نظر كتاب مقدس(تورات):
در سفر پیدایش مراحل خلقت را اینگونه میبینیم:
روز اول: خدا آسمانها و زمین را آفرید. و شب و روز را آفرید. (نور را ایجاد كرد).
روز دوم: خدا گفت فلكی باشد در میان آبها و آبها را از هم جدا كند. خدا فلك را آسمان نامید.
روز سوم: خدا گفت آبهای زیر آسمان در یك جا جمع شود و خشكی ظاهر گردد و خشكی را زمین نامید. و خدا گفت زمین نباتات برویاند.( علف و درخت و میوه و ...)
روز چهارم: خدا دو نیر(شیئی نورانی) بزرگ ساخت نیر اعظم را برای سلطنت روز و نیر اصغر را برای سلطنت شب و ستارگان . و خدا آنها را در فلك آسمان گذاشت.
روز پنجم: خدا گفت آبها به انبوه جانوران پر شود( نهنگها و خزندگان و ...) و پرندگان بالای زمین بر روی فلك آسمان پرواز كنند.
روز ششم: پس خدا حیوانات زمین بهایم و حشرات زمین را به اجناس آنها بساخت. پس خدا آدم را به صورت خود آفرید.[۱۶]
روز هفتم: خدا از همه كار خود كه ساخته بود فارغ شد و آرامی گرفت. پس خدا روز هفتم را مبارك خواند.[۱۷]
« مستر هاكس» در قاموس كتاب مقدس در مورد مقصود از واژه « روز » در مراحل خلقت مینویسد:
« اما باید دانست كه قصد از لفظ روز نه همین بیست و چهار ساعت معتاد میباشد . بلكه قصد از مدت مدید و طویلی است.»
و سپس در مورد تعارض مطالب سفر پیدایش با یافتههای علوم تجربی مینویسد:
« اگر كسی به دیده اعتراض بنگرد و در باب اول سفر پیدایش نظر كرده بگوید اینها به هیچ وجه با قواعد علم هیئت و معرفة الارض و علم نبات و حیوان مطابقت نمینماید.
جواب گوئیم اولاً مطلب و قصد از این مطالب علمی نیست.
ثانیا نیك واضح است كه با علوم رئیسه بخوبی مطابقت مینماید و ما را فرصت گنجایش آن مطالب در اینجا نمیباشد.»[۱۸]
اما دكتر موریس بوكای فرانسوی در این مورد مینویسد:
« حكایت كتاب مقدس بدون هیچ ابهامی آفرینش را در شش روز كه یك روز استراحت (روز سبقت) در پی دارد. ( با تشبیه به روزهای هفته) نقل میكند:
بنابر استباط از كتاب مقدس، كلمه « روز » فاصله زمانی واقع بین دو طلوع متوالی یا دو غروب متوالی خورشید برای ساكن زمینی است روزی كه بدین ترتیب تعریف شود، تابع دوران زمین به دور خودش میباشد، بدیهی است كه بنابر منطق محض نمیتوان از روزهایی كه اینچنین تعریف شده سخن گفت و حال آنكه سازمانی كه باعث پدید آمدن آن گرددـ یعنی وجود زمین و گردش دور خورشید ـ طبق حكایت مقدس در نخستین مراحل آفرینش هنوز مستقر نشده است.»[۱۹]
مراحل خلقت از منظر قرآن كریم و علم :
در مورد مراحل شش گانه با توجه به یافتههای علمی و برداشتهایی كه از قرآن میشود احتمالات متعددی میتواند مطرح شود.
۱ـ علامه طباطبائی (ره) در المیزان زیر آیه ۹ سوره فصلت مینویسند:
« مقصود از « یوم» در « خلق الارض فی یومین » برههای از زمان است نه روز خاص معهود یعنی مقدار حركت كره زمین به دور خودش كه این ( احتمال دوم) ظاهر الفساد است و اطلاق كلمه « یوم» بر قطعهای از زمان كه حوادث زیادی را در بردارد، زیاد است و استعمال شایعی است».
و سپس به آیه ۱۴۰ سوره آل عمران و ۱۰۲ سوره یونس استشهاد میجویند و مینویسند:
« پس دو روزی كه خداوند زمین را در آن دو خلق كرد دو قطعه زمان است كه زمین در آن دو مرحله كامل شد. و اینكه یك روز نفرمود دلیل این است كه دو مرحله متغایر بوده مثل مرحله مذاب بودن و جامد یا مثل آن. »
و سپس شش روز بودن خلقت آسمانها و زمین را متذكر میشوند و بیان میكنند كه چهار مرحله آن در سوره فصلت بیان شده است دو مرحله در مورد خلقت زمین و دو مرحله در مورد خلقت آسمان(از مرحله دخان بودن تا تسویه آسمانهای هفتگانه) و سپس توجیه خاصی برای « اربعة ایام » ( فصلت/۱۰) میكنند كه در مبحث بعدی ذكر میكنیم.[۲۰]
۲ـ استاد مصباح یزدی در مورد شش روز (ستة ایام، اعراف /۵۴) دو احتمال را مطرح میكنند:
الف ـ شش روز هفته ( روزهای معمولی ) :
ایشان متذكر میشوند كه در میان بنیاسرائیل و اهل كتاب بویژه یهود این مطلب شهرت داشت كه خداوند آفرینش را از یكشنبه آغازید و در جمعه به پایان برد و شنبه را به استراحت پرداخت . و سپس متذكر میشوند: ظاهرا این احتمال خیلی بعید است زیرا « روزها » از نظر علم جغرافیا عبارتند از مدت حركت زمین به دور خودش (حركت وضعی ) و در لغت گاه روز را در برابر شب به كار میبریم كه در عربی«نهار» میگویند . و یوم: اعم است از روز تنها یا شبانهروز. قبل از پیدایش زمین و خورشید و آسمان تصور روز ممكن نمیبود. و شنبه و یكشنبهای در میان نبود. اگر نص قاطعی نیز در این مورد میداشتیم در نهایت میتوانستیم گفت كه : روز در این مورد یعنی زمانی به اندازه بیست و چهار ساعت ولی چنین نصی نیز نداریم.
