آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

یقین در آیات و روایات

مقدمه
محور اصلی ایمان در فرهنگ اسلامی (آیات و روایات)، ایمان به الله است به علاوه ایمان به وحدانیتش، ایمان به صفات ثبوتیه، کمالیه و جمالیه اش، ایمان به نبوت و معاد نیز لازمه ایمان به الله است و یقین که کامل ترین مرتبه ایمان است همه اینها را
در برمی گیرد. بسیاری از ما ایمان به خدای تبارک و تعالی و صفات ثبوتیه و سلبیه اش داریم. اما هنوز به مرتبه یقین نرسیده ایم. مثلاً ایمان داری که خدا همه جا حاضر است ولی در حضور او نافرمانی کرده و به غیر او تکیه می کنیم، همچنانکه امروز می بینیم گروهی از مردم کار و روزی خود را در دستان دیگران جستجو می کنند و برای رفع نیازهای مادی خود به غیر او متوسل می شوند. پس ایمان تنها بر زبان نمی تواند باشد. بلکه باید آن را در اعمال و رفتارمان نشان دهیم.
امام علی(عليه السلام) می فرمایند: «غایَۀُ الدِّینِ الإیمانُ، غایۀُ الإیمانِ الإیقانُ»[۱] (هدف نهایی  دین ایمان است و هدف نهایی ایمان یقین است.)
امام علی(عليه السلام) هدف نهایی ایمان را یقین دانسته اند پس کسی که به حقانیت خدا یقین پیدا کند و او را حاضر و ناظر بر اعمال و کردار و رفتار خود می بیند و دیگر در مسیر خطا و اشتباه گام برنمی دارد. اوامر و  نواهی خداوند را بدون چون و چرا انجام می دهد. و می داند که همه امور در دست خداوند سبحان است و آنچه در عالم صادر می شود به حکمت و مصلحت و عنایت ازلی اوست و به نظام خیر و احسن مربوط است. همیشه در مقابل سختي ها صبر و تسلیم و رضا به قضای الهی است، بدون اینکه حال او دگرگون شود. همه  اینها از یقین سرچشمه می گیرد وقتی انسان، ایمانش به مرحله یقین رسید دیگر همه پله های نردبان کمال را به سوی محبوب گذرانده است. در این مقاله سعی شده است که به بیان تعریف یقین و مراتب و درجات آن، ارتباط ایمان با یقین و اقسام، زمینه ها و آثار یقین پرداخته شود.
 
تعریف یقین
لغت شناسان تعاریف گوناگونی را برای یقین ذکر کرده اند که آنها را در سه تعریف میتوان خلاصه کرد.
۱- یقین، زوال الشک[۲]
۲- یقین، علم برآمده از استدلال: این تعریف را فیّومی آورده و تاکید کرده از همین رو است که خداوند را نمی توان موقن نامید.[۳]
۳- یقین، آرامش نفس: یقین همان آرامش یافتن فکر و فهم، بعد از ثبات حکم و استدلال هر چیزی است.[۴]

کاربرد یقین در قرآن
۱-یقین علم ثابت و جزمی است که شک پذیر نباشد. ۲- یقین به معنای آرامش خاطر که معمولاً با مشاهده حقایق دینی صورت می گیرد.[۵]

اهمیت و ارزش یقین
 یقین برترین فضیلت اخلاقی و بزرگترین کمال انسانی است که پس از طی مدارج معنوی نصیب انسان می شود.[۶]
امیرالمؤمنین (عليه السلام) می فرماید: «..... و خیر مادام فی القلب الیقین»[۷]  «بهترین چیزی که در دل پایدار می ماند یقین است.»
مراتب و درجات یقین
۱- علم الیقین: اعتقاد جازمی است که از راه استدلال به لوازم و ملزومات بدست می آید. مانند یقین به وجود آتش از راه دیدن دود و یا استدلال برای وجود الله از راه آیات آفاقی و انفسی حاصل می گردد.[۸]
در قرآن خداوند می فرماید: «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ»[۹]   «هرگز چنین نیست، اگر علم الیقین داشتید.»
۲- عین الیقین: یقینی که از دیدن و مشاهده متیقن بدست می آید. به این معنی که انسان آنچه از پیش با استدلال و برهان  می دانست با چشم ببیند و مشاهده کند.[۱۰] خداوند در قرآن می فرماید: «لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ .ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ »[۱۱]  «به یقین دوزخ را می بینید سپس آن را قطعاً به عین الیقین در می یابید.»
۳- حق الیقین: اعتقاد جازمی که از راه لمس خود شیء و اتصال به آن و متصف شدن به صفات آن حاصل می گردد مانند ورود آتش.[۱۲]