ب ـ شش دوره خلقت:
ایشان ، با بررسی واژه « یوم» در قرآن میگوید كه « یوم» در معانی غیر از « روز » هم به كار رفته است و آیات یوسف / ۵۴، نحل/۸ و حج /۴۷ و معارج /۴ و حدیثی از نهجالبلاغه را شاهد میآورد . و سپس نتیجه میگیرد كه : از بررسی این همه میتوان گفت كه احتمال اینكه منظور از شش روز، شش دوره خلقت باشد بعید نیست.
و سپس با ذكر آیات ۹ـ۱۲ فصلت مینویسند: میتوان احتمال داد كه منظور از دو روز، در آفرینش آسمان دو مرحله خلقت باشد: در یك مرحله به صورت گاز یا دود(دخان). و مرحله بعدی به صورت آسمان هفتگانه.
در زمین نیز به همین قرار: یك روز به گونه گاز یا مایع و روز دیگر مرحلهای كه به صورت جامد درآمده است( كه هنوز مركز زمین مایع است).[۲۱]
۳ـ استاد مكارم شیرازی[۲۲]با توجه به آیات ۵۴ سوره اعراف و ۹-۱۲ سوره فصلت و یافتههای علمی، دورانهای احتمالی شش گانه خلقت را اینگونه مطرح كردهاند:
اول : مرحلهای كه جهان به صورت توده گازی شكل بود.
دوم: دورانی كه تودههای عظیمی از آن جدا شد و بر محور توده مركزی به گردش درآمد.
سوم: مرحلهای كه منظومه شمسی تشكیل یافت(از جمله خورشید و زمین).
چهارم: روزی كه زمین سرد و آماده حیات گردید.
پنجم: مرحله بوجود آمدن گیاهان و درختان در زمین .
ششم: مرحله پیدایش حیوانات و انسان در روی زمین.
ایشان در تفسیر آیات ۹-۱۲ سوره فصلت چند نكته را یادآوری میكنند:
الف ـ استعمال « یوم » و معادل آن در فارسی (واژه روز) و در لغات دیگر به معنی « دوران» بسیار رایج و متداول است.
ب : در مورد كلمه « ثم » « ثم استوی الی السماء »[۲۳]كه ظاهرا خلقت آسمانها را پس از خلقت زمین و متعلقات آن قرار داده است مینویسند:
تعبیر « ثم» ( سپس) معمولاً برای تأخیر در زمان میآید ولی گاه به معنی تأخیر در بیان میباشد. اگر به معنی اول باشد مفهومش این است كه آفرینش آسمانها بعد از خلقت زمین صورت گرفته است ولی اگر به معنی دوم باشد هیچ مانعی ندارد كه آفرینش آسمانها قبلاً صورت گرفته و زمین بعد از آن، ولی به هنگام بیان كردن ، نخست از زمین و ارزاق، كه مورد توجه انسانهاست شروع كرده و سپس به شرح آفرینش آسمانها پرداخته است.
معنای دوم گذشته از این كه با اكتشافات علمی هماهنگتر است با آیات دیگر قرآن نیز موافقت دارد. و سپس به عنوان شاهد آیات ۲۷ـ۳۳ سوره نازعات « ءأنتم اشد خلقا ام السماء بناها رفع سمكها فسواها و اغطش لیلها و اخرج ضحاها و الارض بعد ذلك دحاها» را ذكر میكنند. كه روشن میسازد مسایل مربوط به زمین بعد از آفرینش آسمانها بوده است.
سپس مطالبی راجع به آسمانهای هفتگانه و آسمان دنیا و « اربعة ایام » در آیه ۱۰ سوره فصلت بیان میكند كه در جای مناسب مطالب ایشان را ذكر خواهیم كرد.[۲۴]
۴ـ آقای دكتر موریس بوكای در مورد مراحل شش گانه خلقت پس از توجه به این نكته كه : در تورات سخن از شش روز متعارف است كه خدا در روز هفتم ( روز شنبه كه آن را « سبت» میخوانند ) به استراحت میپردازد. و این روز همین فاصله زمانی واقع بین دو طلوع یا دو غروب متوالی خورشید برای ساكن زمینی است . متذكر میشود كه : در قرآن كریم كلمه یوم بكار رفته كه بمعنای دوره میآید و سخن از روز هفتم استراحت نیست و این نكته از عجایب علمی قرآن است ایشان سپس آیات ۵۴ سوره اعراف و ۹ـ۱۲سوره فصلت را مطرح میكند و به بحث میپردازد.[۲۵]
سپس در مورد مراحل خلقت از نظر علوم جدید مینویسد:
« دانش نو میگوید كه جهان از جرم گازی با دوران كند تشكیل شده و جزء اصلی آن هیدروژن و بقیه هلیوم بود سپس این سحابی به پارههای متعدد با ابعاد و اجرام قابل ملاحظهای تقسیم شد... و همین جرم گازی بعدها كهكشانها را تشكیل داد... و در اثر فشارها و نیروی جاذبه و پرتوهای وارده باعث شروع واكنشهای (گرما ـ هستهای ) شد و از اتمهای ساده اتمهای سنگین بوجود آمد و هیدروژن به هلیوم و سپس كربن و اكسیژن تبدیل میگردد تا به فلزات و شبه فلزات منتهی میشود.» [۲۶]
نتیجهگیری میكند كه: جریان كلی خلقت دو مرحله داشته است:
الف : تكاثف و تراكم تودهای گازی در حال چرخش.
ب : انفكاك آن به صورت پارههائی با استقرار خورشید و سیارات منجمله زمین.[۲۷]
سپس یادآور میشود كه طبق آیات ۹ـ۱۲ سوره فصلت نیز همین دو مرحله لازم بود تا اجسام آسمانی و زمین تكوین یابد. اما در مورد چهار دوره بعد كه مربوط به زمین و گیاهان و حیوانات است یادآور میشود كه زمین چند عصر و دوره زمینشناسی دارد كه انسان در عهد چهارم پدید آمد.[۲۸]
۵ـ یكی از صاحبنظران معاصر خلقت جهان را در چند عنوان بررسی كرده و با آیات قرآن تطبیق میكند كه ما به صورت خلاصه ذكر میكنیم:
الف ـ آفرینش كیهان:
ایشان با ذكر آیه ۷ سوره هود « و هو الذی خلق السموات و الارض فی سنة ایام» مینویسند:
« در آغاز ظلمت و تاریكی سراسر جهان را فرا گرفته بود و بجز خداوند یكتا هیچ كس و هیچ چیز نبود. « فقضاهن سبع سموات فی یومین »[۲۹]آنگاه خداوند متعال طی دو نوبت فرمان بنای آسمانهای هفتگانه را صادر فرمود.»
سپس با اظهار بیاطلاعی از ماده اولیه جهان ( و تأیید آن به وسیله آیه ۵۱ سوره كهف و سخنی از برخی دانشمندان) مینویسند: آنچه از نظر قرآن و دانشمندان محقق است این مصالح عبارت بودند از ذرات دور و گاز كه در فضا سرگردان اما چنان پراكنده بودند كه بندرت به یكدیگر برمیخورند. «ثم استوی الی السماء و هی دخان»[۳۰]
ایشان به عنوان شاهد سخن « سر جمیس جینز» دانشمند فلك شناس را میآورد كه میگوید: ماده كون از گازهائی كه در فضا انتشار دارد آغاز گشته و از تراكم این گازها سدیم ( مه رقیق ) پدید آمده است.[۳۱]
سپس نتیجه میگیرند كه : خداوند طی دو دوره از این گازها آسمانهای هفتگانه را بنا نهاد (فصلت /۱۲ ) و بوسیله ستونهای نامرئی كه امروز از آنها به نیروی جاذبه عمومی تعبیر میشود كرات آسمانی را استوار گرداند(لقمان/۱۰).
ب ـ آفرینش ستارگان:
ایشان با ذكر آیه ۷ صافات :
« انا زینا السماء الدنیا بزینة الكواكب»
« ما آسمان پایین را با ستارگان درخشان زینت بخشیدیم» مینویسند:
بدین ترتیب میلیونها ذره گاز و دود به شكل ابرهای عظیم به دور هم گرد آمدند... تودههای ابر ذرات را به سوی مركز جذب میكرد و بالاخره توده انبوه ابر جمع میگشت و ذرات آن به یكدیگر نزدیك میشد. این ذرات كه به یكدیگر اصطكاك پیدا مینمود، تولید گرما میكرد و گاهی در مركز ابر گرما چنان شدت مییافت كه توده را به تابش میافكند و فضای تاریك را روشن میساخت سرانجام میلیونها توده ابر به صورت ستاره درآمدند . آسمان پایین چراغانی گردید.(البته همه ستارگان هم در یك زمان پیدا نشدند.
ج ـ پیدایش خورشید:
در میان این دریای جوشان(دود و گاز) طرحی مارپیچی، از اثر چرخش مداری پیدا گردید . این شكل مارپیچ كه آن را كهكشان راه شیری مینامند. ماده خورشید و منظومه شمسی و زمین ما در یكی از بازوان آن قرار داشت. « و جعل الشمس سراجا» [۳۲] « و خداوند خورشید را چراغ جهان افروز قرار داد. » در این بازوی كهكشان راه شیری طوفانی پرآشوب پدید آمد و جریان تند گازها آنها را به چرخش درآورد و همچنانكه میچرخید به شكل فرفرهای پهن و عظیم درآمد و پارههای نورانی، برگرد آن روان گشت.
این فرفره بزرگ چرخید تا اینكه كم كم گازها به مركز آن كشیده شد و در آنجا به صورت گوی عظیم و فروزانی تراكم یافت و سرانجام این گوی فروزان « خورشید» گردید.
د: پیدایش زمین و منظومه شمسی:
پارههای گاز و غباری كه گرداگرد خورشید را هالهوار، فرا گرفته بود از هم پاشید و هر پاره از آن به صورت گردابی درآمد. هر گرداب مسیری جداگانه داشت و در آن مسیر به دور خورشید میگردید. در گردابهای نزدیك به خورشید گرما و در گردابهای دوردست سرما حكومت میكرد. از برخی ذرات گاز، بخار آب پدید آمد و مانند شبنم روی ذرات غبار مینشست و چون ذرات غبار به هم میرسیدند، رطوبت شبنم آنها را به یكدیگر میچسبانید. و گاهی نیز به شكل پارههای یخزده آب و گل در میآمدند. نیروی جاذبه این پارهها را به سوی یكدیگر جذب میكرد و بزرگ میشدند و گوی عظیم و چرخانی پدید میآورند. و سرانجام این گوی« زمین» گردید.
بعد سایر سیارات(عطارد ـ زهره ـ مریخ ـ مشتری ـ زحل ـ اورانوس و نپتون و ...) نیز از گردابها پدید آمدند و هر سیاره در مسیر خود، برگرد خورشید میگردید.
هـ ـ سرنوشت زمین:
زمین شكل میبندد و به صورت گوی بزرگی از صخرههای خشك و عریان جلوهگر است. ( نه حیات ـ نه هوا ـ نه ابر) تودههای بخار آب و دیگر گازها همراه با تودههای گل، قرنها پیش در آن مدفون شده و اینكه آن گازها، در میان صخرههای زمین محبوسند. از شكسته شدن اتمهای مخصوص صخرههای زمین گرما پدید میآید و در ژرفای زمین صخرههای چنان گرم میشوند كه گداخته میگردند و همراه با حبابهای گاز به جوش در میآیند و از آتشفشانها فوران كرده به روی زمین روان میشوند.