حقیقت یقین
 یقین از مراتب عالی معرفت، قله منیع علم و آگاهی، مرتبه رفیع ایمان، اطمینان بخش روح، آرام بخش روان مضطرب، میزان سنجش درجات کمال و محک ارزیابی رشد و تعالی سالک الی الله است. در پرتو یقین، حقایق عالم معنا برای اهلش – که جز أخص اولیای الهی نیستند – منکشف گشته، اشیای جهان مطیع و منقاد می گردد. هر اندازه اعتقاد و ایمان استحکام یافته و یقین اوج می گیرد، بهره مندی از مزایای آن افزایش می یابد تا جایی که دوردست ترین کمالات انسانی در اختیار سالک قرار خواهد گرفت.[۱۳]
رابطه ایمان و یقین
 ایمان عبارت است از: اعتقاد قلبی، اقرار زبانی و عمل کردن اعضا به ارکان دین و قبول شریعت است.[۱۴]
فرق بین ایمان و یقین را در این دانسته اند که انسان نسبت به چیزی ایمان دارد و هیچ شکی در آن ندارد. اما پاره ای از لوازم آن را فراموش می کند، و در نتیجه عملی منافی ایمانش انجام می دهد، به خلاف یقین که دیگر با فراموشی نمی سازد و ممکن نیست انسان، عالم و مؤمن به روز حساب باشد و همواره آن روز را در خاطر داشته و به یاد آن باشد و در عین حال گناهی مرتکب شود، چنین کسی نه تنها مرتکب گناه نمیشود بلکه غرق گاههای خدا نزدیک هم نمی گردد.[۱۵]

اقسام یقین
۱- یقین به حق: اصل حق مطابقت و یکسانی و هماهنگی و درستی است.[۱۶]
خداوند در قرآن می فرماید: «الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ »  «حق از جانب پروردگار توست پس مبادا از تردیدکنندگان باشی.» [۱۷]
هر حقی از خداست و هر چه از خدا صادر و یا ظاهر می شود حق است. پس در حریم فیض خدا باطل راه ندارد..[۱۸]
۲- یقین به شناخت پروردگار: خداوند در قرآن می فرماید: «رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ» [۱۹]  «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است اگر یقین دارید.» آیات خداوند به دو گروه تقسیم می شوند: ۱) آیات آفاقی: سیر در خلقت آسمان و زمین و پی بردن به شب و روز است.[۲۰]  ۲) آیات انفسی: سیر آیات درونی و شناخت خدا از راه خداشناسی است.[۲۱]
۳- یقین به قرآن: خداوند در قرآن می فرماید: « وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ»[۲۲]  از این توصیف قرآن به آن که «حق الیقین» است، پیروی از راه قرآن شرط اساسی برای پیشرفت ایمانی و عملی انسان به سوی یقین می شود.[۲۳]
۴- یقین به مرگ: عموم انسانها مرگ را از بین رفتن تلقی می کنند. ولی در فرهنگ وحی از مرگ به جابجایی و انتقال یاد شده و در حقیقت انسان را از عالم دنیا به  عالم برزخ منتقل می شود و هیچ گونه نابودی و فنایی در بین نیست.[۲۴] خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»  «پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد.» .[۲۵] مرگ به دنبال توست و به و می رسد پس پروردگارت را عبادت کن، تا او به تو برسد.[۲۶]
۵- یقین به لقاء الله: امام علی (عليه السلام) می فرماید: «لقاء به معنی مشاهده با چشم نیست، بلکه لقاء همان رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان است.» آری، روز رستاخیز روز برطرف شدن حجابها و کنار رفتن پرده ها، ظهور آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب است.[۲۷]
۶- یقین به معاد و قیامت: خداوند در قرآن می فرماید: «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»[۲۶]  «همان کسانی که نماز را به پا داشته و زکات می دهند و هم ایشانند که به آخرت یقین دارند.» اگر کسی به روز جزا یقین داشته باشد از اموال و دارایی های خود آنچه بهتر و عالی تر است در راه رضای حق می دهد.[۲۸]

پي نوشت:

[۱]  -  محمد محمدی ری شهری. میزان الحکمه همراه با ترجمه فارسی. قم. دارالحدیث. چ ۵. ۱۳۸۴. ج۱۴ ح ۲۲۹۳۹ ص۷۱۷۴.
[۲]  - احمدبن فارس بن زکریا. معجم مقاییس اللغه. تحقیق عبدالاسلام محمد هارون. قم. نشر مکتب الاعلام الاسلامیه. ۱۴۰۴هـ.ق ج ۶ ص ۱۵۷.
[۳]  - احمد بن محمد بن علی المقری الفیومی. مصباح المنیر. ایران. قم. دارالهجرۀ ۱۴۲۵ هـ.ق ج ۲-۱ ص ۶۸۱ .
[۴]  - حسین بن محمد راغب اصفهانی. مفردات الفاظ قرآن. ترجمه غلامرضا خسروی حسینی. قم. المکتب المرتضویه لإحیاء الاثار الجعفریه چ ۴. ۱۳۸۷ ج ۴ ص ۵۴۸.
[۵]  - همان.
[۶]  - مجتبی تهرانی. اخلاق الاهی درآمدی بر اخلاق و مباحث خرد تهران. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ۱۳۹۱ ج ۱ ص ۳۱۱.
[۷]  - محمد محمدی ری شهری. میزان الحکمه همراه با ترجمه فارسی. قم. دارالحدیث چ ۵. ۱۳۸۴. ج ۱۴ ح ۲۲۹۱۲ ص۷۱۷۰.
  - زین العابدین قربانی. اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی. قم. انتشارات  انصاریان چ ۲ بهار ۱۳۷۴ ص ۱۶۱.
[۸]  - تکاثر (۱۰۲) ۵.
[۹]  - مجتبی تهرانی. اخلاق  الهی درآمدی بر اخلاق و مباحث فرد ج ۱ ص ۳۱۶.
[۱۰]  - تکاثر (۱۰۲) ۶-۷.
[۱۱]  - زین العابدین قربانی. اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی ص ۱۶۲.
[۱۲]  - عباس اسماعیلی یزدی. فرهنگ صفات. قم. انتشارات مسجد جمکران. زمستا ن۱۳۸۶. ص ۲۵۳.
[۱۳]  - عباس محفوظی. اخلاق اسلامی (درسهایی درباره مبانی اخلاق، تقوا، صفات تقواپیشگان) قم. نشر مشهور ۱۳۸۸ ص۳۴۴.
[۱۴]  - امیرالله سلیمانی. سیمای مخبتین. قم. انتشارات زائر. آستان مقدسه قم. بهار ۱۳۸۵ ص ۳۴۵.
[۱۵]  -  حسین بن محمد راغب اصفهانی مفردات الفاظ قرآن. ترجمه غلامرضا خسروی حسینی. ج ۱ ص ۵۱۸.
[۱۶]  - بقره (۲) ۱۴۷.
[۱۷]  -  عبدالله جوادی آملی. تفسیر تسنیم. تنظیم حسن واعظی محمدی. ویرایش علی اسلامی قم. اسراء چ ۳.  ۱۳۸۶ ج ۷ ص۴۴۲ ص ۴۴۳.
[۱۸]  - دخان (۴۴) ۷.
[۱۹]  -  ر.ک عبدالله جوادی آملی. توحید در قرآن. تنظیم حیدرعلی ایوبی. قم . نشر اسراء چ ۲. ۱۳۸۵ ج ۲ ص ۵۴.
[۲۰]  - همان ص ۵۱.
[۲۱]  - حاقه (۶۹) ۵۱.
[۲۲]  - محمدتقی مدرسی. تفسیر هدایت ترجمه احمد آرام مشهد. انتشارات آستان قدس رضوی ۱۳۷۸ ج ۱۶ ص ۳۴۷.
[۲۳]  - عبدالله جوادی آملی. تفسیر تسنیم ج ۱۲ ص ۲۶۸ .
[۲۴]  - حجر (۱۵) ۹۹.
[۲۵]  -  محمدحسین طباطبایی تفسیر المیزان. ترجمه محمدباقر موسوی همدانی. قم. جامعه مدرسین حوزه علمیه ۱۳۶۷. ج۱۲ ص ۲۸۳.
[۲۶]  - ناصر مکارم شیرازی. پیام قرآن. تفسیر موضوعی نمونه. قم. مطبوعاتی هدف ج ۳ ج ۵ ص ۴۵.
[۲۷]  - لقمان (۳۱) ۴.
[۲۸]  - محمدتقی فلسفی. گفتار فلسفی شرح و تفسیر دعای مکارم اخلاق از صحیفه سجادیه. قم. نشر فرهنگ اسلامی. چ ۳. ۱۳۷۳. ج ۱ ص ۴۸.

زهرا محمدپور

منبع: سایت مدرسه علمیه نرجس ,

 

 

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center