گازها نیز از آتشفشانها بیرون میزنند و در پیرامون زمین گسترده میشوند و پوششی از هوا بر روی آن میكشند. بخار آب سرد میشود و ابرهای كلان پدید میآید و بارانهای نخستین فرو میبارد. میلیونها سال همچنان باران میبارد و در گودالهای زمین فرو میرود... قرآن در این باره میفرماید:
«و انزلنا من السماء ماء قدر فاسكناه فی الارض » [۳۳]
« و بقدر آب از آسمان فرو فرستادیم كه آن را در زمین مسكن دادیم.»
و: پیدایش حیات در روی زمین [۳۴] ( این مطلب را در یك بحث مستقل بررسی می كنیم)
۶ـ دكتر پاكنژاد در یك جلد از كتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر مبحث مفصلی تحت عنوان « اسلام و بیولوژی» دارد كه چگونگی شروع خلقت و آغاز حیات را مورد بررسی علمی ـ قرآنی ـ روائی قرار میدهد و آن را به صورت یك فیلم خیالی جالب بیان میكند.[۳۵]
ایشان در ابتداء با ذكر آیه « و هوالذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام و كان عرشه علی الماء » [۳۶] به توضیح سه واژه ایام، عرش و ماء میپردازد. و « ایام» را به « دوران » معنا میكند.[۳۷]
و سپس نتیجه میگیرد كه : خدا قبل از هر چیز روح را، عقل را، قدرت را، نور را و ملائكه را آفرید سپس ظلمت را، همه در اخبار دیده میشود شاید بتوان گفت به نظر اسلام ابتداء یك مرحله متافیزیك (عقل، روح و ...) سپس قدرت و انرژی و بعد آب و آنگاه دخان آفریده شد.
تودههای دخان موجود بهم برخورده ایجاد گرما كردند بعدها خیلی سوزان شدند سپس در اثر طوفانهای ایجاد شده شروع به چرخیدن نموده جز اثر فلكی یا كهكشانها و كانسارها درست شد.[۳۸]
ایشان در جای دیگر مینویسد: دانشمندان زیستشناس كه در بسیاری از مطالب نظریههای مخالف و مغایر هم داشتند، در بسیاری موارد و از جمله درباره نشان دادن مراحل تكاملی آفرینش اتفاق رأی داشتند : به ترتیب زیر:
تودهای از گاز كهكشانها ـ منظومه شمسی ـ زمین، به ترتیب بوجود آمدند.
ابتدا زمین گداخته بود ـ سرد شد ـ جز جماد چیزی یافت نمیشد ـ آبی پیدا شد ـ ملكولهای اولیه ـ گیاه ـ جنبندگان ـ خزندگان و پستاندران به ترتیب در گردونه تكامل آفرینش قدم به عرصه وجود گذاشتند.
و سپس مینویسد: اكثر دانشمندان زیستشناس برای تعیین قدمت و زمان حیات هر كدام از این دسته طرحی داشتهاند. بدین طریق كه از ابتدای خلقت تا پیدایش انسان را یك سال یا یك هفته یا یك شبانهروز فرض كرده و برای هر كدام آن مدت مفروض را تقسیم زمانی كردهاند.
مثلاً دانشمندی تمام مدت خلقت را یك شبانه روز فرض كرده: پیدایش كهكشانها را حدود ساعت هفت و خورشید را هنگام ظهر و زمین را یك و دوازده ثانیه و پیدایش حیات را شش بعد از ظهر، و چهار دقیقه و دوازده ثانیه به ساعت ۱۲ مانده را برای پیدایش پیش آهنگان انسانی اختصاص داده است.[۳۹]
۷ـ دكتر حمید النجدی در مورد آیات سوره فصلت / ۹ـ۱۱ می نویسد كه : « قبلاً دانشمندان فكر میكردند كه زمین و آسمانها از یك جنس تشكیل شده است اما مباحث جدید علمی روشن كرد كه عناصر تشكیل دهنده زمین و كرات آسمانی متفاوت است. یعنی ستارگان از ۹۹% هیدروژن تشكیل شده است اما زمین از عناصر و فلزات ( حدود صد عنصر) تشكیل شده است . و نتیجه گرفتند كه هر چند كه منشأ زمین و آسمانها یكی است اما اول زمین تشكیل شده و سپس ستارگان بوجود آمدهاند یعنی ظرف تشكیل زمین با ظرف تشكیل ستارگان و سیارات متفاوت است و سپس متذكر می شود كه اگر قرآن كریم در آیات فوق اول خلقت زمین و سپس خلقت آسمان را مطرح كرده است به همین لحاظ است.»[۴۰]
۸ـ صاحب نظران دیگری كه به این بحث پرداختهاند عبارتند از:
حنفی احمد « ستة ایام» را به معنای شش نوبت از وقایع و حوادث میداند و توضیحات مفصلی در مورد ادوار خلقت جهان و تطبیق آن با آیات بیان میكند.[۴۱]
عبدالمنعم السید عشری نیز « ستة ایام » را به معنای شش دوره میداند و میگوید جنس ایام دراینجا غیر از روزهای معمولی ماست.[۴۲]
جمعبندی و بررسی:
در مورد آنچه كه مفسران و صاحبنظران محترم در مورد مراحل خلقت آسمانها و زمین بیان داشتند تذكر چند مطلب لازم است:
۱ـ آنچه كه از آیات قرآن برمیآید خلقت آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست در شش مرحله ( یوم) صورت گرفته است.
در دو مرحله آفرینش آسمانها ( از دخان تا سبع سموات ) انجام پذیرفته است.
در دو مرحله خلقت زمین صورت گرفته است.
در دو مرحله بعدی آنچه ما بین زمین و آسمان است( كوهها،ارزاق، معادن ...)
قرآن در این مورد اشاراتی كلی كرده و وارد جزئیات و تعیین زمان دورهها و نوع خاص تحولات آن نشده است.
۲ـ تعیین دورهها و مراحل نسبت به چیزهای تدریجی امكانپذیر است.و تعیین مراحل و دورهها امری اعتباری و نسبی است. و لذا گاهی در یك موضوع ثابت( مثل رشد علم بشر یا پیدایش و تطور هنر...) تقسیمبندیها و مراحل متفاوتی ذكر میشود كه هر كدام از زاویه خاصی به موضوع مینگرد.
گاهی همه این مراحل و تقسیمبندیها صحیح و لازم است . و زوایای پنهان موضوع را روشن میكند.
در مورد مراحل خلقت نیز این مطلب صادق است. یعنی ممكن است دورانهای خلقت آسمانها و زمین را از منظرها و حیثیتهای مختلف، تقسیمبندیهای متفاوتی كرد . و ریشه همه اختلافات در نظریههای علمی مراحل آفرینش جهان همین مطلب است . گاهی تقسیمبندی بر اساس گاز ـ مایع ـ جامد صورت میگیرد.
گاهی تقسیم بندی بر اساس كرات آسمانی ـ زمین ـ انسان صورت میگیرد.
گاهی تقسیم بندی بر اساس موجودات بیجان و جاندار صورت میگیرد.
پس اشكالی ندارد كه علوم كیهان شناسی و زمین شناسی و زیستشناسی مراحل خلقت را به گونهای متفاوت با قرآن یا كتاب مقدس تقسیم كرده باشد. و لازم نیست كه این مراحل همیشه باهمانطباق داشته باشد. و تفاوت تقسیمبندیها از لحاظ طول دورهها یا نوع دورهها مستلزم تعارض علم و دین نیست. چون هر كدام از این تقسیمبندیها از دیدگاه خاصی صورت گرفته و ممكن است در جای خود صحیح و لازم باشد به عبارت دیگر زبان علم و دین در این موارد متفاوت است.
تذكر: این نكته روشن است كه مبنای تقسیمبندی مراحل خلقت در قرآن(آسمان ـ زمین ـ مابینآنها ) است.
۳ـ همانطور كه گذشت واژه « سموات و ارض» در قرآن در معانی مختلفی استعمال میشود. و لذا ممكن است كه گفته شود همه آیات مربوط به مراحل خلقت آسمان و زمین ناظر به خلقت آسمان و زمین معهود و مادی كه ما میبینیم نیست بلكه در برخی از آیات ( مثل سجده/۴-۵) احتمال دارد كه مقصود خلقت موجودات ماوراء طبیعی و معنوی از درجات بالا تا پایین باشد همانطور كه برخی از مفسران اشاره كرده بودند.[۴۳]
۴ـ از مقایسه برخورد قرآن با مراحل خلقت با مطالب تورات فعلی و فلاسفه یونان و یافتههای جدید علوم تجربی معلوم میگردد كه مطالب قرآن سازگار با یافتههای علوم است در حالی كه برخی مطالب تورات و فلاسفه ، این سازگاری را ندارد. (همان طور كه بیان شد ) و این مطلب عظمت و حقانیت قرآن كریم را نشان میدهد. بلكه اعجاب هر خوانندهای را برمیانگیزد.
اما این مطالب، اعجاز علمی قرآن را اثبات نمیكند. چرا كه مراحل كلی خلقت در شش روز قبل از اسلام(در تورات) نیز مطرح بوده است و به صورت طبیعی مردم جزیرةالعرب كه با یهودیان زندگی می كردند فی الجمله از آن اطلاع داشتند. ( هر چند كه در قرآن روز هفتم یعنی روز استراحت مطرح نشده است.)
قرآن كریم نیز وارد جزئیات نشده است. پس تذكر این مطالب در قرآن ( به صورت كلی و مجمل) نمیتواند اعجاز علمی آن را اثبات كند.
۵ـ از آنجا كه مطالب قرآن در مورد خلقت آسمانها و زمین به صورت كلی و مجمل است تطبیق قطعی آن با نظریه علمی خاص در باب مراحل پیدایش جهان صحیح به نظر نمیرسد.
بلی اگر مثلاً بگوئیم محتمل است كه مقصود از دخان همان مراحل گاز بودن جهان باشد و ... اشكالی ندارد.
۶ـ مراحلی كه استاد مكارم شیرازی فرمودند با آیاتی كه مراحل خلقت را برمیشمارد منطبق نیست چرا كه طبق نظر خود ایشان مرحله اول و دوم مربوط به خلقت آسمانها و مرحله سوم و چهارم مربوط به خلقت زمین است و مرحله پنجم و ششم كه در آیه ۱۰ سوره فصلت بیان شده است«و جعل فیها رواسی من فوقها و بارك فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعة ایام » مربوط به خلقت كوهها، معادن و ارزاق است و در این مراحل سخنی از خلقت انسان و حیوان در میان نیست. در حالی كه ایشان مرحله ششم خلقت را مربوط به پیدایش حیوانات و انسان میدانند.[۴۴] و این مطلب با مرحله ششم تورات تناسب بیشتری دارد.
تذكر: در مورد مراحلی كه آقای دكتر بیآزار شیرازی بر شمردند باید متذكر شویم اولاً ظاهر كلام ایشان این است كه آفرینش خورشید را یك مرحله مستقل قرار داده است در حالی كه در قرآن كریم خلقت آسمانها (دخان ـ سبع سموات) دو مرحله قرار داده شده است و آفرینش خورشید نیز در دل این دو مرحله جای میگیرد.
و ثانیا لازم بود كه ایشان ذكر میكردند كه این تطبیقها بین مطالب علمی و قرآن به صورت احتمالی است. چرا كه ممكن است مبنای تقسیمبندی مراحل در قرآن و علم یكسان نباشد و یا در آینده تقسیمبندیهای علمی تغییر كند.
۸ـ در مورد سخنان آقای دكتر پاكنژاد باید متذكر شویم كه خلقت مرحله متافیزیك ( روح، عقل، قدرت، نور، ملائكه) كه ایشان از روایات استفاده كرده بود از موضوع بحث ما كه مراحل خلقت آسمانها و زمین مادی است خارج است. و تحت آیات ( ستة ایام) مورد بررسی قرار نمیگیرد. مگر آنكه آسمان را در این آیات اعم از آسمان معنوی و مادی فرض كنیم.
تعارض ظاهری آیات سوره فصلت با خلقت جهان در شش دوره:
در آیات دسته اول و دوم كه در صدر بحث ذكر شد ( هفت آیه اعراف / ۵۴ ـ یونس/۳ـ هود/۷ ـ حدید /۴ ـ سجده /۴ ـ فرقان /۵۹ ـ ق / ۳۸)مراحل خلقت جهان در شش دوره ( یوم) گفته شده است.
اما در آیات سوره فصلت / ۹-۱۲ به نظر میرسد كه هشت دوره بیان شده است.
« خلق الارض فی یومین ـ و قدر فیها اقواتها فی اربعة ایام ـ فقضاهن سبع سموات فی یومین »
« خلقت زمین در دو مرحله و خلقت كوهها و ارزاق در چهار مرحله و خلقت آسمانها در دو مرحله كه جمعا هشت مرحله (دوران) میشود.»
پاسخ: مفسران قرآن در این زمینه چند نظر ابراز كردهاند كه هر كدام میتواند معانی آیات را باهم سازگار و جمع كند و تعارض ظاهری را برطرف كند.
۱ـ راه مشهور و معروف آن است كه بگوییم آنجا كه قرآن میفرماید: چهار دوران ( اربعة ایام فصلت/۱۰) منظور تتمه چهار دوره است. بدین ترتیب كه در دو دوره اول از این چهار دوره، زمین آفریده شد و در دو دوره بعد از همان چهار دوره سایر خصوصیات زمین بوجود آمد. و دو دوره هم كه خلقت آسمانها بود مجموعا شش دوره(یوم) میشود كه در آیات هفتگانه اول بدان اشاره شده بود. یعنی هفتگانه (ستةایام) قرینه این تفسیر و تقدیر میشود.[۴۵]این تفسیر مورد قبول صاحبان تفسیر نمونه نیز هست.[۴۶]
۲ـ علامه طباطبائی در المیزان مینویسد: مقصود از « اربعة ایام » با توجه به قرائن همان فصول چهارگانه است كه بر اساس میل شمالی و جنوبی زمین بوجود میآید . و تقدیر ارزاق در این چهار فصل است پس جمله ( فی اربعه ایام ) فقط قید جمله اخیر( قدر فیها اقواتها) است و حذف و تقدیری در آیه وجود ندارد.[۴۷]
تذكر: بنابراین تفسیر آیه ۱۰ سوره فصلت مربوط به اصل خلقت زمین و آسمانها نیست و از دو آیه قبل و بعد مستقل است.
آقای دكتر صادقی نیز معتقد است كه در تعارض هشت روز با شش روز تقریبا عموم مفسران متحیر ماندهاند و سخنانی بر خلاف ظاهر آیه دارند و سخن حق این است كه «اربعة ایام » در این آیات مربوط به اصل آفرینش زمین نیست بلكه مربوط به تكمیل آن است و روی این اصل دو روز برای خلقت زمینها و دو روز برای تشكیل هفت آسمان و دو روز دیگر در این آیات فصلت ذكر نشده است. مربوط به آفرینش ستارگان در نخستین آسمان و دیگر امور بوده است.[۴۸]
۳ـ ممكن است گفته شود كه آیه ۱۰ سوره فصلت « و جعل فیها رواسی من فوقها و بارك فیها و قدر فیها اقواتها فی أربعةایام سواء للسائلین» یك آیه مستقل است كه مربوط به حالات و تغییرات خاص زمین در چهار مرحله است. (نه خلقت اصل زمین كه در دو مرحله بوده است) كه دراین چهار دوره زمینشاسی، پیدایش كوهها ،معادن و ارزاق موجودات پدید آمد.[۴۹]
دكتر موریس بوكای با یك جمله ( زمین چند عصر و دوره زمینشناسی دارد كه انسان در عهد چهارم پدید آمد) اشارهای مختصر به این احتمال كرده است.[۵۰]
جمع بندی و بررسی:
هر كدام از سه راه حل ارائه شده را بپذیریم سازگاری و جمع بین آیات سوره فصلت و آیات دیگر در مورد مراحل خلقت برقرار میشود. اما لازم است كه اشاره به نقد و بررسی این راهحلها بنمائیم.
راه اول: مستلزم تقدیر گرفتن كلمهای محذوف(تتمه ـ كل ذلك) است و تقدیر خلاف ظاهر است. پس راه اول مستلزم قبول چیزی برخلاف ظاهر آیه است.
راه دوم: ( نظر علامه طباطبائی) توسط صاحبان تفسیر نمونه از چند جهت مورد اشكال واقع شده است:
الف ـ این تفسیر هماهنگی میان جملههای آیات مورد بحث ( فصلت / ۹ـ۱۲) را تأمین نمیكند. چرا كه در مودر خلقت آسمان و زمین یوم به معنای دوران آغاز پیدایش است ولی یوم در مورد خصوصیات زمین و مواد غذائی به معنی فصول سال میباشد.
ب ـ نتیجه این تفسیر آن است كه در آیه فوق از شش روز آفرینش تنها از دو روز آفرینش زمین وآفرینش آسمانها بحث شده اما از دو روز باقیمانده كه مربوط به خلقت موجوداتی میان زمین و آسمان ( ما بینهما)است سخنی به میان نیامده است.[۵۱]
البته اشكال اول قابل جواب است . چرا كه در مباحث قبل بیان شد كه « یوم» در قرآن كریم در معانی متعددی به كار رفته است و اشكالی ندارد كه در اینجا نیز در دو آیه به دو معنای متفاوت به كار رود.
و اشكال دوم نیز قابل جواب است چرا كه لازم نیست در هر آیهای تمام مراحل خلقت بیان شود و لذا در آیات سورههای اعراف/۵۴ ـ یونس /۳ ـ هود /۷ ـ حدید/۴ سخن از خلقت شش دورهای آسمانها و زمین شده است اما هیچ سخنی از خلقت موجودات بین آسمان و زمین ( ما بینهما ) نشده است.
راهحل سوم از دو جهت قابل اشكال است: اول آنكه در آیه ۱۰ سوره فصلت سخن از چهار مرحله نمی گوید بلكه سه مرحله « جعل فیها رواسی ـ بارك ـ قدر فیها اقواتها» آفرینش كوهها، معادن و تقدیر ارزاق را بیان میكند.
و ثانیا سخنی از خلقت انسان نمیگوید تا بگوئیم در عهد چهارم زمینشناسی انسان بوجود آمد.
نتیجه: توجه به آیات ۲۷ـ۳۳ سوره نازعات برای مبحث ما راهگشاست در آنجا مراحل خلقت را این گونه برمیشمارد:
« ء النتم اشد خلقا ام السماء بناها رفع سمكها فسواها و اغطش لیلها و اخرج ضحاها و الارض بعد ذلك دحاها اخرج منها ماءها و مرعاها و الجبان الرساها».
یعنی دو مرحله مربوط به خلقت آسمانها(بنا كردن و برافراشتن ـ تسویه و تنظیم) و دو مرحله مربوط به زمین ( پیدایش شب و روز كه مربوط به حركت زمین است ـ دحو الارض ). [۵۲]
و دو مرحله مربوط به حوادث زمینی ( منابع آب و گیاهان ـ آفرینش كوهها).
پس با توجه به آیات سوره نازعات و تطبیق آن با آیات سوره فصلت میتوانیم نتیجه بگیریم كه راهحل اول ( یعنی تقدیر گرفتن: فی تتمه اربعة ایام ـ كل ذلك فی اربعة ایام) مناسبترین راه حل است.[۵۳]چرا كه قرآن كریم در آیه ۱۰ سوره فصلت نیز همان مطالب آیه ۲۷ سوره نازعات را میفرماید:
« و جعل فیها رواسی من فوقها و بارك فیها و قدر فیها اقواتها» [۵۴]
« اخرج منها ماءها و مرعاها و الجبال ارساها»[۵۵]
ارزاق و اقوات از همان گیاهان است و آب یكی از موارد منابع است و قرآن نیز در این موارد نمونه ذكر میكند و در مقام شمارش تمام ارزاق و مابع نیست. و مسأله كوهها نیز در هر دو آیه آمده است.
پس معلوم شد كه مقصود از چهار دوره ( اربعة ایام) در فصلت /۱۰ همان دو مرحله خلقت زمین به اضافه دو مرحله خلقت ملحقات زمین(كوهها ـ ارزاق ـ منابع ...) است.
چرا خدای قادر مطلق جهان را در یك لحظه نیافرید؟
برخی مفسران با طرح این پرسش اینگونه پاسخ دادهاند:
خداوند قادر مطلق است و میتوانست جهان را در یك لحظه یا شش دوره طولانی بیافریند. ولی چرا در شش دوره آفرید:
پاسخ این پرسش را در این مطلب میتوان یافت كه اگر خدا جهان را در یك لحظه میآفرید انسان كمتر میتوانست علم و قدرت و نظم و برنامهریزی حساب شده خلقت را احساس كند.
همین طی مراحل مختلف طولانی میتواند نظم فوق العاده و قدرت ناظم را به بشر بشناساند. مثل كودكی كه در طی ۹ ماه و با طی مراحل مختلف بوجود میآید[۵۶].
منابع و پینوشت
[۱] اعراف / ۵۴ و نیز یونس / ۳و هود/۷ و حدید / ۴.
[۲] سجده /۴ و نیز فرقان/ ۵۹ و ق/۳۸.
[۳] فصلت / ۹ـ۱۲.
[۴] نازعات/۲۷ـ۳۳.
[۵] بقره / ۱۹۶.
[۶] ابراهیم /۵.
[۷] آل عمران/۱۴۰.
[۸] نهج البلاغه، حكمت ۳۹۰.
[۹] ر.ك: تفسیر برهان، زیر آیه ۵۴ سوره اعراف و تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۲۰۰ به بعد.
[۱۰] ر.ك: مفردات راغب و نیز التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ماده یوم.
[۱۱] همان،ماده سماء و ارض .
[۱۲] برای اطلاعات بیشتر ر. ك: تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۶۵ به بعد و نیز بحث « هفت آسمان» در همین نوشتار.
[۱۳] برای اطلاعات بیشتر ر. ك: تفسیر المیزان، ج ۱۶، ص ۲۴۷.
[۱۴] ر.ك: مبحث « هفت آسمان» در همین نوشتار.
[۱۵] محمد غلاب، فلسفه یونان، ج ۱، ص ۸ و نیز عبدالغنی الخطیب، قرآن وعلم امروز، ص ۶۹ـ ۷۰، ترجمه دكتر اسدالله مبشری.
[۱۶] كتاب مقدس، سفر پیدایش ، باب اول، شماره ۱ـ ۳۱ با تلخیص.
[۱۷] همان،باب دوم،شماره ۱ـ ۳ با تلخیص.
[۱۸] مستر هاكس، قاموس كتاب مقدس، انتشارات اساطیر، چاپ اول اساطیر، بیروت، ۱۳۷۷ ش.
[۱۹] دكتر موریس بوكای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیحالله دبیر، ص ۱۸۳ـ۱۸۴ با تلخیص.
[۲۰] المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۳ـ۳۶۴. ر.ك: تفسیر برهان، زیر آیه ۵۴ سوره اعراف و تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۲۰۰ به بعد.
[۲۱] معارف قرآن، دو جلدی، ص ۲۴۱ـ۲۴۳.
[۲۲] ر.ك: آیة الله مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۲۰۲ و نیز ج ۲۰، ص ۲۲۲ به بعد و نیز پیام قرآن، ج ۲، ص ۱۶۶ـ۱۶۷.
[۲۳] فصلت /۱۱،ج ۲۰، ص ۲۲۲-۲۳۱.
[۲۴] ر.ك: نمونه، ج ۲۰، ص ۲۲۲ـ۲۳۱.
[۲۵] مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم ، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۷.
[۲۶] همان، ص ۱۹۶ با تلخیص
[۲۷] همان،ص ۱۹۸.
[۲۸] همان، ص ۲۰۰.
[۲۹] فصلت /۱۲.
[۳۰] فصلت/۱۱.
[۳۱] جمیس جینز، پیدایش و مرگ خورشید و نیز النجوم فی مسالكها.
[۳۲] نوح /۱۶.
[۳۳] مؤمنون/۱۸.
[۳۴] بیآزار شیرازی، گذشته و آینده جهان، ص ۱۹ـ۳۱ با تلخیص.
[۳۵] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر،ج ۱،ص ۹۶.
[۳۶] هود/۷.
[۳۷] همان، ص ۱۰۴.
[۳۸] همان،ص ۱۱۴.
[۳۹] همان، ص ۱۴۸ با تلخیص.
[۴۰] ر.ك: دكتر حمید النجدی، الاعجاز العلمی فی القرآن الكریم، ص ۹۱ـ ۹۴.
[۴۱] ر.ك: حنفی احمد، التفسیر العلمی للایات الكونیة فی القرآن، ص ۱۱۹ و ۱۲۸ و ۱۳۱.
[۴۲] ر.ك: عبدالمنعم السید عشری، تفسیر الایات الكونیة فی القرآن الكریم، ص ۲۷.
[۴۳] ر.ك: المیزان، ج ۱۶، ص ۲۴۷.
[۴۴] نمونه، ج ۶، ص ۲۰۲ و ج ۲۰، ص ۲۲۲ و پیام قرآن ، ج ۲،ص ۱۶۶ـ۱۶۷.
[۴۵] بر طبق این تفسیر، آیه ۱۰ سوره فصلت تقدیر دارد یعنی اینگونه بوده است: (و قدر فیها اقواتها فی تئمة اربعة ایام) و یا به تعبیری كه در تفسیر كشاف آمده است ( كل ذلك فی اربعة ایام) .
[۴۶] تفسیر نمونه، ج ۲۰،ص ۲۲۴.
[۴۷] تفسیر المیزان ، ج ۱۷ ، ص ۳۶۴.
[۴۸] ر.ك: دكتر محمد صادقی ، زمین وآسمان و ستارگان از نظر قرآن، ص ۹۴ـ۱۰۳.
[۴۹] از نظر فسیل شناسان و دیرینشناسان دورههای پیدایش جانداران به این صورت است:
دوران اول: انواع مرجانها ، ماهیان زردهدار، سوسماران، مارها، لاك پشتها ، و خزندگان زمینی پدید آمده است.
گیاهان این دوره جلبكها ، سرخسها ، پنجه گرگها و دم اسبها.
دوران دوم: پرندگان پیدا شدند كه قدیمیترین آنها « اركئورنیت» است كه شبیه بچه كبوتر بوده است. گیاهان این دوره گلدار بودند مانند: انجیر، بلوط و گردو...
دوران سوم: پستانداران كه در اواخر دوره دوم پیدا شده بودند زیاد شدند. و تنوع پیدا كردند. مثل : اسب، گاو و شتر و ....
گیاهان در این دوره تنوع و تكثر یافتند.
دوران چهارم: انسان پیدا میشود و وضع گیاهان به صورت كنونی در جهان جلوهگر میگردد.
(برای اطلاعات بیشتر ر. ك: بیازار شیرازی، گذشته وآینده جهان، ص ۳۷ـ۴۲ كه از زمینشناسی و تكامل نقل میكند. )
البته دورانهای زمینشناسی را به چهار دوره یخبندان نیز تقسیم كردهاند كه عبارتنداز:
اول: گونز ۵۰۰ هزار سال پیش.
دوم: میندل ۲۷۵ تا ۲۰۰ هزار سال پیش .
سوم : رپس ۲۰۰ تا ۷۵ هزار سال پیش.
چهارم : وورم ۷۵ تا ۱۰ هزار سال پیش. انسان در دوره چهارم بوجود آمد.
( ر.ك: احمد رهبری، انسان پیش از تاریخ، ص ۱۳، دانشكده ادبیات ۱۳۵۴ ش، كه از باستانشناسی عصر حجر نقل میكند. )
[۵۰] مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم ، ص ۲۰۰.
[۵۱] برگرفته از تفسیر نمونه ، ج ۲۰، ص ۲۲۵.
[۵۲] در مورد « دحو الارض» و معانی احتمالی آن ( حركت زمین، گسترش زمین و ....) به مبحث زمین در همین نوشتار مراجعه كنید.
[۵۳] هر چند كه تقدیر گرفتن خلاف ظاهر است اما با توجه به قرائن ( آیات دیگر) ناچاریم این تقدیر را بپذیریم این روش در ادبیات فارسی هم مرسوم است چنانكه میگویید: از اینجا تا مكه ده كیلومتر است و تا مدینه پانزده كیلومتر است یعنی راه اینجا تا مكه ( ده كیلومتر) به اضافه تتمه راه بین مكه و مدینه ( پنج كیلومتر) مجموعا پانزده كیلومتر است. در اینجا نیز دو دوره خلقت زمین و دو دوره خلقت ملحقات زمین مجموعا چهار دوره است.
[۵۴] فصلت /۱۰.
[۵۵] نازعات / ۲۷
[۵۶] برای اطلاعات بیشتر، ر.ك: تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۲۰۳.
منبع: پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآنی